فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۷۱
77 - 86
حوزههای تخصصی:
کوه در اندیشه های اساطیری، جایگاه خدایان و در ادیان مهم محل وحی و گفت وگوی خداوند با پیامبران است، اما در فلات ایران به دلیل جغرافیای خاص این سرزمین که کوه منبع وجود آب بوده است، اهمیت بیشتری دارد. در کتاب دین زرتشت، اوستا، بارها از کوه به نیکی یاد شده و در قرآن هم بارها بر اهمیت آن تأکید شده است. از طرف دیگر و چنان که در بیان مسئله مطرح می شود، وجود منابع آب عامل اصلی و اولیه قرارگیری اغلب شهرها و روستاهای ایران بر دامنه کوه ها بوده است، البته عوامل مهم دیگری همچون وجود هوای مناسب دامنه کوه، نقش دفاعی کوه در برابر بلایای طبیعی و انسانی و وجود ظرفیت های معیشتی و ... نیز بر شکل گیری این سکونتگاه ها و استمرار قرارگیری آنها در دامنه کوه تأثیرگذار بوده است. این کارکردها سبب شده تا کوه در ذهن ایرانیان اهمیت بسیاری داشته باشد، اما در گذر زمان و به دلایل مختلف، به خصوص ورود مدرنیته و تکنولوژی اهمیت کوه برای مردم کاهش یافته و لذا معنای کوه در ذهن مردم به عنوان یک عنصر حیاتی تغییر کرده است. با درنظرگرفتن این مسئله، هدف از نگارش این مقاله آن است تا با روش کیفی مطالعه اسناد تاریخی و از طریق بررسی تاریخی نمونه هایی از اشعار شاعرانی که جایگاه برجسته ای در ساخت زبان و ذهن ایرانیان داشته اند، جایگاه کوه در گذر زمان در ادبیات ایران را ارزیابی کنیم و ببینیم رویکرد شعرا به کوه چه تغییراتی داشته است؟ همان طور که در بیان مسئله گفته شد، نظر به اهمیت ورود مدرنیته بر جایگاه ذهنی مردم بررسی می کنیم که مدرنیته تا چه اندازه ای بر معنای کوه در شعر تأثیر گذاشته است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که جایگاه معنایی کوه در گذر زمان در ذهن شعرا، به خصوص در شعر نو که برآمده از ورود مدرنیته به ایران است، تغییر یافته است. رویکرد عمده شعرای شعر نو به کوه، رویکردی عینی است. همچنین بررسی ها نشان می دهد عامل مؤثر دیگری پیش از ورود مدرنیته به شعر معاصر، بر تغییر معانی طبیعت و کوه وجود داشته که شاید از خود مدرنیته مهم تر باشد و آن هم دل زدگی شعرا و روشنفکران از دوران قاجار و صفوی به دلیل کاهش قدرت زایش فرهنگی و واپس گرایی نادرست اندیشه های معنوی است.
شوش، اصطخر، سیراف، دامغان مساجد ستون دار ساده اوایل دوره اسلامی
حوزههای تخصصی:
تاج محل
حوزههای تخصصی:
تا به افسوس ننشته ایم بافت یزد تختگاه کویر را دریابیم (2)
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-اسکیس پرسپکتیو-معماری
حوزههای تخصصی:
قصر گوتدرف و تجلیات فرهنگ ایرانی
حوزههای تخصصی:
ارزیابی طراحی معماری مدارس با رویکرد پدافند غیرعامل (نمونه موردی: مدرسه متوسطه امام حسین (ع) شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
پدافند غیرعامل به عنوان یکی از موثرترین و پایدارترین روش های دفاع در مقابل تهدیدات همواره مدنظر اکثر کشورهای جهان بوده و هست. بکارگیری اقدامات پدافند غیرعامل موجب زنده ماندن و ادامه حیات و بقای نیروی انسانی می گردد که با ارزش ترین سرمایه یک سازمان بوده و منشاء قدرت ملی کشور است. اقدامات پدافند غیرعامل در بخش طراحی شهری و معماری در دو بخش برنامه ریزی و معماری صورت می گیرد. توجه به جایگاه معماری در طراحی مدارس دوره متوسطه منجر به کاهش آسیب پذیری در هنگام وقوع حادثه و کاربری مناسب بعد از وقوع حادثه می گردد. هدف از انجام این مطالعه بررسی الزامات پدافند غیرعامل در طراحی معماری مدارس دوره متوسطه می باشد. در ابتدا با بهره گیری از روش مطالعه کتابخانه ای، الزامات پدافند غیرعامل در طراحی معماری مدارس منطقه ثامن مشهد مطالعه گردید و سپس این الزامات در یک نمونه انتخابی با استفاده از روش مطالعه موردی، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین یافته های حاصل از مطالعه موردی حاکی از آن بود که در برخی از اصول و ضوابط تطابق قابل قبولی بین وضعیت فعلی مدرسه با الزامات مربوطه وجود دارد. در انتها پس از واکاوی نقاط مثبت و منفی، راهکارهایی در جهت بهبود مدرسه از نقطه نظر طراحی معماری بر اساس الزامات پدافند غیرعامل ارائه گردید. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که با رعایت الزامات پدافند غیرعامل در خصوص طراحی محوطه و حجم ساختمان، طراحی فضاهای امن و پناهگاه، ضمن ایجاد آمادگی در مواقع بحران، می توان به افزایش سطح عملکرد ایمنی دانش آموزان و کاهش خسارات ساختمان در برابر تهدیدات نظامی می توان کمک نمود.
توسعه محیط های یادگیری: ارتقاء یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقیقت این است که آموزش و یادگیری فقط در مدرسه روی نمی دهد. بلکه دانش آموزان، از تعامل با محیط اطراف خود می آموزند. با قبول دیدگاه اکثر اندیشمندان، تعلیم و تربیت امری اجتماعی است و بسیاری از استعدادهای انسان و فضایل اخلاقی جز در متن جامعه و روابط متقابل اجتماعی شکوفا نمی شود. از این رو ارتقاء یادگیری و توسعه محیط یادگیری به تعامل مدرسه و جامعه وابسته می باشد. در این راستا می توان محیط خارج از مدرسه را نیز، جزء لاینفک فضای آموزشی قلمداد نمود، بنحوی که موجب توسعه محیط یادگیری دانش آموزان و نیز تعامل مدرسه و جامعه گردد. تعامل مدرسه با جامعه و محیط اطراف آن موضوع مهمی است که در گذشته وجود داشته و مدارس با مساجد، بازار و محله ها در تعامل بوده است و امروزه چنین تعاملی نادیده گرفته می شود. در نوشتار حاضر، برای ایجاد تعامل مدرسه و جامعه و ارتقای یادگیری دانش آموزان و افراد جامعه و توسعه محیط یادگیری، ابتدا با رویکردی تاریخی، به واکاوی مسئله تعامل مدرسه با اجتماع از دیدگاه اندیشمندان، و سابقه آن در ایران و دیگر جوامع و معرفی مدارس اجتماعی در آن ها پرداخته می شود. سپس با رویکرد روانشناختی، با استفاده از روانشناسی «اکولوژیک» و نظریه «بارکر»، تأثیر محیط و معماری فضاهای آموزشی بر یادگیری و همچنین تأثیر متقابل انسان و محیط از نظر اندیشمندان بررسی می شود. با توجه به این رویکرد، وضعیت مدارس کنونی و رابطه آن با جامعه، مورد ارزیابی قرار گرفته و در نهایت با تبیین رابطه مدرسه، خانواده و جامعه، چگونگی توسعه محیط های یادگیری عنوان می گردد.
ارزیابی برنامه های آموزش معماری دوره کارشناسی در ایران از منظر توجه به مؤلفه های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرفه معماری و به تبع آن آموزش معماری فرایندی است که به شدت متأثر از عوامل فرهنگی، تاریخی، جغرافیایی و اجتماعی هر سرزمین است. یکی از مهم ترین اهداف آموزش معماری، باید پرورش معمارانی باشد که بتوانند بر پایه شناخت ویژگی های فرهنگی سرزمین خود، به امر معماری در ایران بپردازند. بنابراین این پرسش مطرح است که آیا نظام آموزش معماری در ایران، معمارانِ جوان را برای حل مسائلِ بومی منطقه ای شان و طراحی هوشمندانه در بستر فرهنگی سرزمینشان آماده می کند؟ در این مقاله برای ارزیابی آموزش معماری از منظر توجه به مؤلفه های فرهنگی، از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. بنابراین، نخست فرهنگ به طور عام تعریف شده و سه مولفه اصلی آن در قالب جهان بینی و باورها، جغرافیا و تاریخ تببین شده اند. سپس موضوعات مؤثر بر معماری در هریک از این سه حوزه، به روش دلفی مشخص شده اند. در بخش دوم با تکیه بر مؤلفه ها و موضوعات تعیین شده، برنامه آموزش فعلی معماری در کشور ارزیابی شده است. در این ارزیابی سه برنامه آموزشی مصوب شورای عالی برنامه ریزی، برنامه های بازنگری شده دانشگاه شهیدبهشتی و تهران بررسی شده است تا میزان توجه به مؤلفه های فرهنگی در اهداف و متن طرح دروس این برنامه ها در چهار حوزه کلی دروس طراحی معماری، دروس تاریخ و مبانی نظری، دروس فن ساختمان و در نهایت دروس اختیاری ارزیابی شود. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که میزان توجه به موضوعات سه حوزه جهان بینی، تاریخ و جغرافیا در طرح دروس مختلف سه برنامه بررسی شده همسان نیست و در محتوای مصوب برای دروس آموزش معماری، به اندازه کافی از ظرفیت های هر حوزه برای توجه به مؤلفه های فرهنگ استفاده نشده است. به عبارتی هریک از سه حوزه اصلی دروس آموزش معماری ظرفیت مناسبی برای پرداختن به مؤلفه های فرهنگی حوزه تاریخ، جغرافیا و جهان بینی فراهم می کند که لازم است در تدوین طرح درس ها به طور مشخص به آن ها اشاره شود. بازنگری برنامه های آموزش معماری با رویکرد تحلیل محتوا و تدوین دروس جدید فرصت مناسبی برای جبران کمبودهای موجود در آموزش معماری منطبق با بستر فرهنگی ایجاد می کند.
«چارتاق» های خشتی ملکان یا (باغهای و خانه باغهای ملکان
حوزههای تخصصی:
گنجینه های هنر و معماری ایران در اطریش (2) (کتاب چهلستون)
حوزههای تخصصی:
ساماندهی بازار
منبع:
اثر ۱۳۵۹ شماره ۲ و ۳ و ۴
حوزههای تخصصی:
اسناد تصویری شهرهای ایران: (استان آذربایجان غربی)
منبع:
اثر پاییز ۱۳۸۱ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
پل بند روی رودخانه کر: فارس - ایران
حوزههای تخصصی:
معماری ایلخانی در بَسترة دو شهر تاریخی اسلامی اوجان و سلطانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مقایسه فضاهای شهری و یافته های باستان شناسی شهر اوجان و شهر تاریخی سلطانیه و جزییات داده های این دو شهر مورد مطالعه قرار گرفته است. ساختار اولیه شهر اوجان متعلق به سده های5 تا 6 هجری و مصادف با دوره حکومت سلجوقیان در ایران بوده است و انتخاب این شهر به عنوان شهری حکومتیِ ایلخانان در سده های 7 و 8 هجری موجب آبادانی و رونق آن را تا اواخر دوران صفوی فراهم آورد. شهر سلطانیه نیز که پایه های اولیه آن توسط ارغون (690-683 ه ق) نهاده شده بود به طور جد در زمان سلطان محمد خدابنده (716- 703 ه. ق) ساخته شده و به عنوان پایتخت ایلخانان انتخاب شده است. در این تحقیق مقایسه فضاهای شهری اوجان و سلطانیه بر اساس یافته های باستان شناسی این دو شهر مسئله اصلی این مقاله است و علت ساخت سلطانیه براساس نقشه از پیش طراحی شده مورد بررسی قرار گرفته است و هدف از آن مستند نگاری شهرسازی آن دو شهر ایلخانی است. روش تحقیق در این مقاله بر پایه مطالعات کتابخانه ای و نتایج پژوهش های میدانی این دو شهر ایلخانی انجام شده و آگاهی ما را نسبت به تاریخ سیاسی- اجتماعی بافت فضاهای شهری و معماری و المان های فرهنگی شهرهای اوجان و سلطانیه می افزاید.
مضامین دینی شینتو و تأثیر آن بر معماری ایزدکده های ژاپن
حوزههای تخصصی:
دین شینتو از روزگاران بسیار قدیم دین بومی مردم ژاپن بوده و از نظر قدمت، یکی از ادیان کهنسال جهان بوده است که مبدأ و پیدایش آن به درستی مشخص نمی باشد. این دین در میان ادیان عالم، به جهت نقشی که در شکل دادن ثبات ملی پیروان خود از نظر سیاسی داشته است، منحصر به فرد است. در آن هنگام که در ژاپن ضرورت برپایی قدرتی در برابر سایر ادیان وارداتی مطرح گردید، دین شینتو اهمیت ملی پیدا کرد. هرچند جاذبه سایر ادیان چون بودا به دلیل داشتن اصول و دستورالعمل ها در این سرزمین قوی بوده است، اما حکمرانان و افراد با نفوذ جامعه، در مواقع اضطراری و نیز هنگام به خطر افتادن ملیت، شینتو را مطابق علایق رهروانشان و متأثر از ادیان موفق، آراسته و عرضه داشته اند. اما به هر حال، حس وطن پرستی و ملی گرایی ژاپن باعث گردید تا هنرها و به ویژه معماری، خصوصیات منحصر به فرد خود را خصوصا در زمینه عبادتگاه حفظ نماید و با وجود تغییرات اجتناب ناپذیر، هویت خود را از دست ندهد. چنانچه در معماری معاصر نیز پیشگامانی در سطح بین المللی کارهایی ماندگار، موافق با هویت و مفاهیم مذهبی و سنتی ملی ارائه می نمایند. با توجه به شیوه استفاده از مفاهیم آیینی شینتو در هنرها و به خصوص معماری، این مقاله با مطالعه نمونه هایی از معابد، که بیانگر حضور فیزیکی آموزه های شینتوئیسم است، اثرات آن را در نمونه های معماری دینی متأثر از این تفکر اعتقادی بررسی کرده است. هدف از این مقاله ارائه مشترکات و مضامین پایدار دینی است که معماری ژاپن از گذشته تاکنون بدان متصل بوده است. روش مورد استفاده در این نوشتار، توصیفی-تحلیلی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و مرور متون و اسناد تاریخی بوده است.
بقعه شیخ جبرائیل
منبع:
هنر و مردم ۱۳۴۳ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
الگویابی معماری مساجد هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هند ازجمله سرزمی نهایی است که از گذشت ههای دور دارای تمدن های متنوعی بوده است. همین امر باعث شده این کشور از دیدگاه معماری غنی و متنوع باشد. ورود اسلام به هند و شک لگیری حکومت های اسلامی باعث شک لگیری نوع خاصی از معماری اسلامی در شبه قاره شده است. معماری مساجد هندی، بارزترین گونه معماری اسلامی شبه قاره ارزیابی می شود. این پژوهش بر این فرض استوار است که الگوی معماری مساجد هند ترکیبی از معماری مساجد اولیه اسلامی، ایرانی و معماری بومی هند است. ریش هیابی ویژگی های معماری مساجد هندی، موضوع نوشتار حاضر است. در این مجال به تأثیرپذیری معماری مساجد هندی از معماری مساجد اولیه اسلامی، معماری غنی و باسابقه طولانی در هند، قبل از ورود اسلام و معماری تمد نهای اسلامی پیشرفته در همسایگی هند مانند ایران پرداخته شده است. ویژگی های معماری مساجد هندی ب هطورکلی شامل شبستان های رو به قبله، وجود میانسرا، الگوی چهار ایوانی، تقسیمات منفرد بدنه ها ب هویژه تقسیمات سه تایی، حضور مسجد در مرکز محله و قرارگیری آن بر روی صفه )در ارتفاع(، دسترسی به ورودی های مسجد با پلکان های وسیع، تقسیمات سه تایی گنبدخانه ای روب هقبله و استفاده از رواق های شفاف)نیم جدارة بیرونی روا قها که منظری به بیرون دارد( در اطراف میانسرا است. ریشه یابی ویژگی های معماری فوق در نوشتار حاضر، رهنمون به کشف الگوی معماری مساجد هندی خواهد بود.