فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهرها از چند هزار سال پیش در تولد و توسعه تابع عوامل پنج گانه؛ جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بوده اند و روابط این عوامل با شهر بوده که انتظار از شهرها و تعاریف از آنها را رقم زده است. در بررسی تعاریف مختلف ارائه شده از شهر در گذر زمان شاهد یک تغییر عمده نگرش در تعریف شهر از جنبه های اقتصادی و سیاسی به فرهنگی و اجتماعی هستیم. مروری بر تعاریف فضا و فضای شهری این پدیده را محمل مجموعه روابط متعددی می داند که در مسیر توسعه و تکامل شهرها تکثر، تنوع و تغییر یافته اند. در این میان میزان و کیفیت رابطه انسان با خود و دیگران و انسان با محیط مجموعه ای است که شهرهای جدید و پس از مدرن به غنای آن، تعریف و ارزیابی می شوند. شهر پویا، شهر سرزنده و شهر با روح عباراتی است که بعضاً بکار گرفته شده اند و حامل پیام هایی از زنده بودن شهر نه صرفاً در شباهت به یک موجود زنده چون درخت یا حیوان بلکه در شباهت کم نظیر با انسان و هویت روحانی وی هستند. این پژوهش ضمن بررسی شاخص های کیفی که از طرف صاحب نظران ارائه شده است و با تجربه دیدار و مطالعه موردی فضاهای شهری شهرهای متعددی تلاش می کند که شاخص هایی که زمینه روح بخشی به شهر و فضاهای شهری را فراهم می کنند شناسایی نماید. در این فرایند وجود ""فضاهای عمومی"" و ""کیفیت و کمیت تعاملات اجتماعی""، ""هویت تاریخی""، و ""خوانایی"" و نهایتا ""ارتباط با طبیعت"" شاخصهای اصلی روحبخش شهر معرفی می شوند که هر یک با مضمون ""ارتباط"" در فضای شهری غنا می یابند.
معراج نامه نگین درخشان نگارگری ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معراجنامه کتابی است که به روایت داستان معراج جسمانی و روحانی پیامبر اکرم(ص) می پردازد؛ که هنرمندان مسلمان ایرانی به نسخه برداری و نگارگری مضامین تصویری آن پرداختند. هنر نقاشی ایران در حدود سده های هفتم هجری قمری تا سده ی یازدهم از اوج و فراز خاصی در رنگ و فرم برخوردار بوده است. رقعه های معراجنامه ی ایلخانی که در این مقاله مورد بحث و بررسی زیباشناسانه قرار گرفته، در این دوران تصویر شده است.معراجنامه ایلخانی در دوران حکومت ابوسعید ایلخان در تبریز تصویرسازی شده است. در دوران بعد، معراجنامه های دیگری همچون معراجنامه ی میرحیدر در دور ی اول مکتب هرات تصویر شده است. ساختار نقاشی های این معراجنامه دارای استحکام فرم، رنگ و ترکیب بندی است و تفاوت اساسی با سایر نگارگری های آن دوران دارد. در این معراجنامه ما با شیوه ای خاص در نگرش به فرم و رنگ مواجهیم که مایه های طبیعت پردازانه آن چشمگیر است که شیوه درشت پیکره از خصوصیات بارز آن می باشد. تاثیرات هنر نقاشی چین و بیزانس درترسیم پیکره ها به وضوح قابل مشاهده است. در ضمن باید گفت که زیبایی بصری نگاره های این معراجنامه چنان است که نگارنده رابر آن داشته که درخشش زیبایی بصری آنها را مورد بررسی قرارداده وتحلیل بعد محتوایی آن رابه فرصتی دیگر موکول کند.
هنر ذن و تأثیر آن بر معماری معابد ژاپن
حوزههای تخصصی:
رابطه چگونگی قرارگیری ساختمان های بلند مرتبه و منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مساله ساختمان های بلند مرتبه در منظر شهری دارای ابعاد مثبت و منفی زیادی است. شناخت این ابعاد می تواند تصمیم گیرندگان را در جهت تقویت ابعاد مثبت و همچنین حذف ابعاد منفی کمک نماید. بر همین اساس، تحقیق حاضر به بررسی جایگاه ساختمان های بلند مرتبه در منظر شهری با هدف روشن تر ساختن ابعاد مساله می پردازد.بررسی چگونگی قرارگیری ساختمان های بلند مرتبه در شهر می تواند از منظرهای مختلف مورد بررسی قرار گیرد، اما آنچه در این تحقیق مد نظر است مقایسه ای تطبیقی میان دو نوع قرارگیری ابنیه بلند در شهر است که به صورت خوشه ای(cluster) و منفرد (stand alone) شناخته می شود.ارزیابی تاثیر این دو نوع ابنیه بلند در شهر بر اساس سه هدف : 1. عملکردی 2. هویتی 3. زیباشناسانه اقدام صورت می گیرد که به ترتیب ایجاد بیشترین کارایی، معنا و زیبایی در منظر شهری مورد توجه قرار می دهد.به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش ارزیابی تطبیقی استفاده می شده که در آن به بررسی ایجاد فرصت ها و تهدیدها بر اساس قرارگیری ابنیه بلند به صورت منفرد و خوشه ای پرداخته قرار می دهد.یافته های این تحقیق نشان می دهد که در مکان یابی و معماری بناهای بلند منفرد و خوشه ای باید تفاوت قایل شد؛ زیرا ابعاد تاثیرگذار این بناها در منظر شهری متفاوت است. برج های منفرد دارای مفهوم «امنیت» و بناهای بلند خوشه ای تجربه حذف دیدهای شهری می شود. بر اساس تفاوت های این دو نوع بنای بلند، باید تصمیمات مناسب در ضوابط معماری و مکان یابی برای هر یک به عمل آید.
هویت بخشی به محلات بافت های فرسوده شهری با تاکید بر ساماندهی نظام بصری
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی شهری ؛ بازنگری و ارزیابی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نگاه به فضاهای عمومی شهری بعنوان یک ضرورت اساسی در برنامه های توسعه شهری حکایت از باز تولید این فضاها در تقویت وجهه فرهنگی/اجتماعی شهر دارد.این در حالی است که بدلایل مختلف از جمله گرایش به زندگی خصوصی توسعه زندگی اطلاعاتی – توسعه حومه نشینی و مشکلات ناشی از فرسودگی و ازدحام فضاهای درونی شهرهاو.....در دهه های قبل این فضا ها اهمیت کمتری در الگوهای شهرسازی معاصر داشته اند.دراین مقاله با استفاده ازمنابع معتبرو جدید سعی گردیده است.ضمن بیان مفهوم فضای عمومی شهری و ضرورت بازنگری در آن بویژه درگرایشات نوین شهرسازی مورد توجه قرار گیرد.نتایج حاصله نشان می دهد که ارتقا کیفیت فضاهای عمومی شهری جهت ایجاد سرمایه اجتماعی و تقویت یگپارچگی جامعه امری ضروری تلفی می گردد.
ماهیت معماری در ایجاد و تعریف مکان
حوزههای تخصصی:
تبیین مفهوم و ویژگی های شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم فروردین ۱۳۹۷ شماره ۵۸
5 - 26
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله : شهرها به طور ذاتی با چالش های پیچیده و گسترده ای (و مرتبط به هم) مواجه هستند که تنها از طریق یک رویکرد سیستماتیک قابل حل است. به عبارت دیگر تجمع انبوه عظیمی از ساکنان منجر به آشفتگی و بی نظمی شده و شرایطی را به وجود آورده که نه تنها تعادل شهرها را به سقوط کشانده، بلکه دستیابی به پایداری را با روش های کنونی اداره و توسعه شهری ناممکن ساخته است. در نتیجه برنامه ریزان شهری در سراسر جهان می کوشند تا با نگاهی یکپارچه به تمامی ابعاد شهرنشینی، مدل هایی را برای توسعه شهرهای قرن 21 به منظور پاسخ گویی به خواسته ها و انتظارات جدید دنیای امروز توسعه دهند. یکی از مفاهیم جدید جهت مقابله با چالش های کنونی شهرها در عرصه برنامه ریزی شهری، توسعه شهر هوشمند است که در طول سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. شهر هوشمند به عنوان محور تحول و توسعه هزاره مطرح شده و به معنای گشایش مفاهیمی نو در برنامه ریزی شهری است که قابلیت های جهان واقعی و مجازی را برای حل مشکلات شهری با هم ترکیب می کند. هدف تحقیق : هدف کلی این تحقیق ارایه یک پایه و اساس برای تحقیقات در زمینه شهر هوشمند است. در واقع به دنبال تبیین نظری مفهوم، معانی، ابعاد، مشخصه ها، شاخص ها، باورهای متعارف و چالش های پیش روی شهر هوشمند از طریق تجزیه و تحلیل عمیق و ژرف ادبیات مرتبط در این حوزه با به بحث گذاشتن این مفهوم است. روش تحقیق : روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. نتایج تحقیق : نتایج این تحقیق نشان می دهد علی رغم ادبیات گسترده در مورد مفهوم شهر هوشمند، هنوز یک درک روشن و واضح و اجماع عمومی در این باره وجود ندارد و محققان حوزه های علمی مختلف محتوای متنوعی را پیشنهاد کرده اند. به طوری که برخی فناوری های هوشمند را به عنوان تنها یا حداقل مهم ترین جزء شهر هوشمند مدنظر قرار داده اند، عده ای دیگر تعاریفی را پیشنهاد کرده اند که فراتر از فناوری است و بر این باورند که اتخاذ فناوری پایان کار نیست. فناوری ها می تواند در شهرها برای توانمندسازی شهروندان از طریق تطبیق این فناوری ها با نیازهای آنها به جای تطبیق زندگی آنها با الزامات فناوری مورد استفاده قرار گیرد. به علاوه معنای یک شهر هوشمند چند وجهی است. نکته کلیدی این است که شهرها باید پاسخ گوی تغییرات زمینه ای که در آن عمل می کنند، باشند و اینکه چه چیزی باید به عنوان هوشمند در نظر گرفته شود بستگی به شرایط زمینه ای متنوع (متن و بستر) از قبیل سیستم سیاسی، شرایط جغرافیایی و انتشار فناوری دارد. در واقع راه حل های هوشمند به سادگی نمی تواند کپی شود و نیازمند این است که ارزش آنها برای زمینه های مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد.
منظر سلامت؛ باغ های شفابخش، رویکرد باغ ایرانی به سلامتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
بشر از ابتدای خلقت، زندگی خود را در طبیعت آغاز کرده و عناصر طبیعی و اثرات فرح بخش باغ در باورها و فرهنگ عامه مردم از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده است. امروز با صنعتی شدن جوامع بشری و رابطه رو به زوال انسان و طبیعت، نگرانی جدی در رابطه با مسایل روحی و جسمی انسان ها مطرح است.روند زندگی شهرنشینی و صنعتی بر تمام فرایندهای فیزیولوژی، جسمی و روانی انسان اثرات منفی گذاشته است و بسیاری از مشکلاتی که انسان در زمینه اضطراب، افسردگی و خستگی روانیدارد ازنبود ارتباط با طبیعت نشأت می گیرد.
مکان های شفابخش در ارتباط با عناصر طبیعت مدت زمانی طولانی پس از برپایی سکونتگاه های بشری، همواره یافت می شد. این مکان ها در قالب رودخانه ای شفابخش،بیشه زار، چشمه های مقدس، یک صخره با غار خاص یا درختی مقدس برای مردم دیده می شد. با گذشت زمان ایده شفابخشی و باغ های شفابخش مطرح شد. این باغ ها با کمک برقراری رابطه انسان با طبیعت به برطرف کردن معضلات روحی انسان ها کمک کرد.
ایده باغ های شفابخش ایده ای دیرپا و کهن است و مکانی است که در آن سلامت روح و روان آدمی به واسطه ارتباط با عناصر طبیعت فراهم می شود. در این میان باغ ایرانی نیز به عنوان نمونه ای از مناظر شفابخش مطرح است که در آن به واسطه به کارگیری حواس انسان، از طریق الگوهای شکل گیری باغ، حس آرامش و آسایش به انسان القا می شود. باغ ایرانی با به کارگیری حس بینایی، شنوایی، بویایی و لامسه برای درک محیط پیرامون، انسان را در محیطی فارغ از هرگونه تنش و فشار عصبی قرار می دهد و حضور در منظری سلامت ساز را برای او فراهم می کند.
بررسی روند شکل گیری مجموعه های آرامگاهی در معماری ایران دوران اسلامی: بنابر آراء ابوسعید ابوالخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول دورة اسلامی ایران، مجموعه بناهای آرامگاهی فاخری ساخته شده که گروه ویژه ای را در معماری تشکیل می دهند. هستة اولیة شکل گیری مجموعه های مزبور تدفین یک فرد شاخص مذهبی یا سیاسی بوده و سپس در همان زمان یا در طول زمان?های بعدی بناهای جانبی دیگری مانند مسجد، مدرسه، خانقاه، کاروانسرا و... به مقبره افزوده شده است. نکتة قابل توجه در مورد این مجموعه ها بخصوص مجموعه های آرامگاهی مذهبی، تاثیر اساسی آنها بر روند شکل گیری و گسترش بسیاری از شهر های ایران دوران اسلامی است، بدین معنا که در اغلب موارد مجموعه های مزبور هستة اولیه و مرکز ثقل تشکیل یک شهر شده اند. تحقیق حاضر بر آن است تا با تعیین تاریخچة زمانی ظهور این فرم از معماری بر اساس یکی از مهم ترین منابع ادبی و تاریخی، عوامل مؤثر بر تکوین و توسعة آن را ردیابی نماید تا بدین وسیله به شناختی دقیق تر و جامع تر از معماری مذهبی ایران دست یابد. با توجه به یافته های تحقیق، ابداع این شیوه در معماری ایران، به احتمال قریب به یقین با جریانات تصوف و بخصوص شخص ابوسعید ابوالخیر صوفی بزرگ قرون چهار و پنج هجری ارتباط دارد که این ارتباط از جهات مختلف قابل بررسی می باشد.
الگوهای خلق فضا در معماری با تکیه بر پارادایم های نظری پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، پیرامون بررسی الگوهای خلق فضا در معماری، با تکیه بر پارادایم های نظری مطرح شده در دوران پست مدرن به نگارش درآمده است. یکی از بسترهای پژوهشی مطرح در حوزه نظری معماری، بحث به کارگیری پارادایم های نظری در حیطه علوم کاربردی معاصر است. در این بررسی نخست به طور خلاصه پیشینه ای از نحوه ورود بحث پارادایم ها از حوزه علم به حوزه معماری ذکر می شود سپس با توجه به اهمیت به کارگیری مبانی نظری در روند طراحی و خلق فضا، با استفاده از پارادایم های مطرح شده در حوزه معماری توسط «کِیت نِسبیت»، مانند پدیدارشناسی، زیبایی شناسی، زبان شناسی، نشانه شناسی، ساختارگرایی، پساساختارگرایی و شالوده شکنی، به بررسی الگوهایی پرداخته می شود که امروزه معماران به طورآگاهانه یا ناآگاهانه در خلق فضا از آن ها بهره می جویند. نظر به اینکه بحث فضا همواره یکی از بااهمیت ترین و در عین حال چالش برانگیزترین بحث هایی است که در حوزه معماری وجود داشته و لزوم ورود مفاهیم آن از حوزه نظر به عمل، یکی از چالش های پیش روی معماری معاصر است، هدف از انجام این پژوهش، نزدیک شدن به پاسخ این پرسش است که هر یک از عناصر تشکیل دهنده فضای معماری به چه صورت در فضاهای برآمده از پارادایم های نظری پسامدرن به کار گرفته می شوند؟
بدین منظور سه بخش اصلی مورد بررسی قرار گرفته است :
پیشینه پژوهش (بررسی چگونگی ورود بحث پارادایم ها از حوزه علم به حوزه معماری)، مروری بر پارادایم های نظری معماری در دوران پست مدرن و بررسی الگوهای خلق فضا در معماری با تکیه بر پارادایم های نظری پسامدرن (در قالب عناصر تشکیل دهنده فضای معماری).
در نهایت ویژگی های فضایی هر یک از الگوهای مطرح شده، به اختصار مورد بررسی قرار می گیرد. این مقاله با تکیه بر بررسی کیفی و تحلیلی، قصد دارد این واقعیت را روشن کند که علی رغم اینکه دوران پست مدرن به دلیل تحولات متعاقب آن با چندگانگی و تعدد مفاهیم در بحث های نظری مواجه بوده است لیکن بحث فضا نیز مانند سایر بحث های نظری معماری، قاعده مند بوده و می توان الگوهایی را در این زمینه، به منظور کاربردی کردن مباحث نظری پارادایم ها در حوزه معماری مطرح کرد.
سبک شناسی «آر – نوو» در معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبش آر- نوو به عنوان یکی از جنبش های پیشرو اواخر قرن نوزدهم در هنر و معماری اروپا نقشی قطعی بر شکل گیری معماری قرن بیستم و معماری دوران مدرن گذاشت. گستردگی و تنوع سبک های این جنبش، خصلتی است که آن را از سایر جنبش های هنری دیگر در دوران معاصر متمایز می کند. مشاهده برخی آثار معماری معاصر درایران (به ویژه در تهران) که آشکارا تحت تأثیربرخی از گرایش های سبکی این جنبش قرار دارند، نشان از ورود گسترده ی این جنبش هنری غرب به معماری معاصر ایران در مقطعی خاص دارد. تنوع، تشابه و تفاوت های این گرایش های سبکی، تا اندازه ای است که مطالعه ای تطبیقی برروی این دوره از معماری معاصر ایران را ضروری می نماید. این مقاله سعی دارد تا با بررسی تطبیقی گرایش های معماری آر- نوو در غرب و مقایسه اصولی آنها در ایران، به یک سبک شناسی جدید از این جنبش معماری غربی در ایران معاصر نزدیک شود. همچنین در این راستا به بررسی امکان طبقه بندی مجموعه این سبک ها در معماری معاصر ایران، در یک دوره زمانی مشخص، خواهد پرداخت. این مقاله در انتها نشان خواهد داد که علی رغم تنوع سبکی موجود در معماری دوران پهلوی اول در ایران معاصر تمامی این معماری زیرمجموعه های سبکی جنبش آر- نوو می باشد.
نقش اقلیم در معماری بافت های مختلف شهری مطالعه ی موردی،شهر سبزوار
حوزههای تخصصی:
پیشینه ی طراحی و ساخت و ساز با توجه به معیارها و ویژگی های طبیعی و اقلیمی در معماری سنتی ایران به صدها سال می رسد و از شاهکارهای معماری در جهان به شمار می آید. رشد تکنولوژی و دستیابی به انرژی های فسیلی موجب شد تا رعایت معیارهای اقلیمی در ساخت ساز مسکن به بوته فراموشی سپرده شود. این پژوهش سعی دارد، که با مطالعه وضعیت زیست اقلیم شهر سبزوار با استفاده از مدل ماهانی به ارایه راهکارهایی جهت طراحی ساختمانی که همساز با اقلیم این منطقه باشد بپردازد، و با بررسی ویژگی های مساکن بافت های قدیم، میانی و جدید این شهر میزان سازگاری بافت های سه گانه با شرایط آب و هوایی شهر سبزوار مورد ارزیابی قرار گیرد. لذا جهت نیل به این هدف مساکن موجود براساس قدمت و ویژگی های معماری به سه بافت قدیم، میانی و جدید تقسیم شدند، و با توجه به ویژگی های معماری ساختمان ها پرسشنامه ای با 195 نمونه از بافت های معماری در مناطق مختلف شهر سبزوار انتخاب و تکمیل شد. در ادامه آمار و اطلاعات ایستگاه سینوپتیک شهر سبزوار در یک دوره آماری 30 ساله شامل دما، رطوبت، باد و بارندگی استخراج و با استفاده از مدل ماهانی وضعیت زیست اقلیمی این شهر مورد بررسی قرار گرفت و پیشنهادات زیر برای طراحی ساختمان ها ارایه گردید: جهت شمالی- جنوبی ساختمان ها، فاصله گذاری ساختمان ها به صورت فشرده، اختصاص 40-25 درصد مساحت دیوار به بازشوها، انتخاب مصالح سنگین ساختمانی برای دیوارهای داخلی و خارجی و کف و طراحی مکانی برای استراحت در فضای آزاد. مقایسه نتایج حاصل از پرسشنامه ها در هریک از بافتهای مختلف شهری وتطبیق آن با پیشنهادات بهینه مدل ماهانی نشان داد در شهر سبزوار الگوی معماری بافت قدیم بیشترین سازگاری را با شرایط اقلیمی این شهرنشان می دهد و دربافت جدید این سازگاری درکمترین حد خود قرار دارد.
مفهوم قلمرو در فضاهای شهری و نقش طراحی شهری خودی در تحقق آن
منبع:
هنرهای زیبا ۱۳۷۸ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر به دنبال اهمیت یافتن دانش طراحی شهری و به منظور مقابله با اشتباهات گذشته، نظریات متعددی در جهت سامان دهی ظاهری و عملکردی به محیط کالبدی مطرح گردیده است. شاید بتوان نظریاتی را که به انسان، نیازهای وی، روابط و رفتارهای او و سازگار ساختن فرم و فضا با نیازهای روحی و روانی افراد، بیشتر پرداخته اند،موفقتر دانست. با توجه به گونگی ارتباط انسان با محیط و فضای مصنوع است که طراحان شهری معاصر سعی در سامان دهی و نظم بخشیدن به فضای فیزیکی، به کونه ای که برخی رفتارهای مطلوب را سهیل نموده و نیازهای اساسی وی را برآورده سازد، دارند. در این میان بدیهی است که طراحی شهری مانند سایر دانشها نیازمند زبانی که قابلیت تعمیم داشته، اجزاء آن از ثبات و تداوم نسبی برخوردار بوده و نیازها را هماهنگ با تغییرات مداوم جوامع در تمامی زمینه ها، پاسخ گوید. برخی از اجزاء چنین زبانی به دلیل ارتباط تنگاتنگی که با فطرت نوع بشر دارند، از اهمیت ویژه ای برخوردارند. انسان نیازمند آرامش ،احساس امنیت در زندگی خصوصی خود و محترم شمرده شدن قلمرو خویش از از جانب دیگران است و سامان دهی محیط زندگی وی، جز از طریق اتخاذ شیوه های صحیح در مشخص ساختن عرصه های خصوصی و عمومی زندگی او و ایجاد سلسله مراتبی دقیق در کلیه زمینه های فضایی،دسترسی و...، میسر نیست. ایجاد چنین ساختاری، احساس تعلق به محیط را به فرد القاء نموده، او را در روابط اجتماعی موظف و مسئول ساخته و به سکونتگاه وی هویت می بخشد، یعنی تمامی آنچه که در شهرهای فعلی ما مورد تهدید قرار گرفته است. لذا تحقیق حاضر در جهت دستیابی به چنین جنبه هایی بر روی مفاهیمی چون قلمرو و محرومیت در فضای شهری متمرکز شده تا ضمن آشکار ساختن اهمیت آنها در طراحی شهری، راه حل های در جهت به کارگیری عملی این گونه مفاهیم در طراحیها ارائه دهد. کلیدواژگان: قلمرو، محرمیت، مرز و حریم، طراحی شهری خودی، فضای شهری ، سلسله مراتب
اصفهان تصویر بهشت
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر اقلیم بر شکل گیری مساجد مناطق گرم و خشک
حوزههای تخصصی:
استان اصفهان با مساحت 107044 کیلومتر مربع در طول جغرافیایی حداقل 49 درجه و 38 دقیقه و حداکثر 55 درجه و 32 دقیقه نسبت به نصف النهار گرینویچ و عرض جغرافیایی حداقل 30 درجه و 43 دقیقه حداکثر 34 درجه و 27 دقیقه نسبت به خط استوا قرار گرفته است...
عوامل انسانی - محیطی موثر در طراحی مجموعه های مسکونی
منبع:
هنرهای زیبا ۱۳۷۹ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
رویکردهای جدید برنامه ریزی و طراحی مسکن متکی به الگوهای جامع بین رشته ای است. این رویکردها که در دهه های اخیر در کشورهای مختلف جهان مورد توجه بوده اند، به هماهنگی جنبه های انسانی و محیطی طراحی اهمیت بیشتری داده اند. از سوی دیگر، مشکلات زندگی در شهرهای بزرگ استفاده از مجموعه های متراکم تر و با برنامه ریزی و طراحی هماهنگ را اجتناب ناپذیر ساخته است. توجه به عوامل انسانی مؤثر دربرنامه ریزی و طراحی می تواند زندگی در مجموعه های مسکونی را ارتقاء بخشد. در این مقاله عوامل اصلی انسانی و محیطی مؤثر بر شکل گیری مجموعه های مسکونی بررسی و دسته بندی شده اند. برخی از این عوامل عبارتند از : تداوم کالبدی – اجتماعی مجموعه ها با محیط اطراف، ایجاد هویت و شناسه های محلی، خلوت و تعامل اجتماعی، چگونگی برقراری و احساس امنیت در مجموعه های مسکونی ، دسترسی پیاده، دسترسی سواره، ترکیب داخلی واحدهای مسکونی، و اقلیم و صرفه جویی در مصرف انرژی. اگرچه بررسی و تحلیل هریک از این عوامل نیازمند بحثی طولانی است، توجه دادن به هریک از آنها و تبیین رابطه بین آنها می تواند راه گشای بحث های تفضیلی و دقیق تر بعدی باشد. کلیدواژگان: طراحی مسکن، عوامل انسانی، تداوم کالبدی،، شناسه، خلوت، تعامل اجتماعی، امنیت، دسترسی
نحو فضای معماری
منبع:
صفه ۱۳۸۱ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
در دوره معاصر روش های مختلفی برای تحصیل فضای معماری به کار گرفته شده است. روش شکلی (فرمال)، تاریخی و اقلیمی برخی از آن ها می باشند. روش اسپیس سینتکس که در اینجا به ”نحو فضا“ ترجمه شده است قرابت موضوعی و مفهومی به شیوه دسته بندی واژگان در ادبیات داشته که آن را نحو می نامند.
طراحی پیاده راه و تأثیر آن بر کیفیت زندگی در بافت تاریخی شهرها، مطالعه موردی پیاده راه تربیت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی به عنوان مفهومی پیچیده در ارتباط با علوم مختلف، بسته به حوزه علمی مورد بحث، معانی متعددی دارد. امروزه کاربرد پیاده راه ها به ویژه در حفاظت از بافت های کهن شهری، جایگاه خود را در مباحث شهرسازی یافته و به عنوان ابزاری مفید در جهت حفظ فضاهای بافت شهری کهن و آشتی آن با فضاهای مدرن شهری و ساکنان آن استفاده می شود. فضایی که فرد در آن آزادانه بدون خطر تصادف با وسایل نقلیه حرکت می کند، مخصوص پیادگان است و برای ایجاد پیاده روی آسان، ضمن حفظ بافت تاریخی شهری خلق شده اند. توجه به عابران پیاده به عنوان عامل حیات بخش فضاهای شهری در طراحی این فضاها و مانعی بر متروک شدنشان ویژگی مشترک پیاده راه ها است. نمونه موردی مقاله، پیاده راه تربیت تبریز است که با روش توصیفی موردی تحت بررسی قرار گرفته است. ابتدا با استفاده از روش های کتابخانه ای اطلاعات جمع آوری شده، سپس از طریق روش میدانی، با مصاحبه و پرسشنامه، نظر عابران پرسیده شده است. در مرحله میدانی، جامعه آماری با استفاده از نرم افزار G Power با احتمال عدم برگشت پذیری برآورد شده است. شاخص های کیفیت زندگی مورد بررسی پرسشنامه شامل دیدگاه نظریه پردازان شهرسازی است که در مرحله کتابخانه ای بررسی شده و در دسته بندی های جزئی عناصری چون سرزندگی شهری، حفط هویت شهری، حفظ امنیت و... را در بر می گیرد. در نتایج، شاخص ها در دو دسته کیفیت کالبدی و اجتماعی جمع بندی شدند که نشانگر بهبود کیفیت زندگی اجتماعی در تربیت پس از اجرای این فناوری نوین است. نتایج حاصل از کیفیت های کالبدی هرچند نشان دهنده اثرات سازنده بر کیفیت زندگی از نظر کالبدی پس از کاربرد پیاده راه است، ضعف هایی نیز در برخی از شاخص ها دیده می شود. در پایان با توجه به کیفیت زندگی حاصل شده در این نمونه، راه حل هایی در بستر کیفیت های کالبدی برای این پیاده راه پیشنهاد شده است تا با افزایش کیفیت زندگی در این بافت، ضمن حفظ ماندگاری حیات بافت، بتوان آن را به عنوان الگویی زنده در بافت های مشابه مطرح ساخت.
بررسی تطبیقی گیاهان مقدس و اسطوره ای در هنر صدر اسلام و پیش از اسلام (هخامنشی و ساسانی) با تاکید برنقش برجسته ها
حوزههای تخصصی:
سرزمین باستانی ایران خاستگاه بسیاری از گیاهان و درختان بوده است. تنوع اقلیمی در کنار پیشینه ی کهن فرهنگی ایران و نیز استفاده گسترده از انواع گیاهان در نظام های غذایی و پزشکی ایرانیان باعث شده تا این مردمان در طی اعصار ارزش ویژه ای برای گیاهان قائل شوند. همچنین به علت تأثیرگذاری ادیان مختلف در فرهنگ ایرانیان نقش مایه گیاهان اساطیری و مقدس از منظر آئین ها هم بررسی شده است. هدف این تحقیق کاربردی بوده و در ابتدا ضمن شناسایی ساختار نمادین سه گونه از پرکاربردترین گیاهان باستانی(گل نیلوفر آبی-گل انار، درخت نخل، برگ کنگر ) به چگونگی پیدایش آن ها و تاثیرشان بر هنرهای صدر اسلام (تذهیب،تشعیر، مینیاتورو...) و پیش از اسلام(هخامنشیان و ساسانیان) در زمینه ی هنر نقش برجسته پرداخته است. سپس به تحلیل این نقوش درجهت شناسایی زیر ساخت های فرهنگی و اندیشه و تمدن آن ها پرداخته شده است. داده های پژوهش حاضر به روش توصیفی– تاریخی سامان یافته است ، گرد آوری اطلاعات نیز به روش کتابخانه ای و میدانی تنظیم شده است. یافته های این تحقیق مبنی بر این است که استفاده از نقوش گیاهان اساطیری و مقدس در هنر صدر اسلام و پیش از اسلام(هخامنشیان و ساسانیان)، ورای جنبه ی تزیینی، کاربرد نمادین واعتقادی داشته و به عبارتی ریشه در باورهای مذهبی این ادوار دارد. نمادهایی که بیانگرشکوه و برکت، خیر خواهی، باروری،جاودانگی، مانایی و هم چنین دوام سلطنت و قدرت بوده اند. هم چنین در گوشه هایی از هنر این دوران های طلایی تأثیرپذیری از تمدن های مجاور بین النهرین، روم و یونان نیز دیده می شود و می توان استنتاج کرد اسطوره و آیین نقش بسزایی در پیدایش المان های اصلی هنرهای صدر اسلام، هخامنشی و ساسانی که بر گرفته از طبیعت بوده را داشته اند.