فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۷٬۴۶۹ مورد.
چهار طاقی گنبددار نقطه عطف معماری مساجد ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین نقشه مساجد قبل از سلجوقی ایران که سادگی و مردمواری آن مورد توجه بوده، الگوی شبستانی است. در کنار سادگی این نقشه معایبی از جمله رواق های متحدالشکل و عدم تأکید مناسب به جهت قبله مورد توجه معماران بوده و هریک به فراخور توجه و با درنظر گرفتن معماری منطقه ای به تغییراتی اقدام نمودند. یکی از مهمترین تغییرات در ایران ورود با تأخیر چهارطاقی گنبددار قبل از اسلام به مساجد به عنوان سالن محراب می باشد که با ترکیب مناسب با ایوان، ضمن کاستن بخشی از ستون های مرکزی یکی از بهترین راه حلهای توجه به جهت قبله و محراب در ساخت مساجد جهان اسلام را پدید می آورد. بعداز این تغییر گونه عام چهار ایوانی که به تازگی در مدارس در خدمت معماری مذهبی ایران درآمده بود به ساخت مساجد وارد گشته و تا به امروز به عنوان نمادی از فضای ایرانی، الگو- نقشه مساجد این خطه می گردد. آیا ورود چهار طاقی گنبددار و ایوان در مساجد ایران به علت مقابله با نقشه شبستانی- عربی می باشد؟ آیا تکیه بهتر به جهت قبله در نمونههای ایرانی نیز مطرح شده و یا اینکه کمبود توجه به بخش محراب و یا مقصوره راه حل ایرانی را در مساجد پارسی جستجو میکند؟ این مقاله با ارایه نظرات مختلف سعی در جواب به این تغییر اساسی ساختار مساجد ایرانی در مقایسه با دیگر نقاط جهان اسلام را دارد.
معماری مساجد دوره خوارزمشاهی در خراسان
حوزههای تخصصی:
درآمدی بر تاریخ ذهنیت عامه در معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثاری که از معماری گذشته ایران به جا مانده، گنجینه های ارزنده معماری ایران است، اما این آثار، نماینده تام معماری ای نیست که در طی سده ها در این سرزمین تحقق یافته است. بیشتر آنچه از بناها به دست ما رسیده، آثار فاخر و شاهانه است و از طریق این آثار، به دشواری می توان به بخش اعظم معماری ایران ـ معماری عموم مردم ـ پی برد. از این گذشته، آثار معماری نتیجه نهایی مسیر معماری است. معماری فقط اثر معماری نیست؛ اندیشه ها و خیال های معماری، پسند و ذوق فردی و جمعی، مسیر طراحی و ساخت، آموزش معماری، حرفه و نظام صنفی معماری، بانیان و حامیان معماری، معماران و کارگزاران معماری همه در این مسیر دخیل اند و شناخت معماری مستلزم شناخت اینها نیز هست. پس برای فهم معماری مردم، باید علاوه بر بناهای ایشان، از پندارها و اندیشه هایشان درباره بناها و همه وجوه دیگر معماری هم باخبر باشیم. یکی از وظایف تاریخ پژوه معماری ایران، جستن راه هایی برای پی بردن به جنبه هایی از معماری ایران است که روزگار از ما پنهان داشته است؛ راه هایی که به واسطه آن ها به معماری عوام، یا نسبت های عوام با معماری فاخر، پی ببریم. در روزگار ما، در دیگر حوزه های تاریخ نویسی و تاریخ پژوهی، کسانی در صدد برآمده اند تا تاریخ مبتنی بر زندگی اشراف و اعیان و پادشاهان را کنار بگذارند و از خلال یافته ها و دانسته های تاریخی، به شناخت زندگی و اندیشه عامه مردم بپردازند و برای این منظور، رویکردهایی پیش نهاده اند. یکی از این رویکردها، «تاریخ فرهنگی» است و یکی از شاخه های آن، «تاریخ ذهنیت» یا «تاریخ نگرش عامه» است. هدف از این مقاله، گشودن باب مطالعه تاریخ ذهنیت عامه در معماری ایران است. بدین منظور، نخست تاریخ ذهنیت، ماهیت و سیر تکوین و تحول آن را به اجمال معرفی می کنیم، سپس امکانات آن را برای مطالعه تاریخ معماری ایران، بررسی و منابع آن را معرفی می کنیم. آن گاه نمونه ها و موضوع ها و منابعی برای آزمودن این شیوه تاریخ پژوهی در معماری ایران پیش می نهیم.
مقدمه ای بر مفهوم توسعه شهری پایدار و نقش برنامه ریزی شهری
منبع:
هنرهای زیبا ۱۳۷۸ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان اساسی توسعه پایدار ، اسکان پایدار است و توسعه شهری پایدار را در همین چارچوب می توان مطرح نمود. به نظر می رسد مفهوم توسعه شهری پایدار( به طور خاص) و پی بردن به نقش برنامه ریزی شهری در ارتباط با آن ، مستلزم توجه به اصول و ارکان توسعه پایدار (به طور عام) می باشد. هدف از این نوشتار ابدا طرح و جمع بندی تعاریف توسعه پایدار و مشخص کردن ویژگیها و جایگاه توسعه پایدار شهری و آنگاه دستیابی مقدماتی به مفاهیم و اصول کلی آن است. به مقوله پایداری شهری و نحوه استفاده از ابزارهای برنامه ریزی شهری برای تأمین آن نیز در این مقاله اشاره گردیده و در پایان ضمن توجه به اصول مصوب دستور کار21 ، بیانیه «ریو» ، نظرات موجود و همچنین واقعیت ها و معضلات زیست محیطی: حاصل از شهرنشینی؛ملاحظات کلی در جهت برنامه ریزی برای توسعه پایدار شهری(با تأکید بر ملاحظات کالبدی) به صورت پیشنهادی ارائه شده است. کلیدواژگان: توسعه پایدار، توسعه پایدار شهری، برنامه ریزی شهری، توان های محیطی
بررسی عناصر نمادین در نگارگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهرغم گسستهای تاریخی و نفوذ فرهنگهای بیگانه، تحولات نگارگری ایران از پیوستگی و تداوم نسبی برخوردار بوده است و وجوه اشتراکات صوری و مضمونی فراوانی در آثار دورههای مختلف مشاهده میشود. نمادگرایی به عنوان یکی از ابزارهای بیان تصویری و انتقال مفاهیم، آثار زیادی از نگارگری ایرانی را در صورت و معنا به هم نزدیک کرده است. بنابراین، بررسی عناصر نمادین و نمادشناسی در نگارگری ایران، با توجه به جایگاه نمادها و چگونگی کاربرد آنها در دورههای مختلف قابل ملاحظه است. در این نوشتار بررسی انواع عناصر نمادین براساس طبقهبندی نمادهای هندسی، تلفیقی و طبیعی، روند شناخت عمیقتری را از عملکرد عناصر و نمادگرایی در آثار نگارگری ایران فراهم ساخته است. عناصر نمادین به عنوان نمایندههایی از مفاهیم والا و دور از دسترس، در نگارگری ایران جلوههای بارز و چشمگیری دارد و اغلب به صور گوناگون، رشتههای ارتباطی خود را با واقعیت ملموس حفظ کرده است. هنرمند ایرانی در فضایی نمادین به آفرینش میپردازد؛ بر این اساس، گاهی به شیوة کاملاً مجرد و انتزاعی، گاه ملهم از واقعیت و گاهی با اغراق در ویژگیهای واقعی و زمانی با ترکیب ویژگیهای مختلف، نقوش خاصی را با عملکردهای متفاوت به منصة ظهور رسانده است؛ که در فضای نگارهها با چیدمانهای نمادین، پیوند و ارتباط با معناها و مفاهیم نامحسوس را فراهم ساختهاند. در واقع، نگارگر ایرانی با بهرهگرفتن از بستر ارزشمند شعر و ادب فارسی و همچنین مفاهیم عمیق حکمت ایرانی و عرفان اسلامی، نه در پی بازنمایی طبیعت ملموس، بلکه به فرانمایی جلوههای نمادین پرداخته است. با بررسی طبقهبندی نمادها در این نوشتار میتوان به این نتیجه اذعان داشت که ابداع و استفاده از عناصر نمادین در دورههای مختلف نگارگری ایران، صورت مستقلی نداشته بلکه روند تکاملی را در صورت و محتوا طی کرده است.
نقشه شهر لاهیجان
حوزههای تخصصی:
بازشناسی ویژگی های کالبدی گرمابه های ایران در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره صفویه درخشان ترین دوره تاریخ معماری ایران است. ایجاد حکومت مرکزی مقتدر و امنیت ناشی از آن، پیشرفت در فنآوری ساختمان، توسعه شهرها، و هنر دوستی پادشاهان صفوی؛ از جمله عوامل شکوفایی معماری این دوران به شمار می آیند. همپای این شکوه و عظمت ، طراحی و ساخت گرمابه ها نیز، به اوج رسید. علاوه بر این، عوامل دیگری همچون اهمیت نظافت، حرمت آب، و نیز رعایت احکام فقه شیعی نیز در توسعه و رشد معماری گرمابه ها مؤثر بوده اند. همه اینها، در کنار خلاقیت و نبوغ هنرمندان و معماران مکتب اصفهان، باعث پیدایی ویژگی هایی در طراحی معماری گرمابه های صفوی شده اند. این مقاله به بازشناسی و معرفی ویژگی های کالبدی گرمابه های ایران در دوره صفوی می پردازد. بدین منظور، ده باب از گرمابه های این دوره برگزیده شده و از لحاظ تعداد، سلسله مراتب و سیرکولاسیون، مساحت، ابعاد و تناسبات فضاها؛ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. مطالعه انجام شده شباهت های بسیاری را در معماری گرمابه ها نشان می دهد؛ تا حدی که می توان، ویژگی های کالبدی گرمابه ها در مکتب اصفهان را جمع بندی نمود. بدیهی است که برای رسیدن به ویژگی های سبکی، باید وجوه دیگری همچون تزیینات نیز مورد بررسی قرار گیرند.
معماری و جامعه در دوره ی ایلخانیان (تحلیل وقف نامه ی ربع رشیدی)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۷ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
طراحی عملکردی در مهندسی سازه و تاثیر آن بر طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرآنچه در دنیا وجود دارد، دارای سازه است. از قرون وسطی تاکنون، همواره معماران و سازندگان راهکارها، شیوهها و مصالح جدیدی را برای اجرای ساختمانها و ترکیب سازه با معماری به منظور رسیدن به راهحلهای بدیع و نو اختراع کردهاند. یک بخش غیرقابل تفکیک در طراحی معماری، درنظرگرفتن نوع پوشش فضا، پیها، دالها، ستونها و سقفهاست. تلفیق معماری و سازه، ترکیبی است از هنر، ارزشهای زیباییشناسی، تکنولوژی، مصالح و رفتار آنها، عملکرد و اجرا. طراحی سازهای را میتوان به عنوان فرآیندی از مرتب کردن مصالح در سه بعد فضا درنظرگرفت، بهطوری که بعضی از اهداف از قبل تعیین شده را در حداکثر کارآیی ممکن تامین نماید. بسیاری از افراد با عبارت " فرم از عملکرد پیروی میکند" آشنا هستند. همه افراد میتوانند نوع سازه بکار رفته را در ارتباط با عملکرد مورد نظر آن در ساختمانهایی مانند پلها، سدها، عملکردهای ورزشی، نیروگاهها، بیمارستانها، سیلوها و ... تشخیص دهند. اما هنگامی که فقط روشهایی که در آن نیازهای عملکردی تعیین کننده هنر مهندسی سازهاند، درنظرگرفته شود، نتایج قابل توجهی حاصل میشود. در این مقاله ابتدا عوامل موثر در طراحی سازهای بررسی و تبیین شده و سپس تاثیر این عوامل بر عملکرد، زیبایی شناسی و فرم معماری مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند
چالشهای فناوریهای نوین در معماری و تعامل آن با ارزشهای معماری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود فناوریهای نوین به سرزمینهایی که هویت و تاریخ غنی آنها در زمینه هنر و معماری در تقابل با نمودهای تکنولوژیک قرار دارند، چالشهایی را دامن میزند؛ چراکه در اکثر این جوامع همانند ایران، زیرساختهای لازم جهت مواجهه با موضوع جهانی شدن فراهم نبوده است. در هزاره جدید، جهانی تازه در دست ساخته شدن است و معماری اجتماعیترین هنری است که میتواند با ایجاد انسجام مکانی، نوعی نوعی تداوم زمانی را جهت آفرینشی نوبنیاد برای شکوفایی یک تمدن منجر شود.
پرسش اصلی و هدف نهایی پژوهش آن است که آیا میتوان شاخصهایی را جهت کاربرد فناوریهای نوین در راستای ارتقای کیفیات فضایی معماری معاصر با حفظ مبانی هویتی معماری ایرانی- اسلامی تعریف کرد؟ در این راه با انتخاب نمونههای موردی، انجام کار میدانی و نظرسنجی از افراد با استفاده از پرسشنامههای هدفمند، شاخصهای بدست آمده از نتایج بررسیها به صورت کیفی و کمی تحلیل و الگویی جهت کاربرد فناوریهای نوین در معماری معاصر ارائه شده است. براساس نتایج این پژوهش بهرهگیری از فناوریهای نو در ترکیب با عناصر و فرمهای بومی و سنتی، هماهنگی با شرایط اقلیمی، حفظ ارزشهای فرهنگی- اجتماعی و اصول معماری بومی و همچنین استفاده از فناوریهای ساخت و مصالح جدید در ایجاد هماهنگی، تضاد، شفافیت و...، بسته به شرایط مکانیـ زمانی، مهمترین شاخصهای ایجاد مطلوبیت در معماری معاصر ایران به شمار میآیند.
اصول و مفاهیم طراحی معماری دانشگاه
حوزههای تخصصی:
شیوه ی اجرای تزیینات کشته بری در کاخ عالی قاپو
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۵ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
مکتب اصفهان در شهرسازی
منبع:
هنرهای زیبا ۱۳۷۷ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
تشکیل دولت صفوی در قرن دهم هجری (17 میلادی) سبب می گردد تا حیات عقلی شیعی به اوج خود رسد، تشیع اثنی عشری به هویت سیاسی و فرهنگی مستقلی دست یابد و این هویت و شخصیت را به عنوان خمیرمایه فرهنگی همه شئون زندگی پس از خود قرار دهد و زمینه را برای شکفتن آراء حکمی اشراقی ، فلسفی و عملی مهیا سازد. این حکمت در سراسر عصر صفوی در عراق، سوریه و هندوستان ، که پیوندهای بسیار نزدیک با ایران داشتند، رواج یافت اجمالاً مکتب اصفهان نامیده می شود. مرکز این حکمت نه تنها اصفهان پایتخت صفویان بلکه شهرهایی چون شیراز، کاشان، قزوین و تیریز بوده است. استقرار دولت صفوی در اصفهان فرصتی است که این دولت آرمانشهر خود را بر مبنای آراءحکمی و فلسفی بنیان گذارد و به شهر چون نماد و تجسم و تجسد کالبدی فضایی این مفاهیم بنگرد. برنامه ریزی ، طراحی و اجرای شار جدید اصفهان به مدت 25 سال، بیانی روشن از این نمادگرایی و سازماندهی فضایی است. این بیان فضایی و نمادگرایی آن چنان محکم ، روشن و ظریف است که بی هیچ تردیدی در زمینه هنر شهرسازی مکتبی را پایه می گذارد که بنا به خاستگاه حکمی و فلسفی اش می توان مکتب اصفهان در شهرسازی نامیدش. و آن کس که شاید در شهرسازی چنین مکتبی را پایه نهاد کسی دیگر نبود جز شیخ بهاءالدین عاملی(شیخ بهائی) که بر آن شد تا سایه ناکجاآبادهای اساطیری ، مذهبی و فلسفی را بر زمین نقش زند و چون از پایه گذاران مکتب اصفهان در حکمت و فلسفه بود، در شهر نیز بر آن شد تا بحث آن را با منطق آغاز کند و با مفاهیمی عارفانه در پرتو تجدید و اشراق عقل بر پایش سازد. این وطن مصر و عراق و شام نیست این وطن شهری است کان را نام نیست ای خوش آن کو یابد از توفیق بهر کاورد رو سوی ایت بی نام شهر
تبیین مدل «دلبستگی به مکان» و بررسی عناصر و ابعاد مختلف آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان تنها یک سرپناه برای فعالیت های انسان نیست بلکه پدیده ای است که انسان در تعامل خود با آن، بدان معنا بخشیده و به آن دلبسته می شود تا آن جا که گاه حتی خود را با آن باز می شناسد. اگر از زاویه نیازهای انسان نیز به این مسئله نظاره کنیم، نیاز انسان به تعامل عاطفی با مکانی که در آن زندگی می کند و یا به عبارتی «دلبستگی به مکان»، از جمله مهم ترین ابعاد رابطه انسان و مکان است که باید مورد توجه معماران، طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گیرد. در این راستا مقاله حاضر سعی دارد بر پایه مرور متون و اسناد مرتبط در این حوزه، ضمن ارائه تعاریف دلبستگی به مکان، بررسی ابعاد مختلف آن و نیز طبقه بندی علل و عوامل دخیل در آن، به تبیین مدلی نو از عناصر و فرایند شکل گیری این مقوله از رابطه انسان و مکان بپردازد. نتایج حاکی از آن است که دلبستگی به مکان دارای ابعاد مختلف عاطفی، شناختی، عملکردی و رفتاری می باشد. به علاوه این کیفیت بر پایه تعامل پنج عنصر کلیدی شکل می گیرد که شامل: انسان، مکان، مشارکت در فرایند طراحی مکان، نحوه تعامل انسان و مکان و عامل زمان می باشد.