فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
93 - 102
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سرگذشت حضرت نوح (ع) یکی از موضوعات مهم مذهبی است که می توان بازتاب آن را در هنر نگارگری نیز مشاهده کرد. روایت کشتی حضرت نوح (ع) مضمون نگاره های بسیاری در دوره های مختلف اسلامی است. شرح این رویداد تاریخی و دینی در قرآن کریم نیز آمده است. بنابراین این امر ضرورت تطبیق نگاره های ایرانی اسلامی را با متن قرآن ایجاب می کند.
هدف پژوهش: اهداف پژوهش شامل شناسایی میزان پایبندی این نگاره ها با متن قرآن کریم است و از طریق مقایسه و تشخیص وجوه اشتراک و افتراق نگاره ها با یکدیگر و با متن قرآن کریم صورت گرفته است. پرسش های پژوهش عبارت اند از 1- نگاره های روایت کشتی حضرت نوح (ع) در نسخه های جامع التواریخ رشیدی ایلخانی، مجمع التواریخ تیموری و قصص الانبیاء صفوی، تا چه اندازه ای به متن قرآن کریم پایبند هستند؟ 2- شباهت ها و تفاوت های نگاره های روایت کشتی حضرت نوح (ع) در این سه نسخه چیست؟
روش پژوهش: در پژوهش حاضر اطلاعات کتابخانه ای و داده های اسنادی و تصویری با رویکرد توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بررسی شده است و نمونه های مورد بررسی، شامل نگاره های روایت کشتی حضرت نوح (ع) در نسخه های جامع التواریخ رشیدی ایلخانی موجود در انجمن سلطنتی آسیایی در لندن (مجموعه ناصر خلیلی)، مجمع التواریخ حافظ ابرو متعلق به دوره تیموری، محفوظ در دیوید کالکشن و قصص الانبیاء صفوی، محفوظ در کتابخانه بریتانیا است و این نگاره ها با متن قرآن کریم، مورد تطبیق قرار گرفته اند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد نگاره کشتی حضرت نوح (ع) در قصص الانبیاء نسبت به نگاره های جامع التواریخ و مجمع التواریخ بیشترین پایبندی را به متن قرآن کریم دارد.
پویاسازی فضا های بی دفاع شهری (مورد پژوهی: منطقه یک شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷
87 - 110
حوزههای تخصصی:
فضا های بی دفاع از مهمترین عوامل القای احساس عدم امنیت در فضا های شهری است که منجر به کاهش آرامش روانی شهروندان و افزایش فرصت های بزهکاری در این فضا ها می شود. با ﻛﻨﺘﺮل و به کارگیری ﻣﻨﺎﺳﺐ عوامل ﻓیﺰیﻜی و اﺟﺘﻤﺎﻋی، این ﻓﻀﺎﻫﺎ بهبود کالبدی و ارتقای معنایی یافته و از آﺛﺎر ﻧﺎﻣﻄﻠﻮﺑی که منجر به وقوع اﻧﻮاع ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻫﺎ ﻣیشود، جلوگیری می کند. این پژوهش با بررسی فضا های بی دفاع شهری منطقه یک شهر تبریز، سعی دارد تا بر اساس دیدگاه پویایی فضا های شهری، الگویی برای بهسازی و ارتقای امنیت این فضا ها ارائه دهد. نوع پژوهش بر مبنای هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است که بر مبنای داده های اسنادی و می دانی انجام شده است. جامعه آماری، محلات منطقه یک شهر تبریز انتخاب و در تحلیل داده ها از تکنیک VIKOR و تحلیل اهمیت-عملکرد IPA استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد محلات شرقی، کمترین و محلات غربی، بیشترین فضا های بی دفاع ترین محدوده مورد مطالعه را دارند. همچنین نتایج ماتریس ربعی اهمیت-عملکرد حاکی از آن است که نفوذپذیری و آسایش بصری و عملکردی؛ ارتقای امنیت اجتماعی و قابلیت های گردشگری؛ بکارگیری فناوری های نوین و پاسخگویی فضا به گروه های مختلف اجتماعی، مؤلفه هایی هستند که بالاترین اولویت در پویاسازی فضا های بی دفاع شهری را دارند.
پایش تاریخی در ارزیابی اصالت آرایه های معماری مدرسه رکنیه یزد با نگاهی به اصول حفظ میراث جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
5 - 30
حوزههای تخصصی:
با ثبت جهانی بافت تاریخی شهر یزد در سال 1396ش/ 2017م و تأکید بیشتر بر حفاظت از بناهای تاریخی در قالب بافت شهری یزد، تلاش برای انجام گونه های مختلف پایش، با هدف صیانت از اصالت آثار تاریخی فراهم شد. پژوهش حاضر که رویکردی کیفی و تفسیرگرا دارد، در جست وجوی نقش پایش تاریخی به عنوان روشی برای ارزیابی اصالت آرایه های معماری مدرسه رکنیه به عنوان یکی از مهم ترین تک بناهای این بافت است. مستندسازی سابقه ای از مداخلات بر پایه اصول حفظ میراث جهانی و در عین حال دستیابی به پیشینه ای از عوامل آسیب رسان به بنا در خلال این پژوهش انجام شده است. ازاین رو تحقیق حاضر پس از تبیین مفهوم پایش تاریخی، به ارائه اسناد موجود درباره آسیب ها و مداخلات مدرسه رکنیه و همچنین تجزیه و تحلیل محتوایی اسناد برای شناخت نقاط بحرانی آسیب ها و در نهایت دستیابی به دوره بندی مرمت آرایه های معماری و ارزیابی اصالت آن می پردازد. بر طبق اسناد، مهم ترین آسیب های واردشده به مدرسه رکنیه شامل ترک ها و آسیب های سازه ای ناشی از حفر چاه ها در حریم بنا و رطوبت ناشی از آن و نیز فعالیت موریانه در داخل بنا بوده است. در خارج بنا تخریب ایوان، مداخلات و تصرف های سازه ای قدیمی و نیز ریختگی کاشی های گنبد به خصوص در بدنه غربی در اثر عوامل طبیعی، آسیب های مستمر در بنا هستند. این عوامل آسیب در برنامه ریزی آینده باید از نظر میزان فعالیت، مورد سنجش قرار گیرند. در باب ارزیابی اصالت، نتایج به دست آمده منجر به قابل تفکیک شدن بخش های اصیل و بخش های غیراصیل ولی ارزشمند در این بنا شده است. پوسته داخلی گنبدخانه، دیوار اسپر ایوان و کتیبه کاشی کاری ساقه گنبد در بخش بیرونی بنا کاملاً اصیل و مربوط به دوره آل مظفر است. نقش و اجزای مادی ایوان و نمای آن، همچنین کاشی کاری های گنبد که مجدداً اجرا شده، از آثار مداخلاتی پنجاه سال گذشته است. بازسازی و تکمیل این بخش ها با تکیه بر شناخت سبکی مرمتگران و التفات به نقوش کاشی کاری های قدیمی موجود در مدرسه شهاب الدین قاسم طراز، مدرسه شمسیه و مسجدجامع یزد انجام گرفته است. هدف این گونه مداخلات، تکمیل موجودیت کالبدی و کاربردی بنا در عین تلاش برای خوانایی بهتر اثر بوده است. بخش های بازسازی و نوسازی شده اگرچه از لحاظ مداخلات مبانی نظری مورد توجه بوده ولی جنبه تاریخی و باستان شناسی نداشته و قابل استناد به عنوان سبک آل مظفر یزد نیست. پیرو نتایج به دست آمده برنامه ریزی برای حفظ و نگهداری این دو بخش نیز می بایست از همدیگر تفکیک شده و به طور کاملاً واضح و شفاف با تصمیم گیری های جداگانه انجام گیرد.
شهرسازی پساکرونا: به کارگیری رویکرد شهر 15 دقیقه ای در شهرهای ایران (نمونه موردی: مهرشهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
114-97
حوزههای تخصصی:
مسئله: پاندمی کرونا آسیب پذیری شهرها را در شرایط فعلی شان نشان داد و یکی از محرک های قوی برای نیاز به بازاندیشی ریشه ای در برنامه ریزی شهری را آشکار کرد. یکی از رویکردهای نظری که در شرایط همه گیری مورد توجه برخی از کشورهای توسعه یافته قرار گرفت، رویکرد شهر 15-دقیقه ای است که تراکم بهینه، مجاورت عملکردهای مکمل و سازگار از اصول اساسی آن می باشد. اهداف : هدف مقاله بررسی مفهوم شهر 15 دقیقه ای، شناسایی مولفه های دستیابی به آن و نحوه انطباق آن در نمونه موردی مطالعه مهرشهر کرج است. روش ها: از موضع هدف پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ روش تحقیق ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. در تحلیل بررسی دسترسی به کاربری های شاخص که از محورهای کلیدی در شهر 15-دقیقه ای است از تحلیل شبکه معابر پیاده در نرم افزار GIS بهره برده شد و با استفاده از تکنیک SWOT و QSPM به تعیین و اولویت بندی راهبردهایی برای توسعه آتی محدوده مطالعاتی در راستای شهر 15 دقیقه ای پرداخته شد. یافته ها : عدم وجود تنوع عملکردی (خلاء در کاربری های آموزشی، مذهبی و درمانی) و نبود پیوستگی مسیر و کفسازی بسیار نابسامان برای پیاده از جمله مهمترین مسائل پیشروی این محدوده برای انطباق با رویکرد شهر 15 دقیقه ای است. نتیجه گیری : تامین ایمنی و امنیت افراد پیاده و دوچرخه سوار، تامین زیرساخت و خدمات مورد نیاز پیاده روی و دوچرخه سواری، به کارگیری اصول کاربری اراضی مختلط و چندگانه و توزیع متعادل خدمات از مهمترین راهبردهای پیشنهادی پژوهش حاضر برای این محدوده جهت انطباق با رویکرد 15دقیقه ای و تاب آور در برابر پاندمی های احتمالی آتی است.
خوانش نسبت تاریخ گرایی و مفهوم هویت در میراث معماری مدرن شهر تهران (1320- 1310)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
21-1
حوزههای تخصصی:
اهداف: میراث معماری مدرن اولیه در دوره پهلوی اول، بیانگر مفهوم هویت در ساحتی جدید بوده که حاصل انقطاع معماری سنتی ایران است. تجربه معماری تاریخ گرا در دوره پهلوی اول، از نخستین تلاش های صورت گرفته در راستای امتداد هویت معماری ایران در این قالب نوین می باشد. هدف از این پژوهش بازخوانی ریشه ها و سطوح رویکرد تاریخ گرا در دوره پهلوی اول است تا چگونگی استمرار هویت در میراث معماری مدرن این دوره تبیین گردد. روش ها : رویکرد این پژوهش کیفی است که با روشی توصیفی-تحلیلی، ارتباط ارزش فرهنگی میراث معماری مدرن را با مفهوم هویت در معماری تعیین نموده، از طریق رجوع به اسناد مربوطه، روند شکل گیری معماری را در دوره پهلوی اول مورد بررسی قرار داده و با مطالعه منابع کتابخانه ای، به واکاوی مفهوم هویت در معماری و مؤلفه های وابسته به آن می پردازد. سپس با روشی استنباطی، ارتباط سطوح تاریخ گرایی و هویت پذیری در میراث معماری مدرن را واکاوی نموده و بر اساس آن ابنیه منتخب از جریان تاریخ گرای پهلوی اول را مورد تجزیه وتحلیل قرار می دهد. یافته ها: تاریخ گرایی تقلیدی، الگویی و مفهومی سه سطح شکل دهنده رویکرد بازگشت به گذشته هستند که با مراحل مختلف هویت یعنی فرمی، استنباطی و معنایی ارتباط مستقیم دارند. نتیجه گیری: هویت در میراث معماری دوره پهلوی اول با نگرش تاریخ گرا، در ابتدا از طریق برداشت مستقیم و انطباق عینی با شاخصه های معماری تاریخی ایران، به شکلی فرمی انتقال می یابد. در امتداد آن، گروهی دیگر از ابنیه شکل می گیرند، که هویت در آن ها به واسطه به کارگیری غیرمستقیم عناصر معماری ایران و پالایش و تجرید مؤلفه های تاریخی، از طریق بازنمایی محتوایی امتدادیافته و ضمن تأکید بر تشابه، تمایزی فرهنگی را در میراث معماری این دوران، به نمایش می گذارند.
بررسی تطبیقی ارتباط میان حکمت و چیدمان فضایی در معماری مساجد سنتی و معاصر با بهره گیری از نرم افزار «نحو فضا» (نمونه موردی: مساجد خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنای مسجد نمودی برجسته و آشکار از هنر در ساحتی معنوی و مقدس است، که باید زمینه ی عروج آدمی را از نازل ترین تا عالی ترین مرتبه ی هستی فراهم نماید. معماری مسجد به عنوان محملِ چنین وصولی، چنانچه بخواهد با این معراج و رُجعت هماهنگ باشد باید، از منازل وسلسله مراتبی متناظر با آنچه بر جهان هستی حاکم است، برخوردار گردد. به اعتقاد بسیاری ازمحققان این ویژگی برآمده از حکمتِ معماری ایرانی- اسلامی می باشد، از این رو نوشتارحاضر با هدف بررسی و شناخت چیدمان فضایی در مساجد سنتی و معاصر، به دنبال پاسخ به این پرسش است که؛ چه ارتباطی میان ارزش های ساختاری و فرمی حاصل از چیدمان فضایی و ارزش ها و مفاهیم حکمت ایرانی- اسلامی در معماری مساجد سنتی و معاصر وجود دارد؟ بدین منظور روش انجام این پژوهش ترکیبی می باشد در بخش اول به صورت توصیفی-تحلیلی با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، مشاهده و برداشت میدانی، مطالب و نقشه های مساجد، بدست خواهد آمد و در بخش دوم، به صورت استدلالی و تفسیری، مقایسه تطبیقی مساجد سنتی و معاصر نمونه موردی خراسان رضوی بوسیله نرم افزار تخصصی نحو فضا ( Ucl Depth Map )، به انجام خواهد رسید. نتایج این پژوهش بیانگر این امر است که، «نحو فضا» در بررسی ارتباط حکمت و چیدمان فضایی در معماری مساجد ایرانی، شیوه ای کارآمد بوده و حکمت ایرانی– اسلامی در جای گیری تک تک فضاهای مساجد و تعیین ارتباط هر فضا با فضاهای دیگر تاثیر مستقیم داشته و این نقش تعیین کننده در مساجد سنتی بسیار مشهودتر از مساجد معاصر است.
مطالعه تحلیلی آثار هنر معاصر ایران بر اساس مفاهیم و کارکردهای رویکرد «ازآن خودسازی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
19 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : هنرمعاصر شاهد پیامدها و پدیده های گوناگونی بوده است، که به هیچ عنوان از قواعد سنتیِ هنر تبعیت نمی کنند. «ازآن خود سازی» در هنر معاصر یکی از همین پدیده های نوظهور است که هنرمندان بسیاری به آن روی آورده اند. هنرمند امروز، علاوه بر فعالیت های فرهنگی، خود نیز مصرف کننده هنر است. از این رو «ازآن خود سازی» راهکاری است در هنر معاصر برای رجعت به گذشته و استفاده از تصاویرِ ازپیش موجود و باز تولیدِ آثاری با مفاهیم جدید. این پدیده همزمان با غربْ در هنر ایران نیز طرفداران خود را پیدا کرده است.
هدف پژوهش : این پژوهش بر آن است تا «ازآن خودسازی» وکارکردهای آن را در هنر معاصر ایران و آثار نقاشان معاصر ایرانی پی بگیرد.
روش پژوهش : این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته و شیوه گردآوری منابع آن نیز میدانی و کتابخانه ای بوده است. در اینجا، ابتدا، با توجه به تعاریف و مطالعات حوزه «ازآن خود سازی» در هنر غرب به بررسی مشابهت ها و مطابقت های این پدیده با هنر معاصر ایران پرداخته شده است، سپس هنرمندان معاصر ایرانی را که رویکرد «ازآن خود سازی» در آثارشان به وضوح قابل رؤیت است، شناسایی شده است.
نتیجه گیری : نتایج این پژوهش حاکی از حضور چشم گیرِ رویکرد «ازآن خود سازی» در هنر معاصر ایران است که با کارکردهای متفاوتی در میان هنرمندان به کار گرفته شده است، که از آن میان می توان سه کارکرد عمده را برجسته کرد: 1) «فراخوان گذشته در وضعیت معاصر»، 2) «ترجمه یا گفتگوی بینافرهنگی» و 3) «معنی گردانی آثار درون فرهنگی پیشین». در این پژوهش، ذیل هرکدام از این کارکردها، تعدادی از آثار ازآن خود ساخته هنرمندان معاصر موردبررسی قرارگرفته است. در حالی که، در کارکرد اول بازنماییِ عظمت گذشته، مسائل و مصائب انسان امروزی در معرض توجه هنرمندان بوده، درکارکرد دوم ترکیب فرهنگ و هنر ایرانی با آثار مهم و تأثیرگذار غربی مورد تأکید قرار گرفته است. در نهایت در کارکرد سوم، با دخل وتصرف در آثار شناخته شده پیشینِ ایرانی و افزودن معانی تازه ای به آن ها مواجه می شویم. بنابراین، استفاده از تصاویر و آثار پیشین با رویکردهای نوین و انتقادی به منظور معنا سازی، درهم آمیختن گذشته و آینده، ارجاع به گذشته و نقلِ آن، از ویژگی های آثار خلق شده کنونی با رویکرد «ازآن خود سازی» هستند.
مطالعه نقوش دست بافته ها و دستمال های ترکمن از گذار مردم شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اسفند ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
75 - 90
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: دست بافته و دست مال های ترکمن، ساحتی از هنرهای بومی هستند که ضمن مرتفع ساختن نیازهای زندگی و برجسته سازی هویت هنری، محملی برای آشکارسازی باورها از طریق بازنمایی نقوش انتزاعی و تجریدی بوده است. نکته حائز اهمیت در این آثار، اهمیت و اهتمام ویژه به جنبه معناشناختی و باورمحوری نقوش، در کنار بعد زیباشناختی است. این مسئله در سایر جوامع عشایری، به نسبت کم تر است. برجسته ترین بخش زندگی در جامعه ترکمن، حضور باورها، آیین ها و آموزه های باستانی(شمنی) و دینی است که از طریق آثار هنری و به سبک تجریدی به مخاطب عرضه می شود. ازاین رو، مطالعه جهان بینی بافنده ترکمن که در قالب انواع نگاره ها در دست بافته ها و دست مال ها نقش پردازی شده، با رویکرد مردم شناسی هنر میسر است. رسالت این رویکرد، مطالعه، فهم و درک محتوای آثار هنری، در بستر فرهنگی جامعه آفرینندگان آن است. بنابراین پرسش اصلی پژوهش این است که نقوش دست بافته ها و دست مال های ترکمن از دیدگاه مردم شناسی هنر، دارای چه ویژگی هایی هستند و چگونه می توان از این دیدگاه و با لحاظ زمینه های فرهنگی ترکمن به فهم معنایی و زیبایی آن ها، پی برد؟
هدف پژوهش: مطالعه و فهم نقوش دست بافته ها و دست مال های ترکمن از منظر فرهنگ جامعه بافنده ترکمن است.
روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی و توسعه ای، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
نتیجه گیری: سبک غالب نقش پردازی نقوش تجریدی(عدم شباهت به مصداق بیرونی) است تا انتزاعی. همچنین نقوش بیش از آنکه جنبه زیباشناختی(تزیین و آراستن)، داشته باشند، با تکیه بر عقاید و باورها، آفریده می شوند و وجه نمادین و معناشناختی دارند. عمده نقوش شامل دسته نقوش محافظ (دعا، تعویذ، طلسم، خمتاز، بازوبند)، قوچک، پرندگان محلی و گل (گول، ترنج) هستند که در هر ایل و قبیله دارای نشان و فرمی خاص است. همچنین دست بافته ها دارای کارکردهای ویژه ای هستند.
بررسی نقش سیستم های سایه اندازی تطبیق پذیر در مصرف انرژی و مکانیزم حرکتی آن ها
حوزههای تخصصی:
با توجه به بحران انرژی و استفاده از منابع انرژی تجدیدناپذیر در تأمین انرژی ساختمان ها، حدود 40 درصد مصرف انرژی مربوط به ساختمان ها بوده که بخش قابل توجه این انرژی برای مقابله کردن با هدررفت یا دریافت انرژی از پوشش ساختمان می شود. پوشش ساختمان نه تنها به عنوان عنصر فعال سیستم ساختمان بلکه به عنوان فیلتر محیط زیستی تعریف شده در اطراف قاب ساختمان بوده و نقش اصلی در مدیریت میزان دریافت انرژی خورشیدی، کنترل بار حرارتی، نفوذ هوا و خروج آن، مدیریت رطوبت تهویه، مدیریت کیفیت هوا را بر عهده دارد. هدف این پژوهش بررسی انواع سیستم های سایه اندازی تطبیق پذیر و نقش آن ها در مصرف انرژی بوده است. همچنین انواع مکانیزم های حرکتی در سایه بان های متحرک بررسی شده است تا مزایا و معایب هرکدام بر اساس بازشوهای پنجره مشخص گردد. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و استفاده از منابع معتبر و مقالات آکادمیک مکتوب و غیر مکتوب بوده است و نتایج به دست آمده حاکی از آن است که نماهای تلفیقی در میزان بهره وری انرژی، نقش موثرتری ایفا می کنند.
نقش معماری در سلطه گفتمان شهری بر روستایی در ادبیات منظوم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آذر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
17 - 26
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : نوشتار حاضر حاکی از آن است که تصویرپرد ازی های شاعران کلاسیک ایران د ر بسیاری از تقابل های شهر و روستا، با سلطه و برتری گفتمان شهری همراه است. پژوهش های پیشین، د لایل این سلطه را عمد تاً به وجوه انسانی نسبت د اد ه اند . ازآنجاکه شهر و روستا فقط شامل وجوه انسانی نیست، پس مغفول ماند ن رابطه وجوه کالبد ی (به خصوص معماری) با ایجاد و تثبیت این برتری گفتمانی، یک مسئله است.
هد ف پژوهش : مقاله حاضر به د نبال چگونگی استفاد ه اد بیات منظوم از معماری برای تصویرپرد ازی سلطه شهر بر روستاست.
روش پژوهش : نظریه تحلیل گفتمان انتقاد ی چارچوب نظری و تاحد ود زیاد ی روش تحقیق نوشتار حاضر را شکل د اد ه است. د اد ه های اولیه این تحقیق کیفی و به اد بیات منظوم کلاسیک ایران محد ود شد ه است. د رکنار آن ها از متون غیرمنظوم نظیر سفرنامه و نیز آراء صاحب نظران معماری، برنامه ریزی روستایی و جغرافیا برای مباحث تکمیلی استفاد ه به عمل آمد ه است.
نتیجه گیری : یافته ها مؤید آن است که زبان د ر تصویرپرد ازی های اد بیات منظوم ایران، از د و طریق برجسته سازی و به حاشیه راند ن ویژگی های معمارانه توانسته سلطه گفتمان شهر بر روستا را ایجاد و به تثبت برساند . برای برجسته سازی بر ویژگی های معمارانه شهر نظیر د راختیارد اشتن واحد های اختصاصی (همچون مناره، مسجد آد ینه و...)، مرکزیت شهر نسبت به روستا، وسعت یا بزرگی مقیاس فضاهای شهری تأکید شد ه که با ساختارهای کالبد ی شهرها و نیز با ساختارهای فکری حاکم بر د وره های پیش و پس از ورود اسلام منطبق است. همچنین، برای به حاشیه راند ن ویژگی های معمارانه روستا از اهمیت د اد ن به زمینه گرایی، اد غام فضاهای آن با طبیعت، موقعیت های مناسب روستا برای گشت وگذار، معیشت محوری فضاهای روستایی، ساد گی راه حل های ساختمانی، سبقه تاریخی معماری روستایی د ر مقابل معماری شهری، تنوع مجتمع های زیستی مرتبط با روستا و... چشم پوشی شد ه است. د رحقیقت، ویژگی های معماری به مثابه ابزاری برای تصویرپرد ازی و نماد پرد ازی سلطه گفتمان شهر بر روستا بد ل شد ه است.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های مؤثر بر ارتقای کیفیت رسانه ای معماری؛ مطالعه موردی: دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اسلامی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه ها به یکی از بخش های جدایی ناپذیر زندگی انسان در عصر تکنولوژی تبدیل شده اند. از سویی معماری نیز به عنوان عاملی رسانه ای معرفی می شود که در سطوح مختلف قابل تحلیل است؛ اما با این تفاسیر هنوز الگویی روشن از تعاملات میان معماری و رسانه تبیین نشده است. این پژوهش با هدف شناسایی شاخص های مؤثر بر ماهیت رسانه بودن معماری و اولویت بندی آن ها و نهایتاً ارائه مدلی از عوامل اثرگذار بر کیفیت رسانه ای معماری در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اسلامی تبریز، به دنبال پاسخ به این سؤالات است که ابتدا شاخص های مؤثر بر ارتقای کیفیت رسانه ای معماری کدام اند و سپس چگونه می توان در نمونه استفاده مجدد تطبیقی مدلی از این شاخص ها را تدوین کرد. پژوهش حاضر ازنظر هدف بنیادی-تجربی، و ازنظر ماهیت و روش توصیفی-پیمایشی در مطالعه موردی است. پس از مطالعات کتابخانه ای، 21 نفر از اعضای هیئت علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اسلامی تبریز به عنوان متخصصین پانل دلفی انتخاب شدند و ایده پردازی شاخص ها با مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. سپس با ادغام شاخص های مبانی نظری و شاخص های حاصل از تحلیل محتوای مصاحبه ها، 43 شاخص مؤثر بر ارتقای کیفیت رسانه ای معماری در چهار دسته استخراج گردید. پس از تائید روایی و پایایی ابزار پژوهش، خبرگان در پرسشنامه های بسته و طیف 5 درجه ای لیکرت به امتیازدهی شاخص ها پرداختند و داده ها با تکنیک تاپسیس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که شاخص های «اشاره کننده به هنر ساخت و تکنولوژی زمان»، «بازتاب دهنده فرهنگ مردم جامعه» و «به وجود آورنده ادراکات حسی جدید» دارای بالاترین اولویت ها بودند و دسته «شاخص های مربوط به کاربردهای رسانه» نیز مؤثرترین دسته معرفی شد. معماری اگر نقش رسانه ای نداشته باشد دیگر معماری نیست. معماری به عنوان یک میانجی در ظرف رسانه ای خود انتقال دهنده ایده ها و پیام ها به آیندگان است و کیفیت رسانه ای آن باعث باز زایش های گوناگون فضایی در بسترهای ذهنی طیف های مخاطبان می شود.
واکاوی گونه- ریخت شناسیک سیر دگردیسی بُن پارهای بافت تاریخی شهرقدیم لار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۷
49 - 72
حوزههای تخصصی:
شهرها، در رهگذر زمان روند تدریجی دگردیسی را تجربه می کنند. زمان-مبنا بودن فرایند دگردیسی، با تغییراتی در ترکیب بندی بافت شهر نمود می یابد. اگر تعریف بنیادین بافت، معیاری بر احصای عناصر برسازنده شهر تلقی شود، ورای مباحث مرتبط با سبک معماری و پیشینه تاریخی، نحوه چینش و شیوه ترکیب بُن پارها (بلوک)، اصلی ترین تأثیر را در تکوین بافت شهری دارد. آنچه در بازخوانی شیوه تکوین و دگردیسی بافت های تاریخی از اهمیت برخوردار است، علاوه بر ویژگی های شکلی، تنوع در ترکیب بُن پارها است. برای تأکید بر رابطه میان عناصر و چگونگی ارتباط آن ها در طول زمان، می توان آن ها را در یک چارچوب گونه- ریخت شناسیک مورد بررسی قرار داد. هدف این پژوهش ارائه مدلی ریخت شناسیک از بُن پارهای شهری به عنوان یکی از عناصر اصلی تکوین بافت تاریخی شهر قدیم لار است. در این راستا پس از استخراج گونه ها با استفاده از الگوریتم پایه تحلیل گروه بندی مبتنی بر روش خوشه بندی k-میانگین، ویژگی های هر گونه شناسایی و سیر تغییرات هر یک، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که بافت تاریخی شهر لار در اصیل ترین تصویر مستند خود از سه گونه بُن پار تشکیل شده است. بررسی ویژگی ها و بارزه های هر گونه به انضمام فرایند گونه شناسیک آن ها می تواند ضمن بازخوانی روند تاریخی-عارضی دگردیسی بُن پارها از منظر تلفیقی فرایند گونه-ریخت شناسیک در بافت تاریخی شهر لار، الگویی برای توسعه و تداوم ریخت شناسی بافت های تاریخی را نیز فراهم آورد.
واکاوی عوامل مؤثر بر مالکیت روان شناختی در گردشگری شهری با استفاده از رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۰
181 - 206
حوزههای تخصصی:
مالکیت روان شناختی یکی از مباحث اصلی مدیریت است که در دانش مدیریت، روانشناسی و در محدوده رفتار سازمانی راه یافته است. هدف این پژوهش واکاوی عوامل مؤثر بر مالکیت روان شناختی در گردشگری شهری است. روش پژوهش فراترکیب است. جامعه آماری شامل مقالات خارجی معتبر و در دسترس پژوهشگر در پایگاه های داده امرالد، ساینس دایرکت و گوگل اسکالر است که بین آن ها تعداد 42 پژوهش، که با موضوع پژوهش مرتبط بودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری هدفمند (غیر تصادفی) و روش گردآوری داده های پژوهش مطالعه نظام مند است. روایی پژوهش با استفاده از تحلیل کسپ و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب کاپا بررسی و تأیید شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برای رسیدن به موفقیت مالکیت روان شناختی باید عوامل مؤثر بر مالکیت روان شناختی را شناسایی کنیم که شامل شخصیت، دلبستگی، خودمختاری، عدالت درک شده، کنترل درک شده توسط گردشگر، انگیزه، سرمایه گذاری گردشگران در گردشگری، دلبستگی ملی گردشگران، شهرت برند درک شده، جذبه تبلیغات شبه- مالکیت، خود پنداره، عامل اجتماعی فرهنگی، ایجاد دانش، سیستم کاری با عملکرد بالا و احساس قدرت است.
Application of Planning Standards in Regulating Road Reserves (Case Study: Kisii Town in Kenya)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
An efficient road network remains among the topical issues in the international urban development forum. This is because roads link interrelated land uses in addition to connecting them with the contiguous metropolitan areas, thus a key contributing factor for an accelerated socio-economic uplift. To sus tain this, planning s tandards that delimit urban road reserves are usually prepared and enforced through development control to ensure that roads are exclusively maintained for their intended purpose. This s tudy, therefore, through a case s tudy was undertaken in Kisii Town, Kenya inves tigates the extent to which the unauthorized developments on urban road reserves are regulated. It was s teered by the public interes t theory of regulation by targeting residential developments which were proportionately and randomly drawn from the seven residential neighbourhoods. Data were collected using a high-resolution satellite image and a ques tionnaire. Data analysis relied on GIS, t-tes t, logis tic regression, and linear regression. Research findings demons trated a s tatis tically significant difference between the approved physical planning s tandards that are used in regulating road reserves and the extent of compliance by developers. Compliance generally declined by a mean of four metres, signifying that the County Government of Kisii did not undertake adequate development control. Non-compliance was mos tly heightened by the developers’ unawareness of the building plan approval process and that the buildings needed to be inspected during cons truction. This s tudy deepens the international debate on development control by spatially and s tatis tically illuminating how the extent of compliance with the planning s tandards that regulate road reserves may be empirically analyzed.
The Effect of Vitality Aspect on the Intimacy Feeling of Shiraz Urban Neighborhoods Inhabitants(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۲ - Serial Number ۴۴, Spring ۲۰۲۲
73 - 82
حوزههای تخصصی:
The present s tudy aimed to discover the memorabilia aspects and evaluate the effectiveness level on promoting the feeling of intimacy of inhabitants in localities to their biological scopes. The feeling of intimacy is a multidimensional issue for which various aspects are compelling. Based on the recent s tudies, memory as one of the criteria examines the feeling of intimacy toward their habitats. To assess the theoretical patterns, three locations were chosen as a case s tudy among old localities, including Ishaq Beyg, Blacks tone, and chicken market and three areas of irrigation, Havabord, and Eslahnezhad among new localities of Shiraz. A consis tent ques tionnaire was dis tributed among them. This s tudy includes a practical method is and developed based on correlation and descriptive-analytical technique. The ques tionnaires data were assessed by SPSS software and Spearman Correlation Coefficient tes ts, ANOVA, Tukey, Samples, and Paired Tes t Samples T and Pearson Correlation Coefficient. Our results indicated the homogeneity of particular localities in old and new contexture based on the individual feature's similarities and importance of memory aspect on the promotion of intimacy in all localities. Thus, social memories are more effective than skeletal ones in promoting the inhabitant's intimacy in localities.
هم افزایی تکنیک نقشه های شناختی و چیدمان فضا در شناسایی و تحلیل اجتماع پذیری فضاهای کالبدی تحت تأثیر قلمروهای فضایی (نمونه موردی: شهرک اکباتان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : امروزه حضور ساکنین محلات در فضاهای کالبدی به دلیل بی توجهی به قلمروهای فضایی کم شده و این مسئله به کاهش روابط اجتماعی به ویژه در حوزه همسایگی انجامیده است. تاکنون مطالعات گسترده ای در ارتباط دوسویه کالبد فضایی و روابط اجتماعی، همچنین ارزیابی میزان اجتماع پذیری افراد در فضای کالبدی تحت تأثیر قابلیت های کالبدی قلمروهای عمومی به روش های کیفی انجام شده است. نکته قابل توجه این مطالعات، تحقیقات محدود و انگشت شمار مرتبط با همبستگی قلمروی نیمه خصوصی و روابط اجتماعی است، ضمن اینکه اخیراً تحقیقاتی با توجه به پیشرفت روش های کمی صورت گرفته که بدون توجه به روش های کیفی و با اتکای صرف به نتایج حاصل از مدل سازی، راهبردهایی جهت بهبود شرایط کالبدی ارائه می کنند. هدف پژوهش : این پژوهش با هدف مقایسه نتایج حاصل از روش های کمی و کیفی در برآورد همبستگی ویژگی های قلمروهای فضایی به ویژه قلمرو نیمه خصوصی با اجتماع پذیری ساکنین در فضاهای کالبدی محله صورت پذیرفته تا زمینه پیش بینی دقیق تری از رفتاهای احتمالی ساکنین در بستر کالبدی را فراهم آورد. روش پژوهش : این پژوهش به صورت نمونه موردی در دو بخش تعریف شده است، در بخش اول متغیر کیفی روابط اجتماعی از طریق نقشه های شناختی سنجیده می شود و در بخش دوم همین متغیر در یک رویکرد کمی با مدل سازی رایانه ای چیدمان فضا ارزیابی می شود. ضمن اینکه اکباتان به عنوان بستر مطالعاتی پژوهش، براساس قدمت، تنوع قلمروهای فضایی و سطوح قابل توجه قلمروی عمومی، در میان نمونه های موجود انتخاب شده است. نتیجه گیری : یافته های حاصل از روش کیفی، علاوه بر متغیرهای هم پیوندی و اتصال قلمروی عمومیِ که موردِ تأیید روش کمی نیز هست، متغیرهایی نظیر هندسه و پوشش گیاهی را مؤثر نشان می دهد که توسط روش کمی قابل شناسایی نیست؛ ضمناً چیدمان قلمروی نیمه خصوصی در بلوک ها به عنوان متغیر دیگری در تمایل افراد به حضور در فضا مؤثر تشخیص داده می شود، لذا در تحلیل اجتماع پذیری فضای کالبدی روش های کمی و کیفی مکمل یکدیگرند.
نقش و تاثیر گذاری معماران معاصر در تحولات معماری و ساختمان سازی
حوزههای تخصصی:
تفکرات معماران در دوران های مختلف از گذشته تا کنون تاثیر و نقش فراوانی در ایجاد تمدنها و پیشرفت کشورها داشته اند، از زمانهای دور معماران و آثار معماری نشان دهنده رشد یا عقب ماندگی کشورها بوده است. همانطور که حتی پیامبر(ص) نیز با بعثت خود اقدام به بنای خانه ها با شرایط ویژه که در قرآن و روایات بیان شده است، نمود و تاثیر معماران و معماری را بیش از پیش نشان میدهد. با گذشت زمان شاهد تحولات فراوانی در ساخت بنا، شکل و فرم سازه ایجاد شده است. در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی معماری ایران در دوران بعد از 1300 شمسی نقش معماران و میزان اثرگذاری آنان در تحولات معماری و ساختمان سازی به این سوال پاسخ دهیم که نقش معاران در پیشرفت و توسعه جامعه متمدن چگونه است و معماران باید چه شرایطی را برای ارتقاء معماری در پیش روی خود قرار دهند. با مطالعات تاریخی و بررسی سبکهای مختلف معماری و کتابهای تاریخی و همچنین آثار معماری خلق شده توسط معماران مشخص میگردد که در چه دوره هایی شاهد پیشرفت و در چه دوره هایی شاهد عقب ماندگی در معماری بوده ایم. و هدف این پژوهش نیز یافتن بهترین راه و سبک برای پیشبرد معماری و ساخت ساختمانها با توجه به تجارب معماران معاصر و بهره گیری از نقاط ضعف و قوت آنان میباشد. و امید است که مهمترین دستاورد این مقاله ایجاد سبک جدیدی از معماری که با توجه به فرهنگ، آداب و رسوم و سنتهای مردم ایران تدوین شده باشد مد نظر معماران قرارگرفته از تقلید کورکورانه از معماری های کشورهای دیگر جلوگیری شود. و بتوانیم تکنولوژی و پیشرفت را در چهارچوب مسایل فرهنگی و دینی خود پیاده نماییم. و مهم ترین نکته این است که باید نسبت به تلاشهای معماران گذشته اشراف کاملی داشته باشند تا بتوانند از آن تجارب بهره کافی را برده و بتوان بهترین سبک معماری معاصر را ایجاد نمود. در این پژوهش با تحلیل توصیفی و تطبیقی، بنا ها و ساختمانهایی که توسط معماران معاصر طراحی و اجرا شده اند، شناسایی و طبقه بندی میشوند و در مرحله بعد به تحلیل اطلاعات و تفسیر آنها پرداخته خواهد شد. و تلاش میشود انواع طراحیها، نحوه معماری، شهرسازی، بلند مرتبه سازی ، انواع مصالح ساختمانی و تکنیک های ساخت و سایر عوامل تاثیر گذار در معماری توسط معماران تاثیر گذار ایرانی و خارجی در این دوران بدقت مورد بررسی قرار گیرد تا درک عمیقی از تحولات معماری بدست بیاید. و گرایش های جدیدی بوجود بیاید تا حرکت معماری در مسیر تکامل خود و بدرستی ادامه پیدا کند و به اوج اعتلای معماری در دوران معاصر دست پیدا کرد. و در این میان هنر طراحی معماری و طراحی سازه نقش مهمی در ایجاد تحول در معماری دوران معاصر داشته است که میتوان گفت در میان سالهای 1340 تا 1350 شمسی به اوج خود می رسد. و گیدیون در کتاب "فضا ،زمان، معماری"اینگونه میگوید : هر بینش جامع مستلزم پیوستگی اندیشه در گذشته و آینده است "(گیدیون، 1353؛12) در سالهای اخیر با توجه به نیاز به وحدت و انسجام بخشی به ساختمان سازیها ضرورت مراجعه به آثار ارزشمند میراث معماری معاصر ایران بسیار ضروری میباشد و نمای ساختمانها ، سبکهای معماری ، سیمای شهری در معماری کنونی دارای جایگاه ویژه ای میباشد.
بررسی تحولِ نقشِ مناره در مساجد ایرانی-اسلامی
حوزههای تخصصی:
منار (مناره) جزء مهم ترین عناصر شهری و معماری است که سابقه دیرینه ای دارد. مناره ها معمولا در خارج از شهرها و در بین راه ها ساخته می شدند و با داشتن نقش نشانه ای، عاملی مهم برای راهنمایی کاروانیان و رهگذران بوده اند. با ظهور اسلام و با توجه به پتانسیل ذاتی مناره، این عنصر به مساجد الحاق گردید و در نتیجه مناره وجهی مذهبی پیدا کرد. در این مقاله سعی گردیده تا ابعاد مختلف استفاده از مناره مورد بازبینی قرارگیرد و جایگاه مناره در مساجد، بررسی و تبیین گردد. بدین منظور، ابتدا نظریات محققان در رابطه با نقش مناره در مسجد به روش تحلیل محتوای کیفی، مورد بررسی قرارگرفت. پس از دسته بندی دلایل ایجاد مناره، شش نقش اساسی برای آن در مساجد، شناسایی شد که شامل؛ عامل راهنما (نشانه)، عنصر مذهبی- اعتقادی، تاکید بر جهت عمودی و تعالی، محل اذان گفتن، نقش سازه ای و تقویت جهت قبله است. در ادامه، 33 مسجد مناره دار ایرانی از قرن 4 تا 13 انتخاب گردید و مناره (های) آن ها مورد مطالعه قرارگرفت. نتایج بدست آمده، مشخص می نماید که مناره ابتدا به صورت تکی به مساجد الحاق گردید و بیشتر دارای نقش نشانه ای و عنصری مذهبی- اعتقادی بود، سپس به عنوان جزئی از مسجد به صورت توام با کالبد مساجد ساخته می شد. دور بعدی تحول مناره، ظاهرشدن زوج مناره ها بر روی سردر و ایوان قِبلی بود که در این دوره، مناره ها ضمن ترکیب بهتر و منسجم تر با کالبد مساجد با حفظ نقش نشانه ای و مذهبی-اعتقادی خود، در راستای تقویت جهت قبله و ایفای نقش سازه ای در بعضی مساجد، کارکردی تر شدند.
ارزیابی آسیب پذیری کالبدی مساکن خانوارهای روستایی در برابر سیل؛ مطالعه موردی: شهرستان درگز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۱۴۲-۱۲۷
حوزههای تخصصی:
ایران چهارمین کشور سیل خیز جهان ازنظر آسیب پذیری در مواجهه با سیل است و استان خراسان رضوی هم که در شمال شرق ایران واقع شده است در خطر نسبی بالای سیل قرار دارد و سالانه شاهد وارد آمدن خسارات ناشی از سیل در این استان هستیم. به طوری که این استان در تعداد حوادث سیل، رتبه اول و در خسارت ها رتبه سوم و در تلفات جانی رتبه ششم را در کشور دارا است، لذا سیل سالانه موجبات وارد آمدن خسارات فراوانی به روستائیان به ویژه در بخش مسکونی می گردد. پژوهش حاضر آسیب پذیری کالبدی مساکن خانوارهای روستایی شهرستان درگز در مواجهه با سیل را موردبررسی قرار می دهد. روش تحقیق، در این پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر پیمایش میدانی است. سازه آسیب پذیری مسکن در 6 مؤلفه جسم، محتوا، روبنا، زیربنا، فضای معیشتی، تأسیسات و تجهیزات به کمک 18 شاخص در طیف لیکرت کمی شده است. پایایی پرسش نامه محقق ساخته نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 و مطلوب ارزیابی گردید. در این مطالعه، از میان تمام روستاهای درگیر سیل، در سطح شهرستان، تعداد 9 روستا که از بیشترین آسیب پذیری در مواجهه با سیل در سطح شهرستان درگز برخوردار بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند. به طور مجموع این روستاها دارای 1514 واحد مسکونی هستند که به کمک فرمول کوکران 225 واحد از میانشان به عنوان نمونه تعیین گردید. در انتها بعد از بررسی ها، نتایج نشان داد از میان مؤلفه های موردبررسی، میانگین آسیب پذیری زیربنا یا فونداسیون با عدد 55/2، بیشتر از سایر مؤلفه ها است. اگرچه میزان آسیب پذیری کالبدی مساکن خانوارهای روستایی شهرستان درگز در مواجهه با سیل با میانگین 16/2 کمتر از میانه نظری و در حد کم تا متوسط ارزیابی شده است، اما میزان خسارت واردشده به 38 خانوار موردبررسی، بالای 50 درصد است که رقم پایینی نیست. ﺑ ﺎﺗﻮﺟ ﻪ ﺑ ﻪ ایﻨکﻪ ﺣﻔﺎﻇﺖ کﺎﻣﻞ از ﺧﻄﺮ ﺳیﻼب امکان پذیر نیست، زی ﺴﺘﻦ در کﻨ ﺎر ﺳ یﻼب و اﻋﻤ ﺎل سیاست های مناسب برای کاهش آسیب پذیری مسکن اﻣﺮی ﺿﺮوری اﺳﺖ.
آموزش رفتار سازه های با مصالح بنایی به دانشجویان کارشناسی معماری با استفاده از مدل بلوک های صلب متعادل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
31 - 53
حوزههای تخصصی:
با وجود آن که مسأله سازه های با مصالح بنایی یکی از حوزه های مهم و چالش برانگیز است، توجه کافی به آن در حوزه آموزش سازه در معماری وجود نداشته است. نوشتار حاضر نتیجه تلاش های انجام شده برای پر کردن این خلأ را منعکس می کند که در قالب یک اقدام-پژوهی چهارساله، در پارادایم ممارست و از طریق انجام چرخه های آموزشی مکرر صورت پذیرفته اند. این پژوهش بر آموزش رفتار این سازه ها در سطح مقدمات متمرکز است و در پی پاسخگویی به این مهم است که چگونه می توان نحوه رفتارسازه های با مصالح بنایی را برای دانشجویان کارشناسی معماری بیان نمود؟ و مدل این آموزش چگونه می تواند شکل گیرد؟ راهبرد اتخاذ شده در مسیر، مطالعه تجربی و از طریق مشاهده حرکت (مطالعه سینماتیک) مدل بلوک های صلب در قالب تحلیل و طراحی در حالت حد نهایی می باشد. اثر دو عامل ناپایدارکننده نشست و زلزله بر روی مجموعه قوس و پایه، با رویکردی مبتنی بر جابجایی، در این مسیر مورد بررسی قرارمی گیرد. مشاهده شد که در راستای هدف آموزش رفتار سازه های با مصالح بنایی، برخی ازمفاهیم پایه و مسائل تحلیل حدی، چون تسلیم، وقوع مفاصل پلاستیک و وابستگی حدنهایی و محل مفاصل پلاستیک به تناسبات هندسی سازه، از طریق بررسی حرکتی مدل های بلوک صلب قابل طرح هستند. مدل آموزشی پیشنهادی مبتنی بر آزمایش دانشجویان بر روی مدل های فیزیکی و دنبال کردن مرحله به مرحله پرسش های هدایت شده مدرس است که بر مشاهده تأکید دارند. نتایج این نوشتار می توانند به مدرسان برای تلاش در زمینه بهبود آموزش این حوزه توجه دهند.