فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
خیرالکلام اولین روزنامه محلی گیلان وبد که از تاریخ 24 جمادی الثانی 1325 ق، تقریباً به مدت سه سال، به همت افصح المتکلمین چاپ و منتشر شد.این روزنامه ابتدا از انقلابی ها و مشروطه خواهان از نظر قلمی و معنوی حمایت کرد، ولی با فتح تهران و استقرار مشروطیت، به تدریج بین خاندان امشه و انجمن رشت با خیرالکلام فاصله افتاد، و به مرور زمان، اختلاف بین خیرالکلام با خاندان امشه و انجمن رشت بالا گرفت.سیاست خیرالکلام علاوه بر دفاع از قانون و شریعت اسلام، حفظ استقلال و تمامیت ارضی و توجه به اقشار و گروه های فرودست جامعه بود و این روزنامه، همواره، تجلیگاه دیدگاه اجتماعی و سیاسی ای بود که از گروه های فرودست جامعه حمایت می کرد.ضمن اینکه از اقلیت های قومی و دینیِ دیگر نیز به نیکی یاد می کرد و تلاش های آنان در حمایت از نهضت مشروطه را می ستود
بررسی نقش و عملکرد قیس بن سعد عباده در دوره خلافت علی (ع)
حوزههای تخصصی:
در صدر اسلام دو واژه مهاجر و انصار نمایانگر یاران حضرت رسول اکرم (ص) بود که در رخدادهای مهم حیات نبی مکرم را همراهی می کردند و بعد از رحلت پیامبر (ص) در رویدادهای زمان خلفای سه گانه نیز نقش آفرین بودند. انصار به گروهی از پیروان رسول خدا (ص) اطلاق می شد که در یثرب ساکن بودند و از هر گونه جانفشانی برای تعالی اسلام و حمایت از پیامبر (ص) دریغ نکردند. در میان انصار شخصیت های مهمی وجود دارند که مورد توجه رسول اکرم (ص) و اهل بیت عصمت (ص) بودند. از جمله ایشان قیس بن سعد عباده است که هم در رویدادهای زمان پیامبر (ص) به عنوان حامی آن حضرت، حضور فعالی داشت و هم بعد از وفات رسول خدا (ص) پشتیبان خاندان رسالت و به طور خاص حضرت علی (ع) بود. قیس بن سعد در ابتدای خلافت امام علی (ع)، از طرف امام (ع) به ولایت مصر منصوب شد، وی در جنگ های صفین و نهروان در زمره فرماندهان شجاع سپاه حضرت علی (ع) محسوب می شد. حکومت بر آذربایجان هم از سوی امام علی به وی پیشنهاد شد هر چند عملاً خیلی کوتاه در آن ولایت بوده است. در این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع اصلی و تاریخی به تاثیرگذاری قیس بن سعد عباده بر حوادث و وقایع تاریخی دوران خلافت امیرالمؤمنین (ع) پرداخته شده است. بر اساس نتایج حاصله از این تحقیق قیس بن سعد از ابتدا مورد اعتماد امام علی (ع) بود و این اعتماد به او و واگذاری مسئولیت های نظامی به وی از اواسط صفین به بعد بیشتر شد تا جایی که در آخر خلافت علی (ع) یکی از بهترین یاران امام علی (ع) بود.
شورش های شرف الدین حاجی بیگ و بایندر بیگ در اصفهان، در دورة سلطان یعقوب آق قویونلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلطان یعقوب آق قویونلو، در اوایل حکومت خود با برخی مشکلات داخلی و خارجی مواجه بود. اساسی ترین مشکلات داخلی او، شورش هایی بود که در مناطق مختلف قلمرو تحت فرمانش، از جمله در اصفهان، روی داد. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که علل و عوامل بروز این شورش ها، آن هم در اصفهان، که یکی از شهرهای بزرگ و مهم حوزة حکمروایی یعقوب محسوب می شد، چه بود؟ و سرانجام این شورش ها چه شد؟ دیگر اینکه، یعقوب چه موضعی را در قبال این شورش ها اتخاذ کرد، و چگونه توانست بر این شورش ها فائق آید و آرامش و ثبات و امنیت را دوباره به اصفهان و نواحی اطراف آن بازگرداند؟
دستاورد این تحقیق که حاصل استفاده از منابع و مآخذ تاریخی است، این است که اختلافات و کشمکش های میان پسران حسن بیگ، در دورة کوتاه پس از درگذشت وی، و ضعف حکومت مرکزی، سبب شد تا برخی از امرا و حکمرانان مناطق مختلف تحت فرمان آق قویونلوها از فرصت استفاده کرده و هر کدام در صدد کسب قدرت و توسعة نواحی تحت فرمان خود برآیند. با توجه به اهمیت اصفهان، مخالفان سیاسی یعقوب سعی داشتند تا نخست با تصرف این شهر، شورش خود بر ضد حکومت وقت را آشکار کرده و سپس بر دیگر نواحی دست یابند. اگرچه مقابله با این شورش ها بخش عمده ای از وقت و انرژی یعقوب را به خود اختصاص داد، اما او سرانجام موفق شد با مشی سیاسی خاص خود، که ترکیبی از نرمش و قاطعیت بود، این شورش ها را سرکوب کند.
تأثیرسیاست نامه (سیرالملوک) خواجه نظام الملک بر ساختار حکومت سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملکشاه سلجوقی جمعی از بزرگان را مأمور ساخت تا در زمینه کشورداری کتابی بنویسند تا وی رفتارهای اداری و سیاسی و حکومتی خود را برآن استوار سازد. از میان کسانی که سیاست نامه نوشتند اثر و تألیف خواجه نظام الملک برجسته تر بود انتخاب گردید تا حدی که سلطان سلجوقی اظهار داشت: من این کتاب را امام خویش کرده و بر این خواهم رفت ، این کتاب ساختار و روح و اساس حکومت سلجوقی را بیان می کند و آن را بر پنج نهاد قرار داده و وظایف هر کدام را مشخص ساخته است. وی به سلطنت و وظایف سلطان و مقام پادشاهی اشاره دارد.سپس به نهاد وزارت و وظایف وزیر می پردازد. از دستگاه قضا و قضاوت صحبت می کند و سپس نظام اداری و دیوان سالاری را مورد بررسی قرار می دهد و در نهایت به سپاه و امور سپاهیگری پرداخته وایده ها و اندیشه های خواجه را در آن زمینه ها تبیین می نماید.
ایده ها و اندیشه های خواجه در مورد هر کدام از پنج نهاد حکومتی مهم است، از آن جمله؛ وی به خلافت به عنوان دستگاه فرمانروایی که شاه از آن مشروعیت می گیرد اشاره نمی کند، در مقابل او نهاد وزارت را به عنوان یک نهاد با ثبات و جا افتاده ی حکومت اسلامی مطرح ساخته و به وزارت در برابر سلطنت استقلال می دهد، ترتیبات اداری و دیوان سالاری را دقیقاً برنامه ریزی نموده، دادگستری و نهاد قضاوت را مورد توجه قرار داده و در نهایت چون شالوده و اساس هر حکومت ارتش است، به ساختار های اصلی حکومت سلجوقیان که نظامی گری است پرداخته و ظاهراً در ایجاد یک سپاه دایمی و ثابت تلاش می کند. او همچنین بر سپاه چند ملیتی تاکید نموده، و دستوراتی در خصوص درباریان، زنان حرمسرا و خواجه سرایان نیز صادر نموده، که درخور توجه است.
تطور تاریخنگاری شاهزاده علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود اندیشه های غربی به ایران عصر قاجار، واکنش های اقشار گوناگون اجتماعی، به خصوص طبقه روشنفکر را برانگیخت. تعداد درخور توجهی از شاهزادگان قاجار نیز از امکانات ویژه ای که در اختیار داشتند، استفاده کردند و در علوم و فنون مختلف از سرآمدان روزگار خویش شدند. شاهزاده علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه یکی از شخصیت های فرهیخته این خاندان بود. زبردستی او در علم تاریخنگاری شایان توجه ویژه ای است. با مطالعه مواد تاریخنگاری اعتضادالسلطنه، تاریخ نویسی وی را می توان به دو مرحله: پیروی از تاریخنگاری سنتی و تاریخنگاری براساس شیوه های نوین تقسیم بندی کرد. این پژوهش مواد تاریخی و تاریخنگاری موجود در آثار علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه را با عناوین اکسیرالتواریخ، تاریخ وقایع و سوانح افغانستان، مدعیان نبوّت، فتنه باب، رصدخانه مراغه و جغرافیای محال مازندران واکاوی می کند و به دنبال یافتن پاسخ برای پرسش های ذیل است: علل تغییر شیوه تاریخنگاری اعتضادالسلطنه چه بود؟ مسائل پرداخته شده در تألیفات اعتضادالسلطنه تحت تاثیر چه ضرورت هایی انجام گرفته است؟ علل انتشار و توقیف روزنامه سنیه ایران چه بود؟ پژوهش حاضر از نوع پژوهش های تاریخی و از حیث روش، ترکیبی از روش های توصیفی روایی و تحلیلی است.
حاج هاشم طالب، چهره ای آشنا در نهاد ریاست جمهوری
حوزههای تخصصی:
مصدق در فارس «1299-1300»
حوزههای تخصصی:
مصدق از جانب مشیرالدوله به عنوان وزیر عدلیه معرفی شد و از اروپ ا وارد بوشهر شد، ولی هنگام عزیمت به تهران، به پیشنهاد مردم فارس به والیگری فارس منصوب گردید. مص دق در طول 6 ماهی که والیگری فارس را در اختیار داشت با آگاهی از وضعیت نابسامان فارس دست به اصلاحات اساسی در این ناحیه زد. مصدق به علت مخالفت با کودتا و ریاست وزرایی سیدضیاء الدین طباطبایی استعفا کرد و برای محفوظ ماندن از تعرض عوامل دولتی به بختیاری رفت. این مقاله به وضعیت فارس قبل از ورود مصدق به فارس و اقداماتی که وی برای امنیت و آبادانی فارس انجام داد، می پردازد.
میلسپو و نوسازی سامانه مالی و اداری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش بررسی خدمات میلسپو در نوسازی سامانه مالی و اداری ایران بین سال های1301تا 1323شمسی است.
روش /رویکرد پژوهش :در این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی به توصیف وتحلیل وقایع پرداخته شده است.
یافته ها ونتایج : دولت ایران در دوره مختلف، آرتور میلسپو را به عنوان مستشار مالی برای بهبود اوضاع مالی و اداری استخدام کرد. در دوره اول ( 1306-1301ش.) مجلس چهارم شورای ملی اختیارات گسترده ای را به او داد و او هم با بهره گیری از شرایط جهانی و انقلاب در روسیه و حمایت رضاخان که نظم و امنیتی در داخل برقرار کرده بود، کار خود را شروع کرد. میلسپو توانست ساختار مالی و اداری را بر اساس اصول علمی استوار کرده، با تنظیم لایحه ، بودجه تعادلی در نظام درآمد و هزینه های دولت به وجود آورد؛ اما رضا شاه در دوران سلطنت خود (1304-1320ش.) اقدامات میلسپو را تحمل نکرد و موانعی برایش ایجاد نمود تا اینکه، او مجبور به ترک ایران شد.
میلسپو در دوره دوم حضور خود در ایران (1321-1323 ش) با اختیارات گسترده ای که مجلس سیزدهم شورای ملی به او تفویض کرد، به استخدام دولت ایران درآمد، اما در این دوره برنامه های وی برای مهار تورم و تامین مایحتاج ضروری مردم به دلیل حضور نیرو های اشغال گر (شوروی، انگلیس) و عدم شناخت کافی از تحولات جامعه ایران با موفقیت همراه نشد، حتی عملکرد و اقدامات او نارضایتی عامه را بر انگیخت، تا این که او در برابر انتقادات مطبوعات و نمایندگان مجلس نتوانست پاسخگو باشد. در پی لغو اختیاراتش از سوی مجلس چهاردهم شورای ملی، ایران را ترک کرد.
مبانی علم تاریخ در تفکر و صاف
حوزههای تخصصی:
کتاب تجزیه الامصار و تزجیه الاعصار، مشهور به تاریخ وصاف، تألیف عبدالله شیرازی، مقلب به وصاف الحضره، یکی از مهم ترین متون تاریخنگاری ایرانی است.این اثر، افزون بر اخبار تاریخی، دیدگاه های مؤلف درباره ی اصول و مبانی دانش تاریخ را نیز در بردارد.این نوشتار می کوشد از خلال سبک تاریخنگاری و صاف و همچنین اشارات مستقیم و غیرمستقیم او، به دیدگاه هایش در این زمینه دست یابد.برای تحقق این هدف، پرسشس چنین مطرح شده است:دیدگاه های معرفت شناسانه ی وصاف شیرازی درباره ی مبانی علم تاریخ چیست و چه تأثیری در روش تاریخنگاری وی داشته است؟در پاسخ به این پرسش فرضیه ای نیز ارائه شده است:بینش معرفت شناسانه ی وصاف شیرازی دربارهی مبانی علم تاریخ، سبب اتخاذ روش علی، انتقادی، بر پایه ی بی طرفی تاریخی شده و تاریخنگاری وی را از سطح یک واقعه نگاری به سطحی نزدیک به تاریخنگاری علمی ارتقاء داده است. در این مقاله ضمن مروری بر زندگینامه ی وصاف شیرازی از دیدگاه های او درباره ی چیستی تاریخ، فایده و هدف معرفت تاریخی و ملاحظات روش شناختی در اثر او سخن رفته است.وصاف به علم بودن معرفت تاریخی باور داشته و تاریخ را از اقسام حکمت دانسته است.او در روش تاریخنگاری خود به دو رویکرد انتقادی و علی توجه داشته و کوشیده است با رعایت بی طرفی تاریخی، این دو رویکرد را در تاریخ خود به کار بندد.بدینسان او از واقعه نگاری محض فاصله گرفته و بینش تاریخی را از مرزهای سنتی و رایج آن فراتر بوده است
جستاری درباره عبدالله بن سبا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
وجود تاریخی شخصیتی به نام عبدالله بن سبأ یکی از مسائل مورد اختلاف در متون تاریخی و فرقه شناختی جهان اسلام است که با توجه به اهمیت آن مستشرقان نیز در این زمینه به اظهار نظر پرداخته اند. دو دیدگاه متضاد در باره عبدالله بن سبأ وجود دارد؛ دیدگاه نخست او را شخصیتی مؤثر در رویدادهای صدر اسلام می داند و دیدگاه دیگر وجود تاریخی او را زیر سؤال می برد و او را شخصیتی ساختگی می شمرد. نوشتار حاضر پس از بررسی و نقد این دو دیدگاه، کوشیده است به استناد متون روایی و تاریخی از دیدگاهی جدید دفاع کند که به موجب آن ابن سبأ وجود تاریخی داشته و به عنوان یک شهروند معمولی در باره حضرت علی(ع)غلو کرده است ولی نقش او در رویدادهای صدر اسلام شایسته ذکر نیست.
تیمورتاش قربانی منافع انگلیس در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتار حاضر با تکیه بر اسناد وزات خارجه انگلستان به بررسی نقش عبدالحسینتیمورتاش در منظومه دیپلماسی کشورمان در دوره رضاشاه و نقش دولت انگلیس در حذف وی از صحنه سیاسی ایران می پردازد. تیمورتاش که در سمت وزارت دربار، سکان هدایت دستگاه دیپلماسی را نیز بر عهده داشت، با تکیه بر حمایت های رضاشاه وارد مذاکرات مستقیم با دولتمردان انگلیس شد و با اتخاذ سیاست عدم تقابل آشکار با قدرت های موجود، ضمن نزدیکی استراتژیک به شوروی در جهت اعمال فشار بر دولت بریتانیا و با درپیش گرفتن منافع ملی کشورمان گام در این مذاکرات نهاد؛ اما مقاومت تیمورتاش در بسیاری از موارد اختلافی بین الطرفین را موجب شد - که بهعنوان «مسائل معوقه» از آنان یاد می شود- تا دیپلمات های آن کشور در مکاتبات خود با لندن عامل اصلی شکست مذاکرات خود با ایران را شخص تیمورتاش قلمداد نموده و به نوعی خواهان حذف وی از صحنه سیاسی ایران شوند.
نقش و جایگاه خاندان جابری در دیوانسالاری عصر صفویه، با تاکید بر میرزا سلمان خان جابری (985 تا 1135ق)
حوزههای تخصصی:
تشکیل دولت های متعدد در تاریخ ایران اسلامی و دوام حاکمیت آن ها، به عوامل مختلفی بستگی داشته که تشکیلات اداری و دیوانسالاری، مهم ترین آن ها بوده است. در این تشکیلات، ایرانیان و خاندان های معتبر و مشهور دیوانی نقش پررنگی داشته اند. تشکیل دولت صفوی موجب شد تا بار دیگر، ایرانیان در تشکیلات اداری حضور یابند؛ به دنبال آن، خاندان های جدیدی نیز وارد عرصه دیوانی شدند که شایستگی و توانمندی چشمگیری را از خود به نمایش گذاشتند. جابری ها نمونه مشخصی از این خاندان ها بودند. جابری ها از خاندان های سرشناس و تأثیرگذار، در تشکیلات و نظام دیوانی و حتی ساختار سیاسی دولت صفوی بودند. تعدادی از آنان توانستند به عنوان کارگزاران نظام دیوانی، در دوره هایی از دولت صفویه، مسئولیت های مهمی را بر عهده گیرند. مهم ترین آن ها، میرزاسلمان خان جابری انصاری بود. نظر به اهمیت حضور و عملکرد میرزاسلمان و خاندان جابری در دیوانسالاری صفویه، این پژوهش با هدف بررسی نقش و جایگاه آن ها در دوره صفویه، درپی پاسخ گویی به این سؤال است که خاندان جابری در تشکیلات اداری و دیوانی دولت صفویه چه نقش و جایگاهی داشته اند؟ برای پاسخ گویی به سؤال فوق، این فرضیه را به آزمون گذاشته ایم که خاندان جابری با تصدّّی مناصب و مسئولیت های مهم در تشکیلات دیوانی صفویه، حضوری فعال و مؤثر در مدیریت این تشکیلات و اداره قلمرو صفوی داشته اند. جمع آوری اطلاعات و داده های تاریخی این پژوهش، به روش مطالعه کتابخانه ای و بررسی موضوع به شیوه توصیفی تحلیلی صورت پذیرفته است. نتایج حاصل ضمن اثبات فرضیه فوق، اطلاعات دقیقی از چگونگی ورود و عملکرد مشهورترین فرد این خاندان، یعنی میرزاسلمان خان، در نظام دیوانی صفویان و نیز چرایی برافتادن او بیان می کند. همچنین نشان می دهد که جابری ها حتی پس از قتل میرزاسلمان خان و تا زمان آخرین شاه صفوی، مسئولیت های مختلفی بر عهده داشته اند.
رویارویی نظری گفتمان های «سلطه» و «مقاومت»در مکاتبات منصور دوانیقی و محمدنفس زکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از ارتحال پیامبر(ص)، اعراب حکومت گریز، واقعیت تمکین به حکومتی متمرکز را پذیرفتند و با تعیین جانشین، سنت پیامبر را ادامه دادند. از این رو اپیستمه و نظامی معرفتی با محوریت مبانی مشروعیت قدرت در اسلام ایجاد شد و اجتماعات، سخنان و آثار، گفتمان هایی در جامعه تولید شد که هر یک تعاریف خاصی از مبانی مشروعیت حکومت ارائه دادند. یکی از مهم ترین صحنه های این رویارویی مواجهه سادات حسنی و عباسی است که در مکاتبات دو شخصیت شاخص این جریان ها یعنی منصور دوانیقی و محمد بن عبدالله نفس زکیه نمود یافته است؛ موضوعی که قرن ها در قالب چالش های عمیق نظری میان سه ضلع مثلث قدرت هاشمی یعنی سادات بنی الحسین، سادات بنی الحسن و خلفای عباسی استمرار یافت. شناسایی گفتمان های سیاسی جامعه اسلامی در نیمه اول قرن دوم هجری، براساس مدل تحلیلی فوکو، نیازمند مراجعه به آرشیو آن دوره تاریخی و شناسایی اپیستمه حاکم بر آن است. به همین منظور از مجموع اسناد و شواهد، مکاتبات محمد بن عبدالله و منصور دوانیقی مورد بررسی قرار گرفت. از رهگذر تحلیل گفتمانی این مکاتبات تلاش شد دیدگاه های سیاسی، مذهبی و حکومتی که در این نامه ها به آن پرداخته شده، شناسایی و به این سوال ها پاسخ دهیم که متون موردنظر، مولد چه گفتمانی در جامعه اسلامی بودند؟ مولفان این گفتمان ها چه راهبردهایی جهت استمرار حکومت اسلامی ارائه دادند؟ و مبانی مشروعیت قدرت از دیدگاه آن ها چه بود؟
مناسبات وزیران و امیران در عصر تیموری (بررسی موردی رابطه غیاث الدین پیر احمد خوافی با امیران و وزیران تیموری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره تیموری، امیران اغلب ترک- مغول، و وزیران ایرانی بودند. عدم تمایز بین امور لشکری و کشوری و قدرت و اقتدار امیران و کوشش دیوانسالاران ایرانی برای حفظ منافع خود، زمینه کشمکش و رقابتی دائم را بین آنان فراهم ساخته بود. دوره طولانی وزارت خواجه غیاث الدین پیراحمد خوافی(م857ق)، از وزرای معروف شاهرخ تیموری، که توانست در برابر امیران موقعیت خود را حفظ کند، در تاریخ تیموریان حایز اهمیت بسیار است. در این مقاله مناسبات دو نهاد وزارت و امارت، با تأکید بر وزارت خواجه غیاث الدین پیراحمد، مورد بررسی خواهد گرفت.
قانون مالیات بر درآمد آرتور میلسپو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دکتر آرتور میلسپو، مستشار امریکایی، در سال 1321 با دعوت دولت ایران به منظور سامان دادن به وضعیت آشفته اقتصاد، وارد ایران شد. او بر این باور بود که به منظور تعادل بودجه و مبارزه با تورم، باید بر درآمد کسانی که سودهای هنگفت می برند، مالیات فراوان وضع کرد؛ بنابراین، وی لایحه مالیات بر درآمد را به مجلس تقدیم کرد. مجلس شورای ملی در تاریخ 19 آبان 1322، لایحه مالیات بر درآمد را طی 27 بند تصویب کرد. مبنای نرخ های جدید، نظام مالیاتی امریکا بود، اما معافیت های فردی، جریمه تسلیم اظهار نامه خلاف و زیان دیرکرد، از عواملی بودند که مانع اجرای قانون جدید شدند. پرسش اساسی مقاله حاضر که با استفاده از اسناد سازمان اسناد ملی ایران، اسناد مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه ایران، مذاکرات مجلس دوره سیزدهم و چهاردهم شورای ملی ایران، روزنامه اطلاعات سال های 1322 و 1323 و همچنین روش توصیف و تحلیل اطلاعات تاریخی تنظیم گردیده، این است که مفاد قانون مالیات بر درآمد تنظیم شده از سوی میلسپو چه بوده و واکنش های اقشار مردم نسبت به این مالیات چگونه بوده است؟
بررسی و نقد جایگاه دین و دولت در اندیشه ها ی سیاسی آیت الله بروجردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شروع تنازع جدّی علما بر سر مشروطه و مشروعه، قربانی شدن رهبران برجسته ی دینی نظیر شیخ فضل الله نوری و سید عبدالله بهبهانی، سرخوردگی علما و اقداماتی نظیر جمع آوری رساله های مهم سیاسی که برخی علما چون میرزای نایینی در له مشروطه نگاشته بودند، اجرایی نشدن خواسته های مذهبی- سیاسی روحانیون از جمله اصل دوم متمّم قانون اساسی مشروطه، تسلط تکنوکرات های سکولار را بر ارکان قدرت برآمده از مشروطه باعث گشت. دراین شرایط روحانیت در موضعی انفعالی قرار گرفتند. آیت الله بروجردی مدت کوتاهی پس از آیت الله حائری، به عنوان یکی از روحانیون برجسته مورد توجه شیعیان قرار گرفت. نگاهی به حیات سیاسی آیت الله بروجردی طی نشدن روندی ثابت،مشخص و مدوّن در اندیشه ی سیاسی ایشان را نشان می دهد. وی در آغاز از الگوی رایجی پیروی می کرد که برخی علما دوره ی صفویه و قاجار مدّ نظر داشتند و لذا در نسبت به امور عرفی و حیطه سلطنت دخالت کمتری می کرد و بیشتر در مسائلی که در حوزه ی شرع قرار می گرفت،مداخله نمود اما بعد از رویکردهای غرب-گرایانه ی رژیم پهلوی و خالی شدن سلطنت از کارویژه هایی که نظام فکری روحانیون شیعه از شاه اسلام پناه انتظار داشتند، ولایت عامه ی فقها را مطرح کرد. البته اندیشه سیاسی بروجردی،برخلاف آنچه مشهور است، جدای از اقدامات عملی و واکنش های وی نسبت به مسائل مختلف سیاسی نبود و بارقه هایی از این امر را در ارتباط با حیات عملی وی می توان ارزیابی نمود. این مقاله برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه ی منابع مکتوب و مصاحبه، رابطه ی دین و دولت در عصر غیبت را از منظر
تحلیل روابط کاشانی و نواب صفوی در پیروزی و شکست نهضت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی روابط آیت الله کاشانی، به عنوان رهبر مذهبی جنبش ملی شدن صنعت نفت، و نواب صفوی، به عنوان رهبر جمعیت فدائیان اسلام، در پیروزی وشکست نهضت ملی ایران است.
روش/رویکرد پژوهش: در این پژوهش سعی شده با استفاده از روش توصیفی، تحلیل تاریخیواستفاده از منابع کتابخانه ای با رویکرد روشن تری به تحلیل این واقعه پرداخته ایم.
یافته ها و نتایج : نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ ایران به شمار می آید که هر چند فصل جدیدی در مسیر مبارزاتی مردم ایران گشود؛ اما سرانجام به شکست انجامید. در پیروزی و شکست این نهضت عوامل متعددی نقش داشته اند که بررسی عملکرد و سهم هر کدام از آنها، می تواند الگوی پژوهشی جدیدی در اختیار محققین قرار دهد. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی روابط آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی، رهبر مذهبی ملی شدن صنعت نفت، و نواب صفوی، رهبر جمعیت فدائیان اسلام، در پیروزی و شکست نهضت ملی ایران را با رویکردی روشن تر مورد بررسی قرار دهد.
بررسی نظریة رنسانس اسلامی در تفکرات اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة تجدید حیات اسلام و در مرحلة پیش رفته تر آن، «رنسانس اسلامی»، به طور ویژه در دو قرن اخیر از طرف مصلحان و متفکران دینی جهان اسلام، به منظور حل و فصل مسئلة عقب ماندگی و نیز برخورد با مسئلة هجوم فرهنگ و استعمار غربی، مطرح شده است. به عقیدة بسیاری از محققان، اقبال لاهوری از مهم ترین اصلاح گران دینی است که در استمرار جنبش احیاگری نقش عمده ای داشته است. او فیلسوفی آشنا با مبانی فکری اسلام و مسلمانی آگاه به وضعیت جوامع اسلامی بود و با این دانش و بینش، فعالیت های اصلاح طلبانة خود را ادامه می داد و در نهایت ایدة یک کشور مستقل را برای اولین بار در میان مسلمانان هندوستان مطرح کرد. اقبال در عرصة شعر و ادب از نوادر به شمار می رفت و سروده های خود را در خدمت آگاهی توده ها و بیدار کردن آنان قرار می داد؛ تا جایی که اکنون در نگاه اغلب اندیشمندان، وی یکی از نخستین منادیان وحدت اسلامی در جهان به شمار می رود. عمده ترین مباحث رنسانس اسلامی اقبال در کتاب احیای فکر دینی در اسلام تبیین شده و محور اساسی جهان بینی وی فلسفة «خودی» است. این نوشتار بر آن است ضمن تعریف جریان رنسانس اسلامی، آن را در آثار اقبال بازشناسد و علل گرایش او بدین مقوله را ارزیابی و سپس میزان تأثیرگذاری نظریات وی در جهان اسلام را تحلیل کند.
همایون میرزا قاجار حاکم وقت نهاوند
حوزههای تخصصی: