براى مطالعه، مقایسه و طبقه بندى سفال شاخصه هاى متعددى وجود دارد از جمله جنس، رنگ، خمیره، شکل، نقش و غیره. در مطالعه و مقایسه سفال باید تمام شاخصه ها در نظر گرفته شود. ولى چون در یک تحقیق وپژوهش باستان شناسى پرداختن به تمام جنبه ها کار را مشکل و سخت مى نماید. مى توان برخى از شاخصه ها را بطور جداگانه مطالعه نمود و با در نظر گرفتن دیگر داده ها به تحلیل و تجزیه پرداخت. این عمل و روش منجر به دقت و کاهش درصد خطا مى شود. در نهایت مى توان به این پرسش پاسخ داد که آیا نتیجه مقایسه نقوش به این شیوه با نتیجه مقایسه دیگر شاخصه هاى سفال یکسان است یا خیر؟ براى نگارش این مقاله ابتدا نقوش سفال دوره نوسنگى شمال غرب ایران از روى منابع و گزارشات منتشر شده جمع آورى گردید. که شامل تپه هاى دالما، اهرنجان و حاجى فیروز است. سپس کلیه نقوش تفکیک و طبقه بندى گردید. در نهایت با توجه به اطلاعات به دست آمده و با مطالعه و مقایسه این نقوش جداول و نمودارهاى متعددى تهیه شده است. ونتایج استخراج شده بیان شده است. یکى دیگر از اهداف این مقاله فراهم آوردن زمینه مناسب و پیشنهاد شیوه اى براى مقایسه نقوش سفال است.
در این مقاله فرضیه نگارنده مبتنی بر این نکته بوده که با افول کتاب آرایی که تقریباً از اواخر دوره صفوی شروع می شود، پیکرنگاری به مثابه ابزاری برای کسب اعتبار فرهنگی و تبلیغ در باری شکل گرفته و نمونه آن وجود پیکرنگاری های متعدد از نادرشاه و جانشینان اوست که امروزه از این دوره باقی است. تناه کتابی که به دستور میرزا مهدیخان استرآبادی ، هنرپرور این دوره، کتاب آرایی شد، کتاب جهانگشای نادری است که ظاهراً محمد علی نقاشباشی دربار حدود سیزده نگاره بر ان نقش زده که جملگی در ارتباط با جنگ ها و پیروزی های نادر است. در کنار این پیکرنگاری ها و کتاب آرایی، نقاشی از نوع لاکی هم که از اواخر دوره صفوی شروع شده بود، بر روی قلمدان ها، قاب آیینه ها،صندوقچه ها ، روی جلد کتاب ها و غیره رونق بیشتری یافت و نقاشانی چون محمد علی، علی اشرف، محمد باقر و بعدها محمد صادق در این قلمرو آثاری ماندگار تولید کردند که امروزه در موزه ها و مجموعه ها ی خصوصی نگهداری می شود. دراین مقاله تلاش شده تا از لابلای متون و آثار برجای مانده ، نقاشی دوره افشاریه بازسازی و ویژگی ها و خصوصیات آن شناسانده شود..