ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱۲٬۸۷۲ مورد.
۴۰۱.

کلیشه های جنسیتی و اطلاق جنسیت به یک اثر هنری: مطالعه موردی "نقاشی رئال و انتزاعی"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلیشه های جنسیتی اطلاق جنسیت نقاشی نقاشی رئال نقاشی انتزاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۲۳۶
شکل گیری کلیشه های جنسیتی ماحصل برداشت از تفاوت زیستی بین جنس ها است که منجر به واگذاری نقش ها به جنسی خاص می شود و در پی آن ترجیحات و انتظارات از جنس ها را به وجود می آورند که به عنوان نوعی پیش زمینه تمامی مناسبات اجتماعی و فرهنگی را تحت تاثیر قرار می دهد و موجب عدم قضاوت صحیح آن ها می گردد. این پدیده در دنیای هنر نیز امکان پذیر است. در پژوهش حاضر بازتاب تقابل دو شیوه فکری منطقی و احساسی در دو سبک نقاشی انتزاعی و رئالیستی مورد بررسی قرار می گیرد تا با تکیه بر این امر به این مقوله دست یابد که تا چه میزان کلیشه های جنسیتی در انتساب یک اثر هنری به زنان یا مردان تأثیر گذار است؟ روش پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و میدانی و با اتکا به روش های تجربی و به شیوه کمی است و به منظور سنجش فرضیه پژوهش از ابزار گمانه زنی جنسیت خالق اثر هنری استفاده شده است. تحلیل عاملی پرسشنامه مزبور نشان می دهد که در انتساب سبک اثر هنری به جنسیتی خاص (آثار انتزاعی به مردان و آثار رئالیستی به زنان)، پیش زمینه های فکری و کلیشه های جنسیتی مؤثر است و اطلاق جنسیت به پدیدآورنده اثر هنری با هیچ یک از عوامل جمعیت شناختی همبستگی معناداری ندارد.
۴۰۲.

واکاوی ارتباط زبان طراحی و کارکرد رابط کاربری هوشمند مبتنی بر فناوری واقعیت ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی تعاملی واقعیت ترکیبی رابط کاربری کاربردپذیری هولوگرام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۱۹۷
جوامع مدرن بواسطه پیشرفت فناوری حسگر و پردازشگرهای رایانه ای؛ تجربه واقعیت ترکیبی را در سبک زندگی کاربران ایجاد نموده اند. ویژگی منحصربفرد این فناوری هوشمند در جهت برقراری ارتباط تعاملی سودمند سبب بهبود کارکرد های انسانی و اجتماعی شده است. هدف اصلی در طراحی تعاملی این فناوری؛ بهبود کیفیت زندگی و افزایش رفاه کاربران می باشد. مبرهن است که نقش طراحی رابط کاربری در این میان حائز اهمیت است و این امر را توسط طراحی تعاملی فرم های دوبعدی یا سه بعدی به نام هولوگرام انجام می دهد. این پژوهش به مفاهیمی نظیر زبان فرمی، طراحی تعاملی، طراحی رابط کاربری مبتنی بر واقعیت ترکیبی، کاربردپذیری و هولوگرام می پردازد. شایان ذکر است نمونه های موردی بصورت انتخابی هدفمند بر اساس منابع معتبر بین المللی که توسط شرکت های پیشرو درحوزه فناوری واقعیت ترکیبی تولید شده اند توصیف و تحلیل می شوند. پرسش اصلی این است که زبان طراحی رابط کاربری هوشمند چه ارتباطی برروی کارکرد فناوری واقعیت ترکیبی دارد؟ جهت بررسی، سیطره نظری پژوهش بر روی ارتباط مولفه های زیبایی شناختی، زبان فرمی و کاربردپذیری پروژه های موفق رابط کاربری واقعیت ترکیبی متمرکز می باشد که توسط مایکروسافت هولولنز صورت پذیرفته است. این پژوهش از منظر هدف کاربردی می باشد و نتایج کلی نشان می دهد طراحی درست رابط کاربری هوشمند به روش احساس گرا یا مدرن موجب ارتقای کارکرد واقعیت ترکیبی شده است و کاربران در تعامل با آن احساس خوشایندی دارند.
۴۰۳.

گفتمان زن باوری در کهن الگوی سفر قهرمان: بررسی موردی انیمیشن سینمایی زوتوپیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان زن باوری کهن الگو قهرمان مؤنث زوتوپیا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۲۸۱
در بیشتر انیمیشن های مطرح جهان قهرمانان نقشی اساسی و محوری دارند. زوتوپیا، برنده ی اسکار بهترین انیمیشن 2016 نیز فیلمی با درون مایه ی قهرمانی است. این اثر که در قالب داستان حیوانات یا تمثیل حیوانی پرداخته شده، داستان دختر بچه ی خرگوشی به نام جودی هاپز را روایت می کند. جودی برخلاف بسیاری از کلیشه های دیزنی، شاهزاده نیست. او متعلق به طبقه ی متوسط و از خانواده ای کشاورز پیشه است. داستان زوتوپیا در دنیای مدرن رخ می دهد. داستان ها و اساطیر، ساختارهای کهن الگویی و اسطوره ای مشترک دارند؛ الگوهایی که با تنوعی نامحدود در آثار ادبی و هنری تکرار می شوند. سفر قهرمان یکی از نظریه هایی است که به وسیله ی آن می توان به ساختارهای تکرارشونده در داستان های مختلف پی برده، به تحلیل آن ها پرداخت. هدف این مقاله، دستیابی به کاربرد کهن الگوی سفرقهرمان و بازیابی مصداق های زن باوری در روایت انیمیشن زوتوپیا است. چهارچوب نظری تحلیل این انیمیشن مبتنی بر رویکرد ساختارگرایانه ی سفرقهرمانِ ژوزف کمپبل و روش پژوهش، توصیف و تحلیل روایت بصری این انیمیشن است. نتایج حکایت از وجود هماهنگی های زیادی میان داستان زوتوپیا با کهن الگوی سفر قهرمان دارد که در راستای مباحث جهانیِ روز، ازاین الگو برای طرح گفتمان های مربوط به زن باوری در رسانه ی انیمیشن بهره برداری می شود، چنان که براساس همین گفتمان، بسیاری از شخصیت های قهرمانی انیمیشن در دهه ی اخیر، بازتولید شده اند.
۴۰۴.

واکاوی یک فانتزی تاریخی: انگاره ی یوسف و زلیخا"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقاشی جنسیت روان کاوی لکان فانتزی یوسف و زلیخا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۲ تعداد دانلود : ۳۶۱
خوانش روان کاوانه ی آثار نقاشی ایران، به ویژه در بستر تاریخی-اجتماعی، امری است که کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است؛ بنابراین اهمیت و ضرورت چنین پژوهش هایی ایجاب می شود. نقاشی یوسف و زلیخا، اثر بهزاد، یکی از نقاط عطف تاریخ نقاشی ایران محسوب می شود و بدین سبب، بسیار به آن پرداخته شده است. بررسی های انجام شده، بیشتر به خوانشی مذهبی و عرفانی در خودآگاهی راه می برند؛ ولی فارغ از این نگاه متافیزیکی، اگر این صحنه را به مثابه ی یک فانتزی در پیش آگاه یا ناخودآگاهی در نظر بگیریم؛ چه نتایجی حاصل خواهد شد؟ بدین جهت، نیاز به یک دستگاه مفهومیِ متفاوت داریم. رویکرد روان کاوانه ی لکان، با یک روش توصیفی و تحلیلِ ترکیبی که به نحوی انتقادی شکل یافته است؛ چارچوبی برای واکاوی و فهم دیگرگون اثر فراهم می آورد. نتایج حاکی از آن بود که این نقاشی، با توجه به عناصر تصویری و ویژگی های خاص تاریخِ فرهنگ دیداری، نوعی فانتزی برای دیالکتیک میل و اضطراب سوژه-مخاطب فراهم آورده که به لحاظ فرآیندهای روانی در ساحات خیالی و نمادین ریشه دارند. این صحنه، با توجه به تبعات تصویری اش در سیر تاریخ ، می تواند آغازی برای شکل گیری یک دیدمان جنسیتی در تاریخ نقاشی ایران باشد که در اداور بعدی (از میانه ی دوره ی صفوی) حاکم شده است.
۴۰۵.

مطالعه تحلیلی معنای عناصر نمادین با تأکید بر هاله نور در نگارگری مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساسانی هنر نگارگری مانوی عناصر نمادین هاله نور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۳۶۲
هنر مانوی یکی از هنرهای غنی و اثرگذار است که آغاز آن از سده سوم م در ابتدای تشکیل حکومت ساسانی آغاز شد و تا چند قرن بعد از اسلام ادامه یافت. مانی و پیروانش از هنرهای بصری و تجسمی که شاخص ترین آن ها هنر نقاشی و نگارگری است آثار بسیار نفیسی بر جای گذاشته اند که بر نگارگری ایرانی در دوره های بعد تأثیرگذار بوده است. با نگاهی کلی به ویژگی های ساختاری آثار مانویان می توان به عناصر نمادینی دست یافت که اغلب در بیشتر نگاره ها تکرار شده و دارای مفاهیم خاصی هستند. هدف این پژوهش پی بردن به سیر تحولات هاله نور در نگارگری مانویان و درک شباهت های تجسمی آن می باشد. هاله نور در هنر مانوی با هدف رسیدن به نور و رستگار شدن روح انسان می باشد. سؤال این پژوهش چه عناصری در نگارگری مانوی به کار رفته است و دارای چه معنایی می باشند؟ دارای چه ویژگی های بصری و ساختاری می باشند؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و با استفاده از مطالب کتابخانه ای اسنادی و بررسی نمونه های نقاشی مانوی جمع آوری شده است و تحلیل بر اساس هاله نور و ویژگی های آن می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد مانویان از عناصر نمادینی چون گل نیلوفر، مروارید، آسمان آبی، هاله نور، کشتی و درخت زندگی در نگاره هایشان استفاده می کردند و مهم ترین عنصر در بین این عناصر هاله نور بوده که بسیار متنوع تر از دیگر عناصر بوده که با رنگ ها و آرایه های تزئینی متفاوتی اجرا می شده است. در نگاره های مانوی این نماد به معنای نور و پاکی است و فردی که دارای هاله نور باشد مقدس و دارای جایگاه معنوی ویژه ای است.
۴۰۶.

چیدمان کاخ های ایرانی در شیوه معماری آذری: مطالعه تطبیقی اثاثیه و عناصر معماری داخلی و نگاره های سده های 7 ه. ق تا 11 ه. ق (13 م. تا 17 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ معماری داخلی ایران سبک معماری آذری چیدمان فضاهای داخلی نگارگری ایرانی معماری کاخ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۷۰
آثار اندکی از کاخ های سبک آذری (از دوران ایلخانی تا انتقال پایتخت به اصفهان در دوره صفویه 7 ه. ق تا 10 ه ق /13 م. تا 17 م.) بجای مانده است. عناصر معماری داخلی آن ها با گذشت زمان و به دلیل عوامل فرسایشی از بین رفته و الگوی چیدمان اسباب و اثاثیه در آن ها دچار دگرگونی شده است. ازاین رو بیشتر پژوهشگران تاریخ معماری ایران به بررسی معماری کاخ های ایران پس از این دوره پرداخته اند و توجه چندانی به بررسی معماری داخلی مربوط به بناهای سبک آذری نکرده اند. این در حالی است که هنر نگارگری ایرانی در دوره ایلخانی تا اوایل صفویه (هم زمان با سبک آذری در معماری) در اوج شکوفایی خود بوده و نگاره های زیادی از این دوران بجا مانده است. در بسیاری از این نگاره ها ریزه کاری های فضاهای داخلی کاخ ها بازنمایی شده اند. با توجه به این که کاخ ها و اثاثیه ی باقی مانده از این دوران انگشت شمارند، به سختی می توان اعتبار بازنمایی های معماری کاخ ها در نگاره ها را سنجید. ازاین رو با مقایسه بناها و آثار معماری باز مانده از دوره های بعد (سبک اصفهانی) می توان همانندی های بسیاری میان عناصر فضایی بازنمایی شده در نگاره ها و بناهای معماری پس از سبک آذری یافت که این امر نشان دهنده پیوند میان حوزه های گوناگون هنری در مکاتب گوناگون است. این پژوهش با هدف شناخت ویژگی های معماری داخلی کاخ های ایران است. پرسش های اصلی این نوشتار چیستی ویژگی های اصلی چیدمان عناصر معماری داخلی کاخ های سبک آذری بر پایه نگاره های ایرانی همچون شواهد تاریخی است؟ این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پژوهش تطبیقی و تاریخی به بررسی اسناد تاریخی و واکاوی اصول چیدمان اثاثیه در فضاهای داخلی می پردازد. تلاش دارد با بررسی شیوه چیدمان اثاثیه و عناصر معماری داخلی ایران در بازنمایی نگاره های باز مانده از دوران ایلخانی تا اوایل صفویه و هم سنجی آن ها با اسباب و اثاثیه و آثار اندک معماری بجای مانده از این دوره به ویژگی های چیدمان فضاهای داخلی کاخ های این دوره دست یابد. بررسی ها نشان داد سه دسته از عناصر معماری داخلی ثابت، نیمه ثابت و متحرک را می توان از هم بازشناخت. چیدمان و معماری داخلی کاخ ها پیوند تنگاتنگی بین سلسله مراتب اجتماعی و معماری داخلی و چیدمان اثاثیه را نشان می دهد. این سلسله مراتب از طریق محورهای عمودی (بالا و پایین) و افقی (مرکز و دو طرف)، مکان ویژه، کف و اثاثیه اختصاصی و یا جمعی ارزش پیدا می کند.
۴۰۷.

برداشت بلند به مثابه جوهر زیبایی شناختی رئالیسم سینمایی؛ با مطالعه موردیِ فیلم مرگ آقای لازارسکو

کلیدواژه‌ها: برداشت بلند وضوح عمیق رئالیسم سینمایی موج نوی سینمای رومانی مرگ آقای لازارسکو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۷۴
در سال های اخیر، آثار فیلم سازان سینمای نوین رومانی، که درواقع نوعی واکنش به واقعیت اجتماعی محسوب می شوند، در محافل و جشنواره های هنریِ جهان، در قامت یک جنبش سینمایی سر برآورده و توجه منتقدان را به خود جلب کرده اند. برداشت بلند به عنوان رویکردی زیباشناختی، یکی از مهم ترین مؤلفه های واقع گرایی در سینمای نوین رومانی به شمار می رود. آندره بازن به عنوان یکی از تأثیرگذار ترین نظریه پردازان واقع گرا تاریخ سینما، با اولویت بخشیدن به برداشت بلندِ توأم با وضوح عمیق، در برابر مونتاژ که به گمان او نمایش واقعیت را دچار اختلال می کرد به نحوی زیبایی شناسی واقع گرایی در سینما را تبیین و از فیلم سازان واقع گرا حمایت می کرد. این مقاله بر آن است تا با اتکا به آرای فیلم بازن و استفاده از رویکردی ترکیبی (روش توصیفی-تحلیلی)، بر پایه تحلیل نحوه بازنمایی واقعیت، برداشت بلند را به عنوان مؤلفه بنیادین صورت بندی رئالیسم سینمایی در موج نوی سینمای رومانی مطالعه نماید. بدین منظور، فیلم مرگ آقای لازارسکو (به کارگردانی کریستی پویو) به عنوان یکی از شناخته شده ترین و برجسته ترین آثار موج نوی سینمای رومانی، به لحاظ سبک شناختی و فرمال مورد بررسی قرار گرفته است. در مرگ آقای لازارسکو برداشت بلند به مثابه اسلوبِ بازنماییِ واقعیت عمل می کند و ابهام «امر واقع» را که جوهر زیبایی شناختی رئالیسم سینمایی است، عرضه می کند.
۴۰۸.

خوانش حجاری نبرد رستم و اشکبوس در عمارت دیوانخانه زندیه شیراز بر اساس نظریه شمایل شناسانه اروین پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پانوفسکی حجاری زندیه دیوانخانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۴۴
حجاری نبرد رستم و اشکبوس در عمارت دیوانخانه زندیه شیراز، دارای ویژگی های هنری و اهمیت فرهنگی اجتماعی است که تاکنون به آن پرداخته نشده است. هدف، شناخت جنبه های مفهومی این اثر در بستر دوره زندیه است و در پی پاسخ به این سؤالات که نبرد رستم و اشکبوس نماد چیست و این اثر چه ارتباطی با بستر اجتماعی دوره زندیه دارد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و از روش شمایل شناسی اروین پانوفسکی در توصیف، تحلیل و تفسیر این حجاری استفاده شده است. بنابر نتایج این تصویر بخشی از روایت کاموس کشانی در شاهنامه فردوسی است که پیروزی رستم بر اشکبوس را نشان می دهد. در این حجاری شمایل کریم خان و پیروزی او بر حکومت در قالب پیروزی رستم به تصویر درآمده است. معنای درونی این اثر برای بیان شکوه و قدرت سیاسی کریم خان در دوران خود و غلبه بر دشمنان است که از نژاد پادشاهان نبوده و حکومتی مردمی دارد و به دنبال تصویرسازی صحنه های بزم و شکار نیست. انتخاب این نقش جهت حجاری در عمارت دیوانی که محل حضور و دادخواهی مردم (عوام) و دیدار سفیران (خواص) است، نمایش قدرت حکومت مردمی کریم خان در جامعه فرهنگی اجتماعی زندیه است.
۴۰۹.

تبیین شیوه طراحی نقوش کاشی های ستاره ای شکل کاشان در سده 6تا 8هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاشی ستاره ای شکل کاشان مبانی بصری گشتالت هنر ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۲۲۹
  هنر کاشی گری در ایران سابقۀ کهن و اهمیت والایی دارد. توفیق هنرمندان ایرانی در ساخت انواع کاشی های تصویری، تابش چشمگیری به کاشی های ایرانی بخشیده است. کاشی های زرین فام کاشان بخش ممتازی از این گنجینۀ ارزشمند را تشکیل میدهند. ذوق زمانه و مبانی زیبایی شناسی رایج در این آثار که در مجموعه ای از نقش پردازی های گسترده و همراه با بذل توجهی ویژه به جزئیات نمایان گردیده، نشانگر وجود معیارهای خاصی در تصویرگری این کاشی ها است. آنچه در این گفتار مورد بحث است، نشان دادن تدابیر بصری مورد استفاده در طراحی نقوش کاشی های ستاره ای شکل کاشان برطبق نظریۀ گشتالت میباشد. در این راستا اصلی ترین پرسش های این پژوهش بدین قرار است که: مهمترین اصول رایج در تصویرگری کاشی های ستاره ای شکل کاشان چه میباشند؟ و چه ویژگیهای بصری را بر مبنای نظریه گشتالت در این حیطه میتوان مورد توجه قرار داد؟ نتیجۀ این پژوهش که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای تدوین شده، نشانگر آن است که: هنرمندان برای دستیابی به یک گشتالت خوب، اصولی همچون: مجاورت، منظم بودن، سادگی، بسته بودن و تداوم عناصر بصری را مورد توجه قرار داده اند که این موضوع نشانگر آگاهی هنرمندان و نقش پردازان کاشی های ستاره ای شکل کاشان از ظرفیت های عناصر بصری برای ایجاد ساختاری منسجم و هماهنگ است.
۴۱۰.

مطالعه ی نظریه های شناختی در درک مخاطب از تخیل براساس آرای دیوید بوردول و گریگوری کوری

کلیدواژه‌ها: تخیل شناختی تماشاگر بوردول کوری لینچ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۲۷۸
نظریهه شناختی یکی از مهم ترین نظریات معاصر در حوزه سینما و رسانه است که تلاش می کند از طریق تلفیق دستاوردهای شناختی (نحوه ادراک و تفکر افراد)، فلسفی و سینمایی درک مخاطب را در مواجهه با فیلم مورد ارزیابی قرار دهد و با این رویکرد ضمن مخالفت با نظریات روانکاوی و کلاسیک سینما، توجه خود را بر فعالیت ذهنی مخاطب در حین تماشای فیلم متمرکز سازد. بدین صورت که با تمرکز بر چگونگی درک تماشاگر از تصاویر سینمایی و به شکل کلی روایت، ثابت کند که مخاطب دست به فعالیتی خودآگاهانه می زند. این مقاله، با تبیین و بررسی الگوهای شناختی پژوهشگرانی چون دیوید بوردول و گریگوری کوری درباره درک و تحلیل انگاره های تخیل شناختی معاصر، در نظر دارد از طریق مواجهه ی مخاطب با فیلم سوررئالیستی کله پاک کن 1977، به ارزیابی درک و کاکرد تخیل بپردازد. پژوهش حاضر برای نیل به هدف مذکور روش پیمایشی را اتخاذ نموده است: پنجاه شرکت کننده بر اساس تحصیلات و سن طبقه بندی شدند و به طور اتفاقی در دو گروه قرار گرفتند و به سؤالات مطروحه پاسخ دادند. یافته های حاصله نشان می دهد نظریات شناختی بوردول به نحوی پراکنده شکل می گیرند اما به درک روایت منتهی نمی شوند اما با توجه به مشخصه های قوه ی تخیل امکان گسترش آن ها به فرمی پیوسته و منجسم وجود دارد، در مقابل نظریه شناختی کوری در حالت آزمایشی به درک روایت منتهی می شود و از آنجاییکه قوه تخیل نقش کلیدی در نظریه او ایفا می کند این امکان وجود دارد این نظریه را به شکل جدید و کامل تر تبیین کرد.
۴۱۱.

بررسی تطبیقی مضامین و درونمایه های کتب مقدس در آثار اقتباسی انیمیشن سینمایی، نمونه مطالعاتی: انیمیشن عزیز مصر و فیلشاه

کلیدواژه‌ها: اقتباس کتب مقدس انیمیشن سینمایی انیمیشن عزیز مصر انیمیشن فیلشاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۲۲۷
امروزه حجم بسیار زیادی از تولیدات سینمایی از طریق اقتباس از انواع منابع و متون نوشتاری، ادبی تولید می شوند. اغلب آثار اقتباسی معمولا از متون تاریخی، رمان ها، نمایشنامه ها، داستان های کوتاه، متون مذهبی و غیره تشیکل می شوند. به بیان دیگر اقتباس همواره راهی برای تولید انواع محتوا که در متون گذشته تولید شده، در رسانه ای تازه به شمار می رود. اهمیت و جذابیت برخی از متون گذشته، بویژه متون مذهبی به حدی است که در عرصه سینما گاه شاهد اقتباس های متعدد از یک اثر بوده ایم.این پژوهش با مطالعه نمونه های انیمشین های اقتباسی ایرانی و خارجی، که منبع اقتباسی آنها از کتب مقدس بوده، به بررسی مضامین و درونمایه های موجود در متون مذهبی و چگونگی اقتباس از این درونمایه ها در انیمیشن های سینمایی با روش توصیفی، تحلیلی می پردازد. لیندا هاچن اعتقاد دارد که لازم است اثر اﻗﺘﺒﺎﺳﯽ را ابتدا به عنوان یک محصول مستقل مورد مطالعه قرار داد و سپس به جنبه ها و ابعاد اقتباس در آن پرداخت؛ لذا نظرگاه او به عنوان رویکرد نظری در این پژوهش مد نظر قرار می گیرد. براساس نظر ﻫﺎﭼﻦ که اﻗﺘﺒﺎس را از سویی ﺑﻪ عنوان ﻓﺮآورده، و اثری مستقل، و از سویی اثری که بخشی از هویت خود را به عنوان یک فرآورده ی اقتباسی، وامدار اثر اصلی می داند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد، یکی از کارکردهای مهم اقتباس در آثار انیمیشن، احیای دوباره مضامین و درونمایه های آثار کهن و فراموش شده ادبی، تاریخی و مذهبی و درونمایه های ت ربیتی و اخلاقی است .
۴۱۲.

اسفنکس و مفاهیم نمادین آن در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیر اسفنکس موجودات ترکیبی کارکرد (مفاهیم نمادین)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۰ تعداد دانلود : ۳۸۹
اسفنکس (ابوالهول) یکی از نمادهای ایران باستان است. هدف اصلی، مطالعه ریشه تاریخی و مفاهیم نمادین اسفنکس در ایران باستان است. سؤال تحقیق، سابقه تاریخی نماد اسفنکس و کارکرد آن چگونه است؟ روش تحقیق در این مقاله، بنیادی و تاریخی بوده. شیوه گردآوری اطلاعات به روش مطالعات وسیع کتابخانه ای و اسنادی از موضوع اسفنکس در ایران است. نتایج تحقیق نشان داد که: سابقه نماد ترکیبی انسان-     حیوان ایران به پیش از تاریخ و منطقه بستک استان هرمزگان می رسد و این نماد در هزاره پنجم پ.م در تپه جعفرآباد خوزستان و تمدن ایلام (شوش) به حالت جانور-  دیوسان بوده. نماد مذکور در هزاره چهارم پ.م. در آکروپلیس شوش بر روی مهرها ادامه داشته و در هزاره چهار و سه پ.م در شهداد کرمان و شهر سوخته سیستان، هلیل رود و جیرفت نیز دیده شده. این نماد به صورت نقش مرد - شیراز همین هزاره ظاهر گشته. بیشترین تعداد نقش اسفنکس در ایران متعلق به هزاره اول پ.م است. مفاهیم نمادین اسفنکس- شیر شامل: تقدس، احترام، ترس، توتم پرستی (حمایت)، حفاظت، خدای خورشید، قدرت و قهرمانی، و بیشترین کارکرد و مفاهیم آن در ایران نماد مثبت داشته است.
۴۱۳.

نظری بر اجزاء اصلی تن جامه های زنانه در اندرونی دربار قاجار (از دوره فتحعلیشاه تا پایان عصر ناصری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لباس قاجار تن پوش زنانه فتحعلی شاه محمدشاه ناصرالدین شاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۳۱۵
در عصر قاجار، جامه های زنانه به قید مکرر در منابع تاریخ نگاری ازجمله سفرنامه های سیاحان خارجی مورد اشاره قرار گرفته و در قالب نقاشی و عکس به تصویر درآمده است. با این وجود در بسیاری پژوهش های متأخر در این حوزه، ابهام و آشفتگی در تبیین جزییات بالاپوش زنانه قاجاری و کیفیات آن قابل دریافت است؛ چه بسا یک پوشش مشخص مثل ارخالق یا کلیجه تحت عنوان دیگری تعریف شده یا رونق استفاده از آن به تمامی بازه وسیع تاریخ قاجار تعمیم یافته است. با هدف ترمیم این کاستی، مقاله پیش رو، اصلی ترین و پرکاربردترین اجزاء پوشش زنانه دربار قاجار را به چالش درآورد و ویژگی های کیفی این نوع جامگان همچون فرم، جنسیت و رنگ را بررسی نمود. جهت جزیی نگری بیشتر و امکان ایجاد مقایسه، دوره فتحعلی شاه تا پایان حکومت ناصرالدین شاه مصداق بررسی قرار گرفت. پرسشی که در راستای این هدف تعریف شد آن بود: اصلی ترین اجزاء تن جامه های سنتی زنانه دربار قاجار (از دوره فتحعلی شاه تا پایان دوره ناصری و پیش از رواج لباس اروپایی)، مشتمل بر کدام موارد است و ویژگی های کیفی آنها در مقایسه با یکدیگر چگونه تحلیل می شود؟ این پژوهش توسعه ای به صورت تحلیلی تاریخی و با استفاده از مطالعات اسنادی، متن خوانی و تصویرخوانی، به شیوه کیفی و با نمونه گیری طبقه بندی احتمالی سی تصویر به هدف خود دست یافت و نتیجه نشان داد: اصلی ترین اجزاء تن جامه زنانه دربار عصر قاجار مبتنی بر پیراهن، ارخالق و کلیجه بود. پیراهن درمیان تمام اقشار جامعه استفاده داشت اما درباره منسوجات کاربردی در این مصرف، پارچه های حریر در سطح دربار مقبول تر می نمود. ارخالق، روپوش کوتاهی روی پیراهن بود که آستین آن در صور مختلف کوتاه، بلند و سنبوسه دار تعریف می شد و نوع متأخر آن با جلوه تزیینی بیشتر به چیگن معروف بود. انواع پارچه های ساده، محرمات و منقوش در دوخت ارخالق به کار می آمد که متأثر از وضع اقتصادی پوشنده بود. در دوره ناصرالدین شاه، کلیجه بیش از پیش رواج گرفت که هرچند آن را بیشتر مناسب فصل سرما می شمارند اما ظاهراً در تمام فصول پوشیده می شد. این بالاپوش که تا میانه های ران بود، غالباً آستین هایی تا آرنج داشت؛ بسیار شبیه به نوع مردانه و همچون آن، خاص متمولین بود و به همین نسبت پارچه های ساده گرانبها همچون مخمل یا منقوش به ویژه ترمه در دوخت آن استفاده می شد. بدین قیاس، دستاورد مشخص این مقاله بر آن گواهی دارد که افزون بر پیراهن به عنوان پوشش معمول؛ ارخالق و کلیجه، دو نوع تقریباً متفاوت از بالاپوش زنانه بودند: ارخالق در دوره فتحعلی شاهی رواج داشت اما در تداوم استفاده از آن با تغییر در اندازه آستین ها و کوتاه شدن آنها، ارخالق در عصر ناصری به هر دو صورت رواج داشت. هم زمان در این دوره، کلیجه به تبعیت نوع کارکرد، با پارچه های مرغوب تر دوخته شد و بیش از پیش رونق گرفت چنانکه اعتبار این شکل از تن جامه نسبتاً بلند زنانه با عصر ناصرالدین شاه گره خورده است.
۴۱۴.

تزیینات هندسی در آرایه های معماری مسجد جامع ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایلخانیان مسجد جامع ورامین گچ بری کاشی کاری تزیینات هندسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۳۸۸
مسجد جامع ورامین، یکی از بناهای برجای مانده از دوره ایلخانی است که به واسطه معماری و تزیینات خود، اهمیتی جهانی دارد و برخی محققان آن را از جمله کامل ترین نمونه های معماری مساجد سنتی در ایران قلمداد کرده اند. در این بنا، گچ بری ها و کاشی کاری ها وسعت زیادی از تزیینات را به خود اختصاص داده است و تزیینات هندسی، سهم بسیار مهمی را در در آرایه های این بنا برعهده دارد. این تزیینات دارای ویژگی های هنری ارزشمندی است که کم تر معرفی و بدان پرداخته شده است؛ لذا هدف این مقاله علاوه بر مستندنگاری نقوش، معرفی و بررسی انواع تزیینات هندسی موجود در آرایه های معماری مسجد جامع ورامین است که برای دستیابی به این هدف، از روش توصیفی-   تحلیلی، بر پایه پژوهشی میدانی و  منابع مکتوب؛ استفاده شده است. نتایج مطالعات حاکی از آن است که  بیشترین تزیینات هندسی موجود؛ در نمای شمالی (سردر) و جنوبی (ایوان و گنبدخانه) مسجد جامع ورامین متمرکز بوده که با تکنیک آجر و کاشی؛ کاشی معرق و گچ بری اجرا شده است. هم چنین گره ها در بخش های شاخص هر فضا و در سطوح گسترده مشاهده می شود و بیشتر شامل انواع گره هایی است که در آنها از شمسه های شش، هشت و دوازده پر استفاده شده است.
۴۱۵.

تحلیل فنی و بصری دیوار نگاره های گل و مرغ در خانه قوام و زینت الملک شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گل و مرغ شیراز قاجار قوام السلطنه زینت الملک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۲۳۰
نقش گل و مرغ یکی از رایج ترین تزئینات در دوره قاجار و پس از آن است. نقاشی های گل و مرغ به کاررفته در خانه های تاریخی شیراز از نمونه های ارزشمند نقاشی ایرانی به شمار می آید. هدف پژوهش بررسی نقوش گل و مرغ به کاررفته در دوخانه نارنجستان قوام و زینت الملک است. ازاین رو نقوش گل و مرغ بکار رفته در نارنجستان قوام و زینت الملک از منظر بصری و فنی چه ویژگی هایی دارد؟و عوامل مؤثر بر آنها چه بوده است؟ نتایج حاصل نشان می دهد، افتراق نقوش حاکی از کاربری متفاوت این دو بناست. نارنجستان قوام به عنوان دارالحکومه فارس، با نقوش پرکارتری از لحاظ نقش، رنگ، ترکیب بندی و ریتم در راستای اعتبار بخشیدن به قدرت خویش است و در خانه زینت الملک که محل زندگی خانواده قوام بوده، باظرافت نقوش در کنار تصویر زن و استفاده بیشتر از رنگ های گرم، فضای صمیمی حاکم است. نقوش، تحت تأثیر ایران باستان و اسلامی، هنر شرق به ویژه هند و هنر اروپایی، است. همچنین موقعیت جغرافیایی شیراز، شهرت به شهر گل وبلبل و کاخ شاهی در شکل گیری نقوش تأثیر گذاشته است. سایه پردازی، رعایت بعدنمایی، تنوع رنگ و طرح در تمامی فضاها دیده می شود. نقوش به شش دسته مرغ، گل و مرغ، دسته گل، گلدان، گل و اسلیمی، دسته گل و منظره قابل تقسیم است. این نقوش به وسیله رنگ روغن، اکسیدهای فلزی، معرق و چوب بر روی بستری از جنس چوب، سنگ، کاشی و آیینه کار شده اند.
۴۱۶.

تئاتر تخطی مجاز: بررسی تئاتر به مثابه آیینی رهایی بخش تحکیم کننده در جامعه با تکیه بر آراء ویکتور ترنر

کلیدواژه‌ها: تئاتر شبه آیین شبه آستانه آستانه ویکتور ترنر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۸۶
این مقاله پژوهشی است پیرامون ماهیت شناسی و چیستی تئاتر. بر این مبنا بر خاستگاه آیینی تئاترها مبتنی بر دیدگاه های ویکتور ترنر تأکید می شود. مقاله بر این فرض استوار است که تئاترهایی که در یک بستر فرهنگی تولید و عرضه می شوند به این دلیل که ماهیتاً آیینی هستند، به عنوان مقوم و نگهدارنده آن نظام فرهنگی عمل می کنند حتی اگر مؤلفه های ضد ساختاری یا انتقادی داشته باشند. برای اثبات فرضیه خود به ویژگی های شبه آیینی، شبه آستانه ای و مکالمه ای تئاترها تأکید می شود. و درنهایت مقاله به این نتیجه می رسد که به واسطه حداقل همین سه ویژگی، کنترل تئاترها امری بی مورد ، تماشای تئاترها امری رهایی بخش و طرح مسائل سیاسی توسط هنرمندان امری تداوم بخش است. تئاترها به واسطه دارا بودن این سه ویژگی دارای مشخصه برجسته ای به نام: «تخطی مجاز» هستند. یافته ها نشان داده است که تئاترهای مدرن شبه آیین هایی هستند که در مقطعی کوتاه جامعه می تواند خودش را و مسائل اخلاقی، اجتماعی، سیاسی اش را از بیرون ببیند، ارزیابی کند و درباره خودش تأمل کند. نمونه ای از آن تخت حوضی ها هستند که در آنها تندترین انتقادات از سردرمداران هژمونی صورت می گرفت اما نظام فرهنگی، استوارترین وضعیت خودش را داشته است. این تصور غلطی است و ریشه در دیدگاه های افلاطون دارد که طرح مسائل انتقادی در تئاترها به بدنه فرهنگی و سیاسی جامعه لطمه وارد می کند. بلکه هنرمندان با طرح مسائل انتقادی در تئاترها-که ریشه در دیدگاه های ارسطو دارد خواسته یا ناخواسته اقدام به آزاد سازی انرژی های نهفته مردمان و از طریق تخلیه و درمانگری، ستون های فرهنگی جامعه را استوارتر می کنند. دیدگاه های ویکتور ترنر مردم شناس و اجراپژوهش که نگاهی آیینی به تئاترها دارد به عنوان میانی نظری بحث انتخاب شده است.
۴۱۷.

مطالعه تأثیرات ایدئولوژی سرمایه داری در برساختن جایگاه سوژگی شخصیت ها در نمایشنامه همه پسران من

کلیدواژه‌ها: سرمایه داری همه پسران من نمایشنامه لوئی آلتوسر ایدئولوژی سوژگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۹۶
همه پسران من نمایشنامه ای است منتقدانه که شیوه زیست در جامعه سرمایه داری و عواقب هولناک ناشی از آن را بازتاب می دهد. در این نمایشنامه آرتور میلر به تناقض های موجود در نظام مبتنی بر اقتصاد لیبرالیستی در آمریکا می پردازد که از یک سو مدعی آزادی فردی و بهره-مندی از فرصت ها است و از سوی دیگر به پرداخت بهایی سنگین در اقشاری گسترده از جامعه منجر می شود. این تناقض از نگاه ایدئولوژیکی سرچشمه می گیرد که جامعه سرمایه داری، به زعم میلر، در بطن خود حامل آن است. پژوهش حاضر افزون بر نگاه انتقادی آرتور میلر در مقام نمایشنامه نویس، بر آراء و اندیشه های لوئی آلتوسر متکی شده است. در خوانش آلتوسر، افراد جامعه در برابر سیطره ایدئولوژی لیبرالیستی تبدیل به سوژه هایی مطیع و فرمانبر می شوند. در مقاله حاضر قصد آن است که با تحلیل نمایشنامه همه پسران من از منظر آلتوسر به این پرسش اساسی پرداخته شود که چگونه برساخت ایدئولوژیک می تواند با فراخوانی شخصیت های نمایشنامه، مخاطب ساختن آنان و تعریف آن ها در مقام "سوژه" بر روابط و مناسبات افراد تأثیر بگذارد و سمت و سوی کنش اجتماعی و کردار فردی آنان را تعیین کند. به این ترتیب هدف مقاله حاضر تحلیل کاراکترهای اصلی نمایشنامه همه پسران من در ساز و کار ایدئولوژیک جامعه سرمایه داری است. در این پژوهش از روش تحلیلی و توصیفی برای بررسی شخصیت ها یا سوژه های نمایشنامه بهره جسته ایم و تلاش کرده ایم کنش های آنان را بر مبنای برساخت های ایدئولوژیک جامعه سرمایه داری آمریکا تفسیر کنیم. نمایان شدن شکاف و تضاد بین "وعده های ایدئولوژیک" و "جایگاه سوژه" نتیجه حاصل از این واکاوی بوده است.
۴۱۸.

تحلیل زمان های درهم رونده در عکس های یادمانی از منظر آراء برگسون و فروید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هانری برگسون دیرند یادمانده نمود زیگموند فروید عکس های یادمانی فتو آبجکت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۲۵۱
تعامل مخاطبین با عکس های یادمانی همواره با مفهوم یادمان سازی سوژه ی از دست رفته همراه است که عملاً درهم رفتن زمان های گذشته و حضور در زمان حاضر را با فقدان و سوگواری در برابر این عکس ها پر رنگ می سازد. عکس های یادمانی انواعی از عکس های مرتبط با متوفیان و ازدست رفتگان است که در انواع گوناگون خلق شده و با تداعی تجربیات زیست شده ی افراد در کنار بازماندگان، یاد آن ها را در اذهان زنده نگاه می دارد. دربرخی از انواع عکس های یادمانی مانند عکس شیء ها، تجربه ی ادراکی منحصربه فردی میان تصویرِ شخص غائب ( از زمان گذشته) و شئ یادمانده (در زمان حال) ایجاد می شود. بدین معنی که برای مخاطب خاص در برابر این عکس ها، زمان گذشته با زمان حال در تداوم و پیوستگی است و موجب فهمِ معنایی متفاوت ازحضور در لحظه ی اکنون گردیده و انگاره ای ذهن آشنای زمان خطی معمول را متحول می سازد. هانری برگسون فیلسوف فرانسوی قرن بیستم زمان را به عنوان امری متحول شونده و پیوسته تفسیر می کند و برای این ویژگی اصطلاحی به کار می برد: «دیرند». پرسش اصلی اما آن است که آیا عکس های یادمانی می تواند با چنین مفهومی از زمان از منظر برگسون، و نیز مفهوم سوگواری که زیگموند فروید در برابر فقدان عزیز از دست رفته مطرح ساخته، هم جهت باشند؟ در این تحقیق به روشی تحلیلی و براساس آراء هانری برگسون (در مسئله ی تعریف زمان های درهم شونده) و زیگموند فروید (در فرایند سوگ)، برخی از انواع عکس های یادمانی را مورد مطالعه قرار داده است. نتیجه آن که عکس های یادمانی، علاوه بر عملکردی بت واره گون در فرآیند سوگواری، نوعی زمان بندی تحول پذیر و مفهومی را نیز دارا هستند که سبب تحول در ادراکِ تجربه ی زیست شده ی فرد به واسطه ی تفسیر دیرند در مفهوم زمان می شود.
۴۱۹.

اقتباس و برگرفتگی بینافرهنگی در دو نسخه تصویرسازی شده از داستان هفتواد و کِرم، با استفاده از نظریه ترامتنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتباس معنا دوست محمد رضا هروی هفتواد و کِرم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۲۷۶
نگاره هفتواد و کِرم به عنوان اثر رضا هروی، تجلی گاه هنرِ هند در بستر هنر ایران است. این اثر برگرفته از نگاره دوست محمد، نقاش برجسته صفوی بوده و در آلبوم جهانگیر نگهداری می شود. مسئله، علت بازآفرینی و اقتباس اثر دوست محمد توسط فردی به نام رضا هروی و در دربار هند می باشد. این پژوهش در تلاش است تا به دو سوال پاسخ دهد: در این فرآیند برگرفتگی، چه نظام های نشانه های در آن تغییر یا حذف یافته که منجر به تغییر معنا شده است و این دو نگاره چه تفاوت هایی با هم دارند؟ هدف، دستیابی و تشخیص نوع دگرگونی ها در بیش متن رضا هروی می باشد. تاکنون در مورد آثار اقتباسی هِروی هیچ پژوهشی صورت نگرفته و لذا خلاء اطلاعاتی وجود دارد. این پژوهش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بوده و دو نگاره مد نظر از دو هنرمند را با روش ترامتنیت ژرار ژنت بررسی نموده است. بر اساس نتایج بدست آمده و با بهره گیری از نظام های نشانه ای، در نگاره رضا هروی، جهانگیر و اردشیر پادشاه ساسانی در تقابل هم آمده درصورتی که در اثر دوست محمد، هفتواد و اردشیر مقابل هم هستند لذا در این تراگونگی به واسطه تعویض و تغییر نظام های نشانه ای در نگاره هروی، معنا با نوع دگرگونی غالب جایگشت، به طور کلی عوض شده است.
۴۲۰.

نقد کهن الگویی عناصر کیهانی در مصور سازی فالنامه دوره صفوی مرتبط با سرنوشت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد کهن الگویی عناصر کیهانی فالنامه صفوی سرنوشت انسان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۵۲
از دیرباز، حرکت اجرام آسمانی و آنچه که در آسمان اتفاق می افتاد برای آدمی حیرت آور و سوال برانگیز بود و ذهن جستجوگر او همواره در پی پاسخی روشن برای کشف ارتباط بین سرنوشت خود با رخدادهای آسمان بوده است، تا آنجاکه وقایع مهم تاریخی خود را با رخدادهای آسمان مرتبط دانسته است. توجه به این موضوع در اغلب ادیان و اسطوره های ثبت شده بشر نیز دیده می شود و همین ارتباط در تاریخ بعد از اسلام سبب به وجود آمدن یکی از زمینه های مهم فعالیت های علمی مسلمانان شد و کتاب های بسیاری در زمینه نجوم به نگارش درآمد. نقش عناصر کیهانی در آثاری هنری از جمله نگارگری یادآور اهمیت توجه به تغییرات اجرام آسمانی است که انسان باور به تاثیر و نقش آن ها در سرنوشت خود داشته است. تحقیق حاضر در جستجوی پاسخ به پرسش هایی است که ارتباط بین سرنوشت انسان و تغییرات آسمان را با معنایی جدید روشن سازد. بنابراین با بررسی چند نگاره از فالنامه فارسی توپکاپی به دنبال دلایل اعتقاد به ارتباط بین سرنوشت انسان و تغییرات و وقایع آسمان است و به این سوال پاسخ می دهد که مفاهیم و معنای نقوش کیهانی به کار رفته در این نگاره ها چه بوده است و چه عواملی در پیدایش و تولد عناصر کیهانی و باور به تاثیرشان بر سرنوشت انسان نقش داشته است. هدف از انجام این پژوهش بررسی عناصر نجومی و کشف علت باور پیدایش آن ها در ارتباط با سرنوشت انسان است که در مسیر رسیدن به این هدف نظریه های فلاسفه با رویکرد کهن الگویی مورد استفاده قرار گرفته است. روش تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی می باشد و روش گردآوری مطالب اسنادی و کتابخانه ای از طریق فیش برداری و تصویرخوانی است. همچنین داده ها از روش تجزیه و تحلیل کیفی بررسی شده است. با توجه به نتایج تحقیق می توان به این باور دست یافت که عناصر شکل گرفته کیهانی بر اساس مفهوم و تاثیرات مشهود و مشخص در سرنوشت نسل های بشر پدیدار شده اند و به واسطه اهمیت و تکرار آن در طول قرن های متمادی، نسل به نسل توسط ناخودآگاه جمعی به ارث رسیده اند و در نهایت به دست هنرمندان برای انتقال مفهومی مطابق با کهن الگوی تاثیرگذار در سرنوشت انسان ها بازآفرینی شده و به صورت نگاره ها درآمده است. شناسایی و تحلیل رموز و عناصر بکار گرفته شده در نگاره های تحقیق حاضر شاهدان زنده این نظریه می باشند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان