برخی از روش های بنیادینِ ”مطالعات رسانه ای“ بررسی جنبه های زیباشناختی، نشانه شناختی و محتوا کاویِ ارتباطات غیرکلامیِ ”تصاویر سینما“ به مثابه یِ رسانه جمعی توده وار است. سینما از آغازین روزهای پدید آمدن، تنها یک وظیفه مهّم ارتباطی بر عهده داشته است و آن هم برقراریِ ارتباط با ”مخاطب“. بازیگران سینمای کمدی ”صامت“ از همان ابتدا موفق شدند که این وظیفه ارتباطی را عملی سازند. آنان با به کار گیریِ مؤثر حرکات و رفتارهای غیرکلامی به ارزش واقعی و اصیلِ ”سینمای صامت هالیوود و شیوه های بازیگریِ“ آن معنا دادند و این ژانر سینمایی را توأم با ابعاد تفریحی، سرگرم کننده و خنده آورش غٍنا بخشیدند ودر بین ”مخاطبان جهانی“ که هر کدام دارای فرهنگ هایِ متفاوتی بودند، شناساندند. نظریه ها و پژوهش های کلاسیک و معاصر مربوط به کمدی، نشانه شناسی و ارتباطات غیرکلامی؛ فعالیت تاریخی، هدف مند و تأثیرگذار این کمدین هایِ مشهور را به تأیید می گذارد. این مقاله با طرح مفهوم و درک نشانه شناسانه یِ ارتباطات غیرکلامی در بین کمدین هایِ برگزیده ی سینمای کلاسیک صامت هالیوود، علل و چرایی وضعیت موفقیت آمیز آنان را به آزمون و توضیح می گذارد.
طرح ها و نقوش کاشی کاری در هر دوره منبعث از مبانی فکری- ارزشی زمان خود بوده است. مجموعه کاخ گلستان گنجینه ای ارزشمند و بدیع از انواع نقوش کاشی نگاری قاجاری است که گستره متنوعی از مضامین را دربردارد. از مهم ترین مضامین موجود در این کاشی کاری ها، دورنماهای شهری و معماری هستند که بخش مهمی از تصاویر را به خود اختصاص داده است. شیوه ها و الگوهای بازنمایی فضاهای شهری در این آثار کمتر به عنوان یک موضوع مستقل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است که در این نوشتار بدان پرداخته می شود. پژوهش حاضر از راهبردهای ترکیبی، شامل مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده می نماید. در مجموع 63 تصویر از کاشی نگاری های منظره پردازانه در نمای خارجی مجموعه بناهای کاخ گلستان به شیوه پیمایشی تهیه شده و مورد مطالعه قرار گرفته است. از این میان 6 تصویر واجد ویژگی های فضای شهری تشخیص داده شدند. الگوهای بازنمایی فضای شهری در این نقوش در 3 دسته مورد تحلیل قرار گرفته است؛ الف) ویژگی های کالبدی- فضایی این تصاویر نشان دهنده حضور میدان محصور و بسته با شاخص بصری در یک ضلع و خیابان های طویل با نشانه های قابل تمیز در تصاویر هستند که آبنماهایی نیز در مرکز خود دارند. ب) ویژگی های بصری- ادراکی تصاویر نشان دهنده استفاده از قاب های بیضی شکل عمودی، پرسپکتیوهای یک نقطه ای مرکزی و تلاش برای حفظ تقارن نسبی و تعادل در ساماندهی عناصر تصویر می باشد. د) ویژگی های عملکردی- فعالیّتی تصاویر بیانگر ماهیّت تفرجی و گردشی این فضاها بوده که اغلب توسط حضور مردم به صورت گروه های دو نفره خود را نشان می دهد.
نظریة گشتالت از جمله مکاتب تأثیرگذار در قرن بیستم است که به معماری وارد شده است. با توجه به شیوة متفاوت توجه به ادراک در این مکتب، در بسیاری از مقالات به لزوم بررسی این سیستم ادراکی و نحوة عمل آن در طراحی توجه شده است؛ اما بیشتر آن ها درحد بررسی مبانی نظری گشتالت هستند و به حضور این مکتب در طراحی باغ های ایرانی توجه نکرده اند. به این ترتیب، این پرسش مطرح می شودکه آیا می توان با این نظریه باغ های تاریخی را تحلیل نمود. برای یافتن پاسخ این پرسش، ابتدا نظریة گشتالت و رابطة آن با مفاهیم معماری منظر و سپس ظرفیت های آن در تحلیل باغ سازی ایرانی مورد مطالعه قرارگرفت.
چیستی نظریة گشتالت، مفاهیم آن و معیارهای حاصل از این مفاهیم در تحلیل باغ های تاریخی پرسش های اصلی این پژوهش هستند. برای پاسخگویی به پرسش ها در حوزة نظری، روش تحقیق استدلال منطقی و بررسی نمونة موردی به کار گرفته شد. درنهایت، مفاهیم مربوط به این نظریه در طراحی پلان چند باغ از دوره های تاریخی متفاوت ایران برای نمایش میزان گستردگی کاربرد این نظریه در باغ های ایرانی بررسی شد.
نتایج تحقیقات نشان می دهند با اینکه سال ها از ظهور نظریة گشتالت می گذرد، همواره کاربرد داشته و به خوبی می تواند در حوزة معماری منظر استفاده شود. همچنین به کمک مفاهیم نظریة گشتالت، جنبه های ناپیدای معماری منظر ایرانی بازشناخته خواهد شد.
مقاله حاضر در راستای بررسی مفهوم مینیمال در طراحی صحنه آثار رابرت ویلسون ابتدا به تعریف عملیاتی واژگان کلیدی چون مینیمال، پست مدرنیسم، فضا، هنر اجرا، طراحی صحنه پرداخته سپس روش رویکرد را بیان و در آخر به نتیجه گیری رسیده است.
در این مقاله تلاش شده تا مفهوم مینیمال در آثار رابرت ویلسون بررسی گردد و خواننده بتواند رویکرد شخصی وی در مقوله اجرا و نحوه استفاده اش از عناصر مختلف هنری را دریابد. در این راستا از منابعی استفاده شده که مستقیماً از زبان خود وی بیان شده است.
هدف آشنایی با شیوه اجرایی ویلسون به عنوان کارگردان پست مدرن که با شیوه های اجرایی منحصربه فردش و با به کار گرفتن ابزارهای بیان تازه جهت اجرای نمایش و نگرش جدید به متن و فضا، ریتم، نور، حرکت و... می تواند در درک طراحی صحنه مینیمال و امکانات متعدد آن جهت اجرای آثار طراحی صحنه جدید یاری رساند. رویکرد پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی و شیوه ابزار آن اسناد کتابخانه ای بوده است.
نشانه شناسی علمی است که به مطالعه نشانه ها و دسته بندی آنها می پردازد. در این مقاله سعی شده از زاویه ای نشانه شناسانه به خوانش یک نمونه از آثار نگارگری با عنوان نگاره " آزمون فریدون پسرانش را" اثر " سلطان محمد" نگارگر مکتب تبریز پرداخته شود. در بررسی این نگاره نکاتی همچون انواع دلالت ها ، محورها و در نتها دلالت های بینامتنی در لایه های مختلف خوانش یک متن اعم از تصویری یا نوشتاری حائز اهمیت است و می توانند نام و سبک شخصی هنرمند ، مکتب یا سبک هنری را نیز دربر گیرند. نشانه شناسی می کوشد به این خوانش و کشف رمزگان دست یابد. مسلماً بررسی هم نشینی جهان تصویری و متن نوشتاری در این نگاره و بررسی نشانه های نمادین، نمایه ای و شمایلی موجب خوانش نشانه شناسی لایه ای این نگاره می شود.