فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
منظر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۳
6 - 25
حوزههای تخصصی:
سردر باغ زرشک یکی از بناهای شاخص دوره صفوی بود که در بخش جنوبی محورچهارباغ اصفهان قرار داشت و در گذر زمان تخریب گردید. بررسی سفرنامه ها، روزنامه ها، کتب تاریخی، تصاویر، نقشه ها و عکس های تاریخی به شکل مستقیم می تواند در بازیابی معماری یادمانی چهارباغ صفوی اصفهان یاری رساند. دیگر پژوهشگران محور چهارباغ اصفهان را در گستره هایی همچون بررسی اصول شهرسازی این محور با نظام طراحی باغشهر مورد بررسی قرار داده اند. لیکن، این پژوهش تلاش دارد برخی از ویژگی های بدنه شهری این محور را از طریق بازیابی معماری سردر باغ های پیرامون آن مورد واکاوی قرار دهد؛ لذا، برای نخستین بار در این نوشتار، با بهره گیری از اسناد توصیفی و تصویری و مقایسه و تحلیل آن، به بازنمایی سردر باغ زرشک پرداخته شده است. مطالعات انجام شده بخشی از ویژگی های این بنا در گستره: شکل پلان، تعداد طبقات و ارتفاع بنا، ویژگی های نما (آرایه ها و ساختمایه) و موقعیت مکانی و گونه ارتباط آن با عناصر شهری محور چهارباغ بالا را آشکار ساخت. همچنین سیر تحولات این بنا (ساخت، مرمت و تخریب) و کاربری آن (اقامتی و اداری) برپایه نظام مالکیت باغ زرشک و تأثیرپذیری آن از عملکرد محور چهارباغ بالا، از دوره صفوی تا کنون بررسی و مشخص شد این بنا پس از سه قرن، در اواخر دوره قاجار به سبب فرسودگی تخریب شده است. فرایند حاضر می تواند در بازیابی ویژگی های کالبدی دیگر بناهای محور تاریخی چهارباغ اصفهان مورد استفاده قرار گیرد
واکاوی سیاست های نئولیبرال در محیط زیست شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
نئولیبرالیسم به عنوان مجموعه سیاست هایی که در پنج دهه اخیر به خصوص پس از بحران مالی جهانی سال 2008 مورد توجه حکومتها قرار گرفت در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، زیست محیطی، کالبدی و... ظهور پیدا کرده و آثار مثبت و منفی بر جای نهاده است. محیط زیست نئولیبرال اصطلاحی است که برای اشاره به سیاست های نئولیبرال در محیط زیست مورد استفاده قرارمی گیرد، سیاست هایی که به دلیل تنوع، تکثر و تناقضاتشان به سختی می توان فهرستی مورد توافق صاحب نظران از آنها ارائه نمود به همین دلیل پژوهش حاضر با فراتحلیل مقالات مرتبط با محیط زیست نئولیبرال به احصاء سیستماتیک و سپس مفهوم سازی مهمترین سیاست های مورد اشاره محققان پرداخته و پیامدهای اجرای این سیاست ها را نیز برشمرده است. اهمیت پرداختن به موضوع در این است که اتخاذ سیاست های زیست محیطی بدون توجه به ریشه های نظری و مفهومی آن به پیامدهایی منجر می شود که اکنون در بسیاری از شهرهای جهان ظهور پیدا کرده است. از طرفی مفهوم سازی سیاست های نئولیبرال در محیط زیست چارچوبی برای ارزیابی سیاست های موجود فراهم ساخته و مسیر را برای بازنگری آنها می گشاید. نتیجه بررسی ها نشان داد سیاست های «محیط زیست کارآفرین»، «کالایی سازی محیط زیست»،«مالی سازی محیط زیست»، «بازاری سازی محیط زیست» و «مدیریت داوطلبانه» در عرصه محیط زیست مهمترین سیاست ها بوده که پیامدهایی نظیر «تحت الشعاع قرار گرفتن توسعه پایدار»،«تشدید نابرابری اجتماعی»، «تشدید آسیب به محیط زیست»، «افزایش مخاطرات زیست محیطی» و «ظهور جنبش های حق به طبیعت» را به همراه داشته است.
بررسی تطبیقی تزئینات بازشوهای قاجاری در شاه نشین بناهای تاریخی شهر اردبیل (مطالعات موردی: شاه نشین خانه های ابراهیمی، خلیل زاده و حسینیهٔ مجتهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارسی ها و درهای دولنگهٔ خورشیدی دار، از عناصر مهم در تزئینات کاربردیِ فضای شاه نشین ها در معماری دورهٔ قاجار است. استفاده از نوشتار با مضامین مذهبی، به صورت مشبک، پارچه بری و یا نقاشی پشت شیشه، در اردبیل بیش از سایر مناطق ایران رواج داشته است. در اغلب بناهای تاریخی این شهر، ارسی های بزرگ دوجداره وجود دارند و معمار با قراردادن درست آن در بناهایی با پلان نعلی شکل یا ایوان دار، از ارسی ها در این اقلیم بهره مند شده است. این مقاله برگرفته از گزارش های پژوهشی مربوط به تزئینات بناهای تاریخی شهر اردبیل است. سه نمونهٔ موردی بازشوهای خانهٔ ابراهیمی، خانهٔ خلیل زاده و حسینیهٔ مجتهد، به دلایلی هم چون پُرکار بودن، سالم بودن، قابل دسترس بودن برای تصویربرداری، و تنوع در روش های تزئینات چوبی انتخاب شده اند. بازشو های موردمطالعه در این سه مکان در بافت قدیمی شهر اردبیل، مربوط به دورهٔ قاجار هستند. پرسش اصلی مقاله این است که تفاوت ها و شباهت های این بازشوها در چیست و آیا عبارت «هنر ارسی سازی در دوره قاجار رو به افول گذاشت» قابل تأیید است؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی انجام گرفته و داده ها به صورت میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده اند. یافته ها نشان می دهند استفاده از گره چینی برای تزئین ارسی ها و بازشوها در اوایل دورهٔ قاجار، در اولویت قرار داشته و به تدریج سبک تزئین ارسی ها متفاوت شد؛ قطعات پارچه بری جای خود را به قطعات آینه ای داد و شیوهٔ قواره بری جای گره چینی را گرفت.
رابط خودشناسی با دیگرشناسی از منظر علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره) و انعکاس آن در آثار هنری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
314 - 327
حوزههای تخصصی:
«خودشناسی» به عنوان یکی از مهم ترین دغدغه های بشر به معنای، شناخت خود و معرفت یافتن نسبت به استعدادها و جنبه های بالقوه درون خویشتن و ایجاد زمینه های رشد برای به فعلیت رساندن آن ها است. جهت دستیابی به خودشناسی در این پژوهش با دو پرسش اساسی مواجه هستیم اول اینکه آیا معرفت به خویشتن در گرو دیگرشناسی اعم از خداوند و یا جهان آفرینش است؟ و دومین مسئله اینکه دستیابی به خودشناسی چه تأثیری در آثار هنری شخص هنرمند دارد؟ علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره) به عنوان دو حکیم و عارف برجسته دوران معاصر معتقدند که انسان یگانه موجودی است که توانسته با سعه وجودی خویش، تمام عوالم هستی را دربرگیرد؛ ایشان وی را از جنبه مظهریت حق تعالی، عالم کبیر و از جنبه مادی اش، عالم اصغر نامیده اند. بر این اساس، انسان می تواند با شناخت خویشتن به شناخت عوالم و موجودات دیگر دست یابد و به همان میزان که هنرمند به این مهم (خودشناسی) دست می یابد، اثر هنری وی شرافت و تأثیرگذاری بیشتری بر مخاطب خویش خواهد داشت.اهداف پژوهش:بررسی رابطه خودشناسی با دیگرشناسی از منظر علامه طباطبایی و امام خمینی (ره).بررسی خودشناسی در آثار هنری معاصر.سؤالات پژوهش:رابطه خودشناسی با دیگرشناسی از منظر علامه طباطبایی و امام خمینی (ره) چگونه است؟خودشناسی در آثار هنری معاصر چگونه بازتاب یافته است؟
نقش عوامل مؤثر بر شکل گیری و گسترش مناطق حاشیه نشین (مطالعه موردی: سکونتگاه های غیر رسمی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراگیری پدیده ی اسکان غیررسمی در پی نابرخورداری قشر ضعیف جامعه شهری از مزایای قانونی کالبد شهر بوجود می آید. از این رو، با توجه به متنوع بودن دلایل حاشیه نشینی در شهرهای مختلف، شناخت عوامل مؤثر در پیدایش و توسعه این مناطق بیش از پیش لازم و ضروری به نظر می رسد. ازدیاد جمعیت در رشت به عنوان یکی از کلانشهرهای مهاجرپذیر، موجبات گسترش افقی شهر به صورت ناموزون را فراهم نموده است. لذا شناخت عوامل مؤثر در شکل گیری این مناطق و گسترش آن جهت تأمین حقوق شهروندی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان این مناطق، اهمیت می یابد. معیارهای مورد سنجش در ارتباط با این موضوع شامل مؤلفه های اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و قانونی، مدیریت شهری و زیست محیطی است. در این راستا، این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی و شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای و روش تحقیقی موردی، سعی در بازشناسی عوامل مؤثر در شکل گیری و گسترش چهار سکونتگاه های غیررسمی شهر رشت شامل مناطق پاسکیاب، نخودچر، جماران و عینک را دارد. از این رو، در بخش کمّی پس از استفاده از ابزار پرسشنامه، به منظور اولویت بندی یافته های حاصل از آن، از روش عاملی اکتشافی استفاده شده است. این روش به بررسی همبستگی درونی مابین گویه های متعدد پژوهش می پردازد و در نهایت آن ها را در قالب عامل های کلی محدودتری دسته بندی می نماید. همچنین، حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 عدد محاسبه گردید. در بخش کیفی پژوهش نیز، از ابزار مشاهده غیرمشارکتی، تصاویر و نقشه ها استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش زیرمعیارهای قومیت، میزان ارتباط ساکنین این مناطق با خویشاوندان و همسایگان خویش و فقدان عدالت اجتماعی در ارتباط با معیار اجتماعی- فرهنگی به عنوان مؤثرترین معیار در شکل گیری و گسترش این مناطق به شمار می روند. پس از آن زیرمعیارهای قیمت ارزان زمین (مسکن) و میزان اجاره بهای پایین در ارتباط با معیار اقتصادی بیشترین سهم را در شکل گیری این مناطق برعهده دارند. در نهایت اجرای پروژه های بهسازی جهت تأمین فضاهای عمومی و قانونمند شدن ساخت و سازها در ارتباط با معیار مدیریت شهری که ناشی از سوء مدیریت یکپارچه در شهرستان رشت به شمار می رود، کمترین تاثیرگزاری را در شکل گیری و گسترش مناطق حاشیه نشین داراست. بر این اساس، معیارهای اجتماعی-فرهنگی با یک سوم واریانس کل به عنوان شاخصه اصلی در پیدایش و گسترش اسکان غیررسمی در مناطق ذکر شده در شهر رشت مطرح می شود.
بررسی سیر تغییرات وتحولات نقش مایه های پوشاک اقوام کرد شمال شرقی خراسان رضوی
حوزههای تخصصی:
اگر بخواهیم هنرها را علاوه بر شاخص های ساختاری و زیباشناسی، از نظر مولفه های فرهنگی- اجتماعی و زمینه های تولید و تناسبات با محیط و جغرافیا طبقه بندی نماییم، پوشاک سرآمد مهم ترین وسایل کاربردی بشر از گذشته تاکنون بوده است که به اعتبار ویژگی های مفهومی و محتوایی، می تواند روایت گر فرهنگ و سلیقه ها و رفتارهای هنری- اقتصادی جامعه باشد. به این اعتبار، در طول تاریخ، انواع پوشاک توانسته است به عنوان یک عامل زیرساختگی فرهنگی- اقتصادی در فضای مدیریتی- حکومتی جامعه تاثیر داشته باشد. با ظهور شیوه ها و ابزارهای نوین تولید و توزیع پارچه و پوشاک، رفته رفته بعد اقتصادی- صنعتی، بر بعد هنری- فرهنگی غلبه پیدا کرده است. از یک سو، جنبه های هنری پوشاک، به عنوان یک میراث فرهنگی، روایت گر فرهنگ و هنر سنتی است که در این طرح، به طور خاص، به شاخصه های هنری پوشاک اقوام کرد پرداخته ام. شاخصه های لباس اقوام و هویت اصلی لباس، برای کسانی که در آینده خواهان شناسایی بخشی از فرهنگ و هویت پیشین خود هستند، مهم است؛ چراکه هویت هر لباسی را در بیان شاخصه های آن می توان یافت. مانند بافت پارچه بر اساس طرح لباس، برش پارچه، تزئینات لباس (نواردوزی، سوزن دوزی) که همگی به لحاظ تکنیک، نقش و طرح، در فلسفه نقوش، مهم است. بررسی تغییرات و تحولات پوشاک اقوام کرد شمال شرقی خراسان (کلات، لایین، زاوین)، هدف اصلی تحقیق می باشد که نقوش از منظر سبک و الگو در طبقه بندی پوشاک اقوام مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش، از روش گردآوری کتابخانه ای، مشاهده میدانی و تحلیل کیفی استفاده شده است. باتوجه به نتایج پژوهش، نقوش پوشاک قوم کرد دارای نقشه ازپیش تعیین شده نیستند و معمولا به صورت بداهه تولید می شوند، تنها هنرمند آن ها نام نقوش به کار رفته را می داند و اکثر این نقش ها، نامی مخصوص به خود دارند و برگرفته ازطبیعت بوده اند و توسط هنرمندان بر این نقوش نهاده شده اند و ریشه در باورهای رایج در فرهنگ این قوم دارند.
هنر هوش مصنوعی و جامعه: جستاری پیرامون ادراک عمومی از جایگاه و چشم اندازهنر مولد و خلاقیت رایانشی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰
140 - 144
حوزههای تخصصی:
جایگاه ساختار نحوی در پرداخت مضامین عرفانی در مثنوی (با تاکید بر نسخه مصور موزه هنر والترز در بالتیمور آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
400 - 419
حوزههای تخصصی:
هدف در این تحقیق، بررسی ساختارهای نحوی در سه دفتر اول مثنوی است که با روش جمع آوری کتابخانه ای و روش توصیفی و تحلیلی به این نتایج دست یافته است: مولانا به عنوان یکی از بزرگ ترین شاعران، نقش برجسته ای در امر جمله سازی و واژه سازی دارد. گاه با ترکیب واژه بسیط با یک پسوند و پیشوند، گاه با ترکیب آن با یک واژه دیگر، گاه با ساخت واژه به تبعیت از ساخت واژه در زبان عربی و گاه با باستان گرایی و هنجارگریزی هنر خود را به رخ می کشد. عمده ساختارهای نحوی شعر مثنوی مولانا در زمینه نوآوری در کاربرد واژگان و نبود باستان گرایی است که با تغییرات نحوی، سبک علمی، ادبی و خطابی که در بلاغت به کار می رود؛ هویدا می شود و همچنین علم معانی، بیان و بدیع نیز آشکار می کند. مولانا در اشعار خود از دستور و نحو به حوزه کارکردهای بلیغ و فصیح روی آورده است و حال، مقام مخاطب و موضوع سبب شده است که اقسام کلام از ظاهر دستوری خود عدول کند و به کارکرد بلاغت جمله و کلام بیفزاید. همجنین مضامین عرفانی در قالب نگاره ها در نسخه مصور مثنوی معنوی نمود بارزی دارد.اهداف پژوهش:بررسی ساختارهای نحوی در سه دفتر اول مثنوی معنوی.بررسی مضامین عرفانی در نسخه مصور مثنوی معنوی در موزه هنر والترز.سؤالات پژوهش:ساختارهای نحوی در سه دفتر اول مثنوی معنوی چگونه است؟مضامین عرفانی در نسخه مصور مثنوی معنوی در موزه هنر والترز چگونه بازتاب یافته است؟
تحلیل فرم و نقوش تزئینی آلبارِلوهای والنسیای اسپانیا در قرن پانزدهم محفوظ در موزه متروپولیتن نیویورک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
755 - 775
حوزههای تخصصی:
سفالگری به عنوان قدیمی ترین صنعت کاربردی بشر دارای محصولات متنوعی است. یکی از محصولات معروف و پرکاربرد صنعت سفالگری در گذشته آلبارلو نام دارد. آلبارلو به عنوان دارودان و یک محصول پرکاربرد مورد توجه هنرمندان سفالگر سرزمین های مختلف ازجمله هنرمندان اروپای قرن 15 میلادی است. یکی از مراکز مهم ساخت آلبارلو در قرن 15 میلادی، والنسیای اسپانیا است. اسپانیا در قرون میانه، جزئی از قلمرو بزرگ اسلام بوده و مهم آنکه فرهنگ و آثار هنری سفال اروپا به ویژه آلبارلو در این دوران متأثر از هنرمندان و صنعتگران اسپانیای این دوره است. باتوجه به این مهم، پژوهش حاضر مطالعه ای است که برای شناخت نقوش تزئینی و فرم آلبارلوهای اسپانیا و چگونگی ارتباط آن ها با هنر اسلامی انجام شده است. این پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی و به کارگیری روش کتابخانه ای انجام شده است و نمونه های مورد بررسی، آلبارلوهای متعلق به قرن 15 میلادی محفوظ در موزه متروپولیتن نیویورک است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که فرم این آلبارلوها به دو دسته تقسیم می شوند. از جهت نقوش تزئینی شامل نقوش هندسی و گیاهی هستند، این نقوش متأثر از هنر اسلامی و متناسب با کاربرد ظروف اجرا شده اند و از جهت فرم متأثر از سفالگری شرق قلمروی اسلام هستند.اهداف پژوهش:بررسی و تحلیل فرم و نقوش تزئینی آلبارلوهای والنسیای اسپانیا.بررسی بافت فرهنگی، جغرافیایی و سیاسی در تولید آثار سفالی والنسیای اسپانیا.سؤالات پژوهش:آلبارلوهای اسپانیایی قرن پانزدهم از چه ویژگی های بصری تزئینی و فرمی برخوردار است؟چه عوامل جغرافیایی، فرهنگی و سیاسی در نقوش تزئینی آلبارلوها اسپانیای قرن پانزدهم نقش داشته است؟
معماری و نظام استقراری سکونت گاه های فصلیِ جوامع دام پرور-کشاورز دوره باستانِ متاخر در جنوب فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
157 - 178
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی طیف گسترده ای از مولفه هایِ مادی جوامع دام پرور/کشاورز دوره باستانِ متاخر می پردازد که در یک محدوده 250 هزار هکتاری در جنوب غرب استان فارس واقع شده اند. مولفه هایِ نام برده متشکل از معماری هایِ مسکونی، دیوارها، تراس بندی ها قنات ها و سازه هایی با کاربرد نامشخص و البته سفال هایِ گونه نمایِ دوره باستانِ متاخر است. ساختار این مولفه هایِ مادی در کنار تطبیق متغیرهایِ اقلیمی در دوره باستانِ متاخر و زمان حال، به ما این اطمینان را می بخشد که مولفه هایِ نام برده متعلق به جوامع متحرکی از دوره باستانِ متاخر هستند که بخشی از سال را در این حوزه سکونت داشته اند. افزون بر این، ساختار معماری و نظام استقراری منزل گاه های فصلی و رابطه مستقیم آن ها با مراتع و همچنین سیستم کنترل آب جهت کشتِ دیم در دامنه های شیب دار، نشان دهنده ساختار اجتماعی و راهبرد اقتصادی (دام پرور/کشاورز) جامعه مورد مطالعه در پژوهش حاضر است. مشخصه های منزل گاهی و سکونت گاهی و چگونگی مختصات اقتصادی و اجتماعی جوامع دام پرور/کشاورز دوره باستانِ متاخر پرسش بنیادین و همچنین ارزیابیِ تواناییِ بالقوه این جامعه در پیکربندی نهادهایِ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی عصر باستانِ متاخر از مهم ترین اهداف و این مقاله به شمار می آید. ضرورت این پژوهش نیز از آنجاست که باستان شناسی دوره باستانِ متاخر، در بیشتر موارد معطوف به بررسیِ شواهد به دست آمده از سکونت گاه هایِ شهری و روستایی بوده است، مطالعه یافته های به دست آمده از بررسی های میدانی صورت پذیرفته در این پژوهش می تواند درک عمیق تری از ساختار اقتصادی-اجتماعی دوره باستانِ متاخر برای پژوهشگران این حوزه مطالعاتی ایجاد نماید. بنابر این، از مطالعه نظام استقراری، ظرفیت های ساختاریِ منزل گاه ها و دیگر مولفه هایِ مادی موجود می توان این گونه استنباط به عمل آورد که جوامع دام پرور/کشاورز باستانِ متاخر به درجاتی از پیچیدگی هایِ اقتصادی و اجتماعی دست یافته و در یک نظام اقتصادی-اجتماعی بزرگتر نقشی کلیدی را ایفا می نموده اند.
بررسی وضعیت صنعت قالی بافی در بخش چترود از دیدگاه قالی بافان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
19 - 30
حوزههای تخصصی:
فرش دست باف به عنوان یک هنر دیرینه ایرانی و همچنین یک کسب وکار خانگی، همواره مورد توجه و منبع درآمد بسیاری از خانواده ها بوده است. بیشتر بافندگان فرش در روستاها زندگی می کنند و فرش بافی به عنوان یکی از صنایع کوچک، می تواند نقش کلیدی در توسعه روستاها ایفا کند. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤال است که وضعیت فرش دست باف در بخش چترود چگونه است و متغیرهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و مدیریتی چه تأثیری بر وضعیت قالی بافی در این بخش از منظر قالی بافان داشته است. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی با استفاده از روش میدانی (کمّی) از نوع توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش 380 نفر از شهروندان بخش چترود است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. در این پژوهش از دو پرسش نامه استاندارد با پایایی 86/0 استفاده شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss21 و آزمون های همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مهم ترین عوامل رکود صنعت قالی بافی در بخش چترود عبارت است از: رشد نامناسب قیمت فرش دست باف در مقایسه با بهره وری کمتر فرش بافی نسبت به دیگر کالاها؛ گرایش خانواده ها به دیگر فعالیت های اقتصادی؛ گرایش روستاییان به سبک، شیوه و فرهنگ زندگی شهرنشینی؛ مشکلات بازاریابی فرش دست باف در مقیاس خرد و کلان؛ مهاجرت روستاییان به شهر؛ مشکلات بازاریان فرش دست باف در مقیاس خرد و کلان؛ کم رنگ شدن سهم زنان در تأمین درآمد خانوار . بنابراین، استقرار و حمایت از صنایع کوچک بومی محلی، نظیر فرش بافی در مناطق روستایی می تواند با ایجاد فرصت های شغلی متعدد و سطوح دستمزدی قابل رقابت با سطح دستمزد شهری، موجب معکوس شدن روند مهاجرت و افزایش میزان اشتغال در بین مردم شود.
پیوند آب، معماری و شهر پیش از مدرنیزاسیون آبرسانی در منطقه لارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال یازدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۱
60 - 71
حوزههای تخصصی:
پیوند دوجانبه آب و شهرهای ایران طی قرون متمادی توسعه و تداوم سکونت را ممکن ساخته بود؛ در دوره معاصر سیستم آبرسانی در سلطه فناوری قرار گرفت و در نتیجه ارتباط سکونتگاه ها و این عنصر حیاتی دچار تغییر بنیادی شد. چالش بزرگ کم آبی که حاصل قطع رابطه زیستی-فرهنگی چندهزارساله انسان ایرانی با مؤلفه سرزمینی آب و روش های دستیابی به آن است هم اکنون بحرانی ترین وضعیت را در سطح سرزمین دارد. ساکنان جنوب استان فارس (لارستان) حسب شرایط جغرافیایی و اقلیمی راه حل های پایداری برای دستیابی به آب یافته بودند که در دوره معاصر رو به فراموشی است. بازشناخت پیوند میان اجزای چرخه دستیابی به آب و شکل گیری بافت شهری در لارستان قدیم، هدف عملیاتی پژوهش است. به این منظور تکنیک ها و سازه های سنتی آبی پیش از مدرنیزه شدن سیستم آبرسانی منطقه لارستان در این تحقیق به روش کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه اصلی این پژوهش، تأثیرپذیری ساختار کهن شهرهای جنوبی استان فارس از هیدروگرافی طبیعی و مصنوعی و توجه به آن در توسعه بافت است. اطلاعات به دست آمده نشان داد سکونت در این منطقه بر دو اصل ذخیره آب سیلاب ها به وسیله سازه های سنتی آبی و نحوه توزیع آن استوار بوده است و تعادلی میان شهر و طبیعت را به وجود آورده بود.
واکاوی امکانات بالقوّه و بالفعلِ هم آمیزی مُدال برای گسترش کارگان موسیقی کلاسیک ایرانی؛ مطالعهٔ موردی «داد و بیداد» و دستگاه شور به همراه متعلّقات آن از روایت عبدالله دوامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از امکانات بالقوّهٔ موجود در کارگان، هم آمیزی دو موجودیّت مُدال و حصول یک موجودیّت مُدال مستقل از آن ها است. یکی از نمونه های شاخص این امکان، «مقام داد و بیداد»، ابداع حسین علیزاده است. این مورد که در ادبیات موسیقی شناسی از نمونه های شاخص خلّاقیت در موسیقی کلاسیک ایران محسوب می شود، با استفاده از هم آمیزی امکانات مُدال دو موجودیّت مُدال «داد» از دستگاه ماهور و «بیداد» از دستگاه همایون پدید آمده است. بررسی لایه های زیرین و نهان ردیف نشان می دهد که امکان مذکور به صورت کاملاً سنّتی در بطن ردیف نیز به کار رفته است. مقالهٔ حاضر با استفاده از روش های توصیفی، تحلیلی و تطبیقی در راستای تلاش برای گسترش کارگان، با مطالعهٔ دو گروه نمونهٔ مطالعاتی امکان و چگونگی حصول موجودیّت های مُدال جدیدی را از طریق هم آمیزی های مُدال، استخراج و معرّفی کرده است. اطّلاعات لازم از طریق بررسی آثار صوتی و مکتوب، مطالعات کتابخانه ای و همچنین تجربیات عملی نگارنده گردآوری شده اند. این پژوهش نشان می دهد هم آمیزی فضا های مُدال فرایندی متمایز از «مُدگردی» یا «مرکّب نوازی/خوانی» در موسیقی کلاسیک ایرانی است. در چنین فرایندی موجودیّت های مُدال فرضی «الف» و «ب»، فضایی را به وجود می آورند که بسته به توانایی و ذوق خالق آن، از لحاظ موسیقایی معادل «اب»، «با» یا حتّی عنوان مستقل «ج» خواهد بود.
آسیب شناسی قواعد و رویه های منظر و نماهای شهری از منظر فقه شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۴
181 - 215
حوزههای تخصصی:
بی نظمی و اغتشاش در مصالح نماها، فرم و سبک نماها، تعداد و فرم بازشوها، تابلوهای تبلیغاتی و الحاقات نماها، منظر شهرهای امروزی را از الگوی مطلوب اسلامی دور کرده است. آسیب های نما و ناایمنی آن، لزوم بررسی دقیق انطباق وضعیت نماها با توقعات فقه اسلامی را محرز می نماید. این پژوهش کیفی از طریق مطالعه کتابخانه ای، تحلیل محتوای متون فقهی شیعه و مشاهده میدانی، سعی در آسیب شناسی رویه های منظر و نماهای شهری، دارد. سنجش انطباق رویه های حاکم بر منظرسازی شهری با فقه شیعه هدف اصلی در این پژوهش بوده و با اشاره به قواعد حرمت الگوگیری از بیگانه، قاعده لاضرر، قاعده اتلاف، قاعده رعایت حق الناس و پرهیز از اشرافیگری، به نقد و آسیب شناسی نماهای شهری پرداخته است. این نوشتار نتیجه می گیرد کمیته ای متشکل از متخصصین نماسازی، منظرشهری و قواعد فقهی می بایست انطباق طرح ها و الگوهای نماسازی را با قواعد فقهی و قواعد اخلاقی منظر شهری بررسی نمایند. در سطح کارشناسی نیز آموزش مبانی فقهی حاکم بر منظر شهری به ناظران ساختمانی اهمیت دارد. همچنین هریک از مصالح به واسطه ویژگی های خود ممکن است با برخی از قواعد فقهی منافات داشته باشد که الزامی است طراحان نما مطابق با اخلاق منظرسازی و در انطباق با قواعد فقهی اقدام به ارائه الگوها نمایند.
واکاوی و بازشناسی ویژگی های تزئیناتی بناهای تاریخی در شهر صفوی حوضدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۰)
۳۹-۱۸
حوزههای تخصصی:
شهر حوضدار یکی از مناطق تاریخی منطقه سیستان است که با وجود از بین رفتن بخش اعظمی از بناهای تاریخی آن هنوز در بقایای بناهای آن تزئینات و آجرچینی های خاصی دیده می شود و این نشان از وجود تزئینات چشمگیر در این بناها دارد. عناصر تزئیناتی موجود در این بناها، دارای طرح و نقش هایی هستند که مختص معماری این منطقه بوده است که اکنون در معرض نابودی هستند. در این راستا هدف از انجام این تحقیق بازشناسی و واکاوی گونه های متفاوت تزئیناتی در بناهای تاریخی شهر حوضدار، در جهت شناخت و احیای این بن مایه ها در معماری امروز و تلاش برای حفظ و نگه داری و همچنین احیای الگوهای تزئیناتی با ارزش تاریخی این شهر است. بر همین اساس این تحقیق در راستای پاسخ به این سؤال که چه انواعی از تزئینات در بناهای تاریخی شهر حوضدار به کار رفته است و با استفاده از راهبرد تحقیق استقرائی و به صورت توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است. گردآوری داده ها با استفاده از منابع اسنادی معتبر در بخش مبانی نظری و همچنین مطالعات میدانی با استفاده از مشاهده و مصاحبه صورت پذیرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که از نظر طرح و نقش، انواع خاصی از نقوش هندسی در تزئینات بناهای تاریخی شهر حوضدار به کار گرفته شده است و تزئینات غالب به کار گرفته شده در این بناها با استفاده از شاخص طرح و نقش صورت گرفته و کمترین میزان تأثیر را در بین مؤلفه های مورد بررسی، شاخص رنگ دارد.
نقش طراحی در نهادینه کردن فرهنگ صرفه جویی در نوجوانان با محوریت پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
147 - 157
حوزههای تخصصی:
هدف از طراحی پایدار، برقراری رابطه ای متعادل بین سه رکن اساسی زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است. صرفه جویی یکی از تأثیرگذارترین عوامل بر این ارکان است. فرهنگ صرفه جویی به باورها، ارزش ها، هنجارها و همچنین رفتارهایی گفته می شود که عمل صرفه جویی را نهادینه می سازد. امروزه فرهنگ و آگاهی جمعی بیشتر از هر زمان دیگری، عاملی مهم در مسیر توسعه پایدار است. در این میان، طراحی ابزاری مفید و تأثیرگذار در راستای ایجاد و خلق فرهنگ است. بدین منظور در این پژوهش برای ایجاد فرهنگ صرفه جویی، مطالعات کتابخانه ای گسترده ای در خصوص طراحی پایدار، فرهنگ و نقش نوجوانان به عنوان مصرف کننده انجام گردید. سپس مطالعه میدانی با هدف شناخت میزان درک نوجوانان در خصوص مشکلات زیست محیطی، آگاهی از دنیای فکری آنها و نقششان در این راستا انجام گرفت. این مطالعه بر روی 150 دختر و پسر در گروه سنی 11 تا 14 سال، از طریق تکنیک طوفان فکری نوشتاری صورت پذیرفت. اطلاعات به دست آمده به کمک روش های آماری و نرم افزار اکسل تحلیل گردید. یافته ها بیانگر طرز فکر نوجوانان درباره صرفه جویی و چگونگی نجات کره زمین و دیگر رویکردهای طراحی پایدار بود. بر اساس ایده های دانش آموزان روند ایده پردازی و طراحی انجام شد و طرح نهایی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج ارزیابی حاکی از رضایت دانش آموزان از محصول طراحی شده بود.
پژوهشی در طرح و نقش سنگ قبرهای گورستان بُزلَر هفشجان و قبرستان ارامنه ی سیرَک با رویکرد تطبیقی-تحلیلی (با تأکید بر طرح و نقوش گیاهی و حیوانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
127 - 139
حوزههای تخصصی:
سنگ قبرها در مناطقی که مردمش به کمال صناعت و ذوق و غنای تمدن آراسته باشند، منظومه ای بکر جهت مطالعه خواهد بود. کثرت طرح و نقش در متن و زمینه ای که موضوعش با اساسی ترین مقوله ی زندگی انسان یعنی مرگ و زندگی عجین است، داستانی جذاب از تنوع نمادها و کیفیت یگانه ی تجربه ی زیبایی شناختی دارد. قبرستان «بُزلَر[i] هفشجان» و «ارامنه سیرَک[ii]» در چهارمحال و بختیاری از این دست منظومه ها هستند.این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و رویکرد تطبیقی می کوشد ارزش های هنری و نمادین (خصوصا نقوش گیاهی و حیوانی) سنگ قبور این دو حوزه را بررسی کرده و نحوه تعامل آن دو را با وجود تفاوت در دین و مذهب شان نشان دهد. از همین منظر نیم نگاهی به مطالعات جامعه شناختی در داد و گرفت فرهنگی ایرانیان با مهاجرین میهمان خواهیم انداخت. روش گردآوری داده ها عمدتا میدانی است و بر مبنای تحلیل طرح و نقش ها صورت می گیرد.جایی که پای هنر و زیبایی به میان می آید، حصارها و تمایزات ناشی از تعصب مذهبی در بحث تعاملات فرهنگی رنگ می بازد. یافته های پژوهش نشان می دهد در فرهنگ تصویری سنگ قبرهای «بزلر» و «سیرک» در یک منطقه ی واحد با دو مذهب متفاوت مردمش، کارکرد هنر و زیبایی بر تعصبات خاص مذهبی هرچند که اثر محرز دارد، تفوق تام می یابد.
آسیب شناسی برنامه درسی رشته بازیگری در مقطع کارشناسی ارشد در دو دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه هنر تهران بر اساس الگوی فرانسیس کلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۳)
45 - 54
حوزههای تخصصی:
در این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی و از نوع پیمایشی و دلفی است، که نظر دارد بر اساس الگوی فرانسیس کلاین چه آسیب ها و موانعی در آموزش بازیگری در مقطع کارشناسی ارشد وجود دارد و چه راه کارهایی برای ارتقای جایگاه و سطح کمی و کیفی آموزش بازیگری در این رشته پیشنهاد می شود؟ جامعه آماری این تحقیق دانشجویانی هستند که در دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه هنر تهران در بازه زمانی سال های 1396 تا 1399 دروس الزامی خود را گذرانده یا فارغ التحصیل شده اند. تعداد کل این دانشجویان110 نفر است و 50 نفر از اعضای هیئت علمی و استادان مدعو در این دو دانشگاه است. در روش تحقیق، با استفاده از نمونه گیری تصادفی، 60 نفر دانشجو و 12 نفر از استادان، بر اساس جدول مورگان تعیین شدند. برای جمع آوری اطلاعات و داده ها از پرسشنامه محقق استفاده شده است. برای تعیین روایی، پرسشنامه در اختیار استادان و دانشجویان قرار گرفته و پس از بررسی و با حذف سؤالات تکراری، پرسشنامه نهایی با 65 سؤال برای دانشجویان و 63 سؤال برای استادان به وسیله آزمون پنج گزینه ای در مقیاس لیکرت، تهیه شد. برای تعیین پایایی آزمون، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای روش آماری در این پژوهش، آمار توصیفی و آمار استنباطی t برای دو گروه مستقل، و آزمون فریدمن برای مقایسه رتبه میانگین استفاده شده و برای محاسبه دقیق داده های آماری نرم افزار spss به کار رفته است. فرضیه اصلی در این مقاله آن است که دیدگاه استادان و دانشجویان در مورد کیفیت درونی برنامه درسی با توجه به عناصر ذکر شده تفاوت وجود دارد. نتایج نشان می دهد که با توجه به بازنگری های دقیق برنامه های درسی و آموزشی و با ارتقای محتوای برنامه های درسی و تحقق اهداف و نیروی متخصص می توان سطح کیفی آموزش را در این رشته ارتقا بخشید.
زیبایی شناسی نور و رنگ درصحنه پردازی برنامه های غیر نمایشی استودیویی معرفت محور با رویکرد حکمت هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
197 - 213
حوزههای تخصصی:
طبق اساسنامه صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بیشترین تمرکز تولیدات رادیوتلویزیون باید در جهت اشاعه فرهنگ اسلامی باشد، در این میان برنامه های غیر نمایشی معرفت محور اهمیت ویژه ای دارند، اما همواره زیبایی شناسی بصری درصحنه پردازی و طراحی استودیویی آن ها به گونه ای که بیشترین هم پوشانی میان فرم بصری و محتوا حاصل گردد، دچار نقصان بوده است. کاربرد نور به عنوان عنصر بصری مستقل گرچه سال هاست در جهان به سبکی درصحنه پردازی مبدل شده، اما باوجود پشتوانه غنی حکمی و هنری در باب نور در ایران زمین، هرگز به طورجدی درصحنه پردازی تولیدات تلویزیونی به خدمت گرفته نشده است. این جستار با هدف تصرف در ماهیت زیبایی شناسانه این رسانه، متناسب با دین و فرهنگ اصیل ایرانی - اسلامی و نگرش درون فرهنگی منطبق با مفاهیم عرفان اسلامی مبتنی بر نور، در پی آن است تا شیواترین نوع صحنه پردازی متناسب با این گونه برنامه ها را معرفی و خاطرنشان سازد و به این سؤال پاسخ دهد که 1. بر مبنای مباحث حکمت هنر و عرفان اسلامی در باب زیبایی شناسی نور و رنگ، چه مؤلفه هایی می تواند فرم بصری صحنه پردازی برنامه های غیر نمایشی استودیویی معرفت محور را با محتوای آن همسو سازد؟ روش تحقیق حاضر که از نوع بنیادین و کیفی اس ت توصیفی - تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات به شیوه مطالعه کتابخانه ای و الکترونیک انجام شده و تحلیل محتوا با اجتماع جزئیات به شیوه استقرایی و همچنین با تکیه بر نظریه امتزاج فرم و محتوا در هنر اسلامی از دکتر حسن بلخاری قهی صورت گرفته است. نتیجه این کاوش مبتنی بر حکمت هنر اسلامی و جلوات نوریه متأخذ از آن نشان داد مؤلفه های خلق معنا در ایجاد عمیق ترین لایه امتزاج میان فرم و محتوا درصحنه پردازی این نوع برنامه ها شب زنده داری، آب و آیینگی و انواع الگوهای تابش نور در معماری اسلامی است.
بررسی تکوین جنبش تنباکوی ایران با تأکید بر نظریه مارگارت آرچر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال یازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
18 - 29
حوزههای تخصصی:
تاریخ حاکی از آن است که از عصر باستان تا دوره معاصر، ساختار سیاسی در ایران، استبدادی بوده است. در این شیوه حکومتی، مردم هیچ گونه مشارکتی در اداره امور کشور ندارند. بررسی ها نشان می دهد، برای اولین بار در تاریخ ایران در جنبش تنباکو، این رابطه سیاسی بین مردم و حکومت به هم خورد. در این جنبش، مردم ایران نسبت به یک امر سیاسی، در مقابل حکومت استبدادی دست به اعتراضی گسترده زدند و از این تاریخ به بعد رابطه بین مردم و حکومت دستخوش تغییر شد. در این راستا، این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سؤال بود: فرایند تکوین جنبش تنباکو بر اساس نظریه تلفیقی مارگارت آرچر به چه شکل است؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و پژوهش از نوع تحقیقات کیفی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات، کتاب های دست اول مرتبط و سایر مقالات معتبر علمی بوده است. نتایج این پژوهش نشان داد که واگذاری امتیاز تنباکو هنگامی بود که سال ها قبل تر از آن یک رابطه دیالکتیکی بین روشنفکران سیاسی و حکومت آغاز شده بود. این رابطه دیالکتیکی در پی شکست ایرانیان از جنگ با روس ها آغاز و در دهه آخر حکومت ناصرالدین شاه به اوج خود رسیده بود. روشنفکران در یک رابطه دیالکتیکی، به ویژه به شیوه حکومت استبدادی ناصرالدین شاه انتقادات جدی وارد می کردند. حال در دل این انتقادات و در پی واگذاری امتیار تنباکو، شکل گیری این جنبش، ابتدا براساس خودآگاهی نیروهای سیاسی داخلی مانند روشنفکران آغاز و نشر این خودآگاهی منجر به اتحاد نیروهای داخلی دیگر مانند کنش گران قدرتمند اقتصادی و دینی شد و متعاقب این اتحاد، کنش گران عادی نیز به تبعیت از این سه گروه قدرتمند، در مقابل دربار باهم به ائتلافی محکم به رهبری علما دست یافتند. ائتلاف نیروهای داخلی در کنار مخالفت دولت روسیه در جهت منافع خود با انعقاد این قرارداد، موجب ایجاد فشار بر علیه حکومت استبدادی شد و نهایتاً ناصرالدین شاه مجبور شد تا ابطال قرارداد انحصاری تنباکو را اعلام نماید.