فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۱٬۷۵۹ مورد.
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۸ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر یک دوره اردوی آمادگی شش هفته ای بر برخی پروتئین های التهابی (موافق با التهاب) فاز حاد، اجزای C3 ، C4 سیستم کمپلمان کاراته کا ران حرفه ای جوان بود که برای شکرت در مسابقات بین المللی جام فجر انتخاب شده بودند. بدین منظور 10 کاراته کار پسر دعوت شده به اردو با میانگین وزن 5 ±68 کیلوگرم، سن 2 ±8/20 سال، قد 4 ±175سانتیمتر و درصد چربی 2 ±6/7 به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. نمونه های خون از هر آزمودنی در 3 نوبت، 24 ساعت قبل از شروع اردو (T1)، پس از 3 هفته (T2) و پس از گذشت شش هفته (T3، اتمام دوره) گرفته شد و داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که غلظت C3 در هر سه مرحله (T1،T2،T3) در دامنه طبیعی قرار دارد. غلظت C3 در سه هفته اول (T2) کاهش پیدا کرد (56/2%) و در سه هفته پایانی (T3) به مقادیر اولیه بازگشت ، ولی این تغییرات معنی دار نبود (712/0 = P) . همچنین غلظت C4 قبل از شروع دوره در دامنه طبیعی قرار داشت، ولی پس از گذشت سه هفته افزایش (18%) معنی داری پیدا کرد (02/0 = P) و در پایان اردو به مقادیر طبیعی قبل از شروع دوره بازگشت . درمجموع نتایج تحقیق نشان داد که اردوی شش هفته ای آمادگی کاراته کاران جوان، تغییراتی در پارامترهایی از سیستم کمپلمان به وجود می آورد که این تغییرات با توجه به نوع و شدت تمرینات کاراته قابل پیگیری هستند و برای دستیابی به نتیجه کلی، به پژوهش های بیشتری نیاز است.
تاثیر ریتم شبانه روزی بر پاسخ کورتیزول و انرژی مصرفی در مردان چاق و لاغر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی تاثیر ریتم شبانه روزی بر پاسخ کورتیزول و انرژی مصرفی مردان چاق و لاغر. 12 دانشجوی پسر غیرورزشکار در دو گروه چاق (6n=؛ شاخص توده بدن 2kg/m8/1±08/31؛ حداکثر اکسیژن مصرفی ml/kg/min9/3±45/35) و لاغر (6n=؛ شاخص توده بدن 2kg/m3/1±2/18؛ حداکثر اکسیژن مصرفی ml/kg/min3±86/45) آزمودنی های این تحقیق بودند. از t-student برای مقایسه متغیرها در دو گروه چاق و لاغر، و از ANOVA با اندازه گیری مکرر برای ارزیابی کورتیزول و انرژی مصرفی در حالت استراحت و وهله های مختلف بعد از فعالیت در سطح (05/0P<) استفاده شد. آزمون دویدن روی نوارگردان شامل 30 دقیقه دویدن با شدت max2Vo65% بود، که پس از 8 ساعت ناشتایی در ساعات 8 صبح و 6 بعد ازظهر انجام شد. نتایج نشان داد بین سطح پایه کورتیزول دو گروه تفاوتی وجود ندارد، در حالی که غلظت کورتیزول گروه چاق بلافاصله، 15، و 30 دقیقه بعد از فعالیت بالاتر از گروه لاغر بود (05/0P<). در هر دو گروه میانگین انرژی مصرفی و اکسیژن مصرفی در 30 دقیقه فعالیت در عصر بالاتر از صبح بود (05/0P<). بنابراین، می توان نتیجه گیری کرد افراد چاق هنگام فعالیت انرژی مصرفی بیشتر و سطح کورتیزول بالاتری نسبت به افراد لاغر دارند. همچنین، ریتم شبانه روزی بر میزان انرژی مصرفی و اکسیژن مصرفی تاثیر دارد و در عصرها مصرف انرژی به طور معناداری بیشتر از صبح هاست. لذا، در برنامه های کاهش وزن می توان آن را لحاظ کرد.
پیش بینی موفقیت در والیبال از روی ویژگی های روان شناختی فیزیولوژیکی و پیکری بازیکنان زن استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر پیش بینی موفقیت در اجرای مهارت های والیبال از روی شاخص های روان شناختی فیزیولوژیکی و پیکری در بازیکنان زن استان خراسان جنوبی حاضر در لیگ دسته اول کشور لیگ استانی و دانشجویان دانشگاهی است. اطلاعات مورد نیاز با وسایلی از قبیل کالیپر کولیس تخته انعطاف دینامومتر و چرخ کارسنج مونارک (مدل 839 و 894) تعیین و با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند که در نتیجه این بررسی ارتباط معنی داری بین قد وزن قد بالاتنه قطر بازو انگیزش نوع گروه (موفق نیمه موفق یا مبتدی) سابقه بازی قدرت عضلانی چابکی انعطاف پذیری اوج توان بی هوازی پاها و تمرکز با مهارت سرویس بازیکنان مشاهده شد(05/0P<). به علاوه ارتباط معنی داری بین قد شاخص توده بدن انعطاف پذیری اوج توان بی هوازی پاها انگیزش نوع گروه سابقه بازی وزن محیط ساق پا قدرت عضلانی چابکی و تمرکز با مهارت پنجه (05/0P<) و همچنین رابطه معنی داری بین انعطاف پذیری سابقه ورزشی والدین نوع گروه سابقه بازی قدرت پنجه استقامت عضلات تنه چابکی و تمرکز با مهارت پاس بازیکنان (05/0P<) به دست آمد. از طرف دیگر رابطه خطی معنی داری بین وزن قطر بازو چابکی قدرت پشت و تمرکز با مهارت سرویس؛ و رابطه خطی معنی داری بین چابکی تمرکز و هدف گذاری با مهارت پاس بازیکنان (05/0P<) مشاهده گردید. در مجموع ارتباط قوی آماری (05/0P<) بین سابقه بازی و قدرت عضلانی با موفقیت در والیبال وجود داشت و شاخص های چابکی قدرت عضلات پشت و هدف گذاری دارای بالاترین قدرت پیشگویی )50/0(R2> برای اجرای موفقیت آمیز مهارت های والیبال بودند. از این رو به منظور کسب حداکثر موفقیت و گزینش بهتر بازیکنان توجه به این عوامل توصیه می شود.
تاثیر تمرینات ریتمیک بر عمق بخشی آرام سازی جودوکاران تیم ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ارتباط بین آرام سازی و تمرینات ریتمیک با نظر به ساز و کارهای انعطاف پذیری – کارکردی سیستم عصبی، از موضوع هایی می باشد که در تحقیقات اخیر به آن اشاره شده است. هدف از تحقیق پیش رو، بررسی تاثیر تمرینات ریتمیک بر عمق بخشی آرام سازی جودو کاران تیم ملی بود. 30 ورزشکار مرد از تیم ملی جودو، در سه گروه ده نفرة کنترل، تجربی 1( گروه تمرینات آرام سازی) و تجربی 2 (گروه تمرینات آرام سازی و ریتمیک)، در این تحقیق مشارکت داشتند. بر اساس یک دورة اجرایی سه ماهه (دو دورة شش هفته ای که در شش هفتة اول، تمرینات آرام سازی برای دو گروه تجربی 1 و 2 در نظر گرفته شد و در شش هفتة دوم، برای گروه کنترل همانند دورة قبل، تمرینی در نظر گرفته نشد و برای دیگر گروه ها، تمرینات آرام سازی و ریتمیک به اجرا در آمد)، با استفاده از شاخص اندازه گیری EMG، داده ها ثبت شد و با به کارگیری آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و اندازه گیری های مکرر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها، بیانگر این بود که بین آرام سازی گروه ها، اختلاف معنی داری وجود دارد. به عبارتی می توان گفت دوره های تمرینی و همچنین تمرین ریتمیک، در ارتقا آرام سازی تأثیر بسزایی دارد. یافته ها با توجه به فرضیه های اخیر و دیدگاه هایی که در زمینة تمرینات ریتمیک و آرام سازی مطرح اند، مورد بحث قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که تمرینات ریتمیک آرام سازی را توسعه می دهد و موجب عمق بخشی آن می شود.
نیمرخ آنتروپومتریکی آمادگی جسمانی و مهارتی پسران 10 تا 20 سال و ظرفیت های قهرمانی شهرهای منتخب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تفاوت زمینه های ورزشی (عوامل آنتروپومتریکی، آمادگی جسمانی و مهارتی) پسران 10 تا 20 سال پنج شهر کشور بود تا بر این اساس رشته های ورزشی مناسب هر شهر شناسایی شود. بدین منظور 230 نفر از پسران شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، اردبیل و بابلسر (در مجموع 1150 پسر در چهار گروه سنی 10 تا 11 ، 12 تا 14، 15 تا 17 و 18 تا 20 سال) به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. متغیرهایی مانند قد، وزن، شاخص توده بدن، قدرت پنجه دست و قدرت عمومی، انعطاف پذیری، توان انفجاری پاها، استقامت بی هوازی، توان هوازی و آزمون های مهارتی حمل توپ با دست، حمل توپ با پا و تبادل توپ تنیس با دیوار در آنها اندازه گیری شد. برای مقایسه هر کدام از متغیرها بین شهر های مختلف از روش ANOVA و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. یافته های پژوهش علاوه بر ارائه نیمرخ سلامتی، آمادگی جسمانی و مهارتی گروه های مورد مطالعه، تفاوت های معنی داری را بین برخی متغیرها در میان شهر ها نشان داد، به طوری که بعضی از شهرها برتری هایی از لحاظ عوامل آمادگی جسمانی و مهارتی داشتند. بر این اساس و با عنایت به خصوصیات جسمانی و مهارتی مورد نیاز رشته های ورزشی مختلف، به نظر می رسد بابلسر در رشته های ورزشی از جمله والیبال، بسکتبال، هندبال، واترپولو، کشتی، جودو و قایقرانی؛ اصفهان در رشته های ورزشی مثل پرتاب ها، شنا، فوتسال، فوتبال، دوهای نیمه استقامت، گروه ورزش های راکتی و گروه ورزش های رزمی؛ اردبیل در رشته های ورزشی از جمله دوهای استقامت، اسکی آلپاین و صحرانوردی، فوتبال و گروه ورزش های راکتی و مشهد در رشته های ورزشی مثل دوچرخه سواری استقامت، دوهای استقامت و نیمه استقامت دارای اولویت نسبی هستند. همچنین مقایسه نتایج تحقیق با طرح آمایش سرزمین و قطب بندی رشته های ورزشی نشان داد که یافته های تحقیق حاضر با نتایج طرح های مذکور در بعضی موارد همخوانی ندارد.
در مجموع، اطلاعات این طرح می تواند زمینه مناسبی را برای سرمایه گذاری هدفمند بخش های اجرایی ورزش کشور در عرصه ورزش قهرمانی فراهم آورد.
مقایسه سطوح 17 بتا استرادیول سرم و ارتباط آن با برخی عوامل خطرساز سرطان سینه در زنان یائسه ورزشکار و غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۸ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، مقایسه سطوح 17 ? استرادیول سرم (از نشانگرهای سرطان سینه) و ارتباط آن با برخی عوامل خطرساز سرطان سینه در زنان ورزشکار و غیروزشکار یائسه است. بدین منظور 19 زن ورزشکار بدنساز (87/7 ±57/53 ساله) و 21 زن غیرورزشکار (17/5 ±61/56 ساله) یائسه شهرستان ارومیه در این پژوهش شرکت کردند. مقدار 17 بتا استرادیول سرم به وسیله روش الکتروکمی لومینسانس اندازه گیری شد. همه آزمودنی ها پرسشنامه ای شامل سن، سن قاعدگی، سن یائسگی، سن حاملگی و عدم حاملگی، سابقه فامیلی ابتلا به سرطان سینه، مصرف الکل و سیگار را پر کردند، همچنین شاخص توده بدنی و درصد چربی با دستگاه ترکیب بدنی اندازه گیری شد. از t تست مستقل و ضریب همبستگی پیرسون برای مقایسه و بررسی ارتباط بین متغیرها استفاده شد. زنان ورزشکار غلظت استرادیول سرمی، شاخص توده بدنی و نسبت دور کمر به لگن کمتری نسبت به زنان غیرورزشکار داشتند، ولی این تفاوت ها معنی دار نبود (05/0 P<). تنها، درصد چربی بین دو گروه تفاوت معنی داری داشت (44/0 = P). بین وزن، سن، درصد چربی، نسبت دور کمر به لگن و شاخص توده بدنی با سطوح 17 بتا – استرادیول سرم آزمودنی هـا ارتباط معنی داری مشاهده نشد. سن بالا، منارک زودرس، یائسگی دیررس، اولین حاملگی در سنین بالا، مصرف الکل و سیگار در زنان ورزشکار کمتر از زنان غیرورزشکار بود. نتایج این بررسی نشان می دهد، با وجود اینکه جریان استرادیول داخلی پایین، منارک دیررس، یائسگی زودرس و درصد چربی کمتر در زنان ورزشکار نشان دهنده خطر کم ابتلا به سرطان سینه در آنهاست، ولی تفاوت غیرمعنی دار استرادیول سرم بین زنان ورزشکار و غیرورزشکار ممکن است ناشی از شدت و مدت نامنظم تمرینات در زنان ورزشکار باشد.
تاثیر روش درمان روان- فیزیولوژیکی ترکیبی بر قند خون بیمارن دیابتی نوع دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
اثر شش هفته تمرینات کشتی و تمرین دایره ای مبتنی بر فنون کشتی، بر گرلین پلاسما و برخی هورمون های تنظیم کننده قند خون در کشتی گیران تمرین کرده خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اظهار شده که ممکن است گرلین در پاسخ هورمون رشد به فعالیت های ورزشی نقش داشته باشد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر شش هفته تمرینات کشتی و تمرینات دایره ای مبتنی بر فنون کشتی، بر گرلین پلاسما و برخی هورمون های تنظیم کننده قند خون در کشتی گیران تمرین کرده خراسانی است. به این منظور، 30 نفر از کشتی گیران تمرین کرده با میانگین سنی 5/1± 5/18 سال و BMI 81/6 ± 8/24 به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. متغیرهای اندازه گیری عبارت بودند از: گرلین و گلوکز پلاسما، هورمون های رشد، کورتیزول و انسولین سرمی که گرلین پلاسما به روش الیزا، گلوکز به روش آنزیمی و مابقی توسط کیت های رادیوایمونواسی اندازه گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری t زوجی استفاده شد. نتایج نشان داد که شش هفته تمرین کشتی و تمرینات دایره ای مبتنی بر فنون کشتی موجب کاهش معنی دار هورمون های رشد، انسولین و کورتیزول و افزایش معنی دار گرلین شد. در نتیجه می توان گفت که افزایش گرلین در پاسخ به تعادل منفی انرژی، ترشح هورمون رشد را تحریک نمی کند و ساز و کارهای دیگری در این زمینه مؤثرند.
اثرات حاد دو نوشیدنی انرزی زا (OR و مگابیسیک) بر توان بی هوازی و سطوح لاکتات خون پسران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای بررسی اثرات حاد دو نوشیدنی انرژیزا (OR و مگابیسیک) بر توان بیهوازی و سطوح لاکتات خون پسران ورزشکار، از بین تعداد 42 آزمودنی داوطلب، 30 نفر به طور تصادفی با سن 74/1±36/22 سال، قد 66/7 ±26/181 سانتی متر و وزن 52 /14± 57/76 کیلوگرم انتخاب شدند. آزمودنیها در طی دو جلسه و با فاصله 4 روز در قالب سه گروه 10 نفری (دارونما، OR و مگابیسیک) در این تحقیق شرکت کردند. در هر دو جلسه، آزمون بی هوازی رست در مدت 40 دقیقه پس از صرف صبحانه به عمل آمد. به علاوه سطوح لاکتات خون در سه مرحله شامل قبل از آزمون، 2 و 6 دقیقه پس از پایان آزمون، اندازه گیری شد، در ضمن فقط در یکی از جلسات، هر گروه به ازای هر کیلوگرم وزن بدن مقدار 6 میلیلیتر از نوشیدنی مربوط به خود را بلافاصله پس از صرف صبحانه دریافت کردند. برای بررسی دادهها از آزمونهای تحلیل واریانس یکطرفه و t وابسته استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که در گروه OR، توان حداقل به مقدار01/11 درصد و توان میانگین به مقدار 85/9 درصد افزایش یافت (05/0>P). همچنین سطوح لاکتات خون در زمان 2 دقیقه پس از پایان آزمون رست، به مقدار 63/3 درصد کاهش یافت (05/0>P). نتیجه گیری میشود که مصرف حاد نوشیدنی OR میتواند به عنوان یک عامل ارگوژنیک مورد توجه قرار گیرد، اما به نظر میرسد که اثرات حاد آن، کوتاه مدت و گذرا باشد.
ارتباط تغییرات هورمون کورتیزول و متابولیت های پلاسما در دوندگان مرد جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی ارتباط تغییرات هورمون کورتیزول و متابولیت های پلاسما در دوندگان مرد جوان است. به این منظور 16 دونده مرد جوان داوطلب با میانگین سنی 2 ± 8/21 سال، قد 26/5 ± 175 سانتیمتر، وزن 21/2 ± 17/64 کیلوگرم در این تحقیق شرکت کردند. به منظور بررسی تغییرات کورتیزول و متابولیت های پلاسما، آزمودنی های تحقیق در آزمون هوازی بالک شرکت کردند. نمونه های خونی، قبل و بلافاصله و 3 ساعت پس از اتمام آزمون ورزشی جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از تحلیل واریانس یکطرفه با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی توکی و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0P< استفاده شد. نتایج پژوهش افزایش معنی داری را در غلظت های کورتیزول، اسید لاکتیک و کراتینین پلاسما نشان داد (001/0 = P). هم چنین بین کورتیزول و اسید لاکتیک سرم بلافاصله پس از فعالیت بدنی شدید ارتباط مثبت معنی داری مشاهده شد (001/0 = P و 62/0 = r). در حالی که چنین ارتباط معنی داری بین کورتیزول و اسید لاکتیک سرم پس از 3 ساعت از فعالیت ورزشی وجود نداشت (005 P>). به علاوه هیچ ارتباط معنی داری بین کورتیزول و کراتینین سرم، بلافاصله و 3 ساعت پس از فعالیت ورزشی مشاهده نشد (05/0P>). در مجموع، یافته های تحقیق حاضر نشان داد که افزایش کورتیزول و متابولیت های پلاسما شاید ناشی از شدت فعالیت بدنی و هم چنین وجود ارتباط مثبت معنی دار بین تغییرات هورمون کورتیزول و اسیدلاکتیک سرم متعاقب آزمون میدانی بالک، نشان دهنده کارایی مطلوب این آزمون در ایجاد تغییرات سوخت و ساز و اهمیت بررسی هورمون کورتیزول و متابولیت های پلاسما در دوندگان جوان است.
تاثیر یک دوره فعالیت استقامتی بر سطوح ابستاتین پلاسما و معده موش های صحرایی نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابستاتین پپتیدی مؤثر بر تعادل انرژی است که در سال 2005 شناسایی شد و تحقیقات زیادی روی آن انجام نشده است. هدف تحقیق حاضر بررسی سطوح ابستاتین پلاسما و معده در پاسخ به یک دوره تمرین استقامتی در موش های صحرایی نژاد ویستار است. 14 موش (12-14هفته ای، 235–250 گرمی) به طور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه تجربی با سرعت 25 متر در دقیقه، به مدت 60 دقیقه، 5 روز در هفته و برای 6 هفته روی نوارگردان دویدند. سپس معده، کبد، و پلاسمای آن ها جدا شد و سطوح ابستاتین، ATP، و گلیکوژن به روش آنزیم لینک ایمنواسی اندازه گیری شد. از آزمون های t مستقل و t وابسته برای بررسی تفاوت میانگین های متغیرهای وابسته در گروه های تجربی و کنترل و در هر گروه استفاده شد. نتایج نشان داد سطوح ابستاتین معده به طور معناداری در گروه تجربی کمتر از گروه کنترل است. گلیکوژن کبد به طور معناداری در گروه تجربی بیشتر بود (05/0>P). سطوح ابستاتین پلاسما و ATP معده بین گروه ها تفاوتی نداشت. یافته ها نشان داد تمرین استقامتی باعث کاهش ابستاتین معده می شود که این امر با افزایش گلیکوژن کبد در موش های گروه تجربی همراه بود. ورزش ممکن است از طریق بهبود سطح انرژی در تعدیل ابستاتین معده نقش داشته باشد.
ارتباط بین غلظت تستوسترون و کورتیزول بزاقی با عوامل روانی بیش تمرینی در بازیکنان نخبه فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق عبارت است از تعیین ارتباط بین غلظت های تستوسترون و کورتیزول و نسبت آن ها با نتایج حاصل از پرسش نامه روانی علایم اولیه بیش تمرینی انجمن فرانسوی طب ورزشی درباره بازیکنان نخبه فوتبال.تعداد 30 نفر از بازیکنان لیگ برتر (با میانگین و انحراف استاندارد سن 79/3 ±1/24 سال، قد 29/7 ±180 سانتی متر، وزن 09/8 ±2/75کیلوگرم، شاخص توده بدنی 21/1 ± 97/22 کیلوگرم بر مجذور قد به متر، و توان هوازی 79/2 ± 26/53 میلی لیتر در هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه) به صورت داوطلبانه و هدف دار نمونه آماری انتخاب شدند. در روز استراحت پس از تمرین (24 ساعت بدون تمرین)، ابتدا پرسش نامه روانی علایم اولیه بیش تمرینی شامل 54 سؤال به صورت «بلی/ خیر» به بازیکنان داده شد. سپس، در همان روز نمونه بزاق بازیکنان در سه مرحله (ساعت 8 و 11 صبح و 5 بعدازظهر) گرفته شد. این سه مرحله نمونه گیری به ما کمک کرد تا میانگین غلظت این دو هورمون را در طول روز ثبت کنیم. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن نشان داد بین نتایج حاصل از پرسش نامه شاخص روانی پدیده بیش تمرینی و غلظت کورتیزول در ساعت 8 و 11 صبح، همچنین میانگین آن ها به ترتیب رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد (71/0=r؛ 62/0=r؛ 61/0=r؛ 01/0≥p). بین نتایج حاصل از پرسش نامه و غلظت تستوسترون در ساعت 8 صبح نیز رابطه معنادار و مثبت مشاهده شد (42/0=r؛ 05/0≥p). همچنین، بین نتایج حاصل از پرسش نامه و نسبت تستوسترون به کورتیزول در ساعت 8 صبح رابطه معنادار و معکوس مشاهده شد(42/0- =r؛ 05/0≥p). نتایج تحقیق نشان داد پرسش نامه روانی علایم اولیه بیش تمرینی ابزار مناسبی برای شناسایی و پیشگیری از پدیده بیش تمرینی است.
مطالعه ارتباط بین تغییرات اینترلوکین IL-6) 6) و کراتین کیناز (CK) سرم دختران فعال پس از دو نوع فعالیت زیربیشینه درون گرا و برون گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر عبارت است از مطالعه ارتباط بین تغییرات اینترلوکین6 (IL-6) و کراتین کیناز (CK) سرم دختران فعال پس از دو نوع فعالیت زیربیشینه درون گرا و برون گرا. 30 دختر سالم فعال (76/1±07/23 سال، قد 83/4±50/163 سانتی متر، وزن 02/6±93/58 کیلوگرم، و max2VO برابر با 03/3±65/34 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه برون گرا (15 نفر) و درون گرا (15 نفر) تقسیم شدند و در فعالیت یک وهله ای دویدن روی نوارگردان با شدت70 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه و به مدت 30 دقیقه شرکت کردند، به طوری که شیب نوارگردان در گروه برون گرا 5- درصد و در گروه درون گرا صفر بود. نمونه های خونی جهت اندازه گیریIL-6 و CK سرم پیش، بلافاصله، و دو ساعت پس از فعالیت از آزمودنی ها گرفته شد. برای اندازه گیریIL-6 از روش الایزا و برای اندازه گیری CKاز روش IFCC/DGKC استفاده شد. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی LSD برای مقایسه درون گروهی و آزمون t مستقل برای مقایسه بین گروهی و آزمون همبستگی پیرسون برای تعیین میزان همبستگی استفاده شد.
یافته ها نشان داد در گروه برون گرا میزان IL-6 سرم خون بلافاصله پس از فعالیت افزایش معناداری داشت، که این افزایش پس از دو ساعت قطع فعالیت نیز همچنان ادامه پیدا کرد (05/0p<). در هر دو گروه میزان CK پس از فعالیت افزایش معناداری یافت، که پس از دو ساعت قطع تمرین CK به طور معناداری در هر دو گروه بالاتر از پیش از تمرین بود (05/0p<). رابطه معناداری بین میزان IL-6 و CKدر دو گروه مشاهده نشد (05/0 < p). نتیجه اینکه در فعالیت های زیربیشینه برون گرا مقدار IL-6 افزایش می یابد و به نظر می رسد با وجود افزایش CK افزایش IL-6 مرتبط با آسیب عضلانی نیست.
اثر تمرین استقامتی پیوسته بر IFN-γ ،IL-4و نسبت +CD4+/CD8 در موش های مبتلا به تومور سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش عبارت است از بررسی اثر تمرین استقامتی پیوسته بر میزان 4IL-، IFN-، و نسبت +8CD/+4CD در موش های مبتلا به تومور سرطان سینه. بدین منظور 80 سر موش بالب سی ماده (4 تا 5 هفته با میانگین وزنی54/167/17 گرم) خریداری و به شکل تصادفی در چهار گروه 20تایی ورزش- تومور- ورزش، ورزش- تومور- استراحت، استراحت- تومور- ورزش، استراحت- تومور- استراحت تقسیم شدند. تمرین استقامتی قبل از ایجاد تومور به شکل پیوسته و با شدت سبک تا متوسط به مدت هشت هفته روی دستگاه نوارگردان موش اجرا شد. این تمرینات در دو هفته اول با شدت 50 درصد max2VO و به مدت 20 دقیقه شروع شد و در نهایت در هفته هشتم به 75 درصد max2VO و مدت زمان 60 دقیقه در هر جلسه تمرینی رسید. تمرین استقامتی بعد از ایجاد تومور نیز به شکل پیوسته و با شدت سبک (50 درصد max2VO) به مدت20 دقیقه تا چهار هفته روی دستگاه نوارگردان موش اجرا شد. بعد از اتمام تمرینات و جداسازی طحال موش، تست اِلایزا برای سنجش میزان 4IL- و IFN- سرم و تست فلوسایتومتری برای سنجش نسبت +8CD/+4CD انجام شد. نتایج آماری نشان داد میزان تولید 4IL- به شکل معناداری در گونه های توموری به دنبال انجام ورزش استقامتی پیوسته کاهش یافت (05/0P<). با این حال میزان تغییرات IFN- و نسبت +8CD/+4CD به دنبال انجام ورزش استقامتی به لحاظ آماری معنادار نبود (05/0P>). طبق یافته های پژوهش حاضر در گونه های توموری، اجرای ورزش استقامتی پیوسته در کاهش عوامل التهابی توده سرطانی مؤثر است ولی به تنهایی قادر نیست اعمال افکتوری لنفوسیت های T را بهبود بخشد.
تاثیر یک جلسه دو وامانده ساز با شدت های متفاوت بر مقادیر آدیپونکتین زنان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر یک جلسه دو درمانده ساز با شدت کم (55 تا 65 درصد)، شدت متوسط (65 تا 75 درصد) و شدت زیاد (75 تا 85 درصد) حداکثر اکسیژن مصرفی بر مقادیر آدیپونکتین زنان فعال بود. برای این منظور 30 زن سالم با میانگین سن 07/1 ± 6/21 سال، وزن 35/3 ± 7/59 کیلوگرم و حداکثر اکسیژن مصرفی 58/0 ± 1/39 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه که هیچ گونه سابقه بیماری قلبی – عروقی و دیابت نداشتند، انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه فعالیت با شدت کم (LAG)، فعالیت با شدت متوسط (MAG) و فعالیت با شدت زیاد (HAG) تقسیم شدند.پروتکل آزمون گیری شامل دو پیشرونده تا حد واماندگی روی نوارگردان بدون شیب بود که با توجه به روش کارونن در گروه های LAG، MAG و HAG به ترتیب با شدت 55 تا 65 درصد، 65 تا 75 درصد و 75 تا 85 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی اجرا شد. خونگیری در دو مرحله قبل و 30 دقیقه پس از اتمام فعالیت و با شرایط کاملاً مشابه و به دنبال 12 تا 14 ساعت ناشتایی انجام شد. در هر مرحله 7 میلی لیتر خون در وضعیت نشسته از ورید پیش بازویی گرفته شد و پس از انتقال به آزمایشگاه و تهیه سرم از آن برای آنالیز متغیرهای تحقیق استفاده شد. برای تعیین مقادیر آدیپونکتین سرمی، گلوکز و انسولین ناشتایی از تست الایزا و برای اندازه گیری TG و LDL-C از روش آنزیماتیک استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های t وابسته و آنالیز واریانس در سطح 05/0 ≤ P تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد مقادیر آدیپونکتین در هر سه گروه LAG، MAG و HAG افزایش یافت ولی افزایش فقط در گروه LAG معنادار بود. از سوی دیگر، تغییرات مقادیر آدپپونکتین بین سه گروه معنادار نبود. به علاوه، مقادیر پیش و پس آزمون مقادیر گلوکز در هر سه گروه و تغییرات انسولین فقط در گروه های MAG و HAG به لحاظ آماری معنادار بود. هم چنین فقط تغییرات انسولین بین دو گروه MAG و HAG معنادار نبود. براساس یافته های تحقیق، با افزایش شدت ورزش و در نتیجه کاهش مدت ورزش، تغییرات کم تری در مقادیر آدیپونکتین سرم زنان جوان فعال ایجاد می شود.
تاثیر تمرینات استقامتی بر برخی شاخص های دستگاه هموستازی و چربی های خونی موش های صحرایی ماده مسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر 12 هفته تمرین استقامتی بر برخی شاخص های دستگاه هموستازی و چربی های خونی موش های صحرایی ماده ویستار با وزن 93/4 62/325 گرم و سن 21 ماه بود که دست کم سه ماه از پایان دوران باروری آنها سپری شده بود. به همین منظور 40 موش صحرایی انتخاب و به طور تصادفی به دوگروه تمرینی وکنترل و زیر گروه های میان آزمون و پس آزمون تقسیم شدند. پس از آشنایی دو هفته ای حیوانات با محیط جدید آزمایشگاه و نحوه دویدن روی نوارگردان گروه تمرینی به مدت 12 هفته (هفته ای 5 جلسه و هر جلسه با سرعت و مدت پیشرونده) تمرین دویدن را روی نوارگردان اجرا کردند. خون گیری در سطح پایه با شرایط کاملاً مشابه و پس از 12 تا 14 ساعت ناشتایی شبانه در سه مرحله پیش آزمون انتهای هفته های ششم و دوازدهم انجام شد. برای آنالیز آزمایشگاهی مقادیر فیبرینوژن و زمان نسبی ترومبوپلاستین فعال شده(APTT) از روش انعقادی و برای بررسی چربی های خونی نیز از روش آنزیماتیک استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون «تی» مستقل و آنالیز واریانس دو طرفه در اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی (LSD) در سطح 05/0 P تحلیل شد. نتایج نشان داد تمرین استقامتی به ترتیب کاهش و افزایش معنادار مقادیر فیبرینوژن و (APTT) در مراحل مختلف تحقیق و همچنین در مقایسه با گروه کنترل موجب شده است. از سوی دیگر کاهش (TC) در مراحل مختلف تحقیق معنادار نیست. به علاوه کاهش مقادیر (VLDL-C) فقط در مرحله پس آزمون نسبت به مرحله پایه معنادار است. با وجود این تفاوت بین گروهی مقادیر همه تمام چربی های خونی مورد نظر در پژوهش و نسبت های آنها (VLDL-C LDL-C HDL-C TC TG TC/ HDL-C و LDL-C/HDL-C) به دنبال 6 و12 هفته تمرین معنادار است. براساس این یافته ها می توان گفت اجرای تمرین استقامتی با شدت متوسط و سازگاری های حاصل از آن آثار مثبتی بر دستگاه هموستازی و پیشگیری از فرایند ترومبوز دارد.
ارتباط شاخص های التهابی بیماری قلبی- عروقی با حداکثر اکسیژن مصرفی در زنان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت شاخص های التهابی بیماری قلبی- عروقی یکی از موضوعات مورد توجه پژوهشگران است. با توجه به اهمیت فعالیت های ورزشی در پیشگیری از بیماری های قلبی- عروقی، در این پژوهش سعی شده است تا ارتباط شاخص های التهابی بیماری قلبی- عروقی با حداکثر اکسیژن مصرفی در زنان سالم مورد بررسی قرار گیرد. به همین منظور 40 زن سالم غیر یائسه (4.2 ±0 .45 سال) که سابقه بیماری قلبی- عروقی نداشته و تحت درمان دارویی نبودند، به طور تصادفی انتخاب شدند. برای اندازه گیری حداکثر اکسیژن مصرفی از آزمون بروس روی نوار گردان استفاده شد. مقدار 10 میلی لیترخون سیاهرگی در وضعیت ناشتا گرفته شد و متغیرهای اینترلوکین -6 ، پروتئین واکنش دهنده c ، فیبرینوژن، گلبول سفید خون، کلسترول تام و کلسترول لیپوپروتئین پر چگالی پلاسمایی مورد سنجش قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده با آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون نشان داد، ارتباط معکوس معناداری بین مقادیر اینترلوکین -6 و Vo2max (48/0- =r، 05/0>p)، پروتئین واکنش دهندهc و Vo2max (40/0- =r، 05/0>p)، فیبرینوژن و Vo2max (52/0- =r، 001/0>p) و گلبول سفید خون و Vo2max (32/0- =r، 044/0>p) وجود دارد. بنابراین با توجه به پژوهش حاضر می توان گفت، آمادگی قلبی- عروقی به طور معکوسی با شاخص های التهابی در ارتباط می باشد و انجام فعالیت های بدنی تا حدودی سبب کاهش شاخص های التهابی و در نتیجه افزایش آمادگی قلبی- عروقی می-شوند.