فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱٬۷۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر دو نوع تمرین مقاومتی ایزوتونیک و ایزومتریک بر پدیده ی انتقال دو جانبه بود. تعداد 40 آزمودنی تمرین نکرده (حداقل به مدت 6 ماه) به طور تصادفی به دو گروه تمرینی ایزوتونیک و ایزومتریک و یک گروه شاهد تقسیم شدند که به طور یکطرفه اکستنسورهای زانو را تمرین دادند. طول دوره ی تمرینی 3 جلسه در هفته و 6 هفته بود. برنامه ی تمرینی گروه ایزوتونیک شامل 80% 1RM، 3 نوبت (2 دقیقه استراحت بین نوبت ها) و6 تا 8 تکرار بر روی اکستنسورهای زانو و برنامه ی تمرینی گروه ایزومتریک نیز شامل 30 انقباض ایزومتریک بیشینه (2 تا 4 ثانیه مدت انقباض) با 15 ثانیه استراحت بین هر انقباض بود. گروه کنترل نیز در محل تمرین حضور داشتند، اما هیچ گونه فعالیتی انجام ندادند. قدرت پویا (1RM)، قدرت ایستا (MVC) و الکترومیوگرافی ادغامی (IEMG) قبل و بعد از دوره ی تمرینی اندازه گیری شد. تمرین مقاومتی ایزوتونیک و ایزومتریک به طور معنی داری (05/0≥p) 1RM، MVC و IEMG را در هر دو عضو تمرین کرده و تمرین نکرده افزایش داد، اما در گروه کنترل تغییر معنی داری در هیچ یک از متغیرها مشاهده نشد. نتایج تغییرات IEMG بین گروه ها، تنها تفاوت معنی داری بین گروه ایزوتونیک و گروه کنترل نشان داد. بین دو گروه تمرینی تفاوت معنی داری بر پدیده ی انتقال دو جانبه مشاهده نشد. با وجود این، با در نظر گرفتن شدت تمرین و میزان انتقال دوجانبه در هر یک از گروه ها، به نظر می رسد در برنامه های توان بخشی، تمرین مقاومتی ایزوتونیک ممکن است موثرتر از تمرین ایزومتریک باشد.
اثر ترکیب عصاره آبی زعفران و تمرین هوازی بر برخی شاخص های استرس اکسیداتیو کبدی در رت های نر دیابتی شده با استرپتوزوتوسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر ترکیب عصاره آبی زعفران و تمرین هوازی بر غلظت آنزیم های آنتی اکسیدانی در کبد موش های صحرایی دیابتی شده با استرپتوتوزوسین بود. در این تحقیق که از نوع تجربی بود، 70 موش صحرایی ویستار نر به صورت تصادفی در پنج گروه شامل کنترل سالم، کنترل دیابتی، دیابتی با تمرین هوازی، دیابتی با مصرف عصاره آبی زعفران، دیابتی با ترکیب تمرین هوازی و مصرف عصاره آبی قرار گرفتند. نمونه ها دو هفته (14جلسه) به تمرین و مصرف زعفران پرداختند و در پایان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی سوپراکسیددیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز کبدی آنها ارزیابی شد. مقایسه گروه ها از لحاظ آماری، با آزمون آنالیز یکطرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی شفه انجام گرفت. نتایج نشان داد، تمرین هوازی و مکمل سازی زعفران همزمان در سطح معنا داری(P <0/05) سبب کاهش (GPX)، و با همان سطح معنا داری(P <0/05) موجب افزایش(SOD) نسبت به گروه کنترل دیابتی شد. همچنین ترکیب تمرین هوازی و مصرف عصاره آبی زعفران به تغییر معنا داری در فعالیت آنزیم کاتالاز کبدی منجر نشد.
تأثیر مصرف عصارة آلیوم پارادوکسوم همراه با دویدن اختیاری بر سطوح آمیلوئید بتا (Aβ1-42) مغز در مدل تجربی دیابت قندی رت های نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پروتئین آمیلوئید بتا (Aβ) به عنوان نشانگر اصلی بیماری آلزایمر در مغز بیماران دیابتی افزایش می یابد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر ترکیبی 6 هفته تمرین دویدن اختیاری روی چرخ دوار و مصرف عصارة گیاه آلیوم پارادوکسوم بر سطوح آمیلوئید بتا قشر مغز رت های دیابتی تحریک شده با آلوکسان بود. به این منظور 42 سر رت نر نژاد ویستار به وزن 1 ± 185 گرم و سن 8 هفته به طور تصادفی در 6 گروه (هر گروه 7 سر) کنترل سالم (C) ، ورزشی (T) ، کنترل – دیابتی (CD) ، ورزشی – دیابتی (DT) ، آلیوم – دیابت (DAT) و ورزشی – آلیوم – دیابت (DAT) قرار گرفتند. رت ها با تزریق آلوکسان (mg/kg 120) محلول در بافر سالین به صورت درون صفاقی، دیابتی شدند. رت های گروه های ورزشی و ورزشی – دیابتی به مدت 6 هفته در قفس های مجهز به چرخ دوار و به صورت اختیاری به فعالیت پرداختند. به دنبال اجرای 6 هفته فعالیت اختیاری مقدار Aβ1-42 قشر مغز گروه های ورزشی و ورزشی – دیابتی کاهش یافت. سطوح Aβ1-42 در گروه T نسبت به گروه C و گروه DT نسبت به گروه CD به طور معناداری کاهش نشان داد (001 /0 P<). همچنین سطوح Aβ1-42 در گروه CD نسبت به گروه C به طور معناداری افزایش یافت (001 /0 P<). اجرای 6 هفته فعالیت اختیاری و مصرف عصارة گیاه آلیوم پارادوکسوم، مقدار قشر مغز گروه را نسبت به گروه کاهش داد (001 /0 P<). تمرین اختیاری و مصرف عصارة گیاه آلیوم پارادوکسوم، اثر مثبتی در کاهش سطوح Aβ1-42 آزمودنی های دیابتی نشان داد. بنابراین مصرف عصارة گیاه آلیوم پارادوکسوم در ترکیب با تمرین اختیاری به-عنوان یک شیوة درمانی غیردارویی در مقابله با عوارض دیابت توصیه می شود.
تأثیر تمرینات هوازی بر سلامت عمومی و مقادیر سروتونین جانبازان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در جوامع مختلف، از ورزش بهعنوان یکی از روشهای درمانی در بهبود سلامت روان معلولان و
جانبازان استفاده میشود که نتایج مفید و ثمربخشی به همراه داشته است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر
بررسی تأثیر تمرین هوازی بر سلامتی عمومی و مقادیر سروتونین جانبازان غیرفعال بود. براساس طرحی
40 به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری /3±1/ نیمهتجربی، 40 نفر جانباز 25 درصد با میانگین سنی 4
تجربی و شاهد تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تجربی در یک دوره تمرین هوازی منظم به مدت 12 هفته،
3 جلسه در هفته و با شدت 50 تا 65 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه شرکت کردند. گروه شاهد طی این دوره
فعالیت بدنی منظمی نداشت. میزان سلامتی عمومی آزمودنیها و خردهمقیاسهای مربوط به آن به وسیله
و درصدچربی BMI ،VO2max ، محاسبه گردید. مقادیر سروتونین (GHQ) پرسشنامه سلامت عمومی
قبل و بعد از تمرین برای هر دو گروه اندازهگیری شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای تی همبسته و
نسخه 18 انجام شد . نتایج حاصل از SPSS تی مستقل در سطح خطای آلفای 5 درصد و توسط نرمافزار
تحلیل دادهها اختلاف معنیداری را در سلامتی عمومی بین دو گروه تجربی و شاهد نشان داد. این اختلاف
در خردهمقیاسهای روانتنی، اضطراب و بیخوابی، کارکرد اجتماعی و افسردگی بین دو گروه دیده شد.
نیز BMI و سروتونین نیز در مقایسه با گروه شاهد افزایش معنیدار نشان داده، درصد چربی و VO2max
در نتیجه، تمرینات هوازی برای جانبازان غیرفعال می تواند در .(P < 0/ کاهش معنیداری نشان داد ( 05
افزایش سلامتی عمومی مؤثر باشد و در ردیف برنامههای ارتقای سلامت قرار گیرد
تأثیر دو برنامة تمرین آماده سازی با ست های کوتاه و بلند بر عوامل آمادگی جسمانی و عملکردی بازیکنان نخبة راگبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر دو برنامة تمرین آمادهسازی با ستهای بلند و کوتاه با شدت و حجم برابر بر عوامل آمادگی جسمانی و عملکردی بازیکنان نخبة راگبی بود. 27 بازیکن راگبی باشگاه صنعت گاز خراسان رضوی (سن 172/3 ± 29/24 سال و قد 652/5 ± 22/182 سانتیمتر) بهصورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و بهطور تصادفی ساده به سه گروه مساوی تقسیم شدند: 1) گروه تمرین با ست بلند؛ 2) گروه تمرین با ست کوتاه؛ 3) گروه کنترل. برنامة تمرین شامل 8 هفته (سه با ردر هفته) تمرینات منتخب آمادهسازی میدانی شامل تمرینات سرعتی، استقامتی و پلایومتریک بهصورت ستهای بلند و کوتاه بود که به مدت 45 دقیقه در هر جلسه انجام میگرفت. در طول این دوره، آزمودنیهای گروه کنترل به مدت 70 – 60 دقیقه در تمرینات تکنیکی و تاکتیکی معمول تیمی شرکت کردند. دادهها با استفاده از آزمونهای کلوموگروف اسمیرنوف، آنالیز واریانس یکطرفه و t همبسته تحلیل شدند. نتایج، افزایشهای معناداری را در VO2max و توان بی هوازی گروههای تجربی در مقایسه با گروه کنترل نشان داد (05/0 P<). با این حال، در شاخصهای چابکی، توان عضلانی و مهارتهای راگبی (دقت شوت، مسافت شوت، دقت پاس و مسافت پاس) تفاوت معناداری بین گروهها مشاهده نشد (05/0P>). در مجموع میتوان گفت بازیکنان راگبی برای بهبود توان هوازی و بی هوازی خود میتوانند از تمرینات اینتروال با ستهای کوتاه و بلند استفاده کنند. همچنین برای بهبود مسافت شوت و مسافت پاس بهتر است از تمرینات اینتروال با ست بلند استفاده کنند. برای تعیین تأثیر این نوع تمرینات بر دیگر
ساخت دستگاه مقاومتی ویژه مهارت های پرتابی و ضربات مشت (زوکی) کاراته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصل ویژگی یکی از اصول تمرینات آماده سازی است؛ بویژه اینکه هنگام استفاده از برنامههای تمرینی مقاومتی با دستگاههای معمولی در فصل مسابقات، احتمال بههم خوردن ریتم حرکات و مهارتها وجود دارد و ممکن است در بهبود سرعت و توان عضلات مورد نظر تأثیری نداشته باشد. برای مثال، تمرین با دستگاههای مقاومتی معمولی نظیر دستگاههای وزنه بدلیل زمانبندی نادرست انقباضات عضلانی میتواند به اجرای تکنیک ناکارآمد منجر شود. لذا بررسی نوع انقباض عضلانی، ریتم، سرعت و دامنه حرکتی در برنامههای تمرینی بویژه در فصل مسابقات، میتواند در دستیابی به عملکرد بهتر و کاهش مدت زمان آماده سازی مؤثر واقع شود. دستگاه حاضر یک ماشین با سیستم ترمز ساده و حرکت سینوسی اهرم است که میتواند نیروهای متغیری را تولید کند و حرکت خطی دست را به حرکت زاویه ای در سیستم ترمزی تبدیل کند. مزایای دستگاه جدید عبارت است از: 1- حفظ الگوی حرکتی مرتبط با مهارتهای پرتابی، 2- بکارگیری عضلات مرتبط با انقباضات مناسب در مهارتهای پرتابی، 3- رها کردن وزنه بعد از اجرای مهارت همچون پرتاب وزنه یا سایر مهارتهای پرتابی، 4- افزایش و تغییر سینوسی بار عضلانی در مرحله تولید نیرو. برای اعتبار یابی دستگاه 15 نفر در دو گروه آزمایشی ( n=8 ) و کنترل ( n=7 ) که همگی مبتدی بودند به مدت شش هفته با سه جلسه در هفته به تمرین یکسان کاراته شامل گرم کردن 20 دقیقه، یادگیری تکنیک 20 دقیقه و 15 دقیقه بدنسازی (گروه آزمایش 5 ست 10 تکراری با دستگاه و گروه کنترل حرکت شنای روی زمین) و پنج دقیقه سرد کردن پرداختند. قبل و بعد از پایان شش هفته، میزان پرتاب وزنه به عنوان شاخصی برای اندازه گیری توان اندام فوقانی برای هر یک از آزمودنی ها ثبت شد. با استفاده از آزمون t وابسته افزایش معنی دار توان نسبت به قبل از تمرین در هر دو گروه آزمایشی (001/0 p= ) و کنترل (001/0 p= ) مشاهده شد. همچنین آزمون t مستقل افزایش معنی دار توان را در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل نشان داد (034/0 p= ). لذا استفاده از این دستگاه می تواند برای ورزشکاران رشته های پرتابی در جهت بهبود رکوردهای آنها و کاهش مدت زمان دوره آماده سازی مفید باشد. از آنجا که این دستگاه اولین بار طراحی و ساخته شده است لذا اجرای تحقیقات بیشتر را در این زمینه امکان پذیر میسازد.
بررسی میزان شیوع مصرف و دلایل استفاده از مکمل ها در قایقرانان مرد تیم ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان شیوع مصرف و دلایل استفاده از مکمل ها در قایقرانان مرد تیم ملی ایران بود. مواد و روش ها: جامعه آماری ما کلیه ورزشکاران تیم ملی مرد در رشته های تخصصی قایقرانی (آبهای آرام، دراگون بوت، بادبانی و روئینگ) تشکیل می دادند که پرسشنامه بین همه قایقرانان توزیع شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه خود گزارش دهی، بدون نام و محقق ساخته ای بود که جهت اندازه گیری میزان مصرف مکمل ها و آگاهی از دوپینگ و عوارض جانبی آن طراحی شده بود. اعتبار پرسشنامه توسط آزمون آلفا کرونباخ برابر با 81/0 بدست آمد.تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss نسخه 16 در سطح معنی داری (05/0P ≤) صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحقیق حاضرنشان داد که 9/61% قایقرانان تمایل به استفاده از داروها یا مکمل افزایش دهنده دارند. دلیل استفاده از مکمل ها در قایقرانان افزایش سرعت (26٪)، قدرت (27٪)، و استقامت (37٪) بود. 9/67 درصد قایقرانان میزان اطلاعات صحیح و علمی را در رابطه با مکمل ها و دوپینگ متوسط، 2/14 درصد کم، 7/10 درصد بدون آگاهی، و فقط 1/7 درصد اطلاعات زیادی، را برای خود تخمین زده بودند. همچنین 3/39 قایقرانان از طریق داروخانه، 25% مربی و بدنساز، 3/14% دوستان و 6/3% از طریق باشگاه مکمل ها را تهیه می کردند. نتیجه گیری: اگرچه استفاده از مکمل ها برای بهبود عملکرد ورزشی می تواند موثر باشد، اما به دلیل خطرات مصرف آنها، ورزشکاران بایستی دقت بیشتری در مورد میزان مصرف مکمل ها داشته باشند.
تأثیر مصرف مکمل تورین به همراه فعالیت تناوبی شدید بر غلظت سرمی IL-6 و TNF-α در بازیکنان ورزیدة فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر دو هفته مصرف مکمل تورین و اجرای سه جلسه فعالیت تناوبی شدید 90 دقیقه ای بر پاسخ برخی سایتوکاین های سرمی در بازیکنان تمرین کرده فوتبال بود. به این منظور 24 بازیکن فوتبال از ردة امید انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تورین (8TG=)، پلاسیبو (8PG=) و کنترل (8CG=) تقسیم شدند. گروه TG روزانه 15 میلی گرم مکمل تورین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن خود و گروه PG به همین مقدار آسپارتام دریافت کردند و هر دو گروه به اجرای سه بار پروتکل 90 دقیقه ای ویژة فوتبال پرداختند، درحالی که گروه CG هیچ مکملی را دریافت نکرده و فقط برنامه عادی خود را پیگیری کردند. نمونه های خونی از آزمودنی ها در شش مرحله (48 ساعت قبل از شروع دوره، قبل و بلافاصله بعد از اجرای پروتکل ورزشی اول و سوم و 48 ساعت بعد از پایان دوره) به مقدار 5 سی سی از ورید قدامی ساعد در وضعیت نشسته جمع آوری شد. سپس نمونه ها جهت تعین تغییرات سایتوکاین ها (IL-6, TNF-α) در آزمایشگاه مرکز غدد به وسیلة کیت های مخصوص آزمایش شدند. برای مقایسة میانگین ها در هر گروه از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی توکی با نرم افزار SPSS.17 استفاده شد. نتایج نشان داد که مقادیر IL-6 و TNF-α سرم بازیکنان فوتبال در مراحل شش گانه اندازه گیری و در گروه های مختلف به ترتیب 029/0=P و 013/0=P تفاوت معنی دار یافته و این تفاوت در بین گروه کنترل و گروه پلاسیبو به ترتیب با 043/0=P و 008/0=P مشاهده شده است. به طورکلی به نظر می رسد که اجرای سه بار پروتکل 90 دقیقه ای ویژة فوتبال در هفته، فشاری را بر سیستم التهابی بازیکنان فوتبال وارد می کند که چنین فشاری در طول فصل مسابقات ممکن است بارها تکرار شود. از طرفی نتایج نشان داد که مصرف مکمل تورین قبل و در حین این دورة پرفشار تأثیر ضدالتهابی داشته و از ایجاد تغییرات محسوس سایتوکاین های مذکور جلوگیری کرده است. از این رو می توان مصرف کوتاه مدت مکمل تورین را در هفته های پر فشار مسابقه و تمرین به بازیکنان ورزیده فوتبال توصیه کرد.
تأثیر یک برنامة 10 هفته ای تمرینات اصلاحی منتخب بر ناهنجاری کایفوز وضعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عارضة کایفوز، یکی از رایج ترین ناهنجاری های وضعیتی و از علل مهم تأثیرگذار بر پاتولوژی یک چهارم فوقانی بدن است که متخصصان اغلب با تجویز تمرینات اصلاحی رایج (براساس تئوری های کندال)، مبتلایان را مدیریت می کنند. با وجود این، شواهد علمی معتبر در زمینة میزان اثربخشی مطلوب این تمرینات، اندک است. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر یک برنامة 10 هفته ای تمرینات اصلاحی منتخب (رایج) بر ناهنجاری کایفوز وضعیتی بود. به این منظور، 20 فرد (10مرد و 10زن) دارای ناهنجاری کایفوز وضعیتی بزرگ تر از 42 درجه با میانگین سنی 55/1±93/20 سال، وزن 32/12±37/62 کیلوگرم و قد 72/10±62/170 سانتی متر به صورت هدفمند انتخاب شدند تا در برنامة تمرینات اصلاحی شرکت کنند. از خط کش منعطف برای اندازه گیری میزان زاویة کایفوز آزمودنی ها استفاده شد و میانگین آن در پیش آزمون و پس آزمون به ترتیب برابر با 67/2±27/46 و 06/2±14/42 به دست آمد. یافته های تحقیق با استفاده از روش های آمار توصیفی و مقایسه ای (آزمون آماری تی زوجی) تجزیه و تحلیل شد و نتایج نشان داد که با وجود کاهش معنادار میزان زاویة کایفوز آزمودنی ها پس از شرکت در برنامه تمرینات اصلاحی، این تمرینات از اثربخشی مورد انتظار برخوردار نیستند که به نظر می رسد این مسئله ناشی از تاکید بر تمرینات اصلاحی موضعی و عدم توجه به دیگر ناهنجاری های مرتبط با عارضة کایفوز است.
تأثیر استروئید آنابولیک استانوزول همراه با هشت هفته تمرین مقاومتی بر تغییرات ساختاری بافت کبد در موش صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر استروئید آنابولیک استانوزول همراه با هشت هفته تمرین مقاومتی بر تغییرات ساختاری بافت کبد در موش صحرایی نر است. به این منظور 28 سر موش صحرایی نر ویستار با سن 12 هفته و وزن 94/7 ± 53/228 بهطور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند: کنترل + دارونما (7 = n)، تمرین مقاومتی + دارونما (7 = n)، تمرین مقاومتی + استانوزولول mg/kg 2 (7 = n)، تمرین مقاومتی + mg/kg 5 (7 = n). تمرین مقاومتی سه جلسه در هفته با سه ست پنج تکراری صعود از نردبان (وزنهها در هفتة اول 50 درصد وزن موشها بود که با افزایش 10 درصدی در هر هفته به 120 درصد در هفتة پایانی رسید) به مدت هشت هفته بود. در پایان دوره، از کبد نمونهها لام تهیه شد و با استفاده از میکروسکوپ نوری مطالعه انجام گرفت. یافتهها نشان داد گروههای استانوزولول افزایش وزن معناداری را نسبت به دیگر گروهها نداشتند (05/0 P<). رنگآمیزی بخشهایی از کبد موشها نشان داد گروه کنترل و تمرین بدون دارو سالم بودند، اما در گروههای دریافت دارو، آسیبهای کبدی از جمله پرخونی عروقی، واکوئلهای چربی، التهاب و دژنراسیون مشاهده شد. آسیبها در گروه چهارم شدیدتر بود و با دوز دارو رابطة مستقیم داشت. تغییرات هیستوپاتولوژیکی نشاندهندة نکروز و مرگ سلولی در بافت کبد بود. براساس یافتهها، تمرین مقاومتی قادر به جلوگیری از آسیبهای کبدی ناشی از استانوزولول نیست و با وجود مصرف تزریقی و دوز کم نیز این آسیبها مشاهده میشود. بنابراین ورزشکاران نباید از استروئید های آنابلویک (از جمله استانوزول) برای افزایش عملکرد، حجم و قدرت عضلانی استفاده نمایند.
تاثیر انواع تمرین ثابت و متغیر بر یادداری و انتقال دقت پرتاب از بالای شانه در کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تاثیر انواع تمرین ثابت و متغیر بر یادداری و انتقال دقت پرتاب از بالای شانه در کودکان پیش دبستانی است. به این منظور 36 کودک دختر و پسر راست دست به طور داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند و بر اساس نمرات پیش آزمون در سه گروه تمرین ثابت، متغیر قالبی و متغیر تصادفی منتسب شدند. گروه تمرین ثابت با هدفی به ابعاد 60 در60 و گروه های دیگر با اهدافی به ابعاد 30 در30، 60 در60 و 90 در90 سانتی متر پرتاب از بالای شانه را تمرین نمودند. مرحله اکتساب شامل 6 دسته کوشش 6 تایی در طی 2 روز بود. آزمون یادداری پس از24 ساعت اجرا شد و آزمون انتقال 10 دقیقه پس از آزمون یادداری با تغییر در اندازه هدف انجام شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریانس عاملی و تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0 > α استفاده شد. در آزمون یادداری تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایش مشاهده نشد ولی در آزمون انتقال عملکرد گروه تمرین متغیر تصادفی به طور معنی داری برتر از سایر گروه ها بود.(033/0 > (p . نتایج نشان می دهد استفاده از تمرینات متغیر به ویژه تمرین متغیر تصادفی در کودکان می تواند به طور موثری در انتقال دقت پرتاب از بالای شانه تاثیر داشته باشد.
تأثیر ساعات روز بر پاسخ شاخص های ایمنی مخاطی شناگران مرد جوان نخبه به یک نوبت فعالیت تناوبی شنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ورزشکاران در سطوح بالا ناگزیر ساعات مختلف روز (ترجیحاً صبح و عصر) به انجام تمرینات ورزشی می پردازند. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی تأثیر تغییرات روزانه بر پاسخ شاخص های ایمنی مخاطی شامل میزان جریان بزاق (SFR)، فعالیت آلفا-آمیلاز بزاقی (sAA)، غلظت ایمونوگلبولین A بزاقی (sIgA) و میزان ترشح sIgASR)sIgA) شناگران مرد نخبه به یک نوبت تمرین تناوبی شنا (شامل12×100متر کرال سینه با متوسط 92% ضربان قلب بیشینه) است. مواد و روش ها: بدین منظور، 9 شناگر مرد تیم ملی شنا (سن 1/3 ± 9/17سال) در طرحی counterbalanced در دو آزمون ورزشی 7:30 صبح (AMEX) و 17:00 عصر (PMEX) به فاصله حداقل 5 روز از یکدیگر شرکت کردند. نمونه بزاق کامل تحریک نشده قبل و بلافاصله بعد از فعالیت ورزشی و نیز 1، 3 و 24 ساعت بعد گرفته شد. یافته ها: متوسط ضربان قلب، کاهش وزن و حالات خلقی شناگران در هر دو آزمون ورزشی یکسان (05/0EX زیادتر بود (05/0>p). مقادیر پایه SFR ،sIgASR و فعالیت sAA برخلاف غلظت sIgA در PMEX از AMEX زیادتر بود (05/0>p). مقادیر sIgA با وجود عدم تغییر معنی دار SFR، درحد معنی داری بلافاصله بعد از فعالیت با مصرف مقادیر کافی آب افزایش یافت (001/0>p)، که در واقع نتیجه افزایش sIgASR ا(005/0>p)است؛ این تغییرات با افزایش فعالیت sAA همراه بودند. همچنین، پاسخ های sIgASR و sAA برخلاف SFR و غلظت sIgA تحت تأثیر تغییرات روزانه قرار گرفتند (001/0>p). نتیجه گیری: به نظر می رسد این تغییرات احتمالاً ناشی از تغییرات روزانه عملکرد آدرنرژیک است. با این حال، 1 تا 3 ساعت استراحت زمان کافی برای بازگشت تغییرات به شرایط پایه می باشد.
تدوین هنجار های ترکیب بدنی وآمادگی جسمانی وزنه برداران جوان و بزرگسال نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدوین هنجارهای ملی ترکیب بدنی و آمادگی جسمانی در رشته های مختلف ورزشی و مقایسه آن با هنجارهای جوامع دیگر می تواند علاوه بر شناخت نقاط ضعف و قوت، باعث ارائه راهکارهای عملی برای پیشرفت ورزش قهرمانی در کشور شود. هدف این پژوهش، تدوین هنجارهای ترکیب بدنی و آمادگی جسمانی در وزنه برداران جوان و بزرگسال نخبه بود. تعداد 21 نفر از وزنه برداران نخبه جوان (سن 18/1 ± 90/14 سال) و 29 نفر از وزنه برداران نخبه بزرگسال (سن = 43/2 ± 38/20 سال) که در اردوهای تیم ملی جوانان و بزرگسالان حضور داشتند، به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. داده هابا استفاده از آزمون های ترکیب بدنی و آمادگی جسمانی شامل درصد چربی بدن، توده بدون چربی، انعطاف پذیری عضلات تنه، انعطاف پذیری عضلات شانه، توان انفجاری بالا تنه و توان انفجاری پایین تنه جمع آوری شد. نتایج نشان داد میانگین توده بدون چربی، توان انفجاری بالا تنه و پایین تنه در آزمودنی های بزرگسال و انعطاف پذیری عضلات شانه در آزمودنی های جوان بیشتر بود(01/0 ≥p). بین توده بدون چربی بدن با انعطاف پذیری عضلات تنه (29/0 r=)، توان انفجاری پایین تنه (45/0 r=) و توان انفجاری بالا تنه (60/0 r=) و همچنین، بین انعطاف پذیری عضلات تنه با توان انفجاری پایین تنه (52/0 r=) همبستگی معناداری وجود داشت (05/0 p ≤). مطالعه حاضر علاوه بر ارائه هنجارهای ملی برای آزمون های ترکیب بدنی و آمادگی جسمانی در وزنه برداران نخبه نشان داد توان انفجاری وزنه برداران بزرگسال بیشتر از وزنه برداران جوان بود.می توان حداقل بخشی از این نتایج را به درصد چربی کمتر و توده بدون چربی بیشتر و همچنین انعطاف پذیری بیشتر عضلات تنه وزنه برداران بزرگسال نسبت داد.
تعیین نیم رخ سوماتوتایپ نونهالان پسر برخی اقوام ایرانی در ماده های دو ومیدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی ویژگی های پیکری و مقایسه آن با ورزشکاران نخبه، یکی از روش های پیش بینی امکان موفقیت افراد در ورزش به ویژه مواد مختلف دو و میدانی است. هدف از تحقیق حاضر، توصیف نیم رخ سوماتوتایپیک پسران 9 تا 13 ساله اقوام فارس، کرد و لر با رویکرد آمایش سرزمینی و با تأکید بر تعیین استعداد قومی در ماده های مختلف دوومیدانی بود. تحقیق حاضر توصیفی- مقایسه ای و از نوع میدانی است. بدین منظور از میان نونهالان پسر 9 تا 13 ساله که در برنامه های اوقات فراغت تابستانی سازمان ورزش بسیج ثبت نام کرده بودند 939 نفر (247 نفر کرد، 346 نفر لر و 346 نفر فارس) با توزیع متوازن از استان های کردستان، کرمانشاه، ایلام، لرستان، کهکیلویه و بویراحمد، همدان، مرکزی، قم و کرمان انتخاب شده و بر اساس دستورالعمل انجمن بین المللی پیشبرد پیکرسنجی، متغیرهای منتخب پیکرسنجی و تیپ بدنی به روش هیث و کارتر محاسبه شد. تحلیل داده ها بوسیله آزمون تحلیل واریانس یک راهه و خی دو انجام شد. نتیجه آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که در سه قومیت کرد، لر و فارس اختلاف معنی داری بین هر سه جزء اندومورف (001/0P < ، 37.6F = )، اکتومورف (001/0P < ، 40.9F = ) و مزومورف (022/0p = ، 3.8F = ) وجود دارد. بیشترین فراوانی تیپ بدنی در قوم کرد، مزومورفیک اکتومورف با 53 نفر (001/0P < ، 147.15X2= ) در قوم لر، مزومورفیک اکتومورف با 66 نفر (001/0P < ، 220.74X2= ) در قوم فارس، اندومورفیک مزومورف با 71 نفر (001/0P < ، 288.23X2= ) بود. طبق یافته های این پژوهش قوم کرد و لر به دلیل وجود درصد بیشتری از فراوانی تیپ بدنی مزومورفیک اکتومورف در دوهای مسافت بلند و متوسط مستعدتر هستند و قوم فارس به دلیل برخورداری از درصد بیشتر فراوانی تیپ بدنی اندومورفیک مزومورف در پرتاب ها به ویژه پرتاب وزنه احتمالاً استعداد بیشتری دارند.
بررسی پاسخ برخی از فاکتورهای مرتبط با بیش تمرینی طی دوره آماده سازی و رقابت در بازیکنان نخبه والیبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی پاسخ برخی از فاکتورهای مرتبط با بیش تمرینی طی دوره آماده سازی و رقابت در بازیکنان نخبه والیبال بود. آزمودنی های مورد مطالعه از گروه تجربی، 12 بازیکن مرد نخبه والیبال (سن5/6±8/25، قد 2/8±191، و وزن 2/8±2/88) حاضر در لیگ برتر و گروه کنترل، 12 مرد غیرفعال (سن 7/3±7/23 ، قد 7/7±2/180، و وزن 1/12±6/74 ) تشکیل شده بودند. گروه تجربی به مدت 8 هفته تمرینات آماده سازی شامل تمرینات استقامتی و قدرتی همراه با تمرینات مهارتی والیبال و یک دوره مسابقات لیگ برتر والیبال به همراه تمرینات حفظ آمادگی را انجام دادند، در حالی که گروه کنترل فعالیت بدنی منظم نداشتند. به منظور اندازه گیری تغییرات هورمون ها (ACTH، تستوسترون، کورتیزول، نسبت تستوستورن و کورتیزول) و اوج توان آزمودنی ها درسه مرحله، قبل از شروع تمرینات، پس از 8 هفته تمرینات آماده سازی و در پایان نیم فصل به آزمایشگاه دعوت شده و در حالت ناشتا 8 سی سی خون از ورید بازویی آنها گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که مقادیر ACTH، تستوسترون، کورتیزول، نسبت تستوستورن به کورتیزول در بازیکنان والیبال در سه نوبت اندازه گیری تغییرات معنی داری نداشتند (05/0P>) و میزان آنها تفاوت معنی دار با گروه کنترل نداشت. در گروه تجربی تنها مقادیر اوج توان در مرحله دوم آزمون نسبت به مراحل اول افزایش معنی داری را نشان داد (05/0P<) و در مرحله سوم نسبت به مرحله اول افزایش یافت ولی معنی دار نبود (05/0P>). بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گیری کرد که در طول مرحله آماده سازی و مسابقات رسمی در لیگ ایران عوامل نشان دهنده بیش تمرینی تغییری نکردند. احتمالا به دلیل پروتکل تمرینی مناسب ، برگشت به حالت اولیه و سازگاری با شرایط تمرینی و مسابقات این نتیجه حاصل شده است.
تأثیر گرم کردن با دو شدت مختلف بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات حین فعالیت فزاینده وامانده ساز در بازیکنان تمرین کرده فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یافتن راه کارهایی برای به کارگیری منابع انرژی در جهت بهبود عملکرد ورزشکاران یکی از مهم ترین اهداف مربیان ورزشی است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر شدت گرم کردن در فوتبالیست های تمرین کرده بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات است. آزمودنی های پژوهش را 10 مرد سالم فوتبالیست در سطح باشگاهی (میانگین±انحراف معیار سن 2±21 سال، قد 04/0±178 سانتی متر، وزن 18/8±80/68 کیلوگرم) تشکیل می دادند. آزمودنی ها در دو جلسه و به فاصله 72 ساعت، دو برنامه گرم کردن با شدت 50 و 70 درصد ضربان قلب بیشینه را اجرا کردند و پس از آن در فعالیتی فزاینده تا رسیدن به واماندگی شرکت کردند. ضربان قلب، اکسیژن مصرفی و دی اکسید کربن تولیدی در طول فعالیت فزاینده هر مرحله از آزمون، اندازه گیری و نسبت تبادل تنفسی محاسبه شد. برای مقایسه میزان اکسیداسیون چربی و سایر متغیرهای مکرر در دو نوع فعالیت از آزمون تحلیل واریانس مکرر (9×2) استفاده شد. همچنین در مقایسه میانگین سایر متغیرهای دو جلسه از آزمونt همبسته استفاده شد. مقادیر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات و همچنین هزینه انرژی محاسبه شد. نتایج این تحقیق در کل نشان داد شدت گرم کردن بر میزان اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات، ضربان قلب و نسبت تبادل تنفسی بازیکنان تمرین کرده فوتبال طی فعالیت فزاینده تأثیر معنی داری ندارد (05/0p>)، اما انرژی مصرفی کل در فعالیت فزاینده با شدت زیاد به طور معنی داری بیشتر بود (05/0p<). بر اساس نتایج تحقیق حاضر توصیه می شود فوتبالیست ها و نیز ورزشکاران رشته هایی که سیستم انرژی مشابه فوتبال دارند برای استفاده بهینه از منابع انرژی و جلوگیری از هدر رفتن منابع انرژی، پیش از رقابت گرم کردن با شدت کمتر را انجام دهند.
رابطه شاخص های آنتروپومتریکی با میزان سرعت اجرای تکنیک گیاکوزوکی کاراته کاران زن جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی کاراتهکاری با پتانسیل و توانایی بالا راه را برای رسیدن به قله افتخار هموار میکند. یکی از
پارامترهای مؤثر در موفقیت کومیت هکاران سرعت اجرای تکنیکها در مسابقات کاراته است. هدف این مطالعه
بررسی رابطه شاخصهای آنتروپومتریکی با میزان سرعت اجرای تکنیک گیاکوزوکی کاراتهکاران زن جوان
بود. بدینمنظور، 31 نفر کومیتهکار زن نخبه از تیم کاراته فولاد مبارکه سپاهان اصفهان انتخاب شدند. تیپ
بدنی و برخی از شاخصهای آنتروپومتریکی کومیتهکاران اندازهگیری شد و همچنین سرعت میانگین تکنیک
گیاکوزوکی با نرمافزار کوئینتیک 1 ارزیابی شد. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که سرعت اجرای تکنیک
7 متر بود. نتایج نشان میدهد که سرعت اجرای ضربه گیاکوزوکی /05 ±0/ گیاکوزوکی در کاراتهکاران نخبه 7
با مؤلفه مزومورف همبستگی مثبت و معناداری دارد و مقادیر قد، قد نشسته و طول استخوان بازو با سرعت
تکنیک گیاکوزوکی رابطه معکوس و معناداری دارد. مجموع اطلاعات حاصل از این پژوهش، اهمیت و نقش
تیپ بدنی و برخی از ویژگی های آنتروپومتریکی را بر سرعت تکنیک گیاکوزوکی برجستهتر کرده است
اثر هشت هفته تمرین همزمان استقامتی تناوبی و مقاومتی و استقامتی تداومی و مقاومتی بر قدرت، ترکیب بدنی و پروفایل های لیپید در پسران غیرورزشکار 14 تا 17 سال دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر دو نوع تمرین همزمان بر درصد تودة چربی بدن، شاخص تودة بدنی، بیشینة اکسیژن مصرفی بدن، قدرت عضلانی بالاتنه و پایین تنه، کلسترول تام، تری گلیسرید، لیپوپروتئین های کلسترولی کم چگال و پرچگال در نوجوانان دچار اضافه وزن بود. با توجه به هدف پژوهش، 40 نوجوان پسر غیرورزشکار دچار اضافه وزن با میانگین سنی 58 /0±33 /15 سال انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. گروه آزمایشی اول 14 نفر بودند و به صورت همزمان تمرین استقامتی تداومی و مقاومتی را اجرا کردند. گروه آزمایش دوم نیز 14 نفر بودند و تمرین استقامتی تداومی و مقاومتی را همزمنان انجام دادند. گروه کنترل شامل 12 نفر و بدون فعالیت بودند. متغیرهای درصد تودة چربی بدنی، شاخص تودة بدنی، بیشینة اکسیژن مصرفی بدن، قدرت عضلانی بالاتنه و پایین تنه، کلسترول تام، تری گلیسرید، لیپوپروتئین های کلسترولی کم چگال (LDL-C) و پرچگال (HDL-C) حداقل سه روز قبل و بعد از دورة تمرینی اندازه گیری شد. از T تست همبسته، آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی شفه برای آنالیز داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که در هر دو گروه آزمایشی افزایش معنی دار در قدرت عضلانی بالا تنه و پایین تنه و کاهش معنی دار درصد چربی بدنی و تری گلیسرید به وجود آمد (001 /0P=) . مقدار LDL-C در گروه آزمایشی اول (001 /0 P=) و در گروه آزمایشی دوم (009 /0 P=) کاهش معنی داری داشت. مقدار HDL-C خون نیز به طور معنی دار درگروه آزمایشی اول (000 /0 P=) و هم در گروه آزمایشی دوم (003 /0 P=) افزایش یافت.بنابراین می توان گفت تمرینات همزمان استقامتی تناوبی یا تداومی و مقاومتی موجب بهبود قدرت، بیشینة اکسیژن مصرفی بدن، درصد چربی بدنی و پروفایل های لیپید خون در نوجوانان پسر غیرورزشکار دچار اضافه وزن می شود.