فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی الگوها و روندهای موضوعی مطالعات علم اطلاعات و دانش شناسی ایران و سیر تغییرات انجام شده در ساختار نظری این حوزه. روش شناسی: با استفاده از هم رخدادی کلیدواژه و با رویکرد مبتنی بر دیداری سازی حوزه دانش براساس کلیدواژه ها، ساختار فکری علم اطلاعات و دانش شناسی مطالعه شده است. جامعه پژوهش تمامی مقالات پژوهشی و مجموعه مقالات همایش هاست که در سال های 1970 تا 2016 از پژوهشگران ایران در مجلات علم اطلاعات و دانش شناسی منتشر و در وب گاه علوم نمایه شده است. برای تحلیل و دیداری سازی شبکه هم واژگانی مطالعات ایران نیز از نرم افزار سایت اسپیس استفاده شد. یافته ها: تحلیل خوشه ای به شناسایی 10 خوشه انجامید و درمجموع، مشخص شد کانون های اصلی پژوهش ذیل دو عنوان کلی "مطالعات سنجش علم" و "مطالعات اطلاعات" قرار گرفته اند که سهم هریک از این دو کانون پژوهش از کل خوشه های شناسایی شده به ترتیب، 4 و 5 خوشه است. بزرگ ترین خوشه برحسب تعداد گره ها، "مطالعات کاربران و نظام ها" و قدیمی ترین خوشه براساس میانگین سال تشکیل، "همکاری علمی" بود. نتایج تحلیل شاخص شکوفایی رخداد کلیدواژه ها نشان داد کلیدواژه های "اینترنت"، "وب جهان گستر"، "مطالعات کاربران"، و "موتورهای جستجو" به ترتیب، بیشترین توجه پژوهشگران علم اطلاعات و دانش شناسی را به خود جلب کرده اند و در زمره مباحث داغ رشته در بازه زمانی بررسی شده هستند. نتیجه گیری: شبکه هم رخدادی کلیدواژه های مدارک علم اطلاعات و دانش شناسی ایران شبکه ای نوپاست؛ به طوری که از مجموع 257 گره حاضر در فرایند تحلیل، 71 گره در سال های 2000 تا 2009 واقع شده اند. ازجمله نکات درخور تأمل در تحلیل گره های محوری شبکه هم رخدادی کلیدواژه ها، ثبت نکردن هرگونه نمره مرکزیت برای واژه "کتابخانه" است که نشان می دهد این واژه، باوجود برخورداری از فراوانی رخداد، نقش محوری خود را در مدارک علم اطلاعات و دانش شناسی ایران در این بازه زمانی از دست داده است.
بهره گیری از شبکه های اجتماعی توسط کاربران کتابخانه های عمومی مطالعه موردی: کتابخانه های عمومی شهرستان تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان استفاده از شبکه های اجتماعی توسط کاربران کتابخانه های عمومی شهرستان تنکابن است تا با مشخص شدن میزان استفاده از این شبکه ها، خدمات متناسب با ویژگی های مربوط به هر شبکه به کاربران ارائه شود. روش: پژوهش کاربردی و توصیفی است و به روش پیمایشی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش عبارتند ازکاربران کتابخانه های عمومی شهرستان تنکابن که تعداد 234 نفر براساس نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل داده هااز آزمون های آماری کولموگروف اسمیرنوف،فریدمن و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که از لحاظ اولویت میزان استفاده کاربران از انواع شبکه های اجتماعی،به طور کلی گروه سایت های شبکه های اجتماعی با میانگین (57/6) بیشترین وگروه ابزارهای کتاب وکتاب خوانی با میانگین (24/5) کمترین میزان استفاده در بین کاربران را به خود اختصاص داده اند. همچنین از لحاظ استفاده هرگروه از شبکه های اجتماعی، در بین گروه سایت های شبکه های اجتماعی، فیس بوک با میانگین 68/2؛ از بین گروه ابزارهای تلفیقی وب– موبایل، تلگرام با میانگین 88/3؛ درمیان گروه ابزارهای چندرسانه ای، اسکایپ با میانگین 32/2 و از میان گروه ابزارهای کتاب و کتاب خوانی، شبکه کتاب خوانان حرفه ای با میانگین 45/2، بیشترین استفاده را به خود اختصاص دادند. اصالت/ارزش : ارزش مقاله حاضر در آگاه سازی کتابداران کتابخانه های عمومی نسبت به بهره گیری از انواع ابزارهای شبکه های اجتماعی بوده و مبین این نکته است که هرگروه از شبکه های اجتماعی در تسریع ارائه خدمات به کاربران، عملکردهای متنوعی دارند.
اثربخشی کتاب درمانی تحولی بر ابعاد انگیزش خواندن دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شواهد نشان می دهند که وضعیت فعلی فرزندپروری و آموزش رسمی و مدرسه ای درکشور نتوانسته قشر وسیعی ازکودکان و نوجوانان را به کتاب های درسی و غیردرسی علاقه مند کند یا در آنها کشش و ذوق کتاب خوانی آزاد و فعال را بپروراند. این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی کتاب درمانی تحولی بر انگیزش خواندن دانش آموزان پایه سوم دبستان شهر یزد انجام شد. کتاب درمانی تحولی، یکی از انواع کتاب درمانی است که درمحیط کلاس درس روی می دهد و معلم سعی می کند روش و رفتارهای مثبت مواجه با چالش های زندگی را نشان دهد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه است و از لحاظ هدف در زمره پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی مشغول به تحصیل در مدارس ابتدایی، در سال 95-1394 در شهرستان یزد است. نمونه مورد پژوهش، به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده است. دو مدرسه انتخاب شده، هر کدام دارای یک کلاس در پایه سوم ابتدایی بودند که به صورت تصادفی یک مدرسه به عنوان گروه آزمایش و یک مدرسه به عنوان گروه گواه در نظر گرفته شد. نمونه این پژوهش یک نمونه 40 نفری است که در دوگروه آزمایش و گواه (20 نفر در هرگروه)، گمارده شده اند. برای اندازه گیری متغیر وابسته، از پرسش نامه انگیزش خواندن گاتری و ویگفیلد، استفاده گردید. در این پژوهش، به منظور بررسی فرضیه ها از آزمون تی مستقل جهت مقایسه نمرات افزوده استفاده گردید. یافته ها: نتایج بیانگر این موضوع بود که کتاب درمانی تحولی بر انگیزش خواندن و همچنین ابعاد آن تأثیر مثبت داشته و فرضیه های پژوهش در مورد تأثیر کتاب درمانی تحولی بر انگیزش خواندن و ابعاد خواندن از روی کنجکاوی، درگیرشدن درخواندن و دلایل اجتماعی، تأیید گردیده است؛ اما فرضیه پژوهش در مورد افزایش انگیزش خواندن به دلیل اهمیت آن، تأیید نگردید. نتیجه گیری: استفاده از کتاب درمانی در محیط مدرسه می تواند کودکان را با کتاب و کتاب خوانی مأنوس کرده و کلید حل پدیده کم خوانی و بی انگیزگی دانش آموزان باشد. لذتی که کودک در فرایند کتاب درمانی تحولی، به سبب خودمختاری و آزادی در بیان احساسات و هیجانات خود و همچنین درجریان فعالیت های لذت بخشی که پس از خواندن کتاب رخ می دهد، تجربه می کند، باعث افزایش انگیزش خواندن در او می گردد.
تحلیل توزیع و تمرکز کلیدواژه های پارساها: میزان تطابق با توصیفگرها، عنوان، و چکیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمایه ها و چکیده های یک متن، خلاصه ای از متن را در اختیار خواننده قرار می دهند، لذا می توان از آن ها برای درک سریع و بازیابی سند استفاده کرد. ازآنجاکه بخش عمده ای از فعالیت های علمی فارسی در کشور ایران را پارسا ها تشکیل می دهند، در این پژوهش نمایه سازی پارسا ها از دو دیدگاه نویسنده پارسا و نمایه ساز حرفه ای موردبررسی قرار خواهد گرفت. سپس این نمایه ها با عنوان پارساها موردبررسی قرار می گیرد تا میزان انطباق با کلیدواژه های عنوانی به دست آید. از سوی دیگر با بررسی کلی مجموعه ای از نمایه ها و چکیده ها علاوه بر قابلیت بهبود در بازیابی اطلاعات برای محقق حوزه فعالیتی که بیشتر اسناد بر روی آن تمرکز کرده اند مشخص می شود.علاوه بر آن در این پژوهش وجود نمایه ها و توزیع آن ها در چکیده، بررسی می شوند. از توزیع کلیدواژه ها در چکیده می توان در استخراج خودکار کلیدواژه ها از چکیده پارساها در کارهای آتی استفاده شود. این پژوهش بر روی پارسا های موجود در پایگاه داده پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران که منبع گردآوری پارسا های فارسی است انجام شده است. روش پژوهش به این صورت است که بعد از گرداوری داده ها، پارسا هایی که اطلاعات کافی ندارند پالایه شده و مابقی پارسا ها توسط برنامه ای که برای پردازش متن چکیده و نمایه های پارسا ها نوشته ایم مورد تحلیل قرار خواهند گرفت. سپس اطلاعات بدست آمده با استفاده از آمار توصیفی شرح داده خواهند شد. بررسی انجام شده در این پژوهش نشان داده است عموماً نمایه های انتخاب شده (بیش از 60%) توسط نویسنده و نمایه ساز حرفه ای از 40% ابتدایی چکیده انتخاب شده اند. دیگر تحلیل های آماری این پژوهش نشان می دهند که میزان انطباق بین توصیفگرها و کلیدواژه ها 8% است. این اختلاف نشان دهنده میزان تفاوت نظر زیاد بین نویسندگان پارسا ها و نمایه سازان است. با بهره گیری از این اختلاف و با تجمیع کلمات و غنی کردن کلیدواژه های سیستم بازیابی اطلاعات می توان در بهبود بازیابی اطلاعات نیز استفاده کرد.
شناسایی و تحلیل موضوعات پژوهشی کارآفرینی در علم اطلاعات و دانش شناسی از دیدگاه استادان و دانشجویان دکتری این رشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه و پژوهش در زمینه چالش ها و نیازهای پژوهشی کارآفرینی در علم اطلاعات و دانش شناسی، می تواند به توسعه کارآفرینی در این حوزه کمک کند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر شناسایی و دسته بندی محورهای پژوهشی مهم کارآفرینی در علم اطلاعات و دانش شناسی و سنجش میزان اهمیت آن ها به منظور تعیین مهم ترین نیازهای پژوهش در این زمینه است. روش شناسی: پژوهش حاضر که به صورت پیمایشی انجام شده است، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی و تحلیلی است. جامعه پژوهش شامل کلیه استادان و دانشجویان مقطع دکتری در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در دانشگاه های تهران، خوارزمی، الزهرا، فردوسی مشهد، شیراز، اصفهان و شهید چمران اهواز در سال تحصیلی 1395 تا 1396 هستند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای محقق ساخته بود که برای سنجش روایی صوری آن از نظرات متخصصان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی و کارآفرینی و برای سنجش روایی سازه آن از ضریب هم بستگی پیرسون و برای سنجش پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین) و آمار استنباطی (آزمون های فریدمن و تی مستقل) انجام گرفته است. یافته ها: پس از مرور متون و نظرخواهی از استادان، 58 موضوع پژوهشی شناسایی و در 8 محور کلی دسته بندی شدند. مهم ترین محورهای پژوهشی از دیدگاه جامعه مورد بررسی شامل «آموزش کارآفرینی»، «پژوهش در کارآفرینی»، «فناوری اطلاعات» و «رابطه کارآفرینی و علم اطلاعات و دانش شناسی» هستند. نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که از دیدگاه استادان و دانشجویان دکتری، موضوعات تازه و کاربردی و موضوعات مرتبط با فناوری های اطلاعاتی نسبت به موضوعات سنتی و مباحث نظری، برای انجام پژوهش های آینده در این زمینه دارای اولویت بیشتری هستند. برنامه ریزی در زمینه پژوهش به منظور هدفمند کردن موضوعات پژوهش ها، مستلزم شناسایی مهم ترین محورهای پژوهشی است. نتایج این پژوهش به روشن شدن نیازهای پژوهشی حوزه کارآفرینی در علم اطلاعات و دانش شناسی کمک می کند.
تأثیر خودکارآمدی و سرسختی روان شناختی بر فرسودگی شغلی با میانجی گری انگیزش شغلی: مطالعه موردی کارکنان کتابخانه های عمومی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین خودکارآمدی و سرسختی روان شناختی بر فرسودگی شغلی با میانجی گری انگیزش شغلی در بین کارکنان کتابخانه های عمومی استان خوزستان است. روش: پژوهش حاضر با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل کارکنان کتابخانه های عمومی استان خوزستان است که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 175 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. در این پژوهش از چهار پرسشنامه استاندارد خودکارآمدی شرر، سرسختی روانی کوباسا، فرسودگی شغلی مسلش و پرسشنامه انگیزش شغلی هکمن و الدهام استفاده شده است. نتایج آزمون روایی سازه حاکی از نمره مناسب برای تمامی پرسشنامه های پژوهش است. پایایی تمامی پرسشنامه ها نیز بالای 70/0 بود. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 23 و Amos انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که دو متغیر خودکارآمدی و سرسختی روان شناختی به شکل مستقیم بر فرسودگی شغلی تأثیر منفی دارند. همچنین این دو متغیر به طور غیرمستقیم از طریق متغیر انگیزش بر فرسودگی شغلی تأثیر معنی دار دارند. اصالت/ارزش: پدیده فرسودگی شغلی تحت تأثیر عوامل مختلفی می تواند شکل گیرد. در این میان نقش و تأثیر عوامل فردی- روان شناختی مانند خودکارآمدی و سرسختی روان شناختی و انگیزش شغلی بسیار مهم است.
عوامل موثر بر استفاده از منابع الکتریکی و چاپی در بین دانشجویان دانشگاه رازی و آزاد اسلام کرمانشاه
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۷
91 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، تعیین میزان استفاده از منابع الکترونیکی و چاپی و عوامل موثر بر آن در بین دانشجویان دانشگاه رازی و آزاد کرمانشاه است.<br /> روش شناسی: این پژوهش،به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است، و جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه رازی و آزاد کرمانشاه در سال تحصیلی 96-95 است، که تعداد آنها35014 نفر و تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 380 نفر برآورد شده است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای استفاده شده است، و آزمون های آماری توصیف، میانگین، انحراف معیار، و آمار استنباطی کا اسکوار،واریانس، وآنالیز واریانس بکار گرفته شد.<br /> یافته ها:یافته های پژوهش نشان داد که 45/63 درصد دانشجویان از منابع الکترونیکی و 55/36 درصد از منابع چاپی.استفاده کرده اند. از بین منابع الکتونیکی پایگاه های اطلاعاتی با 6/92 درصد بیشترین و میزان استفاده از منابع الکترونیکی در حد خیلی زیاد، و منابع چاپی در حد متوسط ارزیابی شده اند. میزان برآورده شدن نیازهای اطلاعاتی توسط پایگاه های اطلاعاتی با میانگین 66/4 در بالاترین سطح قرار دارد و وب سایت ها با میانگین 37/2 دارای کمترین سطح در برآورده کردن نیاز اطلاعاتی دانشجویان قرار دارد <br /> نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که با وجود اینکه استفاده از منابع الکترونیکی به دلیل مزایایی که دارند، نسبت به منابع چاپی بیشتر است، اما منابع چاپی همچنان به میزان قابل توجهی مورد استفاده قرار می گیرند، بنابراین منابع الکترونیکی نمی توانند به طور کامل جایگزین منابع چاپی شوند، بلکه به عنوان مکمل همدیگر مورد استفاده قرار می گیرند.
میزان حضور نرم افزارهای مدیریت استناد در وب گاه های دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی حضور آموزش نرم افزارهای مدیریت استناد در وب گاه های دانشگاه های دولتی ایران انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی است و برای گردآوری داده ها از سیاهه وارسی محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری شامل وب گاه 80 دانشگاه جامع دولتی و صنعتی ایران بود. یافته ها: یافته ها نشان می دهد بیش از نیمی از وب گاه های دانشگاه های مورد بررسی به نرم افزارهای مدیریت استناد اشاره نکرده اند. در بیشتر دانشگاه ها، اندنوت تنها نرم افزار مدیریت استناد مورد استفاده و آموزش بوده است. در کمتر از نیمی از دانشگاه ها، آموزش نرم افزار مدیریت استناد توسط کتابخانه مرکزی انجام شده است و در سایر موارد، معاونت پژوهشی و دانشکده ها و انجمن های دانشجویی عهده دار این امر بوده اند. بجز 11 دانشگاه، آموزش نرم افزارهای مدیریت استناد به صورت منظم و همیشگی در کتابخانه های دانشگاهی انجام نمی شود. آموزش ها فقط به صورت کارگاه های حضوری بوده اند و از انواع آموزش مثل راهنماهای آنلاین متنی و صوتی و تصویری غفلت شده است. نتیجه گیری: کتابخانه های دانشگاهی نقش کمرنگی در آموزش نرم افزارهای مدیریت استناد دارند. برای اینکه کتابداران قادر به آموزش نرم افزارهای مدیریت استناد باشند، خود باید قبلا آموزش دیده باشند. آموزش کتابداران از دو طریق میسر است: نخست، آموزش ضمن خدمت کتابداران که می تواند توسط انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران و یا سایر نهادهای متولی آموزش حرفه ای انجام شود. دوم، آموزش دانشجویان علم اطلاعات و دانش شناسی که کتابداران بالقوه آینده هستند.
شناخت عوامل مشوّق و بازدارنده تسهیم دانش در شبکه های اجتماعی علمی پیوسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر توسعه راهبردهای بهبود تسهیم دانش در شبکه های اجتماعی علمی پیوسته از طریق شناخت عوامل مؤثر و بازدارنده بر تمایل به اشتراک دانش در این شبکه هاست. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی و با روش نمونه گیری خوشه ای انجام شده است. جامعه پژوهش را کلیه پژوهشگران (اعضای هیئت علمی) دو دانشگاه «شیراز» و «خلیج فارس بوشهر» تشکیل می دهند که با توجه به جمعیت 900 نفری، 269 نفر از این جامعه بر مبنای جدول «مورگان» به عنوان نمونه تعیین گردید. گردآوری داده ها بر مبنای پرسشنامه بررسی عوامل مؤثر بر اشتراک دانش در جوامع مجازی «ژائو» انجام گرفت. یافته ها نشان داد که از بین عوامل مؤثر بر تمایل پژوهشگران به اشتراک دانش، به ترتیب، عوامل «چشم انداز مشترک» با اختلاف میانگین 82/4، «عمل متقابل» با اختلاف میانگین 04/4 و «اطمینان در تمایل به اشتراک گذاری» با اختلاف میانگین 34/3 دارای بیشترین سهم در افزایش تمایل پژوهشگران به اشتراک دانش هستند. در این بین «وابستگی اجتماعی» با میانگین 42/0- و نمره t ، 48/4- و با توجه به معنادار شدن رابطه، تأثیر بازدارنده بر تمایل به اشتراک دانش داشته است. با توجه به تأثیر مثبت «چشم انداز مشترک»، «عمل متقابل» و «اطمینان در تمایل به اشتراک دانش» می توان با ایجاد شبکه های اجتماعی علمی-تخصصی، امکان حضور پژوهشگران هم رشته و با قلمروهای مشابه را فراهم کرد تا بدین طریق به تبادل دانش تخصصی با یکدیگر بپردازند. همچنین، با ایجاد زمینه های آشنایی بیشتر پژوهشگران با این شاهراه های ارتباط علمی، می توان علاوه بر تشویق آنان به استفاده و اشتراک دانش بیش از پیش در شبکه های اجتماعی علمی پیوسته، سرعت تولید علم را نیز بالا برد.
رابطه بین سواد اطلاعاتی و مدیریت زمان با اضطراب پژوهش معلمان پژوهنده اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی مدیریت زمان و سواد اطلاعاتی با اضطراب پژوهش در معلمان پژوهنده شهرستان اردبیل می باشد. پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی است. جامعه ی آماری شامل 344 نفر معلم پژوهنده شهر اردبیل درسال تحصیلی 94-93 بود که از بین آنها به روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای و براساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 181 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه ی مدیریت زمان هاشمی زاده و همکاران (1385)، پرسشنامه ی سواد اطلاعاتی دوئل ( 1994) و پرسشنامه-ی اضطراب پژوهش هیگینز و کوترلیک (2006) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها به تأیید اساتید و صاحب نظران رسید. همچنین میزان پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر، برای پرسشنامه ی مدیریت زمان (83/. )، برای پرسشنامه ی سواد اطلاعاتی (89/.) و برای پرسشنامه ی اضطراب پژوهش (35/.) به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها ازآزمونt تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که میزان مدیریت زمان و سواد اطلاعاتی معلمان پژوهنده از حد متوسط به گونه ای معنی دار بالاتر و میزان اضطراب پژوهش آنها از حد متوسط به گونه ای معنی دار پایین تر است و روابط منفی معناداری بین مدیریت زمان، سواد اطلاعاتی و ابعاد آن ها با اضطراب پژوهش معلمان پژوهنده وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد مدیریت زمان و سواد اطلاعاتی پیش بینی کننده معکوس معنی دار اضطراب پژوهش است. و از میان هفت بعد سواد اطلاعاتی، تفسیر،ترکیب و استفاده از اطلاعات رابطه ی پیش بینی کننده ی معکوس معنی دار اضطراب پژوهش معلمان پژوهنده می باشد.
پیشنهاد مؤلفه های شبکه اجتماعی کتاب محور بومی با استفاده از مدل معادلات ساختاری مبتنی بر شبکه های اجتماعی کتاب محور بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شبکه های اجتماعی کتاب محور به عنوان یکی از انواع شبکه ها مورد توجه واقع شده است. لذا با رشد و گسترش فناوری ها کتابخانه ها علاوه بر خدمات سنتی باید با این نوآوری ها همگام شوند. هدف از این پژوهش پیشنهاد مؤلفه های شبکه اجتماعی کتاب محور بومی با استفاده از مدل معادلات ساختاری مبتنی بر شبکه های اجتماعی کتاب محور بین المللی است. روش شناسی: این پژوهش از نوع آمیخته بوده و از دو روش کمی و کیفی استفاده شده است. ابتدا شبکه های اجتماعی کتاب محور که در سایت الکسا جزء رتبه های برتر بازیابی هستند شناسایی شد، سپس به منظور تهیه سیاهه ای در خصوص مؤلفه های شبکه های اجتماعی کتاب محور به بررسی این سایت ها پرداخته شد و عناصر تشکیل دهنده آن ها مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها چک لیست محقق ساخته متشکل از 14 معیار و 73 مؤلفه بود که به روش دلفی نهایی گردید و برای ارزیابی مورد استفاده قرار گرفت و در نهایت با استفاده از معادلات ساختاری بارعاملی مؤلفه های پیشنهادی جهت استفاده در الگوی بومی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که همه مؤلفه های مورد بررسی در این پژوهش دارای اهمیت بوده و باتوجه به بارعاملی به دست آمده تمامی معیارهامی تواند در الگوی پیشنهادی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین شاخص های مورد بررسی نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تمامی مؤلفه های شناسایی شده این نوع شبکه ها برای طراحی ضروری است و چنانچه این شبکه ها بر اساس معیارهای به دست آمده طراحی شود از کارایی لازم برخوردار خواهد بود. از نتایج حاصل از این پژوهش و مؤلفه های شناسایی شده آن می توان در طراحی شبکه اجتماعی کتاب محور بومی استفاده نمود. تاکنون پژوهش پیرامون طراحی شبکه اجتماعی کتاب محور بومی انجام نگرفته است.
ارزیابی سامانه اطلاعاتی هوشمند براساس ویژگی های شناختی کاربر (مطالعه موردی: محیط یادگیری الکترونیکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف ایجاد سامانه ها ی اطلاعاتی ارائه خدمات متناسب با ویژگی های شناختی کاربران آن است. این امر باعث افزایش بهره وری سامانه، رضایت کاربران و علاقه مندی آنان به استفاده از سامانه های اطلاعاتی می گردد. با توجه به اینکه آموزش و یادگیری الکترونیکی، یکی از پرکاربردترین حوزه های ارتباط انسان با رایانه و ارائه اطلاعات است، بستر پیاده سازی و ارزیابی این پژوهش در محیط یادگیری الکترونیکی است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی کارایی یک سامانه یادگیری الکترونیکی هوشمند در مقایسه با یک سامانه یادگیری الکترونیکی ساده است. سامانه یادگیری الکترونیکی هوشمند، سامانه ای است که مطابق با ویژگی های شخصیتی و احساسی کاربر عمل می کند. در این پژوهش، سامانه یادگیری الکترونیکی هوشمند از مدلی استفاده می کند که در آن میزان خوشایندی به عنوان یکی از مهمترین متغیرها در تعیین احساسات محاسبه و براساس آن با کاربران تعامل انجام می شود. مدل به کارگرفته شده، مدلی است که توانایی تشخیص خوشایندی کاربران را براساس ویژگی های شخصیتی، اهداف یادگیرنده و رویدادهای محیط یادگیری دارد. ارزیابی مدل در دوگام انجام می گیرد: گام اول تعیین اینکه آیا مدل در محیط آموزش الکترونیکی با محتواهای گوناگون آموزشی قابلیت کاربردپذیری دارد و گام دوم اینکه ارائه راهبردهای مناسب به کاربران پس از پیش بینی وضعیت احساسی آن ها براساس میزان خوشایندی، تاثیر بر وضعیت رضایت و میزان یادگیری کاربران داشته است یا خیر. ارزیابی مدل در گام اول، در دو سامانه آموزش درس مبانی کامپیوتر و برنامه سازی برای دانشجویان رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه تهران و آموزش لغات زبان انگلیسی به صورت عمومی برای تمام افراد انجام گرفت. نتایج نشان داد قدرت پیش بینی میزان خوشایندی در مولفه احساس در محیط های آموزشی با محتواهای گوناگون آموزشی یکسان است و قابلیت تعمیم مدل تأیید شد. در گام دوم، دو سامانه آموزش لغات زبان انگلیسی در دو نسخه ساده و هوشمند مورد بررسی قرار گرفت. در نسخه ی هوشمند خوشایندی به صورت خودکار تشخیص داده می شود و متناسب با آن، سامانه، واکنشی را درخور وضعیت کاربر ارائه می کند و اطلاعات را نمایش می دهد. نتایج مقایسه دو سامانه اطلاعاتی هوشمند و ساده نشان داد که کاربران سامانه هوشمند را جذاب تر و نزدیک تر به ویژگی های شخصیتی شان می دانند. همچنین آن ها تأیید کردند که سامانه هوشمند، وضعیت احساسی آن ها را به خوبی درک کرده و متناسب با آن واکنش نشان داده است و این سامانه می تواند در بهبود فرآیند یادگیری آن ها موثر واقع شود زیرا نحوه ارائه اطلاعات براساس ویژگی های شناختی کاربران صورت گرفته است.
نگاشت شبکه ی تداعی های برند نزد مراجعه کنندگان با استفاده از نقشه ی مفهومی برند (BCM) مورد مطالعه: پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اجزای اصلی ارزش ویژه ی برند، تداعی هایی است که مصرف کنندگان در مورد برند دارند و همین تداعی ها، آن ها را به انتخاب آن برند هدایت می کند . این تداعی ها معمولا به عنوان شبکه ای سازماندهی شده و در بر دارنده ی مدل هایی از اجتماع شبکه ها در ذهن در نظر گرفته می شوند و به منزله ی یک تصویر برند، ارزش برند برای مصرف کنندگان را تعیین می کند. هدف از انجام این پژوهش، استخراج و نگاشت شبکه ی تداعی های برند ایرانداک (پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران) از منظر مراجعه کنندگان آن است. برای رسیدن به این هدف، در این پژوهش از روشی به نام نقشه ی مفهومی برند (BCM) به منظور استخراج نقشه ی مفهومی تداعی های برند از ذهن مصرف کنندگان، یکپارچه سازی نقشه های فردی و نگاشت نقشه ی اجماعی برند استفاده می شود که با مصاحبه های تک به تک با نمونه ی مورد بررسی به دست خواهد آمد و در نهایت منجر به شناسایی ادراک مراجعان از برند ایرانداک می گردد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی افرادی است که برای دریافت خدمات پژوهشی، به تالار جستجوی اطلاعات پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران مراجعه می نمایند و نمونه ی مورد بررسی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب می شود. نتایج نشان می دهد که شبکه ی تداعی های ذهنی مراجعان ایرانداک شامل تداعی های محوری و مطلوب مانند "پایگاه اطلاعاتی پایان نامه های داخلی" و "ارائه ی مناسب خدمات" می باشد. با توجه به محدود بودن تحقیقات بازاریابی صورت گرفته در مورد برند موسسات ارائه دهنده ی خدمات پژوهشی، درک و مدیریت تداعی های وابسته به برند ایرانداک و عوامل اصلی و پنهانی که در شکل گیری این تداعی ها موثر هستند، به منظور بهبود کیفیت خدمات با توجه به آن، موجب بهبود تصویر ذهنی برند ایرانداک خواهد بود.
اثربخشی مطالعات کتاب درمانی در حوزه کودکان و نوجوانان با روش فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فراتحلیل یافته های پژوهشی کتاب درمانی در حوزه کودکان و نوجوانان با محاسبه اندازه اثر کلی کتاب درمانی؛ بررسی اثر کتاب درمانی بر مشکلات؛ و شناسایی تعدیل کننده های اثربخش کتاب درمانی. روش شناسی: 58 مقاله با 87 اندازه اثر از پژوهش های پیشین در حوزه کتاب درمانی دوره ده ساله 1384-1394 و دسترس پذیر در پایگاه های اطلاعاتی به دست آمد. برای محاسبه اندازه اثرها از نرم افزار CMA2 استفاده شد. یافته ها: اندازه اثر کلی برای کتاب درمانی 004/1 است به این معنا که کتاب درمانی اثربخشی بالایی دارد. همچنین، متغیرهای تعدیل کننده مانند گروه کنترل، نوع هدایتگر، و تماس با هدایتگر تااندازه ای بر یافته ها اثربخش است؛ اما تعدیل کننده هایی مانند جنسیت بر اثربخشی نتایج تأثیری ندارند و اثربخشی کتاب درمانی برای هردو جنسیت یکسان است. نتیجه گیری: کتاب درمانی اثربخشی بالایی برای کودکان و نوجوانان دارد و می تواند برای رفع اختلالات و مشکلات مختلف در کودکان و نوجوانان استفاده شود.
ساختار فکری دانش در علم اطلاعات و دانش شناسی: تحلیلی کیفی برمبنای دیدگاه متخصصان موضوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی ساختار فکری دانش در پژوهش های علم اطلاعات و دانش شناسی جهان برمبنای تحلیل دیدگاه صاحب نظران ایرانی این حوزه. روش شناسی: این مطالعه با رویکرد کیفی و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قیاسی انجام شده است. درمجموع، 10 نفر از متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی ایران به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب و آرا و نظرات آنها تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: تحلیل کیفی نتایج حاصل از مصاحبه با متخصصان موضوعی علم اطلاعات و دانش شناسی، به شناسایی 8 مقوله اصلی و 37 مقوله فرعی انجامید. یافته ها نشان داد ماهیت روش شناختی و بین رشته ای مطالعات علم سنجی سبب شده است پژوهش های این حوزه در مقایسه با سایر حوزه های زیرمجموعه علم اطلاعات و دانش شناسی ازنظر تعداد مدارک و استناد وضعیت بهتری داشته باشند. همچنین، نتایج تحلیل محتوای مصاحبه ها حاکی از آن است که روندهای موضوعی سال های اخیر در علم اطلاعات و دانش شناسی را می توان ذیل مقوله کلی «مطالعات اطلاعات» قرار داد. نتیجه گیری: ماهیت بین رشته ای حوزه های مطالعاتی، نقش بسزایی در میزان تولیدات علمی و استنادهای دریافتی پژوهشگران آنها دارد. نتایج نشان داد آگاهی کشورها از ارتباط تنگاتنگ رشد علمی و توسعه اقتصادی، سرمایه گذاری همه جانبه بر ارتقای جایگاه علمی، اختصاص سهم درخور توجه از تولید ناخالص ملی به مباحث پژوهشی، و حمایت همه جانبه از طرح های پژوهشی در قالب اعطای پژوهانه، ازجمله مهم ترین عوامل تأثیرگذار در ساختار فکری دانش در علم اطلاعات و دانش شناسی هستند. طبق نتایج پژوهش حاضر، ضعف مبانی نظری و نوپابودن حوزه های مطالعاتی می تواند بر مقاله محوربودن آنها اثرگذار باشد؛ درحالی که حوزه هایی که مبانی نظری قوی تری دارند بیشتر به کتاب روی می آورند؛ زیرا کتاب ماهیت گذشته نگر دارد.
تحلیل جایگاه وقف در وجین منابع مکتوب از دیدگاه مراجع عظام تقلید، مدیران کتابخانه ها و حقوق موضوعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : یکی از مشکلات رایج کتاب های وقفی، وجین آنهاست. پژوهش حاضر ضمن شناسایی مشکلات کتاب های وقفی در کتابخانه ها، راهکارهایی را از منظر مراجع عظام تقلید، منابع حقوقی و مدیران کتابخانه ها درباره وجین کتاب های وقفی ارائه کرده است. روش : روش پژوهش کتابخانه ای و پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها، منابع کتابخانه ای، پرسش نامه و مصاحبه بود. از منابع کتابخانه ای برای مبانی نظری، طرح پرسش ها و راهکارهای حقوق موضوعه ایران استفاده شد. از مصاحبه برای کسب نظرهای متخصصان و از پرسش نامه برای اخذ استفتائات از مراجع عظام استفاده شده است. یافته ها : بر اساس یافته های پژوهش، بین 5 تا100% موجودی کتابخانه های جامعه پژوهش، کتاب های وقفی بوده است. باوجود این، همه مدیران کتابخانه ها وقف _ به ویژه کتاب های خطی و نفیس _ را خوب و مفید دانسته اند. 70% مدیران، پذیرش کتاب های وقفی را منوط به نیازهای واقعی کاربران دانسته اند. از سوی دیگر، کتاب های وقفی برای مجموعه آنها موانعی از قبیل شرایط واقفان، تکراری بودن منابع و نبود امکان وجین را پدید آورده و سبب کمبود فضا و هزینه های نگهداری از آنها برای کتابخانه شده است. با توجه دیدگاه متخصصان، مراجع عظام (به استثنای حضرت آیه الله نوری همدانی) و حقوق موضوعه ایران، اگر کتاب ها آسیب دیده باشند می توان آنها را وجین کرد؛ اما اگر برای کتابخانه دیگری قابل استفاده باشند، می توان کتاب های وقفی را به کتابخانه های دیگر داد.
سواد اطلاعاتی در اَسناد بالادستی نهاد کتابخانه های عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش، واکاوی جایگاه مؤلفه های سواد اطلاعاتی در اَسناد بالادستی نهاد کتابخانه های عمومی کشور و تطبیق نتایج حاصل، با سند سواد اطلاعاتی ایفلا است . روش : پژوهش بر پایه تحلیل های نظری نگاشته شده و از نظر رویکرد، در زمره مطالعات کیفی جای دارد . جامعه پژوهش هشت فقره از اَسناد نهاد کتابخانه های عمومی کشور و همچنین سند رهنمود توسعه سواد اطلاعاتی ایفلا است که با ابزار سیاهه وارسی و با روش تحلیل محتوای کیفی با استفاده از نرم افزار اِن وایوو ( NVivo ) ، با تکیه بر تکنیک گال ( Gal ) انجام شده است . یافته ها : در مجموع 44 مضمونِ مرتبط با مؤلفه های سواد اطلاعاتی شناسایی شد که در پنج مقوله اصلی : آموزش، پژوهش ، سواد رسانه ای، کارآفرینی و یادگیری مادام العمر دسته بندی شدند. مضامین مرتبط با آموزش سواد اطلاعاتی بیشترین توجه را در اَسناد داشتند و سند برنامه پنج ساله راهبردی، حائز بیشترین مضامینِ مرتبط با مؤلفه های سواد اطلاعاتی ایفلا بود. علی رغم اهمیت سواد اطلاعاتی برای مخاطبان کتابخانه های عمومی، به نقش سازنده این مهارت ها آن گونه که باید، در اَسناد بالادستی و همچنین در برنامه های توانمندسازی جامعه مخاطب، توجه نشده است . اصالت / ارزش: نتایج حاصل از این واکاوی بستری برای توجه جدی و گنجانده شدن صریح تر مؤلفه های سواد اطلاعاتی در اَسناد نهاد کتابخانه های عمومی است تا از این رهگذر برنامه های مستمر آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی برای جامعه مخاطب کتابخانه های عمومی کشور تدوین و اجرا شود .
رتبه بندی کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی بر اساس خدمات کتابخانه ای با فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، رتبه بندی کتابخانه های عمومی تحت پوشش نهاد کتابخانه های عمومی در استان آذربایجان غربی بر اساس خدمات اطلاع رسانی با فرآیند تحلیل سلسله مراتبی است. روش: روش پژوهش پیمایشی- توصیفی است. جامعه پژوهش حاضر 67 باب کتابخانه عمومی نهادی استان آذربایجان غربی است. داده های خدمات اطلاع رسانی این کتابخانه ها از طریق ابزار پرسشنامه جمع آوری شدند. سؤالات پرسشنامه شاخص های خدمات کتابخانه بودند. این داده ها بر اساس فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و استفاده از نرم افزار Expert choice رتبه بندی شده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد در بین 67 باب کتابخانه عمومی استان آذربایجان غربی، کتابخانه عمومی شیخ شلتوت مهاباد با کسب 060 / 0 امتیاز در رتبه اول و کتابخانه مرکزی ارومیه با کسب 054 / 0 امتیاز در رتبه دوم از لحاظ میزان ارائه خدمات اطلاع رسانی قرارگرفته اند. اصالت/ارزش: با توجه به مطالعات و بررسی های انجام شده در خصوص رتبه بندی، رتبه بندی کتابخانه های عمومی بر اساس خدمات اطلاع رسانی در ایران جنبه ای نو و متفاوت دارد و می تواند زمینه ای برای سایر پژوهش ها باشد. این پژوهش مشخص می کند میزان ارائه خدمات اطلاع رسانی در کتابخانه های عمومی، ارتباطی به درجه کتابخانه و یا روستایی و شهری بودن آن ندارد و به نظر می رسد ارائه خدمات اطلاع رسانی مطلوب در درجه اول نشأت گرفته از اراده کتابداران و کارکنان کتابخانه است.
برآورد ارزش پولی خدمات کتابخانه های دانشگاهی ایران و تعیین عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی میانگین تمایل به پرداخت کاربران برای خدمات کتابخانه های مرکزی دانشگاهی، عوامل مؤثر بر آن، و تخمین ارزش پولی کل خدمات کتابخانه ها از نظر کاربران.
روش شناسی: ازارزش گذاری مشروط به روش پیمایشی تحلیلی به شیوه دومرحله ای هکمن و فن اولویت های اظهارشده استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، کاربران کتابخانه های مرکزی اعم از دانشجویان، اعضای هیئت علمی، و کارکنان دانشگاه های زیرنظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری هستند. با نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای، 10 کتابخانه مرکزی دانشگاهی انتخاب شد که با استفاده از فرمول میشل و کارسون در سطح 10%، حجم نمونه ای برابر با 854 نفر محاسبه شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه پژوهشگرساخته دو بُعدی با 40 پرسش بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، رگرسیون خطی، لجستیک، و پروبیت استفاده شده است.
یافته ها: نتایج مرحله اول روش هکمن (الگوی پروبیت) نشان دهنده عوامل مؤثر بر احتمال وجود تمایل به پرداخت کاربران و مرحله دوم این روش (الگوی رگرسیونی خطی)، بیانگر عوامل مؤثر بر میزان تمایل به پرداخت آنان است.بنابراین، براساس کشش وزنی متغیر درآمد، با فرض ثابت بودن سایر عوامل مؤثر، افزایش 1% در درآمد پاسخ گویان، احتمال پذیرش مبلغ پیشنهادی را بیش از 70% افزایش می دهد. کشش کل وزن داد ه شده متغیرهای مستقل انجام پژوهش، فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی، محیط و امکانات رفاهی، و نحوه برخورد کتابداران با ثابت بودن سایر عوامل، یک درصد افزایش در متغیرهای ذکرشده، پذیرش تمایل به پرداخت کاربران را به ترتیب 301/0، 665/0، 84/0، و 129/0 افزایش می دهد.
نتیجه گیری: تفاوت معناداری در نتایج دو روش لاجیت و پروبیت خطی مشاهده نشد. از سوی دیگر، روش دومرحله ای هکمن باوجودی که می تواند میان عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت و میزان آن تمایز قایل شود، درمجموع تمایل به پرداخت را نسبت به دو روش دیگر به میزان کمتری برآورد کرد. ارزش پولی کل خدمات کتابخانه های مرکزی از نظر کاربران بررسی شده به میزان 125,072,789,113 ریال ارزیابی شد.
ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش براساس چهارچوب APO (نمونه پژوهی: کتابخانه های مرکزی و دانشکده ای دانشگاه رازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین سطح بلوغ، میزان آمادگی برای مدیریت دانش، و نیز شناسایی حوزه های نیازمند ابتکارات مدیریت دانش در کتابخانه های مرکزی و دانشکده ای دانشگاه رازی براساس چهارچوب مدیریت دانش سازمان بهره وری آسیایی. روش شناسی: پژوهش حاضر کاربردی است و به روش پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد سازمان بهره وری آسیایی بود. پایایی پرسشنامه نیز با توجه به مقدار ضریب آلفای کرونباخ، 9/0 محاسبه شد. جامعه پژوهش 31 نفر بودند که 94 درصد آنان به پرسشنامه پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 استفاده شد. برای سنجش میانگین گروه های هفت گانه معیار از آزمون های همبستگی پیرسون، آزمون تی تک نمونه ای، و آزمون کلموگروف-اسمیرنوف و برای رتبه بندی گروه های معیار از آزمون غیرپارامتریک فریدمن بهره گرفته شد. یافته ها: وضعیت مدیریت دانش در کتابخانه های مرکزی و دانشکده ای دانشگاه رازی در هفت گروه معیار پایین تر از چهارچوب مدیریت دانش سازمان بهره وری آسیایی قرار داشت. میزان آمادگی کتابخانه برای قبول مدیریت دانش در سطح آغاز ارزیابی شد. نتایج رتبه بندی گروه های معیار نیز نشان داد «فناوری اطلاعات» در بالاترین و «رهبری» در پایین ترین رتبه قرار دارد. رتبه بندی سایر گروه های معیار به ترتیب از بالا به پایین عبارت بودند از: «فرایندهای دانشی»، «نتایج مدیریت دانش»، «یادگیری و نوآوری»، «فرایند»، و «کارکنان». نتیجه گیری: به نظر می رسد کتابخانه مرکزی در راستای اجرای مدیریت دانش باید نسبت به شناسایی حوزه های نیازمند ابتکارات مدیریت دانش، شناسایی نقاط قوت، و زمینه هایی که نیاز به بهبودی دارند اقدام کند. همچنین در قالب برنامه ای منظم و براساس پیشنهادهای برگرفته از نتایج پژوهش، به سمت دستیابی به سطوح بالاتر، یعنی توسعه و اجرای فراگیر مدیریت دانش، پالایش و ارزیابی پیوسته برنامه های مدیریت دانش، و بلوغ و فراگیرکردن مدیریت دانش گام بردارد.