مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
کاربران کتابخانه
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان استفاده از شبکه های اجتماعی توسط کاربران کتابخانه های عمومی شهرستان تنکابن است تا با مشخص شدن میزان استفاده از این شبکه ها، خدمات متناسب با ویژگی های مربوط به هر شبکه به کاربران ارائه شود. روش: پژوهش کاربردی و توصیفی است و به روش پیمایشی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش عبارتند ازکاربران کتابخانه های عمومی شهرستان تنکابن که تعداد 234 نفر براساس نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل داده هااز آزمون های آماری کولموگروف اسمیرنوف،فریدمن و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که از لحاظ اولویت میزان استفاده کاربران از انواع شبکه های اجتماعی،به طور کلی گروه سایت های شبکه های اجتماعی با میانگین (57/6) بیشترین وگروه ابزارهای کتاب وکتاب خوانی با میانگین (24/5) کمترین میزان استفاده در بین کاربران را به خود اختصاص داده اند. همچنین از لحاظ استفاده هرگروه از شبکه های اجتماعی، در بین گروه سایت های شبکه های اجتماعی، فیس بوک با میانگین 68/2؛ از بین گروه ابزارهای تلفیقی وب– موبایل، تلگرام با میانگین 88/3؛ درمیان گروه ابزارهای چندرسانه ای، اسکایپ با میانگین 32/2 و از میان گروه ابزارهای کتاب و کتاب خوانی، شبکه کتاب خوانان حرفه ای با میانگین 45/2، بیشترین استفاده را به خود اختصاص دادند. اصالت/ارزش : ارزش مقاله حاضر در آگاه سازی کتابداران کتابخانه های عمومی نسبت به بهره گیری از انواع ابزارهای شبکه های اجتماعی بوده و مبین این نکته است که هرگروه از شبکه های اجتماعی در تسریع ارائه خدمات به کاربران، عملکردهای متنوعی دارند.
کشف الگوی دسترسی کاربران و تحلیل تراکنش های امانت منابع اطلاعاتی با استفاده از تکنیک قوانین انجمنی در داده کاوی (مطالعه موردی: کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی دانشگاه علوم پزشکی همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش حجم چشمگیر داده ها و استفاده از آن ها جهت بهبود کیفیت تصمیمات مدیریتی از معضلات کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی هست. در این میان ابزار پرتوان داده کاوی می تواند با تحلیل داده ها به منظور پیش بینی و تحلیل تراکنش های کاربران و جلوگیری از اتلاف وقت آن ها در جهت استفاده از اطلاعات مفید از انبوه داده ها به تشخیص الگوهای معتبر و رابطه های نامعلوم بپردازد و کتابخانه ها را در تصمیم گیری های راهبردی و مدیریت اثربخش یاری رساند. این مطالعه با استفاده از رویکرد قوانین انجمنی که یکی از روش های داده کاوی است درصدد تحلیل تراکنش های امانت کاربران و کشف الگوی دسترسی آنان هست. در این مطالعه توصیفی که از نوع مقطعی است، داده های موردنیاز از تراکنش های کاربران کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی دانشگاه علوم پزشکی همدان جمع آوری شد و پس از اعمال پیش پردازش بر روی این داده ها درنهایت تراکنش های6636 نفر از کاربرآن که به میزان 132833 تراکنش بود به روش سرشماری، طی بازه زمانی سه ساله موردبررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین تراکنش ها و مراجعات با نمره 4/24 ± 7 / 20، مربوط به دانشجویان و بیشترین دیرکرد و مدت زمان امانت به ترتیب با نمره 9/1396 ± 3/884 و3/1765 ± 7/885 مربوط به اعضای هیئت علمی بوده است. همچنین قوانین حاصل از الگوریتم Apriori توانست الگوی دسترسی کاربران را بر اساس اطلاعات جمعیت شناختی و همچنین وابستگی موضوعی منابع اطلاعاتی ارائه دهد و به عنوان الگویی مناسب در تحلیل و پیش بینی تراکنش کاربران مورداستفاده قرار گیرد. لذا با بهره گیری از رویکرد قوانین انجمنی می توان اقدام به طراحی سیستم توصیه گر کتاب در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی نمود و نیز مدیران و سیاست گذاران می توانند با استفاده از این الگوها و قواعد، گام های تهیه و عرضه منابع اطلاعاتی خود را با نیازهای واقعی اعضاء همسو نمایند و به طور قابل توجهی در امور فراهم آوری، مجموعه سازی، مدیریت و خدمات کتابخانه از آن بهره جویند.
تأثیر شبکه های اجتماعی در بهبود وضعیت اطلاع رسانی و جذب مخاطبین کتابخانه های عمومی شهر تهران از دید کتابداران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی در بهبود وضعیت اطلاع رسانی و جذب مخاطبین کتابخانه های عمومی شهر تهران از دیدگاه کتابداران است. روش شناسی:روش پژوهش حاضر پیمایشی از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و جامعه آماری نیز کتابداران کتابخانه های عمومی شهر تهران هستند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شده است. بررسی روایی ابزار با کمک 10 دانش آموخته و حرفه مند و 5 متخصص خبره رشته انجام شد. پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. در نهایت داده های گردآوری شده در نرم افزارSPSS کدگذاری و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون K2 و آزمون فریدمن استفاده شده است. یافته ها: تلگرام بیشترین کاربرد را بین مخاطبان کتابخانه های مورد مطالعه داشته و پس از آن اینستاگرام قرار دارد. سروش کم ترین میزان استفاده را دارد. به نظر می رسد با توجه به فیلترینگ تلگرام و ظهور شبکه اجتماعی سروش با بستری مشابه تلگرام، باز هم این شبکه نتوانسته مخاطبان را به سمت خود جذب نماید. نکته قابل تأملی که در این پاسخ ها وجود دارد این است که هیچ یک از کتابداران اعلام نکرده اند که کتابخانه نیازی به استفاده از شبکه های اجتماعی ندارد. کتابداران به استفاده از شبکه های اجتماعی برای ارائه خدمات کتابخانه ای تمایل دارند و به نظر می رسد که کتابخانه ها و کتابداران علاقه مند به کارگیری این نوع فناوری در ارائه ی خدمات کتابخانه ای و ارتباط با مراجعان هستند. نتیجه گیری: از دیدگاه کتابداران، استفاده از شبکه های اجتماعی در بهبود اطلاع رسانی و جذب مخاطب به کتابخانه های عمومی موثر بوده و بهتر است برای افزایش کارایی و ارائه ی خدمات بهتر و مناسب تر از این شبکه ها نیز بهره ببرند، در این راستا، کتابداران علاقه مند به دریافت آموزش در این رابطه هستند. بنابراین، ارتقاء زیرساخت های لازم برای بهره گیری از شبکه های اجتماعی بایستی مدنظر تصمیم سازان و سیاست گذاران کتابخانه های عمومی قرار گیرد.
تدوین مدل معادلات ساختاری پیش بینی دانش سلامت کاربران کتابخانه عمومی مرکزی استان تهران براساس منابع کسب اطلاعات سلامت و نقش واسطه ای سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
131 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف: سبک های مقابله ای به عنوان یک پیش بین در کسب اطلاعات مرتبط با سلامت و مراقبت فردی محسوب می شوند. به بیان دقیق تر، سبک های مقابله ای افراد جهت دستیابی، درک صحیح و به کارگیری منابع کسب اطلاعات سلامت، تأثیر قابل توجهی بر دانش و وضعیت سلامتی آنها خواهد داشت. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل معادلات ساختاری پیش بینی دانش سلامت کاربران کتابخانه عمومی مرکزی استان تهران براساس منابع کسب اطلاعات سلامت و نقش واسطه ای سبک های مقابله ای انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نوع پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه کاربران کتابخانه عمومی مرکزی استان تهران می باشد. مطابق با تعیین حجم نمونه در روش شناسی مدل یابی معادلات ساختاری، حداقل حجم نمونه در این پژوهش 260 عدد محاسبه شد. با تأیید روایی پرسشنامه «دانش سلامت» توسط 5 نفر از اساتید علم اطلاعات و دانش شناسی، پایایی آن نیز با مشارکت 30 نفر از جامعه پژوهش انجام و مقدار ضریب آلفای کرونباخ 858/0 محاسبه شد. از 260 پرسشنامه توزیع شده، تعداد 248 عدد عودت داده شد و مبنای تجزیه و تحلیل داده ها قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد سبک های مقابله ای (اندلر و پارکر، 1994)، پرسشنامه استاندارد منابع کسب اطلاعات سلامت (موسوی چلک و ریاحی، 1396) و پرسشنامه محقق ساخته دانش سلامت بود. از نرم افزار SPSS جهت بررسی مشخصات جمعیت شناختی جامعه پژوهش و ارائه یافته های توصیفی و جهت بررسی فرضیه ها از نرم افزار Smart PLS و روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: منابع کسب اطلاعات سلامت کاربران کتابخانه عمومی مرکزی استان تهران بر دانش سلامت آنها اثر مستقیم دارد. بنابراین، فرضیه اول مورد تایید قرار گرفت. سبک های مقابله ای کاربران کتابخانه عمومی مرکزی استان تهران بر دانش سلامت آنها اثر مستقیم دارد و بدین ترتیب فرضیه دوم پژوهش نیز مورد تایید قرار گرفت. اصلی ترین منابع کسب اطلاعات سلامت کاربران کتابخانه عمومی مرکزی استان تهران به ترتیب اولویت عبارتند از: پزشکان، پرستاران و متخصصان سلامت، مراجعه به مراکز بهداشتی و درمانگاه محلی، وب سایت های رایگان و منابع الکترونیکی سلامت، و منابع و کتاب های الکترونیکی. علاوه بر آن، نتایج نشان داد شرکت کنندگان در پژوهش برای بدست آوردن اطلاعات سلامت از حضور در همایش ها و کارگاه ها، کتاب های چاپی، شبکه های اجتماعی تحت وب، و کمک گرفتن از کتابداران و متخصصان اطلاعات، کمترین استفاده را می برند.
نتیجه گیری: مطابق با یافته های بدست آمده، پزشکان، پرستاران، و متخصصان سلامت، اصلی ترین منبع کسب اطلاعات سلامت کاربران کتابخانه عمومی مرکزی استان تهران هستند که نشان می دهد کاربران به هنگام بحران و زمانی که سلامت افراد جامعه در خطر است، به گونه ای معقول عمل نموده و به متخصصان سلامت مراجعه می کنند. با توجه به موقعیت جغرافیایی کتابخانه عمومی مرکزی استان تهران از نظر دسترسی به مراکز پزشکی از یک سو، و جامعه کاربران فرهیخته این کتابخانه از نظر تحصیلات و موقعیت اجتماعی از سوی دیگر، دور از انتظار نیست که آنان از متخصصان سلامت برای رفع نیاز اطلاعات سلامت خود استفاده کنند. پرواضح است که در چنین شرایطی احتمال بهره گیری از کتابداران برای کسب اطلاعات سلامت بسیار اندک است. انجام پژوهشی مشابه با پژوهش حاضر در مناطق محروم، نقش منطقه جغرافیایی کتابخانه در بهره گیری کاربران کتابخانه از منابع اطلاعات سلامت را برجسته می سازد. نتایج مطالعه حاضر می تواند به منظور برنامه ریزی جهت ارتقای دانش سلامت کاربران کتابخانه های عمومی مورد استفاده قرار گیرد. شناسایی ویژگی های روان شناختی کاربران با در نظر گرفتن شیوه اتخاذ سبک مقابله ای و رایج ترین منابع مورد استفاده کاربران، امکان فراهم آوری دانش کافی از طریق این منابع را فراهم می نماید و موانع موجود برای عدم استفاده از سایر منابع کسب دانش را آشکار می سازد.