فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۰۲۱ مورد.
تاثیر اختلافات خانوادگی بر روحیه و برخورد متقابل کودک در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
198 - 213
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر اختلافات خانوادگی بر روحیه و برخورد متقابل کودک در خانواده انجام شده است.روش: تحقیق ازنوع توصیفی پیمایشی می باشد و کلیه دانش آموزان مقطع ششم ابتدایی که درسال 95-96 در شهر دره شهر مشغول به تحصیل بوده اند جامعه آماری را تشکیل داده اند. نمونه پژوهش 70 نفر از دانش آموزان می باشد که با استفاده ازنمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه ارزیابی سلامت روانی در کودکان و پرسشنامه اختلافات خانوادگی استفاده شده است.یافته ها: نتایج نشان داد بین لجبازی و اضطراب کودکان با اختلافات خانوادگی رابطه معنی دار وجود دارد، اما بین افسردگی و روان پریشی کودکان با اختلافات خانوادگی رابطه ای یافت نشد.نتیجه گیری: با توجه به اینکه اکثر مشکلات رفتاری کودکان در محیط خانه و مدرسه منعکس کننده شرایط پیچیده بین فردی و رفتاری اعضای خانواده به ویژه والدین است، والدین باید برای سلامت روحی و روانی کودکان محیطی امن و پر از آرامش در محیط خانه فراهم آورند.
بررسی تأثیر مدیریت جهادی بر آموزش کارآفرینی در دانشگاهها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت جهادی در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب در حکم الگوی مطلوب مدیریتی است؛ الگویی که قابلیت های لازم برای تحقق آرمان های انقلاب اسلامی را دارا بوده و واجد آن توانایی ها و ارزش هایی است که از یک نظام مدیریتی کارآمد اسلامی انتظار داریم. هدف پژوهش؛ بررسی تأثیر مدیریت جهادی بر آموزش کارآفرینی در دانشگاه ها در میان مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی مازندران است. روش تحقیق حاضر، تحلیلی از نوع کاربردی است. جامعه آماری مورد مطالعه؛ مدیران عالی، میانی و عملیاتی دانشگاه های آزاد مازندران است؛ که با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان تعداد 113 نفر به روش تصادفی ساده مورد پرسش قرارگرفته اند. پرسشنامه مورد استفاده در مدیریت جهادی شامل بخش رویکردی، مدیریتی، انسانی و ساختاری می باشد؛ و سنجش آموزش کارآفرینی نیز دارای سه بعد؛ نگرشی، دانش و مهارتی می باشد که از پایایی بالایی برخوردار بودند. همچنین برای بررسی مدل مفهومی از روش معادلات ساختاری و از نرم افزار اسمارت پی ال اس و نرم افزار لیزرل استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که فرضیه پژوهش مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج نیز بیانگر آن است که مدیریت جهادی موجب جهش نوینی در کارآفرینی دانشگاهی شده و بازخوردهای بهتر نسبت به دیگر سبک های مدیریتی از خود بروز می دهد.
تحصیل در آن سوی مرزها: مردم نگاری تردید دانشجویان ایرانی در آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش مردم نگارانه، تجربه زیسته دانشجویان ایرانی از مهاجرت تحصیلی شان به آلمان را مورد بررسی قرار داده و بر آن است که معانی ذهنی کنشگران را با توجه به پرسش های پژوهش فهم کند. برای رسیدن به این هدف از مشاهده، مشاهده مشارکتی، مصاحبه عمیق و مصاحبه گروهی بهره گرفته شده است. می توان گفت دانشجویی که برای ادامه تحصیل به کشور دیگری مهاجرت می کند، خود را در فرهنگ جدیدی فرهنگ عام و فرهنگ علمی کشور مقصد می یابد. او روند تغییراتی را که از زمان برای خروج از کشور آغاز و به کنش نهایی حاصل از انتخاب میان ماندن و بازگشت ختم می شود، تجربه می کند. این تغییرات به شکل مرحله ای در زندگی دانشجویان رخ می دهند که می توان گفت هر تجربه دانشجو در این سفر، مرحله ای از تغییر است و هر تغییر، حسی را درون او برانگیخته یا تقویت می کند. در پایان مشخص شد کنش نهایی مشارکت کنندگان این پژوهش با تردید و دودلی همراه است. از این رو، تردید، اساس این مردم نگاری چندمکانه قرار گرفت. این تردید فارغ از انتخاب دانشجویان، همواره همراهشان بود که میزان آن به مدت اقامت و میزان هماهنگ شدن آنها با جامعه میزبان بستگی دارد و یادآور مفاهیمی ست که در نظریه پسااستعماری از آنها با عناوین آستانگی، بینابینیت، فضای سوم و پیوندخوردگی یاد می شود. با دنبال کردن دانشجویان و پیمودن مسیری که هر دانشجو برای تحصیل در آلمان می پیماید، تلاش شده به چرایی این حس تردید پاسخ داده شود.
بررسی کیفیت زندگی دانشجویان ساکن در خوابگاه دانشجویی دانشگاه رازی کرمانشاه و رابطه آن با عملکرد تحصیلی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و عملکرد تحصیلی دانشجویان ساکن در خوابگاه دانشگاه رازی کرمانشاه انجام شده است. روش آن پیمایشی بوده و تعداد 205 نفر، حجم نمونه، با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبق هبندی شده و ساده انتخاب شدند. یافته ها 8/ 2 درصد از پاسخ گویان به طور کلی کیفیت زندگی خود را خیلی نامناسب، 8 / حاکی از آن است که 4 14 درصد وضعیت کیفیت / 43 درصد خوب، و 6 / 29 درصد نه خوب و نه بد، 9 / درصد نامناسب، 3 زندگی شان را در مجموع خیلی خوب توصیف کردند. از سویی، 2 درصد از پاس خگویان از وضعیت 46/ 23 درصد به طور نسبی رضایت داشتند، 3 / 3 درصد ناراضی بودند، 4 / سلامتی خود خیلی ناراضی و 9 24 درصد) نیز از وضعیت سلامتی شان کاملاً راضی / درصد راضی، و حدود ی کچهارم از نسبت نمونهای ( 4 بودند. در بین ابعاد چهارگانه کیفیت زندگی، بیشترین میانگین نمونهای، مربوط به بعد سلامت جسمانی بین سن، وضعیت تأهل، .(M=3/ و کمترین امتیاز مربوط به بعد سلامت محیطی بود ( 10 (M=3/56) در حالی که بین جنسیت ؛(p<0/ رشته تحصیلی، قومیت و عملکرد تحصیلی رابطه معنادار مشاهده شد ( 05 و دوره تحصیلی با عملکرد تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نگردید. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی چندگانه نشان داد که متغیر سن و قومیت در مرحله اول و متغیر قومیت و روابط اجتماعی8 درصد از واریانس متغیر تحت / 14 و 9 / (حمایتهای اجتماعی) در مرحله دوم توانستند به ترتیب 3 مطالعه (عملکرد تحصیلی) را تبیین کنند.
بررسی تأثیر سیاست های تحصیل اتباع افغانستانی در ایران (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، شناسایی امکانات و موانع موجود در دسترسی اتباع افغانستانی به خدمات آموزشی و تأثیر سیاست های کنونی بر جامعه ایران است. برای جمع آوری اطلاعات با 116 نفر از اتباع افغانستانی ساکن شهر تهران در قالب مصاحبه های نیمه ساختاریافته مصاحبه شده است. نتایج نشان می دهد: آن دسته از اتباع افغانستانی که به صورت قانونی در ایران زندگی می کنند، اگرچه منع قانونی برای تحصیل ندارند، با موانعی چون فقدان توان مالی پرداخت شهریه، مقاومت مردم محلی، الزام به ترک کشور پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه یا عدم امکان اشتغال با مدرک تحصیلی روبرو هستند. اتباع غیرمجاز نیز در مدارس دولتی امکان ثبت نام ندارند و تعداد محدودی از آنها در قالب مدارس خودگردان تحصیل می کنند. با توجه به حضور پرتعداد مهاجران قانونی و غیرقانونی افغانستانی در ایران و تداوم مهاجرت به ایران، پیامدهای منع کودکان آنها از تحصیل متوجه جامعه ایرانی خواهد بود. شکل گیری نسلی کم سواد و کم مهارت و سرخورده از جامعه ایران می تواند حتی برای امنیت ملی کشور مخاطره آمیز است.
بررسی مهم ترین چالش ها و راهبردهای آموزش های مهارتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال شناسایی چالش های آموزش های مهارتی در کشور و ارائه راهبردهای مقابله با آن است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع داده ها، کیفی است. نمونه مورد مطالعه شامل مسئولان و کارشناسان مرتبط با حوزه آموزش مهارتی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و سایر مؤسسات مهم آموزش عالی مرتبط، وزارتخانه کار و امور اجتماعی و وزارتخانه آموزش و پرورش بوده که به صورت هدفمند انتخاب شدند. بر اساس نتایج، سه مورد از مهم ترین چالش های آموزش مهارتی در کشور عبارت است از: فقدان مدل توسعه آموزش عالی، مشخص نبودن میزان سهم آموزش های مهارتی در نظام آموزش عالی کشور و فقدان مهارت های لازم در دانش آموختگان مراکز مهارت آموزی. سه مورد از مهم ترین راهبردهای آموزش مهارتی در کشور عبارت است از: تدوین و تنظیم سیاست های کلی آموزش های مهارتی، امکان افزایش ٥٠ درصدی سهم آموزش های مهارتی در برنامه ششم توسعه کشور و همگرا کردن سیاست ها و تصمیم های مربوط به آموزش های مهارتی با تأسیس «شورای ملی مهارت».
شادی در ساختار معنایی حاکم بر نظام آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت ملالت آور و کسالت بار مدارس، سیاست گذاری برای افزایش شادی و نشاط را ناگزیر کرده است. موفقیت این سیاست ها، پیش از همه در گرو وجود معنایی روشن و فهمی مشترک از شادی است. این مقاله با تکیه بر ابهام موجود در این حوزه، استخراج «معنا/ معانی حاکم بر مفهوم شادی در ساختار معنایی حاکم بر آموزش و پرورش» را موضوع اصلی کار خود قرار داده است. برای پرداختن به این موضوع از مبانی نظری لاکلائو و موف بهره بردیم و ساختار معنایی حاکم بر نظام آموزشی را گفتمانی در نظر گرفتیم که در آن معنای هر نشانه از نسبتش با دیگر نشانه ها، به ویژه نقاط مرکزی به دست می آید. با استفاده از اسناد سازمانی موجود و مصاحبه های نیم ساخت یافته، به گردآوری داده ها پرداختیم. تحلیل محتوای کیفی داده ها، سه معنا از شادی را پیش روی ما قرار داد؛ علاوه بر معنای مسلط و اصلی که شادی را یکی از عواطف بشری تعریف می کند و معتقد است شادی می تواند وسیله ای برای نیل به کمال یا مانعی بر سر راه آن باشد، با دو معنای موقت نیز مواجه هستیم که یکی ناظر به تحرک و فعالیت های جسمانی و دیگری ناظر بر ویژگی های مکانی مدرسه است. هر سه معنا موقت و ناپایدارند. نتیجه آنکه، ساختار معنایی یکسانی در سپهر دستگاه آموزش و پرورش ایران از شادی تثبیت نشده است. گویا معانی متکثری در کشمکش با یکدیگر حیات روزمره دانش آموزان را پر کرده است.
الزامات آموزش دانش سیاست در ایرانِ عصر اطلاعات (تکنولوژی زیربنای شکلی و محتوایی آموزش علم سیاست)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با تمرکز بر آموزش سیاست در ایران قصد دارد تکوین شیوه های آموزشی و تکامل آنها در تاریخ سنتی، مدرن و پسامدرن را مورد واکاوی قرار دهد. دوره سنتی آموزش دانش سیاسی در ایران وجهی اندرزی و کیفی داشت که با روش های قیاسی و کلی می توان رگه های عمیق آن را در اندیشه های سعدی و خواجه نظام الملک پیدا کرد. دوره دیگر آموزش دانش سیاست در ایران با انقلاب مشروطه وجهی بوروکراتیک و نهادینه پیدا می کند که از مدرسه علوم سیاسی تا دانشکده حقوق و علوم سیاسی قابل پیگیری است و مبانی اندیشه ای آن را در اندیشه های پیشگامان مشروطه می توان پیدا کرد. دوره آخر بعد از سال 1990 و مربوط به آموزش پسامدرنیستی دانش سیاست در ایران می باشد که سازه های جدید در قالب فضای مجازی و شیوه های الکترونیکی آموزش علم سیاست به عرصه آمده است. این مقاله تحول آموزش دانش سیاست در ایران را در سه دوره مورد واکاوی و ارزیابی قرار می دهد، اما تأکید نهایی نوشتار بر دوره معاصر و الزامات آموزش سیاست در عصر اطلاعات است. این مقاله، تکنولوژی را مبنای تغییر شکل و محتوای آموزش علم سیاست قلمداد می کند و قصد دارد مشکلات و راه حل های آموزش علم سیاست در عصر اطلاعات را مورد واکاوی قرار دهد.
اینترنت، برنامه های ماهواره ای و هویت دینی (مطالعه موردی دانش آموزان متوسطه شهر مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین، هویت دینی و رسانه ها نقشی مهم و اساسی در تعریف و جهت دهیِ زندگی نوجوانان و جوانان هر جامعه ای، به ویژه جوامعی اسلامی مانند ایران دارد. اما در خصوص پیوند دین و رسانه ها، به ویژه رسانه های نوین خارجی، افراد زیادی معتقدند این رسانه ها با انتشار و پخش آراء، تصاویر، اندیشه های گوناگون، متفاوت و معارض با ارزش های دینی زمینه تضعیفِ هویت دینی افراد را فراهم می کنند. بنابراین، امروزه به نظر می رسد اظهار نظر پیرامون تغییر و تحولات هویت دینی جوانان و نوجوانان بدون توجه به نقش رسانه ها ناقص و ناکافی باشد. از این رو، مقاله حاضر به بررسی رابطه استفاده از ماهواره و اینترنت با هویت دینی دانش آموزان متوسطه شهر مرودشت پرداخته است. روش بررسیِ مطالعه، پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه و روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. براساس نتایج تحقیق، همبستگی هر دو متغیر استفاده از اینترنت و ماهواره با هر سه بعد هویت دینی دانش آموزان منفی و معنی دار بوده است. بالاترین همبستگی استفاده از اینترنت با ابعاد هویت دینی، به ترتیب، در ابعاد عملی (53/.-)، احساسی (52/.-) و اعتقادی (49/.-) بوده است. بالاترین همبستگی متغیر استفاده از ماهواره با هویت دینی، به ترتیب، در ابعاد عملی (53/.-)، احساسی (44/.-) و اعتقادی (39/.-) بوده است. بدین ترتیب، می توان گفت استفاده بیشتر از رسانه های ماهواره و اینترنت در راستای کاهش هویت دینی دانش آموزان متوسطه مورد بررسی در ابعاد سه گانه عملی، احساسی و اعتقادی بوده است.
سنجش رابطه تعادل بین نقش های خانوادگی و شغلی و کیفیت زندگی زنان شاغل درآموزش و پرورش شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
71 - 104
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر دگرگونی های بنیادی و اساسی در وضعیت زنان به وقوع پیوسته و منجر به تحولاتی در زمینه چندگانگی نقش و جایگاه اجتماعی آنان در بخش هایی از جامعه شده است . برخی از پژوهشگران بر آن اند که نقش های چندگانه اجتماعی ، شغلی و خانوادگی منابع گوناگونی هستند که منافع متعددی را در اختیار افراد قرار می دهد و پاداش ها و امتیازت متعددی را به همراه آورده بر کیفیت زندگی زنان می افزایند . این پژوهش با بهره گیری از مبانی نظری تئوری کنش متقابل نمادی و با توجه به دیدگاه مارکز در زمینه تعادل نقش ، به سنجش رابطه بین این متغیر و کیفیت زندگی زنان پرداخته است . جامعه آماری این بررسی متشکل از زنان شاغل ، متأهل ، دارای فرزند و ساکن در شهرسنندج است وحجم نمونه ، 290 نفر از زنان شاغل در آموزش و پرورش شهرسنندج را دربرمی گیرد که به روش نمونه گیری تصادفی سهمیه ای انتخاب شده اند . بر اساس یافته های تحقیق، زنان با ازدواج نه چندان زودهنگام خود (میانگین سن ازدواج 36/24) از فرصت های تحصیلی و شغلی خود به خوبی بهره برده و همراه همسرانشان ، سرمایه های فرهنگی مطلوبی دارند و این امر به برقراری توازن بین نقش های خانوادگی و شغلی آنها کمک بسزایی کرده است . یافته ها نشان می دهد بین میزان تعادل در نقش های شغلی و خانوادگی و کیفیت زندگی زنان ارتباط معناداری وجود دارد . یافته های حاصل از رگرسیون چندگانه نیز حاکی از آن است که متغیر های میزان تحصیلات همسر و تعادل نقش ، 36 درصد از واریانس متغیر کیفیت زندگی زنان را تبیین می کنند . با توجه به رابطه تحصیلات همسران و کیفیت زندگی زنان ، می توان دریافت زندگی زنان ایرانی تا حدود زیادی تحت تأثیر نگرش و رفتار های شوهرانشان در خانواده است که معمولاً شرایط دست یابی به فرصت های پیشرفت از طریق اشتغال را برای ایشان تسهیل کرده بر کیفیت زندگی آنان می افزاید .
تأثیر روش استاد- شاگردی مبتنی برآموزش چند رسانه ای بر مقدار انگیزش و پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بمنظور شناسایی تأثیر روش استاد- شاگردی مبتنی بر آموزش چندرسانه ای در مقدار انگیزش و پیشرفت تحصیلی، در درس تأسیسات حرارتی دانش آموزان، انجام شده است. روش پژوهش، روش شبه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان سال سوم کاردانش، در ناحیه دو شهر همدان، به تعداد600 نفر بود که با روش نمونه گیری هدف دار،20 نفر از دانش آموزان سال سوم در درس تأسیسات حرارتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. دانش آموزان به دو گروه گواه و آزمایش تقسیم بندی شدند. جهت گرد آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد انگیزش تحصیلی هارتر با 33 پرسش و آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته، شامل دو بخش آزمون های عینی چهار پاسخی و آزمون های تشریحی استفاده شد. روایی آزمون های محقق ساخته، از راه روایی محتوا و پایایی آن برای پرسش های تستی با استفاده از آلفای کرونباخ و برای پرسش های تشریحی از پایایی مصححان استفاده شد. هم چنین، برای همتاسازی دانش آموزان و تشکیل گروههای آزمایش و گواه، از آزمون هوش کتل (فرمB) نیز در کنار پیش آزمون های انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی، استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها، در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی (بررسی برابری واریانس های جامعه، بررسی نرمال بودن، بررسی وجود ارتباط خطی و آزمون تحلیل کواریانس، آزمون t وابسته) انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد در متغیر انگیزش تحصیلی، در دو گروه آزمایش و گواه، تفاوتی معنادار وجود نداشت، ولی در متغیر پیشرفت تحصیلی در دو گروه آزمایش و گواه، تفاوتی معنادار مشاهده شد، لذا فرضیه تأثیر روش استاد- شاگردی مبتنی بر آموزش چندرسانه ای در میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأیید شد.
متن اجتماعی و آموزش زبان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در محیط های آموزشی، بنا به سنت های مدرسی و روند کارهای مألوف و آشنا، بیشینه گفتارها درباره آموزش زبان های نامادری، یا فنون و روش های آموزشی را در بر می گیرد و یا پای کهنه و نو بودن محصولات آموزشی که به نام «متد» شناخته می شوند به میان می کشد. اما در واقع، آن چه روش های تدریس، کیستی زبان آموز، محتوای گزینش شده دروس، سامان دهی این محتوای آموزشی، چرایی تهیه چنین محتوایی، و هدف های اعلام شده و اعلام ناشده آموزش زبان نامادری را تعین می بخشد متن تاریخی اجتماعی و جهان نگری حاکمی است که روند برآمد و اجرای این حوزه آموزشی را در چنبره خویش گرفته است. برای نمونه، پیداست که هدف اشرافیت فرانسه زبانِ انگلستان قرن شانزدهم میلادی از تهیه متن های آموزشیِ لاتینی آموزش زبان فرانسه از جنس همان هدفی نبوده است که متن های آموزشی تهیه شده برای نیروی مهاجر جویای کار در استان کبک (کانادا) در قرن بیست ویکم در پی رسیدن به آن است. در نوشته پیش رو، پس از طرح مختصر مباحث نظری، بنا داشته ام که با توجه به این داده های حوزه های بیرونی و حاکم بر آموزش زبان های نامادری، وضعیت موجود را در محدوده یک مقاله بررسی کنم و به طرح پرسش هایی بنیادین در این زمینه برسم.
تحلیلی فضایی بر نابرابری های آموزشی و نقش آن در پایداری اجتماعی شهری با روش های آمار فضایی (مطالعه موردی: شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی شهری مستلزم رعایت عدالت اجتماعی و عدالت فضایی و توجه متوازن به وجوه مختلف حیات جامعه است؛ به گونه ای که نیروی انسانی را به فراگرد توسعه خوشبین سازد. امروزه به دلیل رشد فزاینده شهرها، گسترش فیزیکی شهر و توزیع ناعادلانه خدمات و امکانات، بحث نابرابری های فضایی در حوزه های مختلف، به ویژه حوزه آموزشی ساکنین شهرها، یکی عوامل محوری اثرگذار بر پایداری سکونتگاه ها شناخته شده است. از این رو پرداختن به موضوع نابرابری فضایی و به تبع آن نابرابری آموزشی در مباحث شهری اهمیت بسزایی یافته است. هدف این پژوهش تحلیلی بر نابرابری های شهری با تأکید بر نابرابری های آموزشی در میان ساکنین بلوک های شهر سقز و نقش آن در پایداری اجتماعی شهری سقز و شناسایی بلوک ها و محدوده های مطلوب و نامطلوب از نظر وضعیت کلی آموزشی ساکنین آن است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و برای جمع آوری داده ها و اطّلاعات مورد نیاز، از روش میدانی کتابخانه ای، از مجموعه داده های بلوک های آماری برای شهر سقز سال 1390 موجود در مرکز آمار ایران استفاده شده. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات با به کارگیری مدل های آمار فضایی[1]، تحلیل لکه های داغ[2] و خود همبستگی فضایی[3] در نرم افزار Arc/GIS و آزمون پیرسون در نرم افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که بلوک های شهر سقز بر پایه شاخص های آموزشی دارای نابرابری فضایی هستند. بلوک های در وضعیت نامطلوبی در محدوده محلات 1، 6، 7، 8، 13، 17، 18 قرار دارند و بلوک های در وضعیت مطلوبی در محدوده محلات 2، 4، 8، 9، 11، 12، 13، 14، 15، 18، 19 قرار دارند. همچنین الگوی فضایی پراکنش و شکل نابرابر ی های آموزشی در شهر سقز از مدل خوشه ای[4] تبعیت می کند و طبق نتایج به دست آمده از آزمون پیرسون، بین نابرابری های آموزشی و پایداری اجتماعی شهری با ضریب همبستگی **054/0- و با عنایت به اینکه سطح معناداری کمتر از 05/0 است، می توان گفت که رابطه معنی دار معکوسی وجود دارد. به این معنی که افزایش نابرابری های آموزشی در سطح شهر بر میزان پایداری اجتماعی شهری تأثیر منفی دارد.
هوش معنوی و نگرش های زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
144 - 153
حوزههای تخصصی:
نگرش های زیست محیطی افراد نقش بسیاری در حفظ و بهینه سازی محیط بوم شناختی انسانها دارد. معنویت به عنوان عامل مهم انسانی می تواند بسیاری از رفتارهای اجتماعی ما را تبیین کند. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه بین هوش معنوی و نگرشهای زیست محیطی در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور بجنورد است. روش پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع و اهداف مورد نظر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را 315 نفر از دانشجویان تشکیل می دهند که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. برای سنجش متغییرهای تحقیق از پرسشنامه هوش معنوی کینگ (SISRI) (2008) و پرسشنامه نگرشهای زیست محیطی تامپسون وبرتون (1994) استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که مولفه های هوش معنوی به طور معنادار می تواند نگرشهای زیست محیطی دانشجویان دانشگاه پیام نور را پیش بینی کنند(P< 0/05). نمرات نشان می دهند که اگر یک واحد در متغییر آگاهی وگسترش آگاهی افزایش داشته باشیم به مقدار 20 صدم واحد در نگرش زیست محیطی افزایش خواهیم داشت. همچنین یک واحد افزایش در نمرات تفکر انتقادی و تولید معنا به ترتیب 31 صدم واحد و 21 صدم واحد در نمرات نگرش زیست محیطی دانشجویان افزایش خواهیم داشت. راه رسیدن به جامعه پایدار در جوامع کنونی، توجه به محیط زیست در هر جامعه ای می باشد، ماهیت نگرشهای زیست محیطی متکی بر وجود ارزش هایی است که شهروندان هر جامعه باید مجهز به آن باشند تا به رفتارهای بوم شناختی منجر می شود. هوش معنوی یکی از فاکتورهایی است که ارزش های اخلاقی و سجایای اخلاقی و نگرش جهان شهری را در شهروندان تسهیل و تقویت می کند.
اثربخشی آموزش مسائل مربوط به دوره بلوغ بر میزان آگاهی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه، یک مطالعه نیمه آزمایشی است که با هدف بررسی اثربخشی آموزش مسائل مربوط به دوره بلوغ بر میزان آگاهی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهر ایلام انجام شد. طرح به کار رفته در این پژوهش، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و گروه آزمایش و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش نیز شامل دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان ایلام در دبیرستان های دخترانه شاهد آل یاسین و ولایت در سال تحصیلی 94- 95 بود که از طریق نمونه گیری در دسترس از بین دبیرستان های سطح شهر ایلام انتخاب شد. اطلاعات از طریق پرسشنامه استاندارد «میزان آگاهی از مسائل و مشکلات بلوغ» (شیرزادی و همکاران، 1391) و برنامه مداخله گر آگاهی از بلوغ جمع آوری شد. یافته ها نشان می دهد که تفاوت میزان آگاهی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر ایلام در زمینه بلوغ، قبل و بعد از آموزش از لحاظ آماری در سطح 01/.>p معنادار است؛ به عبارت دیگر، چون مقدار 038/8=F محاسبه شده در درجه آزادی 1 و 118 از مقدار جدول بیشتر می باشد، بین میزان آگاهی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر ایلام در زمینه بلوغ، قبل و بعد از آموزش، تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج همچنین نشان می دهد که علی رغم تمایل اکثریت دختران به دانش بلوغ، آگاهی و عملکرد آنان در مورد بلوغ و رعایت نکات بهداشتی، ضعیف بوده است. یافته ها همچنین حاکی از آن است که در آموزش مسائل و مشکلات مربوط به دوره بلوغ به دختران نباید تنها به مسائل فیزیکی بلوغ اکتفا کرد؛ بلکه توجه به مسائل روانشناختی آنها می تواند بسیار مؤثرتر واقع شود.
مقایسه کاربست فناوری آموزشی در روش های تدریس آموزش زبان انگلیسی استادان زن در دانشگاههای دولتی و آزاد اسلامی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده مناسب از فناوری آموزشی در فرایند یاددهی – یادگیری می تواند به ارتقاء و بهبود تدریس و نیز دستاوردهای یادگیری بیانجامد. استفاده از فناوری در کلاس درس حالت هایی گوناگون را دربر می گیرد که می توان آن ها را بر یک طیف قرار داد. به شکلی که یک سوی آن به کاربردن پاورپوینت و در سوی دیگر، استفاده از سامانه های یادگیری الکترونیکی آمیخته قرار داشته باشد. در این صورت تمام حالت های یاد شده ممکن است به بهبود تدریس و نیز ارتقای یادگیری بیانجامد. این پژوهش با هدف بررسی کاربست فناوری آموزشی در روش های تدریس آموزش زبان انگلیسی در بین استادان زن در دانشگاههای دولتی و آزاد اسلامی انجام گرفت. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش شبه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل 65 استاد زن (36 نفر در دانشگاههای دولتی و 29 نفر در دانشگاه آزاد اسلامی) بودند که با روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و مورد استناد قرار گرفتند. داده های مورد نیاز این پژوهش از یک پرسش نامه محقق ساخته که از دو بخش روش های تدریس و فناوری آموزشی با پایایی مناسب (آلفای کرونباخ 97/0 ) گردآوری شدند. داده های بدست آمده از روش های آماری توصیفی- آزمون تی مستقل و آزمون خی دو تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان دادند که روش تدریس ارتباطی در دانشگاه دولتی و آزاد اسلامی بیش ترین استفاده و روش تدریس شنیداری کم ترین کاربرد را در هر دو دانشگاه داشته است. نتایج نشان دادند که تفاوتی معنادار بین بکارگیری روش های تدریس در دانشگاههای دولتی و آزاد اسلامی وجود دارد. همان گونه که آمار توصیفی نشان می دهد، تفاوت معنا دار بیش تری در دانشگاههای دولتی در استفاده از روش های تدریس مستقیم، گروهی، فیزیکی کامل، روش تدریس ارتباطی و کارمحور نسبت به دانشگاه آزاد اسلامی وجود دارد. افزون بر این، تدریس زبان انگلیسی با استفاده از فناوری آموزشی در انگیزش دانشجویان نسبت به یادگیری مؤثر است و در این زمینه تفاوتی معنادار بین دانشگاه دولتی و آزاد اسلامی وجود دارد. هم چنین، استادان زن دانشگاه آزاد اسلامی در تدریس زبان انگلیسی چاپ گر، اسکنر و کلاس مجازی را در فرایند یاددهی نسبت به همتایان خود در دانشگاه دولتی بیش تر بکار می گیرند. روی هم رفته، در این مقایسه سهم دانشگاه آزاد اسلامی در زمینه کاربست فناوری آموزشی در تدریس زبان انگلیسی بیش تر نمایان است.
تحلیل محتوای کتاب درسی تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول در مورد ترویج و تعمیق فرهنگ حجاب بر اساس اهداف سند تحول بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل محتوای کتب درسی تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول در مورد ترویج و تعمیق فرهنگ حجاب بر اساس اهداف سند تحول بنیادین انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کتاب درسی تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول بود. به دلیل محدود بودن جامعه آماری، نمونه و جامعه آماری یکسان بودند. برای گردآوری داده ها از سیاهه تحلیل محتوای حجاب و عفاف بر اساس سند تحول بنیادین استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفته است. واحد تحلیل، جمله های موجود در کتاب درسی بود. بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از محاسبه فروانی و درصد استفاده شد و نتایج پژوهش نشان داد که در کتاب درسی تفکر و سبک زندگی پایه هفتم به مقدار 25/1 درصد به اقناع فکری برای پذیرش قلبی و درونی حجاب؛ 49/0 درصد به ارایه الگوی لباس و پوشش مناسب در راستای تقویت مراتب اسلامی؛ 21/0 درصد به ارایه خدمات جسمی و روحی توجه شده است و جلب مشارکت سازنده خانواده در اشاعه حیا و عفاف مورد غفلت قرار گرفته است. هم چنین، در کتاب درسی تفکر و سبک زندگی پایه هشتم به هیچ کدام از این ابعاد توجه نشده است.
بررسی رابطه بین هوش معنوی با رهبری آموزشی مدیران دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش معنوی با رهبری آموزشی مدیران دانشگاه علامه طباطبائی در سال 1395 انجام شد. روش تحقیق:این پژوهش میدانی به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران و معاونان سازمان مرکزی دانشگاه و رؤسای دانشکده ها و معاونان آنها در سال تحصیلی 96-95 به تعداد 34 نفر می باشد؛ که به علت محدود بودن جامعه، کل آن به عنوان نمونه انتخاب شد. برای سنجش هوش معنوی از پرسشنامه هوش معنوی چهار عاملی کینگ (حاوی 24 سؤال) و برای سنجش رهبری آموزشی از پرسشنامه رهبری لوتانز (حاوی 35 سؤال)، استفاده شده است. در تأیید پایایی پرسشنامه های هوش معنوی و رهبری آموزشی، آلفای کرونباخ به ترتیب796/. و 724/. بدست آمد. نتایج :در نتیجه، بین هوش معنوی و رهبری آموزشی مدیران رابطه ای معنی دار و قوی(319/0 = r) بدست آمد. در رابطه با تمام ابعاد هوش معنوی نیز رابطه های معنی دار بدست آمد. اما در خصوص مؤلفه توسعه حالت آگاهی و رهبری آموزشی هیچ گونه رابطه ای بدست نیامد.
تاثیر زیر ساخت های فناوری اطلاعات برگسترش کارافرینی در فضای مجازی (مطالعه موردی شرکت توسعه نرم افزار کارنو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
126 - 140
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر زیر ساخت های فناوری اطلاعات برگسترش کارافرینی در فضای مجازی پرداخت. روش پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، جزء پژوهش های توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت توسعه نرم افزار کارنو به تعداد بالغ بر 70 نفر بودند. از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و جدول مورگان، تعداد 60 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها در پژوهش حاضر از دو پرسشنامه محقق ساخته که بر گرفته از پرسشنامه های استاندارد زیرساخت فناوری اطلاعات چانوپاس و همکاران (2006) و کارآفرینی کردنائیج و همکاران (1386) می باشند، استفاده شد. به منظور تعیین روایی پرسشنامه از روایی ظاهری ، محتوایی و سازه ( AVE ›0.5) استفاده شد؛ هم چنین، پایایی ابزار از طریق ضریب آلفای کرونباخ (برای تمام متغیر ها بزرگتر از 0.7) و پایایی ترکیبی (برای تمام متغیر ها بزرگتر از 0.7) محاسبه گردید که نتایج نشان دهنده روا و پایا بودن ابزار پژوهش بود. تجزیه و تحلیل داده ها نیز در دو بخش توصیفی (میانگین، انحراف معیار، نمودار، فراوانی و ...) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری) صورت پذیرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که کیفیت و امنیت زیرساخت های فناوری اطلاعت در کشور بر کارآفرینی در فضای مجازی تاثیر دارند.