هدف: پژوهش حاضر، میزان کاربردپذیری استاندارد توصیف و دسترسی به منبع( آر.دی.ای.) را در کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی بررسی نموده است.
روش/ رویکرد: پژوهش به روش پیمایش توصیفی انجام پذیرفته و دادهها از طریق سیاهه وارسی، گردآوری شده است. جامعه این پژوهش شامل 156 عنصر کاربرگه فهرست نویسی اسناد تاریخی مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی است که برای دستیابی به اهداف پژوهش، تنها تعداد 56 عنصر توصیفی موجود در کاربرگه مذکور، با مشورت و نظرخواهی از متخصصان، مورد توجه بوده که در نهایت دادههای این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
یافتههای پژوهش: میزان مطابقت کاربرگه فهرست نویسی اسناد تاریخی مجلس شورای اسلامی و عناصر هسته استاندارد توصیف و دسترسی به منبع(آر.دی.ای.)، تنها 22.1درصد است به بیان دیگر ، تعداد 27 عنصر از کاربرگه مذکور، با 122 عنصر هسته استاندارد توصیف و دسترسی به منبع(آر.دی.ای.) انطباق دارد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که کاربرگه فهرست نویسی اسناد تاریخی مجلس شورای اسلامی بیشتر به بحث سیستمی و تحلیلی(موضوعی) توجه داشته و تعداد عناصر توصیفی آن بسیار کمتر است. در واقع، استاندارد توصیف و دسترسی به منبع(آر.دی.ای.)، در مقایسه با کاربرگه فهرست نویسی اسناد تاریخی مجلس شورای اسلامی، پوشش جامعتری برای فهرست نویسی توصیفی منابع آرشیوی دارد، و نیز مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی به جهت بهبود توصیف و سازماندهی منابع خود میتواند، 49 عنصر پیشنهادی را که برگرفته از عناصر هسته استاندارد توصیف و دسترسی به منبع(آر.دی.ای.) است، در کاربرگه خود بگنجاند.
سغد نام باستانیمنطقه ایاطراف دره بدخشان در ماوراءالنهر بود. مرکز این منطقه شهر سمرقند است. مردم سغد در زمان ساسانیان به دلیل فعالیت شان در بازرگانی، بخصوص تجارت با چین و هند، معروف بودند و یکیاز قطب هایاصلیاقتصاد ایران بشمار میآمدند. از زبان سغدیدر دوره میانه زبان هایایرانی، آثاریبسیار برجایمانده که یکیاز مهم ترین آن ها، نامه هایکهن سغدیاست. نامه هایکهن سغدیبه زبان و خط سغدیبه سال 1907 میلادیتوسط سراورل استاین در یکیاز برج هاینگه بانیدیوار چین بدست آمد. این اسناد شامل پنج نامه کامل و چهار تکه پاره، شبیه به یک نامه است. نامه هایسغدیتحولات سیاسیو اجتماعیمردمان آن روزگار چین را بازگو میکند. نامه نخست سغدیاز طرف دختریاز اهالیدون وانگ خطاب به همسرش نوشته شده است.
پژوهش تاریخی، با بهره گیری از اسناد معتبر صورت می گیرد، اما حضور نداشتن در صحنه ی واقعه، باعث می گردد پژوهشگر نتواند به طور زنده، داده های مورد نیاز را جمع آورد. همین امر، سبب می شود پژوهش تاریخی دچار ضعف شود؛ زیرا محقق ناچار می شود گسست میان مدارک به دست آمده را با حدس و تفسیر پر کند. پرسش اساسی آن است که علم تاریخ، چگونه می تواند با فرضیه همنشین شود؟ فرضیه ای که از اساس، موجب جهت دار شدن شیوه ی خوانش متون تاریخی می گردد و تاریخ واقعی یک رویداد را به قرائتی خاص از یک رخداد بدل می کند؟ وضع مسئله انگیز آن است که علم تاریخ از جنبه ی یک انتظام دانشورزانه، بدون تعامل با دیگر شاخه های علوم انسانی، گیرایی کافی ندارد؛ زیرا به زنجیره ای بی پایان از رویدادهای تلنبار شده بدل می گردد. وانگهی، کمک گیری متقابل آکادمیک نیز سبب می گردد اصل واقعه ی تاریخی شناسایی نشود. فرضیه سازی، تیغ دو دم علم تاریخ است، هم ناجی است هم نافی.
آغاز سال 1275 ق.، آغاز تحول جدیدی در دستگاه اداری ایران بود و آن حذف پست صدراعظمی و تاسیس شورای دولتی متشکل از شش وزارتخانه داخله، خارجه، جنگ، مالیه،
عدلیه و وظایف و اوقاف است. ریاست شورای وزیران به میرزا جعفرخان مشیرالدوله واگذار شد. عمر شورای وزیران در 29 شعبان 1288 ق. با حکم ناصرالدین شاه به پایان رسید. در سال های بدون صدراعظم، چندین دستورنامه و آئینن امه به تصویب شورای دولتی و شاه رسید. در چند سال اخیر، دو دستورنامه مهم را کتابخانه ملی ایران خریداری کرده است که در این مقاله به معرفی آن ها پرداخته می شود. نخستین سند نسخه اصل دستورنامه سال 1279 ناصرالدین شاه و دومین سند جزو اسناد خاندان مستوفی و متعلق به سال 1282 ق. است و حاکی از ضعف شورای دولتی و تلاش شاه برای جایگزین کردن یک هیئت سه نفره به جای آن است.