فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۲٬۰۰۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
قدرت، زبان، من مردانه دکارتی و زن
حوزههای تخصصی:
بررسی پیکربندی بافتی گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت زمینه ای است که متن در آن آفریده و فهمیده می شود. این زمینه محیط، زمان و مکان (بافت موقعیت) یا واژه ها و عبارات اطراف هر واژه (بافت زبانی) را در بر می گیرد. دربارة بافت موقعیت، مسأله این است که در متون کهن به ویژه متون ادبی که دریافت بی واسطة بافت موقعیت ممکن نیست، چگونه می توان بخش هایی از آن را بازسازی کرد. هلیدی و حسن (۱۹۸۵) بر این باورند که سه سازه در ساخت این موقعیت یا همان عوامل برون زبانی مؤثر در خلق متن نقش دارند و می توان با آن ها، بافت موقعیت را توصیف کرد. از این منظر سه مؤلفة زمینة سخن، فحوا یا عاملان سخن و شیوة سخن به عنوان سه نقطة ورود به هر موقعیتی تلقی می شوند و از میان گزینه های موجود امکان گزینش سبکی را به دست می دهند. از ترکیب هر یک از گزینه ها با دیگری، ویژگی های منفردی در متن ایجاد می شود. مجموع این سه عامل پیکربندی بافتی نام دارد که نقشی اساسی در وحدت ساختاری متن دارد و استمرار در آن، متنی یکپارچه خلق می کند. در این پژوهش تلاش شده ابتدا بافت و سازه های پیکربندی بافتی تبیین شود؛ سپس با این ابزار، سازه های موقعیت و اجزای پیکربندی بافتی گلستان بررسی شود. بدین منظور همة عوامل قابل بررسی و نیز شگردهای سعدی و عوامل زیبایی شناختی مؤثر در القای مفهوم بیان شد و در نتیجه مشخص شد پیکربندی بافتی گلستان عامل انسجام متن و تداوم ارتباط خوانندگان در قرون متمادی با متن کتاب است.
مقالات: قال و قلم و قصه
عناصر کهن الگویی در داستان ماهان از هفت پیکر نظامی براساس نظریه تک اسطوره کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر تحلیل عناصر کهن الگویی داستان ماهان از هفت پیکرِ نظامی براساس نظریه تک اسطوره ژوزف کمپبل است. ماهان نمادِ خودآگاه وجودِ ماست که به خواست ناخودآگاه، به کُنه وجود راه می برد و با ""من"" های نیک و بد درون رویاروی می شود و با شناخت کارکردهای آنان، به ناشناخته ترین بخش زیرینِ ضمیر راه می یابد. او به منابعی که رفتارهای نیک و بد را تغذیه می کنند پی می برد و پس از همراهی با ""من"" های شرورِ ناخودآگاه، به یاری ""منِ"" نیکِ وجود، به عالم بیداری و هشیاری بازمی گردد. دیدار او با خضر درون، تولد دوباره خودآگاه و رسیدن به یگانگی و خرسندی وجود است. مسیر ماهان در این سفر درونی انطباق زیادی با مراحل سفر در نظریه کمپبل دارد.
مقاله به زبان فرانسه: گفتمان بلاهت در رمان «طرف خانه سوان» (La bêtise langagière dans Du côté de chez Swann)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راویِ پروستی - همانند خود نویسنده - در خانواده و محیطی اجتماعی رشد می یابد که در آن هوش از ارزش و منزلت فراوانی برخوردار بوده است. برای این نویسنده، همچنان که برای ژیل دلوزِ فیلسوف، «هیچ چیز به اندازه آنچه در سر یک احمق رخ می دهد، آدمی را به تفکر وا نمی دارد» ( 2003، 101 ). رمان در جستجوی زمان از دست رفته اغلب به عنوان بنای ادبیِ با شکوهی در نظر گرفته شده که بر پایه زمان، عشق و آفرینش هنری ساخته شده است، اما چیزی از این رمان کاسته نخواهد شد اگر آن را به چشم یک «دانشنامه- مدرن- حماقت بشری» بنگریم. با گرد آوردن طیف گسترده ای از پرتره ها و گفتمان های انسان های احمق و تبدیل آن ها به موضوعی طنزآمیز، راویِ پروست مسیر هنری خاص خود را برای «از بین بردن بلاهت» می یابد. از دیدگاه فلسفی، تنها شکل گیری تفکر می تواند شکل گیریِ بلاهت را توضیح دهد. ما بر این باوریم که که این نوع حماقت فلسفی اثرات خود را در سطح گفتمانی و ارتباطی نیز برجای می گذارد، چرا که بلاهت پیش از ظهور در عمل در گفتمان شخص ظهور می یابد. بلاهت در گفتمان طنزآمیزترین اشکال را به خود می گیرد و گفتمان را به ورطه کلیشه های خودکار می اندازد. در فرآیند تجزیه و تحلیل گفتمان بلاهت نزد شخصیت ها، هر دو بعد مربوط به شکل گیریِ حماقت در گفتار، و نیز موفقیت یا شکست گفته ها را مورد مطالعه قرار داده ایم.
سهستن = دیدن
منبع:
چیستا آذر ۱۳۶۱ شماره ۱۴
حوزههای تخصصی:
أنسی الحاج، احمد شاملو، الرّسولة بشَعرها الطّویل حتّی الینابیع، آیدا در آینه، نقد فمنیستی، ادبیّات تطبیقی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی آثار نویسندگان مرد و به چالش کشیدن بیان و ذهنیّت مردان از زنان، یکی از مهم ترین رویکردها در مطالعات فمنیستی به شمارمی رود. در شعر أنسی الحاج و احمد شاملو، با چهره ویژه ای از زنان روبه رو می شویم؛ چهره ایی که گاه با معیارهای دنیای مدرن همساز است و زن را در جایگاه برابر با مرد نشان می دهد و گاه تحت تأثیر ذهنیّت تاریخی دو نویسنده، زن از موضع امروزی خود به جایگاه سنّتی اش سقوط می کند. در این جستار اشعار «الرّسولة بشَعرها الطّویل حتّی الینابیع» و «آیدا در آینه»، از دریچه نقد فمنیستی و در حوزه مطالعات ادبیّات تطبیقی مکتب فرانسه مقایسه شده است. مه م ترین نتایجی که از این پژوهش به دست آمده است عبارتند از: - دو اثر مورد بحث، دارای کلّیّتی مشابه هستند و بیان شعری در این دو اثر، بیانی مردانه است که در مواردی با معیارهای مربوط به مکتب اصالت زنان مغایرت دارد. - ترسیم چهره زن در دو اثر، از تأثیر بن مایه های اساطیری و مسائل تاریخی و فرهنگی بر ذهنیّت دو شاعر، برکنار نبوده است. - در بخش هایی از دو متن، أنسی الحاج و شاملو تحت تأثیر اندیشه های اجتماعی مدرن بوده اند. تأثیرپذیری از یافته های فمنیستی و نیز مفهوم انسان گرایی در غرب، نمونه هایی از آن است.
خودواسازیِ تقابل دوگانه حافظ/ زاهد در غزلیات حافظ، خوانشی دریدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگیِ ترجمه شده: تحلیلی نشانه- پدیدارشناختی از مترجم دردها اثر جومپا لاهیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بازنماییِ سبکِ زندگی مهاجر را در اثری ادبی با استفاده از طرحِ مدلی نظری که از آمیختگیِ اندیشه پدیدارشناسی و نشانه شناسی ابداع شده است، تحلیل می کند. پس از معرفیِ مدلِ نظری نشانه - پدیدارشناسی، تعریفی نو از «سبک زندگی» طرح می شود که در نسبتِ «التفاتیِ» سوژه با ابژه ها و کنش ها شکل می گیرد و از این رهگذر به هر یک از دو سوی تبادل، دلالت، ارزش و هویت می بخشد. بر این اساس، الگوی معرفی شده در این مقاله برای تحلیل سبک زندگی به چهار کنشِ تفاوت، همسانی، پیوند و ترجمه اشاره می کند. در ادامه، این چهار کنش با تحلیلی نشانه-پدیدارشناختی در مجموعه داستان های کوتاه جومپا لاهیری با عنوان مترجم دردها پی گرفته می شود. در پایان این نتیجه پیشنهاد می شود که مهاجر در ارتباط تعاملی یا پدیدارشناختی با دیگران و ابژه های اطراف خود سبک های زندگی متفاوتی را تجربه می کند. او هم تمایز خود را با دیگری به واسطه حفظِ سبکِ زندگی سرزمین مادری تثبیت می کند، هم کوشش می کند با دیگری با تقلیدِ سبک زندگیِ میزبان همسان شود، هم با دیگری آمیخته می شود و سبک زندگی هیبرید می آفریند و هویتی پیوندخورده می سازد و از همه مهمتر، با عبور و گذر دائم میان دلالت های سبک های زندگی سرزمین های مادر و میزبان، هویت های خود را مرتب ترجمه می کند.
بررسی فرایند حسی ادراکی شطحیات عرفانی بر اساس نظریه نشانه معناشناسی احساسات(مقاله علمی وزارت علوم)
نیم نگاهی به جنبه های تعلیمی شعر حافظ از منظر نظریه ی روایت شنو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر، آن است که با استفاده از نظریه ی روایت شناسی و با تأکید بر روایت شنو، نشان دهد، شعر حافظ در کلیّت خویش، چونان یک اثر روایی است که در آن با بیانِ غیرِ خطّی رخدادهای راستینی از زندگی بشری مواجهیم؛ رخدادهای مکرّری چون جدال ناتمام رند و صوفی، عهد الست، پذیرش بار امانت الهی و اتّفاقات متعاقب آن و...که همگی با صراحت و قدرت، در بسترِ زمانِ دوری ، آشکار شده است.در این مقاله، نخست بر روی خاصیّت روایی شعر حافظ، تأمل کرده ایم و سپس بر مبنای نظریّه ی روایت شناسی، نشان داده ایم که ساختار روایی شعر حافظ ،می تواند به قلمروِ شعر تعلیمی نیز تعلّق داشته باشد .توجه ژرف و بنیادین حافظ، به روایت شنو، از آن روست که در پی القای مفهوم یا آموزش و تعلیم اندوخته ای است .دراین مقاله، بعد از گزارش اقسام روایت شنوها در شعر حافظ، به این نتیجه می رسیم که شعر حافظ، جدای از ابعاد عمومیِ تعلیمیِ خویش ، روایت گر مناسبات نظام تک صدایی و چند صدایی است و با غور و ژرف کاوی خاص خویش، آموزه های لازم را برای انتخاب یکی از این دو مسیر، در اختیار مخاطب خود قرار می دهد.این پژوهش، به روش تحلیلی-توصیفی، بر مبنای مطالعات کتابخانه ای، انجام شده است
سنجش و تحلیل شخصیت زال و بهرام بر پایه نظریه سبک زندگی آدلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل سنگ نوشته های شهدای شیراز در جنگ تحمیلی از منظر نشانه شناسی لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی، مطالعه نظام مند نشانه هاست که به عنوان یکی از ابزارهای کارآمد امروز توانسته است در تحلیل بسیاری از متون مؤثر باشد و نشانه شناسی لایه ای به مثابه یک دیدگاه نظری، زمینه را برای تحلیل متون چندوجهی که شامل نشانه های زبانی و غیرزبانی است، فراهم می کند.
این پژوهش به تحلیل سنگ نوشته های قبور شهدا از منظر نشانه شناسی لایه ای پرداخته است. سنگ نوشتة قبور شهدا به مثابه متون چندوجهی، حاوی نشانه های زبانی و غیرزبانی اند که کارکرد و نقش هر یک از این لایه های نشانه ای در این پژوهش، از منظر نشانه شناختی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. این پژوهش، نشان می دهد نقوش به کار رفته در سنگ نوشته ها و همچنین رنگ هایی چون سبز، قرمز و سیاه هرکدام در کنار نشانه های زبانی، نقش مهمی در انتقال مفهوم شهید و شهادت ایفا می کند؛ همچنین این پژوهش نشان می دهد که چگونه نشانه های زبانی در قالب شعر و نثرهای کوتاه در انتقال مفاهیم موردنظر مؤثر می باشند. نوع نشانة به کار رفته، انسجام ساختاری، روابط همنشینی بین نشانه ها و همچنین انسجام کارکردی و انسجام معنایی این نشانه ها، باعث شده است تا این سنگ نوشته ها به زیباترین شکل، پیام خود را به رهگذران القا کنند.
تحلیل کهن الگویی حکایت «الملک و البراهمه» کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه کهن الگو از مکتب روان شناسی کارل گوستاو یونگ برگرفته شده است. یونگ، تصاویر و رسوبات روانی و آگاهی های ارثی موجود در ناخودآگاه جمعی را کهن الگو (آرکی تایپ) می نامد؛ به عبارت دیگر، کهن الگو، طرح کلی تجارب و رفتارهای مکرر اجداد و نیاکان بشر است که در ناخودآگاهی جمعی ریشه دارد. کهن الگوها در قالب نماد یا به شکلی نمادین در بسترهایی مانند اسطوره، حماسه، داستان، رؤیا و اوهام آشکار می شوند یا در آثار ادبی ظهور می یابند. از مهم ترین کهن الگوها می توان به «آنیما»، «آنیموس»، «پیر دانا»، «سایه»، «نقاب»، «تولد دوباره» و «فردیت» اشاره کرد. کلیله و دمنه کتابی مشحون از داستان های تمثیلی (تمثیل های حیوانی) است که به دلیل وجهه اساطیری، برخی از آن ها را می توان از دیدگاه نقد کهن الگویی بررسی کرد. یکی از این داستان ها که صبغه اساطیری و نمادپردازانه بر آن غالب است، حکایت «الملک و البراهمه» از باب شانزدهم این کتاب است. این داستان به دلیل افسانه ای بودن و نیز داشتن سلسله ای از رؤیاها، ظرفیت تحلیل کهن الگویی را دارد؛ در این پژوهش، کهن الگوهایی چون «سایه»، «آنیما»، «نقاب»، «پیر دانا» و «فردیت» در حکایت یادشده بررسی شده است. بر این اساس به اجمال می توان چنین تأویلی از داستان به دست داد: هبلار شاه که دچار گونه ای روان پریشی شده است، از طریق رؤیا به ناخودآگاه خویش راه می یابد و پس از رویارویی با آنیمای خود، به یاری آنیما و راهنمایی پیر دانا، از پریشانی می رهد و به «خود» (من راستین) نایل می شود. شاه فرایند فردیت و مسیر خودیافتگی را با رؤیا آغاز می کند؛ سپس به پیشنهاد ایران دخت، نزد کارایدون، معبر حکیم فرستاده می شود و در پایان با درایت و ارشاد وزیر دانای خویش، از غم و روان پریشی می رهد.