فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۲٬۰۳۵ مورد.
بازتاب تفکر یونانی، ایرانی و اسلامی در تاویل سهروردی از داستان رستم و اسفندیار
حوزههای تخصصی:
تفسیر و تأویل اساطیر در ادبیات کلاسیک ایران به دلایل زیادی از جمله کفرآمیز پنداری آنها چندان مورد توجه قرار نگرفته است . در کنار تأویلات اندک و از هم گسیخته سنایی، شاعر قرن پنجم، شیخ اشراق، عارف و فیلسوف بزرگ قرن ششم یکی از کسانی است که با جدّیت تمام در پی تفسیر و تأویل اساطیر ایران باستان برآمده است . شیخ اشراق با این تأویلات می خواهد پیوندی عمیق میان سه فرهنگ مجزّا از هم؛ یعنی فرهنگ اسلامی، حکمت ایران باستان و فلسفه یونان برقرار کند . زیرا وی از یک سو به عنوان مسلمان معتقد، با فرهنگ اسلامی و عناصر فرهنگی آن از جمله تصوّف به خوبی آشناست و از طرف دیگر به عنوان ایرانی نژاده و اصیل، میراث دار تمدن ایران قبل از اسلام است و نیز نمی تواند به فلسفه یونان که محصول با ارزش خرد و عقلانیت بشری است، بی اعتنا باشد. سهروردی با ژرف بینی خاص خود پی برده است کلّیت سه فرهنگ به ظاهر مخالف هم نه تنها تضادّی با یکدیگر ندارند، بلکه در صورت اتحاد و سازش میان آنها، می توان به تجربه ای گرانسنگ برای هدایت و رشد بشریت دست یافت . در این مقاله سعی شده است تلاش و کوشش این نابغه بزرگ در ایجاد پیوند و سازش جریان های تفکر بشری که در تأویل وی از داستا ن اسطوره ای رستم و اسفندیار منعکس شده است، تبیین و دلایل چنین تأویلی ضمن نشان دادن عناصر فرهنگ های مذکور باز نموده شود. پیداست که در دوره سهروردی این داستان و دیگر داستان های شاهنامه به اندازه ای مشهور شده بودند که به راحتی و جز برای اغراض ویژه ای در هم ریختن ساختمان آنها سهل و آسان نبود . اما شیخ اشراق با توجه به ذهنیت خاص خود از عهده این مهم بر آمده و این داستان را ساختارشکنی کرده است تا بتواند نظرات اشراقی خود را در لابه لای آن باز گوید.
ابزارهای زبان شناسی در نقد ادبی مدرن
حوزههای تخصصی:
مبادی و مبانی شعر سیاسی (تحلیل جامعه شناختی)
منبع:
کیان ۱۳۷۲ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
بررسی مقایسه ای «ویژه زبان» قدرت در سیاست نامه و نصیحه الملوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژه زبان اصطلاحی است که از آن برای شناخت زبان سبک های متون مختلف استفاده می شود و به نحوی در تمایزدهی سبکی اهمیت به سزایی دارد. در شناخت ویژه زبان عناصر سه گانه واژه، ساختار نحوی و بافت کلام نقش دارند و از میان انواع ویژه زبان ، ایدئولوژی غالباً با ویژه زبان قدرت ارتباط تنگاتنگ دارد و رمزگان مشترکی را در نظام نشانه شناسی پدیدار می سازد. سلجوقیان دین اسلام را برای تحکیم پایه های قدرت خود پذیرفتند و برای تقویت آن به خلفای بغداد پناه می بردند. نظام الملک و غزالیِ شافعی مذهب، سیاست نامه و نصیحه الملوک را برای راهنمایی سلاطین سلجوقی در کشورداری نوشتند. ویژه زبان قدرت در این دو کتاب به کنش های کلامی و غیرکلامی تقسیم می گردد و مبانی ایدئولوژیک آن از نوع حاکمیت مذهب شافعی است لیکن تفاوت در این است که نظام الملک معتقد به حذف و حتی قتل غیرِ شافعیان، و غزالی معتقد به رعایت عدالت است. از این رهگذر کاربرد وجوه افعال التزامی و امری در مفهوم قطعیت، یکی از برجسته ترین نشانه های مبانی ایدئولوژیک زبان سیاسی در هر دو کتاب است.
بررسی مقایسه ای رمان به هادس خوش آمدید و اسطوره پرسفونه براساس نظریه بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسندگان متون ادبی گاه متون دیگر، شخصیت های داستانی دیگر و حتی کل یک پیکره داستانی را دستمایه کار خود قرار می دهند. یکی از این آبشخورهای داستانی اسطوره ها هستند که همواره به اشکال مختلف در آیین ها، باورها، قصه ها و حتی داستان ها بازتاب یافته اند. ازجمله این اسطوره ها اسطوره یونانی پرسفونه و رفتن او به قلمرو هادس، خدای جهان زیرین، است که یکی از اسطوره های مرگ و رستاخیز است و حالتی سفرگونه دارد. شخصیت اصلی رمان به هادس خوش آمدیداثر بلقیس سلیمانی نیز مانند پرسفونه سفری را در پیش می گیرد و حوادثی را از سر می گذراند که سرانجام، او را به دنیای زیرین می رساند. هدف ما در این جستار این بوده است که با روش تحلیلی مبتنی بر نظریه بینامتنیت که ژولیا کریستوا براساس آرای باختین مبنی بر منطق گفت وگوی متن ها و پیوندهای بینامتنی میان متون ادبی آن را مطرح کرد، جایگاه و نحوه حضور و بازآفرینی این اسطوره در رمان به هادس خوش آمدیدرابررسی کنیم. حاصل پژوهش ما این است که اسطوره پرسفونه و هادس در حکم پیش متنی برای رمان به هادس خوش آمدیداست و بر آفرینش این رمان تأثیر گذاشته است؛ هم در ساختار رمان و هم در شخصیت های آن؛ از این رو، زوایایی پنهان از این رمان در پیوند با اسطوره مذکور بهتر فهمیده می شود.
صورتگرایی و تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نزدیک به دو دهه از رواج جدی نظریه ادبی در ایران می گذرد. در این مدت چندین بار این پرسش مطرح شده است که آیا نظریه ادبی برای ادبیات فارسی مفید بوده است؟ آیا کاربران این نظریات توانسته اند آن ها را بومی کنند و به صورتی طبیعی با ادبیات ما پیوند دهند؟ این پرسش ها همچنان مطرح هستند. این امر نشان از آن دارد که نظریه ادبی نتوانسته است به اهداف خود دست یابد. پیش از هر چیز باید میان طرح نظریه ادبی در غرب و در ایران تفاوت گذاشت چرا که نحوه برخورد ما با این نظریات، متفاوت است با نحوه برخورد غرب که در واقع صاحبِ نظر هستند. برای یک غربی تفاوت چندانی میان آموزش ادبیات و آموزش نظریه ادبی وجود ندارد. از آنجا که این نظریات از یک سو ریشه در متون ادبی خود آن ها دارد و از سوی دیگر زاده تحولات علمی و فلسفی جوامع آن هاست بنابراین کسی که می خواهد در آنجا در حوزه ادبیات فعالیت کند به صورتی طبیعی با این گونه نظریات آشنا می شود و شاید با اندکی اغراق بتوان گفت در آن ها نفس می کشد. اما درست به سبب نبود این دو علت در ایران و بنابراین وارداتی بودن نظریه، کاربر ادبیات نظریه ادبی را به چشمی بیگانه می نگرد. از آشنایی تا بیگانگی فاصله ای است که توسط اشتباهات پر می شود. بنابراین نحوه برخورد با این موجود بیگانه دشواری ها و ظرافت های زیادی می طلبد
نقد اسطوره ای عوامل شکل گیری ونقش آن در تحلیل ادبی
حوزههای تخصصی:
«آیا ممکن است از نقد به روایت برسیم یا برعکس از روایت به نقد»
حوزههای تخصصی:
نقد
حوزههای تخصصی:
دانش نقد ادبی
حوزههای تخصصی:
شورش در شعر امل دنقل و نصرت رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اجتماعی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
نقد و بررسی نمودهای خودشکوفایی در منطق الطیر عطار بر اساس نظریه ی راجرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش فطری انسان به خودشکوفایی و کمال، به ویژه وقتی که ادبیات به حوزه ی عرفان قدم می گذارد و با چاشنی شریعت و طریقت آمیخته می گردد، گستره ی عظیمی از ادبیات ایران شهر را به خود اختصاص داده است. منطق الطیر عطار از جمله آثاری است که با درونمایه ی اصلی دیدار با خویشتن و شناخت خود، بشر را به فارغ شدن از متعلقات ناسوتی و نیل به کمال فراخوانده است و از رهگذر این اندیشه، به رویکردی از علم روانشناسی به نام «روانشناسی انسان گرا» نزدیک می شود. روانشناسی انسان گرا با قرار دادن انسان در مرکز توجه و با تأکید بر روی جنبه های مثبت انسان و تکیه بر «خویشتن» و «خود» فرد و اصالت بخشیدن به اصل بشریت، با بیان و روشی متفاوت با اندیشه ی عرفانی، به بحث درباره ی خودشکوفایی پرداخته است. در این جستار، منطق الطیر عطار از منظر روانشناسی انسان گرا و بر اساس الگوی خودشکوفایی راجرز نقد و بررسی گردید و روشن شد که در این اثر بشکوه نیز پرندگان سالک، جهت رسیدن به خودشکوفایی و کمال، پنج شاخصه ی بنیادین نظریه ی راجرز را در خود متبلور کرده اند.
اثرپذیری سعدی از فردوسی بر اساس نظریه ترامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار سعدی، از برجسته ترین نمونه های متون کلاسیک است که نماینده تمام عیار فرهنگ و ادبیات فارسی است. وی در این آثار، از متون قبل از خود متأثر بوده است و ارتباطی که میان نوشته های قبل از سعدی با آثار او وجود داشته، کاملاً نمایان است. یکی از این آثار، شاهنامه فردوسی است. هدف از این پژوهش، نشان دادن این ارتباط متنی میان آثار سعدی و شاهنامه فردوسی است که برای به انجام رساندن چنین عملی، از نظریه ترامتنیت «ژرار ژنت» که یک نظریه کامل در ارتباط بین متون است استفاده کرده ایم و پیوندی را که میان نوشته های سعدی و فردوسی دیده می شود، به طور کامل در تمام جنبه های آن بررسی کرده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که آثار سعدی، نمونه کاملی از یک ترامتنیت محسوب می شود که با آوردن شواهد و با روش تحلیلی- توصیفی و شرح و تفسیر ابیات آن، وجود کامل ترامتنیتی را که نسبت به شاهنامه فردوسی در آثارش وجود دارد، به اثبات رسانیده ایم.