فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۲٬۰۰۴ مورد.
بازنمایی اسطوره ی صعود در شاهنامه ی فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله ی اصلی این مقاله، شناخت اسطوره ی صعود در اندیشه ی ایرانی و بررسی بازتاب آن در شاهنامه ی فردوسی است. در اسطوره های اقوامی که به یک جهان فوقانی پس از مرگ اعتقاد دارند، راه های متفاوتی برای صعود بدان عالم وجود دارد. مثلاً نردبان، پلکان، بادبادک، تار عنکبوت، رنگین کمان و ... برخی از راه های صعود به جهان علوی هستند. در نزد ایرانیان باستان، راه صعود به جهان برتر از «کوه البرز» می گذرد. در این مقاله، پس از تصویر سیمای آیینی البرزکوه در اساطیر ایرانی و شاهنامه ی فردوسی، صعود شاهان و پهلوانانی مانند فریدون، زال، کیقباد و کیخسرو بر فراز البرز بررسی شده است. اینان در دوران پاکی خردسالی، بنا بر حادثه ای به فراز البرز که دروازه ی گروثمان (بهشت) است، راه می یابند. در این عروج، تن و روان پهلوانان با یکدیگر همراهند. پس از این مرحله، قهرمانان کمال یافته در حکم منجیانی که پیش از فرشکرد (دوران بازسازی جهان) ظهور می کنند، هریک کارهای شگفتی انجام می دهند و با دشمنان به مبارزه برمی خیزند. سرانجام، روان آن ها پس از مرگ که بازگشت طبیعی همه ی روان های نیک به مینوست، بار دیگر بر فراز البرز و در گروثمان آرام می گیرد.
سیاره ای خارج از مدار: نگاهی به پسامدرنیسم در رمان همنوایی شبانه ارکستر چوب ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با بررسی همنوایی شبانه? ارکستر چوب?ها از دیدگاه پسامدرنیستی، به طرح این موضوع می?پردازد که این رمان در عین برخورداری از ویژگی?های ادبیات داستانی پسامدرنیستی، در پیچ و تاب?های روایی خود جهانی را به تصویر می?کشد که بسیاری از ارکان آن زاییدة خرافات، باورها و تضادهایی است که مختص یک ذهن ایرانی است. این مقاله با استفاده از نظرات منتقدان برجستة مبحث پسامدرنیسم و با بهره?گیری از مفاهیمی چون برجسته سازی وجودشناسی، فراداستان، دور باطل، فروپاشی روایت?های اعظم، قداست?زدایی، پارانویا، بی?خودشدگی، غیاب، عدم قطعیت، بی?نظمی زمانی، و ازهم?گسیختگی نشان می?دهد که این ویژگی?های پسامدرنیستی حاضر در رمان، نه مجموعه?ای از تکنیک?های عاریه?ای، بلکه نتیجة طبیعی روایتی هستند که به آشفتگی ذهن انسان معاصر می?پردازد که خود بازتاب کنندة آشفتگی جهان اطراف اوست.
بازخوانی فرمالیستی شعر ""مگر"" از مجموعه شعر ""رنگ ازرخ تمام قلم ها پریده است "" / نشر روزگار / 1382
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۹ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
ریخت شناسی افسانه عاشقانه « گل بکاولی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گلِ بکاولی افسان ه شهزاده تاج الملوک است که پس از فراز و نشیب های بسیار با بکاولی ازدواج می کند. اصل داستان هندی است که در شبه قاره از شهرت فراوانی برخوردار است. این افسانه عاشقانه را شیخ عزت الله بنگالی، متخلص به امامی برای نخستین بار در سال1134 از هندی به نثر فارسی درآورد. این منظومه فارسی تاکنون در ایران معرفی و چاپ نشده است. گزارش و تحلیل ما براساس نسخه خطی کتابخانه خصوصی صهیب ارشد در پاکستان (عکس نسخه موجود در مرکز تحقیقات ایران و پاکستان) تهیه شده که تاکنون فهرست نشده است. این مقاله، ضمن معرفی نویسنده آن، داستان را به روش پراپ نقد و ساختاریابی میکند و مهمترین بنمایههای آن را نشان میدهد.
در این بررسی درمییابیم افسانه بکاولی با اندک جابهجایی در کنشها کاملاً با خویشکاری های پراپ هماهنگ است. بن مایههای متنوع، فراوان و فشرده، تأثیر افسانههای هندی و ایرانی را بر داستان نشان
میدهد.
بررسی و تحلیل مقایسه ای داستان گنج نامه در مقالات شمس و مثنوی معنوی
حوزههای تخصصی:
داستان عرفانی «گنج نامه» از جملة اقوال شمس است که به شکل محاوره ای و بسیار کوتاه در مقالات آمده که مولوی با تأثر از ساختار و محتوای این حکایت، داستان طولانی و ساختارمندی خلق کرده است. البته اگرچه تأثیر نقش بسیاری از حکایات و قصه های مقالات شمس بر مثنوی معنوی امری است که محققان فراوانی به آن اشاره کرده اند؛ تأثیر داستان یادشده بر داستان موردنظر در مثنوی (گنج نامه مثنوی) به میزانی است که می تواند تحقیقی مستقل را شامل شود. روشن است تأمل و نوع نگاه مولوی به این داستان، نشان از قدرت او در تبیین عناصر داستانی و کشف زوایای پنهان حکایت یادشده دارد. با این توصیف کاربرد تمثیلات، تلمیحات و شمار بسیاری از واژگان عرفانی و استفاده از آیات و روایات گوناگون محصول فرآیند ذهنی مولوی در این داستان است که در این مقاله، بدان پرداخته شده است. وی در طول داستان با شیوه جریان سیال ذهن، حوادث و صحنه هایی تازه خلق کرده و با ایجاد برخوردهای گوناگون مانند به چالش کشاندن عقل و عشق و ... داستان را ضمن توجه به ساختار منسجم؛ اندیشمندانه به پایان می رساند.
نشانه شناسی شخصیت های داستان های کانتربری در متن جامعه قرن چهاردهم انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر شخصیت های کانتربری را از چهار بعد:مطابقت با شرایط اجتماعی قرن 14 انگلستان، تفکرات مذهبی حاکم بر جامعه، زیبایی شناسی و روایت مورد نشانه شناسی قرار می دهد. از بعد اول، ظاهر و رفتار شخصیت ها با الگوهای اقتصادی، تاریخی و اجتماعی همچون گسترش بورژوازی، گسترش شهرنشینی، قیام دهقان ها و فساد اجتماعی رابطه معنی دار و تنگاتنگ نشان می دهد. از بعد مذهبی، برداشت های مذهبی متفاوت با پیروی محض از دستورات کلیسا در میان زائرین مشاهده می شود؛ چنانکه از نظر تاریخی این دوران با افول قدرت کلیسا و گسترش انتقادها همراه بود. از نظر زیبایی شناسی، شخصیت های کانتربری، افکار و احساسات متناقض نشان می دهند. از یکسو دارای حالات گوتیک و ترس از عذاب الهی، خشونت و آلام انسانی هستند و از سوی دیگر، گرایش به زیبایی های دنیوی، روابط پنهان عاشقانه و گناه دارند که این مغایرت از نشانه های تغییر و تحول در ارزش های فرهنگی یک جامعه در حال گذراست. همچنین کاربرد زبان عامیانه، دیدگاه دیالوژیک، سبک حلقه وار داستان ها، خروج از بعد زمان و مکان در انتهای سفر زیارتی به روایت زائرین، خاصیت اعتراف آمیز می بخشد و بیان اندیشه های نو همچون ضرورت توجه به فردیت، حقوق مردم و حقوق زن را در شرایط قرون وسطی ممکن می سازد؛ گفتمانی که تنها در بستر تکامل بشریت قابل درک است
بررسی و تحلیل جایگاه مخاطب در عصر سامانی با تاکید بر اشعار رودکی و مقایسه آن با ادوار شعر فارسی
حوزههای تخصصی:
تحلیل و نمادپردازی «پیامبر» نوشته جبران خلیل جبران با توجه به کهن الگوهای روان شناسی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«پیامبر»، نوشته جبران خلیل جبران، کتابی بسیار کم حجم؛ اما سرشار از مفاهیم عرفانی، دینی، اخلاقی و فلسفی است. این کتاب اگرچه در ظاهر کتابی ساده و آسانیاب می نماید؛ اما دارای درونمایه ای بسیار غنی و کهن الگویی است. «پیامبر»، روایت گر سرگذشت یکی از کهن الگوهای ناخودآگاهی ماست؛ «پیغمبر» در انزوا نشسته ای که به عنوان پیر فرزانه و مهربان درون، هر لحظه انتظار «من» خودآگاه را میکشد تا با کمک «آنیما» وی را در طی طریق بیانتهای کمال یاری دهد و راه سبز فردیت و تمامیت روانی را به او بنمایاند. این اثر، نمایانگر مراحلی است که مردم شهر اورفالیز به یاری پیامبر و میانجیگری آنیمای «میترا» نام میپیمایند و با خویشتن خویش یگانه میشوند. آنچه درونمایه این اثر را شکل می دهد، سفری درونی است؛ سلوکی عرفانی که این اثر را عرصه حضور و فعالیت بسیاری از کهن الگوها و نمادهای مرتبط با این فرایند باطنی ساخته است. «من»، «خود»، «سایه»، «پیر دانا»، «آنیما» و نگاره نمادین «ماندالا» از برجسته ترین نمادها و کهن الگوهای موجود در این اثر برجسته خلیل جبران است.
سعدی و نظریة اخلاقی کمآزاری
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تبیین موضوع نظریه اخلاقی کمآزاری در دو بخش سامان یافته است که در بخش نخست نگاهی گذرا به نظریههای اخلاقی متفکران یونان و در بخش دوم نظریههای اخلاقی متفکران ایران زمین مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. و در بخش دوم به بررسی دیدگاه محمد زکریای رازی، نظامی و حافظ در این باره پرداخته شده و در بخش دیگر نیز، نظریه خداوندگار حکمت و ادب، سعدی، پیرامون کمآزاری مورد بحث و بررسی قرار گرفته تا ذیلی باشد بر نظریه این بزرگمرد در پرداختن آرمانشهر در بوستان.
المنهج السیمیائی: آلیه مقاربه الخطاب الشعری الحدیث وإشکالیاته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرف المنهج السیمیائی فی العقود الأخیره من القرن العشرین تحولات عده فی التعاطی مع الخطاب الشعری الحدیث على وجه الخصوص، هذا ما أثار العدید من الإشکالات فی کیفیه مقاربه النص الأدبی مقاربه واعیه على مستوى الأدوات الإجرائیه، أوعلى مستوى التأویل واستنطاق النص بشکل لا یفسد دلاله المعانی الحقیقیه للبنى العمیقه، ومن هنا یعدّ نقد ""الخطاب الشعری الحدیث والمعاصر"" من القضایا النقدیه المهمّه التی تناولها نقادنا المحدثون، فی ظل المنهج السیمیائی الممارس فی تحلیل علامات هذه النصوص دون المساس بهویتها العربیه بلا إفراط أو تفریط.
والتحلیل المقترح، لا یتوقف عند الإحالات إلى المعارف والعلوم المختلفه، وکذا لا ینتهی عند دلاله معینه، بل یفتح النص على سیل من المعارف المتنوّعه، لأنه بالغ التنوّع والتعدد، ویحیل إلى معارف وإیدیولوجیات مختلفه، ولهذا فإن التحلیل السیمیائی یستوعب کل هذا ویضعه ضمن استراتیجیاته. لقد أصبحت المقاربات النصّانیه منهج بحث نقدی، ونظریه علمیه تطرح العدید من التصورات والرؤى المنهجیه والإجرائیه فی تناول النص العربی الحدیث على مستوى التنظیر أو الممارسه التطبیقیه، والتی لا یمکن الاستغناء عنها، خاصه أثناء التحلیل.
وعلیه تکشف هذه المداخله عن أهمیه المنهج ""السیمیائی"" فی مقاربه النص العربی الحدیث، وأهم المشاکل التی یشکو منها الخطاب الشعری الحدیث خاصه من خلط بین النقاد فی تناول الظاهره الأدبیه، وطرق وأسالیب التحلیل التی تبقى محتشمه على مستوى الأدوات الإجرائیه، أو على مستوى التأویل الصحیح فی استنطاق النص.
روایت شناسی نشانه ها در «افسانه» نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از شکل گیری نشانه شناسی چند دهه ای بیش نمی گذرد. این دانش دارای ظرفیت های فراوانی برای خوانش و نقد آثار ادبی است و اگر به مباحث نقد و تحلیل ادبیات نزدیک شود؛ امکانات علمی دقیق تری، از آنچه تاکنون به عنوان نقد ادبی شناخته شده است، در اختیار منتقدان قرار می دهد. نشانه شناسی، نشانه ها و رمزگان را در چارچوب هایی مشخص و متمایز طبقه بندی می کند و این طبقه بندی، ماده خام اولیه ای برای نقد ساختاری متون ادبی خواهد بود. «افسانه»ی نیمایوشیج، اگرچه اولین شعر غیرسنتی ایران نیست و اگرچه تا رسیدن به قالب اصلی شعر نیمایی هنوز فاصله زیادی دارد، به دلیل پاره ای نوآوری ها؛ بخصوص نوآوری های محتوایی، اغلب به عنوان اولین شعر نو فارسی تلقی می شود. افسانه در واقع، یکی از نخستین شعرهای روایی نیما است که از دو روایت کامل و تعدادی پاره روایت تشکیل شده است. در این تحقیق، جنبه های روایی این منظومه مورد بررسی قرار می گیرد. ابتدا دو روایت اصلی نشانه شناسی می شوند؛ یعنی نوع نشانه ها و رمزگان موجود در آن دو روایت مورد شناسایی و تحلیل قرار می گیرد و سپس با استناد به این تفکیک، میزان فراوانی و نوع عملکرد آن ها، وضعیت روایی شعر تحلیل می شود.
مقایسة ساختارهای منطق الطیر مثنوی معنوی و بوستان
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نویسنده به مقایسه ساختارهای سه منظومه منطقالطیر عطار، مثنوی مولانا و بوستان سعدی پرداخته و به وجوه اشتراک و تفاوتهای موجود میان این سه منظومه اشاره نموده است. وجوهی چون حضور دو جزء عمده در سه منظومه همچون گفتارهایی در بیان نظری افکار و نیز حکایات و تمثیلهایی برای مصور ساختن آن افکار، وجود اندیشهورزی در هر سه منظومه با ویژگیهای خاص و منحصر به فرد در هر یک.
تحلیلی از شعر حافظ بر اساس اصول نقد ادبی آی . ا . ریجاردز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آی. ا. ریچاردز (1965-1893) یکی از تاثیرگذارترین متفکران قرن بیستم در حوزه های روان شناسی، نقد ادبی، زبان شناسی و فلسفه است. وی تحت تاثیر مکتب پوزیتیویسم با جسارتی فوق العاده، بر شیوه های نقد ادبی گذشته زبان اعتراض می گشاید و قلم رد می کشد. او بر پایه ی مطالعاتش در روان شناسی و اخلاق، نظریه ی کاملا متفاوت خود را در نقد ادبی بر اساس سه مفهوم تجربه، ارزش و ارتباط بنیاد می نهد. در مقاله ی حاضر، نخست با نگاهی به زمینه های فکری و فلسفی ریچاردز، کوشش شده مهم ترین اندیشه های وی در نقد ادبی، در پیکره ای کلی و منسجم ترسیم گردد. در دومین بخش، شعر حافظ بر اساس دیدگاه ریچاردز بررسی و تحلیل شده است. برای انجام بهتر این تحلیل، ابتدا مهم ترین اصول نقد ادبی ریچاردز در قالب پنج گزاره ی فشرده بیان شده و آن گاه مصادیق هر کدام از این گزاره ها در دیوان حافظ جست وجو شده است.
نتیجه ی این مطالعه نشان می دهد که یافتن مناسب ترین راه برای حل تعارض انگیزه ها و امیال متناقص انسانی که در نظریه ی ریچاردز کارکرد اصلی شعر شمرده می شود، در شعر و اندیشه ی حافظ نیز نقشی اساسی دارد. این نگاه تازه، از برخی جنبه های شعر حافظ، فهمی ژرف تر به دست می دهد. از این گذشته، نشان می دهد که ریچاردز در تدوین نظریه ای عمومی در نقد ادبی ، موفقیت بسیار داشته است.