درخت حوزه‌های تخصصی

رویکردهای نقد ادبی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۲٬۰۳۵ مورد.
۵۴۱.

مقاله به زبان فرانسه: ویرانی سازنده مطالعه درونمایه هستی شناسی ""تئاتر و همزادش"" اثر آنتونن آرتو (Un fléau salutaire Étude de l’ontologie phénoménologique du théâtre et son double d’Artaud)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: متافیزیک تئاتر تقویم طاعون اپوخه رویکرد طبیعی رویکرد استعلایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۸ تعداد دانلود : ۷۷۱
آنتونن آرتو، نویسنده و نظریه پرداز به نام فرانسوی، تئاتر حقیقی را تئاتری عصیانگر می داند که علیه نظامهای فکری می شورد و خواستار رهایی ناب است تا طرحی نو دراندازد. به این منظور می بایست نخست صحنه تئاتر و نیز ذهن تماشاگر را از حضور ساختارهای از پیش تعریف شده پالود تا امکان رویارویی اصیل با پدیده های دنیا فراهم آید. آرتو کتاب "" تئاتر و همزادش"" را با تشبیهی این چنین آغاز می کند: تئاتر به مثابه طاعون شاید که از پس ویرانگری به استعلای وجود بیانجامد، به امکان بس گانگی معنای هستی هر هستنده در هر لحظه و هر مکان. این مقاله بر آن است درونمایه هستی آفرین چنین تعبیری از صحنه تئاتر را به کمک نظریه های فلسفه پدیدارشناسی بررسی نماید.
۵۴۲.

تحلیل نشانه معنا شناختی «دیدن» و پدیدارهای دیداری درکشف الاسرار و مکاشفات الانوار روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی تنش ادراک و احساس جسمانه شکل گردانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد نشانه شناختی
تعداد بازدید : ۱۰۹۹ تعداد دانلود : ۸۲۵
در نظریة نشانه شناسی دیداری پساگرماسی، عناصر صوری گفتمان به محتوایی باز می گردد که نظیر آن محتوا در ساحت نشانه شناسیک جهان طبیعی حضور دارد؛ پس می توان به وابستگی متقابل میان زبان و ادراک جهان قائل شد. آن چه این پیوستگی را ممکن می سازد، وجود واسطه ای به نام جسم است. در نتیجه، از یک سو، فرآیند معنادهی برخاسته از زبان در اختیارمان است و از دیگر سو، ادراکی است که از واکنش حسی به پدیده های جهان حاصل می شود. این مقاله در نظر دارد با اتکا به بعد حسی ادراکی موجود در تصویرهای دیداری مکاشفه های روزبهان و با کاربست نظریه نشانه -معناشناسی فونتنی و گرماس،سه عامل اساسی را در فرایندهای دیداری، شامل دامنه نوع ادراکات حسی، نقش ادراک حسی و جایگاه جسمانه در شکل گردانی پدیدارهای دیداری در کشف الأسرار و مکاشفات الأنوار تبیین کند. حاصل پژوهش در مورد نخست، حکایت از وجود دو طیف کمی-شناختی و کیفی- عاطفی در این اثر دارد؛ که البته، طیف نخست، به جهت گسترده بودن فضای تجربة عرفانی و ابهام و رازوارگی آن بر صراحت و فشردگی طیف دوم غلبه دارد. در مورد دوم، پیوند میان ادراک عارف با دو عامل موقعیت (گونه های مختلف دیدن) و ذهنیت (باورها، سلائق) موجب درنگ در روند تکوین و روایت مشاهدات و خلق تصویرهای هنری در آن می شود. شکل گردانی مبیّن اهمیت جسمانه در جریان تجربه و دیدار است و به ایجاد هنجارگریزی در تصویرها و زبان عارفانه مبتنی برمقام تشبیه نزد روزبهان می انجامد.
۵۴۳.

بازشناخت نظریة «گذار فرامن قوم ایرانی از احکام غریزه محور شاه» در داستان سیاوش (با تکیه بر دیدگاه ادبی روانکاوانة فروید)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فروید داستان سیاوش فرامن قوم ایرانی فرامن فراشاهانه نقد روانکاوانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲۶ تعداد دانلود : ۷۳۸
این جستار ، بر بنیاد دیدگاه های فروید به طرح دیدگاهی ادبی روانکاوانه می پردازد؛ اساس این دیدگاه، بر یافتن پاسخِ این پرسش استوار است که آیا می توان به وسیله ی نقد روانکاوانه ی داستان سیاوش، پیوندی در میانه ی رخدادهای این داستان با تغییر احکام فرامنیِ قوم ایرانی، یافت؟ با چنین رویکردی است که یک دیدگاهی نوین ادبی روان کاوانه، هم راستا با پرسش فوق مطرح می گردد: سیاوش، قربانی گذارِ فرامنِ قوم ایرانی از احکامِ غریزه محورِ شاه است؛ دیدگاهی که نگارندگان، از نقد روانکاوانه ی داستان سیاوش، به سان ابزاری برای اثبات آن بهره می برند. بر اساس این دیدگاه، رویدادهای زندگی و مرگ سیاوش، بخشی از باورهایی را که در ذهن و فرامنِ مردم نهادینه شده بود به چالش کشیده است؛ مهم ترینِ این باورهای نهادینه شده در فرامن ایرانیان، آن بود که حکم شاهی همواره هم راستای احکام فرامنی است و البته این بدان سبب بود که احکام فرامنی در آن زمان، بیش از هر چیز تحت تأثیر و حتی ساخته ی احکام شاهی بود. در داستان سیاوش شاهد چالش هایی هستیم که فرامن ایرانیان را درگیر خود می کند و شرایط را برای عبور از فرامن شاه ساخته ی قوم ایرانی به فرامنی فراشاهانه مهیا می سازد. امری که فرهنگ ایرانی را از عصر خداشاهی به عصر نوینی وارد می کند و سبب می گردد که ایرانیان یک گام از پذیرش خودکامگی حکومت ها فاصله گیرند.
۵۴۴.

بررسی رمان های عربی و فارسی معاصر از منظر نقد جامعه شناختی (مطالعة موردی: الشحاذ اثر نجیب محفوظ و اشک سبلان نوشتة ابراهیم دارابی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایداری ادبیات فرخی یزدی شعر معاصر فارسی و عربی عبد الرحمن یوسف

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۲۶۲۰ تعداد دانلود : ۹۹۲
با توجّه به اینکه رمان، تصویری عینی از چش م انداز و برداشت نویسنده از زندگی است که اوضاع فکری- فرهنگی هر عصری را به تصویر می کشد؛ پژوهش مذکور تلاش کرده است با رویکردی توصیفی- تحلیلی و بر اساس مکتب تطبیقی آمریکایی، رمان های الشّحاذ (گدا) اثر نجیب محفوظ و اشک سبلان نوشتة ابراهیم دارابی را از منظر جامعه شناسی مورد بررسی قرار دهد تا تصویری از سیمای مصر پس از انقلاب 1952 و ایران سال های 1324 تا 1357 را از لابه لای سطور این آثار به نمایش بگذارد. نتایج نشان از آن دارد که محفوظ در رمان خود با استفاده از شیوة جریان سیّال ذهن و زبانی نمادین، به نقد اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه مصر پرداخته و بحران روحی قهرمان داستان، مصیبت های روشنفکران و تعارض های درونی آنان را به تصویر کشیده است؛ ابراهیم دارابی نیز به مانند محفوظ، اما با سبکی رئالیستی، اوضاع ایران را در برهة تاریخی مذکور، بازگو کرده است. قهرمان رمانش، فردی تحصیل کرده و مبارزی نستوه علیه رژیم پهلوی است. درون مایة اشک سبلان استبدادستیزی و درون مایة الشّحاذ، ستیؤ با فرهنط غربی است. شخصیّت زنان در رمان های مذکور، تابع شخصیّت مردان است. زن در رمان الشّحاذ، وسیله ای برای رسیدن به آرامش های زودگذر است؛ اما در رمان اشک سبلان با زنانی نمونه برخورد می کنیم که علاوه بر خانه داری، دوشادوش مردان، در عرصة مبارزه نیز حضوری فعّال دارند.کودکان و نوجوانان نیز نوید دهندة آینده ای زیبا هستند و نویسندگان مذکور به وسیلة این دو قشر، پیروزی و آزادی را بشارت می دهد.
۵۴۵.

از بیناخوانش تا بینامتنیّت؛ روایت شناسی میراث عاشورا در آثار داستانی محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عاشورا ادبیات تطبیقی رمان ژنت دولت آبادی بینامتنیت بیناخوانش

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی بازتاب رویدادها و شخصیتهای مذهبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی بینامتنیت
تعداد بازدید : ۱۴۳۵ تعداد دانلود : ۹۱۰
ادبیّات از هیچ زاده نشده است! هر متنی هنگام تولّد بر گسترة سفید کاغذ یا حتّی بر صفّة ذهن، از متون قبل از خود متأثّر شده است. این امر سبب شده تا مفاهیم بدیعی از قبیل بینامتنیّت و بیناخوانش در حوزة نقد نو جلوه گر شوند. در ادبیّات داستانی، آن دسته از منابع که استوارتر و جذّاب ترند، بنمایة خلق آثار دیگر می شوند. حماسة عاشورا از این زمره است. بر کسی پوشیده نیست که ذهن و اندیشة ایرانیان مسلمان با واقعة عاشورا عجین و به شدّت از آن متأثّر است. ادبیّات، به ویژه ادبیّات داستانی نیز به عنوان آیینه ای از باورها و رخدادهای اجتماعی، این واقعه را در خود بازتاب داده است و به ایجاد گستره ای انجامیده که آن را «ادبیّات عاشورا» نام نهاده اند. در این گستره، برخی از آثار به شکلی مستقیم به شرح وقایع عاشورا و قیام امام حسین(ع) می پردازند؛ مثل اشعار رثایی یا اشکال مختلف تعزیه. امّا دولت آبادی رمان نویس است و از همین رو، در مقام قیاس، تأثیرپذیری او از واقعة عاشورا شکل پیچیده و پنهان تری دارد. او با بهره گیری از قابلیّت های گوناگون این واقعه در زمینة خلاّقیّت ادبی، عناصری را از آن وام گرفته است. همان گونه که خود او نیز اذعان دارد، نقش تجربة شخصی وی در حوزة نمایش، به ویژه تعزیه در این میان انکارناپذیر بوده است. در این مقاله، در نظر داریم تا از دیدگاهی تطبیقی و با تکیه بر نظریّات بینامتنیّت و بیناخوانش، منبعث از ژرار ژنت و ژان بل من نوئل، نحوة بازتاب واقعة عاشورا را در آثار دولت آبادی بررسی کنیم.
۵۴۶.

نقد جامعه شناختی سرمایه های اجتماعی فرهنگی زنان در رمان دل فولاد اثر منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زنان منیرو روانی پور جامعه شناسی ادبیات انواع سرمایه پیر بوردیو دل فولاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴۳ تعداد دانلود : ۱۳۳۸
رمان تنها حوزه ی آفرینش ادبی است که نه همچون علوم اجتماعی و فلسفه آلوده تعقل شده است و نه مانند شعر و افسانه یکسره حیاتی مستقل از زندگی عملی روزمره انسان دارد و براین اساس دارای بیشترین ظرفیت برای بازنمایی زندگی انسان معاصر است. مقاله ی حاضر به دنبال نقد جامعه شناسانه ی سرمایه های شخصیت های زن در رمان دل فولاد نوشته ی منیرو روانی پور است. رهیافت نظری این مقاله ایده ی انواع سرمایه ی پیر بوردیو جامعه شناس، مردم شناس و فیلسوف فرانسوی است. بوردیو بر این باور است.وی علاوه بر ایده ی مارکسیستی سرمایه ی اقتصادی انواع دیگری از سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و نمادین را نیز بر می شمرد. بنابراین در این مقاله در پرتو نظریه فوق انواع سرمایه های زنان، تولید، بازتولید و تبدیل آن ها بررسی می گردد و با توجه به حجم و ترکیبی که زنان از این سرمایه ها در اختیار دارند فرادستی یا فرودستی آنان در فضای اجتماعی نشان داده می شود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که سرمایه ی اقتصادی زنان سیری منفی را سپری می کند، آنان درتولید و بازتولید سرمایه ی نمادین با بحران ناباروری مواجه اند، سرمایه ی اجتماعی شان نیز زخم خورده ی انواع کنترل های اجتماعی و اشکال متفاوت خشونت است، تنها سرمایه های فرهنگی زنان است که در سطحی محدود ومنحصر روندی پویا را در دو سوی افقی و عمودی نشان می دهد.
۵۴۷.

تحلیلی بر دو رمان از محمدرضا بایرامی با نظری به اندیشه فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی میشل فوکو بایرامی تکثّر گفتمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۹ تعداد دانلود : ۷۳۹
محمدرضا بایرامی از نویسندگان توانمند معاصر است که دورمان او «پل معلّق» و «مردگان باغ سبز» به دلیل پرداختن او به عوامل برون زبانی مثل بافت موقعیتی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، تکثرگفتمانی را بین نسل ها و عصرهای متفاوت به لحاظ پیوند لاینفک این عوامل با ایدئولوژی و پیوند رمان ها با بافت اجتماعی و تاریخی، زمینه تحلیل گفتمان انتقادی را فراهم کرده است. از دو رمان وی «پل معلّق» جنبه روان شناختی و «مردگان باغ سبز» جنبه تاریخی و جامعه شناختی قوی تری دارند و موضوع اصلی رمان دوم او، جستجوی هویّت است. یکی از نظریه پردازان معروف در تحلیل گفتمان انتقادی میشل فوکوست که ظاهراً بایرامی در این دورمان از اندیشه او بهره گرفته است با این تفاوت که غرض وی همچون فوکو، از واژه «ایدئولوژی»، هر نظام فکری و گفتمان مسلّط، منهای اندیشه های متافیزیکی و تجربه قدسی نیست. پرسش محوری نگارنده در این پژوهش، میزان تأثیر پذیری بایرامی از نظریه فوکو و توانایی وی در خلق تکثّر گفتمان است و در نهایت با تجزیه و تحلیل این دورمان به شیوه توصیفی-تحلیلی، نشانه های تکثّر گفتمان را از منظر زبانی، روان شناختی، جامعه شناختی و ایدئولوژیکی برمی شمارد.
۵۴۸.

مقایسه ساختاری داستان های همای و همایون خواجوی و سلامان و ابسال جامی براساس نظریه ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پراپ همای و همایون سلامان و ابسال مقایسه ساختاری حرکت و بسط داستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۰ تعداد دانلود : ۸۶۲
تحلیل ساختاری پراپ روش عملی و دقیقی است که می توان آن را بر روی قصّه های ادب فارسی، به خصوص منظومه های غنایی و حکایات عرفانی و تعلیمی نیز اعمال کرد. هدف از این تحقیق آن است که همای و همایون خواجوی کرمانی و سلامان و ابسال جامی طبق الگوی پیشنهادی پراپ و براساس نقد ساختار گرایانه وی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. برای این منظور ابتدا مقدمه ای دربارة تعریف و تبیین ریخت شناسی، روایت شناسی، روش مطالعاتی پراپ، و معرفی خواجوی کرمانی و قصّة همای و همایون و معرفی جامی و قصّة سلامان و ابسال مطرح شده است. برای مقایسة ساختاری این دو داستان از نظر کارکردها، صحنة آغازین، راه های ترکیب حکایات، بسط داستان، شخصیّت ها و صفات شخصیّت ها جداولی تنظیم گردید تا تفاوت ها و شباهت های ساختاری این دو اثر براساس جدول ها، تحلیل و بررسی شود. یافته های این پژوهش گویای تطابق داستان همای و همایون و سلامان و ابسال با کارکردهای ریخت شناسانة پراپ است. مقایسة ساختاری داستان همای و همایون با سلامان و ابسال بیانگر این است که هر دو اثر از نظر خویشکاری ها، شخصیّت ها، و صفات اشخاص قصَه، ساختار حکایات، نوع بسط و صحنة آغازین ساختاری مشابه دارند.
۵۴۹.

بررسی تطبیقی و بینامتنی مثنوی خموش خاتون و هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هزار و یک شب نقد تطبیقی مثنوی خموش خاتون داستان های هندی خوانش بینامتنی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی بینامتنیت
تعداد بازدید : ۱۱۴۸ تعداد دانلود : ۸۰۰
در فرآیند خوانش و ارزیابی یک اثر، بازیابی حضور متنی دیگر و آگاهی از چگونگی بازتولید آن در متن پیش رو، موجب غنای تحلیل می شود. امروزه پیوند ادبیات تطبیقی و بینامتنیت دستاوردی جدید است که تحلیل اثر در چارچوب الگوها و روش های آن آسان می شود. از مهم ترین عوامل تحلیل در حوزة ادبیات تطبیقی بررسی شباهت ها و تأثیرگذاری آثار بر یکدیگر و چگونگی تحقق یا انتقال یک موضوع و درون مایه است ولی خوانش بینامتنی دغدغة فرا رفتن از بررسی منابع مشابه و تأثیر و تأثر را دارد؛ یک متن بر پایة گفتمانی از پیش موجود بنا می شود و سپس آن گفتمان را از آن خود می کند و حتی موجب دگرگونی معنای متن محوری می شود. مقالة حاضر با تأکید بر این معنا و پیوند اصول نقد تطبیقی و بینامتنی بر آن است تا ضمن معرفی مثنوی خموش خاتون(که اصلی هندی دارد) به مهم ترین عناصر درون متنی که زمینه را برای ارجاع به هزار و یک شب فراهم می کند، بپردازد. پس از بررسی تطبیقی ( شباهت ها و تأثیرگذاری ها)، به چگونگی جذب و دگرگونی هزار و یک شب در گسترة مثنوی خموش خاتونپرداخته و با تأکید بر عناصری چون تعلیق، نقیضه، جایگشت و ... به بررسی بینامتنی می پردازد. این عناصر موجب معنا بخشیدن به روایتی دیگرگون شده و متنی دیگر را فرآوری کرده است. پیوند ساختار و عناصر نوین در این مثنوی با ساختار ابتدای هزار و یک شب (آغاز قصة شهرزاد) بستری دیگر را برای خوانشی تطبیقی- بینامتنی فراهم می کند.
۵۵۰.

عشق از دیدگاه سعدی و اریک فروم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان شناسی عشق سعدی غزلیات اریک فروم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۴۷۳
امروزه بررسی متون ادبی بر اساس دیدگاه های روان شناسی نوین یکی از رایج ترین زمینه های تحقیق دررشته ی زبان وادبیات فارسی است. غزلیات سعدی به عنوان یکی از آثار برجسته در ادب غنایی به بیان ظرایف و دقایق عشق زمینی پرداخته است. از سوی دیگر عشق از مباحث عمده در روان شناسی به شمار می آید و روان شناسان برجسته ای چون اریک فروم، به بحث درباره ی عشق، زمینه ها، کارکردها و انواع آن پرداخته اند. میان دیدگاه سعدی در غزلیات با نظریات فروم ، مشترکات بسیاری وجود دارد که از آن جمله می توان به مواردی چون انگیزه های عشق ورزی، لزوم تواضع ، پاکبازی و تسلیم در برابر معشوق و تأکید بر این نکته که عشق فصل انسان و غیر انسان است، اشاره کرد. در کنار این مشترکات، تفاوت هایی نیز بین دیدگاه سعدی و فروم دیده می شود. روش تحقیق در این مقاله مقایسه ی تحلیلی میان دیدگاه سعدی در غزلیات راجع به عشق با دیدگاه اریک فروم- روان شناس معاصر و بیان شباهت های میان آن ها می باشد.
۵۵۱.

نقد اسطوره شناختی «گنبد سیاه» هفت پیکر نظامی

کلیدواژه‌ها: هفت پیکر کهن الگو نقد اسطوره شناختی گنبد سیاه صور مثالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱۸ تعداد دانلود : ۲۰۶۹
در این جستار، یکی از داستان های هفت پیکر نظامی با عنوان «گنبد سیاه» براساس نقد اسطوره شناختی یا کهن الگویی تحلیل می شود. نخست این قصه را از نظر شکل و ساخت داستانی و خط سیر رویدادهای داستان براساس هرم فریتاگ بررسی کرده ایم. ساختار روایتی قصه گنبد سیاه مانند دیگر داستان های کلاسیک و پیشامدرن، از سیری خطی پیروی می کند که دارای سه مرحله شروع، اوج و فرود یا نقطه پایان است. سپس خوانشی دیگرگونه براساس آرکی تایپ های اسطوره ای آورده ایم ؛ چون مقوله سفر، آب، عدد، رنگ سیاه، اسرار و هبوط انسان که ریشه در ناخودآگاه جمعی انسان ها دارند و در این داستان سمبولیکی، ابزار روایت قصه قرار گرفته اند. آنچه موجب خوشی دیگرگونه از این قصه می شود، بررسی و تفسیر کهن الگوهایی است که به طور ناخودآگاه در بافت و روایت داستان به کار رفته اند برای نمونه، کهن الگوی سفر که یکی از مهم ترین بن مایه های اسطوره ای در دنیای اساطیر و افسانه ها و داستان هاست و کلیت داستان براساس همین مقوله سفر شکل گرفته است.
۵۵۲.

بررسی روایت در رمان «چشم هایش» از دیدگاه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روایت ژنت شتاب منفی چشم هایش نقل حوادث

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹۳ تعداد دانلود : ۱۶۶۰
«چشم هایش» نخستین رمان بزرگ علوی به حساب می آید. ترتیب نقل حوادث در این رمان برحسب توالی زمانی نیست و راوی از انتهای داستان با استفاده از شیوه های مختلف شروع به نقل حوادث کرده است.در این مقاله پس از بحث مختصر پیرامون روایت، پیرنگ و داستان، روایت این داستان براساس دیدگاه های ژرار ژنت نقد و تحلیل می شود. ژرار ژنت پنج مقوله محوری را که عناصر روایت به شمار می آیند، برای تحلیل قصه تمیز می دهد که عبارتند از نظم، تداوم، بسامد، وجه و لحن. راوی در روایت رویدادهای رمان «چشمهایش» از شیوه بازگشت به گذشته استفاده می کند. او پس از شنیدن خبر درگذشت استاد ماکان، نظم و ترتیب زمانی و خطی رخدادهای داستان را برهم می زند و با پیدا کردن زن ناشناس به گذشته بازمی گردد. رمان چشمهایش را از نظر حجم، زمان و تداوم می توان به دو بخش تقسیم کرد؛ در بخش اول روایت از سرعت بالا و در اصطلاح از شتاب مثبت برخوردار است و راوی در این قسمت رخدادها را به صورت خلاصه و گزینشی روایت می کند؛ در بخش دوم سرعت روایت به کندی می گراید و رخدادها با جزئیات بیشتری ذکر می شود و بخش بزرگی از متن به مدت زمانی کوتاه اختصاص پیدا می کند که نشان دهنده شتاب منفی و سرعت کند روایت است. بخش های روایت شده در این قسمت، نقش بسیار مهمی در مسیر اصلی داستان ایفا می کنند زیرا این بخش ها بستر کانون های تمرکز محسوب می شوند.
۵۵۳.

بررسی هرمنوتیک اشلایر ماخر در اشعار جان کیتس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنا تفسیر شعر نگرش تضاد مفاهیم تعلل بودن کیتس تفاوط وجود داشتن اشلایر ماخر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۰ تعداد دانلود : ۸۷۲
فردریش اشلایر ماخر، نخستین پژوهشگری بود که نظریه ی عام تفسیر را مطرح نمود. از نظر او هرمنوتیک براساس دوشاخص موازنه و تنزیل استوار است، موازنه به قیاس مفاهیم وکلمات می پردازد وتنزیل به معنای تجسم جسمانی هرچیز در عالم مکان می باشد. در حقیقت، تنزیل تجسم عینی آن چیزی است که در عالم معنا تجلی دارد. در هردو مفهوم نوعی نونگری به مفاهیم وتعینات گذشته مشهود است. به عبارت دیگر، این شیوه های جدید نگریستن به عالم طبیعت و اشیاء راه را برای مشاهدات و دریافت های تازه ای هموار می سازد که اگرچه به سرعت تحقق نمی یابند، لیک خوانندگان را بر آن می دارد تا با تأمل بیشتر در مفاهیم جدید به درک بهتر آنها نائل آیند. از این حیث، درنگ و تعلل در درک مفاهیم جدید از ویژگی های اصلی نظریه تفاوط ژاک دریدا به حساب می آید. لذا این مقاله می کوشد تا نشان دهد هرمونتیک ، کنش کلامی و تفاوط به چه شیوه هایی با یکدیگر ارتباط دارند وچگونه در اشعار کیتس نمایان شده اند؟
۵۵۴.

فرو پاشی بیناذهنیّت در سلوک محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محمود دولت آبادی سلوک روایت شناسی شناختی بیناذهنی درون ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲۳ تعداد دانلود : ۸۴۶
رمان سلوک اثر محمود دولت آبادی، از نمونه های خوبی است که می تواند از دیدگاه نظریه های روایت شناسی شناختی تحلیل و تفسیر شود. مسأله اصلی در این رمان بازنمایی کنش های ذهنی شخصیت محوری است. راوی سوم شخص نشان می دهد چگونه قِیس از طریق مرور رابطه با معشوقه پیشین خود، در تلاش است دلایل از هم پاشی تنها تجربه بیناذهنی زندگی خود را دریابد. آن طور که از گفتگوهای درونی او پیداست، تمایل سیری ناپذیر قِیس به شناخت دیگری سبب شکل گیری تئوری های ذهنی او نسبت به دیگران می شود تا از انگیزه ها، افکار و رفتار آنها سر در بیاورد. با توجه به اینکه میزان بازنمایی آگاهی و فعالیت های ذهنی شخصیت های داستانی از مشخصه های بنیادین تعریف روایت در روایت شناسی شناختی به شمار می رود، مقاله حاضر از یک سو در تلاش است نقش بازنمایی کنش های ذهنی شخصیت اصلی را در صورت بندی پیرنگ سلوک نشان دهد؛ و از سوی دیگر، دلایل شکل گیری و ازهم پاشی رابطه بیناذهنی قیس و نیلوفر را از منظر ذهن قیس بررسی می کند.
۵۵۵.

جهان بینی اسطوره ای؛ اسطوره زدایی و اسطوره زایی در داستان های بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان کوتاه اسطوره زدایی بیژن نجدی اسطوره زایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۹ تعداد دانلود : ۱۱۹۰
در نگاه اول، جهان اسطوره، جهان علم و جهان سیاست هستی های موازی هستند، که با تغییر ذائقه زیباشناختی بشر و نیاز های او اولویت و اعتبارشان متغیر می شود، اما به دلیل جهانشمول بودن تجربه های اسطوره ای و نقش ارتباطی و رسانگی آن در اتصال انسان به تمامیت کیهان شناختی، جهان اسطوره، هماره مطلوب گم شده بشر و رابط او با جهان راز آلود و امر مقدس بوده و هست. افراط تفکر مدرن در اسطوره زدایی، بشر را به بازگشت به اسطورهای کهن چه در قالب بازتولید و باز خوانی بینش و کاراکتر اسطوره ای و چه در قالب خلق و آفرینش اسطورهای جدید کشاند. جستار حاضر با توجه به سریان و جریان اسطوره در ادبیات معاصر به کند و کاو و باز نگری جهان بینی اسطوره ای در داستان های بیژن نجدی و تبیین سازوکار های اسطوره زایی و اسطوره زدایی در آنها می پردازد. بازخوانی و بازآفرینی اسطوره ها در داستان های نجدی چندلایه و درهم تنیده است و تکرار صرف اسطوره های باستان نیست. او زایش اسطوره ها را در بستر های تقابلی، در تقابل با اسطوره های جهان مدرن (اسطوره علم و سیاست) معنادار می سازد و با اسطوره زدایی از دوره مدرنیته، و با تکیه بر مانایی، جاودانگی و تأثیرگذاری اسطوره های کهن، کاراکترهای داستانش را از حصار جهان کرانمند می–گذراند و به جهان بی کران پیوند می زند.
۵۵۸.

«تحلیل نشانه شناختی گفتگو در فیلمنامة داستانی دوازده رخ هوشنگ گلشیری»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتگو ادبیات معاصر نشانه شناسی گفتمانی فیلمنامه داستانی دوازده رخ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۸ تعداد دانلود : ۶۴۹
به رغم اهمیت فیلمنامة داستانی و توجه پژوهشگران ادبی بر اولویت آن و خواندن آن همچون گونه ای از داستان روایی، این عرصه کمتر مورد نقد و تحلیل علمی قرار گرفته است. این مقاله بر آن است تا با توجه به جنبه های کاربردی نظریات گردآوری شدة کر الام در نشانه شناسی متن با تمرکز بر عنصر گفتگو و عوامل بافتی بیش از عرصه های دیگر در آن و بررسی اصولی چون؛ نظام نشانه ای فرا زبان (رمزگان مشترک، لهجة فردی، محدودیت زبان)، جهت گیری اشاره ای، صنایع بلاغی، تضمین دریافت و اصول مکالمه گرایس به تحلیل نشانه شناختی فیلمنامة داستانی دوازده رخ هوشنگ گلشیری بپردازد. داشتن نقش محوری کارکردهای نشانه ای گفتگو در این فیلمنامه آن را به اثری حائز اهمیت برای بررسی های نشانه شناختی اشاره شده تبدیل کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد شخصیت آقاجان در گفتگو با سایر شخصیتهای فیلمنامه علی رغم حضور فعالانه در گفتگو و درک شنونده و موقعیت گفتگوها (جهت گیری های اشاره ای) با زمینه سازی برای ایجاد نظام فرازبان با دو زیر مجموعة رمزگان و محدودیت زبان، نقض اصول مکالمه گرایس در چهار زمینة کمیت، کیفیت، ارتباط و شیوه، استفاده از صنایع بلاغی در چهار مورد (: این رانندة احمق، رستم، پیران و گم شدن)، بر آن است تا نشان دهد که چگونه با آشکارا ناقص کردن یا ناکامل بودن گفتار خود به بیش از آنچه گفته است نظر دارد ولی شخصیت های دیگر نمی توانند معنایی را که در ظاهر کلمات او وجود ندارد درک کنند.
۵۵۹.

بررسیِ مؤلفه های زمانِ روایی در رمان «جزیرة سرگردانی» و «ساربان سرگردان» سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت شناسی ژرار ژنت سیمین دانشور جزیره سرگردانی ساربان سرگردان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۳ تعداد دانلود : ۷۹۸
زمان روایی یا به تعبیر ژِرار ژِنت زمان داستانی، در انتقال مفاهیم، شخصیّت پردازی و توصیف نقشی غیر قابل انکار دارد. استفادة از مؤلفه های زمان روایی و لایه های مختلف زمان، از بارزترین ویژگی های رمان دو جلدی سیمین دانشور به شمار می رود. در این پژوهش، نویسندگان با روش استقرایی، مؤلفه های زمان روایی را در سه مقوله نظم، تَداوم و بَسامد در رمان دو جلدی «جزیرة سرگردانی» و «ساربان سرگردان» سیمین دانشور مورد بحث و بررسی قرار داده اند. تحلیل این دو رمان، نشان می دهد که زمانِ کرنولوژیک جاری در کل اثر، حوادث و اتفاقات حدود چهار سال زندگی اشخاص رمان را دربرمی گیرد. گذشته نگری به عنوان وجهِ غالب داستان، ابزار اصلی سبک روایی نویسنده به شمار می رود که در این بین گذشته نگری درونی، با مرور ذهنیِ خاطرات شخصیّت های اصلی، اغلب برای ترسیم روابط بین شخصیّت ها و کُنش فردی و اجتماعی شان استفاده شده است. زمان پریشی آینده نگر گرچه سهم اندکی در دو رمان مذکور دارد اما تصویرگر آشفتگی های روحی و دغدغه های شخصّیت های داستان است. شتاب مثبت که اصلی ترین مؤلفه آن در داستان ها، گفتگو است، دانشور از آن به بهترین شکل برای نشان دادن حالات درونی شخصیّت ها استفاده می کند. بسامد مفرد، دیگر عنصر روایی غالب در رمان است که منجر به شتاب مثبت شده است. بسامد مکرر و بسامد بازگو نیز برای تأکید بر عادات و ویژگی های شخصیّتی در دست نویسنده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان