فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۹۰ مورد.
نی مه؛ کارآوای ساحل نشینان بوشهر
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات فولکلور و عامیانه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی کاربردی انسانشناسی شهری فرهنگ مردمی
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات شفاهی
- حوزههای تخصصی ادبیات قالب های شعر معاصر تصنیف و ترانه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی کار و شغل
ادبیات شفاهی و هسا شعر
منبع:
شعر مهر ۱۳۸۷ شماره ۶۱
حوزههای تخصصی:
حنا در هرمزگان
شاهنامه خوانی
حوزههای تخصصی:
از اسطوره تا ادبیات: منطق داستان در گذار از باورهای شفاهی به متون ادبی مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره یکی از مباحث مطرح در ادبیات تطبیقی است. پیوند اسطوره و ادبیات، با توجه به اینکه اولی شفاهی و در گسترهٔ باورهای انسانی و دومی نوشتاری و در قلمرو زیباشناسی است، اندکی گنگ می نماید. اما با بررسی بیشتر آشکار می شود که همانندی های بسیاری میان آن دو وجود دارد و هر دوِ این مقولات از منطق یکسانی پیروی می کنند که همان منطق داستان است. از سوی دیگر، منطق داستان خود دارای ساختاری است که ریشه در قواعد خیال دارد. گذار از اسطورهٔ شفاهی به متن ادبی روندی کند و بلندمدت داشته است که طی آن سراینده، شنونده، بیننده و مضمون جای خود را به شاعر (یا نویسنده)، خوانندهٔ منفرد و داستان ادبی داده اند. جهان اسطوره و جهان ادبیات در دنیای بزرگ تری به نام دنیای داستان جای می گیرند.
قابلیت های تعزیه در تصویر پردازی نوین (در بررسی دو نسخه تعزیه مجلس درویش بیابانی و حضرت موسی (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعزیه به عنوان مهمترین شیوه نمایش مذهبی و آیینی در ایران، از قابلیت های بسیاری برخوردار است، که می تواند در اشکال گوناگون تصویر پردازی نوین امروز مورد استفاده قرار گیرد. در این میان، شاید تنها عنصر بسیار مهمی که تاکنون به آن توجه شده، کارکرد فاصله گذاری در شیوه اجرایی آن است. اما با بررسی نسخ موجود از مجالس تعزیه، عناصر دیگری نیز قابل باز شناسی و استفاده هستند که مورد توجه و بررسی علمی قرار نگرفته اند. رابطه تعزیه و نمایش مذهبی در شکل عام آن، و همچنین مضامین اصلی مطرح شده در تعزیه ها، به شناخت هر چه بیشتر این عناصر و قابلیت های آن کمک می کند؛ ضمن آن که وجود موسیقی به عنوان عامل بیانی و عنصری اجرایی، زمینه ای را فراهم می آورد که در یافتن نوعی لحن در آثار تصویری،دراماتیک، (همچون موسیقی تصویری Music Video) می تواند مورد استفاده قرار گیرد. بررسی این عناصر مانند درهم ریزی زمانی، درهم ریزی مکانی، جابه جایی شخصیت ها، کارکرد موسیقی، و نیز چگونگی تاثیرگذاری بر مخاطب، نشان می دهد که تعزیه قابلیت های ویژه ای در عرصه تصویرپردازی رسانه ای دارد. این مقاله با مطرح کردن یک نمونه (مجلس درویش بیابانی و موسی (ع)) و بررسی دو نسخه از آن می کوشد این قابلیت ها را بازشناسی کرده، تواناییهای آنها را برای استفاده در تصویرپردازی نوین و امروزی تبیین نماید.
چاربیتی: ادامه سنت شعر شفاهی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چهاربیتی گونه ای از شعر کهن ایرانی و به باور نگارنده ادامه همان سه بیتی ها یا سه خشتی های قدیم ایرانی است با وزنی تقریباً هجایی که به مرور وزن عروضی یافته است. ساختار این گونه شعر بنابر شواهد بسیاری که در دست است، بر مبنای نوعی تکرار استوار است. محتوای چهاربیتی ها هم بیشتر ساده و بدوی است و از سویی با موسیقی پیوندی ناگسستنی دارد که به همین دلایل می توان آن را فرزند شعر کهن و بازمانده شعر هجایی دانست. در این گفتار با اشاره به شواهد و نظراتی که از محققان به جا مانده، بنا داریم تا اثبات کنیم این گونه ادب عامه تداوم «سنت شعر شفاهی» است که خوشبختانه دگردیسی خود را در شواهد بسیاری حفظ کرده و پیوستگی تاریخی سنت موسیقی ایرانی، خاصه در بین مردم روستاها، آن را همچون عتیقه ای گران بها محفوظ داشته است تا برای بررسی شعر ایرانی قبل از اسلام، پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی، مشروط به عدم تعصب، منابع کافی در دست داشته باشند
بررسی هنجارگریزی معنایی در لالایی ایرانی و اله تاجیکی بر اساس نظریة لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لالایی و اله سروده هایی با نرما و نازکای مادرانه از گونة ادب عامه است که مخاطب آن کودکان هستند و نیز هنجارگریزی از موثرترین شگردهای برجسته سازی و آشنایی زدایی است که رویکردی مؤثر و کارکردی ویژه در شعر دارد و سرایندگان لالایی های ایرانی و اله های تاجیکی از آن بهره برده و از سروده های خود آشنایی زدایی کرده اند تا ذهن شنونده را با برجستگی منظومة فکری و هنری نهفته در این گونه سروده ها بیشتر به کاوش وادارند و لذّت آن ها دوچندان گردد. این پژوهش با هدف تبیین شگردهای هنجارگریزی معنایی در لالایی ایرانی و تاجیکی با رویکردی توصیفی- تحلیلی با تکیه بر ادبیات تطبیقی در چارچوب مکتب ساخت گرایی و بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ انجام شده و مهم ترین صورت فراهنجاری؛ یعنی هنجارگریزی معنایی را در لالایی ایران و اله تاجیکستان بررسی کرده است. گزینش جامعه آماری پژوهش حاضر بر اساس 700 مصراع پرکاربرد از لالایی های ایرانی و نیز 700 مصراع پرکاربرد از اله های تاجیکی است که بررسی ها نشان می دهد، انواع هنجارگریزی معنایی مانند جسم پنداری، سیال پنداری، حیوان پنداری، تجریدگرایی و گیاه پنداری در این سروده های مادرانه کاربرد داشته که گیاه پنداری بیش از دیگر موارد هنجارگریزی معنایی خودنمایی می کند. کاربرد انواع هنجارگریزی معنایی در این سروده ها در انتقال احساس مادرانه، عاطفة شعری و در نهایت پذیرش مخاطب کارکردی مؤثر و پربار داشته تا ذهن شنونده، به ویژه کودک بیشتر درگیر زیبایی شعری و عاطفه معنایی آن ها گردد.