فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
" گوناگونی پیشه ها در هر جامعه ای، منطبق با نیازها و شرایط آن جامعه است. ابزار، اصطلاحات و محیط کار این پیشه ها نیز با یکدیگر متفاوت است. وجود پیشه های مختلف در هر جامعه ای، این سوال را پیش می آورد که آیا مشاغل و موقعیت اجتماعی افراد بر گفتار آنان تاثیر داردیا خیر و آیا از طریق بررسی مثل های مرتبط با فعالیت این پیشه ها، می توان این پیشه ها را مورد نقد و بررسی قرار داد یا خیر? در این مقاله، کوشش شده تاثیر پیشه های روستایی و شهری بر مثل ها به عنوان بخش از زبان و فرهنگ عامه مورد بررسی قرار گیرد...
"
هاله ارزشی واژگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نفی جزم اندیشی واژگانی و حضور بلامانع واژگان در شعر، این توهم ایجاد شد که واژگان به واسطه حضور در شعر ارزشمند خواهند شد و در پی آن، سیل واژه های گوناگون در شعر ، بدون ملاحظات شعری، از این حرکت اصیل، گهگاهی، روندی ابتر و عقیم ساخت. این اصل که واژگان مجاز هستند و بدون هیچ قید و شرطی وارد شعر شوند، در عین حالی که اصلی اصیل و بنیادی بود و موجب غنای واژگانی اثر می شد، در شیوه کاربردی خود- با چشم بستن بر سویه تالیفی واژگان - دچار خبط و خطاهایی گردید که اهمیت ویژه خود را از دست داد. از این رو، در این مقاله تلاش شده است تا ضمن بازاندیشی اصل جزم اندیشی واژگانی، آن دسته از ملاحضات شعری را که موجب اعتلای ارزشی واژگان در شعر می شود مورد بررسی قرار گیرد. بنابر این، در این مقاله ضمن نقد ارزش زیباشناختی واژگان، به چگونگی اثر گذاری بافت کلام بر ایجاد هاله معنایی پیرامون واژگان منفرد پرداخته خواهد شد. به همین منظور، با در نظر گرفتن الگوی یاکوبسنی، ابتدا ارزش واژگان منفرد در محور جانشینی به محک گذاشته می شود و به دنبال آن، چگونگی برجسته شدن واژه در محور هم نشینی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
دو واژه سغدی در اسناد کوه مغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه rnkcrm دو بار اسناد کوه مغ دیده شده است: یک بار در قطعه B3.11 و دیگری در قلعه A1 V3. لیوشیتس، ویراستار جلد دوم این مجموعه اسناد، و بوگولیوبوف و اسمیرنووا، ویراستاران جلد سوم آن، در قرائت مذکور و معنای آن، «چرم رنگ شده»، کلمه ای مرکب از rang «رنگ» و carm «چرم، پوست»، هم رای اند. اما معنایی که به این واژه داده شده محل تامل است. برای چنین معنایی، کاربرد اسم مفعول فعلی دال بر «رنگ کردن» انتظار می رود، مانند rast (از – raz)، هم چنین جز نخست واژه مرکبی از نوع /sw?t - ???/ sw?t?w? «دارای گوش سوراخ شده» یا?d-p?zn/ wsw?t pzn /?su«قلب پاک». صورتrang ?arm/ rnkcam-/ تنها می تواند ترکیب وصفی از نوع ??w -sar?/?wsr?/«سال گاو» یا kan??ar| ka??r| «لنگه در» و مانند اینها باشد. در واقع، کلمات مرکب مشابه سغدی که واژه crm جز دوم آنهاست به ما کمک می کنند تا معنای حقیقی rnkcrm را بیابیم. این کلمات مرکب عبارت اند از: /??w-?arm/ ?w crm «چرم گاو»،14 )، A4 R12؛ ^A 10.3؛ B 1.12 دوبار) xar?-?arm/ ?r crm/ «چرم خر» (A10.410) و /nax?lr-?arm/ n??yr crm «چرم بز کوهی» (B 19.511). از آن جا که جز اول این واژه های مرکب اسامی حیوانات است، طبعا rnk نیز باید بر یکی از حیوانات دلات کند. در جستجو برای یافتن چنین واژه ای، واژه رنگ، که در فرهنگ های فارسی «بز کوهی، مرال و آهو» معنی شده، برفور به ذهن می آید. این واژ ه را، که به نظر می رسد متعلق به لهجه های ایرانی شمالی و شرقی باشد (بسنجید با: وخی rang «مرال»)، شاعران خراسانی و ماورالنهری قرن های چهارم هجری، چون کسایی، اسدی، منوچهری، فرخی، عنصری، فخری گرگانی، مسعود سعد و سوزنی به کار برده اند. از آن جا که واژه رنگ احتمالا برای شاعران فارسی زبان غربی و جنوبی شناخته نبوده، اسدی لازم دیده است که آن را در فرهنگ خود، که مقصود از تالیف آن اساسا گردآوری واژه های ناشناخته برای شاعران غیر خراسانی بوده، ضبط و معنی کند...
جانشینی شکل زمان گذشته افعال به وسیلة اشکال دیگر(زمان افعال) در زبان روسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارشناس ارشد آموزش زبان روسی‘ دانشکده زبان های خارجی دانشگاه تهران شکل زمان گذشته افعال یکی از اشکال زمانی افعال می باشد که در تقابل با زمان های آینده وحال معنا پیدا می کند. مقوله زمان فعل نشان دهنده آن است که چطور شخص گوینده رابطه زمانی گفتار را نسبت به لحظه بیان گفتار تعیین می نماید. به عنوان مثال آنچه که تا قبل لحظه گفتار روی داده است در دستور زبان به زمان گذشته نسبت داده می شود و آنچه که پس از زمان گفتار روی خواهد داد از لحاظ دستوری به زمان آینده ونیز آنچه که در همان لحظه گفتار روی می دهد به زمان حال نسبت داده می شود. اما علاوه بر آنچه ذکر گردید اشکال زمانی افعال می توانند در زنجیره گفتار و یا در داخل متن به جای یکدیگر به کار روند اگر چه که هر یک از این زمان ها از لحاظ دستوری در هر زبانی دارای موارد کاربردی مختص به خود می باشند. بدین صورت که شرایط و ویژگی های یک متن و یاخصوصیات یک کلام گفتاری سبب می گردند که هر یک ا ز اشکال زمانی علاوه بر کاربرد اصلی و مشخصی که در دستور زبان دارند‘ کاربردهای اضافی ومجازی نیز پیدا کنند. به عنوان مثال فرم های مختلف افعال می توانند در معنای زمان گذشته به کار روند. بدین صورت که زمان حال و یا زمان آینده در زبان روسی به جای زمان گذشته و درهمان معنا به کار می روند. عکس این قضیه نیز در کاربرد فعل زمان گذشته به جای زمان حال و یا آینده صدق می کند. در این مقاله قابلیت جایگزینی شکل زمان گذشته با دیگر اشکال زمانی افعال ونیز امکان کاربرد زمان های دیگر در معنای زمان گذشته در داخل متن جمله و یا زنجیره گفتار بررسی می گردد
تحلیل وجه القایی زبان تصویری تبلیغات از دیدگاه کنشی و تنشی بر اساس رویکرد نشانه- معناشناختی (بررسی موردی: گفتمان تبلیغاتی داخلی و خارجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین هدف گفتمان تبلیغاتی اعتمادسازی در هر بیننده یا خواننده جهت تشویق وی به خرید کالاست. این گفتمان، حاوی کارکردهای القایی مختلفی از جمله کارکردهای القایی کنشی و تنشی است. در کارکرد القایی کنشی، یک کنش منشأ القا می شود، در حالی که در کارکرد القایی تنشی نتیجه کنش، منشأ القاست. بنابراین، می توان ادعا کرد کارکردهای القایی تنشی در ادامه یک القای کنشی شکل می گیرند. از سوی دیگر، تبلیغات القایی کنشی و تنشی داخلی و خارجی شباهت هایی با یکدیگر دارند که به پیشینه ذهنی و دیدگاه فرهنگی سازندگان آنها مرتبط می شود. این مقاله بر آن است با مقایسه ابعاد مختلف کارکردهای کنشی و تنشی در تبلیغات داخلی و خارجی، از وجود ارتباط میان این دو کارکرد اطمینان یابد. بنابراین، هدف اصلی، تحلیل وجه القایی کنشی و تنشی نظام گفتمانی تبلیغات جهت مشخص نمودن رابطه بین این دو کارکرد زبانی در گفتمان مورد نظر است. بر این اساس، در تحقیق حاضر نمونه هایی از گونه های تبلیغاتی مربوط به بیلبوردها، مجلات و رسانه ها از سایت های اینترنتی استخراج و بر اساس کارکردهای گفتمانی کنشی و تنشی مطالعه شده اند.
رویکرد فرازبان معنایی طبیعی: فرض ها، مفاهیم و اهداف
حوزههای تخصصی:
رویکرد فرازبان معنایی طبیعی، رویکردی تجزیه پذیر در معنی شناسی واژگانی برای تحلیل معنا است که از سوی آنا ویرزبیکا مطرح شد و تاکنون در مورد بیش از 30 زبان در سراسر جهان به کار رفته است. کلیف گودارد در کنار وی بیشترین سهم را در معرفی آن داشته است. ادعا این است که هسته کوچکی از معانی جهانی و اساسی به نام نخستی های معنایی وجود دارد که از راه واژه ها یا دیگر عبارات زبانی در همه زبان ها قابل بیان است و می تواند به عنوان ابزاری برای تحلیل معانی واژه های پیچیده زبان ویژه و فرهنگ ویژه به کار رود. در این رویکرد از واژگان (نخستی های معنایی) و قواعد نحوی خاصی (دستور زبان ترکیبی) برای تحلیل معنا استفاده می شود. هدف از نگارش این مقاله، معرفی این رویکرد است تا از این طریق زمینه آشنایی خوانندگان و به تبع آن پژوهش در این چارچوب در مورد زبان ها و گویش های ایرانی فراهم شود. در ادامه، به تحلیل معنایی چند واژه در زبان هورامی در چارچوب این رویکرد پرداخته شده است و نشان داده شده است که این رویکرد از توان بالایی در توصیف و تبیین ظرافت های معنایی و بار فرهنگی واژگان در زبان های مختلف برخوردار است.
بررسی همانندی های نظریات عبدالقاهر جرجانی در کاربردشناسیِ زبان و نقشگرایی هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبدالقاهر جرجانی، بلاغی و دستورنویس شهیر ایرانی در قرن پنجم، با دو کتاب مهم خود، اسرارالبلاغه و به خصوص دلائل الاعجاز، انقلاب زبان شناسی عرب را رقم زد. در قرن حاضر جرجانی به خاطر تازگی و به روز بودن بسیاری از آرائش مورد توجه قرار گرفت و تلاشی گسترده برای جستجوی مشترکات نظری و عملی او با زبان شناسی مدرن آغاز شد. این مقاله نیز در پی آن است تا بخشی از آراءِ جرجانی در کتاب دلائل الاعجاز را -که مجموعاً «نظریه نظم» نام گرفته است- تحلیل کند و همانندهای آن را با دو شاخة متشابه زبان شناسی یعنی کاربردشناسی زبان و نقش گرایی هلیدی بسنجد. توجه به نقش گوینده و شنونده در شکل گیری کلام، تأکید بر ارتباط نحو و معنا و به ویژه تأثیر آرایش واژگانی در خلق معنا، از اهم مباحثی هستند که مجرای پیوند جرجانی با کاربردشناسی و نقش گرایی به شمار می آیند.
نگاه تطبیقی به زبان های کره یی و فارسی
حوزههای تخصصی:
در طول اقامتم در کره ی جنوبی، سال های 1373-1375، که به آموزش زبان فارسی در دانشگاه مطالعات خارجی هنکوک، سئول، اشتغال داشتم فرصت ارزنده یی یافتم که با این سرزمین، مردم پرتلاش و مهربان آن، آداب و رسوم زییبا و پیشرفت های شگفت انگیزشان در دو یا سه دهه ی اخیر آشنا شوم.
این مقاله حاصل آن آشنایی و مقایسه ی مختصر زبان کره یی، با زبان فارسی، در چند مورد محدود است.شاید گوینده ی هر زبان هند و اروپایی کنجکاو باشد که، هر چند به صورت کلی و مختصر، بین زبان خود و یک زبان ناآشنای غیر هند و اروپایی مقایسه یی انجام دهد.در مقایسه ی حاضر به این نتیجه رسیدم که روابط بین کره یی و فارسی، گرچه به دو خانواده ی کاملا جدا تعلق دارند، تنها بر اساس اختلافات نیست بلکه شباهت های زیادی نیز در آنها یافت می شود.
بخش اول مقاله به آموزش زبان فارسی در دانشگاه مطالعات خارجی هنکوک، سرزمین کره ی جنوبی و زندگی و فرهنگ مردم آن کشور مربوط می شود. در بخش بعدی، نظریات مربوط به منشأ زبان کره یی مورد بحث قرار گرفته است با این نتیجه که کره یی حاصل پیوند آلتایی با عناصر زبانی از جنوب شبه جزیره ی کره می باشد.
بررسی مقایسه ای قید در زبان های روسی و فارسی
حوزههای تخصصی:
در زبان روسى و فارسى، قید یکى از انواع کلام اکست که از لحاظ حالات صرفى تغییر نمى کد. از لحاظ نحوى، قید در هر دو زبان مى تراند در کنار خود متمم داشته باشد. برخى از زبان شناسان، قید تفضیلى را همان قید تعییریافته محسوب مى کنند و معتقدند که قید در زبان روسى تغییر مى کند. در زبان فارسى نقش نحوى واژه در جمله می تواند وجه تمایز قید از صفت باشد. در هر دو زبان، قید گاهى واژه اى یا گاهى کل معنى جمله را به مفهوم معینى محدود مى سازد. در زبان فارسى، اعضاى اصلى جمله نیز مى توانند در کنار خود وابسته (متمم) داشته باشند. قید در هر دو زبان هیچگاه با واژه دیگر در حالت مضاف و مضاف الیه قرار نمى گیرد، بلکه ارتباط نحوى مجانبت برقرار مى کند. مقایسه قید در هر دو زبان نشان مى دهد که برخى ساختارها، در هر دو زبان، از لحاظ اعضاى جمله، از یکدیگر متفاوت اند که در این مقاله بدان پرداخته خواهد شد.
بررسی گواه نمایی در زبان فارسی : رویکردی رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گواه نمایی به شیوه ی رمزگذاری زبان برای مشخص کردن منبع خبر ونیز عملکرد گوینده به منظور صحیح جلوه دادن سخنش اطلاق می گردد. آیخنوالد[1] (2004) از بررسی ساختهای گواه نما ی حدود 500 زبان دنیا مدلی ارائه داده است که در آن گواه نمایی در زبان ها از منظر ساختاری به دو صورت دستوری شامل وندها و واژه بستهای تصریفی و صورت غیردستوری شامل راهبردهای واژگانی و نحوی می باشد. وی گواه نمایی را از منظر معنایی بطور کلی شامل دو نوع مستقیم (دست اول) و غیرمستقیم (دست دوم یا چندم) می داند که از این لحاظ منبع اطلاعات به شش گروه حسی دیداری، حسی غیردیداری، استنباطی، حدسی، شایعه (شنیده) و نقل قول تقسیم می گردد. هدف از این تحقیق مشخص نمودن جایگاه گواه نمایی در زبان فارسی است. نتیجة این پژوهش مشخص نمود که زبان فارسی ازجمله زبان هایی است که از لحاظ ساختاری فاقد گواه نمای دستوری می باشند و همچون بیشتر زبان های هند و اروپایی دارای عناصر زبانی است که علاوه بر نقش و جایگاه اولیه ی خود در زبان نقش گواه نما را نیز ایفا می کنند. برخی از ساخت های گواه نما در زبان فارسی شامل مجهول های غیرشخصی، مقولات وجه نما، مشخصه های زمان و نمود، نقل قول و گزارش و نیز افعال حسی و ادراکی می باشند. این ساختارهای صوری در برگیرنده ی قالب های معنایی گواه نماهای مستقیم و غیرمستقیم و نیزدر برخی موارد مشخص کننده ی انواع منبع اطلاعات می باشند.
اختلاف تلفظ در زبان فارسی ، به ویژه در نخستین هجای واژه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مردم ساکن تهران بسیاری از واژهها را در گفت و گوی رسمی، متفاوت از یکدیگر تلفظ میکنند. از سوی دیگر، مجریان برنامههای صدا و سیما برخی واژه ها را متفاوت از مردم تلفظ می کنند و این شبهه را پدید می آورد که تلفظ اغلب یا همه مردم نادرست یا عامیانه است. در موارد متعدد، فرهنگ های لغت نیز تلفظ مردم را ضبط نکرده اند؛ بلکه تلفظ قدیمی واژه یا تلفظ اصلی آن در زبان مبدا را ثبت کرده اند. پژوهش حاضر، با هدف تدوین چگونگی یکی از انواع اختلاف تلفظ در فارسی امروز و مشخص کردن علل پیدایش آن صورت پذیرفته است. در این پژوهش 52 واژه که گمان می رفته چند گونه تلفظ دارند (مصوتِ هجای اولشان گاهی aبوده است و گاهی e)، انتخاب و در یک متن گنجانده شده است. سپس از 1460 ساکن تهران، تلفظ متن و واژههای موردنظر بهدست آمده است. مقاله حاضر با استفاده از تحقیق میدانی، واژه های دارای اختلاف تلفظ را در پنج گروه تقسیمبندی می کند و به تحلیل هریک از آن ها میپردازد. همچنین دلایل ضعف روش فرهنگ های لغت فارسی در ثبت تلفظ واژهها بررسی می شود و علل اختلاف تلفظ در آنها مورد بحث ذکر می گردد.
تعادل واژگانی در ترجمة متون دینی : چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث اصلی این مقاله‘ مطالعه و بررسی تعادل واژگانی و چالش ها و راهکارهای آن با تاکید بر ترجمه متون دینی است . بدین منظور‘ ابتدا چند تعریف از ترجمه ارائه گردیده و به اجزای تشکیل دهنده تعادل ترجمه ای‘ منجمله تعادل واژگانی ‘ اشاره شده است. سپس آحاد تعادل واژگانی را برشمرده و چالش هایی را که مترجم در راه نیل بدان با آن ها روبروست نشان داده شده است. این تحقیق نشان میدهد که تعادل واژگانی ‘ بطور کلی واخص‘ در ترجمه متون مذهبی و دینی از چه پیچیدگی ها و ظرافت های فرهنگی برخوردار است که به وقت ‘ حوصله و دانش فراوان نیاز دارد. در پایان‘ ضمن مرور راهکارهایی که صاحب نظران مختلف در این زمینه ارائه داده اند‘ چند رویکرد عملی برای حل این مشکل ارائه گردیده است
نقد و تحلیل بازیگر شطرنج و جایگاه پریمچند در ادبیات داستانی معاصر هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان پردازی و قصه گویی در سرزمین هند، سابقه ای طولانی دارد. آثاری چون«پنچ تنترا»، «مہابھارت و راماین» که از داستان های مهم در تاریخ کهن هند به شمار می روند و شهرت جهانی یافته اند؛ گویای سابقه دراز دامن این نوع ادبی در سرزمین هندوستان است. زبان فارسی، اردو و هندی نزدیکترین زبان های امروزی جهان اند و از دیرباز تا به امروز بین این زبان ها داد و ستد وجود داشته و تحت تاثیر یکدیگر بوده اند. از میان نویسندگان و داستان سرایان برجسته معاصر هند، پریم چند (1880- 1936م) به بنیانگذاری شیوه نوین داستان نویسی در ادبیات اردو و هندی معروف شده است و آثار وی علاوه بر شبه قاره هند و پاکستان، در کشورهای غربی نیز شناخته شده اند. پریم چند یکی از داستان نویسان واقع گرا (realist) در دوره معاصر ادبیات اردو و هندی است که در زمینه داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه و غیره آثار برجسته ای از خود به جای گذاشته است. این مقاله کوشش دارد با بررسی و تحلیل آثار و دامنه نفوذ و تاثیر پریم چند، جایگاه وی را در ادبیات داستانی معاصر هند مشخص سازد. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی است که از استقصاء در متن های داستانی پریم چند، به ویژه داستان «بازیگر شطرنج» و با استناد به آراء و نظریات منتقدان درباره اثرگذاری وی در دیگران و تحلیل این اظهارات، نقش و جایگاه او را ترسیم می سازد. اجمالاً نتیجه اولیه تحقیق نشان می دهد که پریم چند از حیث به کارگیری شیوه ها و شگردهای رئالیستی، با رویکرد مقاومت در برابر استعمار، برای بسیاری از داستان نویسان معاصر هند الگو قرار گرفته است.
زبان شناسی تاریخی و چشم انداز آینده آن
منبع:
فرهنگ بهار ۱۳۷۵ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی: