فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر مسائل مربوط به تعیین نظام جمله در تشابه ساختاری زبان، قوانین شکل گیری ساختار معنایی جمله، ارتباط نظام معنایی جمله با قابلیت معنایی فعل مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. فعل به عنوان عنصر اساسی و کلیدی محسوب می شود که جریان پیدایش معنی را آشکار می سازد و در ارتباط با این مسئله قابلیت ترکیب فعل با دیگر کلمات، نقش عامل ها در شکل گیری مفهوم جمله، انواع عامل ها، نظام عامل ها و همچنین پدیده چندپایه ایی مورد توجه نگارنده قرار گرفت.
مقاله : بررس تحولات یک واژه فوت شده از فرهنگ های فارس ، از آن پدر این دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
تحلیل پوسته ای گروه فعلی در زبان فارسی بر پایة برنامة کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چامسکی[1] (1995) به پیروی از لارسن[2] (1988، 1990) تحلیل پوسته ای گروه فعلی[3] را در خصوص چگونگی اشتقاق نحوی ساخت های فعلی چند متممی مطرح کرده است. بر اساس این تحلیل، ترکیب سازه ای گروه فعلی از: (الف) گروه فعلی هسته ای درونی[4] با هستة فعل واژگانی[5] و (ب) گروه فعلی پوسته ای بیرونی[6] با هستة فعل سبک انتزاعی[7] و تعبیری سببی[8] یا عامل گری[9] تشکیل می شود. در این مقاله شیوة اشتقاق نحوی برخی از ساخت های فعلی زبان فارسی شامل گزاره های سببی، گزاره های دارای فعل متعدی دو مفعولی با متمم های گروهی و گزاره های دارای فعل متعدی دو مفعولی با بند متممی بر پایة تحلیل پوسته ای گروه فعلی مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. تحلیل پوسته ای این دسته از گروه های فعلی نشان می دهد که اشتقاق این گونه ساخت های نحوی، ضمن تبعیت از فرضیة اعطای نقش معنایی یکسان[10]، تحت تأثیر دیگر اصول و عملیات نحوی مطرح در برنامة کمینه گرا از قبیل گزینش[11]، ادغام[12]، اصل هسته[13] و اصل ترکیب دوتایی[14] نیز قرار دارد و این ساخت های نحوی می توانند به عنوان فرافکنی های دو جزیی[15] متشکل از گروه فعلی هسته ای درونی و گروه فعلی پوسته ای بیرونی توجیه و بر اساس مبانی و اصول کمینه گرایی مشتق شوند.
بررسی آکوستیکی قلب نحوی مفعول صریح در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلب نحوی، سازه ای را از جایگاه بی نشان خود جابه جا کرده، بدون آنکه باعث نادستوری شدن جمله شود، بار اطلاعی جمله را دست خوش تغییر می کند. در این فرایند، الگوی آهنگی جمله نیز برای تعیین ساخت اطلاعی آن تغییر می کند. دراین مقاله، به بررسی و مقایسة ساخت اطلاعی و الگوی آهنگی جملات مقلوب در زبان فارسی می پردازیم. نتایج نشان می دهد که قلب نحوی در زبان فارسی از لحاظ اطلاعی، کهنه- شنونده و کهنه- بافت بنیاد است. ضمن اینکه بررسی الگوی آهنگی سازه های مقلوب نشان می دهد که در مورد تمام گروه های اسمی غیر مشخص، گروه اسمی مقلوب دارای الگوی آهنگی L+H* بوده، بنابراین دارای تأکید تقابلی می باشد. در مورد گروه های اسمی مشخص، این الگوی آهنگیL+H* در برخی موارد وجود داشته و در برخی موارد دیده نمی شود؛ بنابراین بر اساس پیش بینی عرضه شده، نوع تأکید در این شرایط وابسته به بافت است
بررسی ویژگیهای ساختاری و معنایی کلمات مصغر در زبانهای روسی و فارسی حسین غلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان روسی پسوندهای زیادی در ساخت کلمات مصغر، با معنی تحبیبی، مشارکت دارند.تنوع ساختار و معانی آنها، فهم و درک آن را برای زبان آموزان ایرانی مشکل کرده و باعث اشتباهات زیادی در ترجمه و آموزش این مبحث مهم می گردد.بسیاری از پژوهشگران و زبان شناسان خارجی و روسی، مبحث کلمات مصغر (با معنی تحبیبی) را بررسی و مطالعه کرده اند، اما هنوز هم جوانبی از آن مورد بررسی و تحقیق قرار نگرفته است. پسوندها، نقش بسیاری در بیان معنی تحبیبی، به ویژه در قالب و ساختار کلمات مصغر دارند.تعداد این پسوندها در زبان روسی قابل توجه اند و با بسیاری اسامی ترکیب می شوند. لازم به ذکر است که پسوندها با دیگر کلمات نیز، مانند صفات ترکیب می شوند ولی به کمک آنها کلمات مصغر با معنی تحبیبی ساخته نمی شوند. در صورتی که در زبان فارسی در بسیاری موارد به کمک صفات، معنی تصغیر را بیان می کنیم. اسامی مصغر در زبان روسی، بیشتر از دیگر زبان ها، همه مفاهیم و معانی ظریف خرد و کلان را بیان می کنند.
افسون صوت و معنا در دعای آغازین سال نو به منزلة اثری ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این جستار، دعای سال نو را به منزله اثری ادبی در نظر می گیرد. ابتدا به چند الگوی ارتباطی از جمله الگوی یاکوبسن، اشاره می شود. در این الگوها جایی برای موقعیت ارتباطی دین شناختی متصور نیست. این مقاله سرآغاز ورود به حیطه گفتمان دینی از جمله ادعیه است. ابتدا از پیشینه ادعیه به منزله آثار ادبی سخن به میان می آید. بعد، به ویژگی های زبان ادعیه اشاره می شود. سپس نقش شعری دعا در پرتو ساختار و کارکرد زبان دعا از نزدیک بررسی می شود. در این بخش مؤلفه های ساختاری آواشناختی از قبیل همگونی آوایی، تناسب لفظ و معنا، بازی کلامی، قافیه و وزن زیر چهار گونه موسیقی کلام بررسی می شوند: موسیقی حروف، کلمات، جمله ها و متن.
ویژگی¬های آموزش ضربالمثلهای روسی به زبانآموزان ایرانی در سطح مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرب المثل ها از اجزا مهم ساختار زبانی به شمار می روند. در ایجاد ارتباط بین یکدیگر اکثریت مردم در کلام خود از ضرب المثل ها بسیار استفاده می کنند. نقش ضرب المثل ها در گفتار بسیار محسوس می باشد. استفاده از ضرب المثل هایی مانند گربه را دم حجله کشتن، دمق بودن و غیره سبک گفتار را محاوره ای می کند. فراگیری چنین ضرب المثل هایی و استفاده بجا از آنها گفتار ما را دقیق، زیبا و زنده جلوه می دهد. هر قدردر گفتار از تمثیل و اصطلاح استفاده شده باشد، به همان نسبت تاثیر بیشتری را بر روی شنونده خواهد گذاشت. استفاده به موقع از ضرب المثل ها نه تنها گفتار شفاهی ما را، بلکه آثار ادبی را نیز زینت می بخشد. در این مقاله سعی شده است نقش ضرب المثل ها را در آموزش زبان روسی به زبان آموزان ایرانی در مرحله مقدماتی مورد بررسی قرار دهیم. در هنگام یادگیری ضرب المثل ها بر ذخیره لغوی زبان آموز نیز افزوده می شود. این مسئله برای زبان آموز ایرانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زبان آموزان باید با حداقل میزان ضرب المثل ها آشنا باشند تا کلام روسی را درک کرده و بتوانند آثار ادبی روسی را بخوانند. از آنها در گفتار، زبان محاوره، در داستان ها و همچنین در تعریف و تجریه تحلیل متون صحیح استفاده نمایند. در مقاله حاضر سعی شده است به منظور یادگیری سریع ضرب المثل ها در دوره مقدماتی (منظور از دوره مقدماتی دو سال اول آموزش زبان روسی در دانشگاه می باشد) بیشتر بر ضرب المثل های پر کاربرد تکیه شود
باختین، گفتگومندی و چندصدایی مطالعه پیشابینامتنیت باختینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران آثار بینامتنیت اغلب با آراء میخائیل باختین به ویژه گفتگومندی و چندصدایی ارائه شده از سوی او بحث را آغاز می کنند، زیرا همین آراء او بود که راه را برای واضع بینامتنیت یعنی یولیا کریستوا گشود و رویکردی نوین در نظریه و نقد ادبی و هنری فراهم آورد. باختین دستکم در مقابل سه جریان مسلط دوره خود یعنی زبانشناسان، سبک شناسان و صورتگرایان ایستاد؛ جریاناتی که با وجود اختلافات، در مورد مطالعه متنی اشتراک داشتند. او به روابط فرازبانشناسی و فرامتنی به ویژه فرامتنهای اجتماعی باور داشت و نقش آنها را در متن ادبی بسیار مهم و اساسی می پنداشت. نظریات باختین بسیار گسترده و متنوع هستند، اما در اینجا فقط به آن بخشی که به بینامتنیت مرتبط می شود، یعنی گفتگومندی و چندصدایی بسنده می شود. بنابراین، پرسش و مسئله اصلی این مقاله همانا بررسی چگونگی ارتباط میان گفتگومندی باختینی و بینامتنیت کریستوایی و میزان تاثیر گفتگومندی بر بینامتنیت است.
معیارهای گفتاری متن ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله معیارهای گفتاری متون ادبی و ویژگی های آن که در ارتباط تنگاتنگ با عوامل فرازبانی، عناصر درون متنی و سایر عناصر گفتاری موجب درک این متون می شوند، مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرند. همچنین در این مقاله این حقیقت مورد تاکید قرار می گیرد که متن ادبی، به عنوان یک مقوله زبانشناختی، عبارتست از یک پدیده و عنصر ارتباطی – کلامی و متاثر از تمامی قواعد و اصول منبعث از کنش کلامی افراد شرکت کننده در این ارتباط کلامی به نحوی که این قواعد و اصول نقش مستقیمی در ویژگی های ساختاری و معنایی این متون ادبی دارد. با استفاده از روش بررسی ویژگی های گفتاری و اجزای تشکیل دهنده این ویژگی ها مطالعه و بررسی متون ادبی، به عنوان یک مقوله زبانشناختی، به شکل عمیق تر و کامل تر انجام می پذیرد
دیدگاه های آواشناختی سراج الدین علی خان آرزو بر اساس رساله مثمر
حوزههای تخصصی:
بررسی ساخت های طرح واره ای در غزلیات حافظ به منظور معرفی طرح واره های جدید (رویکردی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدیدترین مکتبی که در حوزة زبان شناسی معرفی شده، مکتب شناختی است و با وجود اینکه کتاب های پربار و مقالات درخور توجهی در این حوزه نوشته شده، به علت تازگی، هنوز جای کار بسیار دارد. در زمینة حافظ و دیوان نفیس او هم مطالب با ارزشی علی الخصوص در حوزة ادبیات و صنایع ادبی به رشتة تحریر درآمده، اما هنوز نکات بررسی نشدة اشعار او بسیار است که از آن جمله بررسی از منظر شناختی را می توان نام برد. در این مقاله نگارندگان سعی بر آن داشته اند به این مهم بپردازند؛ یعنی ساخت های طرح واره ای را در غزلیات حافظ بررسی کنند و از این رهگذر به نتایج جالب توجهی هم دست یافتند که عبارت است از اینکه طرح واره ها در زبان فارسی به تعداد اندکی که در کتاب جان سعید معرفی شده خلاصه نمی شود و به علت توانایی منحصر به فردی که دراین زبان وجود دارد، قابلیت استفاده از طرح واره در اشعار وجود دارد. این طرح واره ها چه به لحاظ کیفیت و چه به لحاظ کمیت بسیار غنی تر از آن چیزی است که سعید معرفی کرده است. روشی که در این مقاله از آن بهره گرفته شده است توصیفی تحلیلی است. بدین منظور ابتدا مطالعات فیلسوفان، اندیشمندان اسلامی، معنی شناسان و همین طور معنی شناسان شناختی توصیف و بررسی شد؛ سپس اشعار حافظ از منظر شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، طرح واره های جدید از آن استخراج شد. شاعر با توانایی خود از این قابلیت زبان فارسی استفاده کرده و علاوه بر سه طرح وارة حرکتی، قدرتی و حجمی - که سعید آن ها را معرفی کرده - برای رساندن مفهوم و مقصود خود از طرح واره های دیگری نیز بهره برده که عبارت اند از طرح وارة اعضای بدن، طرحوارة طبیعی، طرح وارة رنگ، طرح وارة زمان، طرح وارة لباس و طرح وارة مکان
تحلیل انتقادی زندگینامه های مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا دو چهره کاملا متفاوت از مولانا جلال الدین محمد را از خلال آثار و زندگینامه های معتبر وی، ترسیم نماید و فرآیند حرکت خلفای مولوی را از تجربه های معنوی مولانا به سوی نهادسازی و تدارک ایدئولوژی فرقه ای نشان دهد. برای این منظور سبک و لحن نگارش و شیوه روایت و رویکرد گفتمان مدار را در سه زندگینامه مشهور مولانا (ولدنامه، رساله سپهسالار و مناقب العارفین) بررسی می کند تا فرآیند ایدئولوژی سازی و زمینی شدن (سکولاریته) ارزشهای معنوی وی را در میان پیروانش در آسیای صغیر نشان دهد. بر اساس این پژوهش، مثنوی ولدنامه، شخصیت و رفتار مولوی را نزدیک به واقعیت ترسیم کرده است. فریدون سپهسالار تا حدودی به اسطوره پردازی دست زده، ولی شمس الدین افلاکی از مولوی و خانواده وی مردانی قدیس و مقتدر ساخته و با لحن و سبک مبالغه آمیز خود، از سلوک و اندیشه های مولوی و فرزندانش یک گفتمان ایدئولوژیک بلامنازع و اقتدارگرا تدوین کرده است.
بینامتنیت در رمان های پیتر اَکروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با استناد به نظریات سوسور، بختین، کریستیوا و بارت مبانی نظری بینامتنیت را ارائه می کند. سپس دو رمان پیتر اَکروید را بر مبنای این نظریات بررسی می کند. بینامتنیت به ارتباط مضمونی، کلامی، شکلی و ساختاری تعریف شده است، اما صرف پیدا کردن روابط بین متون، نمی تواند رهنمودی ارائه کند که فهم متن را روشن تر کند. از این رو مقاله حاضر به بینامتنیت همچون شکردی نقادانه می نگرد که موجد معانی متعدد است. رمان های پیتر اَکروید عمیقاً با تاریخ ادبیات ارتباط می یابند و فهم آن ها صرفاً با تحقیق ژرف در آثار ارجاع یافته مقدور است.
تضاد و تضادنما
زبان انگلیسی بدون گروه فعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تحلیلی مسطح (غیرمطبق) از ساختار جملهواره (بند) در زبان انگلیسی که فاقد سازه VP باشد، ارائه میگردد. طی فرایند اشتقاق هر جمله، هر کجا واحدی ظاهر شود که بهطور خاص با VP مشابهت داشته باشد، ادعا خواهیم نمود که بند مذکور یا در زمره بندهای بدون فاعل قرار دارد (مانند ساختهای همپایه VP) و یا واحد مذکور در سطح صورت منطقی ظاهر گردیده است (مانند موارد حذف VP). شکلگیری صورتهای منطقی طی دو مرحله شکل میگیرد: نخست هر قاعده نحوی با یک قاعده انتقالی همراه میگردد که ترکیب آن دو با یکدیگر یک صورت منطقی را بهدست میدهد. این جنبه از تحلیل مشابهتهایی با دستور واژ ـ نقشی و به ویژه با معناشناسی GLUE (دالریمپل 2001) و دستور ترکیبی مقولهای (استیدمان 1996) دارد، هرچند که در این دو چارچوب ساختاری مسطح برای بندها در نظر گرفته نمیشود. صورتهای منطقی که بهاینترتیب شکل میگیرند ممکن است خود درونداد مرحلهای دیگر در سطحی بالاتر واقع شوند. شکلگیری صورتهای منطقی از راههای گوناگونی انجام میشود. شکلگیری بخشهایی که نیازمند ساختار اطلاعی میباشند نمونهای از این موارد است. این جنبه از تحلیل مشابهتهایی با در نظر گرفتن ساختار مسطح برای جمله واژههای زبان انگلیسی در دستور نقش و ارجاع (ون ولین 2005) دارد.
بررسی برهم کنش صرف و معنی شناسی در مطالعات دستوریان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نگرش های معنی شناختی دستوریان مسلمان تا نیمه نخست قرن دهم هجری قمری بررسی شده است. پس از معرفی گذرای چهار پژوهش انجام شده در این زمینه در قسمت دوم، با مراجعه به منابع دسته اولِ نگاشته شده از سوی دستوریان، از سیـبویه [161/ 180 هـ.ق] تا سیـوطی [911 هـ.ق]، ابتدا مباحث «تصریف» از مباحث «نحو» جدا شده و سپس برمبنای تقسیم بندی مباحث تصریفی از سوی ابنعصفور [669 هـ.ق] به برجسته سازی نکات معنی شناختی در هر قسم پرداخته شده است تا در قسمت پایانی اینگونه نتیجه بگیریم که جایگاه معنی در مطالعات تصریفی دستوریان این دوره، چه در استدلالهای صرفی و چه در توصیفات صرفی آنان، جایگاهی محوری بوده است؛ چنانکه «معناداریِ» ساختهای صرفی در استدلالهای قیاسیِ آنان حد وسط در اقترانی حملی و مقدم مثبت یا تالی منقوض در استثنایی اتصالی قرار می گرفته و «معنا»ی صورتهای صرفی در توصیفات صرفیِ اینان تعیین کننده نوع رابطه صوری بین صورتهای صرفی بوده است.