"«شکست قطعی و انهدام دشمنان در زمانی سریع، حمایت از دوستان امریکا با هر چهرهای که دارند، حمایت از دموکراسی ظاهری در مواقع ضروری، دوستی با اسرائیل و تثبیت آن در خاورمیانه، کنترل و حفظ منابع انرژی و نفت در دراز مدت، توسل به نیروی نظامی به رهبری واشنگتن، مقابله با تهدیدهای بالقوه و بالفعل جهان سوم علیه امریکا و غرب، مهار اقتصادی و نظامی جهان سوم، گسترش جنگها به جهان کم توسعه و… روح نظم نوین جهانی مورد نظر امریکا را تشکیل میدهد».
در عصر رسانههای جهانی و چندرسانهایها، رسانههایی مورد توجه و حمایت قدرتمندان جهان قرار میگیرند که از نظم نوین جهانی حمایت کنند اما از آنجا که امکان انتخاب رسانه و پیام در عصر سوپرمارکتهای رسانهای فراهم شده، مخاطبان در انتخاب رسانه برای دستیابی به پیام مورد نظر خود از آزادی بیشتری برخوردارند.
مؤلف در مقالة حاضر میکوشد با نشان دادن گوشهای از تلاشهای مردم جهان برای مخالفت با جنگ و دستیابی به اطلاعات صحیح از یک سو اقدامات رسانهها را برای ارسال اخبار جنگ عراق و امریکا بر روی سایتهای اینترنتی بازگو کند و از سوی دیگر به اقدامات طرفداران جنگ برای نابود ساختن این سایتها بپردازد.
"
"یکی از مسائل مهم در زمان حاضر برای کشورهای جهان سوم ، مسئله فرهنگ وتکنولوژی است و در این زمینه سئوالهای مهمی بدین شرح مطرح است: - آیا می توان با حفظ فرهنگ ملی ، صنعتی شدو اگر می توان چگونه ؟- آیا می توان با گریز از خویش به گنجینه صنعت و تکنولوژی دست یافت و اگر نمی توان چرا و به چه دلیل ؟- آیا مرزهای جغرافیایی و فرهنگی در جهان امروز از یکدیگر فاصله گرفته اند ؟-و...
"
انقلابی که حول تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی جدید به وقوع پیوسته، موجب یک تغییر پارادایم تکنولوژی از تکنولوژی صنعتی به تکنولوژی اطلاعاتی گردیده است. در حالی که تکنولوژی های فوق امروز، مهمترین عامل تولید، رقابت پذیری، رشد اقتصادی وحضور در بازارهای جهانی هستند، لیکن با قوت بخشیدن به نیروهای مرکز گریز جهان گرا و بازیگران و فعالان متعدد دیگر، تبدیل به مهمترین ابزارهای به چالش طلبی مرزهای سیاسی قلمرویی، به حاشیه رانی دولت مطلق، همچنین تحلیل بردن حاکمیت ملی و تغییر فرهنگ امنیت ملی به امنیت جهانی شده اند. پژوهش حاضر در صدد است تا با تبیین گفتمان امنیتی حاکم بر دوران جنگ سرد پیرامون دومؤلفه محیط امنیتی و الگوهای رفتاری بازیگران و مفروضات سیاسی غالب و نهادینه شده در این دوران به بررسی گفتمان امنیتی معاصر و تبیین تغییرات و تحولاتی که در اثر تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی در محیط عملیاتی دولت ها، بپردازد و از این رهگذر ناکارآمدی گزاره ها و مفروضات کلیدی گفتمان سخت افزارگرای جنگ سرد را به تصویر کشیده و پارادایم حاکم بر مطالعات امنیتی کنونی را مورد شناسایی قرار دهد.
یکی از راه های دستیابی به راهکارهای اصلاح شیوه فعلی مواجهه ایران با پدیده دریافت خانگی شبکه های ماهواره ای، آگاهی از تجربه دیگر کشورهای مشابه است. در این میان مطالعات تطبیقی اسناد حوزه سیاست گذاری بخشی از جهان معاصر می تواند در خوانش تحولات سیاستی رسانه ای ما راه گشا باشد. برای دستیابی به این مهم، با اتکا به دو پژوهش انجام شده در سال های 1373 و 1381، از طریق نمونه گیری هدفمند، تعداد هفده کشور آسیایی انتخاب شدند. پس از بررسی ادبیات نظری در حوزه سیاست های رسانه ای، تعیین « چرخه خط مشی گذاری» به عنوان ادبیات تحلیل و شناخت حوزه صورت بندی مسئله شبکه های ماهواره ای کشورهای مذکور این نتیجه حاصل شد که سیاست گذاران رسانه ای کشورهای موردبررسی دریافت مستقیم شبکه های ماهواره ای را عاملی برای1) بر هم زننده بازار بومی و غیربومی رسانه های داخلی و 2) شکل گیری برخی تهدیدها برای مصالح و منافع ملی تعریف کرده اند. آن ها به سمت دو نوع سیاست سوق پیدا کرده اند. الف) پذیرش به مفهوم عدم دخالت دولت و یا قانون مند نمودن اپراتورهای ماهواره ای. ب) اجرای اقدامات قابل اجرا در رویکرد به عدم پایبندی به فضای آزاد اطلاعات. پژوهش نشان داد که در هر دودسته از کشورهای الف و ب سیاست های گوناگونی در راستای تولید و دریافت رسانه ای اتخاذ کرده اند که در متن مقاله به طور مفصل به آن ها پرداخته شده است.
مقایسه دستاوردهای پژوهش حاضر با تحقیق 21 سال پیش حاکی از تحولی است که مهم ترین آن حرکت کشورهای گروه ب به سمت پذیرفتن و مجوز دادن به اپراتورهای ماهواره ای برای ارائه خط مشی های اتخاذ شده از نوع گروه الف است.
در معنای کلی، دیپلماسی شهروندی به مفهومی اطلاق می شود که در آن شهروندان معمولی به عنوان نمایندگان غیررسمی کشور خودشان در زمینه روابط خارجی، ایفای نقش می کنند. در دیپلماسی شهروندی، شهروندان از حق برقراری ارتباط با شهروندان جوامع دیگر برخوردار هستند تا بتوانند به دیدگاه های مشترک برسند و یا تاثیرات نامطلوب ناشی از سیاست های خارجی نادرست برخی دولت ها را از بین ببرند. امروزه بخش اعظمی از فعالیت های مربوط به دیپلماسی شهروندی با استفاده از رسانه های نوین به انجام می رسد. رسانه های نوین این امکان را برای عده زیادی از شهروندان جوامع گوناگون فراهم نموده که بتوانند با یکدیگر به صورت رودررو به گفتگو و تبادل نظر بپردازند. در جهان امروز، با وجود پیشرفت های بزرگ علمی، شناخت و آگاهی متقابل مردم دنیا از اخلاق، افکار و رفتار یکدیگر، در رفع بحران های جهانی از تاثیر به سزایی برخوردار است و علت اصلی عدم تفاهم بین المللی نیز این است که هنوز ملل دنیا نمی توانند درباره زندگی جمعی یکدیگر اطلاعات لازم را کسب کنند و نسبت به هم بی-اعتمادند. لذا برقراری ارتباط در چارچوب دیپلماسی شهروندی برای توسعه روابط انسانی، رفع اختلاف ها، از بین بردن بی اعتمادی ها و دشمنی ها و ایجاد تفاهم در جوامع گوناگون دنیا، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
از این رو، هدف اصلی محقق از انجام این تحقیق، شناخت میزان فعالیت های شهروندان (دانشجویان و دانش آموختگان تهرانی) در چارچوب دیپلماسی شهروندی است. جهت بررسی میزان فعالیت دانشجویان و دانش آموختگان تهرانی در این چارچوب، از روش تحقیق پیمایش و تکنیک پرسشنامه استفاده گردید. بر اساس نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها، دانشجویان و دانش آموختگان تهرانی، فعالیت خود را در چارچوب دیپلماسی شهروندی، «زیاد» توصیف کرده اند. همچنین با توجه به نتایج بدست آمده از انجام آزمون خی دو، میان متغیرهای جنس، سن و تحصیلات با متغیر وابسته رابطه وجود دارد.
روایت رسانه ها از رویدادها، روایت عینی نیست، بلکه بازنمایی آن در چارچوب های گفتمانی و ایدئولوژیکی است. این مقاله به دنبال آن است تا ببیند یکی از مهم ترین رویدادهای خاورمیانه (برکناری مرسی) چگونه توسط رسانه هایی با چارچوب های گفتمانی مختلف (شبکة یک صداوسیمای ج. ا. ا و بی بی سی فارسی) بازنمایی می شود. روش بررسی این نوشتار تحلیل گفتمان انتقادی است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که تلویزیون بی بی سی فارسی از گفتمان لیبرال دموکراسی در قالب مؤلفه هایی چون مشروعیت اکثریت، حکومت قانون و برابری برای بازنمایی رویداد مصر استفاده کرده و در مقابل شبکة یک تلویزیون ج. ا. ا. از مؤلفه های گفتمان انقلاب اسلامی همچون حمایت از اسلام گرایان، حمایت از جبهة مقاومت و توطئة غرب برای برساخت رسانه ای رویداد مصر بهره گرفته است. علاوه بر این، شبکة یک، مؤلفة های گفتمانی دیگر، همچون دموکراسی و خواست اکثریت را نیز برای بیان مقاصد خود به خدمت گرفته است.
تروریسم و اینترنت از دو جنبه باهم ارتباط دارند. نخست آنکه، اینترنت، بلندگویی برای افراد و گروههای تروریست است که از طریق آن پیامهای خشم و نفرت خود را انتشار میدهند و با یکدیگر و هواداران خود ارتباط برقرار میکنند.
دوم آنکه، افراد و گروههایی هستند که سعی دارند به شبکههای رایانهای حمله کنند که این کار به عنوان تروریسم فرمانشی یا جنگ فرمانشی شناخته شده است.