فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۷۵۱ مورد.
منبع:
رادیو ۱۳۸۳ شماره ۲۳
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان برنامه های تولیدی شبکه ""من و تو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش عمده مخاطبان ایرانی به استفاده از شبکه های ماهواره ای، لزوم مطالعه پیام های ارسالیِ این شبکه ها را، از طریق واسازی پیام و کشف مفروضات بدیهی انگاشته شده آن ها، ایجاب می کند. بر این اساس پژوهش حاضر با مدنظر قرار دادن برنامه های تولیدی شبکه «من و تو» و تحلیل گفتمان آن ها بر اساس نظریه و روش لاکلاوموفه، پاسخ به سؤال پژوهش را آغاز کرد. در این وضعیت با استفاده از مفهوم واسازی، و قطع رابطه دال و مدلول های گفتمانی برنامه (مفروضات بدیهی انگاشته شده)، مفروضات گفتمانی برنامه شناسایی و مفصل بندی برای آن ها شکل گرفت. به حسب مطالعه انجام شده، «مردم»، «تساهل و مدارا»، «تجربه های جدید»، «خوش گذرانی» و «فرهنگ و هنر» به عنوان دال های مرکزی گفتمان برنامه های این شبکه مورد شناسایی قرار گرفتند. همچنین مشخص گردید، بیشترین هویت های گفتمانی که این شبکه مورد بازنمایی قرار می دهد، دو هویت گفتمانی «مردم ایران» و «حکومت جمهوری اسلامی ایران» می باشد. «مردم ایران» در زنجیره هم ارزی شبکه قرارگرفته و بازنمایی می شوند و «حکومت ایران» در راستای زنجیره تفاوت من وتو. در این وضعیت گفتمان من وتو از کارکرد دال خالی و فضای استعاری گفتمانی نیز استفاده می کند، و با بازنمایی منفی از گفتمان حکومت ایران و نمایش دال هایی که-به حسب بازنمایی- جایشان در مفصل بندی گفتمانیِ این حکومت خالی می باشد؛ و در مقابل مفصل بندی آن دال های خالی در گفتمان خود، تلاش می کند تا بتواند گفتمان رقیب خود را مورد حاشیه رانی قرار دهد و هژمونی معناییِ خود را تثبیت کند. ازجمله مشخصه های گفتمانی دیگر برنامه های مورد مطالعه تاکید بر «معنویت یا خدا گرایی/پرستیِ فاقد شریعت و تعصب» و پرداخت مثبت به «سلطنت پهلوی» به حسب پیوند آن با «گذشته خاطره انگیز» مخاطب می باشد.
مردانگی در قاب؛ نشانه شناسیِ اجتماعی مردانگی در عکاسی مطبوعاتی دهه های 50 و 60 خورشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مردانگی، چند سالی است که به مسأله ای در خور توجه در مطالعات جنسیت تبدیل شده است. با توجه به این که این پدیده، امری متکثر، برساختی و تاریخی است، در فرهنگ ها و گفتمان های گوناگون، به شکل ها و شیوه های متفاوتی تجربه می شود. پژوهش حاضر با مطالعه عکس های مطبوعاتیِ دهه های 50 و 60 خورشیدی، تلاش دارد تا به بررسی مردانگی هژمونیک در این دو دهه بپردازد. مردانگی هژمونیک، نوعی از مردانگی است که توسط گفتمان های مسلط به عنوان مردانگی طبیعی و غیرتاریخی برساخته می شود و به تمام مردان نیرو وارد می کند تا نسبت خود را با آن تعریف کنند.
یافته های این پژوهش که به روش نشانه شناسی اجتماعی انجام شده است، نشان می دهد که در پیش از انقلاب با توجه به سلطه گفتمان مدرنیته، مردانگی شهری – دهاتی به عنوان مهمترین تقابل جنسیتی شکل گرفته بود. اما با نزدیک شدن به سال 57، مردانگی انقلابی به عنوان یک نوع مردانگی مقاومت در برابر مردانگی شهری ابراز وجود کرد و در نهایت توانست جایگاه مسلط آن را از بین ببرد. پس از پیروزی انقلاب، با مهار مردانگی انقلابی و شکل گیری نظم جدید، مردانگی مستضعف – اشرافی بر عکاسی مطبوعاتی مسلط گشت.
پوشش خبری رویدادهای دو کشور بحرین و سوریه در سایت فارسی شبکة العالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به منظور بررسی تطبیقی پوشش خبری سایت فارسی شبکة تلویزیونی العالم در مورد رویدادهای دو کشور بحرین و سوریه، در مقطع زمانی که به «بیداری اسلامی» شهرت یافته، انجام گرفته است. در این نوشتار از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده، نمونه گیری آن هدفمند از نوع روزهای متوالی و واحد تحلیل آن نیز «خبر» است.
یافته های به دست آمده نشان می دهند در دورة مورد بررسی، حوادث بحرین به طور معناداری پوشش خبری بیشتری نسبت به حوادث سوریه گرفته است. در عین حال حکومت سوریه به طور معناداری پوشش خبری مثبت تری نسبت به حکومت بحرین گرفته است. همچنین تعداد اخبار العالم دربارة هر یک از دو کشور، جهت گیری و برجسته سازی این سایت و استفادة آن از واژگان، پیش فرض ها، تلقین ها، چارچوب ها، انگاره ها و کلیشه ها به گونه ای است که در مجموع ذهنیت مثبتی از اعتراض ها و مخالفان بحرین و همچنین از نظام سوریه و اقدام های آن در مخاطبان ایجاد می کند و در مقابل تصاویری منفی از اعتراض ها و مخالفان سوریه و همچنین نظام بحرین و اقدام های آن در ذهن مخاطبان شکل می دهد.
بررسی انتقادی دگردیسی «حجاب چادر» در بازنمایی تلویزیونی: مطالعه معناشناختی دو سریال «آخرین گناه» و «بی صدا فریاد کن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات عارض شده بر «حجاب» بانوان در ایران پس از انقلاب اسلامی و مطالعه ابعاد و پیامدهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن یکی از مسائل مهم و جذاب حوزه «مطالعات فرهنگی حجاب در جمهوری اسلامی ایران» است. «چادر» نیز به عنوان یکی از گونه های برجسته و چشمگیر حجاب بانوان در ایران از روند عمومی این تغییرات مستثنی نبوده و بخش های قابل توجهی از فرهنگ عمومی و نیز فضای رسانه ای ایران به ویژه در تلویزیون و سینما، نمایشگاه این دگرگونی های متأخر است. اگرچه بخش اعظم کنش های چادرمدار بانوان امروز ایران در همان زمینه های سنتی و اصیل آن روی می دهد اما ملاحظه تغییراتی در نشانه و کارکرد چادر نزد بخش هایی از بدنه اجتماعی و نیز بازنمایی های رسانه ای کافی است تا این پدیده را در شمار مسائل مهم و حساس مطالعات فرهنگی لباس و حجاب در ایران قرار دهد. نوشتار پیش رو به دنبال مطالعه سطوحی از تغییرات نشانه شناختی، کارکردی و در نهایت معنی شناختی حجاب چادر در سریال های تلویزیونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. این مطالعه از طریق مصاحبة گروهی با چهار گروه پانزده نفره از بانوان حوزوی و دانشگاهی حامل چادر سنتی و اصیل ایرانی در مورد برساخته های متأخر تلویزیون از «زن و دختر چادری»، در نهایت توضیح می دهد که چادر در بسیاری از تولیدات نمایشی صدا و سیما دچار دگردیسی های کارکردی و معنایی همه جانبه ای شده و در نوعی نقض غرض رسانه ای و فرهنگی به یک «شنل» خیره کننده و جذاب تقلیل یافته است
تبیین چالش های سازمان صدا و سیما در فضای مجازی (تدوین راهبردهای مناسب برای معاونت فضای مجازی این سازمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات گروه های ویژه رسانه سنتی، رسانه مدرن
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات فضای مجازی، جهانی شدن و تکنولوژی های نوین ارتباطاتی مطالعات فضای مجازی شبکه های اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات فضای مجازی، جهانی شدن و تکنولوژی های نوین ارتباطاتی مطالعات فضای مجازی شبکه های اجتماعی موبایل محور
با شکل گیری فضای مجازی و متعاقب آن پیدایش شبکه های اجتماعی ، سازمان های رسانه ای و رسانه های سنتی با تهدیدات و فرصت های جدیدی روبرو شده اند. چالش های جدید رسانه های نوین متکی بر اینترنت برای رسانه های سنتی، موضوعی است که همواره محل بحث صاحبنظران بوده است. مسئله اصلی این پژوهش تبیین چالش های کنونی و آتی سازمان صدا و سیما در فضای مجازی و ارائه راهکارهایی برای مواجهه با این چالش ها است .همچنین در این پژوهش با توجه به اینکه وظیفه پایش و اثرگذاری در فضای مجازی بطور رسمی به معاونت فضای مجازی سازمان صدا و سیما واگذار شده و معاونت مذکور نیزنسبتاً نوپا است ، سعی شده تا با بررسی فرصت ها، تهدیدات، نقاط قوت و ضعف این معاونت ، راهبردهای مناسب مطرح و معرفی شوند. راهبردهای مورد نظرپژوهش به معاونت این امکان را می دهد تا در برابر اقدامات سایر شبکه های اجتماعی و کاربران فضای مجازی منفعل نبوده بلکه واکنش بموقع از خود نشان داده وحتی اعمال نفوذ نماید. این پژوهش با استفاده از روش دلفی ، طی سه مرحله و با بهره گیری از الگوی برنامه ریزی استراتژیک دیوید به این مهم دست یافته است. به همین منظور از نظرات 18 نفر از خبرگان حوزه رسانه کمک گرفته شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، چالش های سازمان صدا و سیما به دو دسته : چالش های کنونی و چالش های آتی تقسیم بندی و برای هر دسته از این چالش ها نیز راهکارهای مختص به خود ارائه شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد: نقاط قوت و فرصت های معاونت فضای مجازی از نقاط ضعف و تهدیدات آن بیشتر است که در نهایت راهبردهای تهاجمی، مناسبترین راهبردها برای این معاونت تشخیص و پیشنهاد شده اند .
رادیو، تلویزیون، سینما: نقش آموزشی رادیو در ایران (کارکردهای آموزشی رسانه ها در توسعه)
حوزههای تخصصی:
روزنامه کاوه ؛ رهیافتی روشنفکرانه برای تجدد و هویت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طور کلی ادوار روشنفکری ایران بعد از مشروطه به دو دوره قابل تقسیم است: در دوره ی نخست روشنفکران ایرانی یا دل در گروه نوعی سوسیال دموکراسی اروپایی بسته بودند یا با تلقی خاصی از لیبرال دموکراسی غرب از نظریه ی تفکیک قوا و الزامات آن دفاع می کردند. در دوره ی دوم که از خاتمه ی جنگ جهانی اول آغاز شد و تا صعود رضاخان به سریر سلطنت ادامه یافت، نسل دوم روشنفکری ایرانی شکل گرفت که از نظریه ی باستان گرایی ایرانی و آریایی گری حمایت نمودند. در این دوره، برخی روشنفکران ایرانی که گفتار مسلط فرهنگی عصر خود را شکل دادند، به نظریه ی استقرار مرد قدرتمند اقبال نشان دادند و با عدولی آشکار از مبانی مشروطه به نظریه ی (استبداد منور) روی آورند. این دوره با روزنامه ی کاوه به مدیریت سید حسن تقی زاده و در برلین شکل گرفت. این مقاله تلاش میکند در حد مقدورات به توضیح مواضع روزنامه ی مذکور بپردازد.
تحلیل محتوای گزارش های زیست محیطی در مطبوعات ایران براساس معیارهای روزنامه نگاری محیط زیست ( EJ )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«روزنامه نگاری محیط زیست» به عنوان یکی از رشته های جدید با هدف ارتقای سطح آگاهی شهروندان و آموزش مسائل زیست محیطی به زبان عمومی در دنیا مورد توجه قرار گرفته و این در حالی است که هنوز مطبوعات ایران حتی یک صفحه ویژه محیط زیست ندارند. لزوم افزایش آگاهی و مشارکت مردم در حفظ محیط زیست توسط خبرنگاران، با توجه به بروز بحران های زیست محیطی ضروری است. براساس نظریه برجسته سازی و فریمینگ اولویت دادن به مسائل محیط زیست و قاب سازی های متنوع با رویکرد حرفه ای می تواند باعث ارتقای سواد زیست محیطی شهروندان و مسئولان و مشارکت آنان در حفظ آن شود. پرسش اصلی پژوهش پیش رو این است که «معیارهای حرفه ای» روزنامه نگاری محیط زیست تا چه اندازه در گزارش های زیست محیطی مطبوعات ایران رعایت شده اند؟ در این تحقیق، با روش تحلیل محتوا، 200 گزارش زیست محیطی چهار روزنامه ایران، اعتماد، شرق و شهروند در سال 94 بر اساس معیارهای جهانی روزنامه نگاری محیط زیست بررسی و با روش سرشماری در قالب 12 مقوله تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد که در گزارش ها 5/66 درصد معیار «فرایندمداری»، 5/72 درصد «بیان پیامدها»، در 84 درصد «نظرات اساتید» و در 5/66 درصد معیار «ارتباط موضوع با دیگر مناطق جغرافیایی» رعایت نشده و تنها در 5/2 درصد گزارش ها از «کاربرد نقشه و چارت» برای آسان سازی اطلاعات استفاده شده است. به طور کلی، بین روزنامه ها از لحاظ رعایت 12 معیار تخصصی روزنامه نگاری محیط زیست تفاوت معنی دار وجود دارد و هر کدام از روزنامه ها در رعایت برخی معیارها شدت و ضعف داشته اند.
مطبوعات ایران در دوره پهلوی (قسمت اول)
حوزههای تخصصی:
آشنایی با مرکز بهداشت و درمان صداوسیما/
منبع:
رادیو ۱۳۸۰ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
واکاوی قرائت زنان از تماشای سریال های شبکه ماهواره ای جم (GEM TV)؛ مورد مطالعه: شهر کامیاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی قرائت زنان از تماشای سریال های شبکة ماهواره ای جم (GEM TV) است. این پژوهش از نوع کیفی و به شیوة مصاحبة ساخت نیافته است. جامعة آماری این پژوهش شامل کلیة زنان مخاطب سریال های شبکة جم در شهر کامیاران است. به منظور انتخاب نمونه از روش غیراحتمالی نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. حجم نمونة مورد استفاده برای انجام مصاحبه 26 نفر است. علاوه بر مصاحبه از روش کتابخانه ای نیز به منظور تکمیل اطلاعات بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش کدگذاری و تفسیر کد های به دست آمده، استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که مصاحبه شوندگان بیشتر تمایل دارند که وضعیت زندگی زنان این سریال ها را با وضعیت زندگی خود مقایسه کنند.همچنین یافته ها نشان داد که زنان اکثراً معتقدند که این سریال ها تأثیر چندانی بر روی آنها ندارد. در این رابطه به نظر می رسد که محیط و جامعه تغییرات ناخودآگاهی را که در افکار آنان به وجود آمده است، نادیده می گیرد و تمایل دارد که همان شرایط قبلی را بازتولید کند. درکُل می توان گفت که زنان، خواهان تغییرات در روابط با مردان، سهیم شدن در قدرت و کسب استقلال هستند.
جایگاه هیات نظارت بر مطبوعات و خبرگزاری ها و پایگاه های اینترنتی در پیشبرد آزادی بیان
حوزههای تخصصی:
هیات نظارت بر مطبوعات یک نهاد فراح قوه ای است که در ترکیب علاوه بر آن از سه قوه نمایندگان دیگری نیز حضور دارند این هیات نقش مهمی در نظارت بر رسانه دارد چرا که در همان ابتدای امر آغاز حیات رسانه با مجوز و تائید صلاحیت هیات نظارت به وجود می آید و در طول حیات نیز بر بقای شرایط تبصره ماده (11)و عدم تحقق یکی از موارد مندرج در مواد (6) و (7) ق م نظارت دارد و در صورت لزوم می تواند رسانه ها را از ادامه کار خود منع نماید.
هیات نظارت بر مطبوعات با توجه به وظایفی که بر عهده دارد در نهادینه کردن آزادی بیان از جایگاه مهمی برخوردار است اما به نظر می رسد که هیات کنونی نه تنها آزادی بیان را به پیش نمی برد بلکه می تواند از موارد تحدید آن نیز محسوب گردد شاهد این ادعا برخی از وظایف این هیات می باشد مانند: اعطای مجوز، تائید صلاحیت افراد برای ایجاد رسانه، اختیار توقیف و تعلیق رسانه و همچنین غیر مدنی بودن ترکیب این هیات.
محقق در این مقاله به این سوالات پرداخته که: هیات نظارت بر مطبوعات چه اندازه در پیشبرد آزادی بیان می تواند موثر باشد؟ ترکیب هیات نظارت در تصمیمات این هیات و عملکرد هیات چه اندازه تاثیر دارد؟ اختیارات هیات نظارت نیز چه اندازه می تواند نگهبان آزادی بیان در جامعه باشد؟
اهمیت این پژوهش از آنجای است که رسانه ها انعکاس دهنده دیدگاه جامعه هستند و بر دولتمردان نظارت دارند و به همین دلیل به نگهبانان جامعه شهرت گرفته اند لیکن هیات نظارت بر مطبوعات نیز ناظر بر این نگهبانان جامعه می باشد یعنی با نظارت خود می توانند آزادی بیان را تقویت نموده یا اینکه با مانع تراشی های که بر سر راه آزادی می نهند آن را دچار عقب گرد کنند.