فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۷۳۹ مورد.
جایگاه مطبوعات در سبد مصرفی خانوارهای ایرانی
منبع:
رسانه ۱۳۸۰ شماره ۴۵
حوزههای تخصصی:
سکوت، برادر مرگ است
منبع:
رادیو ۱۳۸۳ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
تلویزیون ، فزاینده علاقه کودکان به ادبیات
حوزههای تخصصی:
من می خواهم به رسانه تلویزیون که می گویند باعث از بین رفتن علاقه کودک به کتاب شده و آنرا از قلمرو تخیل کودک حذف کرده است بپردازم .
فرهنگ، سیاست نام گذاری و بازنمایی هویت بررسی مجموعه های طنز صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در دهه 1380ه. ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان های موجود در هرجامعه فرایندهایی را بازتولید می کنند که بر اساس آنها، این توانایی در افراد ایجاد می شود تا با به کارگیری نمادها، نشانه ها و زبان مشترک به عمل با یکدیگر بپردازند. هر گفتمان اغلب برخی انتخاب ها را به عنوان انتخاب های اشتباه، بیمعنا یا غیر مناسب کنار می گذارد. در این پژوهش تلاش می شود با رویکرد مطالعات فرهنگی و بهره گیری از روش گفتمان، سیاست نام گذاری در مجموعه های طنز صدا و سیما مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی ابتدا به جمعآوری داده ها پرداخته شده است و سپس با انتخاب پنج مجموعه طنز پخش شده از صداوسیما به استخراج نامهای مورد استفاده در این برنامه ها و نسبت آنها با نام های ملّی و اسلامی پرداخته شده است. در این راستا، از مجموعه های پخش شده در سال های دهه 1380 به صورت تصادفی پنج سریال تلویزیونی، مرد هزارچهره، دارا و ندار، خوش نشین ها و خانه به دوش انتخاب شده، مورد بررسی قرار گرفته اند و نام هایی که در این مجموعه ها مورد استفاده قرار گرفته بود، استخراج شده است. نتایج این پژوهش در جداول فراوانی نشان می دهد علی رغم اینکه در زندگی اجتماعی همواره نام ها و نشانه های مندرج در متن گفتمان اسلامی مرکزیت دارند، در مجموعه های طنز صداوسیما، این نام ها حداقل استفاده را دارند و در مقابل، این نام های ایرانی اند که بیشترین استفاده را داشتهاند. از این رو، گفتمان معنایی حاکم در عرصه سیاست نام گذاری در برنامه های طنز صداوسیما فرایندهایی را ایجاد کرده است که منجر به بازنمایی طنزگونه اسامی اغلب ایرانی و تضعیف نظام معنایی آن از طریق مطایبه بوده است
رادیو و اقلیت های دینی و مذهبی
منبع:
رادیو ۱۳۸۸ شماره ۴۹
حوزههای تخصصی:
سوژه یابی در گزارش رادیویی
منبع:
رادیو ۱۳۸۳ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه فیلم های مستند مردم نگار (اتنوگرافیک) پیرامون ایران با مطالعه موردی فیلم های "علف"، "قوم باد"، "شقایق سوزان"، "بلوط" و" تاراز"
منبع:
رادیو تلویزیون سال پنجم پاییز ۱۳۸۸ شماره ۹
11 - 38
حوزههای تخصصی:
کوچ و زندگی عشایر ایران از دوره سینمای صامت، مورد توجه فیلمسازان ایرانی و خارجی بوده است. شیوه زندگی عشایر به عنوان نمونه زنده ای از زندگی انسان های هزاره های پیش، جاذبه های تصویری کوچ و ظرفیتی که در دل این موضوع برای جلب نظر مخاطب فیلم نهفته است، تا کنون فیلمسازان زیادی را به تصویر کردن این موضوع سوق داده است. از سوی دیگر، فقر معیشتی حاکم بر آنان، شرایط را برای اهداف شرق شناسانه و نگاه از بالا به پایین غربی ها به موضوع مورد مطالعه خود، مهیا می سازد.
فیلم های مستند " علف"(1925) و " گوسفندها باید زنده بمانند"(1976) که توسط فیلمسازان خارجی ساخته شده و فیلم های ایرانی " شقایق سوزان"(1341)، " بلوط"(1347) و " تاراز"(1366) از مطرح ترین آثاری هستند که پیرامون ایل بختیاری ساخته شده اند. این فیلم ها به صورت مطالعه موردی در این پژوهش مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند.روش تحقیق در این پژوهش کتابخانه ای و اسنادی است. اسنادی که از یک سو فیلم های مستند و از سویی دیگر کتب و نسخ گوناگون را در بر می گیرد. بر اساس نتایج به دست آمده ،فیلم های " بلوط" و " تاراز" بیش از آثار دیگر از معیارهای لازم برای فیلم مردم نگار بهره می برند. عدم بهره گیری کافی از دانش مردم شناسی، نداشتن پیشینه تحقیقاتی لازم، نگاه تصنعی و گاه حماسه پردازانه به کوچ و زندگی عشایر در فیلم های " علف" و " شقایق سوزان" و کاربرد ادبیات شاعرانه در گفتار متن در فیلم "
گوسفندها باید زنده بمانند" از مهم ترین آسیب هایی است که این آثار را از ضوابط و معیارهای علمی فیلم های مردم نگار بی بهره کرده است. ساختار سینمایی قوی، بهره گیری از عنصر درام و کاربرد ترفندهای تماشاگرپسند در فیلم های خارجی ساخته شده پیرامون عشایر بختیاری( خواه از معیارهای مردم نگارانه بهره برده باشند و خواه بی بهره باشند) ، راه را برای تبلیغ ایدئولوژی و تصویر خاصی که از ایران ارائه می دهند؛ هموار می سازد.
نظریة گفتمان و رادیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر برنامه رادیویی پیام یا پیامهایی دارد که تهیهکننده تلاش میکند در قالب آن، اطلاعات مستقیم و یا غیرمستقیم، شرح یا تفسیر و در واقع سطحی از تحلیل را برای مخاطبان برنامه ارسال کند. البته دریافت صحیح مخاطب تنها بستگی به توانایی و شناخت تهیهکننده برنامه ـ که در چگونگی عرضه پیام متجلی میشود ـ ندارد بلکه به وضعیت دانش و قدرت فهم خود او نیز وابسته است. هر یک از شیوههای گوناگون تحلیل محتوا میتواند وجه خاصی از ویژگیها و یا کارکردهای پیام را مشخص کند. مهمترین کارکرد تحلیل محتوا، بررسی کمی و آماری محتوای آشکار ارتباطات است(دوورژه، 1375: 19ـ 118). در این حالت، تحلیل محتوا یک روش متّکی بر متن است و به همین دلیل از این جهت نیز در بررسی کار رسانههای مکتوب مؤثرتر است. البته برخی متن را فقط مکتوب نمیدانند بلکه صدا و تصویر را نیز جزئی از آن به حساب میآورند. با وجود این، حتی به نظر میرسد همه انواع مختلف تحلیل محتوا نمیتواند به نیاز رسانههای غیرمکتوب، از جمله رادیو در شناخت و تحلیل یک «برنامه» پاسخ کامل بدهد، زیرا دست کم شیوه اجرا و تأکیدهای به جا و نابهجا (بر بخشهایی از متن و حتی چگونگی قطع و وصل آن و نحوه استفاده از موسیقی) میتواند بر درک و استنباط مخاطب اثر بگذارد. شیوههای گوناگون تحلیل محتوا ـ که برای آشنایی، به طور مختصر به آنها اشاره میشود ـ هر کدام در جای خود کاربرد مؤثری در شناخت وجهی از یک متن رسانهای دارند. از این جهت به سادگی نمیتوان بهترین شیوه را انتخاب کرد، اما بر حسب هدفی که از تجزیه و تحلیل یک متن یا یک «برنامه» وجود دارد، باید مناسبترین را به کار برد.
آشنایی با رادیو و تلویزیون کره جنوبی ( KBS )
منبع:
رادیو ۱۳۸۶ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
ویژگی های طنز رادیویی
منبع:
رادیو مهر ۱۳۸۶ شماره ۳۸
حوزههای تخصصی:
بازنمایی «ارتباط فرشته و انسان» در سریال های ماورایی (مطالعة موردی: تحلیل روایت سری ال ملکوت)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تجسم نمایشی پدیده های ماورایی به همان اندازه که اهمیت فرهنگی – تربیتی دارد، همواره دارای چالش های نظری و بیانی (فنی) خاص است. در این پژوهش به امید تقویتِ بخشی از مبانی اسلامی ژانر نوپدید «سینمای ماورا» در ایران که علی رغم طلوع درخشنده ای که در دهة هشتاد داشت متأسفانه اکنون در رکود به سر می برد، به بررسی موردی بازنمایی «ارتباط فرشته با انسان» در سریال «ملکوت» پرداخته ایم. بدین منظور نخست مبانی نظری «ارتباط فرشته با انسان» را بنابر فرهنگ اسلامی ارائه، سپس ارتباط فرشته با انسان را در سریال مذکور به گونه روایی تحلیل کرده ایم. نقد بازنمایی ارتباط انسان با فرشته در سریال یادشده و ارائة الگویی اسلامی از الزامات روایی این مقوله به منزلة بن مایة اساسی نمایش این مقولة ماورایی در درام های تصویری، از دستاوردهای این پژوهش است.