فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۶٬۰۹۸ مورد.
بحران سکولاریزم در جهان اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۴ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
سکولاریسم هم مانند هر پدیده بشرى با چالشهاى جدّى بلکه حیاتى مواجه است و تنها در جهان اسلام است که این چالش قابل رؤیت است. ناتوانى اندیشه سکولار از ارائه تعریف جدید و هویت مدرن براى مسلمانان، ناتوانى در شناخت صحیح و گذار جوامع اسلامى به دنیاى مدرن و از همه مهمتر بحران زایى صهیونیسم یهودى براى غرب؛ از جمله موارد بىشمار چالش سکولاریسم در جهان اسلام است. سکولاریسم غربى هم چون حمله مغولان به دنیاى اسلام به تدریج رو به اضمحلال خواهد رفت. باید توجه داشت که این رویکرد انتقادى به سکولاریسم، هرگز ماهیت پست مدرنى ندارد. گرچه، رویکردهاى پست مدرنى انتقادى است، ولى هر انتقادى هم لزوماً پست مدرن نیست.
تبیین نقش فقهاء و روحانیون در حکومت صفویه
حوزههای تخصصی:
هویت، تفاوت ها و جهان شمولی حقوق بشر
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۴ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
در حقوق بین الملل معاصر، حقوق بشر از حقوق بنیادین و غیرقابل انتقال تلقی میشود؛ حقوقی که زیستن نوع بشر، بر پایه آن استوار است. حقوق بشر نه به معنای حقوقی که افراد بشر دارند بلکه به معنای حقوقی است که انسانها صرفاً به دلیل انسان بودن از آن برخوردارند. یعنی برای برخورداری از آن حقوق، شرایط گوناگون اجتماعی، سیاسی و مذهبی در نظر گرفته نمیشود، بلکه فقط انسان بودن کافی است.
به همین دلیل، حقوق بشر به لحاظ سرشتی که دارد، باید جهانی باشد و زمان و مکان نمیشناسد. از این رو جهان شمولی یکی از ویژگیهای مهم حقوق بشر است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر بدان تأکید شده است و منشأ اقتدار حقوق بشر نیز از آن است.
پرسش درخور توجه در اینجا، مفهوم مبانی و راز جهان شمولی بشر است. هویتها و تفاوتهای گوناگون، خواه ناشی از باورهای مذهبی باشد یا از اختلافهای فرهنگی، سیاسی، نژادی یا قومی سرچشمه گرفته باشد، لازمه جهان شمولی حقوق بشر از دیدگاه فلسفی آن است که یا به همه فرهنگها توجه شود یا حداقل قدر مشترک همه نظامهای حقوقی اخذ شود. از دید جامعهشناختی نیز جهانی بودن آن مقتضی پذیرش حقوق بشر از سوی همه دولتها و ملتها است.
برهمین اساس، اعلامیه جهانی حقوق بشر با هیچ یک از ملاکهای فوق جهان شمول نیست و همانطورکه برخی از محققان مانند ربکا والاسRebecca. Wallace)) معتقدند: «حقوقی که به نام حقوق بشر تشریح میشود، با توجه به ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعهای که این حقوق در آنجا تعریف میشود، شکل متفاوتی به خود میگیرد. از این رو حقوق بشر هیچگاه در چارچوب تعریفی عام و قابل پذیرش عمومی نگنجیده است که این امر سبب بروز معضل در نظام حقوق بین الملل شده است».
به نظر میرسد بنیادیترین اشتراکها را باید در هویت وجودی بشر جستوجو کرد.
مقصود از بشر کیست؟ و هویت وجودی او چیست؟ آیا این همان انسانی است که پیامبران آن را برای ما توصیف کردهاند و به عنوان موجودی که استعداد رسیدن به مقام شامخ خلافت الاهی را دارد، دارای شرف و حیثیت و کرامت ذاتی است که با حکمت بالغه خداوندی به وجود آمد و رهسپار هدفی اعلا گردید یا چنان که «توماس هابز» و «ماکیاولی» او را با عنوان «انسان، گرگ انسان» معرفی کردهاند، فاقد هرگونه حقیقت ارزشی در واقعیت خود است.
در نگرش اسلامی، حقیقت وجودی انسان «از خدا» و «به سوی خدا» و «مستعد برای نیل به کمال شایسته انسانی است و اگر این هویت در شناخت بشر (موضوع حقوق بشر) و پیریزی حقوق او مد نظر قرار گیرد، سایر تفاوتها در پرتو این وحدت ماهوی قابل علاج است و با جهان شمولی حقوق بشر منافات ندارد. به همین دلیل حقوق بشر اسلامی به خاطر ابتناء بر فطرت مشترک و نیز قاعده الزام و احترام به فرهنگهای دیگر بر اساس همزیستی مسالمتآمیز، جهان شمول است.
اما حقوق بشر غربی به دلیل ریشه داشتن در فرهنگ الحادی و لیبرالیستی با اندیشههای «خویشتن مالکی»، «نادیده گرفتن مبدأ جهان هستی»، «فرجام انکاری» و «لذتگرایی» به جای اندیشه تعالی بشر، هویت واقعی انسان را نادیده گرفته و درنتیجه هرگونه تفاوت عقیدتی، سیاسی، فرهنگی، نژادی و ... جهان شمولی حقوق بشر را با چالش جدی مواجه میسازد؛ زیرا هر یک از این تفاوتها، سبب شکلگیری هویت متفاوت از دیگری میشود.
ملاحظاتی درباره حقوق انسان در اندیشه معاصر
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۴ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
بانوان شیعه و فرهنگ سیاسى آنان در عصر فاطمى
منبع:
بانوان شیعه ۱۳۸۴ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
عدالت خواهى در نهضت مشروطیت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۴ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر عدالت به عنوان یکى از دلایل اصلى شکلگیرى جنبش مشروطیت شناخته شده است. براى اثبات این مدعا، با بهرهگیرى از روش رئالیسم، از علل درونى و ریشههاى خارجى شکلگیرى مشروطیت و نیز علل عدالتخواهى مردم سخن به میان آمده است. تشیع و روحیه ظلم ستیزى مردم ایران، به عنوان مهمترین علت درونى جنبش و شرایط و ساختار بد سیاسى، فرهنگى و اقتصادى از علل بیرونى جنبش شناخته شده است.
تبیین مفهومى عدالت در این دوره، با آراى دو تن از رهبران مشهور این جریان یعنى شیخ فضلاللَّه نورى و آیةاللَّه محمد حسین نائینى صورت گرفته است. از آغاز تا پایان این جنبش، مفهوم واحدى از عدالت وجود نداشته است. با این حال، عدالت همواره به عنوان مهمترین خواسته ملت ایران مطرح گشته است.
نگاهى به ویژگیها و بنیادهاى حقوق بشر اسلامى
منبع:
حوزه سال ۱۳۸۴ شماره ۱۲۷
حوزههای تخصصی:
بازخوانى مسأله عدالت اجتماعى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی: