فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۶ مورد.
تاملى در ادله حجیت استصحاب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر ۱۳۷۶ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
تشبه به کفار و پیروى از آنان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
درآمدی بر مبانی حقوق شهروندی در اسلام
حوزههای تخصصی:
حقوق شهروندی از مفاهیم مدرن و از لوازم زندگی دموکراتیک افراد در یک جامعه سیاسی محسوب می شود. این مفهوم با اعلامیه بشر و حقوق شهروند فرانسه تجلی عینی کامل یافت واعلامیه جهانی حقوق بشر نیز بر آن تاکید نمود. در رابطه با حقوق شهروندی دو دیدگاه وجود دارد. یک نظر دین را ناتوان از وضع قواعدی به عنوان حقوق شهروندی می داند. دیدگاه دیگر که از سوی برخی نظریه پردازان دینی القا می شود، قایل به این است که دین مجموعه تکالیفی است برای بشر و او باید در قالب این تکالیف به انجام وظیفه پرداخته و تصور حقوقی برای اعطای اختیار و آزادی و غیر آن به انسان، خارج از موازین دینی و مبانی اسلامی است. در این نوشته سعی شده است به طور مبنایی ثابت شود که انسان در اندیشه اسلامی فردی است حق مدار و برای رسیدن به حقوق شایسته خود نیازمند انجام اموری به عنوان تکالیف است. بر این اساس، تکالیف نیز بازگشت به حقوق دارند. شناسایی و تعیین قواعدی برای زندگی اجتماعی انسان که از آن جمله حقوق شهروندی می باشد، نه تنها با مبانی دین مخالف نیست، بلکه بالعکس از لوازم حتمی و مبنایی زندگی افراد در جامعه اسلامی قلمداد می شود. از طرف دیگر، دین با در اختیار داشتن اصول مبنایی و ابزار استباط عقلی، توانایی کشف و وضع قواعد را در این ارتباط دارد. این نوشته، در مبحث اول به طور مختصر به تعریف حقوق شهروندی و تاریخچه پیدایش آن پرداخته است. در مبحث دوم، ماهیت رابطه انسان با خداوند متعال و وظایف دینی مورد بحث قرار گرفته، و مبانی نظری دین اسلام در خصوص حقوق شهروندی، از دو زاویه شهروندان و حاکمان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
ادیان الهى و همزیستى مسالمتآمیز
حوزههای تخصصی:
بى شک صلح و امنیت در پرتو همزیستى مسالمتآمیز بشریتبه ارمغان خواهد آمد . با توجه به اهمیت این موضوع در مقاله حاضر به بررسى دیدگاه ادیان یهود، مسیحیت و اسلام درباره همزیستى مسالمتآمیز با پیروان ادیان دیگر پرداخته شده است . یقینا همه ادیان آسمانى و پیامبران الهى مروج توحید و منجى بشریت و منادى صلح، امنیت و رفتار محبتآمیز نسبتبه پیروان دیگر مذاهب مىباشند، ولى پیروان ادیان با گذشت زمان و در اثر دورى از رهبرى اولیاى خدا، بتدریج انحرافاتى را پذیرا شده و گاه تحت تاثیر ملل دیگر، منکر زندگى مسالمتآمیز با پیروان دیگر مذاهب شدهاند; چنان که پیروان دین یهود و مسیحیتبه نژادپرستى رو آورده و در این راستا جنگهاى زیادى به راه انداختند و انسانهاى فراوانى را به قتل رساندند و البته باید گفت در این زمینه یهودیان شدت عمل بیشترى داشتهاند و در قوم یهود تضاد با حقوق بینالملل به نحو واضح مشاهده مىشود; آنان علاوه بر این که معتقد به برترى نژاد خویش مىباشند، دیگر ملل را در خدمتخود مىانگارند . اما از نظر اسلام، صلح و همزیستى مسالمتآمیز انسانها با عقاید و مذاهب گوناگون، یک ارزش و هدف است و اعلامیه جهانى اسلام آیه 64 سوره آل عمران مىباشد که مىفرماید:
«قل یا اهل الکتاب تعالوا الى کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله»
سیره عملى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام نیز بر رفق و مدارا استوار بوده است .
اصل نخستین در برخورد با غیر مسلمانان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه ۱۳۷۶ شماره ۱۴
حوزههای تخصصی:
ضوابط حاکم بر روابط مسلمان ها با اهل کتاب
منبع:
نامه جامعه ۱۳۸۴ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
آمد و شد با جهانگرد غیر مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه ۱۳۷۶ شماره ۱۴
حوزههای تخصصی:
همبستگی اجتماعی در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شاید اولین بار دورکیم مفهوم همبستگی اجتماعی را وارد جامعه شناسی کرد. وی از درون تقسیم کار در نظام اجتماعی، مفهوم همبستگی اجتماعی را به دست آورد. دورکیم دستگاه مفهومی و تحلیلی خاصی را طراحی می کند که اضلاع چهارگانه آن عبارتند از: تقسیم کار اجتماعی، وجدان جمعی، همبستگی اجتماعی و حقوق.
از سوی دیگر، قرآن کریم ضمن پاسداشت همبستگی اجتماعی، نقطه عزیمت متفاوتی را برمی گزیند تا به جای دستگاهی لرزان بر بنیان های اعتباری، نظریه خود در این باره را بر شالوده های فطری و تکوینی استوار سازد. قرآن کریم، اصلی ترین عامل همبستگی را دین الهی قرار می دهد که ریشه آن فطری و تکوینی است. همچنین از مؤلفه های تکوینی و اجتماعی دیگری همچون روابط خانواده و خویشاوندی، نام می برد. هرچند هیچ یک از این عوامل اجتماعی نمی تواند در تراز اسلام و ایمان به خدای واحد قرار گیرد.
این مقاله با رویکرد تحلیلی و توصیفی، به واکاوی مفهوم همبستگی اجتماعی در قرآن می پردازد.
بررسى نظام بردهدارى از دیدگاه اسلام
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۱شماره ۷
حوزههای تخصصی:
فلسفه بردهدارى در نظام حقوقى اسلام پرسشى است که از دیرباز مطرح بوده و در سالهاى اخیر بویژه در پایگاههاى اینترنتى که بر ضد دین و حکومت اسلامى فعالیت دارند، به صورت جدىتر مطرح گردیده است . مقاله حاضر در صدد آن است تا ضمن بررسى این مساله، اثبات نماید که پذیرش نظام بردهدارى در آغاز ظهور اسلام، به دلیل تحمیل شرایط زمانى خاص آن دوره بود که بردهدارى در تمامى جوامع بشرى آن روز رایج و ریشهدار بود . از این رو اسلام به جاى مقابله یکباره با نظامى ناعادلانه که در تاریخ بشریت ریشه دوانده بود، به مبارزه تدریجى با آن برخاست و با وضع مقررات و دستورهاى حکیمانه، به دفاع از حقوق بردگان اهتمام ورزید و نظامى عادلانه را در این خصوص حکمفرما ساخت و در نهایت، این مقررات از مهمترین عواملى بود که موجب گردید تا نظام بردهدارى ریشهکن شود . رفتار عادلانه و شایسته مسلمانان با بردگان - که ناشى از دستورها و توصیههاى دین اسلام در این باره بود - و نیز شواهد تاریخى بسیارى مؤید این ادعاست .
نابرابری اجتماعی از دیدگاه قرآن کریم با تأکید بر تفسیر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از واقعیت های اجتماعی ریشه دار، مشهود و اجتناب ناپذیر هر جامعه، قشربندی و نابرابری است. جامعه شناسان در تبیین این موضوع دیدگاه های مختلفی ارائه کرده اند که عمدتاً به دو نظریة کلان، موسوم به تضادگرایی و کارکرد گرایی ارجاع دارند. این نوشتار درصدد است که با روشی توصیفی و تحلیلی مواضع کلی قرآن کریم را در این باره با محوریت تفسیر المیزان و دیدگاه های علّامه طباطبائی بحث و بررسی کند.
رویکرد انتقادی به برخی دیدگاه های مطرح جامعه شناختی و ارزیابی آنها بر پایة آموزه های قرآنی، بخشی از نتایج این مطالعه است.
شناخت عوامل تفرقه و جدایی میان مسلمانان
حوزههای تخصصی:
تساهل در تاریخ اندیشه غرب
حوزههای تخصصی:
ویژگی ها و خطوط کلی اعتدال و میانه روی
حوزههای تخصصی:
بررسی حقوق اقلیّت های دینی و جزیه در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های دین اسلام، برقراری وحدت، برادری و صلح در میان آحاد جامعه است؛ به طوری که بر این اساس، زندگی اقشار مختلف مردم در جامعة اسلامی بر پایة همزیستی مسالمت آمیز شکل گرفته است. در این رابطه، تعاملی که بین مسلمانان با اقلیّت های مذهبی بر مبنای قرارداد ذمّه شکل گرفته، از مصادیق مهمّ صلح جویی دین مبین اسلام است. بی گمان اثبات ادّعای عدالت جویی و صلح طلبی دین اسلام در برخورد با هم پیمانان خود، تنها با اثبات حقوق مسلّم اقلیّت های مذهبی در جامعة اسلامی میسّر است. با این رویکرد، مقالة حاضر بر آن است تا با کنکاش در آیات قرآن و روایات مربوطه به ارزیابی حقوق اقلیّت های مذهبی هم پیمان، در جامعة اسلامی بپردازد و اثبات کند که دین مبین اسلام همواره به دنبال صلح و یکپارچگی می باشد و اقلیّت ها در جامعة اسلامی، هیچ گاه عنوان بیگانه را نمی گیرند، بلکه با انعقاد قرارداد ذمّه، پیوند معنوی عمیقی با اسلام می بندند.