فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۹۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
امر به معروف و نهی از منکر از مهم ترین مباحث دینی مطرح در حوزه ی اخلاق اجتماعی است. حتی می توان آن را سرسلسله ی مباحث این حوزه دانست. امر به معروف و نهی از منکر از فروع دین و فریضه ای الهی و بنا به عقیده ی عموم اندیشمندان شیعه واجب کفایی است. در زمان برپایی حکومت اسلامی، احیای این فریضه بر جامعه ی اسلامی لازم است. در برخی از آیات قرآن کریم به اقامه ی این فریضه امر شده است و از دیگر سو، پاره ای از آیات قرآن فرد را مسؤول اعمال خود می داند و می گوید گمراهی و هدایت دیگران به فرد ضرری نمی رساند. آیه ی 105 سوره ی مائده از این نمونه است. نگارنده بر آن است در این مقاله به دفع این شبهه بپردازد و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر را روشن نماید. هدف نوشتار حاضر اثبات این نکته است که امر به معروف و نهی از منکر و دعوت به دین هیچ گونه منافاتی با خودسازی و پرداختن به خود ندارد و هر یک از مفاهیم در جایگاه خاص خود تعریف شده است
بررسی تأثیر شیوة آموزش ارزش های دینی بر درونی سازی ارزش عفاف مبتنی بر دیدگاه «تربیت منش و شخصیت» توماس لیکنا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی تأثیر آموزش ارزش های دینی مبتنی بر دیدگاه «تربیت منش و شخصیت» توماس لیکنا1 بر درونی سازی ارزش عفاف از طریق برنامة درسی در دانش آموزان مقطع دبیرستان ناحیة 4 استان قم صورت گرفته است. جامعة آماری این پژوهش را دانش آموزان مقطع دبیرستان غیر انتفاعی جاویدان شهر قم تشکیل می دهند. نمونة آماری این تحقیق بر اساس استاندارهای نمونه گیری، تعداد 14 نفر است. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از طریق ترسیم جدول های توزیع فراوانی، نمودار درصدی (آمار توصیفی) و آزمون «تی» (آمار استنباطی) انجام شده است. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss با روش آماری تحلیل واریانس یک راهه و همبستگی «پیرسون» تجزیه و تحلیل شده است. همان گونه که نتایج نشان داده، میان برنامة درسی آموزش ارزش های دینی مبتنی بر دیدگاه «تربیت منش» و شخصیت و درونی سازی ارزش عفاف در دانش آموزان تفاوت معناداری وجود دارد که همین موجب تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به این ارزش در ابعاد گوناگون اهمیت عفاف، عفّت گفتاری، پوششی، دیداری، شنیداری و جنسی شده است.
بررسی مقایسه ای اصول تربیت اخلاقی و تربیت عرفانی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت عملی تعلیم و تربیت عرفانی
این مقاله با هدف بررسی تحلیلی اصول تربیت اخلاقی و اصول تربیت عرفانی به معنای قواعد تجویزی، عام و کلی ای که در فرایند تحول اخلاقی و عرفانی به کار گرفته می شود، و تعیین میزان انطباق و عدم انطباق آنها با یکدیگر سامان یافته است. پرسش اصلی این است که اصول و قواعد کلی حاکم بر دو فرایند تربیت عرفانی و اخلاقی به چه میزان انطباق دارند. روش پژوهش، روش کتابخانه ای و تحلیل محتوای کتب اخلاقی، و عمدتاً عرفان عملی و استنطاق این متون برای به دست آوردن اصول تربیتی و مقایسه آن دو دسته اصول بود. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که علی رغم اینکه ماهیت تربیتی دو فرایند تربیت عرفانی و اخلاقی، اقتضای اصول مشترکی مانند تدریج، شریعت محوری و ترابط تأثیری ظاهر و باطن را دارند، اما در بخشی از اصول ناهمپوشان هستند. دو اصل توده محوری و پرورش تعقل اخلاقی از اصول مختص تربیت اخلاقی و اصول فردمحوری، ترتب اندراجی، انحلال فردیت و لزوم مرشدمحوری از اصول مختص تربیت عرفانی شناخته شد.
تبیین سعادت قصوی از منظر مسکویه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسکویه، علاوه بر بیان دیدگاه خودش دربارهٔ سعادت قصوی، دیدگاه حکیمان سلف را دربارهٔ این مسئله گزارش می کند و دیدگاه های فیثاغورث، سقراط، افلاطون و ارسطو را برمی رسد. برای تبیین دیدگاه مسکویه دربارهٔ سعادت قصوی، می توان بیان او را به دو قسمت سلبی و ثبوتی تقسیم کرد: بر اساس بیان سلبی او، حصول سعادت قصوی در تمتع از لذات حسی نیست. بر اساس بیان ثبوتی او شش ملاک (رسیدن به افق فرشتگان، دریافت حکمت از ساکنان ملأ اعلی، حرکت شوقی و عشقی به سوی خدا، دستیابی به کمال نهایی در دو بعد نظری و عملی، رسیدن به نعم بی حد و حصر بهشت، و تقرب به خدا) وجود دارد. نگارنده بر این باور است که این ملاک ها مانعة الجمع نیستند، بلکه امکان جمع این ملاک ها وجود دارد. گرچه برخی از این ملاک ها قابل نقد هستند، اما در مجموع این ملاک ها، مبین تأثر شدید مسکویه از دین مقدس اسلام است.
سعادت قصوی، کمال نهایی، نظری و عملی، تقرب به خدا، بهشت، مسکویه.
بررسی و نقد نظریة تربیتی فمینیسم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فمینیسم، به مثابة نظام فکری برآمده از انگارة اومانیسم، بازتاب مکتب های فکری مدرن غربی، در بحث زنان است. با توجه به ویژگی های مشترک همة گرایش ها، می توان تعریف و نظریة تربیتی مشترک و نسبتاً فراگیر برای آنها در نظر گرفت. فمینیست ها عرصه تعلیم و تربیت را بهترین بستر برای توانمندسازی زنان و ترویج دیدگاه های نقادانة مبتنی بر جنسیت، رسیدن به برابری کامل زن و مرد، گسترش رشتة مطالعات زنان و غیره از اهداف خود در این عرصه می دانند. برای رسیدن به این اهداف، اصول و روش های همچون نقد، تشابه محوری، مخالفت با خانه داری و مادری، الگوسازی فمینیستی و غیره را در پیش گرفته اند.
در ارزیابی و نقد فمینیسم باید توجه داشت که اولاً، نباید نهضت دفاع ازحقوق و کرامت زنان را با فمینیسم یکسان پنداشت؛ ثانیاً، آثار مثبتی که این نهضت داشته، نه آثار اندیشه های فمینیستی، بلکه آثار طرح بحث حقوق زنان در غرب است؛ ثالثاً، در یک نگاه جامع ضمن توجه به آثار مثبت طرح بحث حقوق زنان، باید به پیامدهای ویرانگر اندیشه های فمینیستی نیز توجه نمود.
اخلاق و فرزانگی از منظر فارابی و کنفوسیوس
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تحقیق حاضر با مقایسه اخلاق و فرزانگی در دو نظام فلسفی فارابی و کنفوسیوس، به بررسی تحلیلی نقش و جایگاه اخلاق در این دو نظام پرداخته است. ابتدا هر یک از دو نظام فلسفی را با توجه به تأکیدهایشان بر مفاهیم اخلاقی خاص، بررسی کرده، سپس به نتیجه گیری پرداخته ام و شباهت ها و تمایزهای این دو نظام فلسفی را بررسی نموده ام. نظام فلسفی فارابی نظامی مبتنی بر حکومت «رئیس اول» است که از لحاظ کمالات عقلانی به عقل فعال متصل شده است و می تواند حقایقی را دریافت کند که سعادت انسان بر آن متوقف است و آن گاه می تواند مردم را به سوی آن هدایت کند. مدینهٔ فاضله تحت رهبری رئیس اول است که نبی یا فیلسوفی که به کمال عقلانی رسیده است فضایل اخلاقی را در جامعه گسترش می دهد، و با همکاری و همیاری افراد آن، به سعادت حقیقی خویش نایل می شود. نظام فلسفی کنفوسیوس، نظامی است تحت رهبری انسان فرزانه ای که به کمالات نظری و عملی نایل شده است و می تواند جامعهٔ انسانی را به سعادت برساند. هر دو نظام فلسفی، هدف خود را تربیت انسان و کمال او می دانند، هر دو نگرشی جامعه گرا دارند و اخلاق و سیاست را به هم پیوند می زنند. اما فارابی هدف از تربیت انسان در مدینهٔ فاضله را سعادت اخروی می داند، در حالی که کنفوسیوس به سعادت دنیوی می اندیشد. نظام فلسفی فارابی، اتحاد فلسفه و دین را مطرح می کند؛ در حالی که نظام کنفوسیوسی نظامی عقلانی است. همچنین این دو نظام در نقش حاکم فرزانه در جامعه متفاوت هستند. فارابی مدینه ای را که هیچ گونه حاکم فرزانه در آن حاکم نباشد، «مدینهٔ جاهله» می داند که نمی تواند انسان را به کمال برساند؛ اما کنفوسیوس به هر حال برای حاکم فرزانه در جامعه نقش مثبتی قائل است.
توسعه کوثری در چهارچوب اخلاق الاهی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«توسعهٴ اقتصادی» یکی از جنبه های توسعه به مفهوم وسیع آن است که در دورهٴ جدید، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، عالی ترین هدف و آرمان اجتماعی بسیاری از کشورهای جهان بوده است. توسعهٴ اقتصادی از کشورهای غربی آغاز گردید و بر مبانی اعتقادی، انسان شناختی و اخلاقی خاصی استوار است، از این رو، برای بسیاری از اندیشمندان مسلمان، این سؤال مطرح گردید که آیا اصولاً توسعهٴ اقتصادی امری ممدوح است؟ اگر چنین باشد، آیا چنین چیزی با عقاید و اخلاق اسلامی، سازگاری دارد؟ هدف این مقاله، بررسی این مسأله از دیدگاه حکیم متأله آیت الله جوادی آملی است. یافته های مقاله، نشان می دهد که از دیدگاه ایشان، دو نوع توسعهٴ اقتصادی وجود دارد که یکی ممدوح است (توسعهٴ کوثری) و دیگری، مذموم (توسعهٴ تکاثری). توسعهٴ کوثری توسعه ای است که در درون خود، متضمن رشد مستمر تولید، پیشرفت فنی، شکوفایی علمی و فراوانی امکانات رفاهی است؛ اما در عین حال، بر اخلاق و ارزش های الاهی نیز مبتنی است. از این رو، نه تنها امری مجاز، که واجب است. ایشان برخی مختصات نظری چنین توسعه ای را در حوزه های مختلف، از جمله در تولید، توزیع و مصرف، بیان نموده ، معتقدند با تلاش علمی بیش تر در گزاره های ارزشی و دانشی اسلام، می توان الگوی کاملی از چنین توسعه ای را طراحی و اجرا کرد.
نسبت تجربه دینی با تجربه اخلاقی از دیدگاه شهید مطهری
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
مسألهٔ نسبت تجربهٔ دینی با تجربهٔ اخلاقی (وحدت، اتحاد، تمایز، تباین، تعاند یا...) در عین حال که با مسألهٔ نسبت میان دین و اخلاق مرتبط است، با آن یکی نیست. از این رو، می توان اخلاق را مستقل از دین دانست و در عین حال تجربهٔ دینی و تجربهٔ اخلاقی را واحد یا متحد به شمار آورد. در این مقاله تلاش شده با تحلیل و بررسی دیدگاه های شهید مطهری دربارهٔ موضوعاتی از قبیل دین، ایمان، پرستش، ارزش اخلاقی و به ویژه نظریهٔ اخلاقی برگزیدهٔ ایشان (اخلاق به مثابه پرستش) پاسخ ایشان به پرسش یادشده به دست آید و نشان داده شود که از نظر ایشان «هر تجربهٔ اخلاقی نابی همواره تجربه ای دینی است و با آن اتحاد دارد، و نه تنها منفک از آن نیست بلکه متمایز از آن نیز نمی باشد».
همسرگزینی؛ بررسی تطبیقی معیارها در اندیشة اسلامی با معیارهای پذیرفته شده از سوی جوانان شهر کرمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی معیارهای پذیرفته شدة جوانان شهر کرمان برای همسرگزینی و تطبیق آن با معیارهای توصیه شده بر اساس آموزه های دینی است. بدین منظور، با مراجعه به آیات و روایات، معیارهای توصیه شده در شرع مقدّس برای یک ازدواج سالم و موفق استخراج گردید. از سوی دیگر، با شناسایی معیارهایی مورد قبول جوانان (دختر و پسر) در همسرگزینی، مجموعة این دو دسته معیار در قالب یک پرسش نامه گردآمده و در معرض نظرسنجی جوانان 18 تا 35 سال مجرّد شهر کرمان قرار داده شد، تا اولویت های همسرگزینی آنان شناسایی شود. نتایج به دست آمده نشان داد که پاسخ گویان از 6 معیار اصلی در دیدگاه نظری اسلام، تنها دو معیار آن یعنی «پاک دامنی» و «عقل و هوش» را در اولویت قرار می دهند. در حالی که جوانان غیر از این دو معیار، معیارهایی همچون «میزان تحصیلات، وضعیت اقتصادی و شغل» را در رتبه بندی خود در اولویت قرار داده اند. به عبارت دیگر، پاسخ گویان بیشتر معیارهایی را که از نظر آموزه های دینی در سطح دوم قرار دارند، به عنوان معیارهای سطح اول خود پذیرفته و معیارهای سطح اول را در آموزه های دینی در ردیف های بعدی قرار داده اند. همچنین در اولویت بندی معیارهای ازدواج، بین دختران و پسران، تفاوت معناداری مشاهده نمی شود، هرچند این هماهنگی در معیارهای دو جنس، با ملاک های دینی رابطة معناداری وجود ندارد.
وضعیت پست مدرنیسم و ارزش ها: نسبت سنجی هستیشناسی و معرفت شناسی پست مدرنیسم با تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم، معرف تعدد و تکثر ارزش ها و نسبیت حقیقت است. آیا چنین وضعیتی می تواند بستری مناسب برای تعلیم و تربیت ارزش های اسلامی باشد یا خیر؟ مقالة حاضر بر این فرض است که مبانی هستی شناسی پست مدرنیسم، موانع فکری عرضة ارزش های اسلامی را مرتفع کرده؛ بدین معنا که مطلقیت و جهان شمولی ارزش های غربی را به چالش کشیده است. از سویی دیگر، مبانی معرفت شناسی پست مدرنیسم با طرح نسبیت شناخت و حقیقت، با ارزش هایی که مدعی جهان شمولی و مطلقیت اند، به مقابله بر می خیزد. بر همین اساس، به نظر می رسد مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی پست مدرنیسم همانند شمشیر دو دم است؛ یک دم آن می خواند و دم دیگر می راند. مقالة حاضر با بهره از روش تحلیل محتوای کیفی و رهیافت نسبت سنجی می کوشد امکان تعلیم و تربیت ارزش های اسلامی در وضعیت پست مدرنیسم را نشان دهد.
مبانی، اصول و روشهای تربیت اخلاقی در سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مبانی، اصول و روشهای تربیت اخلاقی در سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است. نوع این پژوهش کیفی است. برای رسیدن به هدف پژوهش از روش تحلیلی ـ اسنادی استفاده شده است. به منظور جمع آوری اطلاعات در مورد عوامل پژوهش یعنی اخلاق، تربیت اخلاقی، سیره پیامبر و اهل بیت، اصول، مبانی و روشهای تربیت اخلاقی از تمام کتابهای روایی، تاریخی و پژوهشها در این زمینه بهره گرفته شده است؛ بدین معنی که ابتدا به شناسایی و گردآوری منابع مورد نیاز همراه با فیش برداری و ثبت موضوعات مورد نظر پرداخته شد؛ .سپس داده ها طبقه بندی و در نهایت مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی است که در سیره پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) سه مبنا استنباط، و از هر مبنا یک اصل و از هر اصل دو روش استخراج شده است که جداگانه به آنها پرداخته شد. مبنای اول هماهنگی عقل و وحی است. اصل ناظر بر این مبنا تعامل تفکر اخلاقی و تعبد اخلاقی است و روشهای ناظر بر این اصل نیز تبیین ارزشهای اخلاقی و مبارزه با هوای نفس است. مبنای دوم هماهنگی دین و اخلاق است. اصل ناظر بر این مبنا درهم تنیدگی تربیت اخلاقی و تربیت دینی است و روشهای ناظر بر این اصل پاک کردن محیط مظاهر فساد و امر به معروف و نهی از منکر (ایجاد فضای اخلاقی) است. سومین مبنا هماهنگی حسن فعلی و حسن فاعلی است. اصل ناظر بر این مبنا تعامل انگیزه و عمل است و روشهای ناظر بر این اصل تحریک ایمان و اعتقادات دینی متربیان و پرورش میل و اشتیاق در به دست آوردن فضیلتها و توانایی مخالفت با رذیلتهاست.
اسلام و اخلاق زیست محیطی با تأکید بر آرای آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین چالش و معضلی که بحث اخلاق در محیط زیست را دامن زده، پدید آمدن مخاطره یا بحران زیست محیطی است که بر اثر توسعهٔ زندگی مادی انسان پدید آمده است. دغدغه مندان و پژوهشگران این عرصه مباحثاتی را در جهت چگونگی برطرف سازی این مخاطره یا نحوهٔ مدیریت آن به راه انداخته اند که مهم ترین آن ها به نحوهٔ بازنگری مسائل اخلاقی در محیط زیست، شناخت رابطهٔ اخلاقی صحیح انسان با سایر موجودات طبیعی، ریشه یابی معضلات و مشکلات زیست محیطی، و نقد اخلاق سنتی مردانهٔ غربی در مواجهه با محیط زیست بازمی گردد. در این مقاله ضمن گزارش روشن این مباحثات، سعی شده خطوط کلی منظر اسلامی در آن ها با نظر به آثار حضرت استاد آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) ترسیم شود.
اخلاق، محیط زیست، اخلاق زیست محیطی، اسلام، استقلال طبیعت، اکوسیستم، اکوفمنیسم.
راهکارهای نهادینه کردن اخلاق حرفه ای در سازمانها از دیدگاه آموزه های دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائة راهکارهایی جهت نهادینه کردن اخلاق حرفه ای در سازمان ها از دیدگاه آموزه های دینی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است. جامعة آماری پژوهش را قرآن، نهج البلاغه و کتب معتبر روایی تشکیل داده اند. همچنین، نمونة آماری را مجموعه ای از آیات و روایات که به طور مستقیم و غیرمستقیم با هدف پژوهش ارتباط داشتند، تشکیل داده اند. شیوة نمونه گیری بدین صورت بود که به آیات و روایات ممکن مراجعه و مورد خاص انتخاب شده است. روش گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای بوده برای این کار، از ابزار فیش برداری استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که به کارگیری نیروی انسانی مقید به رعایت اخلاقیات و قانون در سازمان ها، آموزش عملی اخلاق توسط کارکنان مقید و پایبند به رعایت اخلاقیات و قانون، و در نهایت، تدوین منشور اخلاقی برای سازمان ها، از جمله راهکارهای نهادینه کردن اخلاق حرفه ای در سازمان ها می باشند.
مبانی تشکیل جامعه از منظر علامه طباطبایی و دلالت های آن در تربیت اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی کیفیت تشکیل جامعه از منظر علامه طباطبایی و استخراج اصول و روش های تربیت اجتماعی بر پایهٔ آن است. نخست سه مبنای اساسی مورد توجه قرار گرفت که عبارتند از «غریزهٔ استخدام به عنوان مبنای تشکیل اجتماع»، «اجتناب ناپذیری اختلاف در جامعه» و «اهمیت خانواده به عنوان اولین گام در پیدایش جامعه». بر اساس این مبانی، اصول و روش های تربیت اجتماعی باید به گونه ای تدوین شده باشد که غریزهٔ استخدام را در جهت خدمت به فرد و جامعه به کار گیرد، به رفع اختلافات کمک کند و در حفظ و تقویت روابط خانوادگی توفیق یابد. با بررسی آرای علامه طباطبایی در این زمینه می توان به قابلیت آن برای تدوین چنین اصول و روش هایی پی برد. از این رو مقالهٔ حاضر با استفاده از روش اسنادی – تحلیلی و بر اساس مبانی تشکیل جامعه از منظر علامه، به استنتاج اصول و روش های تربیت اجتماعی پرداخته است. نتایج به دست آمده، بیان گر شدت تأثیرگذاری تربیت اجتماعی، در بهبود روابط اجتماعی و رفع مشکلات جامعه می باشد.
نقد و بررسی تئوری خطای جی. ال. مکی در فرا اخلاق (بر اساس مبانی آیت الله جوادی آملی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جی. ال. مکی، در کتاب معروف خود در باب فلسفه اخلاق به نام اخلاق: جعل درست و خطادیدگاه شک گرایانه ای را مطرح می کند که براساس آن، از آنجا که احکام و گزاره های اخلاقی صدقشان را منوط به عینیت ارزش ها و حقایق اخلاقی کرده اند، و عینیت این حقایق به دو دلیل عجیب بودن حقایق اخلاقی و نسبیت ارزشهای اخلاقی مورد انکار قرار گرفته است، این احکام کاذب هستند. وی در این کتاب عنوان دیدگاه خودش را نظریه خطا گذاشته است که در این نوشتار در تلاش هستیم با استفاده از مبانی متفکران مسلمان از جمله حضرت استاد آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) این دیدگاه را به نقد و بررسی بگذاریم. البته روشن است که نزد متفکران مسلمان، حقایق اخلاقی واقعیت هایی هستند که با مفاهیم انتزاعی از سنخ معقولات ثانیه فلسفی از آنها حکایت می شود و وجود این امور در عالم، همانند وجود حقایقی که با مفاهیم انتزاعی قابل تبیین هستند، قابل بیان می باشند.
دفاعی از رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود در تولید علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
هدف تحقیق: ارائة تقریری مناسب از فرایند تهذیب و تکمیل علوم موجود، به گونه ای که نقدهای ملکیان و باقری بر آن وارد نباشد. روش تحقیق: در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و در ارزیابی آرا از روش تحلیل فلسفی استفاده شده است. یافته های تحقیق: 1. می توان قرائتی مناسب از رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود ارائه و از آن در چارچوب وظیفه گرایی معرفتی دفاع کرد. 2. در شرایطی که رویکردهای تأسیسی علم دینی موفق به تولید نظریه علمی نشده، استفاده از رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود بهترین گزینه است. 3. تأمل در نحوه استفاده از این رویکرد در تمدن اسلامی که به تولید فلسفه اسلامی انجامید، می تواند به ارائه الگویی مناسب برای مواجهه با علوم جدید منتهی شود.
نقد و بررسی دلایل انکار «علوم انسانی دستوری»(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در یک تقسیم بندی می توان علوم انسانی را به دو بخش توصیفی و دستوری تقسیم کرد. علوم انسانی توصیفی به علومی گفته می شود که به تبیین و توصیف پدیده های انسانی می پردازند. در مقابل، علوم انسانی دستوری به آن بخش از علوم انسانی گفته می شود که مجموعه ای از گزاره های دستوری (باید و نبایدهای) متناسب با مبانی از پیش پذیرفته شده را برای تحقق اهداف مورد نظر ارائه می دهند.
اثبات یا انکار علوم انسانیِ دستوری همواره یکی از موارد اختلاف میان دانشمندان علوم انسانی بوده است، به گونه ای که گروهی آن را جزء علم می شمارند، اما گروهی دیگر، منکر علم بودن آن هستند. اتخاذ برخی روش ها در علوم انسانی و نیز اعتقاد به عدم ارتباط منطقی میان واقعیت و ارزش، زمینة انکار علوم انسانی دستوری را فراهم می کند. بر همین اساس، نقد دو عامل یادشده می تواند زمینه را برای اعتقاد به علوم انسانی دستوری هموار کند.
در این پژوهش، پس از تبیین چیستی و ویژگی های علوم انسانی دستوری، دلایل منکران علوم انسانی دستوری، نقد و بررسی است.
نظریه امر الهی اصلاح شده با تقریر رابرت آدامز(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نظریة امر الهی از نظریه های معروف فلسفة اخلاق است. این نظریه از دیرباز هجمة انتقادهای پرشماری بوده است. رابرت آدامز به دفاع از این نظریه پرداخته و تقریر جدیدی از آن عرضه کرده است. در حالی که روش مدافعان نظریة امر الهی سنتی روشی متافیزیکی است، روش آدامز در دفاع از آن روش سمانتیکی است. آدامز، برخلاف نظریة امر الهی سنتی، معتقد است که مفاهیم اخلاقی واقعیت عینی دارند. ازاین رو به امر الهی وابسته نیستند؛ اما الزامات اخلاقی وابسته به اوامر الهی اند. دلیل وی برای اثبات این مطلب، این همانی الزامات اخلاقی با اوامر الهی است. از دیدگاه این مقاله مهم ترین اشکال نظریة آدامز این است که با وجود پذیرفتن واقعیات عینی مفاهیم اخلاقی، الزامات اخلاقی را از آنها استنتاج شدنی نمی داند.