امروزه آنچه باعث ایجاد اندیشه ظهور منجی می شود، گرفتاری ها و درماندگی بشر است. انزجار از وضع موجود و انتظار برای ورود به یک وضع مطلوب ازخواسته ها و نیازهای بشر امروزی است. بسیاری از پیامبران پیشین، آمدن فردی را وعده می داده اند که در جهت زدودن ستم و برقراری عدالت اجتماعی و نجات بشر قدم برمیدارد. در همه ادیان اعتقاد به ظهور منجی مطرح بوده و هر دین و مکتبی به تناسب فرهنگ دینی خود از موعود به نامی یادکرده است. یهودیان به مسیح از نسل اسرائیل، مسیحیان به آمدن حضرت عیسی و مسلمانان به ظهور مهدی موعود (عج) ازنسل حضرت زهرا (سلام الله علیها) اعتقاد دارند. همه ی اینها در هدف کلی یعنی هدایت و ارشاد و نجات بشر از نادانی و گمراهی وحدت نظر دارند . حال ممکن است در امور و اهداف جزئی و برخی ویژگیها ، دیدگاه های متفاوتی داشته باشند . در این مقاله با مراجعه به کتب دست اول و با استفاده ازروش تطبیقی و مقایسه ای سعی شده مسئله اعتقاد به موعود در اسلام وادیان دیگر مورد بررسی قرار گرفته و شباهت و تفاوت های آن تبیین گردد .
در این مقاله، می کوشیم ابتدا دیدگاه شیخ مفید (ره) را در خصوص علم امام، منشا این علم، علم امام به غیب، و اقسام این علم تبیین کنیم. سپس قلمرو علم امام و مصادیق آن را طرح خواهیم کرد و نشان می دهیم که علم امام به تمام صنایع، زبان ها و لغات، دانش فرشتگان و انبیاء، تمام کتب آسمانی، آگاهی از درون افراد، علم، علم الکتاب و... تعلق می گیرد.
محروم بودن شیعیان از بهره مندی مستقیم از پرتوهای نورانی و هدایت گر امام زمان در زمان غیبت، حرکت در مسیر هدایت را برای آنان دشوار می سازد و زمینه حیرت، غفلت و گمراهی را فراهم می آورد؛ اما منتظران امام زمان در زمان غیبت، می توانند با استمداد از مجموعه باورهای عمیق درباره امامت، خود را از غفلت ها و انحراف های زمانه غیبت مصون سازند و زمینه تکامل معنوی و اخلاقی خود را فراهم کنند و بدین وسیله زمینه ساز ظهور امام خود شوند. از این رو از جمله بهترین راهکارها برای سوق دادن منتظران به سمت کمالات اخلاقی و مقامات معنوی، تعمیق و بارورسازی باورهایی است که زمینه ساز سیر انسان منتظر به سمت فضایل اخلاقی و معنوی به شمار می آید.
در این نوشتار، باورهای زمینه ساز برای اخلاقی شدن منتظران مورد بررسی قرار گرفته و نقش آن ها در رسیدن به فضایل و دوری از رذایل اخلاقی تبیین شده است. از این رو باورهایی همچون معرفت به وجود امام زمان، اعتقاد به ظهور آن حضرت، توجه به علم فراگیر امام و محبت و ارادت به ایشان را بررسی می کنیم و نقش این باورها در تربیت نفوس و تزکیه روح منتظران را تبیین می نماییم.
از آنجا که «انتظار» از مهم ترین مقوله های دینی در تشیع محسوب می شود و نیز ترویج فرهنگ انتظار در خانواده ها نقش مهمی در تربیت دینی جامعه اسلامی دارد، واکاوی مشخصه های الگوی خانواده منتظر می تواند در التزام عملی بُعد موعود باوری نقش بسزایی داشته باشد.
بدین سان، نسل جوان و نوجوان با مبحث امامت، ولایت، موعود و مهدویت آشنا شده و از آسیب های آن آگاهی می یابند. فرهنگ انتظار می تواند در نهاد خانواده تقویت گردد. شاخصه های الگوی چنین خانواده ای در پرتو عنایت به فرامین و سیره اهل بیت علیهم السلام تحقق می یابد و تقویت موعودباوری و توجه خاص به امر خودسازی در خانواده به موازات تربیت دینی فرزندان نقش مهمی در تبدیل این پایگاه مقدس به خانواده منتظر خواهد داشت.
تبیین تاریخی مسئله امامت شیعی و پرداختن به چالش های فراروی، موضوع این مقاله است. برای رسیدن به این منظور ابتدا جایگاه امامت در اندیشه شیعی و سپس این نظریه که امامت در اندیشه شیعی دچار تطور شده است، طرح می شود. در ارزیابی این نظریه، با توجه به تفکیکی که بین مفهوم امامت و اندیشه امامت کرده ایم، آسیبی که از ناحیه خلط اندیشه و مفهوم متوجه بحث شده، روشن گشته است. در ادامه به حساسیت مسئله امامت و ناتوانی تحلیل های صرف تاریخی و همچنین عدم توجه به ظرفیت های سیاسی اجتماعی طرح مسئله امامت، به عنوان آسیب های دیگری در این حوزه اشاره می شود و سرانجام با توجه به نقدهای صورت گرفته، تبیین قاعده مندی از تاریخچه امامت صورت می گیرد و فهم و برداشت مسلمانان اولیه از این اصل مورد توجه قرار می گیرد.