ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۳٬۳۰۷ مورد.
۱۴۰۲.

تلاقی های منطق و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: منطق اخلاق ضعف اراده است باید استدلال عملی و اخلاقی مغالطه طبیبعی نگرانه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی منطق کلیات فلسفه منطق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۵۳۵ تعداد دانلود : ۸۰۵
در این جستار با اشاره به برخی قلمروهای تلاقی منطق و اخلاق، به مشکلات و راه حل ها و عرصه های جدید و بدیع پژوهش که ثمره این تلاقی ها بوده، پرداخته می شود. از میان مباحث و مسائل بسیار، در این مجال، این چند مناقشه منطقی فلسفی را گزارش و بررسی می کنیم: شکاف «است باید» (مسأله هیوم) و طرح برخی راه حل های طرح شده در مقابل آن و پارادکس های منطقِ تکلیف، اصل منطقی اخلاقی «بایستن مستلزم توانستن است» و تحلیل منطقی آن، مغالطه طببیعی انگارانه (و در ذیل آن استدلال از راه پرسش گشوده)، مسائل و مناقشات ناظر به استدلال و قیاس عملی و اخلاقی (در قالب نقش اصول در استدلال اخلاقی و مسأله ضعف اراده). این مسائل و مناقشات در طی تاریخ فلسفه جدید، باعث ایجاد ادبیات و آثار و موضوعات جدید بسیاری در هر دو قلمرو منطق و اخلاق شده است؛ سیری که همچنان ادامه دارد. این ها مباحثی است که خود طرح کنندگان اولیه به آن ها التفات و توجه نداشته اند.
۱۴۰۳.

بررسی و نقد رویکرد پدیدارشناسی دینی هانری کربن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین پدیدارشناسی تأویل کربن اسلام ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۴ تعداد دانلود : ۱۱۱۴
پدیدارشناسی کربن، بر دو ستون اسلام ایرانی و تأویل استوار شده است، اساساً ماهیتی دینی دارد و شناخت پدیدارشناسانه از امور و چیزها در منشور پدیدارشناسی کربن، به معنای سنجش نسبت میان آن ها و امر قدسی است. با این اوصاف باید در انتساب کربن به سنت پدیدارشناسی و پدیدارشناس خواندن کربن جانب احتیاط را رعایت کرد؛ پدیدارشناسی مدنظر کربن اساساً صبغه ای دینی دارد و کربن به دنبال طرح چهارچوبی است که پروژه ی دین شناسانه اش در آن جای بگیرد؛ او در این مسیر آنچه را فراخور کار خود می یابد، به کار می بندد: چه پدیدارشناسی هیدگر و چه عرفان ابن عربی یا فلسفه سهروردی. این پدیدارشناسی راستین یا تأویل، چیزی نیست که مشابهی در مکاتب غربی داشته باشد؛ لذا اگر سخن از پدیدارشناسی هم در میان است، مراد، نوعی خاص از پدیدارشناسی است که اگر حتی بپذیریم در روش متأثر از هوسرل یا هیدگر است، در جهان بینی نمی تواند با آن ها هم داستان باشد و چنین نیز نیست. پدیدارشناسی کربن یا تأویل، با فراهم ساختن امکان به اول بردن چیزها، نسبت آن ها را با امر قدسی روشن می کند؛ چیزی که منجر به آشکارشدن ساختارهای مشترک ادیان می شود و به مبنایی برای «دین شناسی تطبیقی» و «تقریب ادیان» تبدیل می شود. نوشتار حاضر پس از مقدمه، با بخشی پیرامون «پدیدارشناسی کربن» ادامه می یابد و پس از طرح هایی پیرامون «اسلام ایرانی» و «تأویل»، با بخشی با عنوان « پدیدارشناسی دینی کربن: از اسلام ایرانی تا تأویل » خاتمه می یابد.
۱۴۰۵.

نزاع علم و دین در قرن نوزدهم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسیحیت عقل علم دین الهیات طبیعی انسان انگاری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
تعداد بازدید : ۱۵۳۵ تعداد دانلود : ۹۱۰
علم و دین که هر دو سابقه ای طولانی در حیات بشر دارند، در تاریخ بلند خود، در کنار یک دیگر بر زندگی او تأثیرگذار بوده اند و تقریباً هیچ ناسازگاری ای بینشان وجود نداشته. پیش رفت وسیع علوم که از قرن هفدهم آغاز شد، به تدریج دانش مندان را به اکتشافاتی رساند که متفاوت و گاه متعارض با آموزه های رسمی دین بود. این امر موجب پیدایش نزاع میان علم و دین شد، تاآن جا که عالمان دین و دانش مندان به تخطئة آرای یک دیگر پرداختند. این نزاع در قرن هفدهم وضعیت متفاوتی یافت، چرا که در این قرن هم دین و هم علم معنای جدیدی یافته بود. علم، تا پیش از این قرن، هویتی مستقل از فلسفه، اخلاق و الهیات نداشت و دین نیز که تا پیش از عصر روشن گری بر ایمان استوار بود در این عصر به سمت عقل سوق یافت و صدق و کذب گزاره های آن مطمح نظر قرار گرفت. با شکل گیری هویت مستقل علم و دین، نزاع میان آن دو یکی از مباحث مهم قرن نوزدهم شد؛ موضوعی که در این مقاله بررسی خواهد شد.
۱۴۰۶.

نقد و بررسی ادعای دلالت آیه «یدبر الامر» بر پایان دین اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهائیّت آیه ۵ سجده یدبر الامر نسخ دین پایان اسلام

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
تعداد بازدید : ۱۵۳۵ تعداد دانلود : ۵۵۰
بهره گیری از آیات الهی کتب مقدس، از مهم ترین شگرد های فرقه های انحرافی است. این بهره گیری به جهت موجه جلوه دادن عقاید فرقه ای، با سوء استفاده از جایگاه آیات الهی نزد معتقدین است که اغلب با تفسیر به رأی و تأویل بدون دلیل آیات الهی همراه است. بهائیت آیه ۵ سوره سجده را در جهت اهداف فرقه ای، دال بر پایان دین اسلام و دلیلی بر تثبیت ادعای علی محمد شیرازی و بشارتی بر ظهور وی دانسته است. مقاله پیش رو با روش توصیفی تحلیلی این ادعای بهائیت را مورد بررسی قرار داده است. یافته های تحقیق بر آن است که تأویلات بهائیت بر آیه مذکور با ظاهر الفاظ آیه، هیچ تناسبی نداشته و هیچ قرینه ای نیز بر آن وجود ندارد و از آنجا که این توجیه به جهت مستندسازی فرقه ای انجام پذیرفته، «تفسیر به رأی» است و اشکال های متعدد دیگری مانند تناقض گویی، کپی برداری و استنادات غیر علمی بر این مدعا وارد است.
۱۴۱۶.

بررسی مقامات معرفتی امام علی علیه السلام در توحید و خداشناسی

کلیدواژه‌ها: توحید نهج البلاغه خداشناسی اندیشمندان اسلامی حضرت علی علیه السلام

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی توحید و اوصاف الهی در روایات
تعداد بازدید : ۱۵۳۱ تعداد دانلود : ۶۸۵
توحید، اصطلاحی مهم در فرهنگ و معارف اسلام است. انبوهی از یادکردهای قرآنی که مستقیم یا غیر مستقیم به موضوع توحید و یگانگی اشاره دارند، نشان دهنده میزان ارزشمندی این مبحث در نگاه قرآنی است. این مقاله با رویکردی توصیفی، تحلیلی و چهار محورِ اساسی همچون: اصل توحید، نقش قرآن در معرفت توحیدی امام علی علیه السلام، جایگاه حضرت علی علیه السلام در فلسفه الهی، تفاوت مقامات معرفتی امام علی علیه السلام با سایر صحابه مورد بررسی قرار داده است. از بررسی محورهای یاد شده این نتیجه حاصل شد که آیات قرآن خصوصاً در معارف توحیدی همواره الهام بخش حضرت علی علیه السلام بوده است و بیانات حضرت علیه السلام در باب توحید از اهمیّت ویژه ای برخوردار است و این بی همتایی و بی نظیری سخنان حضرت علی علیه السلام در باب توحید و خداشناسی در حدی است که برخی گفته اند این سخنان از ایشان نیست. در این پژوهش به این شبهه نیز پاسخ داده شده است.
۱۴۱۷.

تبیین وجودی مرگ از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا ملاصدرا مرگ تبیین ماهوی تبیین وجودی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
تعداد بازدید : ۱۵۳۰ تعداد دانلود : ۷۱۳
در این مقاله با استفاده از مبانی سه گانه هستی شناسی، جهان شناسی و انسان شناسی به تبیین مرگ از نظر ابن سینا و ملاصدرا پرداخته شده است. ابن سینا بر مبنای نگرش ماهوی، از مبانی انسان شناختی همانند دو ساحتی بودن انسان، روحانیة الحدوث و روحانیةالبقا بودن نفس در تبیین مرگ بهره می گیرد. در جهان شناسی ابن سینا مسأله مرگ، بدون حضور عالم مثال منفصل و با تأکید بر عالم عقل و نظریه افلاک تبیین می شود. او با استفاده از این مبانی و با تقسیم مرگ به دو قسم طبیعی و ارادی، تبیینی ماهوی و طبی از مرگ ارائه می دهد، بدین گونه که مرگ قطع تعلق نفس به بدن است و علت اصلی آن حرارت و طبیعت، عدم قابلیت بدن و تناهی قوای آن است، درحالی که ملاصدرا بر پایه نگرش وجودی از مبانی انسان شناختی و جهان شناختی در تبیین مرگ بهره می گیرد مانند انحای سه گانه تجرد نفس، جسمانیة الحدوث و روحانیةالبقا بودن آن و اعتقاد به عوالم سه گانه هستی که عبارتند از: عالم عقل، عالم مثال و عالم ماده که انسان در تداوم حرکت وجودی خود با مرگ، قوس صعود را در این عوالم طی می کند. ملاصدرا با تقسیم مرگ به سه نوع طبیعی، اخترامی و ارادی، تبیینی متافیزیکی و وجودی از مرگ طبیعی ارائه می دهد، با این توضیح که: مرگ، امری وجودی و پایان حرکت تکاملی و استقلالی نفس از بدن است. تفاوت این دو تبیین این است که در نظر ابن سینا بدن نقش اصلی در مرگ دارد، درحالی که در نظر ملاصدرا نفس نقش اصلی را در مرگ ایفا می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان