فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۹۶۶ مورد.
دیدگاه های غزالی درباره قاعده الواحد و نقد آنها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله از دو بخش تشکیل می گردد: بخش اول با تبیین اجمالی مضمون قاعدهٴ الواحد و سیر تاریخی آن آغاز می شود و با نگاهی گذرا به شرایط اجتماعی و جهان فکری غزالی، ادامه خواهد یافت. بخش دوم نیز به طرح و نقد دیدگاه های غزالی در باب اصل قاعدهٴ الواحد و نیز تطبیق آن بر خداوند اختصاص دارد.
خطئه و تصویب از نظر غزالی و اصولیین امامی
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحثی که در علم اصول فقه شیعی به نحو تطبیقی ومقایسه ای مورد بحث قرار گرفته مبحث "" تخطئه وتصویب"" است .فقهای شیعی امامی دراین مسأله با مکاتب اهل سنت به گفتگو نشسته وبه گونه ای موضع گیری کرده اند که از مختصات ومنفردات طرفین شده است. اشعریان ودسته قلیلی از معتزله می گفتند خدواند در عالم واقع حکمی ندارد بلکه حکم خدا همان است که آراء صاحب نظران بر آن مستقر می گردد. بنابراین هیچ گاه مجتهدان خطا نمی کنند .این نظریه را تصویب و پیروان آن را ""مصوِّبه"" می نامند. صاحبان نظریه مقابل می گویند خداوند احکامی در واقع دارد و مجتهدان ممکن است به آنها برسند وممکن است خطا کنند، پیروان این نظریه را ""مخطِّئه"" می گویند.
غزالی از نامداران مکتب اشعری وطرفدار سرسخت نظریه تصویب است. علی الظاهر قدمت این نزاع به قرون اولیه تاریخ تکوین فقه نمی رسد وبیشتر ناشی از گرم شدن بازار نظریه پردازان کلامی است، وبه طور کلی بیش ازآنکه موضوع از مباحث فقهی باشد، بعدکلامی دارد. اصولأ مدعا چه بوده است؟ و ریشه های نزاع چیست؟ و بالاخره دغدغه خاطر گروه های دنبال کننده مسأله چه می تواند باشد؟
عقل و عقلانیت در تفکر و آثار خواجه نصیرالدین طوسى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۸ شماره ۱۴۰
حوزههای تخصصی:
از مهمترین مسائل شگفتانگیز زندگى خواجه نصیرالدین طوسى، گستردگى آثار و جامعیت علمى او مىباشد؛ زیرا وى در هنگامه طوفانزده و پرآشوب حمله مغولان به ایران، که خواجه نیم قرن از عمر خود را در زندان سپرى کرد، توانست در فرصت اندک تهاجم نظامى مغولان را با انقلاب فرهنگى و فکرى و نهضت علمى پاسخ دهد و در زمینه قلمرو عقل نظرى به علوم متعدد عقلى دست یابد و با خلّاقیت خود، نظریات متعددى ارائه دهد و صاحب آثار گرانبهایى گردد. در زمینه حوزه عقل عملى و ورود به سیاست و حکومت نیز با تدبیر و نبوغ خاصى توانست از تمدن و سرزمینى ویرانشده دوباره به بازسازى علمى و فرهنگى بپردازد و با تلاش در زمینه گسترش علم و فرهنگ، ایران را مهد علم و دانش نماید. وى با جذب دانشمندان نامور آن زمان، توانست پیوندى نو میان مغزهاى اندیشمندان فرارى از کشور با نسل جدید دانشپژوه در دانشگاه مراغه برقرار سازد و دو رشته فلسفه و پزشکى را دوباره رونق بخشد. تمامى اندیشههاى نظرى و عملى خواجه، مدیون پیوند دو حوزه عقل نظرى و عقل عملى مىباشد.
شخصیت شناسی
رابطه ایمان و معرفت از منظر امامیه و اشاعره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، رابطه میان ایمان و معرفت در دو مکتب کلامی امامیه و اشاعره بررسی می شود. رابطه میان ایمان و معرفت با عنوان یک «مساله» ظاهرا برای اشعری ها مطرح نبوده است؛ اما چون آنها ایمان را حالتی نفسانی و عطای خدا می دانند، شاید بتوان نتیجه گرفت آنان ایمان را مقدم بر معرفت می دانند. البته دیدگاه متقدمان و متاخران اشاعره و تفاوت منظر آنها لازمه بحث از نسبت ایمان و معرفت است. امامیه بر این همانی ایمان و معرفت تاکید دارند. برخی از آنها بر این یکسانی به گونه ای اصرار می ورزند که تصدیق را مرادف شناخت و معرفت می شمارند و سبب کفر کافران را نه پیروی آنها از شیطان، بلکه عدم شناخت آنان از خدا و رسول می دانند. اگر معرفت، اصل ایمان و امری اکتسابی باشد چنانکه برخی از امامیه چنین می اندیشند پس ایمان، امری اکتسابی و مبتنی بر کوشش است
توسل
فلسفی شدن علم کلام ، رویکرد ناموجه یا روند گریز ناپذیر ؟(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
موجه بودن فلسفی شدن دانش کلام از مسائلی است که درباره آن، مواضعی از نفی تا اثبات اتخاذ شده است. بدون توجه به معانی مختلف فلسفی شدن، نمی توان درستی یا نادرستی نگرش ها را اثبات کرد. این امر، گاه به معنای اتخاذ روش فلسفی در تبیین آموزه های دینی، گاه به معنای برگزیدن فلسفه خاصی به عنوان قالب تبیین معارف وحیانی، گاه به معنای به کارگیری برهان های فلسفی در اثبات آموزه های دینی و گاه به معنای تطبیق آموزه های وحیانی بر یافته های انسانی و... به کار رفته است.
مخالفان این روند در دو دسته می گنجند. برخی از ریشه با رویکرد عقلی در تبیین معارف دینی به هر نحوی مخالف اند. عده ای دیگر به دلیل پیامدهای منفی، آن را ناخوش می دارند و مخالفت شان به دلیل امور عارضی است. موافقان نیز نگاه های متفاوت داشته اند. برخی به لحاظ روشی آن را درست انگاشته اند و برخی دیگر، به لحاظ محتوایی نیز به درستی این روند حکم کرده اند.
در این نوشتار، اثبات شده است روندی که به تطبیق آموزه های وحیانی بر یافته های انسانی انجامیده است و بدون معیار به تاویل های ناروا و احیاناً انکار برخی از آموزه های دینی منتهی شده است، چه در به کارگیری روش فلسفی ریشه داشته باشد و چه در معانی دیگر، ناموجه است، ولی به طور کلی مقتضای تعالیم دینی و هویت دانش کلام، تولید یک دستگاه مفهومی معتبر و فرافرهنگی یا بهره گیری از دستگاه مفهومی مستقر بوده است. متکلمان به هردو رهیافت توسل جسته اند. گرچه خشنودی از دستگاه فلسفی خاص یا هر دستگاه مفهومی دیگر فاقد دلیل موجه است. فلسفی شدن دانش کلام نیز در رکود فلسفه تاثیر نداشته، یا دست کم نقش آن کم رنگ بوده است.
مسئلـه حدوث و قـدم عالـم
حوزههای تخصصی: