فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۸۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
برخی از مخالفان فلسفه اسلامی، فلسفه را دانشی آسیب زا و مخرب معرفی کرده، آن را عاری از هرگونه کارکرد مثبت و فاقد هر نوع فواید علمی و معرفتی پنداشته اند. ازاین رو، سایر علوم اسلامی را از فلسفه بی نیاز و مستغنی قلمداد کرده، و تأثیر و کمک رسانی فلسفه به این علوم را از اساس «مورد انکار» قرار داده اند. این مقاله بر این باور است که فلسفه اسلامی، دانشی است بسیار «کارآمد» و «اثربخش» که واجد کارکردهای متعددی در حوزه های گوناگون معرفتی می باشد. یکی از این کاربردها عبارت است از: تأمین مبادی تصدیقیِ وجودشناختی و معرفت شناختی دانش کلام. متکلمان با وام گرفتن «اصل امتناع تسلسل» از فلسفه، به منزله مبدأ تصدیقیِ هستی شناختی؛ و همچنین اخذ «اصل امکان وصول به شناخت یقینیِ مطابق با واقع»، به مثابه مبدأ تصدیقی معرفت شناختیِ علم کلام، حاجتمندی کلام به فلسفه را آشکار نموده و کارکرد مثبت و «فایده آفرینی فلسفه» را در گستره این دانش، احراز و تثبیت کرده اند. این تحقیق از روش توصیفی تحلیلی سود برده است.
مقایسه روش شناسی ابن سینا در مسئله نفس با روش علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال پی بردن به ضرورت مطالعه میان رشته ای درباره ذهن و نفس، در قرن بیستم دانشی به نام علوم شناختی ایجاد شد. ابن سینا در رویکردی مشابه، در آثار متعددش از زوایای مختلف به شناخت نفس پرداخته و از علوم گوناگون پزشکی، عصب شناسی، عرفانی و عقلی در این باره بهره برده است. این مقاله در پی شناخت روش و متدولوژی ابن سینا در طرح مسائل نفس است تا بتواند آن را با روش علوم شناختی مقایسه کند. به رغم مشابهت های کلی رویکرد ابن سینا در مسئله نفس با علوم شناختی، اختلافاتی عمده نیز وجود دارد که باعث به دست آمدن محتوا و نتایج متفاوت درباره نفس در هریک از این مطالعات شده است. روش ابن سینا که در خطوط کلی مشابه شیوه علوم شناختی است و بسیار پیش تر از این علوم وجود داشته است، روش میان رشته ای است. این روش درحوزه نفس شناسی در میان متفکران مسلمانان ادامه نیافت.
بررسی تطبیقی عنصر ارتباطی قضیّه (از دیدگاه امام خمینی و علاّمه طباطبائی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحثی که در عین اهمیّت کمتر بدان پرداخته شده است وجوه تمایز ادراکات حقیقی از اعتباری و شیوة تطبیق آن بر مسائل گوناگون علوم است. مسأله ای که با وجود ظاهر ساده، بسیار دقیق و دارای پیچیدگی های فراوان است و گذشتن از گردنه های آن محتاج ممارست و استفاده از تجربیّات و راهنمایی های ره رفتگان این مسیر می باشد. بر این اساس در مقالة حاضر یکی از مباحث علمی (عنصر ارتباطی قضیّه)را که از دو جنبة حقیقی (فلسفی) و اعتباری (اصولی) برخوردار است، مورد بررسی قرار داده است و در این مسیر از بررسی تطبیقی آراء دو اندیشمند بزرگ عصرمان حضرت امام خمینی (ره) و علاّمه طباطبائی بهره می جوییم. به این صورت که محور سخن را مبنای تفکیک حقیقت از اعتبار که از اصول فکری اندیشه های این دو اندیشمند فرهیخته است، قرار داده ایم و بر اساس آن عنصر ارتباطی قضیّه را که از دو جنبة حقیقی (مرحلة محکیّه و واقع که همان وجود ربطی فلسفی است) و اعتباری (مرحلة ملفوظه و بیان واقع که همان معنای ربطی است) مورد تحقیق و کاوش قرار می دهیم.
علم حضوری (5)
بازنمایی علم غیب در نظام فلسفی حکمت مشاء(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
علم غیب یکی از مسائل مهم کلامی است که از منظر فلسفی کمتر به آن پرداخته شده است. تبیین آن با رویکرد فلسفه مشاء، به عنوان زیرساخت دیگر مکاتب فلسفی، افق جدیدی فراروی پژوهشگران می گشاید.
این جستار بر آن است که نخست، اصول و مبانی فلسفی مشاء را بیان دارد تا روشن شود از چه منظری به موضوع نظر انداخته شده است و در وهله دوم، با استناد به مؤلفه های نظام حکمت مشاء در آثار ابن سینا- که تحلیل علم غیب در فلسفه سینایی بر آن مبتنی است- از جمله: مسئله نفس، عقل فعال، نفوس فلکی و قوای مدرکه، و همچنین با تکیه بر استدلال برهانی و عرفانی او، امکان تحصیل علم (معرفت) از عالمی ورای این عالَم مادی- که از آن به علم غیب، علم موهبتی یا لدنی یاد می شود- را به اثبات رساند. آنگاه، به اختصار به بررسی آن پرداخته می شود و نارسایی آن بیان می گردد.
نقد و بررسی دیدگاه صدرا برای رفع تناقض از کلام سهروردی در مسئله اعتباریّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تفسیرهای گوناگون و متضاد از مسئله اصالت و اعتباریت نزد سهروردی و عدم توجه عمیق به تصریحات وی، مجادلاتی پردامنه را برانگیخته است؛ از جمله اینکه اگر سهروردی وجود را امری اعتباری می داند، چگونه نفوس انسانی و مافوق آن را دارای وجودی بسیط و بدون ماهیت تلقی می کند؛ به گونه ای که ملاصدرا ناچار می شود برای رفع تناقض، دست به تأویل عبارات وی بزند. هدف اصلی پژوهش پیش رو، که به روش تحلیل و مقایسه به دست آمده، بررسی و تحلیل تناقضی است که ملاصدرا در مسئله اعتباریت وجود به سهروردی منسوب دانسته است. در این مقاله نشان داده می شود:1. کلید حل برخی ابهامات در کلمات پیشینیان از جمله سهروردی، درگرو واژه شناسی اصطلاحات است؛2. با توجه به تصریحات سهروردی، تناقضی در کلام وی وجود ندارد. پس نیازی به تأویل نیست؛3. مراد سهروردی از «وجود» در بحث إنیات محضه و مافوقها، هویت ادراکی و «حیات» در اصطلاح ایشان است، نه وجود به معنای مصدری هستی و تحقق که در دستگاه فکری اشراقی، امری اعتباری و ذهنی است.
بررسی هم سنج عقلانیت در آرای سیدحسین نصر و ریچارد رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
ریچارد رورتی فیلسوفی نوپراگماتیسم و ضدذات گرا و سیدحسین نصر فیلسوفی سنت گرا، هر دو از برجسته ترین رهبران فکری در فلسفه معاصر هستند. آن ها با به چالش کشیدن بنیادها و معیارهای عقلانیت در فلسفه مدرن، به ویژه آن دسته از معیارهایی که موجب گسترش روزافزون عقلانیت علمی می گردد، خواهان بسط عقلانیت در حوزه های دیگری از تلاش های بشری، حوزه هایی چون ادبیات، هنر و علوم انسانی بر اساس دغدغه ها و نگرش های فلسفی خویش هستند. با بررسی دقیق وجوه ناهمسان و همسان آرای فلسفی نصر و رورتی درباره عقلانیت و نقد هر یک، محدودیت ها و کاستی های فلسفه مدرن پیرامون مفهوم عقلانیت درک می گردد؛ محدودیت ها و کاستی هایی که نیازمند ایجاد دگرگونی های جدی و بسط و تعدیل هستند. این دگرگونی و تعدیل آرا در فلسفه نصر با تمرکز بر جنبه های بی زمان و سرمدی انسان، با راهیابی حقیقت مطلق به سایر علوم صورت می پذیرد و در فلسفه رورتی با تمرکز بر جنبه های تاریخی و زمانی با خلق همبستگی و روابط دموکراتیک میان همه انسان ها. دیدگاه های نصر و رورتی، با وجود تفاوت های بنیادینی که دارند، با آشکار ساختن آسیب های عقلانیت مدرن، رهگشای حل بسیاری از مسائل در فلسفه معاصر گشته اند.
سخن نخست: فهم، معرفت و تحلیل فلسفی
منبع:
نامه حکمت ۱۳۸۳ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسى
طرحی برای برون رفت از معضل ارزش صدق؛ بر مبنای معرفت شناسی فلسفة ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر برخی از منتقدان اعتمادگرایی، نظریه های معرفت شناختی اعتمادگرایانه دچار معضل ارزش هستند. زاگزبسکی اعتقاد دارد برای حل این معضل باید رابطة میان بستر و زمینه و فرایند شکل گیری باور با باور را درونی کرد تا دچار معضل ارزش نباشد. این پژوهش درصدد بررسی این مسئله که آیا نظریة معرفت شناختی ملاصدرا قابلیت حل معضل ارزش را دارد؟ با آن که فلاسفة اسلامی معرفت را مانند معرفت شناسان غربی به عنوان باور صادق موجه مورد توجه قرار نداده اند ولی خصایصی در نظریة اتحاد عالم و معلوم ملاصدرا وجود دارد که به نظر می رسد توانایی حل معضل ارزش را دارد؛ ازجمله اتحاد وجودی دانستن رابطة میان فاعل شناسا با باور، که موجب درونی بودن رابطة میان آن ها می شود. همچنین ملاصدرا برای تبیین درونی بودن رابطة میان فاعل شناسا با باور، فرایندهای شناخت را از نوع علّی و معلولی و ماده و صورت می داند و معتقد است ارزش مندی فاعل شناسا بر حصول باور صادق مؤثر است.
دین و دانش
منبع:
اخگر مهر ۱۳۲۶ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
برونی گرایی در محتوا و نسبت آن با نظریه این همانی ذهن و بدن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۲ شماره ۵۶
حوزههای تخصصی:
امراصیل، مختصات وجود شناختی و معرفت شناختی آن در فلسفه سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی های انجام شده پیرامون تعیین امر اصیل در نظر شیخ اشراق، برخی قائل به اصالت ماهیت و برخی قائل به اصالت نور یا اصالت شهود شده اند، برخی این بحث را لفظی دانسته اند و گاه نیز سهروردی اصالت وجودی معرفی شده است. ولی به نظر می رسد همچنان جای یک بررسی استدلالی که مواد استدلالش را با نگاهی فراگیر به فلسفه سهروردی کسب کند، باقی است. در این راستا، تحقیق حاضر ابتدا به تحریر محل نزاع پرداخته و نشان می دهد که خصوصیات امر اصیل عبارت اند از: وحدت، عینیت و معلوم به علم حضوری بودن. در ادامه با توجه به این مقدمات، به تحلیل اموری پرداخته می شود که به عقیده برخی در فلسفه سهروردی اصالت با آنهاست و نشان داده می شود که ماهیتی که مدنظر سهروردی است امکان اصیل بودن را دارد، هرچند این امر با توجه به نگاه معرفت شناسی شیخ اشراق، در فلسفه وی محقق نشده است. سپس در ادامه، بررسی امکان اصیل دانستن نور و قول به لفظی بودنِ این نزاع را مورد توجه قرار می دهیم. نتیجه نهایی ای که از این بررسی به دست می آید این است که با توجه به اینکه سهروردی مشخصاً امری را که بتوان اصالت را به آن نسبت داد معرفی ننموده است، راه حل مناسب برای فیصله دادن به این اختلاف ها این است که به اصالت «موجود» در فلسفه سهروردی قائل شویم.
معرفت دینی، شکاکیت یا قطعیت (نقد و بررسی نظریه تکامل معرفت دینی)
حوزههای تخصصی:
نظریه تکامل معرفت دینی که در حیطه نقد و نظر به قبض و بسط تئوریک شریعت مشهور شد ه است دارای ارکان توصیف، تبیین و توصیه است که ادعاهایی همچون؛ صامت بودن شریعت، تحول عام معارف و از جمله معرفت دینی و ترابط عام معارف را دربر دارد؛ و با استدلال هایی همچون استقرای فرد بالذات، تائید، قانون علیت و هندسه معرفت، سعی در اثبات دعاوی خویش دارد؛ در حالی که هر کدام از این دعاوی و استدلال ها دارای لغزش ها و ابهامات فراوانی هستند و پیامدهایی همچون «نسبیت معارف دینی»، «شکاکیت»، «تفسیر به رأی»، «لغویت شریعت و مراجعه به کتاب و سنت» و «سست نمودن پایه های تقلید» را به دنبال دارند. این مقاله سعی دارد به تبیین ارکان، دعاوی، دلایل و پیامدهای این نظریه و نقد و بررسی آن بپردازد.