فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۲٬۳۳۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر پیرامون این سوال اساسی سامان یافته است که چه تعاملی بین تجربه های آنلاین و غیرآنلاین فراغتی در سبک های مختلف فراغتی جوانان وجود دارد و چه عواملی در شکل گیری این تعاملات دخیلند؟ داده های لازم برای بررسی موضوع مطالعه از طریق مصاحبه عمیق با 32 کاربر 18 تا 28 ساله تهرانی گردآوری شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که فراغت آنلاین در همه سبک های فراغتی، تداوم تجربه های فراغت غیرآنلاین است. در سبک فراغتی گذار، کاربرد اینترنت از طریق ایجاد رفتارهای فراغتی جدید مانند چت کردن موجب افزایش زمان فراغت و ارتقای کیفی تجربه های فراغتی شده است. در سبک فراغتی دانش محور، کاربرد فراغتی اینترنت بدون تاثیر بر زمان فراغت، جایگزین رفتارهای فراغتی فرهنگی شده است و در سبک فراغتی طبقه محور کاربرد فراغتی اینترنت فاقد هرگونه تاثیری بر زمان و تجربه های فراغتی است.
ایرانشناسی: مازندران در دنیای اساطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مازندران از معدود سرزمین هایی است که هم در جهان اساطیری شان و نشان ویژه ای دارد و هم در جهان واقعیت از نام و اعتبار برخوردار است. محققان برای این سرزمین در دنیای پر رمز و راز اسطوره ای، ساحت و سیمای مبهم و متناقضی ترسیم کرده اند؛ چنانکه گروهی از محققان نامدار ایرانی و انیرانی، مازندران اساطیری را از تبرستان یا مازندران کنونی جدا دانسته و گستره مازندران اساطیری را در هند، یمن و مصر جست و جو کرده اند و برخی از پژوهشگران نیز مازندران اساطیری را با تبرستان و مازندران معاصر یکی دانسته اند. نویسنده این مقاله در نظر دارد با اتکا بر منابع کهن و پژوهش های جدید، به بازخوانی تاریخ مازندران پرداخته و دیدگاه های محققان را ترازوی نقد مورد سنجش قرار دهد.
فراغت و ارزش های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عرصه های مهمی که در مطالعات اجتماعی و پژوهش های فرهنگی برای شناخت تحولات ارزشی و نگرشی و سبک های جدید زندگی مورد توجه قرار می گیرد عرصه فراغت است، زیرا به سبب در برداشتن الزامات کمتر و آزادی عمل بیشتر می تواند ارزش ها و نگرش ها و ذائقه های فرهنگی را بازنمایی کند. ازاین رو مطالعه و پژوهش در اوقات فراغت جوانان که نسلی پیشرو و نمایانگر روند تغییرات فرهنگی جامعه هستند هم برای شناخت این روندها و هم برای برنامه ریزی و سیاست گذاری فرهنگی ضروری می نماید. در این راستا هدف اصلی این پژوهش مطالعه الگوهای فراغت دانشجویان غیر تهرانی و شناخت مسائل و مشکلات اوقات فراغت آنان است. مطالعة چگونگی گذران اوقات فراغت دانشجویان و شناسایی عوامل احتمالی مؤثر در آن به ما کمک می کند تا بتوانیم نیازها و علایق فراغتی آنان را شناخته و کمبودها و مشکلات فراغتی را در این گروه با دقت بیشتری بررسی کنیم. این مطالعه بر روی نمونه ای احتمالی از دانشجویان دختر و پسر خوابگاهی دانشگاه تهران انجام گرفته و یافته های آن حاکی از آن است که در گذران اوقات فراغت، دختران بیشتر به شیوه های فعالانه و پسران بیشتر به شیوه های سرگرمی خواهانه گرایش دارند. به طور کلی میزان استفادة دانشجویان پسر از امکانات فراغتی خوابگاه، به مراتب بیشتر از دختران بوده است. بیش از نیمی از دانشجویان از نحوه گذران اوقات فراغت خود ناراضی بوده و مهم ترین دلیل نارضایتی آنها محدودیت امکانات تفریحی و مشکلات مالی بوده اما محرومیت از امکانات تفریحی در دختران و محدودیت های مالی در پسران بیشتر ذکر شده و در مجموع دانشجویان دختر با مشکلات فراغتی بیشتری مواجه بوده اند. همچنین شیوه گذران اوقات فراغت دانشجویان با برداشت آنان از فراغت، ارزش ها و نگرش ها، سبک زندگی، میزان پایبندی دینی و میزان برنامه ریزی آنها برای فراغت ارتباط دارد.
جهانی شدن و شکل گیری سیاست فرهنگی محلی: مصرف رسانه ای بلوچ های ایران و چالش های هویت قومی و هویت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن اقتصاد و فرهنگ، فضای جدیدی را برای بلوچ های ایران از حیث مصرف رسانه ای به وجود آورده است که از سه مشخصة عمده برخوردار است: 1) مصرف متون قومی، 2) مصرف انیمیشن های جذاب امریکایی دوبله شده به زبان قومی و 3) مصرف گستردة فیلم های عامه پسند هندی. پدیده های فوق، نوعی سیاست فرهنگی محلی را تشکیل می دهند که از یک جهت، برخی از مؤلفه های سنتی هویت بلوچی را به شدت دچار چالش نموده و زمینه ساز نهادینه کردن مؤلفه های جدیدی در این هویت شده است، و از جهتی دیگر، با برجسته ساختن هویت قومی سنتی ، تضعیف مؤلفه های هویت اسلامی و شیوع عناصر فرهنگی شبه قارة هند، هویت ملی ایرانی را بحران زده کرده است. روش شناسی این پژوهش مبتنی بر یک روش شناسی «کیفی ترکیبی» شامل نشانه شناسی، مصاحبه عمقی، مشاهده مشارکتی و مطالعة اسنادی است. بعد از ارائة تحلیلی که از شرایط اجتماعی فرهنگی بلوچستان ایران ارائه شده است، عناصر کلی متون قومی، انیمیشن های امریکایی دوبله شده به زبان قومی و فیلم های عامه پسند هندی استنتاج شده و خوانش های بلوچ های ایرانی از آن ها دریافت و تبیین شده است.
بررسی گفتمانی فرایندهای ارتباطی و بیانیه های تبلیغاتی در بمب گذاری های سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت سیاسی، کنشی جمعی است که هدف و بهانه های دستاویز آن به لحاظ نمادین، اجتماعی و نه شخصی می باشد و در این میان، بمب گذاری، نمادین ترین گونة ممکن است. در همین راستا، این مقاله به دنبال آن است که با ارائه مدلی ارتباط شناختی، فرایند بمب گذاری را به مثابه یک واقعه رسانه ای مورد مطالعه قرار دهد و این نوع نگاه را در بررسی اهداف، معانی و گفتمان خشونت سیاسی عملیات های بمب گذاری سال های (1389-1387) در استان سیستان و بلوچستان ایران بسط دهد. مقاله حاضر بر اساس مدل ارتباط شناختی بمب به مثابه واقعه رسانه ای طراحی شده و به دنبال بررسی نحوه رمزگذاری گروه معارض در عملیات بمب گذاری می باشد. در این میان، به منظور استخراج معانی و مضامین مقوم گفتمان مشروعیت بخش این نوع خشونت، از روش تحلیل محتوای کیفی مضمونی بهره برداری شده تا با اتکا بر آن بتوان به کدگذاری و کشف شاخص های معنایی اصلی در محتوای این مقوله های کلامی پرداخت.
معماری ایرانی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
معرفی و نقد کتاب: عشایر مرکزی ایران
حوزههای تخصصی:
مردانگی در قاب؛ نشانه شناسیِ اجتماعی مردانگی در عکاسی مطبوعاتی دهه های 50 و 60 خورشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مردانگی، چند سالی است که به مسأله ای در خور توجه در مطالعات جنسیت تبدیل شده است. با توجه به این که این پدیده، امری متکثر، برساختی و تاریخی است، در فرهنگ ها و گفتمان های گوناگون، به شکل ها و شیوه های متفاوتی تجربه می شود. پژوهش حاضر با مطالعه عکس های مطبوعاتیِ دهه های 50 و 60 خورشیدی، تلاش دارد تا به بررسی مردانگی هژمونیک در این دو دهه بپردازد. مردانگی هژمونیک، نوعی از مردانگی است که توسط گفتمان های مسلط به عنوان مردانگی طبیعی و غیرتاریخی برساخته می شود و به تمام مردان نیرو وارد می کند تا نسبت خود را با آن تعریف کنند.
یافته های این پژوهش که به روش نشانه شناسی اجتماعی انجام شده است، نشان می دهد که در پیش از انقلاب با توجه به سلطه گفتمان مدرنیته، مردانگی شهری – دهاتی به عنوان مهمترین تقابل جنسیتی شکل گرفته بود. اما با نزدیک شدن به سال 57، مردانگی انقلابی به عنوان یک نوع مردانگی مقاومت در برابر مردانگی شهری ابراز وجود کرد و در نهایت توانست جایگاه مسلط آن را از بین ببرد. پس از پیروزی انقلاب، با مهار مردانگی انقلابی و شکل گیری نظم جدید، مردانگی مستضعف – اشرافی بر عکاسی مطبوعاتی مسلط گشت.
تاملاتی انسان شناختی بر موضوع هایی فلسفی
حوزههای تخصصی:
جهان روایی از ابتدای اندیشه کلاسیک و آغاز مسیحیت وجه غالب فرهنگ غرب بوده است. این قاعده کلی در قالب پنداره وحدت و یگانگی نوع بشر، باور به اینکه تمام ابناء بشر خاستگاهی یکسان دارند و در پیشگاه خداوند یکسان هستند بیان شده است. این پنداره مسیحی در طول عصر روشنگری غیر دینی شد و مفاهیم مربوط به یکسانی ماهیت انسانی و حقوق جهانی بشر از دل آن بیرون آمد.
برساخت سوژه در فرآیند مصرف فرهنگ مردم پسند مطالعه ای کیفی بر روی مصرف کنندگان گونه های رسمی و غیررسمی موسیقی مردم پسند در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاید بتوان یکی از خصوصیات فرهنگ مردم پسند را تکثر گونه ها و کالاهای فرهنگی آن دانست. به نظر می رسد این تکثر، در جوامع درحال گذار که موطن اصلی این فرهنگ به شمار نمی روند، نوعی ناهمگونی ایجاد کرده است. در ایران نیز به عنوان جامعه ای درحال گذار، این ناهمگونی مشهود است؛ علاوه بر آن، فضای مصرف این فرهنگ در ایران، به علت محدودیت هایی که بر سر راه تولید انواعی از فرهنگ مردم پسند وجود دارد، این ناهمگونی را به تعامل های ستیزگونه تبدیل کرده است. چالش میان انواع رسمی و غیررسمی این فرهنگ در ایران، چالشی دیرپا و مسئله مند است. در این تحقیق که بر روی مصرف کنندگان تهرانیِ دو گونة رسمی و غیررسمی موسیقی مردم پسند به عنوان یکی از بااهمیت ترین جلوه های فرهنگ مردم پسند صورت گرفته است، سعی شده با الهام از رویکرد نظری و روش شناختی برساخت گرا و جمع آوری داده ها به مدد تکنیک گروه های متمرکز و تحلیل آنها با استفاده از تکنیک تحلیل موضوعی (تماتیک، به این پرسش پاسخ داده شود که مصرف کنندگان گونه های رسمی و غیررسمی موسیقی مردم پسند، چگونه برساخت می شوند؟
با بهره گیری از تم های استخراج شده در هر تحلیل تماتیک، در انتها، مشخص شد که سوژه های مصرف کنندة گونة رسمی، سوژه هایی اصالت زدا، نوستالژیک و متساهل اند؛ درحالی که سوژه های مصرف کنندة گونة غیررسمی، سوژه هایی اصالت گرا، سنت گریز، انحصار طلب و جهانی گرا می باشند. این تفاوت بنیادی در سوژه بودگی دو گروه مصرف کنندة بررسی شده، بستر ساز تعامل غیرپویا و منازعه آمیز در فضای مصرف فرهنگ مردم پسند به حساب می آید
افکار عمومی و معیارهای سنجش آن
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان های فرهنگی جهانی شدن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی گفتمان های فرهنگی جهانی شدن در غرب و مقایسه آن با گفتمان های رایج در ایران می پردازد. جهانی شدن در سال های پایانی قرن بیستم فرصت ها و تهدید های فراوانی را برای کشور های در حال توسعه همچون ایران به وجود آورده است. از جمله آن ها، فرصت ها و تهدید های هویتی و فرهنگی است که پیامد های بسیاری برای کشور ما داشته است. ازاین رو این مقاله با درک شرایط و اهمیت پدیده جهانی شدن و تأثیرات عمیقی که می تواند بر ساختار فرهنگی و اجتماعی کشور داشته باشد، درصدد آن است تا با طرح این موضوع به بررسی نظریه ها و اندیشه های جهانی شدن در ایران بپردازد. چارچوب نظری این مقاله بر پایة نظریات شولت، گیدنز، کاستلز و رابرتسون قرار دارد و علل و عوامل پیدایش جهانی شدن، ماهیت و پیامد های فرهنگی جهانی شدن از منظر نویسندگان ایرانی مورد ارزیابی قرار می گیرند. روش پژوهش در این مطالعه فرانظریه است که از طریق تحلیل محتوای متون و با کاربرد ابزار سنجش پرسش نامه معکوس صورت گرفته است. این پژوهش در حوزه مقالات مندرج در روزنامه ها و مجلات انجام گرفته است. نمونه پژوهش شامل110 مقاله است که از این تعداد، 57 مقاله مربوط به روزنامه ها و 53 مقاله مربوط به مجلات است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد، رویکردهای متنوعی که در خصوص ماهیت، علل و عوامل و پیامدهای جهانی شدن در بین نظریه پردازان جهانی شدن وجود دارد، در آثار نویسندگان ایرانی نیز مشاهده می شود؛ به عبارتی نویسندگان ایرانی نیز گرایش های نظری مختلفی از قبیل نئولیبرالیستی، رادیکالیسم و اصلاح طلبی دارند.
فضای سیبرنتیک به مثابه فضای شهری
حوزههای تخصصی:
ویژگی های ارتباط از طریق رایانه و امکاناتی که شبکه اینترنت برای ایجاد این ارتباطات فراهم می آورد از یک سو و افزایش روز افزون کاربران این شبکه و جذابیت برقراری این نوع ارتباط از سوی دیگر، همگی نشانه های پیدایش صورت بندی جدیدی از تعاملات اجتماعی به شمار می آیند. فضای سیبرنتیک که به واسطه ایجاد این ارتباطات شکل می گیرد، کارکردهایی دارد که به نظر می رسد در برخی از آن ها هم چون ایجاد امکان تماس و رابطه با دیگری با کارکردهای فضای شهری هم پوشانی داشته باشند.
روابط بین فردی و ماهیت فرهنگی روابط اجتماعی در فضای سیبرنتیک، عمدتا در قالب مطالعات انسان شناسی سیبرنتیک مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. نظر به توسعه و فراگیر شدن امکان برقراری این گونه جدید ارتباط اجتماعی و بهره گیری روزافزون از آن در نزد کاربران اینترنت در شهرها و به خصوص در شهر تهران، مطالعه و بررسی آن امری ضروری و لازم به نظر می رسد. با توجه به این امر، مقاله حاضر در پی بررسی مولفه ها و پیشینه های فرهنگی- اجتماعی برخی کاربران اینترنت در شهر تهران و مطالعه دلایل روی آوردن آنان به این ارتباط جدید اجتماعی است. در این مقاله تلاش شده است با تکیه بر چارچوب نظری بر گرفته از نظریه شهری لوفبور و مفاهیم همانندنمایی و بازنمود لیوتار و با استفاده از روش های انسان شناسی فضای مجازی اینترنت، فضاهای شهری با توجه به خاستگاه های اجتماعی کاربران مورد تحلیل قرار گیرد.
یافته های فضای سیبرنتیک از نظر کاربران اینترنت در شهر تهران به دلیل مناسبی برای فضای شهری در ایجاد و برقراری ارتباط اجتماعی است.عمده ترین دلایل ذکر شده از طرف این کاربران برای انتخاب خود عبارتند از: الف) محدودیت های موجود در فضای واقعی، ب) امکان بروز نظرات و عقایدی که می تواند در فضای واقعی پی آمدهایی در بر داشته باشد، پ) عدم نیاز به برنامه ریزی زمانی وسهل الوصول بودن امکان ارتباط در فضای مجازی، ت) آسان تر بودن یافتن نقاط مشترک و مسایل مورد علاقه در ارتباط های مجازی، ث) عدم نیاز به ایجاد روابط چهره به چهره برای به دست آوردن شناخت های اولیه.
ارائه مدل تحلیلی برای ارتقاء امنیت شهری از طریق رویکرد امنیت طراحی (SBD) (مطالعه موردی: منطقه 17 شهرداری تهران)
حوزههای تخصصی:
رویکرد امنیت از طریق طراحی، یکی از موثرترین و کارا ترین رویکردها در زمینه ارتقاء امنیت شهری است که می تواند نقش بسزایی در ایمن سازی فضاهای شهری ایفا نماید این رویکرد تاکنون در ایران معرفی نشده و مورد استفاده قرار نگرفته است . بدین منظور، هدف از این مقاله ارائه مدلی تحلیلی برای سنجش امنیت شهری و معرفی رویکرد امنیت از طریق طراحی است. در این راستا، ناحیه سه از منطقه 17 تهران که به دلیل ویژگی هایی مانند تراکم جمعیتی بالا، فرسودگی و فشردگی بیش از حد بافت و گسیختگی کالبدی به دلیل عبور دو مسیر راه آهن از داخل بافت این منطقه دارای مشکلاتی نظیر پایین بودن وضعیت امنیت شهری و وجود احساس ناامنی در بین ساکنان است، به عنوان نمونه بررسی می شود. در پژوهش حاضر، روش تحقیق بر اساس هدف، از نوع کاربردی و براساس روش و ماهیت،
توصیفی - تحلیلی و روش تجربی - پیمایشی است. بنابراین، در تبیین ادبیات و سوابق موضوع تحقیق و ارائه مدل تحلیلی از مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری اطلاعات با توجه به ماهیت تحقیق از روش های میدانی استفاده شده است . همچنین برای ارزیابی و اولویت بندی شاخص های ارائه شده در مدل تحلیلی از تکنیک سلسله مراتبی فازی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده تفاوت میزان امنیت شهری درمیان پهنه های چهارگانه محدوده مطالعاتی است به نحوی که پهنه 4 امن ترین پهنه در محدوده محسوب می شود. همچنین از میان اصول و معیارهای مورد بررسی، اصل ""امنیت فیزیکی"" و معیار ""دشوارسازی آماج جرم"" با وزن های 0.29 و 0.68 بیشترین نقش را در ارتقاء امنیت شهری در محدوده مطالعاتی بر عهده داشته اند.
آینده پژوهی در ارتباطات ، با تاکید بر آموزش مجازی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
هویت اشراقی حکیم شهید سهروردی
حوزههای تخصصی:
" پیشوای مکتب اشراق، با گرایش به نور که پناهگاهی آرامشبخش برای روح انسان محسوب میشود، به تبیین، اصلاح و احیای حکمتی پرداخت که طریقتی را ارایه میکند که انسان جویای حق و عدالت و عاشق طریقت با احاطه بر برهان و مراقبه و تامل درونی، به معرفت حقیقی و اشراق یعنی به هویت راستین خویش نایل میآید. این حکمت، که در آن ذوق و شهود با برهان و نظر همراه میگردد و از آن نیز برتری مییابد، تجلی معرفت در جان انسان میشود و او را از خود بریده و به خدا پیوند میدهد. در این دیدگاه، حکیم راستین و متاله است که شایسته رهبری جامعه انسانی است و میتواند با ایجاد مدینه فاضله، بشریت را به سوی سعادت واقعی سوق دهد.
خمیره و بنیان این حکمت را حکیمان پارس پایهگذاری کردند، و افلاطون و دیگران آن را پی گرفتند لذا، این حکمت که حکیم ما احیاگر آن است بیش از هر چیز پارسی (ایرانی) است، اما با وحی قرآنی و اندیشه محمدی(ص) همسان است؛ چه در پی تحقق عدالت و سعادت و فضیلت است. این احیاگری، نه جبنه شعوبیگری دارد و نه ملیگرایانه است، بلکه در پی تحقق حق و عدل است و نمونه آن را در انبیا و ملوک ایرانی و حکیمان پارس ـ که برخی از آنها پیامبر نیز هستند ـ و متاله مییابد. پس تقسیمبندی او به شرق (عالم مینوی و نورانی) و غرب (عالم ظلمانی و این جهانی) تقسیم جغرافیایی نیست، بلکه معیار آن حق و باطل، نور و ظلمت و عدل و ظلم است که بیش از هر جا در شرق (پارس) تجلی یافته است، ولی در اصل هویتی انسانی، آزادیخواهانه و عدالتطلبانه و سعادتجویانه است. "