فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۹٬۷۵۳ مورد.
منبع:
مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
159-191
حوزههای تخصصی:
استفاده روزافزون از شبکه های اجتماعی و تأثیر آن بر شیوه ارتباطات و تعاملات، فرصت های جدیدی در استفاده از این شبکه ها بخصوص شبکه اجتماعی اینستاگرام را ایجاد کرده است به طوری که ابزاری برای تعاملات و ارتباطات کارآفرینان و رشد کسب و کار آنان شده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه مدل برندسازی شخصی کارآفرینان در فضای مجازی اینستاگرام است. پژوهش حاضر با رویکردی کیفی و روش نظریه مبتنی بر داده انجام شده و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی با 20 نفر از کارآفرینان اینستاگرامی مصاحبه شد، سپس داده ها تحلیل و 1052 کد اولیه از کدگذاری باز، 66 مقوله از کدگذاری محوری و 6 عامل اصلی از کدگذاری انتخابی، شناسایی شدند. براساس نتایج پژوهش، پدیده اصلی این پژوهش، برندسازی شخصی کارآفرینان در اینستاگرام(جایگاه سازی برند شخصی، خلق برند قوی) در نظر گرفته شده که با توجه به شرایط علّی(افزایش درآمد، عوامل فرهنگی هنری، نگرش آموزشی، ارتقای عملکرد برند)، عوامل زمینه ای(مدیریت ساختاری، مدیریت مخاطب، تأثیر شخصیت برند) و عوامل مداخله گر(ناکارآمدی در برندسازی، شرایط اقتصادی، زیرساخت های قانونی) شکل گرفته است و از طریق راهبردها(تکنیک های برندسازی، هویت سازی، ایجاد تمایز، مدیریت برندسازی)، پیامدها(تداعی برند، تثبیت برند کارآفرین، توسعه کسب و کار، تصویر برند) به دست آمده است.
بازنمایی سیدالشهداء علیه السلام در وصیت نامه های شهدای دفاع مقدس استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم پاییز ۱۴۰۰شماره ۵۵
199 - 222
حوزههای تخصصی:
مطالعه اسناد تاریخی همواره جذابیت دارد. زیرا گذشته آیینه آینده است، به ویژه گذشته نزدیک و آن هم مقاطع حساس، بیشتر خود را نمودار می کند و با فرافکنی روند می توان الگویی برای آیندگان ترسیم نمود. ازجمله مقاطع متمایز و برجسته در تاریخ ملت ها بازه زمانی جنگ است. دوران جنگ، انسان ها را متمایز نموده و افراد درگیر در آن همچون کنشگران مناسک در وضعیت آرمانی سیر می کنند. درواقع جنگ «جماعت واره» یا «درامای اجتماعی» است که بازیگران اصلی آن رزمندگان هستند. تبلوریافتگان جنگ، به ویژه از نوع دفاع، چنان در نقش خود غوطه ور می شوند که برخی از آن ها آگاهانه به شهادت می رسند. شهدای جنگ، معمولاً برای خود رسالت فرازمانی قائل شده و به نگارش وصیت نامه عمومی رو می آورند. چنانکه نگارش وصیت نامه سیاسی– اجتماعی در زمان های دیگر مرسوم نیست اما رزمندگان در دوران جنگ عمدتاً وصیت نامه می نویسند. در این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل مضمون، وصیت نامه های شهدای قم را بررسی کرده و به این نتیجه رهنمون می شویم که در زمان دفاع مقدس چنان وضعیت اسطوره ای و دراماتیک می شود که شهدا با «گرایش ابراهیمی» با داستان کربلا کاملاً همذات پنداری می کنند. خودشان را یاران امام حسین (ع) و امام خمینی (ره) را حسین زمان و دشمن خمینی (ره) را یزید تلقی می کنند. ازاین روی بیشترین، مضمون انعکاس یافته در وصیت نامه ها سخنان و سیره امام حسین (ع) است. به تعبیر شهید آوینی « هر کس می خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند»
محاصره دریایی یمن توسط ائتلاف سعودی از منظر قواعد حقوق بین الملل و بازنمایی رسانه ای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محاصره دریایی که به عنوان روش جنگی متأثر از پیشرفت فناوری های جدید بوده است، منجر به ایجاد چالش های حقوقی و تغییر در شیوه و دامنه آن شده است. علاوه بر این، به کارگیری محاصره دریایی توسط ائتلاف سعودی نشان می دهد این شیوه یکی از شیوه های جنگی مؤثر است. از این رو هدف این مقاله، مطالعه نقض قواعد محاصره دریایی و حقوق بین الملل بشردوستانه در یمن به همراه بررسی رویکرد رسانه های سعودی و رسانه های خارجی در بازنمایی نقض این قواعد است. بنابراین، نگارنده در این مقاله سعی دارد به این سؤالات پاسخ دهد که قواعد حقوقی حاکم بر محاصره دریایی توسط ائتلاف سعودی در جنگ یمن تا چه حدی رعایت شده است؟ و رویکرد بازنمایی محاصره دریایی یمن توسط ائتلاف سعودی در رسانه ها چگونه بوده است؟ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای- اسنادی است. یافته های تحقیق نشان می دهد قواعد حاکم بر محاصره دریایی و حقوق بشردوستانه توسط ائتلاف سعودی نقض شده است. با اینکه رسانه های سعودی تلاش داشته اند نقض های ناشی از محاصره غیرقانونی را کم رنگ جلوه دهند اما رسانه های خارجی تا حدودی در بازتاب این نقض ها تلاش داشته اند. در نهایت، پیشنهادهایی به رسانه های برون مرزی برای بازنمایی محاصره دریایی یمن ارائه شده است.
پدیدارشناسی ابعاد آزادی بیان در رسانه های ایران از دیدگاه اساتید علوم ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
139-158
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجارب اساتید علوم ارتباطات از آزادی بیان در رسانه های ایران انجام شد. روش پژوهش، کیفی از نوع پدیدار شناسی و تعداد مشارکت کنندگان 12 نفر از اساتید رشته علوم ارتباطات بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند مورد مطالعه قرار گرفتند. همچنین جمع آوری یافته ها تا اشباع نظری اطلاعات ادامه یافته و با روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ادامه تعداد 62 مفهوم استخراج و پس از مقوله بندی در پنج بُعد شامل: 1.وضعیت رسانه ای؛ 2.تنوع رسانه؛ 3.مالکیت و محتوا؛ 4.قانونی و 5.موانع آزادی بیان، در رسانه های ایران دسته بندی شد. نتایج نشان داد که برای ارتقای آزادی بیان در رسانه های کشور، باید تمامی ابعاد فوق در تصمیم گیری و سیاستگذاری به طور بی طرفانه مورد توجه قرار گرفته و قوانین و فرایندها به گونه ای اصلاح شود تا برای رسانه ها شفاف تر و دارای محدودیت کمتری باشد.
سهم نابرابر گروه های کم صدا از اطلاعات (مروری بردسترسی آزاد به اطلاعات از دریچه مطالعات فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
223 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی فرهنگ به عنوان عاملی توأمان توانمندساز و محدودکننده در دسترسی همگانی به اطلاعات در ایران است؛ موضوعی که توجه جامعه جهانی به آن، بیانگر نگرانی در خصوص مشارکت شهروندان و پاسخگویی دولت ها در عرصه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و غیره است. دسترسی آزاد به اطلاعات در بسیاری از کشورها به عنوان یک حق سیاسی و مدنی درک شده است و یکی از پیامدهای بلافصل آن شکل گیری دموکراسی مشارکتی و مشورتی است، چراکه دسترسی آزاد به اطلاعات، امکان مداخله شهروندان در رویه های عمومی را فراهم می کند و این امر لزوم پاسخگو بودن دولت را ایجاب می کند. علاوه بر این، توانمند شدن شهروندان و بخصوص گروه های حاشیه نشین یا به تعبیر دیگر گروه های خاموش مانند فقرا، بیسوادان و حتی در برخی موارد زنان که به دلیل وجود نابرابری ناشی از روابط قدرت در بین گروه های اجتماعی، از دسترسی های نابرابری برخودار هستند، یکی دیگر از دلایلی است که لزوم دسترسی آزاد به اطلاعات را برجسته می کند. تجربه کشورهای مختلف نشان می دهد که با دسترسی آزاد به اطلاعات، بستری در جهت ارتقای سطح سلامت، آموزش، بهداشت، درآمد و حتی حفاظت و صیانت از حقوق انسانی برای گروه های ذکر شده فراهم شده است. در این پژوهش علاوه بر مرور ادبیات نظری و پژوهش های انجام شده در این حوزه، با پرداختن به لزوم حق دسترسی همگانی به اطلاعات، چشم اندازی از وضعیت موجود در ایران ارائه داده ایم. از این رو، پرسش ما در این مقاله این است که کدام عوامل و موانع فرهنگی در دسترسی شهروندان به اطلاعات اثرگذار هستند؟
تبیین الگویی مبتنی بر شاخص های توانمندی و مهارت های مدیران رسانه ای و اثر بخشی آن در پیشبرد اهداف کلان افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۵)
53 - 73
حوزههای تخصصی:
رسانه، یکی از ابزارهای قدرتمند توسعه محسوب می شود و مدیریت رسانه، نیل به این هدف را محقق می سازد. در این تحقیق، الگوی شاخص های توانمندی و مهارت های مدیران رسانه ای و اثربخشی آن در پیشبرد اهداف کلان افق 1404 مورد مطالعه قرار گرفته است. این تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق، کیفی با رویکرد داده بنیاد است. جامعه آماری این تحقیق، مدیران و خبرگان حوزه رسانه هستند که با روش گلوله برفی و هدفمند انتخاب شده اند. مصاحبه با مشارکت کنندگان، تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه داشت و این مهم، در 12 مصاحبه حاصل شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از سه مرحله کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) و نرم افزار قدرتمند MAXQDA 2018 استفاده شده است. نتایج تحقیق، نشان داده است که توانمندی مدیران رسانه، شامل چهار دسته توانمندی های سطح کلان، سطح خرد، سطح سازمانی و سطح فردی است که دو عامل، شامل پیشران های درونی و پیشران های بیرونی، زمینه ساز تحقق و پیشبرد اهداف کلان 1404، در حوزه رسانه هستند. همچنین، نتایج تحقیق نشان داده که توانمندی و مهارت های مدیران رسانه ای و اثربخشی آن، در پیشبرد اهداف کلان افق 1404، پیامدهایی چون بهبود عملکرد، نیل به اهداف کلان، توسعه پایدار، افزایش مخاطب برای تولیدات رسانه داخلی، رشد کمی و کیفی، رشد فکری و بالندگی، افزایش آگاهی عموم مردم، بهبود روابط سیاسی، تعالی سازمانی و توانمندی منابع انسانی برای صنعت رسانه به همراه دارد.
تأثیر روابط دولت-رسانه بر روند روزنامه نگاری توسعه در ترکیه (1945-2021)
منبع:
علوم خبری سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
11 - 40
حوزههای تخصصی:
روزنامه نگاری توسعه از دهه 1980 به بعد به صفاتی همانند بانی ملت-دولت، کارگزاران تقویت کننده دولت، حافظان شفافیت، مزین شده است. در همین راستا، هدف مقاله حاضر، واکاوی تأثیر متقابل روابط دولت-رسانه بر روند روزنامه نگاری توسعه و تأثیر آن بر فرآیند دموکراسی سازی ترکیه است. چارچوب نظری پژوهش حاضر، مبتنی بر «روزنامه نگاری توسعه» بوده و از روش «ردیابی فرآیند» بهره برداری شده است. در ترکیه، رابطه دولت و رسانه به ندرت در قالب رویکرد «خیرخواهی اقتدارگرا» که به ضرورت همکاری رسانه ها و دولت تأکید دارد، استوار بوده است؛ معهذا جریان مطبوعات به ویژه «روزنامه نگاری توسعه» توانسته است در بزنگاه های تاریخی نقش روشنفکری حرفه ای را بازی کند و انرژی لازم برای جنبش های اجتماعی را فراهم نماید. آغاز این روند، به دوره ی ورود ترکیه به سیستم چندحزبی در سال 1945 برمی گردد؛ دوره ای که زمینه ی تحولات شگرف در حوزه مطبوعات شکل گرفته بود اما در ادامه به جهت رویه ی تمامیت خواهی ساختار حاکم(سال های 1950)، ناقص باقی ماند. در دهه ی 1960، علی رغم کودتای نظامیان، به دلیل تصویب قانون اساسی لیبرال، مطبوعات ترکیه با یک فضای سیاسی تکثرگرا مواجه شدند و بدین ترتیب بار دیگر زمینه برای نقش آفرینی مطبوعات در رشد افکار و جریانات فراهم گشت. در دهه 1970 به جهت کودتای نظامیان، مطبوعات با موانع سخت مواجه شدند اما با تغییرات ساختاری -کیفی سال های 1980، مجدداً عرصه ی روزنامه نگاری رونق گرفت. دهه ی 1990 متأثر از نظام سیاسی آنارشیک وار، عرصه مطبوعات هم یک دوره ی پر از تشتت را تجربه کرد. از سال های 2003 تاکنون هم، جریان مطبوعات به غیر از یک دوره روند صعودی (2003 تا 2007) به جهت کاهش روند دموکراسی سازی، تغییر هدف دار برخی از مفاد قانون اساسی و تغییر نظام سیاسی از پارلمانی به ریاستی، فضای رشد و توسعه روزنامه نگاری توسعه به مراتب محدود شده است.
ارائه الگوی رهبری افراد قومیت آذری زبان در سازمان براساس مدل فرهنگی لوییس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم تابستان ۱۴۰۰شماره ۵۴
233 - 256
حوزههای تخصصی:
اگرچه تاکنون موضوع رهبری و تأثیر سبک های مختلف آن بر عملکرد کارکنان مورد مطالعات زیادی قرار گرفته است، اما موضوع قومیت ها و پتانسیل آن ها به عنوان یک خرده فرهنگ در انجام وظایف مختلف سازمانی و نحوه برقراری ارتباط و همکاری اثربخش میان آن ها در سازمان ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. لذا این پژوهش سعی بر آن دارد تا بواسطه بررسی فرهنگ قومیت آذری زبان در کشور به ارائه الگوی رهبری متناسب با این قومیت را در سازمان بپردازد. پژوهش حاضر از حیث هدف در زمره تحقیقات کاربردی و از حیث روش گردآوری اطلاعات در زمره پژوهش های ترکیبی طبقه بندی می شود. به طوری که، پرسشنامه ای در میان 532 نفر از افراد آذری زبان استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان توزیع گردیده و از نظرات 9 مدیر سازمان های آذری زبان برای تکمیل اطلاعات استفاده شده است. به منظور بررسی نتایج به دست آمده به ترتیب از آمار توصیفی و روش تحلیل تم استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدل فرهنگی افراد قومیت آذری زبان در دسته فرهنگ های فعال خطی قرار داشته و سبک رهبری تیم محور از بیشترین اثربخشی برای مدیریت و رهبری این افراد برخوردار است.
بازنمایی جنگ ایران و عراق در نمایشنامه های رادیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
199 - 224
حوزههای تخصصی:
یکی از وظایف رسانه، بازنمایی رویدادهای مهم تاریخی است. در تاریخ معاصر کشور ما، جنگ ایران و عراق، از اتفاقات مهمی محسوب می شود که دستمایه تولید آثار بسیاری شده است. هدف این پژوهش، بازنمایی جنگ ایران و عراق در نمایشنامه های رادیویی دهه 60 و 90 است، در گام بعدی، بازنمایی این رویداد با توجه به گفتمان های موجود در این دو دهه، مورد مقایسه قرار می گیرد. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. با توجه به لزوم مراجعه به آرشیو برای دریافت نمونه های موردنیاز، ابزار گردآوری اطلاعات، روش کتابخانه ای- اسنادی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مفاهیم ارزشی جنگ، بیشترین بازنمایی را در نمایشنامه های رادیویی داشته، شیوه برخورد با مرگ، اشتیاق به شهادت بوده و هراسی از کشته شدن، در میان نیرو های ایرانی، وجود نداشته است. همچنین درمورد رنج های ناشی از جنگ، پرداخت زیادی صورت نگرفته و بازنمایی نیرو های عراقی، بیشتر به شکلی منفی انجام پذیرفته است. این یافته ها درمورد هر دو دهه 60 و 90 صدق می کند. براساس نتایج به دست آمده، بازنمایی جنگ ایران و عراق در نمایشنامه های رادیویی دهه 60 و 90، تغییر زیادی نداشته و یکسان بوده است، درحالی که فضای جامعه، تغییر کرده و لازم است سلایق مخاطب امروزی هم در نظر گرفته شود و ناگفته های جنگ در کنار مفاهیم ارزشی آن، مورد توجه قرار گیرد.
استفاده صلح آمیز از فناوری هسته ای از منظر حق بر توسعه برای جمهوری اسلامی ایران (با تأکید بر بازنمایی آن در رسانه ها و اندیشکده ها ی آمریکایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری هسته ای، در کنار کاربردهای نظامی و بازدارنده خود، دارای قابلیت استفاده صلح آمیز برای حق بر توسعه کشورها است و این امکان در سال ها ی متمادی، کانون توجه بسیاری از حقوق دانان بوده است. این مقاله، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی و بهره گیری از آنچه که در رسانه های بین المللی بازتاب یافته، درصدد پاسخگویی به این سؤال است که استفاده کشورها، از جمله ایران از انرژی صلح آمیز هسته ای در راستای «حق بر توسعه» چگونه با موازین حقوق بین الملل، قابل ارزیابی است؟ در پاسخ به این سؤال، این فرضیه مطرح می شود مادامی که یک قاعده مسلم حقوق بین الملل، حق بر توسعه فناوری و دانش صلح آمیز هسته ای را از دولت ها سلب نکرده باشد، توسعه در کلیت آن از جمله در حوزه فناوری هسته ای نه تنها ممنوع نبوده، بلکه می تواند در راستای «حق بر توسعه» و حقوق بشر و نیز به موجب حقوق بین الملل عام مجاز باشد. رسانه های برون مرزی نیز می توانند این موضوع را به یک مطالبه جهانی، خصوصاً برای کشورهای در حال توسعه مانند ایران از نهادهای بین المللی، قدرت ها ی بزرگ و صاحبان باشگاه هسته ای در جامعه بین المللی و جنبش نم (NAM) تبدیل نمایند.
ظرفیت های دستور روایت تزوتان تودوروف در تحلیل پیرنگ سریال های داستانی (با مطالعه موردی سریال «چیزهای عجیب»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
41 - 62
حوزههای تخصصی:
رویکرد ساختاری در مطالعات روایت و خصوصاً آثار ادبی و نمایشی، امکان کشف الگوهای پنهان ساختاری و زمینه های شناخت سازوکارهای درونی و نحوه ی ساخت این آثار را فراهم می آورد. این جستار به مطالعه کاربرد ظرفیت های الگوی روایت تودوروف در تحلیل و طراحی پیرنگ سریال های داستانی می پردازد و مسئله اصلی آن کاوش در کاربرد یکی از الگوهای ساختاری روایت، برای طراحی و توسعه پیرنگ سریال های داستانی است. روش این پژوهش، کیفی و مبتنی بر رویکرد تحلیل روایت و نمونه مورد بررسی نیز به صورت هدفمند انتخاب شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، فیش برداری و متنی کردن نمونه های مشاهده ای است. این پژوهش نشان می دهد با استفاده از الگوی روایت تودوروف، می توان واحدهای بنیادی ساختار سریال های داستانی و سازوکارهای درونی آنها را شناسایی و آشکار کرد. برای تحلیل و بسط ساختارگرایانه و شناسایی ظرفیت های الگوی روایت تودوروف، سریال چیزهای عجیب به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. براساس الگوی روایت تودوروف می توان نشان داد که چگونه پی رفت های روایت، اپیزود گذار و وضعیت در نمونه مورد مطالعه نمود می یابد و خطوط داستانی سریال ، چگونه می توانند درون یکدیگر درونه گیری شوند. این جستار نشان می دهد نظریه روایت تودوروف کاربرد وسیعی در تحلیل ساختار روایت سریال های داستانی دارد و ساختار پی رفت این نظریه، منطبق با ساختار درام های تلویزیونی است.
بررسی رابطه سواد رسانه ای و کنشگری فعال دینی در عرصه مجازی (مطالعه موردی: طلاب علوم دینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور رسانه ها و گسترش دامنه نفوذ آن ها در قلمروهای مختلف فردی و جمعی انسان ها در حوزه های مختلف فکری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، سواد رسانه ای بیش ازپیش مهم شده است. در پیوند میان رسانه ها و دین می توان از طلاب علوم دینی به عنوان یکی از کاربران مهم و مؤثر فضای مجازی یاد کرد. پژوهش حاضر در پی کشف رابطه سواد رسانه ای و کنشگری مجازی فعال طلاب علوم دینی است. روش نمونه گیری تصادفی و حجم نمونه 322 نفر و داده ها به وسیله پرسشنامه سواد رسانه ای (فلسفی،1393) و پرسشنامه استاندارد محقق ساخته کنشگری فعال در عرصه مجازی مورد استفاده و مطالعه واقع شدند. نتایج نشان می دهد میان سواد رسانه ای (و تمام زیرمقیاس های آن) با کنشگری فعال مجازی رابطه مثبت معنادار(P ≤ 0/05, r=0/6) وجود دارد. همچنین 78 درصد نمونه آماری اذعان کرده اند که سواد رسانه ای برایشان مهم و مفید است و بدون تردید می توان از آن در کنشگری فضای مجازی در راستای اهداف دینی استفاده کرد. بر اساس نتایج لذا باید با باورمندی به نقش سواد رسانه ای در ارتقاء کمّی و کیفی کنشگری فعال، نسبت به برنامه ریزی در این زمینه و استفاده مطلوب از نقش سواد رسانه ای در خدمت به دین، عنایت و اهتمام ویژه ای مبذول داشت.
تأثیر اینستاگرام بر سبک زندگی: تصویر بدن، اختلال در تغذیه و مد (مورد مطالعه: زنان 20 تا 70 سال ساکن تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال بیست و هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
161 - 185
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با ظهور شبکه های ارتباطی گسترده، سبک زندگی افراد جامعه تحت تأثیر قرار گرفته است. اینستاگرام یکی از پلتفرم های ارتباطی است که به واسطه تعاملی بودن و امکان انتشار و اشتراک گذاری عکس و محتوا، زمینه مقایسه را میان همسالان فراهم می آورد و بیش از همه باعث نارضایتی کاربران از تصویر بدن خود، اختلال در تغذیه و تغییر رویکرد نسبت به مد می شود. تغییر سبک زندگی تحت تأثیر رسانه های اجتماعی و تأثیرپذیری گروه های سنی مختلف همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی میزان تأثیرگذاری اینستاگرام بر سبک زندگی زنان تبریزی در سه بعد تصویر بدن، اختلال در تغذیه و مد انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را 385 نفر از زنان 20 تا 70 سال ساکن تبریز تشکیل داده اند. این پژوهش از نوع همبستگی و روش آن پیمایشی بوده است. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه و با روش نمونه گیری احتمالی از نوع تصادفی گردآوری شده و نتایج نشان داده است که بین میزان ساعات استفاده از اینستاگرام و نگرش زنان نسبت به تصویر بدن خود، اختلال در تغذیه و مد، رابطه معنادار وجود دارد چنان که با افزایش ساعات استفاده از اینستاگرام، تمایل زنان در خصوص مد، به سبک مدرن افزایش می یابد و این، بر نوع نگرش شان نسبت به بدن خود تأثیر می گذارد و آنان را به کنترل وزن و اختلال در تغذیه ترغیب می کند. بر اساس این پژوهش، اینستاگرام بیشترین تأثیر را در میان ابعاد سبک زندگی بر روی مد گذاشته است. عوامل زمینه ای همچون شاخص توده بدنی، سن، درآمد، وضعیت تأهل و وضعیت شغلی نیز پیش بینی کننده هایی قوی بودند که تأثیرگذاری رسانه را شدت می بخشیدند.
تحلیل گفتمان اخبار «کاهش تعهدات برجامی ایران» در خبرگزاری صدا و سیما و پایگاه اینترنتی العربیه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برجام، توافقنامه ای بین ایران، آمریکا و کشورهای اروپایی برای حل و فصل مناقشات هسته ای ایران بود. اما با خروج ترامپ از برجام، این توافقنامه به اهداف خود دست نیافت. ایران، یکسال پس از خروج آمریکا نیز به تعهدات خود عمل کرد ولی پس از یکسال به تدریج اجرای تعهدات خود را کاهش داد. رسانه های گوناگون بر مبنای گفتمان خود، نسبت به پوشش اخبار کاهش تعهدات برجامی ایران، اقدام کردند. العربیه فارسی و خبرگزاری صداوسیما، دو رسانه مهم منطقه هستند که هرکدام از زاویه نگاهی متفاوت و بر اساس گفتمان های خود، این اخبار را برای مخاطبان فارسی زبان خود پوشش دادند و ما در این پژوهش به مطالعه، بررسی و تحلیل گفتمان این دو رسانه پرداخته ایم. روش پژوهش این مقاله، تحلیل گفتمان بر مبنای رویکرد گفتمان کاوی ون دایک است. بازه زمانی مورد مطالعه در این پژوهش، از روز چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ تا 20 آبان ماه 1398 است. متون موردمطالعه 8 خبر از مجموع 141 خبر العربیه فارسی و 7 خبر از بین 329 خبر خبرگزاری صداوسیما است که در بازه زمانی مذکور به پوشش اخبار کاهش تعهدات برجامی ایران پراخته اند، نمونه ها، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. یافته های مقاله نشان می دهد در العربیه فارسی، ایران عامل ناامنی منطقه خاورمیانه و تهدیدی برای جامعه جهانی معرفی می شود گفتمان ایران هراسی ترویج می شود. در مقابل خبرگزاری صداوسیما برگفتمان مقاومت، اقتدار و ضداستکباری تاکید دارد و معتقد است ایران به منظور حفظ منافع ملی اقدام به کاهش تعهدات برجامی خود کرده است.
خودنگاری خانواده های قربانیان قصور پزشکی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از درد خود گفتن و درددل کردن در کشور ما کمتر در فضای عمومی صورت می گیرد. در موارد اندکی رسانه های جمعی رشته کلام را به دست مردم عادی داده اند تا از غم و اندوه گذشته و حال خود سخن بگویند. اما شبکه های اجتماعی فرصت مناسبی را جهت خودنگاری و خودافشایی ایجاد کرده اند. هدف این مقاله درک دستاوردهای خودنگاری اینستاگرامی افرادی است که عضوی از اعضای خانواده خود را به دلیل قصور پزشکی از دست داده اند. جامعه آماری این پژوهش کیفی که به روش پدیدارشناسی انجام شده است، کلیه اعضای خانواده های قربانیان قصور پزشکی است که در اینستاگرام صفحه ای جهت خودنگاری در همین زمینه دارند. نمونه گیری به شکل هدفمند و به روش گلوله برفی تا حد اشباع (17 نفر) بود و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با این افراد انجام شد. تجزیه داده ها به شکل موضوعی صورت گرفت و سه دستاورد عمده بر این خودنگاری تشخیص داده شد: تسکین درد داغ، یافتن همسانان و تشکیل اجتماع، و انتقال و دریافت تجارب و اطلاعات. نتایج تحقیق نشان داد کاربران، اینستاگرام را که با رویکرد انتشار عکس های زندگی روزمره ایجاد شده بود، برای اهدافی دیگر به خدمت گرفته و کاربری های جدیدی برای آن تعریف کردند: کاربری انجمن حمایت از خانواده های قربانیان قصور پزشکی یا اجتماعی برای گروه درمانی. بدین ترتیب اینستاگرام توسط کاربران تصاحب شده و در جهت رفع نیازهای روحی و اجتماعی این افراد استفاده می شود.
نقش رسانه ها در افزایش آگاهی بهداشت عمومی، بحران و هراس های اجتماعی در طول همه گیری کرونا
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
75-96
حوزههای تخصصی:
امروزه شیوع کرونا ویروس تبدیل به یک بحران بزرگ جهانی شده است و همه کشورهای جهان از جمله ایران را درگیر مشکلات خود نموده است. همه گیری کووید19 مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی متعددی را که از نقش قابل بحث رسانه ها ناشی می شود، برجسته می کند. در این زمینه رسانه ها نقش جهانی را در ردیابی و به روز رسانی بیماری کرونا از طریق داشبورد به روز رسانی زنده داشتند. رسانه های جمعی نقشی ضروری در دنیای امروز دارند و می توانند بستری واحد برای همه ارتباطات بهداشت عمومی، دستورالعمل های جامع آموزش مراقبت های بهداشتی و استراتژی های فاصله گذاری اجتماعی قوی و در عین حال که همچنان ارتباطات اجتماعی را حفظ کنند، فراهم کنند. نوع رفتار رسانه های هر کشور در رویارویی با بحران های طبیعی و غیر طبیعی، یکی از موضوع های مهم در فرآیند مدیریت بحران است. فقدان وحدت رویه در عملکرد رسانه ها، به طور کلی، و رسانه های دولتی، به طور خاص در شرایط بحرانی، مدیریت افکار عمومی را با چالش روبه رو می کند. از عواقب شیوع کرونا ویروس ایجاد شایعات، هراس های اجتماعی و تغییرات سریع در سبک زندگی مردم است که داشتن سواد رسانه ای را در این دوران نشان میدهد. در این پژوهش، نقش رسانه های جمعی در بهداشت سلامت، بحران ها و هراس های اجتماعی به روش توصیفی و کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد شبکه های اجتماعی خارجی بیشترین هراس اجتماعی در میان مردم داشتند و از طرفی از نتایج استنباط می شود که شبکه های اجتماعی نقش مهمی در تغییرات سبک زندگی و ارتباطات بهداشت عمومی شهروندان در فرآیند درگیری با کرونا دارند.
راهبرد حضرت نوح(علیه السلام) در مواجهه با «الملأ» مورد مطالعه آیات 59 إلی 64 سوره أعراف
منبع:
پژوهشنامه فرهنگ و رسانه (نامه فرهنگ و ارتباطات سابق) سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
1 - 25
حوزههای تخصصی:
داستان های قرآن کریم، درس های اجتماعی زیادی دارد که مفسران، در تفسیر آیات داستانی قرآن کمتر به این جنبه ها پرداخته اند. پیامبران، رهبران جامعه خودشان هستند، بنابراین شیوه ی دعوت مردم توسط آن ها، مقابله ی آنان با مخالفانشان و... می تواند الگوی خوبی برای رهبران و مردم یک جامعه دینی باشد. این مقاله به دنبال آن است تا علاوه بر توضیح آیات از دیدگاه مفسران، به بیان درس های اجتماعی داستان حضرت نوح در آیات 59 إلی 64 سوره أعراف نیز بپردازد. شیوه ی پاسخ دادن حضرت نوح به جنگ رسانه ای دشمن و تهمتی که «الملأ» (خواص) به او می زنند، دلسوزی و روشنگری زیاد برای جلوگیری از گمراهی مردمی که تحت تأثیر تهمت های دشمن، نسبت به جامعه ی دینی بدبین می شوند، از جمله درس هایی است که در این پژوهش به آن اشاره می شود؛ درس هایی که یک جامعه ی دینی مانند جمهوری اسلامی ایران می تواند از آن استفاده کند. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و شیوه ی گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و بر اساس منابع مکتوب و الکترونیکی است.
معرفت یابی بنیان های نظری سواد رسانه ای بومی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با رویکردی مفهومی نظری نگاشته شده است. روش آن کتابخانه ای و بررسی مفاهیم آن نیز با استفاده از تحلیل فلسفی صورت گرفته است. هدف مقاله امکان سنجی و چیستی تولید ادبیات بومی درزمینه سواد رسانه ای بر اساس تولید علوم انسانی اسلامی است. در این مقاله سه سؤال مطرح شده است: 1) تولید سواد رسانه ای بومی از منظر هستی شناسی و فلسفه علم دارای چه جایگاهی است؟ 2) شناخت شناسی تولید ادبیات بومی سواد رسانه ای به مفهوم عام مسئله از چه خاستگاهی ریشه می گیرد؟ 3) معرفت شناسی تولید ادبیات بومی سواد رسانه ای در ایران چه ساختارهای نظریه ای را باید مراعات و طی کند تا به سرمنزل مقصود برسد؟ نتایج نشان می دهد رویکرد بومی در تولید ادبیات نظری سواد رسانه ای دارای ماهیتی رئال است و ازنظر هستی شناسی علمی، قابلیت آفرینش دارد. همچنین ریشه های معرفتی و بنیان های فکری جوامع درمجموع، مسیر نوع سواد رسانه ای بومی در جوامع مختلف را تعیین می کند و می تواند نقطه عزیمتی برای تولید ادبیات بومی برای سواد رسانه ای باشد و درنهایت برای تعیین چارچوب نظری درزمینه تولید ادبیات بومی سواد رسانه ای در ایران می توان با عنایت به غلبه تفکر اسلامی و منشأ معرفتی دینی در ایران، از رویکردهای انسان شناسانه اسلامی در دو شعبه پارادایم اجتهادی دانش دینی (پاد) و هستی شناسی معرفت اسلامی، بهره برد.
سواد رسانه ای از منظر قیم مآبی آزادی خواهانه
حوزههای تخصصی:
این ایده که هیجانات و عناصر غیرعقلانی آفت جریان صحیح تفکر و تصمیم گیری انسان هستند، از یونان باستان حتی تا عصر روشنگری کشیده شد. اما امروزه ایده آمیختگی فرایندهای عقلانی و فرایندهای غیرعقلانی (هیجانی و گرایشی) جای آن را گرفته است. امروزه سخن از پاک سازی جریان تفکر از عناصر غیرعقلانی نیست، بلکه سخن از شناسایی این عناصر غیرعقلانی و استفاده از آنها برای مدیریت جریان تفکر است. ایده «قیم مآبی آزادی خواهانه» به دنبال معماری انتخاب مردم، بدون محدود کردن گزینه های آنها است. در نوشتار حاضر، در پی پاسخ به این سؤال بودیم که «رسانه ها چگونه می توانند با بهره گیری از مؤلفه های ناهشیار تفکر، فرایند تصمیم گیری مخاطبان را کنترل کنند؟». بدین منظور، پاره ای از عناصر غیرعقلانی و سوگیری های ذهن را بر اساس مطالعات تجربی معرفی کرده و آنگاه به شیوه بهره برداری از آنها توسط اصحاب رسانه اشاره کرده ایم. هدف نوشتار حاضر، معرفی حوزه ای از سواد رسانه ای است که به شگرد رسانه ها در معماری انتخاب مردم می پردازد؛ شگردهایی که در ضمن هدایت انتخاب های مردم، احساس آزادی را از آنها نگیرند. رسانه ها از سوگیری ذهن افراد همچون اثر لنگری، تمایل به سازگاری شناختی، دیدن آرزومندانه و فشار هنجارهای اجتماعی برای مدیریت انتخاب های آنها استفاده می کنند. آنها با تصویرسازی، حسن تعبیرها، استفاده از کودکان برای فشار به والدین و شگردهای دیگر، مخاطبان را به رفتار و تفکر مدنظر خود سوق می دهد.
عکاسی خبری در بستر شبکه های اجتماعی: نظریه ارزش نمایشی بنیامین و ریزوماتیک دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۲
11 - 25
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با تحلیل نظریه ارزش نمایشی بنیامین و مؤلفه های اصلی نظریه ریزوماتیک دلوز، عکاسی خبری در بستر شبکه های اجتماعی بررسی شد. اهمیت و ضرورت تحقیق به سبب پدید آمدن بستر جدید تکنولوژیک در فضای مجازی (شبکه های اجتماعی) در تغییر تعاریف و کارکردهای عکس خبری و عکاسی خبری است. نتایج تحقیق نشان می دهند که مهم ترین شاخصه بستر شبکه اجتماعی برای عکاسی خبری، ظهور مفهوم فردیت و همچنین تکثر در جهت از بین بردن روایت برتر (روایت غالب) است. در این فضا، عکس عبور از ساختارها و چارچوب های خبری را تجربه می کند و نمایشی که توسط بازتولید مکانیکی از واقعیت صورت می گیرد، به نوعی رابطه مردم با مردم را تأیید می کند. در این رویکرد عکاسی خبری به ژورنالیسم نوشتاری یا خبرگزاری ها بی نیاز است و رابطه عکس با واقعیت صرفاً با هنر و ذهنیت عکاس در پیوند است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده بر اساس داده های کتابخانه ای و اینترنتی سامان داده شده است.