هدف از مقاله حاضر بررسی رابطه بین تصویر ترسیم شده از شخصیت های داستانی در یک متن روایی و گفتمان فرهنگی آن روایت است. شخصیت های داستانی از طریق انتساب مشخصه هایی اجتماعی، فیزیکی و اخلاقی به وسیله یک متن معرفی می شوند. به عبارت دیگر مجموع توصیفات یک متن درباره شخصیت های داستانی باعث شکل گیری تصویری از آنان در ذهن خواننده می شود که به نظر نویسنده این تصویر را می توان به مثابه یکی از غلیظ ترین نمودهای گفتمان فرهنگی یک روایت تحلیل کرد.
اینستاگرام یکی از پرمخاطب ترین شبکه های اجتماعی است که می تواند به عنوان عامل تغییر سبک زندگی تأثیرگذار باشد. این امر در صفحات اینستاگرامی افراد معروف و شناخته شده مانند اینفلوئنسرها که زندگی تجمل گرایانه را به نمایش می گذارند نمود بیشتری پیدا می کند. پژوهش حاضر به این مسئله پرداخته است که با وجود نگرش های مختلف مخاطبان، اکثر قریب به اتفاق کاربران در اینستاگرام، گرایش بسیاری به بازنمود خود و بازنمایی زندگی تجمل گرایانه دارند. در این تحقیق با استفاده از روش نشانه شناسی، با تکیه بر نظریه بازنمایی ، فیلم های به اشتراک گذاشته شده در صفحات اینستاگرامی چهار نفر از اینفلوئنسرهای ایرانی که بطور متوسط بین۶۳۰ هزار تا ۴میلیون دنبال کننده دارند در بازه زمانی پنج ماهه از اول مردادماه تا ۳۰ آذر ۱۳۹۷، برای بررسی انتخاب شدند. نتایج این تحقیق نشان می دهد بازنمایی سبک زندگی تجمل گرایانه در اینستاگرام، چهار حوزه «محل زندگی و مسکن»، «اوقات فراغت و تفریح»، «وسایل شخصی برند (لباس، گوشی، ساعت و...)»، «خودرو»، «مدیریت بدن» و «روابط شخصی» را شامل می شود. آرامش، احساس رضایت، خودشیفتگی، سرسختی، جذابیت و قدرت احساساتی هستند که زندگی لوکس را در نظام معنایی مخاطب مثبت و خوشایند می نمایانند.
"سابقه ادبیات بحران در تبیین فرآیندهای سیاسی ـ اجتماعی به قرن 19 بازمیگردد ولی گسترش پژوهشهای مرتبط به آن به اوایل 1960 مربوط است. هر چند که هنوز هم بسیاری مسائل در خصوص آن مبهم و دست نخورده باقی مانده و البته ضریب این ابهام با حضور قدرتمندانه اخیر رسانهها در آن بسیار بیشتر شده است.
یکی از دستهبندیهای کلاسیک در تعریف بحران، تقسیم آن به سطوح خرد (بحرانهای سیاست خارجی) و کلان (بحرانهای بینالمللی) است. این دستهبندی با اتکا به ویژگی ادراکی بحران در سیاست خارجی دولتها و ویژگی رفتاری آن در بحرانهای بینالمللی صورت گرفته است، ولی به نظر میرسد با روند تحولات اخیر بینالمللی به ویژه با حضور رسانهها میتوان و باید بعد ادراکی بحرانهای بینالملی را نیز مورد توجه جدی قرار داد. رسانهها با قابلیتهای خاص خود هم در دامن زدن به بحرانها و هم در بهرهگیری از ویژگی ادراکی بحرانهای بینالمللی مؤثر بودهاند
"
رفتار انتخاباتی مؤلف ه ا ی دوبعدی ناظر بر گرایش، مشارکت و تعاملات میان آن دو است. این پژوهش با هدف تعیین رابطه سطح دین داری با رفتار انتخاباتی در بین شهروندان اصفهانی صورت گرفته است. چارچوب نظری پژوهش بنا به تناسب موضوع، نظریه های ماکس وبر، آلکسی دو توکویل و مکاتب مربوط به این حوزه بررسی شد. روش تحقیق در این پژوهش، روش کتابخانه ای و پیمایشی است و برای گردآوری اطلاعات میدانی از ابزار پرسشنامه بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان بالای 18 سال مناطق چهارده گانه شهر اصفهان در سال 1391 است که تعداد 384 نفر از طریق فرمول تعیین حجم نمونه کوکران و در نهایت، به روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون های آماری شاخص های پراکندگی مرکزی، t-test ، تحلیل واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و ضریب همبستگی چندگانه استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بیشترین مقدار تأثیرگذار، بعد اعتقادی دین داری با بعد میزان مشارکت رفتار انتخاباتی (0.89 r= ) و در ادامه بعد اعتقادی دین داری و بعد گرایش رأی دهی رفتار انتخاباتی ((*)0.71 r= )، بعد مناسکی دین داری با بعد میزان مشارکت رفتار انتخاباتی ((**)0.58 r= )، بعد مناسکی دین داری و بعد گرایش رأی دهی رفتار انتخاباتی ((*)0.47 r= ) و بعد تجربی دین داری با بعد گرایش رأی دهی رفتار انتخاباتی ((**)0.16 r= ) تأثیرگذار بوده است.
نظارت بر رسانه، علاوه بر طراحی فرایندها، شاخصها و معیارهای مناسب، نیازمند پیشبینی و ایجاد ساختارهای کارامد سازمانی نیز هست. این ضرورت موجب شده است که در اکثر کشورهای جهان، نهادهایی جهت اعمال نظارت و ارزیابی عملکرد شبکهها و گروههای برنامهساز تأسیس شود. شناخت این نهادها میتواند برای علاقمندان به مباحث مدیریت رسانه سودمند و برای دستاندرکاران نظارت کیفی بر تولیدات رسانه راهگشا باشد. این مقاله، مرحله اول از طرح تحقیقاتی است که در معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما با هدف شناخت ارگانهای ناظر بر عملکرد رادیو و تلویزیونهای جهان در حال اجراست. در این مقاله، ساختار، وظایف و فرایند تصمیمگیری در شورای عالی رادیو ـ تلویزیون فرانسه به طور مختصر و مفید معرفی شده است.
انقلاب تکنولوژی اطلاعات، عرصه اندیشه و عمل زندگی انسان ها را در همة ابعاد دگرگون می کند و عرصة زندگی سیاسی نیز از این دگرگونی کنار نیست. مقالة حاضر، مبانی این تحول را از منظر فلسفه، جامعه شناسی و ارتباطات می کاود و در بستر خاص علوم سیاسی به رابطة کارآمد تکنولوژی اطلاعات و عرصة سیاست توجه دارد. این نوشته در قالب رویکردهای خوش بینانه و همدلانه، موضوع را بررسی می کند. مقاله ابتدا مبنا و پایة فلسفه و تکنولوژی اطلاعات را ترسیم می کند و پس از شرح آن، جنبه های چهارگانة پیوند آن با تکنولوژی اطلاعات و سیاست را در قالب جنگ اطلاعاتی، دیپلماسی دیجیتالی، دولت الکترونیکی و جامعه مدنی مجازی مورد کاوش قرار می دهد.
"نظریههای هنجاری رسانه به تبیین عملکرد وسایل ارتباط جمعی در چهارچوب ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هر جامعه میپردازند و رابطة میان دولت، رسانه و جامعه را مورد بررسی قرار میدهند، با این فرض که انتظارات متقابل میان این سه قطب، بر اساس هنجارهای پذیرفته شده یا ایدئولوژی حاکم بر جامعه ترسیم میشود.
مقالة حاضر تلاشی است برای تحلیل نظامهای رسانهای بر اساس نظریات هنجاری.
نویسنده ابتدا به ذکر تاریخچهای مختصر دربارة شکلگیری نظریات هنجاری پرداخته و طی آن نظریات اقتدارگرا، آزادیگرا، کمونیستی و مسئولیت اجتماعی را از فردسیبرت، پترسون و ویلبرشرام، نظریة رسانههای توسعهبخش را از دنیس مککوئیل و الگوی بازار، الگوی مارکسیست و الگوی در حال توسعه را از آتشول برشمرده است. سپس به ذکر شباهتها و تفاوتهای نظریات یاد شده در زمینههای سمت و سوی ارتباط میان دستاندرکاران رسانه و مردم، تقابل میان فرد و جامعه، نبایدهای برنامهسازی رسانهای، شیوهها و معیارهای گزینش رویدادها و رخدادها، محتوا و درونمایة رسانهها، استقلال حرفهای رسانه و دستاندرکاران آن، کنترل بر رسانههای خارجی، نظارت بر رسانه، روشهای برآورد هزینهها و مالکیت رسانه پرداخته است.
بخش دوم مقاله به ذکر چند اصل از مفاد قانون اساسی جمهوری اسلامی در زمینة برنامهسازی رسانهای اختصاص دارد که موضع نظام جمهوری اسلامی را در قبال مباحثی چون مخاطب، نظام دولتی و ساختار حقوقی، مالکیت و کنترل، جهان واقعی و محیط ایدئولوژیک، تخصص کاری، سازمانی و حرفهای و سازمانهای رسانهای رقیب مشخص میکند.
در بخش پایانی مقاله، برای انطباق گوشهای از عملکرد سازمان صدا و سیما با اصول مطرح شده در قانون اساسی، نتایج سه پژوهش صورت گرفته دربارة تصویر زن در سیمای جمهوری اسلامی ایران با تصویر مطلوب قانون اساسی از زن به عنوان موجودی متعالی و والا مقایسه شده است.
"
"مقالة حاضر تلاشی است برای تبیین نحوة حضور دین در متن فعالیتهای رسانهای. این مقاله به دو بخش نظری و عملی تقسیم شده است.
در بخش نخست پس از تعریف انواع هنجارها و ارزشها و اهمیت وجود آنها در جامعه، هنجارهای دینی مهمترین مجموعة ارزشی یک جامعه شناخته شده است. سپس شرحی از خصوصیات یک رسانة دینی در جامعة اسلامی آمده است. در این بخش نشان داده میشود که اگر رسانهای فعالیتهای خود را بر اساس اهداف الهی و نظام سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی اسلام تنظیم کند میتواند از غلبة سودپرستی، جمود فکری و ساخت تودههای انبوه بیهدف در جامعه جلوگیری کرده و بر کیفیت اطلاعرسانی، ایجاد و حفظ انسجام فرهنگی و اجتماعی و تربیت انسان مختار، مسئول و رشد یافته تأکید کند.
بخش دوم مقاله به برخی از احکام مورد استفاده در جریان برنامهسازی اختصاص دارد و طی آن نظر علما و مراجع تقلید دربارة موضوعاتی چون: نحوة استفادة بازیگران زن از کلاه گیس در فیلمها، نگاه مرد به زن نامحرم، نگاه به عکس و فیلم زن نامحرم، ابراز احساسات زنان و مردان نامحرم در فیلمها، بازیگری در نقش معصومان، بازی در نقش جنس مخالف، همکاری و اختلاط بازیگران و دستاندرکاران زن و مرد در فعالیت رسانهای، چهرهپردازی بازیگر توسط نامحرم، تقلید صدای جنس مخالف، شبیه کردن خود به کفار و فیلمبرداری از کارهای حرام و نمایش آنها بیان میشود.
"