ناصر عابدینی

ناصر عابدینی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۸ مورد از کل ۱۸ مورد.
۱.

A Comparative Study of the Comprehensiveness of the Qur'an from the Perspectives of Ibn ʻArabī and Imam Khomeini(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Qur'an Comprehensiveness of the Qur'an (Jami'ῑyyat al-Qur'an) Ibn ʻArabī Imam Khomeini

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۱۹
The comprehensiveness of the Qur'an (Jami'ῑyyat al-Qur'an) is one of the fundamental topics in Qur'anic studies. Muslim scholars from the past to the present have explained this principle by focusing on Qur'anic verses and narrations from both Sunni and Shi'a sources (Farῑqayn). Some, by proposing comparative comprehensiveness, believe that the Qur'an, as the last revealed book, is comprehensive compared to other divine books. Some have chosen maximum comprehensiveness, considering the Qur'an to encompass all sciences and arts. Others, by expressing minimal comprehensiveness, have limited the Qur'an's comprehensiveness to ethical and moral issues. Some, accepting moderate comprehensiveness, have introduced the Qur'an as a guide for humans in material and spiritual matters. This research, using a descriptive-analytical method, has comparatively explored the comprehensiveness of the Qur'an from the perspectives of Ibn ʻArabī and Imam Khomeini. The research findings show that both great Islamic thinkers, while accepting comparative comprehensiveness and rejecting minimal comprehensiveness, have proposed a new view titled "the Qur'an's comprehensiveness according to the understanding of its audience," which explains the secret of the Qur'an's timelessness in every era and place. The point of difference between Ibn ʻArabī and Imam Khomeini's views is that Ibn ʻArabī accepts maximum comprehensiveness, referring to the Qur'an's verses indicating past and future sciences, while in Imam Khomeini's thought, the Qur'an is a book of guidance and human development, and references to generalities and established material sciences in Qur'anic verses are for the purpose of human education and guidance.
۲.

پژوهش تطبیقی عصری بودن فهم قرآن از دیدگاه مغنیه و شلتوت(مقاله پژوهشی حوزه)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۷ تعداد دانلود : ۴۷۷
عصری بودن فهم قرآن به عنوان یکی از لوازم جاودانگی و جهان شمولی قرآن کریم، به این معناست که می توان با نگاه جدید به پاسخگویی نیازهای مخاطبان پرداخت و اقتضائات و شرایط فرهنگی اجتماعی هر عصری را در نظر گرفت؛ چیزی که در فهم جدید قرآن تأثیر داشته و مفاهیم این کتاب آسمانی را در هر زمان و مکان و نزد هر قومی با تفسیر جدیدی که این کتاب ظرفیت آن را دارد، تازه ساخته است. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، عصری بودن فهم قرآن را در دو تفسیر مهم از فریقین ( تفسیر الکاشف و تفسیرالقرآن الکریم</em>)، به شکل تطبیقی کاویده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مغنیه با نگرش اقناعی و شلتوت با رویکرد تقریبی، تفسیر خود را عصری ساخته، یعنی نیازها و اقتضائات زمان و مکان موجب شده که این دو مفسر با دو رویکرد متفاوت در فهم آیات قرآن، هم عصریّت را به عنوان یک مبنا پذیرفته، و هم قائل به تأثیر عصریّت شده و مواردی نظیر آیات علوم در قرآن، تعیین مصادیق جدید و لزوم پاسخگویی به شبهات پیرامون قرآن را به عنوان عوامل عصری بودن فهم قرآن ذکر کرده اند. در این میان مغنیه توسعه پذیری معنا در فهم و تفسیر قرآن را به عنوان یکی از عوامل عصری بودن فهم قرآن می پذیرد و شلتوت آن را مخالف با فصاحت و بلاغت و اهداف تربیتی و هدایتی قرآن می داند.
۳.

نقد روایت عبدالله بن مسعود در استناد به عدالت صحابه

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صحابه روایت استحسان اجماع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۴ تعداد دانلود : ۴۰۵۸
اعتقاد به عدالت صحابه امری است که مبنای نظرات کلامی، فقهی، تفسیری و... اهل سنّت قرار گرفته است. آنان برای اثبات این ادّعا به آیاتی از قرآن کریم و روایاتی استناد کرده اند. یکی از روایاتی که اهل سنّت برای اثبات عدالت صحابه، همواره به آن استناد نموده اند؛ روایت «مارَآهُ الْمُسْلِمُونَ حَسَنًا فَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ حَسَنٌ وَمَا رَآهُ الْمُسْلِمُونَ سَیِّئًا فَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ سَیِّئٌ» است که از عبدالله بن مسعود صادر و با طرق و متون مختلف در منابع و مصادر روایی و حدیثی آنان نقل شده است و محتوای آن بر این نکته تاکید دارد که آنچه مسلمانان نیکو می بینند در نزد خدا، نیکو است و آنچه بد می بینند در نزد خدا، بد است. این روایت مبنای دیدگاه های مختلف اهل سنّت به خصوص در اصول فقه در اثبات ادله اصولی «استحسان» و «اجماع» گشته است. در این پژوهش از جهات مختلف سندی و متنی به نقد و بررسی این روایت پرداخته شده و از نظر سندی، آن را روایت موقوفی دانسته است که از عبدالله بن مسعود نقل شده واستدلال به مرفوع بودن آن را ردّ کرده است. از حیث متنی نیز از سه جهت ساختاری، محتوایی و دلالی به دلایل اختلاف ساختار در متن، وجود مطالب متناقض و متضاد در محتوا و دلالت بر «استحسان» و «اجماع» مورد نقد و بررسی قرار داده و با بیان دلایل متقن ادعای دلالت این روایت بر «استحسان» و «اجماع» را مردود دانسته است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان