فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۹٬۷۳۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد فهم شیوه های برساخت و بازنمایی سوژه زن مطلقه در سینمای دهه اخیر ایران است که با بهره گیری از روش نشانه شناسی و تلفیق رویکردهای بارت و فیسک و سلبی و کاودری و چارچوب نظری مبتنی بر ایدئولوژی از منظر آلتوسر و نظریه بازنمایی «هال» صورت گرفته است. با استفاده از نمونه گیری هدفمند 3 فیلم (ناهید، رگ خواب و اینجا بدون من) برای تحلیل گزینش شد. نتایج نشان می دهد که طبقه اجتماعی پایین، در معرض قضاوت قرار داشتن، نگاه مغرصانه مردم به زنان مجرد مطلقه، بی توجهی و سوء ظن جامعه نسبت به زنان مستقل و مطلقه، بازتولید چرخه خشونت از جانب آنها و جامعه، وضعیت رفتاری، معیشتی، اقتصادی و رفتاری نامطلوب و در نهایت نمایش بازیابی زنانگی در محیط هایی مثل آشپزخانه از جمله مهمترین رمزگان ایدئولوژیکی است که در فیلم ها معنا یافته است. همچنین پیروی از ایدئولوژی (مردسالاری) باعث می شود زنان نیز آن را درونی کنند و عامل بازتولید آن گردند مانند زن صاحب خانه در فیلم رگ خواب. همچنین کنش های سوژه زنان مطلقه و پذیرفتن نقش های تحمیلی از جانب جامعه به عنوان یک زن و یک مطلقه آن را تبدیل به سوژه ای از درون تهی شده می کند که نقش های مختلف او را دچار یاس می کند. همچنین ایدئولوژی مردسالارانه چنان در افراد جامعه و مناسبات روزمره مردم، سنت و خانواده ریشه دوانده است که زن مطلقه تبدیل به سوژه منقادشده ایدئولوژی می شود و کنش خلاف جهت آن منجر به بازخواست شدن از جانب افراد مسحور آن ایدئولوژی می شود.
شناسایی مولفه های تعیین کننده ارزش آفرینی بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار برای کسب و کارها با رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۳۳
390 - 363
حوزههای تخصصی:
بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار به مشارکت کاربران با نفوذی اطلاق می شود که اعتبار، دنبال کننده و انگیزه انتشار دهان به دهان مثبت تبلیغات در وبلاگ ها و رسانه های اجتماعی را دارند و به عنوان یکی از اجزای کلیدی استراتژی های بازاریابی دیجیتال برای کسب و کارها اهمیت دارد. هدف این پژوهش شناسایی مولفه های تعیین کننده ارزش آفرینی بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار برای کسب و کارها است و با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون مطالعات گذشته انجام شده است. مولفه ها با استفاده از ماتریس اهمیت- کارکرد و جمع آوری نظر خبرگان از طریق پرسشنامه اولویت بندی شده است. مولفه-های تعیین کننده ارزش آفرینی بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار در 8 دسته مضمون سازمان دهنده و 59 مضمون پایه شناسایی شده است و شامل مولفه های ویژگی های مخاطب، ویژگی های افراد تاثیرگذار، ویژگی های محتوا، ویژگی های پلتفرم، ویژگی های صنعت، افق زمانی، نگرانی های اخلاقی و شبکه سازی همکاری است. از نتایج پژوهش حاضر می توان برای توسعه استراتژی های بازاریابی از طریق افراد تأثیرگذار متناسب با شرایط کسب و کارها استفاده نمود.
روندها و بایسته های سیاست رسانه ای جمهوری اسلامی ایران در حوزه فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۰)
5 - 22
حوزههای تخصصی:
سیاست های رسانه ای ایران غالباً پیچیده و دارای ابعاد متداخلی است. علیرغم ضرورت استقلال حوزه رسانه ای (فضای مجازی)، این حوزه بیشتر وقت ها، خواست دولت ها را منعکس می کند. این مقاله با بهره گیری از روندپژوهی انتقادی، و رویکردهای نظری کاستلز (جامعه شبکه ای: قدرت و پادقدرت) و فریدمن (سیاست گذاری جانبدارانه و بی طرفانه)، جنبه های مختلف سیاست های رسانه ای در حوزه فضای مجازی و رویکرد دولت ها را در تسلط بر این حوزه مشخص می کند. مطالعه اسنادی، به عنوان روشی کیفی، برای جمع آوری اطلاعات و استخراج سیاست های رسانه ای مورد استفاده قرار گرفته است. چارچوب روش شناختی شامل اسکن محیطی و کدگذاری موضوعی است و برای شناخت محیطی که سیاست ها در آن طراحی و سیاست گذاری می شوند، و نیز تعیین سهم هر کدام از مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناورانه و یا محیطی اخلاقی از تحلیل روند بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش شامل بیانات رهبری، سیاست های کلی نظام مصوب مجمع تشخیص مصلحت، مصوبه های شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجلس و سایر اسناد بالادستی موجود در منابع پژوهشی و ... است. در بحث اعتبار، نتایج هر مرحله به استادان ارائه، و اطمینان حاصل شد که نتایج مطالعه معتبر است. یافته ها بیانگر 13 مؤلفه از اساسی ترین سیاست های رسانه ای جمهوری اسلامی ایران است و ضرورت نگاهی فراتر از گفتمان های دولت ها در این سیاست ها ملموس است.
تأثیر «سیستم توصیه گر مبتنی بر هوش مصنوعی» در تحولات آموزشی
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی به عنوان یک حوزه مطالعاتی و فناوری، از دهه 1940 میلادی مطرح شده است و این فرآیند تاکنون توانسته در مراحل مختلفی را از جمله، پردازش زبان طبیعی و یادگیری ماشین، شبکه های عصبی و عصب شناسی محاسباتی، پردازش تصویر و تشخیص الگو را پیشرفت و ... ارائه گردد. از همین رو، هوش مصنوعی به طور مداوم در حال تکامل است و این علم از ترکیب ریاضیات، علوم کامپیوتر، علوم اطلاعات و علوم شناختی بهره می برد و پژوهش ها و تحقیقات متعددی در این زمینه به ارتقاء هوش مصنوعی منجر شده است. در واقع هدف اصلی هوش مصنوعی، ایجاد سیستم هایی است که به طور خودکار و هوشمندانه عمل می کنند و وظایفی را به صورت کارآمد و توانمند انجام می دهند، که قبلاً نیاز به حضور انسانی داشته است. بنابراین از هوش مصنوعی در حوزه های مختلف صنعتی، اقتصادی، اجتماعی، هنری، فرهنگی، آموزشی و ...، روز به روز پیشرفت و توسعه به سزایی را می توان شاهد بود. یکی از کاربردهای هوش مصنوعی در حوزه آموزش است که توانسته به سرعت پیشرفت داشته باشد و تحولات بسیاری را به وجود بیاورد. یکی از عوامل کلیدی هوش مصنوعی در تحولات آموزشی، پارادایم های آموزشی است. هوش مصنوعی در عرصه فناوری آموزشی به توانمندی ارائه روش های شخصی سازی شده و تجربه های آموزشی بهینه سازی شده، برای هر فرد پرداخته است. بنابراین با استفاده از تحلیل داده های حجیم و الگویتم های پیشرفته، هوش مصنوعی می تواند الگوی یادگیری هر فراگیر را شناسایی کرده و به ارائه محتوای آموزشی مناسب نیازهای او بپردازد. فناوری های آموزشی دارای ویژگی های منحصر به فرد و بسیار گسترده هستند، که در این میان می توان به استفاده از واقعیت مجازی و افزوده، هوش مصنوعی، پلتفرم های آموزشی آنلاین، رباتیک آموزشی به عنوان بهترین فناوری های آموزشی نام برد. در این راستا، کشورهای مختلفی از جمله: فنلاند، سنگاپور، کره جنوبی و ژاپن نقش برجسته ای در زمینه فناوری های آموزشی و نوآوری های آموزشی داشته اند و بسیار پیشرفته و فعال از تکنولوژی در سیستم آموزشی خود استفاده می کنند. هوش مصنوعی در تغییرات و پیشرفت های اصلی در حوزه آموزش، استفاده از سیستم های توصیه گر را معرفی کرده است، تا از این طریق روند آموزش تقویت یابد. زیرا این سیستم ها با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین و تحلیل داده ها به طور هوشمندانه می تواند، پیشنهاد دقیق ترین مطالب آموزشی را براساس تحلیل سابقه یادگیری، سلیقه، علایق و نیازهای فراگیر را در ارائه دوره های آموزشی و منابع مناسب را برای هر فرد به صورت شخصی سازی شده پیشنهاد دهند. هم چنین با استفاده از سیستم های توصیه گر مبتنی بر هوش مصنوعی، تنظیم محتوای درسی براساس عملکرد و پیشرفت فردی، با تحلیل پیشرفت هر فراگیر، تنظیم می کنند و محتوا را براساس نیاز و پیشرفت هر فراگیر تغییر دهند و در نهایت پیش بینی موفقیت را براساس پتانسیل و عملکرد فراگیر در دوره های قبلی و موفقیت آینده را پیش بینی کنند و برنامه ریزی را برای یادگیری فراهم کنند. بنابراین به طور کلی، این سیستم ها، براساس توانایی های هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل دقیق داده ها، با اقدام به جمعآوری اطلاعات کاربران، تحلیل و پردازش داده ها، پیشنهاد دوره های آموزشی، سفارشی کردن تجربه یادگیری، پیشنهاد منابع و مطالب آموزشی مرتبط، در بهبود فرآیند یادگیری نقش به سزایی دارند. از همین رو، پیاده سازی سیستم های توصیه گر مبتنی بر هوش مصنوعی، بر بهبود کیفیت آموزشی، رضایت فراگیران، افزایش تعامل میان مدرس و فراگیر، تأثیر مثبت و چشمگیری خواهد داشت و سطح دانش را ارتقاء می بخشد.
روش مطلوب مناسک سازی تعزیه عاشورایی در رسانه های شنیداری
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال پنجم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۹
7 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف: از آنجا که آیین های عاشورایی و ادبیات غنی وابسته به آن، ظرفیت معنایی و شکلی قابل توجه دارند، این مقاله با هدف ارائه یک الگوی مناسب برای مناسک سازی در محتوای تولیدشده برای رسانه های شنیداری با استفاده از ظرفیت های آیین تعزیه نوشته شده است و سعی می کند قالب های کاربردی جدید را برای مخاطبان ارائه دهد.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش حاضر کیفی و با استفاده از تحلیل روایت انجام شده است. برای نمونه دو نسخه از مجالس تعزیه عاشورایی، بازشنوایی و اجراهای موجود از نظر مشابهت و یا عدم هماهنگی، با در نظر گرفتن مقوله هایی چون نوع موسیقی، ریتم ، نوع اجرا و کارکرد و قالب برنامه در رسانه های شنیداری بررسی شدند.یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش، رادیو در جایگاه خود توانسته با استفاده از طیف برنامه های کوتاه، در سراسر دنیا انواع مختلفی از فرم و قالب برنامه سازی ارائه دهد.بحث و نتیجه گیری: با معرفی و پیشنهاد قالبی به نام «بیت استوری» به منظور اطلاع رسانی و آموزش کاربران، می توان شاهد حفظ و معرفی بخش مهمی از فرهنگ ایرانی-اسلامی و توسعه آن در رشد و جذب مخاطبان جهانی در این زمینه باشیم.
بررسی کارکرد ارتباطی کتاب های دانش آموزان – بررسی کار گروهی در محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره ابتدایی نخستین گام آموزش رسمی به شمار می آید و شخصیت کودک نیز در این دوران پایا می شود؛ از این رو لازم است در کلیه دروس آموزش ابتدایی در تدوین محتوا و شیوه آموزش نهایت دقت را بکار گرفت. این پژوهش با هدف بررسی نمادهای فرهنگ کارگروهی و فرهنگ همکاری در کتاب های درسی دوره ابتدایی و با بهره گیری از روش شناسی تحلیل محتوی به انجام رسیده است. تکالیف، تصاویر و متن درس به عنوان واحدهای تحلیل مورد مطالعه قرار گرفته اند. روایی ابزار گردآوری داده ها (فهرست وارسی) به تایید تعداد پنج نفر از کارشناسان متخصص برنامه ریزی آموزشی رسید. مقدار همبستگی میان دو نوبت رمزگذاری نیز 82/ محاسبه گردید که نشان از پایایی قابل قبول ابزار اندازه گیری داشت. نتایج نشان داد که درمجموع سهم توجه به دو مقوله فرهنگ همکاری و فرهنگ کار گروهی کمتر از دو درصد از کل محتوی کتاب های درسی دوره ابتدایی بوده که به نظر می رسد بسیار کم و ناچیز است. مقایسه بخش های سه گانه متن، تصویر و تکلیف نیز نشان داد که در بخش تکالیف بیش از دو بخش دیگر به این دو مؤلفه توجه شده است. بنابراین نظر به اهمیت داشتن فرهنگ همکاری و فرهنگ کار گروهی برای انجام فعالیت های تعاونی، بازنگری در محتوای کتاب-های درسی دوره ابتدایی برای پرداختن بیشتر به مقوله های فرهنگ همکاری و فرهنگ کارگروهی پیشنهاد می گردد.
تحلیل گفتمان انتقادی سیر تحول انیمیشن های والت دیزنی با محوریت زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل رسانه های تصویری با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی، روشی مؤثر است. این پژوهش کیفی با رویکردی نو و با بهره گیری از آرای فرکلاف در سنت تحلیل گفتمان انتقادی، به بررسی سیر تحولی انیمیشن های والت دیزنی با محوریت زن پرداخته است. در این راستا هر دو جنبه زبانی و غیر زبانی سه انیمیشن والت دیزنی- سفیدبرفی و هفت کوتوله، دیو و دلبر و یخ زده۲ که هر کدام به ترتیب، نماینده دوره کلاسیک، رنسانس و عصر جدید هستند- مورد تحلیل قرارگرفته است. معیار انتخاب این انیمیشن ها، به غیر از زن بودن شخصیت اصلی، بُعد زمانی آن است. در تحلیل سه گانه فرکلاف، بخش توصیف با توجه به آرای هلیدی، بخش تفسیر متن و تفسیر نشانه های تصویری با کمک آرای لیوون و فیلسوفانی چون میشل فوکو و بخش تبیین- که به تحلیل گفتمان، روابط قدرت، نهادهای اجتماعی و هژمونی می پردازد- با عنایت به آرای فوکو، آلتوسر و پیر بوردیو صورت گرفته است. به علاوه، با بهره گیری از آرای لیوون، پیرس و بارت، انواع نشانه ها تحلیل شده اند. همچنین این سه گانه، نه به صورت مجزا، بلکه در پیوند با یکدیگر و در سنت هگلی بررسی شده است. با بهره جستن از این نظرات، چگونگی بازنمایی زن در انیمیشن ها نشان داده شده و هدف، قدرت و هژمونی نهان در پشت این پویانمایی ها بیان شده است. سازندگان انیمیشن ها از کنشگر شدن شخصیت زن، به جز تحمیل سبک خاصی از زندگی به مخاطب، به فروش بیشتر و کسب ثروت رسیده اند.
تحلیل نقش وابستگی سیاسی رسانه های ایرانی بر بازنمایی عملکرد آنها در شرایط آغازین شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۳)
5 - 28
حوزههای تخصصی:
یکی از ایده های رایج برای ارتباطات بحران این است که اجماع رسانه ها بر نقش دولت موجب همدلی مردم با دولت شده و به دولت در پیشبرد کنترل بحران کمک می کند. با توجه به نقش کلیدی این موضوع در شرایط آغاز بحران، مقاله حاضر نقش وابستگی سیاسی خبرگزاری های ایرانی را در بازنمایی عملکرد دولت در شرایط بحران همه گیری کووید 19، طی هفت ماهه نخست شیوع این بیماری مطالعه می کند. برای این منظور چارچوب مفهومی مبتنی بر سه مدل رابطه دولت و رسانه یعنی هژمونی، پروپاگاندا، و مشخص سازی تنظیم شده است. همچنین رویکرد کیفی و روش تحلیل چارچوب استقرایی برای تحلیل 794 خبر استفاده شده که از دو خبرگزاری نزدیک به اصلاح طلبان یعنی ایرنا و ایلنا، و دو خبرگزاری وابسته به اصول گرایان یعنی فارس و مهر انتخاب شده اند. یافته ها ضمن نشان دادن روند کاهشی تولید اخبار مرتبط با ویروس کرونا در بازه مورد مطالعه، نشان می دهند که سه خبرگزاری ایرنا، مهر و فارس از چارچوب <کرونای تهدیدآمیز اما مهارپذیر با پیشگیری و حمایت دولت> استفاده کرده اند. همه خبرگزاری ها، چارچوب <انتقاد از دولت> را به کار گرفته اند، ولی ایلنا برخلاف سایر خبرگزاری ها هرگز از چارچوب حمایت از دولت استفاده نکرده است. نتایج نشان می دهند که در خیز اول ویروس کرونا، همه خبرگزاری ها مبتنی بر مدل هژمونیک عمل کرده اند و روی موضوع های مهمی چون مدیریت پذیر بودن ویروس کرونا و شرایط ناشی از همه گیری آن با هم توافق داشته اند. اما طی خیز دوم، شاهد عدم توافق بین خبرگزاری ها هستیم، به طوری که خبرگزاری مهر رویکرد هژمونیک و سایر خبرگزاری ها رویکرد مشخص سازی را برگزیده اند.
ترسیم ره نگاشت مواجهه هوشمندانه سازمان صدا و سیما با فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، تدوین ره نگاشت مواجهه مؤثر و فعال سازمان صدا و سیما در حوزه فضای مجازی است و سؤال اصلی پژوهش به چگونگی ترسیم ره نگاشت در این زمینه و لوازم تدوین آن مربوط می شود. ترسیم ره نگاشت، نیازمند تعیین دو رکن اساسی، یعنی تعیین شاخصه ها و ویژگی های وضع موجود و معیارها و مؤلفه های وضع مطلوب است تا بتوان بر پایه آن، اهداف، راهبردها و گزینه های اقدام- زمان را برای طی مسیر نیل به اهداف، برنامه ریزی کرد. در گام نخست، با استفاده از روش اسنادی، به بررسی نتایج پژوهش های پیشین و مرتبط با موضوع پرداخته شد. سپس با استفاده از روش پنل خبرگان- که در چهار دور تشکیل شد- معیارهای مطلوبیت و شاخصه های مختلف وضع موجود و مطلوب تعیین شدند. در نهایت با بهره گیری از ترکیب پنل خبرگی و تکنیک های کمی مختلف از جمله ماتریس اهمیت- عملکرد مارتیلا و جیمز، تعداد 4 محرک (هدف)، 9 راهبرد و 36 گزینه اقدام- زمان، مشخص و مدل نهایی ره نگاشت ترسیم شد.
بررسی چالش ها و موانع نهادینه سازی رسانه اجتماعی در سازمان های دولتی
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
44-29
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی به منبع سازمانی مشترک دولت ها و ادارات دولتی در زمینه های مختلف تبدیل شده اند. با این حال، درک موانع نهادینه سازی رسانه های اجتماعی در مدیریت دولتی باید توسعه یابد. هدف از مقاله بررسی چالش ها و موانع نهادینه سازی رسانه اجتماعی در سازمان های دولتی بوده است. تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش تحقیق از نوع توصیفی به روش کتابخانه ای انجام شده-است. با جستجوی کلیدواژه های «نهادینه سازی»، «رسانه اجتماعی»، «موانع» و «سازمان های دولتی» در مقالات فارسی و معادل انگلیسی آنها "Institutionalization"، "Social media"، "Barriers" و "Government organizations" در ژورنال های معتبر خارجی اطلاعات مرتبط جمع آوری شد. نتایج بررسی ها نشان داد چالش های نهادینه سازی رسانه های اجتماعی در سازمان های دولتی در درجه اهمیت اول، زمینه کلی سازمان است که شامل بی سوادی تکنولوژیک، عدم اعتماد شهروندان به موسسات یا ترس از برقراری ارتباط است و سپس به ترتیب چارچوب نهادی (از قبیل سرقت اطلاعات و هویت، مشکلات مربوط به مالکیت معنوی)، همکاری بین سازمانی، چالش های ساختار سازمانی (نظیر فرهنگ سازمانی انعطاف ناپذیر، تعادل منفی در تصمیم گیری هزینه فایده برای پذیرش، یا عدم آموزش و مشکلات نگهداری خدمات)، چالش های مرتبط با اطلاعات و داده ها (نظیر اعتبار اطلاعات یا ترس از دست دادن کنترل بر محتوای ارسال شده)، مشکلات مربوط به قابلیت های خود فناوری می باشد. سازمان های بخش عمومی باید این چالش ها را از طریق نهادینه سازی رسانه های اجتماعی، همسو کردن فرهنگ سازمانی یا استراتژی سیاسی خود با این مجموعه جدید از ابزارهای شبکه، مدیریت کنند.
نقش روابط عمومی ها در جریان سازی و پیشبرد تحولات سازمانی
حوزههای تخصصی:
تحول سازمانی همانا بازآفرینی یک سازمان و یا کسب وکار در مدارهای جدید، استراتژی های نو، ساماندهی به اکوسیستم جدید و پوست اندازی سازمان و شکل دهی به تار و پود و ساختار جدید است. تحول سازمانی موفق علاوه بر آمادگی تحول نیازمند مدیریت سخت افزاری و نرم افزاری در فرآیند تحول است. فصل مشترک تحولات سازمانی و کسب وکار جدید ایجاد، توسعه و نهادینه سازی ارزش های مشترک و هنجارهای جدید در بین کارکنان و ذینفعان است. نظام ارتباطات سازمان و روابط عمومی ها رسالت انتقال پیام تحول را بر عهده دارند. در مقاله حاضر ضمن گونه شناسی نقش روابط عمومی ها در جریان سازی و پیشبرد تحولات سازمانی مشتمل بر نقش های پرچمداری و عاملیت، نقش زمینه ساز، حمایت گر و مداخله کننده و همچنین استراتژی های پیشبرد جریان تحول و راهکارهای تحقق از منظر علم ارتباطات بحث شده است. رسالت روابط عمومی در شبکه سازی اجتماعی، هدایت و مدیریت شبکه های ذینفعان با ساختن پل های عریض ارتباطی در عین توجه به شبکه های آتش بازی و خلق تصویرسازی مثبت از رخداد تحول، تثبیت و نهادینه سازی تحولات سازمانی است.
بررسی عوامل مؤثر بر جامعه پذیری سیاسی با تأکید بر سرمایه اجتماعی و سواد رسانه ای جوانان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
105 - 129
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر جامعه پذیری سیاسی، با تأکید بر سرمایه اجتماعی و سواد رسانه ای جوانان شهر اهواز، طراحی و اجرا شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی و بر اساس رویکرد، آمیخته است. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان حوزه جامعه شناسی و رسانه را شامل می شود. که در خصوص موضوع پژوهش، تجربه و آگاهی لازم داشته اند. در بخش کمی نیز جامعه آماری، تمامی ساکنان 18 تا 35 سال شهر اهواز را دربرمی گیرد. که مطابق با سرشماری سال 1395 تعداد آنها 195832 نفر بوده است. تعداد نمونه باتوجه به فرمول کوکران 383 نفر در نظر گرفته شده و روش نمونه گیری در بخش کمی به صورت خوشه ای چندمرحله ای بوده است. به منظور بررسی داده های بخش کیفی، از کدگذاری باز و محوری و در بخش کمی، از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان می دهد که سرمایه اجتماعی به میزان 49 درصد و سواد رسانه ای به میزان 33درصد بر جامعه پذیری سیاسی جوانان شهر اهواز تأثیر می گذارد. به این ترتیب، می توان نتیجه گرفت که سرمایه اجتماعی و سواد رسانه ای ازجمله ملزومات توسعه جامعه پذیری به ویژه جامعه پذیری، سیاسی در قشر جوان به شمار می رود و زمینه را برای مشارکت سیاسی و بهبود رفتارهای اجتماعی فراهم می آورند.
جنبش روشنگری، استعمار و مسأله ایران در قرن نوزدهم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
153 - 172
حوزههای تخصصی:
به دنبال جنبش روشنگری و سپس انقلاب فرانسه، رقابت بین قدرت های بزرگ اروپائی برای دسترسی به ایران شدت گرفت، در سوی دیگر طیف هم روسیه تزاری قرار داشت. برخلاف روسیه که با ابزار نظامی راه خود را به سوی اروپا و شرق دور باز می کرد، قدرت های اروپائی با اندیشه های عصر روشنگری و سرمایه گذاری اقتصادی اهداف خود را به پیش می بردند. همزمان در ایران برخی روشنفکران ظهور کردند که همان اهداف جنبش روشنگری را سرلوحه فعالیت های خود قرار دادند. آنها با هدف پیشرفت ایران تلاش می کردند برخی آموزه های جدید مثل حکومت قانون را در ایران رواج دهند. تصور بر این بود که اگر ایران هم راهی را بپیماید که در اروپا پیموده شده، به زودی ترقی و تعالی از راه می رسید. این دسته افراد نه تنها نسبت به الزامات تمدن جدید توجه لازم را نداشتند، بلکه به این مقوله توجه نکردند که تمدن جدید سویه ای استعماری هم دارد که مقارن و ملازم اندیشه های جدید است. مقاله حاضر با روشی توصیفی-تحلیلی نشان می دهد که این دسته روشنفکران با این مقوله ها، برخوردی انتقادی نداشتند و در نتیجه به جای تأسیس اندیشه طبق الزامات کشور، راه تقلید از چیزی را در پیش گرفتند که در صورت موفقیت هم نمی توانست ایران را نسبت به خطر استعمار بیمه کند.
مصرف رسانه ای و تأثیر آن بر شهروندی محیط زیستی ساکنان 18 سال به بالای شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان از دیرباز با محیط زیست خود تعامل مداوم و پایدار داشته است. پس از انقلاب های علمی و صنعتی یا همان دوران مدرن، انسان با اعتقاد به توسعه و پیشرفت تکنولوژی به عنوان عاملی مهم برای دست یافتن به خوشبختی و رفاه، سعی بر تسلط و کنترل بر طبیعت نمود. محیط زیست شهری بر احساس، زندگی و کار بشر اثر گذاشته و از آن تأثیر می پذیرد و به دلیل درگیری تمام انسان ها با محیط زیست اگر این اثرپذیری مخرب باشد، معضلات محیط زیستی به وجود می آید. هدف از انجام این پژوهش، بررسی شهروندی محیط زیستی ساکنان 18 سال به بالای شهر شیراز و ارتباط آن با متغیرهای میزان مصرف رسانه ای و سن بود. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ساختمند بود. نمونه مورد مطالعه، 1045 نفر از ساکنان شهر شیراز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای ارزیابی اعتبار پرسشنامه از تحلیل عاملی و برای تعیین پایایی آن، از هماهنگی درونی ابزار به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد شهروندی محیط زیستی با توجه به میزان استفاده از رادیو و تلویزیون داخلی، روزنامه و کتاب و شبکه های اجتماعی اینترنتی (با جهت مثبت) و با توجه به استفاده از برنامه ماهواره (با جهت منفی) تفاوت معناداری داشت ولی با توجه به استفاده از برنامه رادیوهای فارسی زبان خارج از کشور، تفاوت معناداری نداشت. پاسخگویانی که بیشتر از برنامه های رادیو و تلویزیون داخلی استفاده می کنند و بیشتر کتاب و روزنامه مطالعه می کنند، و همچنین پاسخگویانی که در حد متوسط از شبکه های اجتماعی اینترنتی استفاده می کنند، از شهروندی محیط زیستی بالایی برخوردارند. بین متغیر وابسته و سن ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت. تحلیل رگرسیونی نشان داد متغیرهای مستقل مورد بررسی توانستند 8/11 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. نتیجه اینکه رسانه ها در زمانه کنونی نقش مهمی در وضعیت شهروندی به ویژه شهروندی محیط زیستی برخوردارند.
مطالعات رسانه های نوین در دانشگاه های هاروارد؛ آکسفورد و کمبریج (ارائه الگوی مطلوب برای دانشگاه علامه طباطبائی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۳۳
322 - 281
حوزههای تخصصی:
دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان زادگاه مطالعات حقوق رسانه در کشور، باید متناسب با سرعت و حجم بالای تحولات عرصه فناوری اطلاعات و چالش های حقوقی ناشی از آن ، برنامه ریزی و محتوای آموزشی رشته حقوق ارتباطات را روزآمد و کارآمد کند. هدف این پژوهش کمک به همگام سازی آموزش حقوق ارتباطات با تغییرات پویای اجتماعی در کشور است. این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که جایگاه مطالعات رسانه های نوین در دانشگاه های هاروارد؛ آکسفورد و کمبریج چیست و چگونه می توان از برآیند این بررسیِ تطبیقی به ارائه الگوی مطلوب برای دانشگاه علامه طباطبائی رسید؟ اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از ﻧﻈﺮ ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ﮔﺮدآوری داده ﻫﺎ «ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای» و ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻣﺎﻫﯿﺖ «ﺗﻮﺻﯿفی» و «تبیینی» است. براساس یافته های این تحقیق، برنامه آموزشی دانشکده حقوق هاروارد نسبت به دانشگاه های آکسفورد و کمبریج از انعطاف و تنوع بیشتری برخوردار است. در این دانشکده تمرکز اصلی در درجه اول بر تربیت وکلای حرفه ای است و تربیت پژوهشگران و سیاست گذاران حقوقی اولویت دوم است اما در برنامه آموزشی دو دانشگاه انگلیسی، شاهد فاصله گرفتن از تخصص گرایی محض و تدریس محتوای چند رشته ای هستیم. گفتنی است که براساسِ مطالعه برنامه دانشکده های حقوق سطح یک دنیا، برنامه آموزشی رشته حقوق ارتباطات در دانشگاه علامه طباطبائی نیازمند بازنگری و به روز رسانی جدی است.
نقش شبکه اجتماعی اینستاگرام بر شکل گیری هویت شهروندی؛ مورد مطالعه شهروندان ، شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۳۳
492 - 455
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم شهروندی به عنوان یکی از مفاهیم دنیای مدرن هدایت گر تعاملات پایدار انسانی است هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام بر هویت شهروندی، شهروندان اصفهان بود پژوهش از جهت هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی و از حیث ارتباط بین متغیرهای ازنوع همبستگی است. جامعه آماری ، شامل تمامی شهروندان شهر اصفهان که در سال 1400 کاربر اینستاگرام، بودند که تعداد384 نفر به روش نمونه گیری خوشه ایی تصادفی از این جامعه انتخاب شدند . ابزار سنجش شامل پرسشنامه هویت شهروندی صدر ارحامی و همکاران(1396) و پرسشنامه استفاده از اینستاگرام عموزاده(1395) که در این پژوهش 5 فرضیه مورد سنجش قرار گرفت . به منظور بررسی فرضیه های تحقیق از آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS25 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام و برخورداری از حقوق شهروندی رابطه معنادار وجود دارد . همچنین استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام بر هویت مایی به طرز معناداری دارای تاثیر مثبت می باشد و استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام بر تعهد مدنی با سطح اطمینان 95 درصد دارای اثر مثبت است. بنابراین بین استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام و هویت شهروندی با سطح اطمینان 95 درصد رابطه معنادار وجود دارد .
روزنامه نگاری صلح: تحلیل مضمون به قدرت رسیدن دوباره طالبان در افغانستان از منظر روزنامه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
78 - 94
حوزههای تخصصی:
پوشش اخبار رویدادهای مرتبط با جنگ و خشونت از اصلی ترین اولویت رسانه هاست، از اینرو ارزش خبری تضاد و برخورد معیار حرفه ای در گزارش و انتشار متون رسانه ای محسوب می شود؛ در تقابل با این رویکرد مفهوم روزنامه نگاری صلح قرار می گیرد. این ژانر از رونامه نگاری با شیوه های منطقی و با رعایت موازین خاص در جهت رفع و کاهش اثرات زیانبار جنگ و درگیری تلاش می کند. در این پژوهش ضمن معرفی و مرور ادبیات روزنامه نگاری صلح، رویکرد مطبوعات ایران در مواجهه با به قدرت رسیدن دوباره طالبان در افغانستان در چهارچوب مولفه های روزنامه نگاری صلح با روش کیفی تحلیل مضمون بررسی می شود. به این منظور 50 مطالب منتشره در 5 روزنامه (کیهان، رسالت، شرق، آفتاب یزد و همشهری) در فاصله یک هفته ای 30 مرداد تا 4 شهریور 1400 به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته و مضامین پایه ، سازمان دهنده و فراگیر آن استخراج و بر اساس آن در قالب شبکه مضامین ارائه شده است. روزنامه های مورد بررسی از دو منظر بدبینانه و خوشبینانه ماهیت حکومت طالبان را نگاه کرده اند ، علل به قدرت رسیدن دوباره طالبان را در دو دسته علل داخلی و خارجی واکاوی و تهدید ها و فرصت های احتمالی آن را پیش بینی و راه حل های برای مواجهه با تحولات رخ داده ارائه نموده اند.
The Impact of Instagram on Individuals' Satisfaction with Their Appearance: A Case Study of Female University Students in Tehran
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۷, Issue ۲, July ۲۰۲۳
187 - 202
حوزههای تخصصی:
Social media platforms like Instagram facilitate connections among individuals through the sharing of images and videos, substantially augmenting the potential for influencing their audience. An area of particular interest that has evolved in recent years, especially with the growth of the virtual space and the visual-centric content on Instagram, is the level of satisfaction individuals have with their physical appearance, particularly among women. Their contentment with their appearance is intricately linked to the idealized beauty standards championed by Instagram beauty bloggers, often inspiring them to emulate or even contrast with these models. In cases where individuals deviate from Instagram's beauty standards, their definition of beauty still reflects certain parallels with these standards. For instance, they do not necessarily consider excess weight as a criterion for beauty, much like the Instagram models, who serve as symbols of conventional beauty, rarely possess excess weight. This qualitative research studied this subject through interviews with six female university students aged 20-30 in Tehran. The study aims to explore the influence of Instagram on their self-perception, satisfaction with their physical appearance, and their notions of beauty and desirable aesthetics. The research process involved a comprehensive review of key concepts and relevant literature, followed by the analysis and comparison of the interview themes. The study's findings, derived from an in-depth examination of these themes and concepts, provide a more profound understanding of the participants' mental constructs within the virtual space, shedding light on the substantial impact of this digital environment on individual mindsets.
بررسی انگیزه استفاده از ایموجی میان فعالان ایرانی حوزه رسانه در توئیتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذشت زمان نسبتاً کوتاهی از ابداع ایموجی ها در قالب نمادهای تصویری، امروزه شاهد تکوین زبانی نوین برای تعاملات انسانی در بستر شبکه های اجتماعی هستیم. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، پیمایشی مقطعی بوده و با هدف سنجش و مقایسه انگیزه های استفاده از ایموجی میان فعالان حوزه رسانه در توئیتر انجام شد. جامعه آماری این تحقیق، اعضای انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران و نمونه منتخب نیز شامل 40 روزنامه نگار زن و 40 روزنامه نگار مرد بود که دارای سابقه کار بیشتر از 3سال و فعال در توئیتر بودند. داده ها از طریق پرسش نامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن به تأیید رسید، گردآوری و با استفاده از ویرایش 26 نرم افزار SPSS و آزمون های کولموگروف-اسمیرونوف و تی استیودنت مستقل، تحلیل شدند. براساس نتایج به دست آمده در سطح اطمینان 95درصد، زنان و مردان در متن توئیت های خود برای استفاده از ایموجی ها در انگیزه های بیان احساسات، جانشین نشانه های ارتباطات کلامی، جانشین کلمات، کمک به تفهیم پیام، تلطیف لحن پیام، انتقال اطلاعات، کوتاه کردن متن، کافی بودن تنوع ایموجی ها و امکان برداشت نامناسب از پیام تا حدّ زیادی شرایط مشابهی داشتند؛ اما در انگیزه های میزان صمیمیت افراد، جذاب کردن پیام، استفاده مکرر از ایموجی ها و راهی برای قضاوت اشخاص، دارای تفاوت هایی معنا دار بودند.
نقش پیش بینی کننده سواد رسانه ای و تفکّر انتقادی بر میزان بزه دیدگی سایبری در دانشجویان دانشگاه پیام نور اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کننده سواد رسانه ای و تفکر انتقادی بر میزان بزه دیدگی سایبری دانشجویان دانشگاه پیام نور اصفهان انجام پذیرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری را کلیه ی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور اصفهان که در سال تحصیلی 1401-1400 به تحصیل مشغول بوده اند، تشکیل داده است. یافته ها: یافته ها نشان داد بین سواد رسانه ای و میزان بزه دیده گی و بین تفکّر انتقادی و میزان بزه دیدگی رابطه ی معنا دار وجود دارد. همچنین؛ سطح سواد رسانه ای دانشجویان متوسط ارزیابی گردید؛ بدین معنا که دانشجویانی که سواد رسانه ای بالاتری داشتند، میزان بزه دیدگی کمتری را تجربه نمودند و دانشجویانی که تفکّر انتقادی بالاتری داشتند نیز میزان بزه دیدگی کمتری را تجربه نمودند.نتایج: دانشجویانی که سواد رسانه ای داشته اند، نسبت به دانشجویانی که این مهارت ها را نداشته اند، در مهارت های استفاده از رسانه ها، تجزیه و تحلیل پیام های رسانه ای، توانایی و تولید پیام های رسانه ای و تفکّر انتقادی در استفاده از رسانه ها، در سطح بالاتری از مهارت سواد رسانه ای قرار داشتند.