فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۹٬۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی وضعیت هویت ملی جوانان و ابعاد سازنده آن و رابطه استفاده از انواع رسانه های داخلی و خارجی با هویت ملی جوانان پرداخته است. برای سنجش هویت ملی ابعاد شش گانه مشخص و سپس رابطه مصرف انواع رسانه ها با ابعاد مختلف هویت ملی و شاخص ترکیبی هویت ملی بررسی شده است. مطالعهبا روش پیمایشی بر روی 380 نفر از جوانان 15 تا 29 ساله مناطق 22 گانه شهر تهران انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین مصرف رسانه ای مربوط به استفاده از تلویزیون و ماهواره است. بررسی وضعیت هویت ملی جوانان نشان داد که میانگین هویت ملی جوانان 70 (در بازه 0 تا 100) است. مدل ساختاری رابطه استفاده از انواع رسانه ها با هویت ملی نشان داد که از میان شش رسانه مورد بررسی ماهواره با ضریب 0.23- دارای رابطه منفی و تلویزیون داخلی با ضریب 0.16 رابطه مثبت و معنی داری با هویت ملی جوانان دارند.
راهبردهای تأسیس و توسعه تلویزیون تعاملی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تعدد روز افزون رسانه های مختلف، مخاطبان سعی می کنند رسانه ای را انتخاب کنند که با معیارها و علاقه مندی های آنها متناسب و دارای تنوع و جاذبه بیشتر باشد. تلویزیون تعاملی یک فناوری در حال ظهور با تأثیر بالا در جامعه ماست، بنابراین رسانه ملی برای حضور فعال در این عرصه، نیاز به شناخت محیط دارد تا خود را به سرعت با تغییرات رسانه ای سازگار کند. پژوهش حاضر، با هدف ارائه راهبردهایی برای تأسیس تلویزیون تعاملی، با استفاده از روش دلفی و از طریق مصاحبه، به بررسی دیدگاه های 16 کارشناس و سیاستگذار پرداخته است که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. با تعیین امتیازها، موقعیت صداوسیما در حوزه تلویزیون تعاملی در ماتریس تعیین موقعیت راهبردی در ناحیه تهاجمی قرار گرفت. در نهایت، سیزده راهبرد تعیین شدند که مهم ترین آنها را می توان ایجاد یک سیستم متنوع و جذاب با محتوای پاک، ساماندهی قیمت گذاری برای قشرها با درآمدهای مختلف و بهینه سازی مشارکت کاربران، حداکثرسازی جذب مخاطبان از طریق معرفی یا تبلیغات تلویزیون تعاملی و خدمات مختلف آن و همچنین بسترسازی ورود محتوای تولیدی نهادهای فرهنگی و بخش خصوصی دانست.
بررسی نقش و کارکرد انواع رسانه های جمعی در احساس امنیت اجتماعی شهروندان شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی این پژوهش بررسی نقش انواع رسانه های جمعی در احساس امنیت اجتماعی شهروندان شهر تهران است .جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شهروندان 18 سال به بالای شهر تهران می باشد که با استفاده از جدول کرجسی ومورگان به تعداد 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ناحیه ای انتخاب شدند پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی است و از نظر ماهیت و روش توصیفی از نوع پیمایشی است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. به منظور روایی ابزار سنجش گویه های مناسبی برای هر یک از متغیرهای تحقیق از مبانی نظری تدوین گردید و پایایی پرسشنامه نیز با روش آلفای کرونباخ 84% به دست آمد.و برای آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چند گانه استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان استفاده از تلویزیون و احساس امنیت اجتماعی همبستگی مثبت و معنی دار (p
مطالعه زبان شناختی عنوان در برنامه های نمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم در جذب مخاطب برای برنامه ها، عناوین برنامه هاست، زیرا مخاطب نخست در معرض عنوان برنامه قرار می گیرد. عوامل زیادی در انتخاب عنوان مناسب برای برنامه ها دخالت دارند که این عوامل را می تو[1]ان از نظر علم زبان شناسی شناسایی و طبقه بندی کرد. دور(Dor) (2003) عنصر بینامتنیت را مهمترین عنصر مناسب بودن معنا می داند و ایفانتیدو (Ifantidou)(2008) عنصر برجسته سازی را مهمترین عامل ساخت عنوان مناسب می داند. با بررسی عناوین برنامه های نمایشی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در بازة زمانی شش ماهه، مشهود است که برنامه سازان ایرانی بیشتر توجه خود را معطوف به عنصر برجسته سازی می کنند و توجه چندانی به بینامتنیت عنوان انتخابی ندارند.
Social Media and Politics: Examining Indonesians’ Political Knowledge on Facebook
حوزههای تخصصی:
The Internet and social media have played a significant role in contemporary
political sphere of Indonesia. In particular, they have been widely used
for political activism and discussion; but whether the discussions are
constructive is another issue. Constructive political discussion requires
several preconditions; one of the most important requirements is rational
reasoning. Citizens must be equipped with some degree of political
knowledge and competency to provide reasonable arguments and
justifications in discussions. The primary objective of this paper is to examine
the level of political knowledge of Indonesian Facebookers regarding
corruption which is currently a serious issue in Indonesia. An online survey
was conducted among the most active users of an anti-corruption Facebook
group of Indonesians. The results of the study generally suggested that the
participants were well informed about the current affairs of their society
and showed a high level of political knowledge in terms of the Corruption
Eradication Commission and also the incumbent politicians; however, the
results indicated a low level of knowledge regarding laws and regulations
surrounding corruption as well as the issues related to the former politicians.
بازنمایی رسانه ای از مردانگی در نظام پدر سالار با رویکرد نشانه شناسی گفتمانی؛ مطالعه موردی: سریال ستایش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدرسالاری مفهومی است که با اعمال قدرت، نفوذ، اقتدار و حجیت مرد در چارچوب خانواده قوام می گیرد. رسانه ها ازجمله محمل هایی هستند که با استمداد از آنها این نظام در جامعه بازتولید می شود. بر این اساس، شناسایی نوع مردانگی به تصویر کشیده شده در این سریال از اهداف مقاله حاضر بوده است. بر همین اساس، ابتدا 27 صحنه از صحنه هایی که نظام پدرسالاری و مردانگی را بازنمایی کرده اند، انتخاب شده اند تا پس از تحلیل نشانه شناسی در سطح خرد، دلالت های صریح و ضمنی آنها مشخص شود. در گام بعدی، با در نظر گرفتن رویکرد نشانه شناسی گفتمانی، نشانه های استخراج شده در سطح خرد در ارتباط با بافت کلی جامعه ایرانی مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفته است. مهم ترین نتیجه پژوهش، نشان می دهد؛ مردانگی بازنمایی شده در این سریال از نوع مردانگی کیفر رسان است که در آن خشونت، سلطه گری و تحکم پدر در ساختار خانواده اولویت می یابد. این سریال با بازنمایی و اشاعه شکل هایی نوین از مردانگی که با الگوی متناسب با فرهنگ بومی جامعه در تعارض است، نوعی مردانگی تضعیف شده را به نمایش می گذارد و به این ترتیب، موجودیت و ایدئولوژی نظام پدرسالار را، مورد تردید قرار می دهد. تصویرسازی در این سریال به گونه ای است که رسانه، در کنار سایر عوامل بیرونی و محیطی، قانون ثبات نظم پدرسالارانه را به بوته نقد می کشد و تصویری متزلزل از نظام پدرسالاری ارائه می دهد؛ چنین نظامی در محور جانشینی، جایگزین نظام پدرسالاری با مؤلفه های مثبت می شود؛ بی آنکه الگویی مطلوب یا متعارف جانشین آن شود.
بررسی شاخص های برندسازی شخصی و سیاسی ترامپ و بازنمایی رسانه ای آن با تأکید بر رقابت های انتخاباتی 2016 ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبلیغات سیاسی و مدیریت تصویر سیاسی و برند ( brand ) الگویی جدید برای توسعة ارتباطات سیاسی ( Political communication ) است. مفهوم برندسازی ( branding ) و برند شخصی ( Personal brand )، در این میان، روشی تازه و نشان دهندة تغییر الگوی ارتباطات سیاسی است. اکنون در دوره ای زندگی می کنیم که همه ابعاد زندگی بشر تحت سیطرة رسانه تعریف می شود و رسانه ها تاثیر مختلفی بر سطوح فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی مذهبی زیست انسان ها دارند. در دنیای امروز نفوذ شخصی افراد بیش از همیشه نقش مؤثر دارد، امروز ماهیت اصلی برند ای جاد تمایز است. از دیدگاه محقق ان، برند شخصی چیزی فراتر از قدرت تأثیرگذاری در ارتباطات و البته ارتباطات سیاسی بوده و اثر آن در ارائة تصویر فرد حائز اهمیت است. در این بستر و با وجود سیطرة هر روزة رسانه ها، رئیس جمهور منتخب ایالات متحده در سال 2016، سعی کرد با بهره گیری از نحوة ارائة شخصی خود در رسانه، بسیاری از ساز و کارهای کنش جمعی سنّتی سیاسی در آمریکا را متحول کند. ترامپ، چهل و پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا یک کارآفرین اقتصادی موفق و متأثر از فضای بازاریابی سیاسی ( Poltical Marketing ) ، توانست خود را در فضای انتخاباتی آمریکا به عنوان یک ” برند شخصی“ ارائة کند و برندة انتخابات باشد. در واقع، ترامپ با بهره گیری از اصول و تاکتیک های بازاریابی سیاسی، نوع نیاز جامعة آمریکا را به درستی تشخی ص داد و با بر هم زدن مع ادلات سیاسی حتی جمه وری خواه ان، با برن دسازی شخص ی ( Personal branding ) منحصر به فرد خود، پیروز انتخابات شد. این پژوهش در صدد واکاوی نحوة بازنمایی شخصی و استراتژی های ترامپ در برجسته ساختن شخصیت خود و نحوة بازنمایی رسانه ای آن است. ترامپ، به ویژه در مناظره های تلویزیونی در برابر رقیب خود هیلاری کلینتون، با برانگیختن توأمان حس خشم در میان تودة آمریکایی ها از سویی و احساس جمعی رجعت به آمریکای با عظمت (great) از سوی دیگر، توانست خیل عظیمی از رأی دهندگان را با خود همراه سازد. با توجه اهمیت و نقش برند سازی سیاسی ( (political branding و تأثیرگذاری آن، این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و بهره گرفتن از منابع کتابخانه ای و اسناد اینترنتی و مرور ادبیات و مطالعات مربوط در زمینة برند شخصی و برند سیاسی به واکاوی نحوة بازنمایی برند شخصی دونالد ترامپ و ابعاد آن با تأکید بر رقابت های انتخاباتی 2016 ایالات متحده و بازنمایی رسانه ای آن می پردازد.
تحلیل پدیدارشناختی تجربه زیسته کاربران شبکه اجتماعی تصویری اینستاگرام در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه تجربه زیسته کاربران ایرانی اینستاگرام است. ویژگی های خاص این شبکه اجتماعی سبب شده است تا نوع خاصی از تعاملات به واسطه آن شکل بگیرد. این ویژگی ها تجربیات نوینی را در روال های هر روزه کاربرانِ فعّال جایگیر کرده است. بنابراین، محققان بر کاربرانی متمرکز شدند که تجربه حضور کافی در اینستاگرام را داشتند. در این مقاله، برای فهم معنای عمیق این تجربیات از رویکرد پدیدارشناسی تفسیری و روش مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شده است. در مجموع با شانزده نفر مرد و زن مصاحبه شد که مدت میانگین عضویت آنها در اینستاگرام دو سال بوده است. در نهایت، بر اساس تحلیل مصاحبه ها مضامین مختلفی در رابطه با نقش اینستاگرام در زندگی روزمره کاربران شناسایی شد که مهم ترین آنها عبارتند از: لایک به منزله تحسین و نیز ایجاد رابطه اجتماعی؛ کامنت به منزله میدان گفت وگو؛ ارزشمند بودن تعداد زیاد فالوئرها؛ و نیز عدم شکل گیری دوستی واقعی در میان فالوئرها. در کل، باید اشاره کرد که تجربیات زندگی در شبکه های اجتماعی همانند طرد و پذیرش اجتماعی با توجه به محو شدن فزاینده تمایز زندگی واقعی از زندگی مجازی، از نظر پیامدهایی که برای زندگی واقعی دارد نباید مورد غفلت قرار بگیرد. از سوی دیگر، هر نوع اختلال در کردارهای هر روزه کاربران اینستاگرام، می تواند به برخی پیامدهای منفی روان شناختی و اجتماعی منجر شود.
سیاست قانون گذاری ایران درباره کودکان بی سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
91 - 112
حوزههای تخصصی:
سیاست قانون گذاری هر کشور، رویکرد کلی و هدف آن را در وضع مقررات می نماید و انتظاری را که از قوانین می رود، معلوم می کند. در کشور ما، قانون گذار خود نیز به روشنی نمی داند از نهاد سرپرستی (فرزندخواندگی) چه می خواهد و نگاه کلی به کودکان بی سرپرست، مبهم و دوگانه است. اشکال عمده این سیاست گذاری را باید در تنگناهای فقهی جستجو کرد که درباره نهاد فرزندخواندگی وجود دارد. از سوی دیگر، واگذاری کودکان آسیب پذیر و بی سرپرست جامعه به برخی خانواده ها، نیازی انکارناپذیر است و دولت را از این واقعیت نیز گریزی نیست. همین دو واقعیت (تنگناهای فقهی و نیازهای اجتماعی)، موجب تعارضاتی در قوانین مربوط به کودکان بی سرپرست شده است: پاره ای از احکام قانونی، با نیازهای جامعه تناسب دارد و تابع سیاست های «فرزندخواندگی» است، و بخشی دیگر از آنها به محدودیت های فقهی پایبند مانده و در حد «کفالت» یا تأمین مالی است. این دوگانگی در یک نهاد و مفهوم، گاه پذیرفتنی نیست و آثار غیرمنطقی و ناهمگونی پدید می آورد. نتیجه چنین تعارضاتی نیز درنهایت مهجور ماندن نهاد سرپرستی (فرزندخواندگی) و ریزش متقاضیان آن به سوی دیگر نهادهای موازی (مانند اهدای جنین) است. قانون گذار دیر یا زود باید از این وادی تردید بگذرد و سیاستی یکسان و همگون را در مورد کودکان بی سرپرست درپیش گیرد.
نقش زنان در فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ اقتصادی زیربنای توسعه محسوب می شود و زنان در شکل دهی به فرهنگ اقتصادی جامعه نقش مهمی ایفا می نمایند. نقش مربی گری زنان در جامعه موجب می شود تا رفتارها و نگرش های اقتصادی ایشان خصوصاً در بعد مصرف، بستر تربیتی را برای توسعه جامعه فراهم نماید. مؤلفه های اصلی مصرف یعنی سطح مصرف و چگونگی مصرف در بستر خانواده و توسط مادران شکل می گیرد. این مقاله نقش زنان را در شکل گیری فرهنگ اقتصادی مطلوب با توجه به مفاهیم موجود در سیاست های اقتصاد مقاومتی، بررسی نموده است. یافته ها بیانگر آن است که با بهسازی و ارتقاء فرهنگ مصرفی زنان، تولیدگرایی نیز در میان ایشان افزایش می یابد. اصلاح فرهنگ مصرفی و افزایش روحیه تولیدگرایی، زمینه ساز توسعه اقتصادی بوده و این با اهداف سیاست های اقتصاد مقاومتی همسو می باشد.
تحولات سن کودکی در حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
71 - 90
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه طفل بودن فرد در حیطه «بزهکاری» و «بزه دیدگی» او و بطور کلی در عرصه حقوق کیفری ماهوی و شکلی و همچنین در عرصه حقوق مدنی از نظر حقوق و تکالیف افراد دارای آثار و تبعات مختلف و متنوعی است، قانونگذاران کشورهای مختلف سن معینی را به عنوان سن کودکی در نظر گرفته اند. قانونگذار ایرانی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. امروزه به دلیل پذیرش جهانی اصل حمایت ویژه از کودکان در تمامی حوزه ها، نوع رویکرد قانونگذار به این تعریف، آثار و تبعات مثبت و منفی زیادی می تواند به دنبال داشته باشد. بی تردید، عدم تعیین مرز مناسب و مطابق با معیارهای علمی و حقوق بشری برای تفکیک کودکی از بزرگسالی در حوزه بزه دیدگی کودکان آثار و تبعات منفی به دنبال خواهد داشت. زیرا اصولاً پس از پذیرش یک سیاست افتراقی و حمایت ویژه از این گروه آسیب پذیر در برابر نقض حقوق آنان، هنگامی می تواند این سیاست و حمایت ها را به آنها تسری داد که از نظر قانونی کودک محسوب شوند. از این رو، اگر سن طفولیت از نظر قانونی با واقعیت های علمی و جامعه شناختی در تضاد باشد، این گروه ا آسیب پذیر با وجود پیش بینی سازوکارهای حمایتی ویژه در قوانین مختلف، از آن محروم خواهند شد. سن کودکی در حقوق ایران از زمان اولین قانونگذاری ها در حوزه بزهکاری، بزه دیدگی و حقوق مدنی و سیاسی و اجتماعی تحولات زیادی را پشت سرگذاشته است. از همان ابتدا تعریف کودکی در حقوق ایران تحت تأثیر معیارهای شرعی و فقهی از یک سو و واقعیت های علمی و اجتماعی از سوی دیگر و در نهایت معیارهای بین المللی قرار گرفته است به نحوی که در این زمینه با یک سیاست تتقنینی سرگردان و گاها متضاد مواجه هستیم. این مقاله به بررسی این تحولات و مشخص نمودن رویکردهای مختلف قانونگذاری و آثار و تبعات هر یک می پردازد.
ریشه های فکری سیاست گذاری فرهنگی انقلاب اسلامی و چگونگی هژمونیک شدن این سیاست ها با استفاده از مدل گرامشی: مطالعه آرای جلال آل احمد، علی شریعتی و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
183 - 214
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری فرهنگی در ایران پس از انقلاب اسلامی، متأثر و منبعث از جریان های فکری ای است که ریشه های آن را باید در دهه های چهل و پنجاه جستجو کرد. در این چهارچوب مقاله حاضر دو مفهوم اصلی «غربزدگی» و «بازگشت به خویشتن» که از سوی جلال آل احمد و علی شریعتی مطرح شد، به همراه منظومه فکری امام خمینی (ره) که به صورت مستقل و مجزایی این انگاره ها را در خود مستتر داشت به عنوان مفاهیم اصلی انقلاب فرهنگی که بعدها مورد توجه سیاست گذاران قرار گرفتند و به نقشه راهنما و راهبری فرهنگی در محیط های آموزشی و دانشگاهی بدل شدند، مورد مطالعه قرار داده است. پرداختن به ریشه های سیاست گذاری فرهنگی از آن جهت حائز می نماید که سیاست های فرهنگی برای هژمونیک شدن در جامعه هدف و در این پژوهش دانشجویان دانشگاه، می باید از قدرت و قابلیت اقناعی برخوردار باشند. که بخش مهمی از آن به سرچشمه های فکری و اندیشه ای باز می گردد. بررسی ریشه های فکری این نظام معنایی به عهده مقاله حاضر است که سعی در واکاوی آن با توجه به افکار و اندیشه های مبدعان آن دارد. در انتها نیز مفهوم هژمونی به عنوان راه حلی جهت جامعه پذیر شدن سیاست های فرهنگی معرفی شده است. روش این پژوهش از نوع مطالعه کیفی و با استفاده از،«مطالعه موردی کیفی» است. همچنین از تکنیک «تحلیل محتوای کیفی» و «گروه های متمرکز» برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. در بخش تحلیل داده ها نیز«تحلیل تماتیک موضوعی» انتخاب گردید. نتایج تحقیق به سه مؤلفه«ناکارایی سیاست های فرهنگی»، «تشویش معرفتی سیاست گذاران فرهنگی» و «سیاست زده بودن برنامه های فرهنگی» ختم شد. این عوامل به عنوان مهمترین دلایل عدم تفاهم بین حاکمیت و بدنه دانشگاه در زمینه سیاست های فرهنگی به ویژه محیط های علمی و دانشگاهی معرفی شده است. به کارگیری مفهوم هژمونی به عنوان راهبردی برای غلبه بر موانع جاری سیاستگذاری بر این موضوع اتخاذ شده است. همچنین یافته های تحقیق برضرورت همگرایی بیشتر میان نیازهای نسل جوان دانشجو و انتظارات فرهنگی در سیاستگذاری فرهنگی برای غلبه بر شکاف میان تصور و واقعیت تاکید می گذارد.
علل و عوامل افول دولت های چپ گرا در آمریکای لاتین
حوزههای تخصصی:
از زمان پیروزی هوگو چاوز در انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا، در سال 1379 شمسی (1998میلادی) که بعدها در انتخابات مشابه در سال های 1381ش (2002م)، 1386ش (2006م) و 1392ش (2012م) تکرار شد، دولت های چپ گرا و ملی، در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین از جمله برزیل، آرژانتین و اروگوئه قدرت را در دست گرفتند اما در پی شکست چپ گراها در انتخابات پارلمانی ونزوئلا و در انتخابات ریاست جمهوری سال 1394ش (2015م) آرژانتین، افول دولت های چپ گرا در این منطقه آغاز شد. احزاب چپ گرا در این کشورها به طرق مختلف و با رأی مردم در انتخابات جایگاه خود را به احزاب راست گرا و محافظه کار دادند. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی کوشیده است به کشف عوامل تغییر دولت های آمریکای لاتین، از چپ گرا به راست گرا بپردازد و مهم ترین دلایل این تغییر را در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی تبیین نماید. نگارنده معتقد است همان گونه که سقوط دولت سالوادور آلنده در شیلی، به معنای مرگ جنبش های چپ گرا در آمریکای لاتین نبود، تغییر برخی از دولت های چپ گرا در آمریکای لاتین را نیز نمی توان به معنای پایان جنبش های چپ گرا در جنوب قاره آمریکا قلمداد کرد.
بررسی فناوری و سیاست های هوشمندسازی مدارس در ایران با تأکید بر رایانک آموزشی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
توسعه (به طور خاص توسعه فرهنگی) در عصر حاضر با گسترش فناوری های نوین همراه شده است. این حقیقت در همه ابعاد توسعه و توسعه فرهنگی قابل توجه است. آموزش نیز یکی از همین ابعاد است. در حقیقت توسعه آموزش و پرورش الزاماً با ورود و گسترش فناوری های نوین همراه است. ورود فناوری های نوین به نظام آموزش و پرورش موضوعی است که در سال های اخیر مورد توجه مسئولان و سیاست گذاران داخلی واقع شده است و با وجود توجه به آن در سیاست ها به علت گسترش فناوری ها و ورود تجهیزات نوینی مانند رایانک به عرصه آموزش، همچنان موضوع مهمی به شمار می رود. از سوی دیگر نیز روند توسعه تجهیزات هوشمند در آموزش و پرورش نیز محل بحث بوده و آسیب شناسی آن می تواند برای سیاست گذاری های بعدی اهمیت فراوانی داشته باشد. در پژوهش حاضر با مطالعه توسعه فرهنگی و ابعاد آن، ضرورت درون زا بودن توسعه نشان داده شده و توسعه تجهیزات هوشمند آموزشی را در مسیر توسعه فرهنگی دانسته چرا که توسعه فناوری های نوین در آموزش، می تواند به توسعه آموزش و پرورش به عنوان یکی از مؤلفه های اصلی فرهنگ کمک نماید. همچنین با توجه به اهمیت جایگاه سیاست گذاری در مسیر توسعه، سیاست های موجود هوشمندسازی در ایران در راستای توسعه آموزش و پرورش و از رهگذر ورود فناوری های نوین به صورت مشخص رایانک آموزشی در این مسیر بیان شده است.
تاثیرمخاطره انگیز رسانه های اجتماعی بر کودکان و نوجوانان
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی ازرسانه های قدرتمند ارتباط جمعی به شمار می آیند. زیرا به دلیل ویژگی های منحصر به فرد خود تعداد بی شماری از افراد را درسراسر دنیا م ورد خ طاب قرار می دهند. هم چنان که رسانه های اجتماعی می توانند در هوشیار کردن، اطلاع رسانی، پژوهش، سرگرمی و... نقش مهمی داشته باشند؛ برنامه های تخریبی و نابهنجاری نیز دارند؛ تا جایی که برخی از جامعه شناسان و کارشناسان فرهنگی را برآن داشته تا برای مصونیت جامعه انسانی، به ویژه نهاد خانواده و کودکان و نوجوانان چاره اندیشی کنند. بدین ترتیب، تأثیر برنامه های این ابزار قدرتمند بر افکار عمومی و عملکرد آن را به ویژه از نظر تربیتی و جامعه پذیری نباید از نظر دور داشت. امروزه استفاده از سایت های رسانه های اجتماعی رایج ترین فعالیت در میان کودکان و نوجوانان است. مقاله حاضر با عنوان " تاثیرمخاطره انگیز رسانه های اجتماعی بر کودکان و نوجوانان " سعی دارد، تاثیرات و پیامدهای منفی وابستگی کودکان به رسانه های اجتماعی را مورد بررسی قرار دهد. برای رسیدن به هدف مذکور ابتدا مبانی نظری تحقیق در مورد رسانه های اجتماعی مطرح شده، سپس انواع کارکردهای رسانه های اجتماعی و وظایف رسانه به عنوان یک وسیله ارتباطی مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. سپس به تحقیق مقدارزمانی که کودکان در شرایط مختلف سنی صرف استفاده از رسانه های اجتماعی می کنند و دلایل استفاده از این رسانه ها توسط کودکان و انتظاراتی که کودکان و والدین آنها از این رسانه ها دارند، می پردازد. در انتها نیز به نقش متخصصان اطفال (PEDIATRICIANS ) و مشکلات بالقوه ای استفاده از رسانه های اجتماعی همچون مزاحمت سایبری، "افسردگی فیسبوک "مزاحمتهای جنسی ، قرار گرفتن در معرض محتوای نامناسب و نگرانی های حریم خصوصی و ردپاهای دیجیتالی پرداخته می شود.
بررسی تأثیر شبکه ی اجتماعی در رفتار و نیّات باروری زنان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله ی پیش رو تأثیر شبکه ی اجتماعی در رفتارها و نیات باروری زنان بررسی شده است. این مطالعه به شیوه ی پیمایش نمونه ای در میان زنان متأهل 35-18 ساله ی ساکن شهر تهران اجرا و داده های آن با استفاده از ابزار پرسش نامه ی محقق ساخته گردآوری شد. یافته ها نشان داد که متوسط باروری ایده آل زنان بررسی شده 1/2 فرزند، باروری مطلوب 9/1 فرزند و تعداد فرزندان زنده متولد شده زنان (CEB) تا زمان بررسی 3/1 فرزند است. همچنین، نتایج بررسی نشان داد والدین زنان پاسخ گو نفوذ و فشار بیشتری در فرزندآوری و همچنین حمایت و مراقبت از فرزندان آنها دارند. نتایج تحلیل چند متغیره نشان داد، در کنار متغیرهای جمعیتی نظیر سن، تحصیلات و درآمد، هنجارها و رفتارهای باروری افراد مهم در شبکه ی اجتماعی (نظیر برادر، خواهر و دوستان) و همچنین حمایت خانوادگی تأثیر معناداری در نیات و رفتارهای باروری زنان دارد. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که باروری نه تنها تحت تأثیر خصوصیات فردی و جمعیت شناختی است، بلکه از خصوصیات و رفتارهای افرادی که فرد با آنها در تعامل است و شبکه ی اجتماعی که بدان تعلق دارد نیز تأثیر می پذیرد. مکانیزم این اثرگذاری از طریق فرآیندهای یادگیری، سرایت، نفوذ و فشار اجتماعی است.
تمدن نوین اسلامی بر بستر رسانه تمدنی:گذار از رسانه های دولت محور
حوزههای تخصصی:
مطالعات تاریخ رسانه نشان داده است، رسانه ها صرف نظر از نوع و شکل آنها و مدرن یا سنتی بودن، این قابلیت را دارند که در هرگونه حرکت و تحول اجتماعی از جمله پیشران ها باشند. این مقاله به بررسی الزامات ساختاری و محتوایی رسانه هم در زمینه سازی و هم در چشم انداز تمدن نوین اسلامی می پردازد. مقاله تلاش می کند به این پرسش اصلی پاسخ دهد که اگر قرار است رسانه ها در زمینه سازی تحقق تمدن نوین اسلامی پیشران و یاریگر باشند از نظر ساختاری و محتوایی از کدام ویژگی ها باید برخوردار باشند؟ از آنجا که نوع و عملکرد رسانه در مقیاس محلی با نوع و عملکرد آن در مقیاس ملی و در اینجا تمدنی متفاوت است؛ انتظار می رود نوع و عملکرد رسانه در مقیاس تمدن نوین اسلامی نیز در تراز چنین تمدنی عمل کند. طرح مفهوم"رسانه های تمدنی"از یک سو و تبیین ویژگی های آن نظیر برخوردار بودن از رویکرد تمدنی، حرکت در مسیر وحدت آفرینی در عین کثرت، توحیدگرایی، عدالت محوری، پیشرفت گرایی، نفی سلطه و....به لحاظ محتوایی؛ و نیز طرح مفهوم«عصبیت رسانه ای» از سوی دیگر؛ بر مبنای خصلت هایی همچون همگرایی، یاریگری و نیز تعلق خاطر رسانه ای فراگیر و....بر پایه اصول و مبانی اعتقادی به جای منافع رسانه ای، گروهی، ملی، منطقه ای، نَسَبی، طایفه ای و قومیتی،مهم ترین یافته های این مقاله است. مقاله برای گردآوری داده های پژوهش از روش اسنادی و نیز برای تحلیل داده از رویکرد توصیفی – تحلیلی بهره گرفته است.
اثربخشی برنامه های تلویزیونی ورزشی و نقش آن بر تعهد ورزشی مخاطبان (مطالعه موردی: برنامه تلویزیونی ورزش صبحگاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه اثربخشی برنامه های تلویزیونی ورزش صبحگاهی و نقش آن بر تعهد ورزشی مخاطبان بوده است؛ بخشی از برنامه های در حال پخش شبکه های تلویزیونی، برنامه های ورزشی هستند که به منظور آموزش یا سرگرمی تولید شده اند و سعی در جذب مخاطبان تلویزیونی به سمت خود دارند. در پژوهش حاضر، برنامه تلویزیونی ورزش صبحگاهی به عنوان متغیر مستقل انتخاب شده است تا اثربخشی آن بر روی مخاطب مورد بررسی قرار گیرد. جامعه آماری پژوهش را مخاطبان برنامه تلویزیونی ورزش صبحگاهی تشکیل می دهند. این نمونه ها به صورت هدفمند جمع آوری شده اند و برای گردآوری اطلاعات، از چهار پرسشنامه استفاده شده است که روایی آن را متخصصان ورزش و رسانه مورد تأیید قرار داده اند. ضمن اینکه پایایی آن نیز مطلوب گزارش شده است. یافته ها نشان داد که ارتباط مؤثر و معناداری بین متغیرهای پژوهش وجود دارد. آزمون تحلیل مسیر نیز حاکی از آن بود که متغیر مستقل بر نگرش مخاطب تأثیرگذار است و نگرش ایجاد شده از طریق متغیر مستقل بر تغییر رفتار مخاطب مؤثر است چنانکه موجب می شود در نهایت مخاطب به تغییر رفتار خود متعهد شود. مخاطبی که برنامه تلویزیونی را مشاهده می کند، نسبت به آن شناخت کافی می یابد و متعهد می شود که فعالیت ها را انجام دهد.
بنیان های روایتِ سینمایی از منظر پروای وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشته آشکار نمودن منشاء و بنیان های روایت سینمایی، یعنی امکان ها و ضرورت های آن، است. روایت سینمایی به مثابه رفتار انسان ریشه در ذات و نحوه هستی انسان دارد و ضرورتاً برآمده از ذات انسان است. در این مقاله از منظر پروای وجود، یعنی از منظر یکی از وجوه بنیادین انسان، و با راهنما قرار دادن نگرش کلی هایدگر به هستی به ماهو و هستیِ انسان و حقیقت یا ناپوشیدگی و با روشی توصیفی-تحلیلی سعی در تبیین ضرورت ها و امکان های روایت به مثابه زبان ، امکان ها و ضرورت های مونتاژ سینمایی بر مبنای حضور نامتعین و آموخته های انضمامی برآمده ایم، و در نهایت و پس از بررسی روایت از این سه زاویه روشن خواهد گشت که پروای وجود به مثابه سرشت ذاتی انسان که دغدغه حقیقت یا ناپوشیدگی موجود و وجود را دارد، و از آن رو که باهم-بودن و لذا زبان به ماهو زبان، و نیز آموخته های انضمامی را ضرورت می بخشد، مبنای بروز رفتاری همچون روایت سینمایی در انسان است.
اثربخشی آموزش سواد رسانه ای بر دانش آموزان در شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای زیستن در جهان کنونی به سواد رسانه ای نیاز داریم. با توجه به اهمیت سواد رسانه ای، کشورهای مختلف، آموزش های لازم را از مدارس آغاز کرده اند. بر این اساس، در پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش سواد رسانه ای بر دانش آموزان شهر کرمان بررسی شده است. پژوهش به روش شبه آزمایشی و با نمونه گیری خوشه ای و انتخاب گروه های آزمایش و کنترل، هر کدام شامل 120 دانش آموز پسر دبیرستانی در شهر کرمان انجام گرفت و دوره آموزشی برای گروه آزمایش طی یک ترم به اجرا درآمد. بر اساس نتایج، میانگین نمره کلی سواد رسانه ای دانش آموزان در هر دو گروه آزمایشی و کنترل، در پیش آزمون 2/2 از 5 بوده که در سطح «ضعیف» قرار داشت. با اجرای دوره آموزش، میانگین نمره سواد رسانه ای، دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، با 99 درصد اطمینان افزایش یافت و به 65/3، یعنی سطح «خوب» رسید. میانگین نمره دانش آموزان گروه آزمایش درتوانایی های سواد رسانه ای یعنی، توانایی استفاده از رسانه، تجزیه و تحلیل، تولید و ارسال پیام های رسانه ای و تفکر انتقادی نیز پس از اجرای دوره آزمایشی به طور معناداری افزایش یافت. از این رو می توان گفت که آموزش سواد رسانه ای بر میزان و سطح توانایی های مرتبط با سواد رسانه ای در دانش آموزان مؤثر است و توسعه آن در مدارس ضرورت دارد.