فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از این عوامل تأثیرگذار بر سبک زندگی، نهادهایی مانند دانشگاه است که با آموزش های خود به دانشجویان، در سبک زندگی آنها تأثیرگذار است. دانشجویان رشته تربیت بدنی که سابقه ورزشی نیز دارند، در معرض این سبک زندگی قرار می گیرند؛ این تأثیرگذاری در عرصه های مختلفی بروز می کند و یکی از این عرصه ها تغذیه است. در این پژوهش تأثیرگذاری این سبک زندگی بر تغذیه دانشجویان تربیت بدنی بررسی می شود. تغذیه می تواند عاملی فراتر از سیری باشد و در گروه ورزشکاران کارکرد هویتی و متمایزسازی نیز داشته باشد؛ بنابراین در مرحله بعدی به بررسی دیدگاه این افراد در مورد غذا، چگونگی انتخاب غذا و دلایلشان پرداخته شده است. از میان دانشجویان دختر تربیت بدنی دانشگاه گیلان با خصوصیات مورد نظر این پژوهش، با استفاده از نمونه گیری انباشتی، 15 نفر انتخاب و مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته است. سپس متن مصاحبه ها تحلیل محتوا شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دانشجویان دختر تربیت بدنی دانشگاه گیلان سبک زندگی ورزشی دارند و تغذیه شان از این سبک زندگی متأثر است. کیفیت این تأثیرگذاری و موانع آن در بخش یافته ها بیان شده است. علاوه بر آن، با توجه به مصاحبه های انجام شده، غذا نقشی مؤثر در عضویت در گروه ورزشکاری دارد و دانشجویان برای اینکه خود را ورزشکار بدانند، سعی در پیروی از تغذیه خاصی دارند.
حق به شهر؛ شهر موجود و شهر مطلوب آنچه که هست و آنچه که باید باشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر هم زمان با از دست رفتن کارایی ساختارهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شهر، بحران های شهری با مطالبات شهروندی رخ نشان می دهند و از «حق به شهر» سخن می رود. حق به شهر ابزار مفهومی مناسبی را برای نقد وضع موجود شهرها فراهم می آورد. موضوع حق به شهر هم موضوع شهر موجود است، شهری که هست و هم موضوع شهر مطلوب، شهری که باید باشد. مقاله خاستگاه فلسفی این مفهوم را از دیدگاه واضع آن، هانری لوفبور واکاوی می کند. او بر این باور است که انباشت سرمایه در جوامع سرمایه داری معاصر، از طریق شهری شدن اتفاق می افتد و هم زمان نظارت بر و مراقبت از شهر از شهروندان گرفته و منافع حاصل از شهری شدن به نفع سرمایه (دولتی یا خصوصی) مصادره می شود. حق به شهر به طور عام درصدد پس گرفتن نظارت بر و مراقبت از شهر و استفاده از منافع شهری شدن سرمایه است. امروزه حق به شهر موضوع جنبش های اجتماعی و اصلاحات قانونی بسیاری در سراسر جهان شده است که به چند تجربه عملی در این زمینه نیز اشاره می شود. تجاربی که نشان می دهد حق به شهر خواسته ای مدنی و قانونی است. از این سبب شاید بتوان گفت که برخی شکست های برنامه ریزی شهری در ایران به دلیل نشناختن حق به شهر است. در بازخوانی متن هانری لوفبور درباره حق به شهر مواردی فهرست مطرح می شوند که به طور خلاصه و جامع این مفهوم را پوشش می دهند.
بازنمایی «نگرش مردم به روحانیت» در سینمای ایران (مورد مطالعه: سه فیلم زیرنورماه، مارمولک، و طلا و مس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، سنخ شناسی نگرش های ابراز شده مردم نسبت به روحانیت در سه فیلم زیرنورماه، مارمولک، و طلا و مس می باشد. تلاش بر آن بوده تا با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی سه فیلم مورد نظر -که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند- مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. نتایج این تحلیل نشان می دهد که نگرش مردم نسبت به روحانیت در فیلمهای مذکور را می توان به سه گونه ی نگرش مثبت (مانند نگرش مثبت آمیخته با تقدّس، نگرش مثبت همراه با احترام، نگرش مثبت همراه با اعتماد، نگرش مثبت کورکورانه و مقلّدانه، نگرش مثبت منفعت طلبانه و ابزاری) نگرش منفی (مانند نگرش منفی به استفاده ابزاری از جایگاه روحانیت، نگرش منفی آمیخته با ترس، نگرش منفی همراه با تحقیر و تمسخر، تصورات قالبی منفی) و عناصر مرتبط با تغییر نگرش نسبت به روحانیت (مانند اقناع، ناهماهنگی شناختی) تقسیم و طبقه بندی نمود. نگرش منفی به روحانیت، در این سه فیلم، عمدتاً به شکل پیشداوری و تصورات قالبی منفی بازنمایی شده است. مضامین بازنمایی شده در این حوزه عبارت از به قدرت و ثروت رسیدن روحانیون پس از انقلاب اسلامی، استفاده ابزاری روحانیون از لباس روحانیت، فاصله گرفتن روحانیت از متن جامعه، و سنتی بودن همه روحانیون می باشد.
تحلیل ساختار پلان معماری کاخ های دورة هخامنشی و تأثیر آن بر معماری دوران اشکانی و ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پلان رایج در معماری دوره های قبل از هخامنشی و مرحله اول معماری هخامنشی، مستطیل شکل است. تغییر این پلان به پلان مربع در دوره داریوش بزرگ، پیرو تفکرات جهان بینانة وی در وام گیری از اندیشه های ملل تابعه، به عنوان حرکتی نو در مرحله دوم معماری هخامنشی، مقدمه ای برای استفاده از این نوع پلان به شکلی کامل تر و ایجاد گنبد در معماری پارتی شد. این حرکت نتیجه بازخورد فرهنگی اندیشه یونانیان در زمینه استفاده از اعداد و اَشکال بوده است؛ زیرا مربع به عنوان کامل ترین شکل، در فلسفه فیثاغورثیان و اندیشمندانی همچون افلاطون در معماری ایرانی وارد شد و از آن برای ایجاد نوعی جدید از معماری مدد گرفته شد. این تغییر در دوره بعد معماری ایران با ابداع گوشه سازی در زیر سقف، موجب ایجاد گنبد روی پلان های مربع شد. در این مقاله، روند تغییر پلان معماری از مستطیل به مربع و دلایل آن در دورة هخامنشی و همچنین تأثیر این نوع پلان در معماری دوره های اشکانی و ساسانی بررسی شده است.
بررسی انسان شناختی فضای میانی در مسکن سنتی و معاصر شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن از جمله ابتدایی ترین و بااهمیت ترین نیازهای انسان است که می بایست مأمنی برای آرامش و آسایش ساکنین، فراتر از صرفاً یک سرپناه فراهم آورد. امروزه در ایران نگرش کمی نسبت به این امر مهم، سبب ایجاد بناهایی بدون طرح و برنامه ریزی و فاقد اصول لازم طراحی سکونتگاه هایی با کیفیت مطلوب و پاسخگو به ابعاد معنوی وجود انسان شده است. از جمله مواردی که در ساخت خانه های معاصر، مورد بی توجهی واقع شده، نقش و جایگاه فضای میانی در نواحی مسکونی است. از آنجا که خانه تصویرگر اصلی عرصه خصوصی انسان ها و در تقابل با آن، محیط عمومی فضایی متعلق به همگان است، ضرورت وجود فضای میانی به عنوان مرز میان محیط خصوصی و عمومی و در نقش پیونددهنده محیط درون و بیرون خانه آشکار می شود. در این پژوهش در ابتدا به تحقیق پیرامون فضای میانی پرداخته و در ادامه با مقایسه نقش آن در مسکن سنتی و معاصر ایران به پیامدهای حذف این فضا بر روی زندگی انسان ها اشاره شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در معماری خانه های سنتی ایران، به واسطه تعریف صحیح فضای میانی پیوستگی فضایی میان بیرون و درون شکل گرفته است. در خانه های معاصر این فضا تعریف مشخصی نداشته و اهمیت فضایی، معنایی و کارکردی آن نادیده گرفته شده است. این رویداد منجر به از بین رفتن عوامل انسانی -محیطی همچون امنیت، حس قلمرو، حس تعلق و رضایت ساکنین و همچنین کاهش تعامل اجتماعی میان همسایگان و ایجاد ناهنجاری های اجتماعی در اکثر محیط های مسکونی معاصر شده است.
بررسی باستان شناختی بافت تاریخی شهر سرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از مساحت کشور ایران، نواحی گرم وخشک است. بافت شهری در این مناطق متناسب با اقلیم گرم وخشک به وجود آمده و به گونه ای طراحی شده است که پاسخ گوی نیازهای ساکنان آن باشد. از این دیدگاه، تمام بافت های نواحی گرم وخشک ایران شرایط به نسبت یکسانی دارد. سرایان نیز از شهرهایی است که در حاشیة کویر مرکزی ایران واقع شده و بافت تاریخی ارزشمند و متناسب با شرایط کویری دارد. این شهرستان در شمال غربی استان خراسان جنوبی قرار گرفته و به دلیل دارا بودن ویژگی های اقلیمی، جغرافیای زیستی و هم جواری با کوه و دشت، و قرار گرفتن در مسیر جادة ارتباطی خراسان بزرگ، برای سکونت مکانی مناسب بوده و این امر موجب رشد و توسعة آن در دوره های مختلف تاریخی شده است. در بافت قدیم شهر سرایان، آثار معماری از دوران تیموری تا پهلوی وجود دارد. آثار معماری برجای مانده از بازار، مسجدجامع، کاروان سرا، شش محلة مختلف با آب انبارها و مساجد کوچک خود، دلیلی بر پویایی این بافت در گذشتة نه چندان دور است. هدف از بررسی و شناسایی همه جانبة این نوع بافت، مطالعة معماری گذشتة این منطقه و تبیین هویت ساخت وساز ساختمان های نواحی حاشیة کویری ایران است؛ ازهمین رو نگارش مقالة حاضر براساس گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات میدانی و به روش پیمایشی در محل با روی کرد تاریخ فرهنگی انجام گرفته و هدف از آن، دریافت منطق چیدمان ساختمان ها و بازسازی بخش ازبین رفتة بافت قدیم شهری و محله ای سرایان از عهد صفوی تا دورة پهلوی اول است.
پرونده ویژه: ماهواره و سبک زندگی
حوزههای تخصصی:
تاریخچه
ماهواره در ایران
کارکردها و اقسام
شبکه های ماهواره ای فارسی زبان
گونه شناسی ماهواره های فارسی زبان
مروجان عمده سبک زندگی غربی
عوامل اجتماعی مؤثر بر تبدیل سفال از ""صنعت"" به ""هنر"" در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر برای پاسخ به این پرسش تدوین شده است که چگونه سفال از حوزة وسائل زندگی عامة مردم، به حوزة هنر وارد شد. ازمنظر جامعه شناسی هنر، عوامل اجتماعی مختلفی درکارند تا برخی محصولات فرهنگی و حتی اقتصادی جامعه، محصول هنری تلقی شوند و برخی دیگر غیرهنری. سفال و سفال گری در ایرانِ گذشته صنعت تلقی می شد و در خانه های مردم به منزلة ابزار زندگی به کار می رفت، اما امروز محصولات سفالی کاربرد کمتری به مثابة وسیله دارد. امروزه، سفال گری نوعی هنر تلقی می شود که به دو دستة هنر عامه و هنر زیبا تقسیم پذیر است. مقالة حاضر، با مروری بر سیر تاریخی تحولات سفال، عوامل اجتماعی مؤثر بر این تغییرات را مطالعه می کند. روش تحقیق مقاله کیفی و متشکل از دو تکنیک اسنادی و مصاحبه است. یافته های تحقیق نشان داد از زمانی که ظروف سفالی به دلیل ورود ظروف چینی از شمار ابزار خانگی خارج شدند، درمعرض ازبین رفتن و فراموش شدن قرار گرفتند. ازآنجاکه این ظروف بخشی از مؤلفه های فرهنگی و هویتی جامعه را در طول سالیان تشکیل می دادند، نهادهای اجتماعی بر آن شدند تا با حفظ آنها به منزلة میراث فرهنگی از نابودی کلی این صنعت دستی جلوگیری کنند. فرهنگی، آن را به حوزة هنرهای زیبا وارد کردند و در عمل نیز موجب شکل گیری آثار سفالین کاملاً هنری شدند که در گالری های هنری به نمایش درمی آینددرنتیجه، به تدریج، با فعالیت های تبلیغی و
تصویرهای شهر در فیلم های سینمایی ایرانی: 1390-1309(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا تصویرهای گوناگون عمده ای را که از شهر در طول تاریخ سینمای ایران در فیلم های ایرانی بر پرده رفته است، در مرحله اول شناسایی وطبقه بندی و در مرحله دوم تبیین کند یعنی ارتباط آن ها را باتحولاتی که درکالبد و حیات اجتماعی شهرها پدیدار شده اند، توضیح دهد. در فیلم هایی که روایت فیلم در شهر روی می دهد، دوربین به اجبار بافت یک شهر را در زمان ساخت آن فیلم (همان گونه که هست) به نمایش درمی-آورد، اما در عین حال فیلمساز، همچون هنرمند می تواند با انتخاب زاویه دوربین، فاصله از سوژه، حرکت دوربین، رنگ، ریتم، صدا، تدوین و سایر عناصر سازندة هنر ترکیبی سینما، شهر را آن گونه که او می بیند به مخاطب نشان دهد. پس تصویر شهر فقط عکسی از واقعیت شهر نیست، بلکه مثل هر تصویر هنری دیگر شهری است که هنرمند دریافته است. افزون بر این، همان طور که از جامعه شناسی هنر دریافته ایم، این تصویر یک محصول فردی و برداشتی انتزاعی از شهر نیست، بلکه فیلمساز، خودآگاه یا ناخودآگاه، بخشی از روح و معنای زمانه و جامعه خود را باز می تاباند و به همین جهت دریافت او از شهر جزیی از میراث شناخت جامعه شناسانة شهر است.
روش ما در این پژوهش ساختارگرایی نکوینی مبتنی بر دیدگاه لوسین گلدمن است. در این روش ابتدا کوشیده شده تا ساختار مشترک فیلم های دربرگیرنده هریک از تصاویری که از شهر در فیلم های ایرانی درطول تاریخ این سینما، دیده شده است استخراج شود. روش ما برای این کار نشانه شناسی بوده است. در مرحله بعد این ساختارها با ساختار اجتماعی وتحولات آن مقایسه شده اند، تا معانی اجتماعی تصویرها کشف شوند، و از آنجا که از دیدگاه گلدمن، آفریننده اصلی آثارهنری نه مولف، بلکه گروه اجتماعی است که این جهان بینی درون آن شکل گرفته است؛ کوشیده ایم تا میان تصویرهایی که از شهر ارائه شده و نقش و جهان بینی طبقات واقشاراجتماعی پلی زده شود و روشن شود که این تصویرها محصول نگاه کدام گروه ها و طبقات اجتماعی به جامعه است؟
بر اساس آن چه دربالا آمد، کاوشی در فیلم های سینمایی ایرانی در طول تاریخ نزدیک به یک قرن آن، نشان می دهد که به طورکلی درهرکدام از دوره های پیش وپس از انقلاب چهار تصویر مشخص و متمایز از شهر در فیلم ها مشاهده شده اند (جمعاً هشت تصویر). اما نکته بدیع این است که آنچه از بررسی تصویرهای شهر در تاریخ سینمای ایران روشن می شود، غلبه تأمل برانگیز فیلم هایی است که در آن ها شهر، نه به عنوان فضایی زیبا و دل-نشین، شاد و امیدبخش، روان و با هویت، زنده و با اصالت؛ بلکه به مثابه مکانی خطرناک، فریبنده، مرگبار، سراب گونه، وحشت انگیز و حسرت بار بازنمایی شده است. به نظر می رسد این دید منفی، ارتباط زیادی با جابه-جایی های وسیع جمعیتی، گسترش سریع شهرها، انقلاب، موج مهاجرت ها و... دارد که منجر به بی ثباتی زندگی در شهرها شده است. به بیان دیگر می توان گفت که در این سال ها شهرنشینان با شهر به تفاهم نرسیده اند.
بررسی نمود ارزش های اخلاقی در معماری سنتی شهرهای کویری ایران نمونه موردی : شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش های اخلاقی یکی از عوامل بسیار مهم در روند شکل گیری معماری ایران هستند و همواره بر ماهیت ابنیه سنتی و روند شکل گیری آنها موثر بوده اند. پرسش هایی که در این پژوهش مطرح می شوند عبارتند از : 1. جایگاه ارزش های اخلاقی در معماری سنتی ایران چیست؟ 2. توجه به ارزش های اخلاقی چه اثراتی را بر معماری سنتی شهر کویری یزد بر جای نهاده است؟ در راستای پاسخگویی به این پرسش ها ده بنا از آثار معماری سنتی شهر یزد به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شده اند. روش بکاررفته در این پژوهش، روش ""تاریخی-تفسیری"" می باشد و جهت جمع آوری اطلاعات از برآیندی از منابع کتابخانه ای و روش های میدانی استفاده شده است.
نتایج پژوهش بیانگر آن است که ارزش های اخلاقی در روند ساخت بنا و نیز زمان بهره برداری از آن مورد توجه بوده است و اثرات آن در قالب پاسداری از فرهنگ وقف، عمل بر طبق اصول فتوت نامه ها و توجه به وحدانیت، انسانیت و طبیعت تجلی یافته است.
پرونده ویژه: حاشیه نشینی
حوزههای تخصصی:
مقدمه
نوع شناسی سکونت گاه های حاشیه ای
راهبردها و راهکارهای جهانی
علل و زمینه های پدید آمدن حاشیه نشینی در ایران
قوانین و اقدامات داخلی
آسیب شناسی
نگرش سیاسی – اجتماعی نوگرای دانشجویان و تأثیر خانواده و دانشگاه بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان به سمتی که می نگرد، حرکت می کند. این نگرش انسان است که به زندگی او جهت می دهد و در سرتاسر زندگی او را هدایت می کند. پژوهش حاضر قصد دارد به بررسی نگرش سیاسی – اجتماعی نوگرای دانشجویان و عوامل مؤثر برآن همچون خانواده و دانشگاه بپردازد. چارچوب نظری پژوهش، تلفیقی از نگره های دانشمندانی همچون دیویی، هگل، آدورنو و فروم است. روش تحقیق، پیمایشی است. نمونه مورد نظر (360 نفر) به شیوه سهمیه ای از میان تمامی دانشجویان دانشگاه اصفهان انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، با توجه به سطح سنجش متغیرهای مورد بررسی، از آماره های توصیفی و آماره های استنباطی استفاده شده است. کلیه عملیات اجرایی پردازش داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و Amos انجام شده است. میانگین نمره نوگرایی کل پاسخگویان نشان می دهد که میزان نوگرایی دانشجویان در حد بالایی است. یافته ها همچنین حاکی از آن است که بین هر دو بعد الگوهای ارتباطی خانواده و نگرش سیاسی - اجتماعی نوگرای دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد. در حالی که جهت گیری گفت و شنود رابطه مستقیم دارد، بعد همنوایی خانواده رابطه ای معکوس با نوگرایی دانشجویان داشته است. میان دیگر متغیر مستقل تحقیق، یعنی نفوذ اجتماعی – سیاسی دانشگاه با نگرش دانشجویان رابطه معناداری وجود نداشت. دو متغیر جنسیت و پایگاه اجتماعی – اقتصادی دانشجویان نیز رابطه معناداری با نگرش سیاسی – اجتماعی نوگرا داشته اند.
بررسی مقایسه ای سرآغازهای حوزه عمومی در ایران و غرب: قهوه خانه و اهمیت تاریخی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه عمومی مکانی برای گفت وگو و نقد قدرت است که اولین بار آن را هابرماس به صورت نظری مطرح کرد و پیشینه اش را به سالن ها، قهوه خانه ها و دربار اروپایی رساند. این تصور که شکل گیر ی حوزه عمومی مختص غرب است، درست به نظر نمی رسد؛ زیرا در دورانی از تاریخ ایران نیز هم زمان با غرب، وجوهی از شکل های حوزه عمومی دیده می شود که در دورة صفویه به وجود آمده بود؛ اما مسیر تداوم و سیر آن در ایران و غرب به دلیل اوضاع تاریخی، سیاسی و اجتماعی متفاوت بوده است. این مقاله با روی کرد جامعه شناسی تاریخی و روش توصیفی- تحلیلی، در صدد اثبات این است که در غرب حوزه عمومی، یعنی نقد قدرت، از دربار آغاز شد و سپس به جامعه راه یافت؛ ولی در ایران بر عکس، نقد قدرت و گفت وگو درباره مسائل عمومی در جامعه و به ویژه قهوه خانه ها شکل گرفت و بعد به حوزه دربار انتقال پیدا کرد. هم زمان با تسلط قدرت حاکمه، نهاد مذهب (مذهب تشیع) توانست از راه های مختلف مانند یافتن عنوان مذهب رسمی کشور و گسترش مناسک شیعی، به قالب حوزه عمومی، یعنی جایی که در آن گفت وگو و نقد صورت می پذیرد، درآید. به این ترتیب، حوزه عمومی در ایران عصر صفوی تا پهلوی، در قالب حوزه عمومی مذهبی جلوه کرد و از دهه 1340 آمیختگی میان حوزه عمومی سیاسی و مذهبی رخنمون می شود.
زمینه های نهادی بروز نگرانی در تجربه زیسته ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند تحولات در جامعه ایرانینشان از پررنگ شدن «نگرانی» در زیست جهان ایرانیان دارد. ما جامعه شناسان به نگرانی درباره مسائل اجتماعی خو گرفته ایم اما اینک این خود نگرانی است که تبدیل به مسئله شده است. مراحل اصلی چرخه زندگی به ویژه پس از نوجوانی در ایران امروز به گونه ای روزافزون نگران زا گردیده است. کنکور، شغل یابی، ازدواج، خرید مسکن، فرزند زایی، تربیت فرزند، سلامتی، بازنشستگی، مرگ و.... در تجربه معاصر ایرانیان با نگرانی هایی زیادی همراه است که امنیت روانی را سلب نموده و اخلاق فردی و اجتماعی را به مخاطره انداخته است. این مقاله با بهره مندی ازنظریات باربالت، بک، گیدنز و باومن در پی تبیین زمینه های ساختاری ایجاد نگرانی است. روش این مقاله تحلیل ثانویه است و از آمارها و داده های نهادی موجود استفاده می نماید. به نظر می رسد در ایران «تزلزل نهادی» زندگی را پیش بینی ناپذیر و نگران کننده ساخته است. مقاله با مرور شاخص هایی در نهادهای مهم کشور مانند اقتصاد، خانواده
و بوروکراسی نشان می دهد که چگونه این ساختارها زندگی روزمره را پیش بینی ناپذیر ساخته و از این رو سبب ناامنی هستی شناختی گشته اند. ناامنی هستی شناختی نگرانی را در تجربه زیسته ایرانیان تشدید کرده است. این وضعیت نگران زا را فقدان نهادها و سازمان های رفاه اجتماعی کارآمد تشدید کرده است.