فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
انسان ها دارای دامنه نامحدودی از نیازها هستند که برحسب شرایط زمانی، مکانی و سطوح فرهنگی-اجتماعی تنوع می پذیرد. این نیازها به مثابه نیرویی برخاسته از ذهنیات و ادراک اندیشه و رفتارهای افراد را در جهت تغییر وضعیت موجود برای پاسخ به انتظارات تنظیم می کنند. بنابراین نیازها در سلسله مراتب خود انتظارات خاصی را به وجود می آورند که جامعه باید به آنها پاسخ دهد. نحوه پاسخگویی به نیازها در طول تاریخ و در جوامع مختلف یکسان نبوده و از شیوه های سنتی و غیر رسمی در قالب امور خیریه ای به شیوه های رسمی و سازمانی تبدیل شده است...در این مقاله که با استناد به یافته های پژوهشی تنظیم شده تلاش شده تا پیوند میان مباحث نظری و تجربی در میان بخشی از اعضای جامعه-بازماندگان کارکنان سازمان تامین اجتماعی- برقرار شود. این مطالعه با روش کمی و کیفی اطلاعات مورد نیاز را گردآوری و سپس مورد توصیف و تحلیل قرار داده است.
نظریه سازی برای موسیقی زیرزمینی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گونه های مختلف موسیقی زیرزمینی از جمله مسائل مهم عرصه فرهنگ جوانان کشور در سال های اخیر بوده است. شناخت انتقادی این گونه های موسیقی، به مواجهه مناسب تر با این پدیده اجتماعی - فرهنگی کمک خواهد کرد. از این رو، این پژوهش به دنبال مطالعه گونه موسیقی رپ ایرانی - فارسی با تأکید بر مسئله مردانگی است. بدین منظور موسیقی رپ فارسی در سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰ تحلیل شده است. روش اصلی مورد استفاده در این پژوهش، نظریه زمینه محور[1] ساختارگرا است. از این رو، به جای استفاده از نظریه های موجود به عنوان چهارچوب نظری، پژوهشگران در پی تولید نظریه خودبنیاد و بومی از دل داده های میدانی بوده اند. بدین منظور با استفاده از شیوه نمونه گیری نظری، داده های لازم از منابع مختلف گردآوری شده اند. در گردآوری داده ها از تکنیک های متعددی مانند مصاحبه، مشاهده، مشاهده آنلاین و گردآوری اسناد و متون استفاده شده است. پس از این مرحله، همه داده ها با استفاده از دستورالعمل های کدگذاری سه گانه باز، محوری و انتخابی کدگذاری شده اند. در نهایت، از دل داده ها ۶۲ مفهوم و ۱۶ مقوله استخراج شده و شکل های متکثر مردانگی در موسیقی رپ ایرانی - فارسی به عنوان مقوله مرکزی مشخص شده اند. پس از آن، با استفاده از مدل پارادایمی، نظریه خودبنیادِ برآمده از دل داده ها به صورت داستان و مدل تصویری ارائه شده است. در پایان نیز با پاسخ گویی به سؤالات هفت گانه استراس و کوربین درباره تجربه در مطالعه، پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفته است
فرسایش سرمایه اجتماعی و قانونگریزی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود نظم در روابط اجتماعی اساس زندگی جمعی است اخلال در روابط اجتماعی میتواند موجب بی نظمی اجتماعی گردد. رویکرد نظری تحقیق حاضر این است که فرسایش سرمایه اجتماعی که به نوعی ضعف پیوندهای عینی و ذهنی برون گروهی در جامعه است میتواند موجب بی هنجاری یا قانونگریزی در جامعه گردد. در این تحقیق از نظریه پاتنام و فوکویاما برای تحلیل فرسایش سرمایه اجتماعی استفاده گردید. روش تحقیق پیمایش بوده و جامعه آماری تحقیق افراد بالای 24 سال شهر تهران میباشند.که از میان آنها 400 نفر بهعنوان نمونه تحقیق به روش نمونهگیری چند سطحی انتخاب شدهاند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته میباشد. برای بررسی قانونگریزی،آن را به دو بعد ذهنی(جهتگیری) و عینی(رفتار) تقسیم کرده و به بررسی رابطه بین متغیرهای مستقل در هر دو بعد پرداختیم. در بررسی متغیرهای زمینهای بین جنسیت، وضعیت تاهل، نوع شغل، سن، تحصیلات و وضعیت اقتصادی با هر دو بعد قانونگریزی رابطه معنی داری دیده شده است. متغیرهای اصلی تحقیق به همراه تاثیر کلشان بر متغیر وابسته عبارتند از: پنداشت از فردگرایی در جامعه(17/0)، فردگرایی افراطی(32/0)، عدم اعتماد عام(09/0)، عدم اعتماد مدنی(15/0)، روابط رسمی ضعیف (03/0) و روابط غیر رسمی(24/0). این متغیرهای به همراه قانونگریزی ذهنی(24/0) 25 درصد از تغییرات متغیر وابسته اصلی تحقیق (قانونگریزی عینی) را تبیین کردهاند. این درحالی است که تاثیر این متغیرها (بهجز روابط غیر رسمی) بر قانونگریزی ذهنی 40/0 میباشد. این نتایج نشان می دهد که فرسایش سرمایه اجتماعی بر جهتگیری قانونگریزانه تاثیر بیشتری نسبت به رفتار قانونگریزانه دارد.
تعامل زبانی ایرانیان
فضا و بازتولید قدرت (مطالعه ای درباره تفکیک جنسیتی در دانشگاه های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظریه های جدید اجتماعی، فضا؛ تولیدی اجتماعی است که همه ارکان جامعه در تولید آن نقش دارند. بنابراین همچون سایر تولیدات اجتماعی، قدرت می تواند در ایجاد و اداره آن دخیل باشد و می توان گفت که فضا نقطه تلاقی قدرت محسوب می شود. تفکیک جنسیتی در فضاهای عمومی یکی از تکنولوژی های سیاسی قدرت است که هدف آن کنترل و اداره فضاهای عمومی است. به تأسی از ایده های فوکو، مسأله اصلی این مقاله مقاومتی است که در مقابل تفکیک جنسیتی در فضاهای عمومی شکل می گیرد. علاوه بر فوکو، برای نشان دادن زوایای اعمال قدرت از طریق فضا، نظریه هنری لوفور مورد توجه قرار گرفته است و در نهایت برای روشن کردن اهمیت موضوع جنسیت در این مسأله، به دیدگاههای جودیت باتلر مراجعه شده است. برای پاسخ به پرسش های تحقیق، روش تحقیق کیفی و به طور خاص مشاهده و مصاحبه استفاده شده است. در اینجا تجربه زیسته 16 دانشجوی دختر دانشگاههای شهر تهران بررسی شده است. طبق یافته های این تحقیق، اعمال تکنیک های انضباطی فضا در سطح دانشگاها به خلق سوژه مطیعی که صرفا مصرف کننده فضا باشد منجر نشده ، بلکه مصرف کننده ای از فضا شکل گرفته است که برای تحقق خواسته هایش در فضاهای عمومی تلاش و تقلا می کند.
تاملاتی انسان شناختی بر موضوع هایی فلسفی
حوزههای تخصصی:
جهان روایی از ابتدای اندیشه کلاسیک و آغاز مسیحیت وجه غالب فرهنگ غرب بوده است. این قاعده کلی در قالب پنداره وحدت و یگانگی نوع بشر، باور به اینکه تمام ابناء بشر خاستگاهی یکسان دارند و در پیشگاه خداوند یکسان هستند بیان شده است. این پنداره مسیحی در طول عصر روشنگری غیر دینی شد و مفاهیم مربوط به یکسانی ماهیت انسانی و حقوق جهانی بشر از دل آن بیرون آمد.
موسیقی و جشن در فرهنگ های ایرانی
حوزههای تخصصی:
جشن و موسیقی شبیه به هم اند. هردو بر اساس طرحی کلی که اجازه بداهه پردازی در یک چارچوب از پیش تعیین شده را می دهد "اجرا" می شوند. هر دو نقاط اوج و فرود و نقاط تنش و آرامش دارند و در زمان رخ می دهند. در ضمن، جشن، به عنوان محل عالی ارایه و اجرای موسیقی، یک کنسرواتوار موسیقی به حساب می آید. جشن به کمک موسیقی به بسیج عمومی دست می زند و با تقسیم زمان بر اجتماعیت، تمایزها و تقسیم های اجتماعی که در بطن این اجتماعیت است، تاکید می کند. موسیقی و جشن در فرهنگ های ایرانی، چه کشور ایران و چه حوزه فرهنگی ایرانی شامل ازبکستان، تاجیکستان، افغانستان و جمهوری آذربایجان، در بسیاری موارد ویژگی های فوق را به نمایش می گذارند.
فراغت و ارزش های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عرصه های مهمی که در مطالعات اجتماعی و پژوهش های فرهنگی برای شناخت تحولات ارزشی و نگرشی و سبک های جدید زندگی مورد توجه قرار می گیرد عرصه فراغت است، زیرا به سبب در برداشتن الزامات کمتر و آزادی عمل بیشتر می تواند ارزش ها و نگرش ها و ذائقه های فرهنگی را بازنمایی کند. ازاین رو مطالعه و پژوهش در اوقات فراغت جوانان که نسلی پیشرو و نمایانگر روند تغییرات فرهنگی جامعه هستند هم برای شناخت این روندها و هم برای برنامه ریزی و سیاست گذاری فرهنگی ضروری می نماید. در این راستا هدف اصلی این پژوهش مطالعه الگوهای فراغت دانشجویان غیر تهرانی و شناخت مسائل و مشکلات اوقات فراغت آنان است. مطالعة چگونگی گذران اوقات فراغت دانشجویان و شناسایی عوامل احتمالی مؤثر در آن به ما کمک می کند تا بتوانیم نیازها و علایق فراغتی آنان را شناخته و کمبودها و مشکلات فراغتی را در این گروه با دقت بیشتری بررسی کنیم. این مطالعه بر روی نمونه ای احتمالی از دانشجویان دختر و پسر خوابگاهی دانشگاه تهران انجام گرفته و یافته های آن حاکی از آن است که در گذران اوقات فراغت، دختران بیشتر به شیوه های فعالانه و پسران بیشتر به شیوه های سرگرمی خواهانه گرایش دارند. به طور کلی میزان استفادة دانشجویان پسر از امکانات فراغتی خوابگاه، به مراتب بیشتر از دختران بوده است. بیش از نیمی از دانشجویان از نحوه گذران اوقات فراغت خود ناراضی بوده و مهم ترین دلیل نارضایتی آنها محدودیت امکانات تفریحی و مشکلات مالی بوده اما محرومیت از امکانات تفریحی در دختران و محدودیت های مالی در پسران بیشتر ذکر شده و در مجموع دانشجویان دختر با مشکلات فراغتی بیشتری مواجه بوده اند. همچنین شیوه گذران اوقات فراغت دانشجویان با برداشت آنان از فراغت، ارزش ها و نگرش ها، سبک زندگی، میزان پایبندی دینی و میزان برنامه ریزی آنها برای فراغت ارتباط دارد.
مصرف اینترنت در سبک های فراغتی جوانان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر پیرامون این سوال اساسی سامان یافته است که چه تعاملی بین تجربه های آنلاین و غیرآنلاین فراغتی در سبک های مختلف فراغتی جوانان وجود دارد و چه عواملی در شکل گیری این تعاملات دخیلند؟ داده های لازم برای بررسی موضوع مطالعه از طریق مصاحبه عمیق با 32 کاربر 18 تا 28 ساله تهرانی گردآوری شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که فراغت آنلاین در همه سبک های فراغتی، تداوم تجربه های فراغت غیرآنلاین است. در سبک فراغتی گذار، کاربرد اینترنت از طریق ایجاد رفتارهای فراغتی جدید مانند چت کردن موجب افزایش زمان فراغت و ارتقای کیفی تجربه های فراغتی شده است. در سبک فراغتی دانش محور، کاربرد فراغتی اینترنت بدون تاثیر بر زمان فراغت، جایگزین رفتارهای فراغتی فرهنگی شده است و در سبک فراغتی طبقه محور کاربرد فراغتی اینترنت فاقد هرگونه تاثیری بر زمان و تجربه های فراغتی است.
جهانی شدن و شکل گیری سیاست فرهنگی محلی: مصرف رسانه ای بلوچ های ایران و چالش های هویت قومی و هویت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن اقتصاد و فرهنگ، فضای جدیدی را برای بلوچ های ایران از حیث مصرف رسانه ای به وجود آورده است که از سه مشخصة عمده برخوردار است: 1) مصرف متون قومی، 2) مصرف انیمیشن های جذاب امریکایی دوبله شده به زبان قومی و 3) مصرف گستردة فیلم های عامه پسند هندی. پدیده های فوق، نوعی سیاست فرهنگی محلی را تشکیل می دهند که از یک جهت، برخی از مؤلفه های سنتی هویت بلوچی را به شدت دچار چالش نموده و زمینه ساز نهادینه کردن مؤلفه های جدیدی در این هویت شده است، و از جهتی دیگر، با برجسته ساختن هویت قومی سنتی ، تضعیف مؤلفه های هویت اسلامی و شیوع عناصر فرهنگی شبه قارة هند، هویت ملی ایرانی را بحران زده کرده است. روش شناسی این پژوهش مبتنی بر یک روش شناسی «کیفی ترکیبی» شامل نشانه شناسی، مصاحبه عمقی، مشاهده مشارکتی و مطالعة اسنادی است. بعد از ارائة تحلیلی که از شرایط اجتماعی فرهنگی بلوچستان ایران ارائه شده است، عناصر کلی متون قومی، انیمیشن های امریکایی دوبله شده به زبان قومی و فیلم های عامه پسند هندی استنتاج شده و خوانش های بلوچ های ایرانی از آن ها دریافت و تبیین شده است.
شناخت و کارکرد انواع چراغ های نفتی روشنایی
حوزههای تخصصی:
این مقاله با محوریت شناخت و کارکرد چراغ های روشنایی نفتی در یکصد سال اخی ر در منطق ه دوازده تهران قدیم (سنگلج، عودلاجان، لاله زار، بازار تهران و)... و در پاسخ به این پرسش که سه نسل از چراغ های روشنایی نفتی چ ه ن ام داش تند و در زندگی مردم آن دوره چه تأثیراتی را گذاشتند، تدوین شده است. پژوه صورت گرفته با روش توص یف فرهنگ ی از مجموع های از مشاهدات، مصاحبه ها و بررسی اسناد و مدارک کتابخانه ای و گردآوری داده ها ب ه ش یوه می دانی انجام پذیرفته است. نتایج این پژوه نشان می دهد روشنایی در جهان سیر تکاملی داش ته ت ا ب ه اختراع چراغ منجر شده است. این جُستار، چراغ ها را در سه نسل او (فانوس شمعی، فانوس بادی یا بغدادی) دوم (آرگان، لامپای شیشه ای و لامپای دی واری، گردس وز و انگلیس ی) و س وم توری یا زنبوری) بررسی کرده و نقش آنها را در زندگی مادی و معنوی مردم ایران بررسی نموده است.
ایرانشناسی: مازندران در دنیای اساطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مازندران از معدود سرزمین هایی است که هم در جهان اساطیری شان و نشان ویژه ای دارد و هم در جهان واقعیت از نام و اعتبار برخوردار است. محققان برای این سرزمین در دنیای پر رمز و راز اسطوره ای، ساحت و سیمای مبهم و متناقضی ترسیم کرده اند؛ چنانکه گروهی از محققان نامدار ایرانی و انیرانی، مازندران اساطیری را از تبرستان یا مازندران کنونی جدا دانسته و گستره مازندران اساطیری را در هند، یمن و مصر جست و جو کرده اند و برخی از پژوهشگران نیز مازندران اساطیری را با تبرستان و مازندران معاصر یکی دانسته اند. نویسنده این مقاله در نظر دارد با اتکا بر منابع کهن و پژوهش های جدید، به بازخوانی تاریخ مازندران پرداخته و دیدگاه های محققان را ترازوی نقد مورد سنجش قرار دهد.
بررسی گفتمانی فرایندهای ارتباطی و بیانیه های تبلیغاتی در بمب گذاری های سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت سیاسی، کنشی جمعی است که هدف و بهانه های دستاویز آن به لحاظ نمادین، اجتماعی و نه شخصی می باشد و در این میان، بمب گذاری، نمادین ترین گونة ممکن است. در همین راستا، این مقاله به دنبال آن است که با ارائه مدلی ارتباط شناختی، فرایند بمب گذاری را به مثابه یک واقعه رسانه ای مورد مطالعه قرار دهد و این نوع نگاه را در بررسی اهداف، معانی و گفتمان خشونت سیاسی عملیات های بمب گذاری سال های (1389-1387) در استان سیستان و بلوچستان ایران بسط دهد. مقاله حاضر بر اساس مدل ارتباط شناختی بمب به مثابه واقعه رسانه ای طراحی شده و به دنبال بررسی نحوه رمزگذاری گروه معارض در عملیات بمب گذاری می باشد. در این میان، به منظور استخراج معانی و مضامین مقوم گفتمان مشروعیت بخش این نوع خشونت، از روش تحلیل محتوای کیفی مضمونی بهره برداری شده تا با اتکا بر آن بتوان به کدگذاری و کشف شاخص های معنایی اصلی در محتوای این مقوله های کلامی پرداخت.
تحلیل گفتمان های فرهنگی جهانی شدن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی گفتمان های فرهنگی جهانی شدن در غرب و مقایسه آن با گفتمان های رایج در ایران می پردازد. جهانی شدن در سال های پایانی قرن بیستم فرصت ها و تهدید های فراوانی را برای کشور های در حال توسعه همچون ایران به وجود آورده است. از جمله آن ها، فرصت ها و تهدید های هویتی و فرهنگی است که پیامد های بسیاری برای کشور ما داشته است. ازاین رو این مقاله با درک شرایط و اهمیت پدیده جهانی شدن و تأثیرات عمیقی که می تواند بر ساختار فرهنگی و اجتماعی کشور داشته باشد، درصدد آن است تا با طرح این موضوع به بررسی نظریه ها و اندیشه های جهانی شدن در ایران بپردازد. چارچوب نظری این مقاله بر پایة نظریات شولت، گیدنز، کاستلز و رابرتسون قرار دارد و علل و عوامل پیدایش جهانی شدن، ماهیت و پیامد های فرهنگی جهانی شدن از منظر نویسندگان ایرانی مورد ارزیابی قرار می گیرند. روش پژوهش در این مطالعه فرانظریه است که از طریق تحلیل محتوای متون و با کاربرد ابزار سنجش پرسش نامه معکوس صورت گرفته است. این پژوهش در حوزه مقالات مندرج در روزنامه ها و مجلات انجام گرفته است. نمونه پژوهش شامل110 مقاله است که از این تعداد، 57 مقاله مربوط به روزنامه ها و 53 مقاله مربوط به مجلات است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد، رویکردهای متنوعی که در خصوص ماهیت، علل و عوامل و پیامدهای جهانی شدن در بین نظریه پردازان جهانی شدن وجود دارد، در آثار نویسندگان ایرانی نیز مشاهده می شود؛ به عبارتی نویسندگان ایرانی نیز گرایش های نظری مختلفی از قبیل نئولیبرالیستی، رادیکالیسم و اصلاح طلبی دارند.
بررسی عوامل مؤثر بر باروری با تکیه بر رویکردی چندسطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور ایران در دهه های اخیر تحولات چشمگیری در زمینه تغییرات جمعیت تجربه نموده است. افزایش نرخ رشد جمعیت به 9/ 3 درصد در دهه 1355 1365 و کاهش رشد جمعیت به 29/ 1 درصد در دوره 1385 1390 به خوبی این مهم را نشان می دهد. تغییرات باروری مهم ترین عامل تبیین کننده تغییرات رشد جمعیت بوده است. با توجه به تفاوت های استانی باروری در ایران و نقش تعیین کننده تغییرات استانی در روند آتی باروری، بررسی ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی منطقه ای در تبیین باروری ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی این مقاله بررسی نقش ویژگی های استانی در تبیین باروری است.
به منظور نیل به هدف این مقاله، روش تحلیل چندسطحی به کار گرفته شده است. داده های مورد استفاده برگرفته از داده های خام 2 درصد سرشماری 1385 است که در دو سطح فردی و استانی طبقه بندی شده اند. میانگین استانی تعداد فرزندان زنده به دنیاآمده و میانگین سنی زنان در معرض باروری به عنوان متغیرهای پیش بین سطح 2 و متغیرهای اشتغال، تحصیلات، سن و ساختار خانواده به عنوان متغیرهای پیش بین سطح 1 مدل سازی شده اند.
نتایج مبیّن این است که ویژگی های سطح استانی، تأثیرات ثابت و تصادفی معناداری را در ضرایب رگرسیونی سطح فردی در تبیین باروری دارد، به گونه ای که میانگین میزان باروری زنان از باروری استان و میانگین سن زنان در معرض باروری تأثیرپذیرند. همچنین نتایج گویای این مهم است که میزان تأثیر متغیر تحصیلات زنان بر باروری در استان هایی که میانگین کل تعداد فرزندان زنده به دنیاآمده در سطح بالاتری قرار دارد به مراتب پایین تر است.
معماری ایرانی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
مردانگی در قاب؛ نشانه شناسیِ اجتماعی مردانگی در عکاسی مطبوعاتی دهه های 50 و 60 خورشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مردانگی، چند سالی است که به مسأله ای در خور توجه در مطالعات جنسیت تبدیل شده است. با توجه به این که این پدیده، امری متکثر، برساختی و تاریخی است، در فرهنگ ها و گفتمان های گوناگون، به شکل ها و شیوه های متفاوتی تجربه می شود. پژوهش حاضر با مطالعه عکس های مطبوعاتیِ دهه های 50 و 60 خورشیدی، تلاش دارد تا به بررسی مردانگی هژمونیک در این دو دهه بپردازد. مردانگی هژمونیک، نوعی از مردانگی است که توسط گفتمان های مسلط به عنوان مردانگی طبیعی و غیرتاریخی برساخته می شود و به تمام مردان نیرو وارد می کند تا نسبت خود را با آن تعریف کنند.
یافته های این پژوهش که به روش نشانه شناسی اجتماعی انجام شده است، نشان می دهد که در پیش از انقلاب با توجه به سلطه گفتمان مدرنیته، مردانگی شهری – دهاتی به عنوان مهمترین تقابل جنسیتی شکل گرفته بود. اما با نزدیک شدن به سال 57، مردانگی انقلابی به عنوان یک نوع مردانگی مقاومت در برابر مردانگی شهری ابراز وجود کرد و در نهایت توانست جایگاه مسلط آن را از بین ببرد. پس از پیروزی انقلاب، با مهار مردانگی انقلابی و شکل گیری نظم جدید، مردانگی مستضعف – اشرافی بر عکاسی مطبوعاتی مسلط گشت.
بررسی موانع ازدواج از دیدگاه دانشجویان دانشگاه ایلام در سال تحصیلی 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۰ و ۶۱
181 - 206
حوزههای تخصصی:
تأخیر در سن ازدواج پدیده ای است که در جهان معاصر در تمام کشورهای مختلف اعم از توسعه یافته و توسعه نیافته عمومیت یافته است؛ اگرچه در جای جای جهان، اشتراکات فراوانی در علل این پدیده وجود دارد؛ ولی می توان در هر منطقه جغرافیایی و فرهنگ حاکم بر آن علت های خاصی را جویا شد؛ چنانکه در ایران با توجه به شرایط فرهنگی ویژه آن علت ها متفاوت است. این پژوهش با هدف توصیف موانع ازدواج در بین 374 نفر از دانشجویان دانشگاه ایلام در سال تحصیلی 1395 صورت گرفته است. روش نمونه گیری، طبقه ای بوده و برای آزمون فرضیه ها و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. مهمترین یافته های این پژوهش بدین قرار است: در مقایسه میانگین نمرات عوامل تأثیرگذار بر موانع ازدواج (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بی توجهی مسئولان)، عامل فرهنگی با 16/3 درصد، عامل اقتصادی با 12/3 درصد، عامل بی توجهی مسئولان با 74/2 درصد و عامل اجتماعی با 31/2 درصد، به ترتیب، بیشترین تا کمترین میانگین نمره را در بین نمونه مورد بررسی داشته اند و در مقایسه بین میانگین نمرات گویه های مورد استفاده برای 1. متغیر عامل فرهنگی موانع ازدواج، عیب شمردن جلسات آشنایی قبل از ازدواج با 88/3 درصد بیشترین نمره و عیب شمردن طرح مسئله ازدواج توسط خانواده دختر با 39/2 درصد کمترین نمره؛ 2. متغیر عوامل اقتصادی، بالا بودن هزینه زندگی با 42/4 درصد بیشترین نمره و فاصله طبقاتی دو خانواده با 44/2 درصد کمترین نمره؛ 3. متغیر عدم اعطای وام مورد نیاز به زوج های جوان با 61/3 درصد بیشترین نمره و عدم حمایت از ازدواج های ساده با 08/2 درصد کمترین نمره و 4. متغیر عامل اجتماعی موانع ازدواج، وضع مهریه سنگین با 96/2 درصد بیشترین نمره و ازدواج پس از اتمام تحصیلات با 16/2 درصد کمترین نمره را از بین گویه ها به دست آورده اند.