فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسئلة اصلی این پژوهش مطالعة مشکلات نوجوانان افغانستانی در تعاملات روزمره و تأثیر این مشکلات و تنگناها بر شکل گیری تصور از خود و دیگری در آن هاست. ملاحظات نظری براساس نظریات متفکران مکتب کنش متقابل نمادین و با استفاده از سازة مطرودیت اجتماعی تدوین شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است، گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساخت یافته و مصاحبه های روایی صورت گرفته است. تحلیل داده ها نیز با استفاده از نظریة داده نگر انجام گرفته است. برای انجام دادن این پژوهش درمجموع با 21 نفر از نوجوانان (12 تا 16 ساله) افغانستانی دختر و پسر ساکن شهر تهران مصاحبه شد. یافته ها بیان می کند افراد مورد مطالعه در جریان تعاملات روزمرة خود با ایرانیان مورد تحقیر و بی احترامی بوده اند و به آن ها برچسب اَفی (افغانی) زده شده است. مصاحبه شوندگان نیز به منظور اجتناب از برخوردها «فاصله گیری» را به عنوان استراتژی کنش برگزیده اند. تصور افراد مورد مطالعه از ایرانیان به عنوان دیگری، خودبرتربین، ضدافغانی و عموماً مشتمل بر بی اعتمادی بوده است. این تصور از دیگری بر تصور از خود افراد مورد مطالعه تأثیر داشته است و در کنار سایر عوامل سبب شده است آن ها خود را افرادی متفاوت از ایرانیان تلقی کنند. احساس تفاوت با ایرانیان در ذهن افراد مورد مطالعه درواقع همان تصوری است که ایرانیان دربارة آن ها داشته اند. آن ها خود را نسبت به ایرانیان متفاوت می دانند؛ چراکه از سوی ایرانیان افرادی متفاوت و به عنوان دیگری تعریف شده اند.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی م ؤثر بر مصرف انرژی خانوار پس از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش خانگی در میان بخش های اقتصادی کشور، از بزرگ ترین مصرف کنندگان نهایی انرژی است و شدت انرژی آن، برخلاف سایر بخش ها، روندی صعودی دارد. قانون هدفمندسازی یارانه ها از اقدامات اساسی دولت نهم است که از جمله اهداف اجرای آن، کاهش مصرف انرژی این بخش بوده است. بخش خانگی متشکل از گروه هایی است که به لحاظ ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متفاوتند و به نظر می رسد تغییر یکسان قیمت دو حامل برق و گاز طبیعی در نتیجه اجرای این قانون برای تمامی این گروه ها، اثرات متفاوتی بر میزان مصرف هر گروه داشته باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی های اجتماعی (پایگاه اقتصادی-اجتماعی) و فرهنگی (فرهنگ زیست محیطی) مؤثر بر میزان تغییر مصرف برق و گاز طبیعی خانوارهای شهر اصفهان پس از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه هاست. بدین منظور با کسب نظرات خانوارها و با استفاده از ابزار پرسشنامه، فرضیه های پژوهش بررسی شده اند. جامعه آماری شامل کلیه خانوارهای ساکن در مناطق پانزده گانه شهرداری اصفهان بوده است و نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شده است. حجم نمونه برای بررسی فرضیه های پژوهش، 145 خانوار بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانوارهای اصفهانی بر میزان صرفه جویی آن ها در مصرف انرژی (برق و گاز طبیعی) تأثیر معناداری نداشته است؛ در حالی که فرهنگ (زیست محیطی) خانوارها، تأثیر منفی معناداری داشته است.
ارائه مدل ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی در سیمای جمهوری اسلامی ایران با محوریت برنامه های نمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارائه مدل ترویج سبک زندگی اسلامی-ایرانی در سیمای جمهوری اسلامی ایران با محوریت برنامه های نمایشی است. این پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از روش مفهوم سازی بنیادی (داده بنی اد) انجام گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی تع داد چهارده نفر از مراجع عظام تقلید، وزرای دولت های گذشته، اعضای هیئت علمی دانشگا هها وافراد دارای تجربه کاری در حوزه سیمای ج.ا.ایران مورد مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و سپس داده های حاصل، از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تعبیر و تفسیر قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که تلویزیون، سه کارکرد اصلی جهت ترویج سبک زندگی اسلامی-ایرانی در برنامه های نمایشی ایفا می نماید. اولین کارکرد تلویزیون که در این پژوهش شناسایی شده، عبارت از فراهم سازی عواملِ میانجیِشکوفاییِ سبک زندگی اسلامی-ایرانی اس ت. دومین کارکرد نمایشخصوصیات فرهنگ ملی و خرده فرهنگ های بومی-محلی است. سومین کارکرد تلویزیون جهت ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی اس ت ک ه در ای ن پژوهش مورد شناسایی قرار گرفته است.
شبکه های ماهواره ای ترک زبان و هویّت قومی جوانان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش فنّاوری های نوین اطّلاعاتی و ارتباطی همچون شبکه های ماهواره ی، افراد و گروه های قومی به شیوه های گوناگون از این رسانه ها در راه ایجاد و تثبیت هویّت قومی استفاده می کنند. چنان که هر روزه بر تعداد شبکه های ماهواره ای که با محور قومیّت فعّالیّت می کنند و مخاطبان آن افزوده می شود و این امر، در آینده نقش دولت و رسانة ملّی را در زمینة ارتباطات و اطّلاع رسانی با چالش رو به رو خواهد کرد. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از روش ترکیبی به مطالعة تأثیر برنامه های شبکه های ماهواره ای ترک زبان (کشور آذربایجان و ترکیه) بر هویّت قومی مخاطبان جوان این شبکه ها پرداخته است. همچنین، به مهم ترین دلایل و زمینه های گرایش جوانان به شبکه های ماهواره ای ترک زبان در شهر تبریز نیز پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین مدت زمان استفاده، میزان استفاده، استفادة هدفمند و اعتماد به محتوای برنامه های شبکه های ماهواره ای ترک زبان با هویّت قومی کاربران، رابطة معنادار مستقیمی وجود دارد. همچنین، سایر یافته های پژوهش نشان دهندة آن است که نارضایتی از برنامه های شبکة استانی سیمای آذربایجان شرقی، ضعف در بازنمایی فرهنگی و بازنمایی نامناسب ترک ها در برنامه های رسانة ملّی از مهم ترین دلایل و زمینه های گرایش جوانان تبریزی به سمت شبکه های ماهواره ای ترک زبان است.
فرهنگ پذیری و سازگاری در میان جوانان کرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد بررسی اَشکال مختلف فرهنگ پذیری (یکپارچه سازی، قومی، ملی و پراکنده) و سازگاری (روانی و فرهنگی-اجتماعی) و رابطه ی آن ها با هم در میان جوانان کُرد است. جامعه ی آماری جوانان بین سنین 18 تا 29 سال کُرد در شهر های کرمانشاه و جوانرود می باشد. روش تحقیق پیمایش و تکنیک جمع آوری داده پرسش نامه است. رویکرد بررسی، فرد محور (تحلیل خوشه) و متغیر محور (تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل رگرسیون) است. نتایج حاصل از تحلیل خوشه را نیم رخ های فرهنگ پذیری نامیدیم، که نیم رخ قومی شامل 30 درصد از پاسخگویان، نیم رخ ملی شامل 5/24 درصد از پاسخگویان، نیم رخ یکپارچه سازی شامل 5/34 درصد از پاسخگویان، و نیم رخ پراکنده شامل 11 درصد از پاسخگویان است. با تحلیل رگرسیون آشکار شد که وجود توامان فرهنگ ملی و قومی باعث سازگاری روانی و فرهنگی-اجتماعی بیشتری می شود. جهت گیری قومی، سازگاری روانی را بیشتر می کند و در سازگاری فرهنگی-اجتماعی تاثیر زیادی ندارد. تاثیر جهت گیری ملی در سازگاری فرهنگی-اجتماعی با جهت گیری قومی تفاوت چندانی ندارد.
بررسی تغییرات اقلیمی به عنوان تهدیدی جدید علیه صلح و امنیت بین المللی در دوران پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایان جنگ سرد، فصلی نو در نگرشهای امنیتی جهان گشود و بازنگری در مفهوم «تهدید و امنیت» را ضروری ساخت. این بازنگری منجر به زایش و رشد رویکردها به امنیت بین المللی گردید که بر خصلت چند بعدی امنیت و عوامل شکل دهنده و تهدید کننده آن تأکید می کنند. در پاردایم جدید، در کنار متغیرهای نظامی و سخت افزاری، مولفه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و محیط زیستی به عنوان عواملی در نظر گرفته می شوند که می توانند به عنوان تهدیدی علیه امنیت بین المللی عمل کنند. تغییرات اقلیمی به عنوان یکی از مهم ترین و پیچیده ترین چالشهای بین المللی در عصر جهانی شدن است. این تغییرات کوچک در دمای زمین می تواند منجر به خطر بالقوه ای در تغییرات آب و هوایی کره زمین شود. زندگی ما امروزه به تغییرات اقلیمی بستگی دارد. در صحنه بین الملل به مرور آثار این تهدیدات در روابط بین کشورها مشاهده می شود. به عنوان مثال ﺟﻨﮓ دارﻓﻮر را ﻣﯽﺗﻮان به عنوان اوﻟﯿﻦ درﮔﯿﺮی در ﺣﻮزه ﺗﻐﯿﯿﺮات اﻗﻠﯿﻤﯽ داﻧﺴﺖ. این تهدیدات علاوه بر بروز تنشهای اجتماعی، نا آرامی های سیاسی و مخاصمات خشونت آمیز را نیز به دنبال خواهد داشت. این موضوع فراتر از دستورکارهای بین المللی در قالب کنوانسیون چارچوبی سازمان ملل متحد و پی گیری های شخص دبیرکل و بررسی های هیئت بین الدولی تغییرات اقلیمی در شورای امنیت به عنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت بین الملل شناخته شده است.
دیپلماسی پایدار؛ راهبردی مؤثر برای درک مذاکرات بین المللی زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث بسیار مهم جهانی، دیپلماسی محیط زیست و تأثیر آن بر تعاملات بین المللی و صلح جهانی است. در این راستا دیپلماسی به عنوان یک ابزار کاربردی و تسهیل گر در روابط بین الملل است که هدف غایی آن صلح و آرامش است. در همین راستا با اینکه تفاوتی بین حقوق بین الملل و حقوق بین الملل محیط زیست قائل هستیم، حقوق بین الملل محیط زیست لازم است که با جهان پیرامونی که دائم در حال تغییر است سازش یابد. این در حالی است که پیوند حقوق بین الملل و حقوق بین الملل محیط زیست ناگسستنی است و یکی از نقاط پیوند همانا دیپلماسی محیط زیست است. از این رو تعاملات بین المللی زمینه ساز روند بروز و ظهور دیپلماسی در جریان کنفرانس های بین المللی است. در این مسیر روند توسعه حقوق بین الملل محیط زیست نیز متاثر از فرایند دیپلماسی می باشد و بایستی بر این مهم اذعان داشته باشیم که تنها راه برون رفت از مخاطرات و نابسامانی های زیست محیطی، دیپلماسی محیط زیست در پرتو همکاری های بین المللی است. تعاملات بین المللی شمال و جنوب در چارچوب دیپلماسی فعال به نوعی درک ژئوپلتیکی از مذاکرات بین المللی محیط زیست محسوب می شود. این پژوهش در صدد است تا الگوی چارچوبی تعاملات بین المللی در بستر دیپلماسی محیط زیست را تبیین نماید.
انسان شناسی زیستی در قرن بیست و یکم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی زیستی از آغاز شکل گیری تا کنون دچار تحولات چشمگیری شده است. از قرن نوزدهم تا نیمه های قرن بیستم نژاد مفهوم محوری مورد بررسی در انسان شناسی زیستی بوده است. از نیمه دوم قرن بیستم موضوع نژاد جایگاه خود را به موضوعات جدیدی داد. نیمه دوم قرن بیستم را می توان دوره گذار انسان شناسی زیستی نامید. سه دهه آخر این قرن سال های رو به رشد انسان شناسی زیستی برشمرده می شوند. در این سال ها این علم از حالت عمومی به سمت تخصصی تر شدن پیش رفت. ژنتیک انسانی، نخستی شناسی، محیط شناسی انسانی، دیرین انسان شناسی از جمله این تخصص ها بودند که تا کنون نیز توسعه یافته اند. در قرن بیست و یکم علاوه بر ادامه روند تخصصی شدن رویکرد مهم دیگری زیرمجموعه انسان شناسی زیستی شکل گرفت. این رویکرد موضوعات مورد بررسی خود را با در نظر گرفتن هم زمان ویژگی های فرهنگی و جسمانی مطالعه می کند و رویکرد زیستی- فرهنگی نام دارد. این رویکرد در انتقاد به تخصصی شدن زیرشاخه های انسان شناسی شکل گرفته است. انسان شناسی پزشکی و بدن، انسان شناسی تغذیه، انسان شناسی عصب شناختی از جمله حوزه هایی هستند که زیرمجموعه این رویکرد در انسان شناسی زیستی شکل گرفته اند. این حوزه ها از جمله کاربردی ترین زیرشاخه های انسان شناسی در قرن معاصر محسوب می شوند که به وسیله آن ها می توان بحران های زیست محیطی، شیوع بیماری های قرن معاصر و بحران های غذایی و بیماری های ناشی از آن ها را بررسی کرد. در این مقاله به بررسی این رویکرد و معرفی حوزه های شکل گرفته ذیل آن پرداخته ایم.
تأثیر استفاده از رسانه های جمعی و اجتماعی بر هم گرایی بین قومی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی میزان تأثیر استفاده رسانه های جمعی و اجتماعی بر هم گرایی اقوام ایرانی است. روش تحقیق از نوع پیمایشی و حجم نمونه آماری، ۱۲۰۰ نفر بالای ۱۷ سال از اقوام مورد نظر بوده و نمونه گیری نیز براساس ترکیبی از روش های احتمالی طبقه ای و خوشه ای چندمرحله ای انجام شده است. براساس یافته ها، میانگین هم گرایی اقوام بین نمونه موردنظر برابر با ۴۷/۶۲درصد بوده و به ترتیب افراد قوم بلوچ، کرد، لر، فارس، آذری و عرب بیشترین تا کمترین میزان گرایش هم گرایی بین قومی را داشته اند. استفاده از شبکه های ماهواره ای قومی و تلویزیون های خارجی، بیشترین تأثیر منفی را بر هم گرایی اقوام داشته و پس از آن، شبکه های ماهواره ای فارسی زبان در مسیر افزایش واگرایی، نقش ایفا کرده اند. شبکه های سراسری صداوسیما و مطبوعات، نقش ایجابی در هم گرایی اقوام داشته اما نقش اینترنت معنادار نیست. استفاده از رسانه های اجتماعی وب محور بیش از شبکه های اجتماعی بر بستر تلفن همراه هوشمند، باعث افزایش هم گرایی اقوام ایرانی شده است.
بررسی احساس امنیت اجتماعی زنان شاغل در سازمان ها و ادارات دولتی شهر تبریز و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی احساس امنیت اجتماعی و تعیین برخی عوامل مؤثر بر آن در بین زنان شاغل سازمان ها و مؤسسات دولتی نگاشته شده است. برای شاخص سازی و فرضیه سازی، از نظریه های حوزه مطالعات امنیت اعضای مکتب کپنهاگ و نطریه های جامعه شناختی دورکیم و گیدنز استفاده شده است. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی است و داده های لازم با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. همچنین حجم نمونه 240 نفری از زنان شاغل در سازمان ها و ادارات دولتی شهر تبریز از طریق روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند. احساس امنیت اجتماعی به طور کلی در بین زنان شاغل در حد متوسط قرار دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای حمایت اجتماعی، آزار جنسی و درآمد با احساس امنیت اجتماعی رابطه دارند. این سه متغیر در مجموع 42 درصد از تأثیرات متغیر وابسته را تبیین می کند.
چگونگی تغییرات زبان گفتاری از ترکی به فارسی در دو دهه گذشته و مقاومت در مقابل تغییر در حال حاضر: پژوهش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با استفاده از رویکرد برساختی و روش شناسی نظریه داده بنیاد[1] به بازسازی معنایی چگونگی تغییرات زبان گفتاری از ترکی به فارسی در دو دهه گذشته و مقاومت در مقابل تغییر درحال حاضر می پردازد. روش تحقیق کیفی است و از روش نظریه پردازی داده بنیاد و تکنیک مصاحبه عمیق برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است. مهم ترین پرسش های تحقیق پیش رو این بوده است که«چه جنبه از زندگی آذری زبانان در دو دهه قبل تغییر کرد که تمایل به فارسی صحبت کردن در آنها زیاد شد؟»چه تغییراتی درحال حاضر رخ داده که تمایل به ترکی صحبت کردن در آنها بیشتر شده است؟ یافته های به دست آمده شامل شش مقوله عمده به این شرح است. متعین های نیاز به نمایش جلال طبقات فرادست، شدت و میزان تعاملات بین طبقاتی، تمایل به تغییر نگرش و رفتار دربارة زبان، عدم توانمندی در ارتباط متقابل، فضای اجتماعی تعامل میان طبقات فرادست و فرودست؛ تشخص آوری زبانی، جست وجوی راه های ورود به طبقه فرادست از طریق تغییرات زبانی و پیروان تغییرات ارزشی در فرودستان. مقوله هسته ای این بررسی فقدان تمایل به تغییرزبان گفتاری است که مقولات عمده فوق را دربرمی گیرد. [1]. Grounded Theory
بررسی جامعه شناختی خانه های دوم در ایران و بررسی پیامدهای آن (مطالعه موردی شهرستان فراهان) .اباذر اشتری مهرجردی ، حسین میرزایی سید احمد فیروزآبادی ، حسین ایمانی جاجرمی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرهای بزرگ در نتیجه مهاجرت مشکلات زیادی دارند. در مقابل، امکانات برخی گروه ها و قشرها باعث شده آنها به دنبال فضایی برای گذران اوقات فراغت خود و خانواده باشند که از مسائل و مشکلات شهری به دور بوده و با ارزش های والدین خانواده نزدیک تر باشد. این تحرک به شکل گیری موج شهرنشینی دیگری در خارج از قلمرو شهرها و ایجاد خانه های دوم در روستاهای خوش آب وهوای نزدیک شهرهای بزرگ از جمله اراک منتج شده است. در این مطالعه از نظریات مهاجرت معکوس و سبک زندگی بهره برده ایم. در این مطالعه از قالب روشی آمیخته هسه بایبر بهره برده و روش کیفی اساس کار بوده و روش کمی در کنار آن استفاده شده است. جامعه آماری، بخش مرکزی شهرستان فراهان شامل 32 روستا که با تمام شماری به روش ترکیبی ارزیابی شدند. نتایج مطالعه حاکی از آن است که خانه های دوم بیشتر در روستاهای فارس زبان گسترش یافته. مالکان ساکن قم و اراک (کمتر از50 درصد) تعطیلات آخر هفته و مناسبت ها درحالی که ساکنان تهران (بیش از 50 درصد) تنها در مناسبت ها مراجعه می کنند. لوازم موجود و چیدمان همه منازل ترکیبی از سنتی و مدرن است، تقریباً همه خانه ها در 5 تا 10 سال قبل ایجاد شده اند. حدود 10 درصد مالکان زن بوده، پایگاه اقتصادی اجتماعی اغلب آنها متوسط و بالا بوده، حدود دوسوم بیش از 50 سال سن دارند، 90 درصد دارای لیسانس و کمتر بودند. همه مالکان با ساکنان نسبت فامیلی داشتند، دوسوم اعلام کردند پوشش آنها بهتر از پوشش شهری آنها برای تمایز و نشان دادن تمکن مالی است. در برخی روستاها ایجاد خانه های دوم باعث بروز تشنج و اختلاف میان ساکنان شده و در برخی اثرات اجتماعی فرهنگی مثبتی چون ایجاد اتحاد و همدلی و جلب مشارکت آنان در اقدامات روستا داشته است. تم های استخراج شده شامل دستیابی به ارزش ها و نیازهای فرامادی بازگشت به هویت نمایش یا اثبات منزلت بالا احساس یا ابراز تمایز مصرف بر مبنای مد و ذائقه همه چیزپسند بوده است.
بازنمایی زن دوم در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶
165-209
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی بازنمایی زن دوم در سینمای ایران در طی دو دهه 1370 و 1380 می پردازد. برای نیل به این هدف از روش کیفی نشانه شناسی استفاده و بر اساس الگوی سلبی و کاودری، رمزگان فنی و با به کارگیری رمزگان روایی بارت، ارجاعات و دلالت های موجود در متن فیلم، مشخص شده است. با تمرکز بر این الگوها، سعی بر این بوده که در چهار فیلم: «شوکران»، «زن دوم»، «پاتو زمین نذار» و «زندگی خصوصی» که به روشی هدفمند برگزیده شده اند، شخصیت زن دوم واکاوی و بازنمایی سینمایی از شخصیت زن دوم و کلیشه های به کار رفته در این بازنمایی آشکار شود.بنابر نتایج این مقاله می توان گفت در بازنمایی زن دوم شاهد کلیشه هایی هستیم که به کرات به تصویر در آمده اند. کلیشه هایی چون: «یافتن تکیه گاه عاطفی»، «زن مدرن و مستقل»، «زن مطلقه»، «اغواگری»، «تنهایی»، «مادرانگی»، «دین داری»، «تبرئه شدن و مظلومیت»، «ارتباط پنهانی» و «بی آبرویی» از عمده کلیشه های مطرح شده در این فیلم ها هستند. با بررسی این فیلم ها مشخص شد که زن دوم هرچند عمدتاً در ابتدای امر اغواگر و فریبنده ظاهر می شود، اما در جریان داستان در جستجوی نقش همسر و در پی تشکیل کانون خانوادگی ست و در نهایت او از تقصیر ورود به این رابطه تبرئه می شود. انگشت اتهام در خصوص ازدواج دوم عمدتاً به سوی مردان متأهل است و اراده آن ها در ورود به این ارتباط اصیل شمرده می شود.
زنان افغان مهاجر و چالش های بازگشت به وطن (مطالعه موردی: زنان مهاجر افغان ساکن شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزرگ ترین مهاجرت افغان ها به ایران بعد از روی کار آمدن دولت جمهوری دمکراتیک افغانستان در 1978 و به واسطه درگیری های گسترده داخلی آغاز شد. این سیل مهاجرتی در طی سال ها همواره با فرازوفرودهای فراوانی مواجه بوده است. گرچه دلیل اصلی مهاجرت افغان ها هرگز نگرش جنسیتی نبوده است اما همواره سایه مسائل جنسیتی همچون نبود امنیت برای زنان، صیانت از ناموس و ... به عنوان مؤلفه های بازدارنده نقش اساسی ایفا کرده اند. در این پژوهش تلاش شده دلایل عدم تمایل به بازگشت افغان ها از دید زنان مورد بررسی قرار گیرد. با استفاده از نظریه دافعه و جاذبه مهاجرت و از طریق مصاحبه ساختارمند با 16 زن مهاجر در شهر مشهد و طی دو دوره زمانی مختلف پرسش های اصلی تحقیق بررسی شد. جاذبه های ایران برای دختران و زنانی که در ایران متولد شده اند بیشتر از زنانی است که بخش عمده ای از عمر خود را در افغانستان گذرانده اند. تغییر ساختار معیشتی و محیط جغرافیایی افغان های مهاجر به ایران که عموماً از قوم هزاره هستند موجب شده نظام پدرسالار سنتی کارایی خود را از دست داده و از جامعه ایرانی متأثر شود. دلایل عدم بازگشت زنان افغان در دو دسته کلی قابل تقسیم بندی است: 1) مسائل درون فرهنگی که بازتاب دهنده مشکلات و موانع موجود در ساختار اجتماعی و سنتی افغانستان است و عملاً به عنوان یک دافعه در بازگشت زنان نقش ایفا می کند گرچه تغییرات رخ داده بعد از شکل گیری جمهوری اسلامی افغانستان بارقه امیدی نیز در دل آن ها تابانده است و 2) مسائل برون فرهنگی که ناشی از جاذبه ها و دافعه های جامعه ایرانی برای ایشان است خصوصاً برخورداری از آزادی و امنیت بیشتر در ایران برای زنان افغان علی رغم مشکلات و موانع تحصیلی و اجتماعی، به عنوان یک مؤلفه مؤثر در عدم بازگشت عمل می کند.
بررسی اثربخشی برنامه زندان مرکزی سنندج در کاهش گرایش زندانیان به تکرار جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های پیش گیری از جرم، پیش گیری از تکرار جرم است که به وسیله اجرای برنامه های مختلف در زندان های کشور انجام می گیرد. در این برنامه ها تلاش می شود زندانیان در کنار تحمل حبس به منزله مجازات، تحت آموزش هایی قرار گیرند که گرایش آنان به تکرار جرم را کاهش دهد. از سوی دیگر، از مهم ترین شاخص های اثربخشی سیاست های کیفری، میزان تکرار جرم است. این پژوهش در پی پاسخ گفتن به این سؤال است که آیا برنامه های مرتبط با پیش گیری از تکرار جرم، که در زندان مرکزی سنندج اجرا می شود، اثربخش است؟ برای پاسخ به این سؤال، دو گروه 100 نفری آزمایش و کنترل (جمعاً 200 نفر) از زندانیان به روش تصادفی نظام مند انتخاب شدند. برنامه آموزشی پیش گیری از جرم در طی دو ماه برای افراد گروه آزمایش به اجرا درآمد و نهایتاً پرسش نامه گرایش به تکرار جرم در میان هردو گروه تکمیل شد و نتایج با هم مقایسه شد. بر اساس نتیجه آزمون تفاوت میانگین، گرایش به تکرار جرم در دو گروه آزمایش و کنترل با احتمال خطای کمتر از 1 درصد معنی دار است؛ بنابراین، فرضیه پژوهش تأیید می شود. به عبارت دیگر، اجرای برنامه آموزشی پیش گیرانه در زندان مرکزی سنندج اثر بخش بوده است.
بررسی هویت قومی و تأثیر آن براحساس طرد اجتماعی (مورد مطالعه: عرب های شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی قوم شناختی قومیت ها
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی کاربردی انسانشناسی شهری انسان شناسی توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی مفاهیم علوم اجتماعی (هویت، سرمایه اجتماعی و ...)
هویت قومی از مفاهیمی است که تحولات آن به ویژه در جوامع درحال گذار و در شرایط تنوع و پیچیدگی ارزش ها، مانند سایر واقعیات اجتماعی که متأثر از عوامل گوناگونی هستند، حوزه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است. طرد اجتماعی نیز از مباحث مطرح در حوزه علوم اجتماعی است که در آن، طرد فقط در معنای راندن یا رانده شدن فرد یا گروهی توسط دیگران و جامعه نیست، بلکه اشکال گوناگون طرد وجود دارد. این مقاله دربرگیرنده ماهیت روان شناسی، اجتماعی و فرهنگی هویت قومی و تأثیر آن بر احساس طرد است که به نقش فعال افراد گروه قومی و قضاوت آنان پیرامون هویت قومی می پردازد. به این منظور، فرضیه هایی به آزمون نهاده و رویکرد کمی اتخاذ شد. قوم عرب خوزستان (شهر اهواز) به عنوان جامعه آماری با حجم نمونه 384 نفر مورد بررسی و مشاهده قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه نشان داد: متغیرهای تعصب قومی، تعلق قومی، نگرش به هنجارهای قومی رابطه معکوس و معناداری با متغیر ملاک (احساس طرد اجتماعی) دارند.
مطالعه سلامت روانی و عوامل فردی و محله ای مؤثر بر آن(مورد مطالعه: شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی ارتباط بین برخی عوامل فردی و عوامل سطح محله با سلامت روانی شهروندان تهرانی 18 45 ساله، به روش پیمایشی و با جمع آوری داده از 448 شهروند تهرانی ساکن 25 محله مختلف این شهر با کاربرد روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انجام یافته است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته اند. برای بررسی تأثیرات توأمان عوامل سطح فرد و سطح محله، از مدل رگرسیونی دوسطحی در تحلیل های چندمتغیره استفاده شده است. براساس نتایج، سطح سلامت روانی پاسخ گویان در حد 46/4 (در یک مقیاس 2/1 تا 6 واحدی) و متوسط به بالا بوده و براساس تحلیل های دومتغیره، تمام متغیرهای سطح فرد شامل؛ پایگاه اقتصادی اجتماعی (مثبت)، سن (مثبت) و سبک زندگی سالم (مثبت)، وضع تأهل (به نفع متأهل ها) و جنس (به نفع مردان) رابطه معناداری با سلامت روانی پاسخگویان داشته اند. نتایج حاصل از برازش مدل دوسطحی (فرد محله) نشان داد که همه متغیرهای سطح اول، به استثنای سن، تأثیر معنادار خود در مدل نهایی دوسطحی را حفظ کرده اند. شرایط اجتماعی مساعد در سطح محله نیز با کنترل اثر متغیرهای سطح اول، به شکل مثبت و معناداری بر سلامت روانی پاسخگویان تأثیر گذاشته است. متغیرهای سطح فرد 23/13 درصد و متغیرهای سطح محله 89/33 درصد از واریانس سلامت روانی را به ترتیب در سطوح اول و دوم مدل دوسطحی تبیین کرده اند.
تحلیل گفتمان انتقادی کتاب امریکن اینگلیش فایل با استفاده از مدل ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی، گرایشی از رشتة تحلیل گفتمان در مطالعات زبان شناختی است که به رابطة زبان، قدرت و ایدئولوژی در جامعه می پردازد. هدف این مقاله بررسی نمونه های از متون و تصاویر کتاب امریکن اینگلیش فایل با استفاده از الگوی ون دایک(1998) و الگوی کرس و ون لیوون(1996) است. نتایج نشان می دهد کتاب مذکور مملو از عوامل گفتمانی، مؤلفه های اجتماعی و شناختی از جمله نظام های ارزشی اجتماعی فرهنگی است. نویسندگان گفتمان این کتاب را طوری طراحی نموده اند که اهداف و ایدئولوژی مورد نظر آنان از جمله عرضة دانش اجتماعی فرهنگی جوامع غربی همچون سبک پوشش، تغذیه و مراودات اجتماعی، معرفی شخصیت های معروف و اماکن توریستی و نیز نگرش نژادپرستانه را در بر می گیرد. به طور کلی معرفی ابعاد مختلف جوامع غربی و هجوم نرم فرهنگ غرب در قالب این کتاب به منزله یک پل ارتباطی مشهود است.