فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۱٬۳۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بهبود وضعیت بهداشت و سلامت شهروندان یکی از نشانه های ارتقا و توسعة انسانی در هر جامعه ای می باشد و به عنوان مسئله ای ضروری و مهم مدّ نظر برنامه ریزان است. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی- تحلیلی است، با هدف بررسی و تحلیل فضایی شهرستان های استان ایلام از لحاظ برخورداری از شاخص های بهداشتی - درمانی صورت گرفته و داده های مورد نیاز آن از سالنامه آماری 1391 استان ایلام به دست آمده است. در راستای انجام این تحقیق، شاخص های بهداشتی - درمانی با بهره گیری از تکنیک تحلیل عاملی و با استفاده از 20 شاخص که به 4 عامل برتر کاهش یافتند، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که محرومیتی کلی در سطح استان از نظر برخورداری از شاخص های بهداشتی - درمانی وجود دارد و توزیع امکانات موجود نیز چندان متناسب با توان و نیاز جمعیتی شهرستان ها صورت نگرفته است. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل عاملی، اکثر شهرستان های استان (مهران، دره شهر، دهلران و شیروان - چرداول) از لحاظ شاخص های مورد مطالعه، محروم یا نیمه برخوردار هستند و ایوان، ایلام و آبدانان از لحاظ بهره مندی از شاخص های بهداشتی – درمانی، در ردیف برخوردارترین و مهران و دره شهر در ردیف محروم ترین شهرستان ها قرار دارند
اتنوگرافی کافی شاپ در بندرعباس؛ از خرده فرهنگ تا ضد فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
59 - 84
حوزههای تخصصی:
هر فضایی حیات فرهنگی خاص خود را می سازد، بنابرین مطالعه ی نحوه ی تولید و مصرف فضاهای مدرن شهری در دو دهه ی اخیر، اهمیت ویژه ا ی یافته است. کافی شاپ نیز به عنوان یکی از همین فضاهای جدید، فرهنگ خاص خود را خلق کرده است. پژوهش حاضر با به کارگیری رویکردی اتنوگرافیک در پی آن ست که به توصیف کافی شاپ و کافه نشینی به مثاب ه ی یک میدان فرهنگی بپردازد. میدان مطالعه، 18 کافی شاپ شناخته شده در شهر بندرعباس بوده و فرایندهای داده یابی مطالع ه ی حاضر، ترکیبی از مشاهده ی مشارکتی و مصاحبه های رسمی و غیررسمی است. شی وه ی دسترسی به نمونه ها با حضور محقق در کافی شاپ ها و انجام فرایندهای اعتمادساز به صورت مستقیم و همچنین به شیوه ی معرفی توسط کافه من ها، بوده است. فرایندهای داده کاوی و مثلث سازی (چندوجهی کردن) فعالیت های میدانی حاکی از آن ست که می توان کافی شاپ در بندرعباس را به شکل زنجی ره ای از خرده فرهنگ تا ضد فرهنگ توص یف کرد. انتزاع داده های حاص ل از مصاحبه های رسمی و غیررسمی با مشارکت کنندگان میدان پژوهش نیز هشت مقوله ی تعاملی بودن، فراغتی بودن ، سبک مند بودن ، دموکراتیک بودن، جهانی بودن، امن بودن، منزلت بخش بودن و مدگرا بودن را در توصیف کافی شاپ به مثابه ی فضای فرهنگی، نشان می دهد.
اقتصاد سیاسى شهر در ایران پیشاسرمایه دارى(مطالعه موردى عصر صفویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات ایران شناسى مفهوم شهر و اقتصاد شهرىِ پیشاسرمایه دارى به صور مختلف تعریف شده است. آن یا به مثابه تبعات ثانویه اقتصاد فئودالى و محل استقرار اربابانِ غایب از ده (رویکرد مارکسیست هاى روسى)، و یا به عنوان مکان استقرار بوروکراسىِ حکومتى براى مدیریت منابعِ ارضى (رویکرد مارکسیست هاى آسیاگرا) مفهوم یابى شده است. رویکرد سومى نیز وجود دارد که شهر را محل تولدِ طبقه تجار ایرانى مى داند، لیکن تجارى که به دلیل دخالت حکومت مستبد نتوانسته اند هنجارهاىِ عقلانىِ رفتارِ اقتصادى را، همانند تجار غربى، نهادینه سازند (رویکرد وبر گرایان). در هر دو تعریفِ نخست، شهر فاقد منطقِ اقتصادىِ مجزا، و تابعِ اقتصاد روستایى است و در تعریف سوم نیز، شهرِ ایرانى به شکل سلبى از روى مفهوم شهرِ غربى، به عنوان نمونه آرمانىِ شهر، تعریف مى شود. هر سه تعریفِ فوق، به دلیل ساختار تئوریک شان توان شناسایى منطقِ اقتصادىِ مجزا براى اقتصادهاىِ شهرىِ ایرانِ پیشاسرمایه دارى را نداشته و به تبع آن فاقد توان لازم براى مفهوم سازىِ مستقل از شهر ایرانى هستند. این مقاله با عنایت به نقایص تئوریکِ موجود در ادبیات ایران شناسى بر آن است تا با رویکرد مارکسیسم ساختارى، مفهومى مستقل از شهر ایرانى در دوره پیشاسرمایه دارى ارائه نماید. یافته ها نشان مى دهد با کاربرد نظریه شیوه تولید خرده کالایى و نظریه مفصل بندى،مى توان تعریفى مستقل ازشهر ایرانى در عصر پیشاسرمایه دارانه ارائه کرد.
مطالعه تطبیقی کنش دگردوستانه شهروندان تهرانی (دو مقطع 1384- 1394)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر وضعیت کنش های دگردوستانة شهروندان تهرانی را در دو مقطع به تصویر می کشد و روند تغییرات عوامل اثرگذار بر این امر اخلاقی را نشان می دهد. به منظور تحقق این هدف تلاش شد با اتکا به رویکردهای فلسفی، جامعه شناختی، روان شناختی و زیستی چارچوب مفهومی مناسبی تدوین شود و با استفاده از روش پیمایش در سال های 1384 و 1394 به پرسش ها و فرضیات پاسخ داده شود. شیوة نمونه گیری خوشه ای چندمرحله و حجم نمونه به ترتیب 419 و 400 نفر بوده است. نتایج نشان داد در هر دو پیمایش از میان متغیرهای اثرگذار- سرمایة اجتماعی، سرمایة فرهنگی، سرمایة اقتصادی، نگرش دگردوستانه و نوع دینداری- بیشترین تغییرات کنش دگردوستانه را سرمایة اجتماعی تبیین می کند. همچنین، در هر دو پیمایش رابطة نگرش دگردوستانه و کنش دگردوستانه معنادار بوده و رابطة نوع دینداری با کنش دگردوستانه در پیمایش سال 1384 معنادار بوده و در پیمایش سال 1394 معنادار نبوده است.
تحلیل میزان عوامل مؤثر بر آگاهی از شهروندی در بین دانش آموزان (مورد مطالعه: شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی میزان آگاهی دانش آموزان از حقوق شهروندی و عوامل مرتبط با آن می پردازد. روش پژوهش از نوع پیمایشی توصیفی، هدف آن کاربردی و تکنیک جمع آوری داده ها، پرسشنامه و مصاحبه است.در این پژوهش، متغیر وابسته میزان آگاهی از حقوق شهروندی است که با ابعاد آگاهی از حقوق مدنی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی وجنسیتی مورد سنجش قرار گرفته اند. تعداد مشارکت کنندگان انتخاب شده 257 نفر از بین 780 دانش آموزان ناحیه پلدختر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است. برای تحلیل داده های بدست آمده از آزمون تی، آزمون همبستگی پیرسون، اسپیرمن و آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. میزان آگاهی دانش آموزان از کلیه حقوق شهروندی متوسط و زیاد می باشد. در میان ابعاد مختلف حقوق شهروندی، بعد اجتماعی بیشترین و بعد سیاسی حقوق شهروندی کمترین میزان آگاهی از حقوق شهروندی را داشته اند. علاوه بر این پژوهش نشان می دهد که بین جنسیت، نوع تحصیلات، میزان عضویت در انجمن ها و کانون های مدرسه، تحصیلات والدین، مکان (روستایی یا شهری بودن) و استفاده از رسانه های جمعی با میزان آگاهی از حقوق شهروندی رابطه معنی داری وجود دارد. واژه های کلیدی: حقوق شهروندی، عضویت، رسانه های جمعی، دانش آموزان
تحلیل انتخاب سیاست های مختلف یارانه کود بر اساس دید گاه گندم کاران منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر، از معیار برتری تصادفی درجه اول و دوم و نیز کارآیی تصادفی با توجه به یک تابع برای انتخاب نوع سیاست پرداخت یارانه کود از دیدگاه کشاورزان گندم کار منطقه سیستان استفاده شد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه در سال زراعی 90-1389 انجام و شش سیاست برای انجام تحقیق طراحی شد. کشاورزان به سه گروه خرده پا، متوسط و بزرگ مالک تقسیم بندی شدند. سپس، بر اساس معیارهای برتری تصادفی و رفتار مخاطره گریزی هر گروه از کشاورزان، دیدگاه آنها در انتخاب نوع سیاست پرداخت یارانه کود بررسی شد. در نهایت، محاسبه تفاوت میانگین مقادیر معادل اطمینان در کشاورزان خرده پا، متوسط و بزرگ مالک نشان داد که با افزایش اندازه مزرعه به دلیل بالاتر بودن ارزش ذهنی سیاست پرداخت یارانه مستقیم کود در بین کشاورزان بزرگ مالک، این کشاورزان حساسیت بیشتری به حذف یارانه ها نشان می دهند.
تبیین رابطه بین شبکه های اجتماعی مجازی موبایل محور با سلامت اجتماعی شهروندان (پژوهشی بر مبنای رویکرد حوزه عمومی هابرماس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
159-185
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تبیین رابطه بین شبکه های اجتماعی مجازی موبایل محور با سلامت اجتماعی شهروندان با توجه به رویکرد حوزه عمومی هابرماس می باشد. جامعه آماری تحقیق شهروندان ساکن در مناطق شمال و جنوب تهران بوده که تعداد 550 نفر از شهروندان به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. جهت سنجش سلامت اجتماعی از مقیاس کییز و مقیاس الگوی ارتباطی گفت و شنود و همنوایی فیتنرپاتریک و ریچی برای بررسی الگوهای ارتباطی در خانواده مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس نتایج پژوهش، بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و میزان مشارکت اجتماعی و انطباق اجتماعی به ترتیب به مقدار 0.13 و 0.10=r رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. علاوه بر این، یافته ها بیانگر رابطه مثبت و معنادار بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و سلامت اجتماعی شهروندان با ضریب همبستگی (0.14=r و 0.001=sig) می باشد. بر این اساس، تعاملات اجتماعی ناشی از حضور فعال در شبکه های اجتماعی مجازی باعث ایجاد حس مشارکت و انطباق با گروه های خودی می شود و بدین ترتیب موجبات تقویت و افزایش سلامت اجتماعی افراد را فراهم می آورد.
بررسی عوامل تهدید کننده ی همبستگی اجتماعی در سطح محلات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
167 - 190
حوزههای تخصصی:
در شهر تهران، باوجود تنوع هویت های اجتماعی که در سطح محلات وجود دارد، همبستگی اجتماعی نسبی ای وجود دارد که در برخی مناطق عوامل تهدید کننده ای این انسجام را تهدید می کند. هدف این تحقیق بررسی عوامل تهدید کننده ی همبستگی اجتماعی در سطح محلات است. در مبانی نظری از نظریه های مرتبط استفاده شده و در پایان مدل نظری تحقیق، طراحی گردیده است. این تحقیق با استفاده از مطالعات میدانی و روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه ی آماری کلیه ی افراد بالای 15 سال در شهر تهران است که 730 نفر به عنوان نمونه ی آماری تعیین شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی محقق ساخته است که بعد از برآورد اعتبار و پایایی در بین پاسخ گویان توزیع شد. پس از گردآوری داده ها، بر اساس آمارهای استنباطی و با استفاده از نرم افزار spss، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند. نتایج بدست آمده، نشان می دهد که متغیرهای قوم گرایی، توسعه ی نابرابر، آگاهی از حقوق شهروندی، احساس تبعیض، اجحاف و بی عدالتی، ابزارها و رسانه های ارتباطی و اطلاعاتی، بر همبستگی اجتماعی تأثیر معناداری وجود دارند. و طبق رگرسیون سعی شده عوامل تهدید کننده ی همبستگی در قالب تحلیل مسیر، با ترسیم نیکویی برازش مُدل نظری پرداخته شود. در بیشترین و قوی ترین اثرات همبستگی اجتماعی، می توان به اثر مستقیم بر متغیرهای قوم گرایی (406/0) توسعه ی نابرابر(340/0) آگاهی از حقوق شهروندی(487/0) احساس تبعیض، اجحاف، بی عدالتی(380/0)، ابزارها و رسانه های ارتباطی و اطلاعاتی(318/0) اشاره نمود. این متغیر اثر غیرمستقیمی بر متغیر احساس تبعیض، اجحاف و بی عدالتی با وزن (218/0) دارد و بر متغیر توسعه ی نابرابر که جمعا وزنی برابر با 558/0 بر متغیر وابسته دارد اشاره دارد.
تنهایی در شهر: بررسی تجربه ی زیسته ی احساس تنهایی و ارتباط آن با میزان رضایت از زندگی در میان شهروندان بالغ شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
26 - 51
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین دغدغه ها و مسائل اجتماعی که با ظهور عصر مدرن در جامعه ی انسانی رواج یافته و توجه بسیاری از محققان حوزه ی علوم اجتماعی را به سوی خود جلب کرده است، دغدغه ی تنزل روابط اجتماعی و تضعیف نگران کننده پیوندها و نیز کاهش همبستگی اجتماعی است. بدین لحاظ هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی تجربه ی زیسته ی احساس تنهایی و ارتباط آن با میزان رضایت از زندگی در میان شهروندان بالغ شهر تهران<strong> </strong>است. این پژوهش از روش پیمایش با رویکرد توصیفی از نوع همبستگی بهره برده و جامعه ی آماری موردبررسی کلیه ی شهروندان بالغ کلان شهر تهران بود که 524 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای برای ارزیابی برگزیده شدند. ابزار گرداوری اطلاعات مقیاس کوتاه شده ی احساس تنهایی اجتماعی– عاطفی بزرگ سالان (SELSA-S) و مقیاس سنجش رضایت از زندگی باشد، از میزان احساس تنهایی آن ها کاسته می گردد و برعکس. از سوی دیگر، مردان، افراد مطلّقه و همسر فوت کرده (SWLS) است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل اطلاعات نشان دادند که 6/30 درصد از شهروندان در حد متوسط و 6/. درصد آن ها در سطح شدید احساس تنهایی را تجربه کرده اند. همچنین، میزان رضایت شهروندان تهرانی از زندگی شان در حد متوسط به بالا ارزیابی شد. یافته های استنباطی نیز نشان دادند که هراندازه میزان رضایت شهروندان از زندگی شان بیشترنسبت به زنان و افراد متأهل، بیشتر احساس تنهایی می کردند. سایر متغیرهای زمینه ای نظیر متغیر اصالت، قومیت، وضعیت سکونت، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، سطح تحصیلات و سن هیچ ارتباط معناداری بااحساس تنهایی نداشتند.
بررسی تفاوتهای جنسیتی در انزوای اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
131-165
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تفاوت های جنسیتی زنان و مردان در انزوای اجتماعی بوده و در پی تبیین عوامل مؤثر بر این تفاوت هاست. روش پژوهش به کار گرفته شده پیمایشی بوده و نمونه ی جامعه ی آماری شامل 300 نفر (181 نفر مرد، 119 نفر زن) از ساکن در شهر تهران، که 6 منطقه (مناطق 2، 6، 10، 14، 18، 22) با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای و از هر منطقه 50 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه ی استاندارد در قالب 27 گویه استفاده شد که اعتبار آن با استفاده از اعتبار صوری و اعتبار محتوایی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت. پس از استخراج نتایج پرسشنامه ها، با استفاده از نرم افزار SPSS، محاسبات آماری برای یافتن رابطه ها، تفاوت ها و تبیین میان متغیرها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دوطرفه، رگرسیون چند متغیره و آزمون T انجام گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که جنسیت با برخی از مؤلفه های انزوای اجتماعی(تنوع در روابط و منابع حمایتی در روابط) رابطه ی معناداری داشته، ولی با شاخص کل انزوای اجتماعی که از مجموع این مؤلفه ها به دست آمده؛ رابطه ی معناداری نداشته است. همچنین وضعیت اشتغال، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل (دانشجو بودن یا شاغل بودن، تحصیلات بالا و مجرد بودن) عوامل مؤثری بر کاهش انزوای اجتماعی بودند.
کاربرد ماتریس لئوپولد ایرانی در تبیین اثرات اجتماعی– اقتصادی، فیزیکی پروژه ی گردشگری هزار و یک شهر (مطالعه ی موردی: پروژه هزار و یک شهر منطقه ی 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
185 - 218
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری از تحرک بالایی در تغییرات اجتماعی، فیزیکی، اقتصادی، سیاسی و محیطی جوامع میزبان برخوردار است. منطقه ی 22 شهر تهران از منظر شهری، از نقاط تازه تأسیس شهر به شمار رفته و از نظر طبیعی و انسانی، ظرفیت های بالایی برای توسعه دارد. میزان رشد و توسعه ی زیرساخت ها و خدمات گردشگری و همچنین ایجاد مجتمع های تفریحی و گردشگری در منطقه در سال های گذشته، رشد چشمگیری داشته است و پروژه ی هزار و یک شهر از پروژه های جدید در این منطقه به شمار می رود. با انجام هر پروژه ی گردشگری، اثرات مثبت و منفی ای بر روی عوامل محیطی و انسانی ایجاد می شود بنابراین شناسایی این پیامدها برای آینده ی فعالیّت های گردشگری منطقه بسیار ضروری است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. ابزار اصلی گردآوری داده های پژوهش برای منطقه ی مورد مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه است که در بین جامعه کارشناسان تکمیل شد. نتایج نشان می دهد با توجه به عدم تأثیرات مخرب قابل توجه پروژه و سودمند بودن تأثیرات بیشتر پارامترها، ادامه ی این پروژه از نظر اجتماعی- اقتصادی کاملاً مورد تأیید است. همچنین به دلیل وجود پارامترهایی با تأثیرات مخرب بالا در پروژه، امکان تأیید کامل پروژه وجود ندارد و با توجه به نتایج ارزیابی ها، نیاز هست تا این پروژه از منظر شرایط فیزیکی با ارائه ی اصلاحات و گزینه های بهسازی ادامه پیدا کند.
بررسی و ارزیابی مساجد شهر ایلام از لحاظ داشتن عناصر مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد به عنوان عنصری اساسی در جامعه اسلامی همواره جایگاه مهمی در معماری ایرانی - اسلامی داشته و از این نظر مورد توجه بوده است. مساجد بر اساس معماری خاص خود، عناصر مشترکی دارند که آنها را از سایر بناهای مذهبی متمایز می سازد؛ از جمله این عناصر می توان به گنبد، مناره، شبستان، محراب و صحن اشاره کرد که با توجه به فرم و کارکردشان، در قسمت های مختلف مسجد قرار می گیرند. در این مقاله، علاوه بر نگاهی به عناصر مشترک مساجد ایران، مساجد شهر ایلام نیز از نظر اجزای تشکیل دهنده، مورد تحلیل قرار گرفتند. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی انجام شد و داده ها به شیوه پیمایشی و با مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به محل (بررسی میدانی) گردآوری گردید. نتیجه تحقیق نشان می دهد که از بین تمام مساجد شهر ایلام (27 مسجد) تنها دو مسجد جامع و صاحب الزمان، دارای تمامی عناصر مشترک مساجد ایرانی هستند؛ همچنین در بین عناصر مورد اشاره، تنها شبستان و محراب در تمامی مساجد ایلام مشترک می باشند و سایر عناصر تنها در بعضی از مساجد رعایت شده؛ به نحوی که از مناره تنها در 15 مسجد، از صحن تنها در 10 مسجد و از گنبد تنها در 5 مسجد استفاده شده است و این امر، ضعف موجود در معماری مساجد شهر ایلام را نسبت به سایر مساجد کشور نشان می دهد.
بررسی ارتباط میان ترجیحات موسیقایی و شهر محل سکونت مطالعه ی مقایسه ای دانش آموزان شهرهای شیراز و قائمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی ارتباط میان شهر و ناحیه ی شهری محل سکونت دانش آموزان و ترجیحات موسیقایی آنها پرداخته شده است. نمونه ی پژوهش 701 دانش آموز دبیرستانی شیراز و قائمیه بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده اند. پژوهش با استفاده از روش پیمایش انجام شده، داده ها با استفاده از پرسشنامه ی پژوهشگر ساخته جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش حاضر نشان دادند که نوع شهر و ناحیه ی شهری محل سکونت دانش آموزان با تفاوت در بعد رفتاری ترجیح موسیقائی آنها ارتباط معناداری دارد. در زمینه ی ارتباط میان شهر محل سکونت دانش آموزان و بعد احساسی ترجیحات موسیقائی آنها یافته های پژوهش حاکی از معناداری تفاوت ترجیح موسیقی مذهبی، موسیقی محلی اقوام ایرانی، موسیقی ملل غیرغربی و موسیقی غربی و شهر محل سکونت آنها بود. در مورد ارتباط میان ناحیه ی شهری محل سکونت افراد و بعد احساسی ترجیحات موسیقائی آنها، یافته های پژوهش نشان دادند که ترجیح موسیقی های پاپ ایرانی داخلی، موسیقی غربی، موسیقی مذهبی، موسیقی محلی اقوام ایرانی و موسیقی ترکیبی ایرانی ارتباط معناداری با ناحیه ی شهری محل سکونت افراد دارد.
تحلیل کیفی واسطه گری در بازار مسکن شهر مشهد: رویکردی جامعه شناختی به پدیده ای اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به واکاوی تجربه ی زیسته و شناخت ادراک عاملان بازار مسکن از واسطه گری بنگاه داران در این بازار می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهش اکتشافی، از لحاظ فرایند اجرای پژوهش کیفی و از نظر نتایج پژوهش، کاربردی و از جهت معیار زمان، مطالعه ای مقطعی (1396-1395) است. از تحلیل نظام مند مصاحبه ی عمیق با 19 نفر از فعالان حوزه ی بازار مسکن در مشهد به روش نظریه ی زمینه ای با رویکرد اشتراوس و کوربین، ابتدا 167 مقوله ی فرعی، پس از چند مرحله کدگذاری، 19 مقوله ی محوری و درنهایت براساس کدگذاری گزینشی پدیده ی مرکزی «مشاور املاک به مثابه ی واسطه ی اقناع گر» به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد پدیده ی مرکزی شناسایی شده تحت تأثیر مجموعه ای از شرایط زمینه ای شامل «تخصص زدایی از حرفه ی بنگاه داری» و «رونق یابی واسطه گری ها در حیات کلان شهری»، شرایط مداخله ای متشکل از «فقدان نظارت کافی توسط متولیان»، «تجربه ی زیسته ی بنگاه دار» و «فقدان شفافیت در اطلاعات بازار مسکن» و شرایط علّی شامل «فقدان سرمایه در نزد بنگاه دار»، «وابستگی اطلاعاتی کنشگران بازار مسکن به بنگاه دار»، «جایگاه تثبیت شده قانونی» و «دلال مسلکی» بوده است. بر پایه ی بخش دیگری از نتایج، عاملان اجتماعی مورد نظر (بنگاه داران)، راهبردهایی همچون «اشباع اطلاعاتی»، «انتقال نقش»، «جانبداری منفعت طلبانه»، «پنهان کاری هدفمند» و «به کارگیری روش های خلاقانه» اخذ می کنند که منجر به پیامدهایی شامل «بازاندیشی معطوف به منفعت» و «تأثیرگذاری اغواگرایانه بر بازار مسکن» می شود.
ارزیابی عملکرد مدیریت شهری در پایداری اجتماعی فرهنگی محلات شهر پیرانشهر (با توجه به زیرگروه های جمعیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
134 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل نقش مدیریت شهری در پایداری اجتماعی - فرهنگی محلات شهری است تا ضمن بیان تفاوت های موجود در گروه های متفاوت جامعه ی شهری و خرده فرهنگ های آن، به تحول فضای شهری پرداخته و نحوه ی عملکرد مدیریت شهری در رابطه با همگونی اجتماعی، هویت محله ای، سرزندگی، تعلق خاطر مکانی و امنیت به عنوان شاخص های پایداری محله ای، تبیین شود. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی (پرسشنامه ساخت یافته) بوده است و برای تحلیل پرسشنامه ها از نرم افزار SPSS و برای رتبه بندی محلات نیز از نظر پایداری محله ای از مدل های ویکور، AHP و نرم افزارExport Choice استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که متغیرهای مستقل تحقیق توانسته اند تأثیر معناداری بر پایداری اجتماعی فرهنگی محلات شهری پیرانشهر داشته باشند. درواقع، تحلیل رگرسیون چند متغیره از رابطه ی معنادار بالای 95 درصد با آلفای کوچکتر از 5/0 درصد متغیر مستقل و وابسته حکایت دارد بدین صورت که عملکرد نامناسب مدیریت شهری باعث ناپایداری محلات شهری شده است. آزمون Tحاکی از آن است که از شاخص های مورد بررسی، فقط شاخص تعلقات مکانی با تفاوت میانگین 7047/0 نسبت به میانگین واقعی در سطح مطلوبی ارزیابی گردیده است. همچنین سنجش میزان رضایت زیرقوم های ساکن شهر نشان می دهد که قوم "منگور" با توجه به اینکه بیشترین میزان مشارکت را در ساختار سیاسی و اداری شهر دارد، با میزان Qi 54/0، دارای بالاترین مقدار و بیشترین میزان رضایتمندی بوده است. در نهایت در بحث رتبه بندی محلات از نظر پایداری محله ای با استفاده از آزمون کروسکال والیس، "فرهنگیان" با ارزش 57/287 در رتبه ی اول قرار گرفته اند.
بکارگیری رویکرد ساختاری – تفسیری جهت طراحی مدل عوامل مؤثر بر خشونت خانگی علیه مردان در جوامع شهری (مطالعه موردی: مردان شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
31 - 72
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرنشینی و درهم تنیدگی و فشردگی جمعیت دارای پیامدهای گسترده ای است که یکی از آنها افزایش خشونت خانوادگی است. در میان انواع خشونت های خانگی در جوامع شهری خشونت زنان علیه مردان را می توان یک پدیده نوظهور دانست که در گذشته به شکل خاص مورد توجه نبوده است. مطرح کردن این امر به دلیل ریشه های مردسالارانه ای که در جامعه وجود دارد با تعارضاتی همراه است که سبب شده اند این نوع خشونت در جامعه بصورت مسکوت باقی بماند. پژوهش حاضر با هدف بکارگیری رویکرد ساختاری – تفسیری جهت طراحی مدل عوامل مؤثر بر خشونت خانگی علیه مردان در جوامع شهری انجام گرفت. روش این پژوهش، ترکیبی و از نوع طرح متوالی- اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، صاحبنظران و کارشناسان حوزه خانواده می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند تعداد 25 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. با استفاده از ISM اقدام به طراحی مدل اولیه شد. بر اساس سطوح تعیین شده و ماتریس دستیابی نهایی و پس از تعیین روابط و سطح متغیرها می توان آ ن ها را به شکل مدلی ترسیم کرد. در پژوهش حاضر عوامل در سه سطح قرار گرفته اند. مشکلات معیشتی به عنوان ریشه و علت اصلی در سطح سوم مدل قرار گرفت. نتایج تحلیل Micmac نیز همسو با نتایج مدل ساختاری تفسیری بر اهمیت مشکلات معیشتی به عنوان ریشه خشونت خانگی بود. می توان نتیجه گرفت ریشه اصلی خشونت خانگی در مشکلات اقتصادی و معیشتی نهفته است که با حل آن، می توان به کاهش خشونت خانگی علیه مردان کمک کرد. کلید واژه ها : خشونت خانگی علیه مردان، مدل ISM، مردان ساکن شهر زنجان