فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱٬۳۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
چند سالی هست که پروژه پارکهای بانوان در برخی مادرشهرهای ایران جهت رفاه حال بانوان ایرانی به اجرا درآمده است. با توجه به اینکه نیمی از شهروندان را بانوان تشکیل می دهند، در دهه های اخیر در کشورهای توسعه یافته و نیز در حال توسعه از جمله ایران، توجه به نیازهای ویژه بانوان از سوی برنامه ریزان شهری مطرح شده است. پارکها و فضاهای سبز مختص بانوان ، به عنوان یکی از مهمترین مراکز خدمات رفاهی و تفریحی بوده است که علاوه بر جنبه بهداشتی و روانی، در توسعه پایدار شهری و بهبود کیفیت زندگی بانوان از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر بر آنست تا میزان موفقیت این فضاهای مختص بانوان را از دیدگاه آنان، مورد سنجش قرار دهد. روش تحقیق کاربردی- تحلیلی و پیمایشی است که با تکمیل 140 پرسشنامه در 3 پارک بانوان شهر تبریز انجام پذیرفته است. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای Spss و Excel استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده موفقیت بالای پارک بانوان بوده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده موفقیت نسبی پارک های بانوان در مقابل وجود ضعف هایی است که در این پژوهش در راستای از میان برداشتن این ضعفها پیشنهاداتی ارائه شده است. همچنین روابط بین خصوصیات شهروندان با میزان رضایت آنان از پارکهای بانوان مرد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، یافته ها بیانگر وجود رابطه معنادار بین سن افراد، وضعیت تأهل و شغل آنان با میزان رضایتمندی از پارک بانوان است.
بررسی عوامل مؤثر بر مهاجرت های روستایی- مطالعه دهستان باقران شهرستان بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی نگرش مالکان بافت فرسوده منطقه ثامن مشهد نسبت به شیوه قیمت گذاری املاک و عوامل مؤثر بر آن در سال 88- 1389(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائل بسیار مهمی که مجریان و مسؤولان شهری در احیای بافت های فرسوده با آن مواجه می شوند، عدم توافقشان با مالکین در مورد قیمت املاک است؛ لذا در این تحقیق ضمن بررسی نگرش مالکان بافت فرسوده منطقه ثامن نسبت به شیوه قیمت گذاری املاک، عوامل مؤثر بر آن نیز مورد توجه قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی است که از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلّیه مالکان بافت فرسوده منطقه ثامن تشکیل می دهد. حجم نمونه در این تحقیق حدود 250 نفر از مالکان است که به روش طبقه ای متناسب با سهم انتخاب شده است. از آن جا که این منطقه به 4 قطاع تقسیم می شود، سعی شده است تا حجم نمونه، متناسب با سهم هر قطاع انتخاب شود. یافته ها نشان می دهد که 26/66 درصد از مالکین نسبت به شیوه قیمت گذاری املاک نگرشی منفی دارند، در-حالی که تنها حدود 11 درصد از آن ها دارای نگرش مثبت بوده و بقیه مالکان نگرشی خنثی نسبت به شیوه مذکور داشته اند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داده است که مؤثرترین متغیر بر نگرش مالکان به شیوه قیمت گذاری املاک، میزان اطلاعات صحیحی است که آن ها در مورد شیوه قیمت گذاری املاک دارند. سایر متغیرهای اثرگذار بر نگرش مالکان به شیوه قیمت گذاری املاک، به ترتیب شدت تأثیر عبارت اند از: نگرش مالکان به طرح نوسازی و بهسازی، فاصله ملک تا حرم و در نهایت برخورد نزدیکان مالک با وی.
ارزیابی اثرات مجتمع صنایع چوب و کاغذ مازندران بر توسعه نواحی روستایی
حوزههای تخصصی:
صنایع چوب و کاغذ مازندران که در سال 1376 فعالیت خود را شروع کرده است، دارای اثرات مثبت و منفی مختلفی بر نواحی روستایی پیرامون بوده است. با توجه به اینکه تاکنون اثرات بر شمرده شده به صورت علمی و دقیق مورد مطالعه قرار نگرفته است، تحقیق حاضر به شناسایی و ارزیابی اثرات این مجتمع بر نواحی روستایی پیرامون می پردازد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی که از طریق پیمایش پرسشنامه ای اجرا شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 2625 نفر از سرپرستان خانوار در 18 روستای همجوار مجتمع بود که بر مبنای جدول کرجسی و مورگان تعداد 350 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه بر پایه نظرات گروهی از کارشناسان و اعضای هیات علمی تأیید شد. پایایی پرسشنامه نیز با محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ (68/0، 88/0، 86/0، 92/0) برای چهار نوع اثر اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیط زیستی محرز گردید. نتایج اولویت بندی گویه های مربوط به اثرات فیزیکی-کالبدی مجتمع نشان داد که، «گسترش امکانات و خدمات آموزشی در روستا» از نظر روستاییان دارای اهمیت بیشتری بوده است. همچنین «افزایش تمایل روستاییان به کار در مجتمع» جزء مهمترین اثرات اجتماعی، «افزایش فرصت های اشتغال در روستا» از مهمترین اثرات اقتصادی و «کاهش مراتع و مکان های چرای دام» نیز جزء مهمترین اثرات محیط زیستی مجتمع بر روستاهای همجوار بوده است. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که کلیه اثرات چهارگانه کمتر از مقدار میانگین است. یافته های تحلیل عاملی نیز نشان داد که شش عامل با نام های «منافع اجتماعی»، «منافع زیرساختی»، «هزینه های محیط زیستی»، «منافع اقتصادی»، «منافع رفاهی-خدماتی» و «هزینه های اجتماعی» توانستند 804/68 درصد واریانس تغییرات مربوط به اثرات مجتمع صنایع چوب وکاغذ بر نواحی روستایی اطراف را تبیین کنند. نتایج این قسمت نشان داد که «منافع اجتماعی»، «منافع زیرساختی»، «منافع اقتصادی» و «منافع رفاهی-خدماتی» مربوط به جنبه های مثبت تأثیر مجتمع و «هزینه های محیط زیستی» و «هزینه های اجتماعی» نیز جنبه های منفی تأثیر مجتمع بر نواحی روستایی پیرامون را نشان می دهند. همچنین از مجموع کل اثرات، 081/72 درصد مربوط به اثرات مثبت و 919/27 درصد مربوط به اثرات منفی بوده است، که این امر بیانگر این بود که اثرات مثبت بسیار بیشتر از اثرات منفی بوده است. به علاوه نتایج آزمون های مقایسه میانگین نیز نشان داد که گروه های مختلف پاسخگویان نیز ارزیابی یکسانی از اثرات مثبت و منفی مجتمع نداشتند.
موقعیت منزلتی محله و احساس امنیت در بین ساکنان مناطق شهر تهران
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مسئله ی امنیت اجتماعی و روانی محلات، با تأکید بر موقعیت منزلتی شان می پردازد. مدل تبیینی این مسئله بیان می دارد که موقعیت منزلتی محلات در وجه عینی و ذهنی آن، به وسیله ی همگونی و احساس تعلق و ثبات مسکونی و سبک زندگی خاص افراد ساکن، بر این احساس اثر می گذارد. برای بررسی تجربی این مدل، نمونه ای 270 نفری از سرپرستان خانواده در مناطق مختلف شهر تهران، به طریق نمونه گیری سیستماتیک برگزیده شده و با رویکرد کمی و استفاده از روش پیمایش به آزمون مدل تحلیلی پرداخته شد. نتایج نشان داد که منطقه هم به طور مستقیم و هم از طریق همگونی ذهنی و عینی، احساس تعلق و ثبات مسکونی و سبک های خاص زندگی در کنار سبک زندگی محله ای، به میزان قابل توجهی احساس امنیت ساکنان را در ابعاد مختلف تأمین می نماید.
نقش نهاد اقتصاد و فرهنگ در توسعه و حاشیه نشینی: شاخص توسعه ی انسانی در مناطق حاشیه نشین شهر ایلام
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی از پیامدهای توسعه ی ناهمسو و بدریخت در نظام شهرنشینی است. شهرها بستری گسترده از ساختارهای خرد و کلان ارتباطی، تعارضات اجتماعی و خشونت های سازمان یافته اند. شهر ایلام نیز با مسئله ی حاشیه نشینی و آثار منفی آن روبه روست. این بررسی به مطالعه ی تطبیقی شاخص های توسعه ی انسانی شهر- روستا در سه منطقه ی حاشیه نشین شهر ایلام (بان بور، بان چرمگ و کمربندی) می پردازد. آمارهای پایه ای داده ها مربوط به سرشماری 1390 و آمارنامه ی 1392 استان است. برای امکان مقایسه، آزمون بررسی طراحی و بین 174 خانوارها نمونه ی اجرا که اعتبار آن به روش آلفای کرونباخ 62/0= α به دست آمد. نتایج نشانگر توسعه نایافتگی و توزیع نابرابر هزینه-درآمد و دیگر شاخص های توسعه ی انسانی به ویژه مؤلفه های بهداشت و آموزش است. این نتایج همسویی بالایی با چارچوب نظری پژوهش (گیدنز، زیمل و مرتون) داشت. مهاجرت در این مناطق بیشتر در ساخت خویشاوندی و بر اثر دافعه ی اجتماعی- فرهنگی روستایی بوده است، نه دافعه ی اقتصادی روستا یا جاذبه ی اقتصادی شهرها. سواد سرپرست خانوار بیشتر بر سواد دختران و زنان این مناطق به صورت مثبت و همسو تأثیر داشته است. این مقاله پیوند همه جانبه ی نهاد مهم آموزش و فرهنگ را با دو مفهوم مهم اجتماعی، توسعه و حاشیه نشینی نشان داد و تأثیرگذاری یک جانبه ی نهاد اقتصاد را به چالش طلبید.
نوسازی و دگرگونی های بحران ساز در خانواده ( بررسی مسائل نوین خانواده در نقاط شهری استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، نهاد خانواده در ایران از فرآیند نوسازی و پیامدهای آن در سطح فرد و جامعه، تأثیر پذیرفته و دگرگونی های مهمی را تجربه کرده است. از جمله این دگرگونی ها، تغییر ساختار نظام ارزشی خانواده است که اغلب با ارزش های سنتی کم وبیش جاری در جامعه و خانواده متعارض است. این تغییرات ارزشی، خانواده را با مسائلی نوپدید همچون بی وفایی همسران، نگرش سهل گیرانه به طلاق و نیز مصرف نمایشی مواجه کرده و درنتیجه روابط بین اعضای خانواده به طور جدی دچار اختلال شده است؛ به گونه ای که از آن به «بحران در خانواده » نام می بریم. این بحران تاحدودی نیز ناشی از ناهمنوایی بستر فرهنگی و ویژگی های اجتماعی- تاریخی جامعه با الزام های نوسازی است. در این مقاله کوشیدیم تا تأثیر فرآیند نوسازی بر ایجاد مسائل نوپدید در عرصه خانواده را تبیین و تحلیل کنیم. بدین منظور با ترکیب نظریه بحران ارزش ها در سطح کلان و نظریه های مبادله و نیاز- انتظار و نیز مصرف نمایشی در سطح خُرد، گزاره های لازم برای تحلیل و تبیین مسائل خانواده ارائه شده است. منطقه جغرافیایی پژوهش استان مازندران و جامعه آماری آن ساکنان مناطق شهری این استان است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 220 خانواده بوده است که با روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی انتخاب شده اند. اطلاعات ضروری نیز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و تجزیه و تحلیل آماری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که بین شاخص های نوسازی و بی وفایی همسران، نگرش سهل گیرانه به طلاق و مصرف نمایشی ارتباط معنادار وجود دارد. اما بین شاخص های نوسازی و اختلاف های خانوادگی ارتباط معناداری دیده نشد. همچنین براساس نتایج پژوهش، الگوی معادله ساختاری ارتباط شاخص های نوسازی و مسائل خانواده ( نگرش به طلاق، اختلاف خانوادگی و مصرف نمایشی) در نقاط شهری استان مازندران تأیید شده است و الگو تناسب معنادار دارد.
بررسی نقش احساس تعلّق محلّه ای در افزایش مشارکت اجتماعی (مورد مطالعه ی: محله قزل قلعه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال سیاست جدید شهرداری تهران در راه تبدیل شدن به یک نهاد اجتماعی، طرح مدیریّت محلّه برای تمرکززدایی در اداره ی امور شهری با مشارکت شهروندان مطرح شده است. سؤالات اصلی تحقیق حاضر این است: وضعیت حس تعلق محله ای موجود در بین ساکنان محله ی قزل قلعه تهران چگونه است؟ این پدیده متأثر از چه عواملی خواهد بود؟ و آیا با مشارکت اجتماعی در سطح محلات ارتباط دارد. هدف از پژوهش شناسایی سطح حس تعلّق محلّه ای، میزان بهره وری محلّه ای و شناخت محلّه ای و نهایتاً سطح آمادگی برای مشارکت است. چارچوب نظری تحقیق الگوی مک میلان و چاویس در مورد حس تعلّق محلّه ای و نیز مشارکت مجید رهنماست. این پژوهش به روش کمّی صورت گرفته و تمام ساکنان ۱۸ سال به بالای محله قزل قلعه ی تهران جمعیت آماری این پژوهش محسوب می شوند. نوع نمونه گیری بر اساس نمونه گیری خوشه ای است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین میزان هزینه های زندگی خانوارها، نوع شغل، تعداد سال های سکونت افراد در محله و حس تعلق محله ای شان نسبت به محله رابطه ی معناداری وجود دارد، در حالی که بین وضعیت مسکن، جنسیت، سن، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل و حس تعلق محله ای رابطه ی معناداری وجود ندارد. از دیگر نتایج این تحقیق این بود که متغیر شناخت محله ای بیشترین (۵۲/۰) تأثیر را بر متغیر وابسته یعنی آمادگی برای مشارکت داشته است. پس بیشترین تأثیر بر روی متغیر وابسته را حس تعلق محله ای ایجاد می کند؛ یعنی در مجموع ۲۷ درصد از متغیر تمایل به مشارکت تحت تأثیر این متغیر قرار دارد. در این تحقیق متغیر بهره وری محله ای نیز به دلیل اینکه سطح معناداری آن از ۵% بزرگتر است، تأثیری بر متغیر وابسته ندارد و از معادله ی رگرسیون خارج می شود.
بررسی عوامل مؤثر بر فقر خانوارهای شهری استان خراسان شمالی با استفاده از الگوی توبیت
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری شاخص های فقر و مطالعه عوامل تعییین کننده آن یکی از ابزارهای اصلی تجزیه و تحلیل مساله فقر و یاری کننده سیاستگذاری های مربوط به آن است. هدف این مطالعه، بررسی عوامل مهم و مؤثر در رفاه خانوار و وضعیت فقر در مناطق شهری استان خراسان شمالی است. استان خراسان شمالی جزو استان های محروم کشور است که در سال 1383 با تقسیم خراسان بزرگ به استانی مستقل تبدیل شد که تاکنون مطالعه ای جامع در زمینه فقر این استان صورت نگرفته است. در این مطالعه از خط فقر مطلق، برای محاسبه خط فقر جهت شناسایی خانوارهای فقیر از خانوارهای غیر فقیر استفاده شده است. خط فقر مطلق بر پایه ی داده های هزینهای 162 کالای مصرفی استخراج شده از داده های 717 خانوار نمونه طرح هزینه و درآمد خانوارهای شهری استان خراسان شمالی در سال 1389 برآورد می شود. به منظور بررسی عوامل تعیین کننده ی فقر در سطح خرد، تأثیر متغیرهای بارتکفل، جنس و سن سرپرست خانوار، مخارج آموزشی و مخارج بهداشتی سنجیده شده است. نتایج نشان می دهد که تمامی متغیرهای توضیحی الگو به جز سن سرپرست خانوار، بر فقر مناطق شهری استان مؤثر هستند. علاوه براین، نتایج حاکی از آن است که چنانچه خانواری بتواند خود را به سطح متوسط مقادیر توضیحی الگو برساند به احتمال 6/78 درصد بالای خط فقر قرار گرفته و از گروه خانوارهای فقیر خارج می شود. بر اساس نتایج مدل، احتمال قرار گرفتن خانوارهای زن سرپرست نسبت به خانوارهای مردسرپرست در گروه فقیر بیشتر است و بنابراین، لازم است سیاستگذاران توجه بیشتری به این قشر از جامعه در سیاست های فقرزدایی خود نمایند.
بررسی موانع و راهکارهای مناسب توسعة مشاغل خانگی روستایی شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به افزایش سریع و گستردة جمعیت، ازجمله جمعیت روستایی ایران، و ناتوانی بخش کشاورزی در اشتغال زایی کافی برای نیروی کار حجیم و فزایندة روستایی، توسعة اشتغال غیرکشاورزی به ویژه برای گروه های کم زمین یا فاقد زمین، اهمیت بسزایی دارد. یکی از کسب وکارهایی که در سال های اخیر درخصوص زنان روستایی به آن توجه شده، مشاغل خانگی است. در کشورهای جهان سوم درصد کمی از زنان روستایی در این زمینه مشغول به کار هستند و متأسفانه کار خانگی این عده نیز در قالب نهاد یا مؤسسة مشخصی تعریف نشده است. ازین رو، پژوهش کاربردی حاضر پژوهش حاضر، کاربردی با هدف بررسی راهکارهای مناسب توسعة مشاغل خانگی از دیدگاه زنان روستایی و کارشناسان است، که با روش توصیفی پیمایشی در سال 1390 انجام شد. جامعة آماری این پژوهش شامل 15000 زن روستایی و 50 کارشناس صاحب نظر در زمینة مشاغل خانگی بود و حجم نمونه براساس جدول مورگان 375 نفر زن روستایی و 50 نفر کارشناس تعیین گردید. روش نمونه گیری در جامعة زنان به صورت طبقه ای با انتساب متناسب، و در جامعة کارشناسان سرشماری بود. روایی پرسشنامه با بهره گیری از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای هریک از موانع توسعة مشاغل خانگی شامل خانوادگی، فردی، اقتصادی، دولتی و شخصیتی به ترتیب 87/0، 88/0، 76/0، 89/0، 87/0 محاسبه شد، که نشان دهندة مناسب بودن ابزار پژوهش است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نشان داد که مهم ترین موانع توسعة مشاغل خانگی از دید زنان به ترتیب موانع شخصیتی، فردی، اقتصادی، خانوادگی و دولتی است. از دید کارشناسان، مهم ترین این موانع به ترتیب موانع خانوادگی، فردی، شخصیتی، دولتی، و اقتصادی هستند. نتایج مطالعات همبستگی، ارتباط مثبت و معناداری را بین عضویت در تشکل ها، سطح تحصیلات زنان و توسعة مشاغل خانگی با احتمال خطای 01/0 نشان می دهند. بین سایر متغیرها ازقبیل سن زنان، وضعیت تأهل، داشتن یا نداشتن الگوی نقش، موفقیت یا عدم موفقیت الگوی نقش، داشتن تجربة شخصی در زمینة مشاغل خانگی و توسعة کسب وکارهای خانگی رابطة معناداری وجود ندارد.
شبیه سازی رفتار کشاورزان با اعمال سیاست کاهش مقدار آب بر الگوی کشت با استفاده از روش برنامه ریزی ریاضی مثبت ( PMP )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، در راستای مدیریت بهینه منابع آب کشاورزی، به بررسی واکنش و شبیه سازی رفتار کشاورزان با اعمال سیاست کاهش مقدار آب بر الگوی کشت محصولات زراعی راهبردی شهرستان خرم آباد می پردازد. داده های مورد نیاز پژوهش از طریق تکمیل 120 پرسشنامه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای در سال زراعی 92-1391 جمع آوری شد. پس از تعیین الگوی کشت، با استفاده از روش برنامه ریزی ریاضی مثبت ( PMP )، ب ه بررسی اعمال سیاست های کاهش بیست، سی، چهل و پنجاه درصدی آب موجود و نیز افزایش دو برابری قیمت آب همراه با کاهش سی و چهل درصدی مقدار آب در قالب شش سناریو پرداخته شد. نتایج نشان داد که با کاهش تا پنجاه درصدی در مقدار آب مصرفی، سطح زیر کشت محصولات آبی گندم، جو، کلزا و لوبیا قرمز، به ترتیب، تا 5/49، 2/46، 6/69 و 8/3 درصد کاهش می یابد، اما سطح زیر کشت محصولات دیم به دلیل بازده و قیمت بازاری پایین تر تغییری نمی کند و البته در نهاده آب نیز تا 53/56 درصد صرفه جویی می شود .
همکاری و خیر جمعی در یک مجتمع مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی در مجتمع های مسکونی بدون همکاری و سازمان دهی کنش های جمعی دشوار است. نادیده گرفتن اهمیت همکاری، سرمایه های کوچک و پراکنده را بی اثر کرده، تلاش های خرد و دارایی های جمعی افراد را هدر می دهد و محیط ناامنی را برای افراد به وجود می آورد؛ ازاین رو در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از روش مطالعه ی موردی بر پایه ی تحلیل نظریه ی زمینه ای و مصاحبه با ساکنان مجتمع های مسکونی در شهر مشهد، به فهم ذهنی آنان از همکاری دست یابیم؛ بنابراین مجتمع مسکونی لاله در شهر مشهد را از تمام زوایا مورد بررسی قرار دادیم. بر این اساس ۳۵ مصاحبه ی نیمه ساختاریافته در مورد خانوار صورت گرفت. بر پایه ی تحلیل یافته ها در مدل پارادایمی تحقیق، همکاری شکننده به عنوان هسته ی مرکزی شناخته شد. ساختار محدود کننده به عنوان شرایط زمینه ساز این امر مطرح گردید؛ ساختارهایی که افراد ممکن است قادر به تأثیرگذاری بر این عناصر باشن د ولی کنت رلی بر آن ها ندارد. خصایص شخصی همکاری گریز، فاصله ی تعاملی، ذهنیت منفی و کنترل مرکزی ضعیف نیز از جمله شرایط علی مدل برای شکل گیری همکاری شکننده است. پیامد چنین تعاملاتی این است که حتی اگر هنجارها و قواعد روشنی در مجتمع وجود داشت باشد و انضباط حاکم باشد، این شرایط بسیار ناپایدار است و در صورت وجود اقلیت مفت بران، به سادگی خیر جمعی مزبور می تواند نابود شود.
تحلیل جامعه شناختی گرایش به جابه جایی سکونتی در بافت قدیم خمینی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جابه جایی ها به مثابه پارادایم معاصر در علوم اجتماعی، ناظر به بررسی جابه جایی افراد، ایده ها و اشیا و همچنین دلالت های اجتماعی گسترده تر این جابه جایی هاست. جابه جایی های سکونتی درون شهری به مثابه یکی از انواع بسیار متداول جابه جایی، عامل مهمی در ایجاد تغییرات اساسی در حوزه های مختلف شهری است. تغییر محل سکونت در درون شهرها نقش مهمی در تغییر نظام های شهری و ساختار فضایی شهری دارد. عوامل مختلفی در سطح فردی، اجتماعی، کالبدی، فضایی، اقتصادی، فرهنگی و ترکیبی از آنها زمینه ساز این جابه جایی هاست. این پژوهش به صورت پیمایشی بر روی 240 پاسخگوی ساکن در محله های قدیمی خمینی شهر با هدف سنجش میزان گرایش به نقل مکان به محله های جدید شهر و شناسایی عوامل مؤثر بر آن صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که در مجموع ساکنان این محله ها گرایش متوسطی به جابه جایی دارند، اما نهایتاً حدود 65% تمایل خود و خانواده شان را برای جابه جایی به محله های جدید ابراز کرده اند. نتایح تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان می دهد که سه متغیر رضامندی از محل سکونت و سرمایه اجتماعی و اهمیت حفظ حریم خصوصی، وزن بیشتری در تبیین گرایش به جابه جایی به محله های جدید در خمینی شهر دارد. نتایج رگرسیون لجستیک نیز مؤید نتایج مذکور است.
علل مهاجرت روستاییان در استان همدان (شهرستان ملایر بخش جوکار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت روستاییان به شهرها یکی از مسایل مهم کشورها در شرایط کنونی است. در این پژوهش، دلایل مهاجرت روستاییان به شهرها در بخش جوکار شهرستان ملایر در استان همدان مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق حاضر از نوع پیمایشی است و جامعة آماری آن، مجموعه افرادی هستند که از روستای خود مهاجرت کرده و در مناطق مختلف کشور ساکن شده اند، از این تعداد 180 نفر سرپرست خانوار بر اساس فرمول های نمونه گیری به عنوان نمونه، انتخاب و داده های لازم از آن ها گرداوری شده است. ابزار گرداوری داده ها پرسش نامه ای است که روایی و پایایی آن مورد بررسی قرار گرفته و تأیید شده است. نتایج این تحقیق نشان داده است که پنج عامل کلیدی گرایش به تغییر سبک زندگی، عوامل طبیعی، عوامل رفاهی و فرهنگی، عوامل اقتصادی و عوامل امنیتی بر مهاجرت تأثیر گذاشته اند. این عوامل در مجموع 55 درصد واریانس کل را تبیین می-کنند.
بررسی تأثیر نحوه عملکرد سازمان های رسمی بر اعتماد نهادی شهروندان (مورد مطالعه : جوانان شهر یاسوج)
حوزههای تخصصی:
اعتماد اجتماعی از الزامات زندگی اجتماعی در دوران مدرن محسوب می شود. یکی از مهمترین انواع اعتماد، اعتماد نهادی است. اعتماد نهادی، بیانگر اعتماد مردم به نهادها و سازمانهایی است که وظیفه تدوین، اجرا و نظارت بر قانون، اطلاع رسانی و تأمین نیازهای اساسی مردم را بر عهده دارند. در این مقاله تأثیر کیفیتِ عملکردِ خودِ این نهادها بر اعتماد نهادی جوانان شهر یاسوج مورد بررسی قرار گرفته است. روش بررسی، پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده است. بر اساس نتایج تحقیق، متغیر عملکرد مناسب دادگاه ها بالاترین همبستگی مثبت و مستقیم را با میزان اعتماد به نهادهای سیاسی و غیر سیاسی داشته است. همبستگی متغیرهای میزان عدم پایبندی به قوانین، احساس افزایش جرایم اجتماعی، رواج پارتی بازی و رسانه های خارجی با هر دو نوع اعتماد، منفی و معنی دار بوده است. بر اساس نتایج رگرسیون، متغیرهای پیش گفته توانسته اند 42 درصد از واریانس اعتماد به نهادهای سیاسی، و متغیرهای عملکرد مناسب دادگاه ها و میزان عدم پایبندی به قوانین توانسته اند 21 درصد از اعتماد به نهادهای غیرسیاسی را تبیین کنند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که رعایت قواعد و قوانین داخلی توسط مسئولین و مردم، به ویژه، عملکرد مناسب دادگاه ها بیشترین تأثیر را بر میزان اعتماد نهادی پاسخگویان دارد.