فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۳۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
غذاهای غیرخانگی به عنوان بخشی از تجارب غذایی، با توجه به ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متعددی که این تجربه در زندگی مدرن شهری پیدا کرده، به مسأله ای مهم در مجموعه مباحث جامعه شناسی سلامت/تغذیه تبدیل شده است. تحقیق حاضر به روش پیمایش و با هدف بررسی تأثیر سرمایه ی اقتصادی، پایگاه اجتماعی و برخی متغیرهای زمینه ای بر مصرف غذاهای غیرخانگی نگاشته شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل تمامی شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز است که 409 نفر از آنها به شیوه ی نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. تحلیل داده ها با استفاده از نر م افزارهای SPSS وLisrel انجام شده است. براساس نتایج، ارتباط معناداری بین میزان مصرف غذاهای غیرخانگی با متغیرهای سرمایه ی اقتصادی و پایگاه اجتماعی (به شکل مثبت) و سن (به شکل منفی) مشاهده شده است. همچنین میزان مصرف غذاهای غیرخانگی براساس وضع تأهل (به نفع مجردها) و جنس (به نفع مردان) به شکل معناداری متفاوت بوده است. براساس نتایج برازش مدل مسیر، در بین سه متغیر دارای تأثیرات معنادار، سرمایه ی اقتصادی به عنوان مهمترین متغیر و جنس و وضع تأهل از نظر تأثیرگذاری در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. متغیرهای مستقل 19 درصد از تغییرات مصرف غذای غیرخانگی را تبیین کرده اند.
شهروندی بوم شناختی و هوش معنوی (مورد مطالعه: شهروندان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر زیانبار فعالیت های انسان بر جهان طبیعی نگرانی های عمومی فراوانی به همراه داشته، به طوریکه، منجر به شکل گیری نوع جدیدی از شهروندی تحت عنوان شهروندی بوم شناختی شده است. شهروندی بوم شناختی بر مسئوولیت پذیری داوطلبانه و متعهدانه شهروندان در ارتباط با جهان طبیعی بنا شده است. در این پژوهش، ارتباط شهروندی بوم شناختی با هوش معنوی با استفاده از روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور از دیدگاه های بوم شناسی انسانی، پارادایم بوم شناختی جدید و بوم شناسی ژرف استفاده شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که با بهره گیری از پژوهش های خارجی طراحی و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی مولفه های آن مشخص و بومی سازی شده است. جامعه آماری تحقیق، شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز در سال 94 هستند که 670 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که، وضعیت شهروندی بوم شناختی از وضعیت خوبی در بین شهروندان تبریزی برخوردار است و در طیف 6 گزینه ای لیکرت، در بین گزینه های 4 و 5 قرار می گیرد. همچنین در میان ابعاد 11 گانه شهروندی بوم شناختی، همه ابعاد از میانگین متوسط به بالایی برخوردار هستند اما بعد عضویت در انجمن های زیستی دارای کمترین میانگین بوده است. همچنین، نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین هوش معنوی و مولفه های آن با شهروندی بوم شناختی ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد (363/0r=). نتایج آزمون رگرسیون نشان می دهد که از میان ابعاد چهارگانه هوش معنوی، دو بعد ""جامع نگری و بعد اعتقادی"" و ""سجایای اخلاقی"" توانسته اند 5/27 درصد واریانس مربوط به شهروندی بوم شناختی را تببین کنند.
بازدارنده های مصرف گرایی مورد مطالعه: ساکنان شهرکاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواجهه جامعه ایرانی با مدرنیته، با پیامدهایی همراه بوده و ارزش های متفاوتی را در ساحت های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی موجب شده است. گسترش این ارزش ها، با تغییر نگرش و به تبع آن، تغییر در کنش های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی از جمله مصرف گرایی همراه بوده است. پرسش این است که آیا دینداری، ارزش ها، سنت ها، هویت و پایگاه اقتصادی و اجتماعی می تواند به مثابه بازدارنده هایی در فرایند مصرف گرایی آن جوامع نقش ایفا نماید؟ در این مقاله با رویکرد جامعه شناختی و روش پیمایش و با استفاده از پرسش نامه صورت پذیرفته است. داده های مورد نیاز از نمونه 506 نفری از افراد هیجده سال به بالای ساکنان شهر کاشان، به شیوه تصادفیِ ساده جمع آوری شده است. یافته های آماری نشان می دهد که بین دینداری، سنت گرایی، هویت انقلابی، هویت جنسیتی، ارزش های دینی و پایگاه اقتصادی و اجتماعی با مصرف گرایی، رابطه معناداری وجود دارد. نتایج معادله رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که دینداری بیشترین قدرت تبیین کنندگی را در رابطه با مصرف گرایی دارد، به گونه ای که با افزایش دینداری میل به مصرف گرایی کاهش پیدا می کند.
رویکرد شهروندان تهرانی نسبت به متکدیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکدی گری یکی از آشکارترین نمادهای طرد اجتماعی در جامعه مدرن است که همواره عوامل مختلف دولت، مردم و متکدیان در تولید و بازتولید آن نقش دارند. در این تحقیق، بنا به نقش شهروندان در این امر، به بررسی رویکرد شهروندان تهرانی نسبت به فعل تکدی و سنخ متکدیان در سه بُعد نگرش، گرایش و کنش پرداخته شد. مطالعه حاضر با روش پیمایش و ابزار پرسش نامه در بین 600 نفر از شهروندان مرد و زن 15 تا 65 ساله در شهر تهران انجام گرفته است که با روش های نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تصادفی نظام مند و ساده انتخاب شده بودند،. یافته ها نشان داد که از حیث کمک شهروندان به متکدیان، چهار سنخ از شهروندان تهرانی شامل دستگیری کننده قهار، دستگیری کننده معمولی، دستگیری کننده خنثی و بی توجه، و غیردستگیری کنندهقابل شناسایی اند که اکثریت نسبی شهروندان جزو دستگیری کننده معمولی هستند. همچنین، بین نگرش به کنش تکدی، گرایش به کمک به متکدی، اعتقاد به شیوع فقر در سطح جامعه، اعتقاد به نقش مردم در گسترش تکدی و احساس تکلیف نسبت به کمک به متکدی با کمک شهروندان به متکدی رابطه وجود دارد. یافته ها دلالت بر آن دارند که جریان کلی نگرش شهروندان تهرانی نسبت به کنش تکدی منفی است و آن را فعلی غیراخلاقی، غیرحرفه ای، ریشه در دلایل فردی، فاقد آثار مثبت برای کمک کنندگان به متکدی و... می دانند، اما رویکرد بخشی از شهروندان تهرانی نسبت به متکدیان پارادوکسیکال است. این گروه اخیر در عین حال که باور دارند کمک به متکدیان باعث گسترش و تعمیق آن در جامعه شده و در نهایت به فرد و جامعه آسیب می زند، اما همچنان معتقدند که متکدیان افرادی نیازمند ترحم و کمک اند و کمک به آنان یک تکلیف انسانی و مذهبی و در نتیجه امری واجب است.
تحلیلی بر توزیع فضایی جرائم در پارک های شهری (مطالعه موردی پارک های شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل توزیع فضای جرائم و امنیت اجتماعی در پارک های شهر تهران و ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش تحقیق، توصیفی تحلیلی است. اطلاعات مدنظر درباره 23 نوع جرم وقوع یافته در 39 پارک شهر تهران در سال 1393 است که از مراکز نیروی انتظامی گردآوری شده اند. برای تحلیل داده ها از تکنیک «ویکور» به منظور رتبه بندی پارک ها، از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی برای نمایش فضای جرائم و برای تحلیل همبستگی از نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج، نشان می دهند که پارک های هنرمندان، نهج البلاغه، دربند، شفق و سعادت آباد، ازنظر امنیت رتبه های خیلی خوبی دارند و پارک های ولایت، لویزان و چیتگر در رتبه های آخر قرار گرفته اند. به همین دلیل، لزوم افزایش امنیت در این پارک ها به شدت حس می شود. همچنین، یافته ها نشان می دهند ازنظر امنیت، رابطه مثبت و معناداری بین دو متغیر مساحت و رتبه پارک وجود دارد.
بررسی ارتباط بین اشکال سرمایه و شادی در بین حاشیه نشینان و غیرحاشیه نشینان (مورد مطالعه: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر پژوهش در ابعاد و زوایای مثبت زندگی انسان ها رو به فزونی نهاده و بی تردید یکی از مهم ترین زمینه های زندگی بشر امروز شادی و شادکامی است. در پژوهش حاضر میزان شادی حاشیه نشینان و غیرحاشیه نشینان تبریز و رابطه آن با اشکال سرمایه بررسی شده. در این پژوهش از روش پیمایشی در بین 300 نفر (با فرمول کوکران) که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند و برای اندازه گیری میزان شادی از پرسشنامه شادی آکسفورد استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که میزان شادی در بین افراد مورد مطالعه در حد متوسط رو به بالاست و اشکال سرمایه (اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی) رابطه معناداری با شادی دارند. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که متغیرهای مستقل واردشده به مدل پژوهش 14 درصد از واریانس شادی را تبیین می کنند. نتایج نشان می دهد که سرمایه اجتماعی و فرهنگی نقش اساسی بر میزان شادی دارند. در کل برای افزایش شادی و بالا بردن بهزیستی ذهنی افراد مورد مطالعه توجه سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها باید بیشتر روی سرمایه اجتماعی و فرهنگی متمرکز بشود. هرچند براساس یافته ها، سرمایه اقتصادی نیز تعیین کننده است.
سنجش و ارزیابی تأثیر سبک زندگی بر میزان تاب آوری شهری (مطالعه ی تطبیقی: محلات قیطریه و شکوفه ی شمالی در مناطق 1 و 19 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک های زندگی به عنوان محصول اجتماعی، اقتصادی، نهادی و سیاسی با توجه به تغییرات فرهنگی، دارای نوعی آسیب پذیری هستند. بنابراین ارتقاء تاب آوری اجتماعات، با استفاده از ظرفیت آنها به شکل سازگاری، به عنوان اصلی برای کاهش آسیب ها دارای اهمیت است. این پژوهش با هدف سنجش میزان تاب آوری و ارتباط آن با سبک زندگی، با روش پیمایشی- تحلیلی و مطالعات میدانی و کتابخانه ای اقدام به جمع آوری اطلاعات از ساکنان محله های قیطریه و شکوفه ی شمالی کرده است. در سنجش داده ها و تحلیل نظرات ساکنان در زمینه ی سبک زندگی و ارتباط آن با ابعاد تاب آوری از نرم افزار SPSS استفاده شده است. همچنین برای تعیین حجم جامعه ی نمونه از جدول مورگان استفاده کرده اند. در محله ی قیطریه 377 و در محله ی شکوفه ی شمالی 379 پرسشنامه توزیع شده است. ابتدا سبک زندگی از ابعاد اجتماعی، اقتصادی و نهادی و سپس ابعاد تاب آوری در سطح محلات مطالعه و مشخص شده است. برای تحلیل میزان ارتباط سبک زندگی و تاب آوری از آزمون پیرسون و در سنجش تأثیرگذاری متغیرهای پژوهش از آزمون رگرسیون استفاده شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که در کل، به لحاظ سبک زندگی متفاوت در دو محله، تاب آوری یا میزان سازگاری اجتماع محلی در محله ی قیطریه نسبت به محله ی شکوفه ی شمالی بیشتر است. در محله ی قیطریه تاب آوری در بعد اقتصادی و نهادی و در محله ی شکوفه ی شمالی تاب آوری از بعد اجتماعی بیشتر است. در نهایت می توان گفت با توجه به سطح پایین تر تاب آوری در محله ی شکوفه ی شمالی، این محله آسیب پذیرتر از محله ی قیطریه است.
عوامل مؤثر بر ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی در بین اعضای تعاونی های کشاورزی شهرستان زنجان. پوریا عطائی ، وحید علی آبادی ، شیوا نجاتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی در تعاونی های کشاورزی شهرستان زنجان بود. این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن نیز پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل مدیر عامل، اعضای ﻫیﺄت مدیره و اعضای تعاونی های کشاورزی شهرستان زنجان بود (180N=) که 123 نفر به صورت تصادفی برای حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی صوری ابزار پژوهش با بررسی دیدگاه های اعضای هیأت علمی دانشگاه زنجان و کارشناسان اداره تعاون تعیین و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون راهنما و آلفای کرونباخ (96/0α=) تأیید شد. نتایج پژوهش نشان داد که به ترتیب معافیت های مالیاتی، موقعیت و پایگاه اجتماعی افراد و برگزاری دوره های آموزشی قبل از تشکیل تعاونی از بالاترین اولویت برخوردار بودند. همچنین، در تحلیل عاملی متغیرهای ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی به 9 عامل اجتماعی حمایتی، نظم و انضباط، شغلی، مدیریتی سازمانی، رسانه ای، انعطاف پذیری قوانین، حذف بروکراسی، مسئولیت پذیری و فناوری های اطلاعاتی طبقه بندی شدند. در مجموع این 9 عامل توانستند 6/69 درصد از کل واریانس عوامل ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی در تعاونی های کشاورزی را تبیین کنند که 39/30 درصد از واریانس باقی مانده به دیگر عامل هایی مربوط است که پیش بینی آنها در این پژوهش میسر نشده است. در پایان با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهادهای کاربردی ارائه شد.
سیاست گذاری محلّی و احساس تعلق به محلّه؛ مطالعه ای در محله ی کوهسار (منطقه ی چهار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش آغازین در این پژوهش عبارت است از «آیا سیاست گذاری های محلّی بر ارتقای سطح احساس تعلق به محله کوهسار مؤثر بوده است؟» برای انجام این پژوهش یک روش ترکیبی طراحی شد. در بخش کیفی از دو روش مطالعه ی میدانی و اقدام پژوهی و در بخش کمّی از روش پیمایش استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات در مطالعه ی میدانی مصاحبه ی نیمه ساخت یافته بود و در اقدام پژوهی از تکنیک های مختلف PRA و در پیمایش نیز از پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. یافته ها نشان می دهد اقداماتی که در طولانی مدت در محله انجام شد، احساس تعلق به محله را کاهش داده است. سیاست گذاری ها عمدتاً متکی بر نوسازی بوده و موجب انشقاق بیشتر در ساکنان محل شده است. مهاجرت فزآینده به یا از محله بر کاهش سطح تعلق به محله افزوده است. ارزان بودن قیمت مسکن و عدم امنیت، محله کوهسار را به مکانی گذرگاهی تبدیل کرده است.
رابطه ی آگاهی از حقوق شهروندی و کیفیّت زندگی در بین زنان 44-25 سال شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیّت زندگی در ایران بویژه در بین زنان، در وضعیّت مطلوبی نیست. با توجه به اینکه تحقق کیفیت زندگی در شاخص های عینی و ذهنی، پیوند نزدیکی با آگاهی شهروندان از حقوق شهروندی شان دارد، این تحقیق تلاش کرده است تا رابطه آگاهی از حقوق شهروندی و کیفیت زندگی را مورد بررسی قرار دهد. روش انجام پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، زنان 25-44سال شهر شیراز می باشد که 400 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق جهت سنجش کیفیت زندگی، پرسشنامه کیفیّت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL) است و ابزار تحقیق جهت سنجش آگاهی از حقوق شهروندی، پرسشنامه پژوهشگر ساخته و مشتمل بر سه بُعد حقوق مدنی، حقوق سیاسی و حقوق اجتماعی با استناد به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که با استفاده اعتبار محتوا تعیین اعتبار شده و با استفاده از آزمون مجدّد، تحلیل پایایی گردید. نتایج توصیفی تحقیق نشان می دهند، کیفیّت زندگی زنان در سطح متوسّط است. نتایج تحلیلی تحقیق نشان دادند، رابطه معنادار و مثبتی بین آگاهی از حقوق شهروندی و کیفیت زندگی وجود دارد. به علاوه، در بین متغیّرهای زمینه ای و جمعیّتی، تنها متغیّر تحصیلات دانشگاهی رابطه معناداری با کیفیت زندگی دارد. نتیجه گیری این تحقیق این است که در راستای ارتقای کیفیّت زندگی زنان باید آگاهی آنان از حقوق شهروندی شان که در قانون اساسی کشور انعکاس یافته است، افزایش یابد.
اولویت بندی ریسک های ناشی از تغییرات اقلیمی در کلان شهر تهران با روش فازی AHP و ارائه راهبردهای پیشگیری، کاهش اثرات و سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشدید تغییرات اقلیمی در دنیا باعث بروز اثرهای جدی بر محیط زیست شهرها و وقوع خطرهای جبران ناپذیر می شود. پیش بینی 10 ساله تغییرات پارامترهای اقلیمی در کلان شهر تهران که همواره با مشکلات روزافزون زیست محیطی مواجه است، حاکی از آن است که میزان دما و بارش تا سال 2021 با شیب بیشتری نسبت به گذشته افزایش خواهد یافت که این تغییرات می توانند باعث بروز اثرها و ایجاد خطرهایی برای محیط زیست شهرها شوند. شناسایی اثرهای کنونی و آینده این تغییرات بر محیط زیست شهری می تواند به برنامه ریزی جهت کاهش ریسک ها و بهره مندی از فرصت ها بینجامد. در مطالعات قبلی مهم ترین ریسک های احتمالی تغییرات پارامترهای اقلیمی در شهر تهران شناسایی شده است و در این تحقیق تعداد 11 ریسک احتمالی متأثر از تغییرات دمایی و بارش در شهر تهران انتخاب شده و سپس با روش تحلیل سلسله مراتبی فازی F-AHP به وزن دهی، رتبه بندی و اولویت بندی ریسک ها پرداخته شده است. سپس راهبردهایی به منظور پیشگیری، کاهش ریسک ها و سازگاری با تغییرات پارامترهای اقلیمی جهت بکارگیری در برنامه ریزی های 5 ساله شهر تهران ارائه شده است. این راهبردها با استفاده از ابزارهای سوات و ماتریس داخلی و خارجی تدوین شده و سپس به منظور کمی سازی استراتژی ها از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد، بهینه ترین راهبردها، گروه راهبردهای تدافعی می باشند.
تبیین سناریوهای مشارکت جویانه و دمکراتیک نهادی در ساختار نظام حکمروایی منطقه کلا نشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«حکمروایی مناطق کلا نشهری» رویکردی نوظهور در اداره و برنامه ریزی شایسته، اثربخش، مردم سالارانه تمامی عناصر جامعه شهری در یک منطقه کلانشهری قلمداد می شود. در غیاب این رهیافت یکپارچه نگر، منطقه کلا نشهری تهران به عنوان شاخص ترین و بزرگ ترین منطقه کلا نشهری در ایران؛ از جمله مناطق وسیع، پراهمیتو درعین حال فاقد ساختارهای یک نظام حکمروایی شایسته، واجد ساختار مدیریتی یکپارچه، جاذب مشارکت شهروندی و تمرکززدا، عملاً نتوانسته است ظرفیت های فراوان جذب مشارکت کارآمد، مؤثر و مردم سالارانه شهروندان و نقش آفرینی نهادهای برخواسته از آرا و دیدگاه های آنها در این منطقه را زیر چتر یکپارچه سیاستگذاری و اجرا گرد هم آورد و عملا به منطقه ای بالای تفرق روزافزون سیاسی و سیاستی بدل شده است. این پژوهش با رویکرد تحلیل، توصیفی و تجویزی ضمن بررسی چالش های رویه ای و محتوایی سازوکارهای غیرمشارکت جویانه موجود در عرصه حکمروایی منطقه کلا نشهری تهران، چهار سناریو در قالب یک پیشنهاد فرایندمحور ارائه شده است که در آن ابتدا روش انتخاب غیرمستقیم مدیر منطقه کلا نشهری و روش انتخاب مستقیم شورای منطقه کلا نشهری مورد تأکید قرار گرفته و پس از ایجاد بسترهای سیاسی و اجتماعی، روش انتخاب مستقیم مدیر منطقه کلا نشهری و انتخاب مستقیم شورای منطقه کلا نشهری پیشنهاد شده است.
بار عاطفی رابطة گردشگران با جامعه میزبان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف «توصیف بارِ عاطفیِ رابطة گردشگران با جامعة میزبان مشهد» و با استفاده از روش تحلیل ثانویه انجام شده است. داده های این پژوهش از پیمایش «بررسی نگرش زائران به مردم و خدمات رسانان در شهر مشهد» اخذ شده است. با استفاده از ادبیات موجود در روان شناسی و جامعه شناسی احساسات، به ویژه دسته بندی احساسات پلاچیک و ترنر، احساسات پیوست شده به صفاتی که زائران به مشهدی ها نسبت داده بودند، تحلیل شد. نتایج نشان داده است که بار عاطفی این رابطه بیش از آنکه منفی باشد، مثبت است. بعد امنیت ترس در این فضا کمتر مطرح است. پذیرش بیشترین سهم را در مثبت ساختن بار عاطفی رابطه و نفرت بیشترین سهم را در منفی ساختن آن داشته است. احساسات منفی، نشانگر میزانی از فاصله بین انتظارات گردشگران و تجربة سفر آنهاست. ادراک گردشگران از نقضِ «خود» و احترام مورد انتظار از سوی میزبان، نقضِ مؤلفه های اخلاقی و هنجارهای اجتماعیِ مطابق با تصور «فرهنگ بالای اجتماعی» و در نهایت نقضِ انصاف و عدالت در تعامل از سوی شریک مشهدی، احساسات منفی نفرت، رد و خشم ایجاد کرده است
تحلیل فضایی- جامعه شناختی جرم سرقت از منزل در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه همراه با موج وسیع تغییرات اجتماعی و شکل گیری شرایط آنومیک، بسیاری از شهرها ناگزیر به همزیستی با پدیده ای به نام جرم هستند که امنیت اجتماعی شهروندان را تهدید می کند. در این نوشتار، با رویکردی میان رشته ای به بررسی جرم سرقت از منزل و نقش نابرابری بر آن و تحلیل فضایی- جامعه شناختی آن در شهر کرمانشاه پرداخته می شود. این پژوهش، به روش تحلیل همبستگی و روش تحلیل آمار فضایی انجام گرفته است. داده های تحقیق، برگرفته از آمارهای موجود در مرکز تحقیقات ناجا و استانداری کرمانشاه هستند. برای سنجش سطح توسعه یافتگی و سطح برخورداری محله ها، روش تاکسونومی عددی و موریس به کار رفته است. مطابق یافته ها، سطح برخورداری محله ها توزیع یکسانی ندارد و به پنج سطح نابرابر تقسیم می شود. نتیجة آزمون خوشه بندی نشان می دهد توزیع سرقت، از الگوی متمرکز تبعیت می کند و در شهر، کانون های جرم خیز شکل گرفته است. همبستگی بین نابرابری و سرقت از منزل نیز از نظر آماری معنادار نیست. محله های کرمانشاه از نظر نرخ جرم شرایط یکسانی ندارند؛ به طوری که در برخی از محله ها، کانون جرم شکل گرفته است؛ درحالی که بقیة محله ها با نگاه جغرافیای جرم، محدوده های پاک هستند. به عبارت دیگر، شکل گیری جرم در فضاهای مختلف متفاوت است. بااین حال، نقش نابرابری در سرقت از منزل مشهود نیست.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر تعلق مندی نسبت به محیط زیست (مورد مطالعه: شهروندان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس را می توان بخشی از فضای مفهومی نگرش های زیست محیطی دانست. احساسات زیست محیطی که دلالت های تعلق گرایانه دارند، بی شک تأثیری مهم بر رفتارهای همسو در قبال محیط زیست خواهند داشت. این پژوهش به بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر احساس تعلق شهروندان تهرانی نسبت به محیط زیست با استفاده از روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه پرداخته است. روابط دو متغیره مابین ارزش های زیست محیطی، تجربه ارتباط با طبیعت، جامعه پذیری زیست محیطی و دینداری با متغیر وابسته، قابل تأیید و تعمیم هستند. رگرسیون چند متغیره حاکی از آن است که مدل نظری توانسته است 48 درصد از تغییرات متغیر وابسته را در میان نمونه تحقیق توضیح دهد. تحلیل مسیر متغیرهای مستقل با متغیر وابسته نیز نشان می دهد که متغیرهای تجربه ارتباط با طبیعت با 0.617 و ارزش های زیست محیطی با 0.346 درصد، به ترتیب بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته داشته اند.
تحلیل جامعه شناختی نقش عوامل فرهنگی بر رفتارهای زیست محیطی شهری مورد مطالعه (شهروندان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن حاضر، رفتارهای زیست محیطی به عنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین عوامل بر محیط زیست مورد توجه بسیاری از جامعه شناسان محیط زیست قرار گرفته است. رفتارهای زیست محیطی ضمن اینکه بر بیشتر مسائل و تهدیدهای زیست محیطی تأثیر می گذارند خود نیز از عواملی تاثیر می پذیرند. پژوهش حاضر با هدف شناخت میزان تأثیر عوامل فرهنگی بر رفتارهای زیست محیطی مسئولانه انجام گرفته است. چارچوب نظری تحقیق، نظریه کنش معقولانه آیزن و فیش بین، مدل فیتکائو و کسل و مدل اوالندر و توجرسون است. جامعه ی آماری شامل شهروندان بالای 15 سال شهرکرمانشاه بوده که بر طبق فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 410 نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شده اند. این تحقیق با رویکرد کمی و با روش پیمایش انجام شده و ابزار گرداوری داده، پرسشنامه بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میانگین رفتارهای زیست محیطی شهروندان متوسط رو به بالا (1/3 ) است و بین متغیرهای ارزش، باور و آگاهیهای زیست محیطی با رفتار زیست محیطی رابطه ی معنا داری وجود دارد در حالی که متغیر تحصیلات با آن رابطه نداشت. همچنین رفتارهای زیست محیطی برحسب جنسیت، تاهل و گروه های سنی متفاوت است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد متغیرهای مستقل تحقیق13/0 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند. در یک نتیجه ی کلی می توان گفت که عوامل فرهنگی در واقع می توانند پیش بینی کننده ی سیاست های ترویج رفتارهای زیست محیطی مسئولانه باشند.
ارزیابی عوامل مؤثر در توان مندسازی زنان روستایی شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به حدود یک دهه تأکید بر رویکرد توان مندسازی زنان روستایی در برنامه های توسعه، هدف پژوهش حاضر سنجش توان مندی و ارزیابی عوامل تأثیرگذار اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و حمایتی در توان مندسازی زنان روستایی شهرستان اصفهان است. جامعة آماری زنان ساکن روستاهای شهرستان اصفهان بوده و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 222 نفر تعیین و اطلاعات لازم با روش نمونه گیری طبقه ای خوشه ای و پرسش نامة ساخت یافته گردآوری شد. در مرحلة پیش آزمون، 80 پرسش نامه به طور تصادفی میان زنان روستایی توزیع شد و بر اساس روش آلکایر و فوستر، برای ارزیابی عوامل مؤثر در ناتوانی زنان روستایی از رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج این روش نشان داد که با در نظر گرفتن 30 درصدی سطح آستانة ناتوانی، میزان و شدت ناتوانی در میان زنان روستایی به ترتیب، 28 و 45 درصد است. به عبارتی، 28 درصد زنان جامعة آماری در حداقل 30 درصد معیارها ناتوان و به طور متوسط شدت ناتوانی شان 45 درصد است. نتایج حاصل از مدل رگرسیونی نشان داد که تحصیلات، اشتغال، استفاده از رسانه های جمعی، روابط اجتماعی و شغلی، دریافت درآمد شخصی، سلامتی، حمایت های دولت، استفاده از انواع آموزش ها، باور به برابری جنسیتی و وجود صندوق های اعتباری تأثیر مثبت و معنی داری در توان مندی زنان دارد.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با مشارکت زنان روستایی در امور خانوادگی و اجتماعی (نمونه موردی: زنان متأهل روستاهای شهرستان کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توجه به نقش گسترده زنان روستایی در فرایند توسعه از اهمیت زیادی برخوردار است. زنان روستایی نه تنها نیروی عمده ای در ایجاد تحول و منبعی بالقوه برای پیشبرد اقتصاد روستایی و افزایش هر چه بیشتر رشد تولیدات مواد غذایی به شمار می روند، بلکه دارای نقش اساسی در ابعاد فرهنگی و معنوی این تحولات و پیشرفت ها هستند. پژوهش حاضر که با هدف بررسی بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با مشارکت زنان متأهل روستایی در امور خانوادگی و اجتماعی در روستاهای شهرستان کرمانشاه است، یک پژوهش میدانی با تکنیک پیمایش بوده و برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زنان متأهل روستاهای شهرستان کرمانشاه است که تعداد 380 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی ارتباط بین نوع روابط خانواده، باورگرایی فرهنگی مرتبط با جنسیت، اعتماد اجتماعی، استفاده از رسانه های داخلی، پایگاه اقتصادی خانوار و سن به عنوان متغیرهای مستقل و مشارکت زنان روستایی به عنوان متغیر وابسته است. یافته های پژوهش حاکی از ارتباط بین نوع روابط خانواده (17/0)، باورگرایی فرهنگی مرتبط با جنسیت (28/0-)، اعتماد اجتماعی (33/0)، استفاده از رسانه های داخلی (22/0)، و سن (26/0) با مشارکت زنان روستایی در امور خانوادگی و اجتماعی است. لازم به ذکر است که همبستگی چندگانه متغیرهای پیش بین با مشارکت زنان روستایی متوسط (54/0R=) است. همچنین متغیرهای پژوهش به طور کلی توانسته اند به میزان 291/0 تغییرات متغیر مشارکت زنان روستایی را تبیین معنادار کنند (291/0R2=). اما بین پایگاه اقتصادی خانوار و مشارکت زنان روستایی ارتباط معناداری مشاهده نشد.
مطالعه تطبیقی کنش دگردوستانه شهروندان تهرانی (دو مقطع 1384- 1394)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر وضعیت کنش های دگردوستانة شهروندان تهرانی را در دو مقطع به تصویر می کشد و روند تغییرات عوامل اثرگذار بر این امر اخلاقی را نشان می دهد. به منظور تحقق این هدف تلاش شد با اتکا به رویکردهای فلسفی، جامعه شناختی، روان شناختی و زیستی چارچوب مفهومی مناسبی تدوین شود و با استفاده از روش پیمایش در سال های 1384 و 1394 به پرسش ها و فرضیات پاسخ داده شود. شیوة نمونه گیری خوشه ای چندمرحله و حجم نمونه به ترتیب 419 و 400 نفر بوده است. نتایج نشان داد در هر دو پیمایش از میان متغیرهای اثرگذار- سرمایة اجتماعی، سرمایة فرهنگی، سرمایة اقتصادی، نگرش دگردوستانه و نوع دینداری- بیشترین تغییرات کنش دگردوستانه را سرمایة اجتماعی تبیین می کند. همچنین، در هر دو پیمایش رابطة نگرش دگردوستانه و کنش دگردوستانه معنادار بوده و رابطة نوع دینداری با کنش دگردوستانه در پیمایش سال 1384 معنادار بوده و در پیمایش سال 1394 معنادار نبوده است.
عوامل مؤثر بر سرانه مصرف آب خانواده های تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناخت متغیرهای مؤثر بر سرانه مصرف آب و رابطه بین هر یک از این متغیرها است. این تحقیق از نوع پیمایشی است و جامعه آماری آن را شهروندان منطقه 3 آب و فاضلاب شهر تهران (مناطق 2 و 5 شهرداری) تشکیل می دهند. در فرایند گردآوری اطلاعات، ابتدا مصرف هر یک از مشتریان از طریق اطلاعات دریافتی از اداره آب و فاضلاب مشخص و سپس از طریق مراجعه به درب منزل 325 خانوار و پر کردن پرسشنامه پژوهشگرساخته به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد: بین نگرش به مصرف بهینه آب و مسئولیت پذیری با سرانه مصرف آب خانواده رابطه معنا داری وجود دارد. به بیان دیگر، با افزایش نگرش به مصرف بهینه آب و مسئولیت پذیری، سرانه مصرف خانواده کاهش می یابد. بین سایر متغیرها (اعتماد به شرکت آب و فاضلاب، آگاهی و دانش نسبت به مصرف آب، تبلیغات شرکت آبفا و اعتماد نهادی) با سرانه مصرف رابطه معناداری وجود ندارد.