فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۰۵۴ مورد.
مدیریت خانواده و کار در سبکزندگی اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
زمینه: با گسترش شهرنشینی و فعالیتهای اجتماعی، عمده وقت سرپرست خانوار، بیرون از خانه میگذرد. مردان برای انجام فعالیت اقتصادی، کسب علم و مهارت، ورزش و...، وقت کمتری را برای اهل خانه صرف میکنند. از سوی دیگر، خانه، بستر شکلگیری نهادی مقدس است و چیدمان تعالی یا اضمحلال جامعه نیز در آن صورت میگیرد. هدف این تحقیق، یافتن سبک متعادلی از زندگی است که بتواند بین زندگی خانوادگی و کاری، سازگاری ایجاد کند. این تعادل بر اساس سبکزندگی اسلامی خواهد بود.
روش کار: در این تحقیق با استفاده از یافتههای دانش مدیریت و آموزههای اسلامی در امور اجتماعی، تلاش شده است که یافتههای ترکیبی بر مبنای تحلیل عقلی و اجتهادی به دست آید. بر این اساس، یافته های پژوهش با استفاده از شیوه توصیفی – تحلیلی یافتهها، ارزیابی شده است.
یافتهها: با توجه به اهمیت روابط خانوادگی و گستره آن و از سوی دیگر، اهمیت کار برای بهبود وضع زندگی و پیشرفت جامعه، طیفی از ترکیبِ این دو زندگی به دست آمد که عبارت بود از: بیتوجه به زندگی، بدون برنامه، کار محور، خانواده محور و زندگی تعادلمدار. بر اساس توصیههای اسلامی، سبکزندگی تعادل مدار مورد تأکید قرار گرفت.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای تحقیق، میتوان به این نتیجه رسید که مدیران جامعه اسلامی باید تلاش کنند تا بر اساس آموزههای دینی، شرایط تحقق سبک تعادلمدار را در زندگی خانوادگی و کاریِ کارکنان به وجود آورند. تلاش مستمر، قناعت، اعتدال، توکل و دعا، از مهم ترین راهکارها برای تقویت سبک تعادلمدار است.
بررسی رابطة انواع دینداری دانشجویان و گرایش آنان به مهاجرت خارج از کشور (دانشجویان کلیه مقاطع دانشگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطة انواع دینداری دانشجویان و گرایش آنان به مهاجرت خارج از کشور بوده است. روش تحقیق، پیمایش و جامعة آماری، دانشجویان کلیه مقاطع دانشگاه
علامه
طباطبایی و حجم نمونه ٣٢١ نفر می باشد. روش نمونه گیری نیز، نمونه گیری طبقه ای است. این تحقیق برای سنجش نوع دینداری، از ترکیب نظریه های جمعی از صاحب نظران بهره برده و انواع دینداری عامیانه، سنتی، متجددانه، سکولار، لائیک و ترکیبی را مناسب جامعةآماری یافت. همچنین از تئوری «تفاوت ها» و «سرمایه بومی» برای تبیین مهاجرت دانشجویان استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که میزان گرایش دانشجویان به مهاجرت متوسطِ رو به بالا بوده، به طوری که ٨/٤٦ درصد دارای گرایش متوسط و ٦/٣٠ درصد دارای گرایش بالا بوده اند. یافته ها بیانگر آن است که بین انواع دینداری دانشجویان و گرایش آنان به مهاجرت از کشور رابطه معناداری وجود دارد.
مطالعه نقش میانجیگرایانه اعتماد اجتماعی در تأثیرگذاری دینداری بر هراس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از معیارهای سلامت روان در افراد، داشتن زندگی فارغ از استرس و اضطراب است. هراس اجتماعی یا اضطراب اجتماعی، یکی از انواع اختلالات اضطرابی است که ویژگی بارز آن، ترس از موقعیت های اجتماعی و واکنش اصلی افراد مبتلا به این اختلال، اجتناب از قرارگرفتن در این موقعیت هاست. در این زمینه، عوامل مختلفی می تواند با آن در ارتباط باشد که در این مقاله به بررسی برخی عوامل، از جمله نقش دینداری و اعتماد اجتماعی بر هراس اجتماعی پرداخته شده است. روش پژوهش از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری مورد مطالعه، کلیه جوانان 29-15 سال در مناطق دهگانه شهر تبریز به تعداد 430098 نفر هستند که از این تعداد، 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. در بخش توصیفی، میزان هراس اجتماعی در بین جوانان 29-15 ساله شهر تبریز نزدیک به حدّ متوسط و میزان دینداری آنان بالاتر از حدّ متوسط بوده است. در بخش استنباطی، معنی داری رابطه هراس اجتماعی با اعتماد اجتماعی در بُعد اعتماد بین شخصی و تعمیم یافته به تأیید رسید. جهت رابطه در دو بعد اعتماد بین شخصی و تعمیم یافته منفی و معنی دار است؛ بدین معنی که با افزایش میزان اعتماد اجتماعی، میزان هراس اجتماعی پایین می آید و بالعکس. همچنین، سازه دینداری و ابعاد آن با اعتماد بین شخصی، نهادی و نیز مجموع ابعاد اعتماد اجتماعی، دارای رابطه مثبت و معنی داری بوده اند؛ بدین معنی که با افزایش میزان دینداری، میزان اعتماد بین شخصی، نهادی و مجموع اعتماد اجتماعی افزایش می یابد و بالعکس. سایر نتایج اینکه، سازه دینداری از طریق تأثیرگذاری بر متغیر اعتماد اجتماعی بر هراس اجتماعی تأثیر معنی داری داشته است.
سکولاریزم و خشونت نمادین در گفتمان تلویزیونی: تحلیل گفتمانی برنامه «پرگار» تلویزیون بی بی سی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با بررسی چهار برنامة «پرگار» در تلویزیون بی بی سی فارسی دربارة «نسبت» دین و مدرنیته و به طور خاص، اسلام وسیاست، با روش تحلیل گفتمانی، نتیجه می گیرد که گفتار غالب پرگار، «سکولاریزم» فلسفی و اعتقادی،و سیاسی است. این دو گفتار، ضمن نفی و انکار پیوند دین و سیاست و طرد انگارة حکومت دینی، دست به حذف و خشونت نمادین علیه گفتمان اسلام سیاسی می زنند و به سبب برخورداری از قدرت و موقعیت و «دسترسی» به تریبون های عمومی، روش های شناخت خودشان از جهان را به شیوه ای گفتمانی اشاعه می دهند و به تمام امور و پدیده ها، معنای متناسب با «دال» مرکزی خود می بخشند.
گفتمان سکولار به منظور تعریف و توانمندسازی و نیز برای خاموش سازی و برون گذاری عمل می کند و افزون بر تجسم تهدید علیه سنت و ایمان اسلامی، به منظور یک اصل مشروعیت بخش برای سرکوب فعالیت های سیاسی در منطقه نیز به کار گرفته می شود.
ظرفیت ها و ضرورت های اندیشه اجتماعی در کلام اشاعره(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هر نظریه اجتماعی در بدو شکل گیری، از عوامل متعددی تأثیر می پذیرد. اندیشه اجتماعی اشاعره نیز مبتنی بر مبادی و مبانی معرفتی و غیرمعرفتی خاصی است که در ریشه کلام اشعری دارد. ابتنای چنین دانشی بر مبانی کلام اشعری، حوزه های فکری ویژه ای را فعال می کند که محافظه کاری و تمرکز بر توصیف و تبیین را وظیفه اصلی این دانش قرار می دهد. با توجه به عقبه تفکر اشعری، ظرفیت دانش تفسیری، تفهمی و انتقادی را از آن سلب می کند. از سوی دیگر، این دانش را به رئالیست ها نزدیک می سازد که خود را در حصار امر واقع و رخدادهای گذشته محصور کرده و ظرفیت خروج از وضع موجود و آرمان پردازی را نخواهد داشت. در این تحقیق، مبانی هستی شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی اشاعره، به عنوان مبانی معرفتی آنان بررسی شده و در قالب روش شناسی بنیادین، ظرفیت های تولید دانش اجتماعی آن مبانی بیان شده است.
سیالیت و مناسک دینی (مطالعة موردی زیارت مزار سهراب سپهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر، شرح یک پژوهش کیفی میدانی است که به بررسی یکی از مهم ترین تحولات حوزة مناسک دینی می پردازد؛ مقدس سازی اشخاص و مکان هایی که سنت دینی آنها را به عنوان چیز مقدس نشناخته است. مزار سهراب سپهری، یکی از نمونه های این «مکان های جدید» است که پژوهش حاضر مطالعه ای موردی در خصوص مناسک و جهان معنایی زائران این مکان است. زائران جوان مزار سهراب، تلاش می کنند تا گونه های جدیدی از دینداری را خلق و تجربه کنند؛ الگوهای متنوعی که هرکدام در عین فاصله داشتن از دین و مناسک سنتی، عناصری از آن را وام می گیرند و آنها را به نحو جدیدی نمایش می دهد. در ایران این پدیده را می توان به عنوان نوعی تلاش برای ابداع شکلی گشوده و منعطف از دین تفسیر کرد. تجربة اشکالی از معنویت و دینداری که کثرت گرایی، کم رنگ بودن وجوه سیاسی و سیال و منعطف بودن از ویژگی های اصلی آن است و درعین حال قادر به تولید تجربه های گرم و شورانگیز معنوی در قالب ایجاد تحول در مناسک دین عامه است.
زندگی و سیره حضرت زهرا(س) به عنوان الگوی سبک زندگی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی، نشان دهنده مجموعه جهت گیری های ارزشی، هنجارها، خواسته ها، تمایلات و شیوه رفتار و در کل وضعیت فرهنگی جامعه است. یکی از الزامات تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، شکل گیری سبک زندگی بومی و اسلامی است و البته تحقق این مهم منوط به ارائه و تبلیغ انواع سبک های زندگی مقبول و منطبق با آموزه ای دینی و اسلامی است. براین اساس، در مقاله پیش رو به ارائه برخی از مهم ترین زوایای زندگی حضرت فاطمه زهرا (س) به عنوان یکی از مهم ترین الگوهای سبک زندگی دینی به خصوص در میان شیعیان و ایرانیان معتقد به مکتب اهل بیت (ص) که همان اسلام ناب است، پرداخته می شود. سؤال اصلی این مقاله عبارت است از: مهم ترین ویژگی های زندگی پر برکت حضرت زهرا (س) که نسل امروز می توانند یا باید به آنها تأسی جویند، کدامند؟ به عبارت دیگر، الگوهای رفتاری و عملی که از سیره و زندگی آن حضرت در دوران مدرن قابل استفاده است، کدامند؟
مطالعه نقش مداخله گرایانه سرمایه اجتماعی و سرمایه روان شناختی در تأثیرگذاری فرآیند جامعه پذیری بر دین داری؛ مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین داری پدیده ای است که از همان ابتدای پیدایش انسان ها در روند تحول جوامع تأثیرگذار بوده است و به موضوعی اساسی و مهم در روند زندگی افراد تبدیل شده است. امروزه نیز دین داری به عنوان عاملی مؤثر در جنبه های مختلف زندگی شناخته شده است لذا مقاله حاضر در نظر دارد آن را با توجه به فرآیند جامعه پذیری افراد و همچنین بررسی نقش عوامل اجتماعی و روان شناختی در این ارتباط به بررسی میزان دین داری بپردازد. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در تمامی مقاطع در سال تحصیلی 93-92 تشکیل می دهد که از بین آن ها، 402 نفر با استفاده از نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب، و داده ها جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون آنالیز واریانس و آزمون تی و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که بین سرمایه اجتماعی، سرمایه روان شناختی و جامعه پذیری با دین داری دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ یعنی با افزایش هر یک از متغیرهای سرمایه اجتماعی، سرمایه روان شناختی و جامعه پذیری می توان به افزایش میزان دین داری دانشجویان کمک نمود. علاوه بر این، نتایج بیانگر وجود ارتباط مثبت و معنی داری بین ابعاد دین داری (تجربی، مناسکی و پیامدی) و ابعاد متغیرهای سرمایه اجتماعی و روان شناختی بود. نتایج تحقیق همچنین میانگین نمره دانشجویان را برای دین داری، متوسط رو به بالا ارزیابی نمود. بعد تجربی بیشترین میانگین را در بین ابعاد دین داری به خود اختصاص داده است. همچنین بر اساس نتایج تحقیق، دین داری بیشتر از همه از متغیر سرمایه اجتماعی متأثر است. بعد از آن نیز متغیرهای جامعه پذیری و سرمایه روان شناختی به ترتیب بیشترین نقش را در تبیین متغیر وابسته دارند. نتیجه تحلیل مسیر صورت گرفته نیز نشان داد که متغیر جامعه پذیری به صورت مستقیم 18/0 درصد بر متغیر وابسته و از طریق سازه های سرمایه اجتماعی و سرمایه روان شناختی 14/0 درصد و در کل نیز حدود 32/0 درصد بر میزان دین داری تأثیر گذاشته است. این نتایج همچنین بیانگر تأثیر مستقیم 40/0 درصدی متغیر سرمایه اجتماعی و 09/0 درصدی متغیر سرمایه روان شناختی بر میزان دین داری بوده است.
تکنولوژی های نوین و علمای حوزه علمیه، مورد مطالعه حوزه علمیه قم تحلیل جامعه شناختی براساس روش نظریه بنیانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله توسعه فناوری در گرو شناخت فناوری از یک سو و شناخت جامعه از سوی دیگر است. بی شک شناخت جامعه در گرو شناخت افکار، عقاید و رویکردهای نخبگان آن جامعه است. این رویکردها قانونمندی هایی را در جامعه به وجود می آورد که می تواند دلایل موفقیت یا ناکامی دستیابی به فناوری و انتقال آن را مشخص کند. در جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی رویکردهای متفاوتی نسبت به فناوری وجود داشته است. این تحقیق قصد دارد تا در چارچوب مطالعات جامعه شناختی توسعه و استفاده از روش کیفی نظریه بنیانی،[1] به نظریات علما و اندیشمندان حوزه علمیه قم در خصوص پیشرفت فناوری های نوین دست یابد. بدین منظور برای گردآوری داده ها از تکنیک هایی مانند مصاحبه و بررسی اسناد و مدارک بهره گرفته شده است. براساس داده های به دست آمده چهار رویکرد نسبت به پیشرفت فناوری های نوین در بین علمای حوزه علمیه قم وجود دارد. این چهار رهیافت کلی عبارتند از: 1. رویکرد ضرورت ابزاری و محدودیت فناوری؛ 2. رویکرد ضرورت ابزاری و آگاهی رسانی؛ 3. رویکرد تعریف نرم افزاری و بدبینانه؛ 4. رویکرد ابزار توسعه مهارت و معرفت علمی. این چهار رویکرد پس از تحلیل نهایی به دو رویکرد کلی خوشبینانه و بدبینانه به فناوری تحویل گردید. در پایان نیز رهیافت فناوری مناسب به عنوان رهیافت مختار محقق بیان می شود.
مطالعة وضعیت دین ورزی جوانان با تأکید بر دینداری خودمرجع (ارائة یک نظریة زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دینداری در زمانة کنونی متنوع و متکثر شده است. این مطالعه با پذیرفتن این پیش فرض که دینداری به مثابه امری متنوع و متلون، خارج از دوگانة دیندار یا بی دین بودن افراد است، به شناسایی و تفسیر نوع خاصی از دینداری در بین جوانان شهر اصفهان پرداخته است. بدین منظور، با مرور مطالعات پیشین، در چارچوب روش کیفی، رویکرد تفسیری، سنت نظریة زمینه ای و ابزار مصاحبه و در پرتو الهامات نظری زیمل در بحث دینداری های نوگرا، داده های تحقیق جمع آوری شد. نتایج یافته های کیفی تحقیق، بیانگر آن است که می توان با تأکید بر معیار «خودتشخیصی» فرد دیندار به نوعی خاص از دینداری تحت عنوان دینداری «خودمرجع» اشاره کرد. نتایج این مطالعه و بررسی یافته های کیفی همچنین گویای آن است که دینداری جوانان در این سنخ، بدل به امری شخصی، غیرالزام آور، خصوصی، سلیقه ای، گزینشی، مبتنی بر تعقل، خرد فردی و همراه با نپذیرفتن دگرسالاری نهادهای دینی شده است و به سمت امری اقتضایی و لذت گرایانه سیر می کند. همچنین در این مطالعه تلاش شده است تا مدل پارادایمیک اخذشده از داده ها در چارچوب نظریة زمینه ای در قالب شرایطِ علی، زمینه ای، تعاملی و پیامدی، در ارتباط با ظهور و تأثیرات این سنخ دینداری، ترسیم، توصیف و تشریح شود.
بازنمایی شیطان در رسانه ملّی براساس آموزه های اسلامی (موردکاوی: سریالهای اغماء و اویک فرشته بود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیما و شخصیت شیطان به عنوان موجودی که از جانب پرودگار رانده شده است، همواره بحث برانگیز بوده است. شیطان در برابر پروردگار سوگند یاد کرده است که همواره تلاش خواهد کرد انسان ها را از صراط مستقیم دور سازد و آنها را به سمت خود یعنی به سوی کفر و شرک به پرودگار هدایت کند. قرآن کریم همواره انسان را از فریب و شیطان برحذر داشته است. با توجه به تأکیدات قرآن کریم و منابع دیگر همچون احادیث و روایات، شخصیت شیطان برای مسلمانان و مؤمنان منفور است. سینما و تلویزیون به عنوان مهمترین و پرمخاطب ترین رسانه جهانی، سعی در بازنمایی و مصور کردن دنیای نامرئی و ماورایی داشته اند. زیرا نه تنها برای انسان پرسش برانگیز است، بلکه بازنمایی چنین موجودات و جهانی، انسان را در شناخت و درک آنها یاری می دهد. اما بدون تردید این بازنمایی باید قبل از هر چیز بر آموزه های اسلامی تکیه کند. سریال تلویزیونیاغماء و او یک فرشته بود، که توسط رسانه ملّی تولید و پخش شده اند، ابلیس را به تصویر کشیده اند. پژوهش حاضر تلاش دارد به روش کیفی و توصیفی، ابتدا سیما و جایگاه ابلیس را در جهان مورد واکاوی قرار دهد و سپس با تحلیل موضوعی این دو سریال تلویزیونی به چگونگی بازنمایی ابلیس در رسانه بپردازد.
بررسی مقایسه ای میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی و رابطه ی آن با میزان دینداری (مطالعه زنان و مردان بالای 20 سال منطقه 6 تهران در سال 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش به دست آوردن توصیف نسبتاً دقیقی از وضعیت پذیرش کلیشه های جنسیتی بین زنان و مردان و مقایسه ی این دو گروه است. هم چنین، در سطح تبیین به دنبال بررسی رابطه بین عوامل اجتماعی- فرهنگی (جنسیت، پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده، میزان تحصیلات و وضعیت تأهل) و میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی می باشد. بررسی رابطه بین میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی افراد و میزان دین داری آن ها از دیگر اهداف این پژوهش بوده است. نظریه های مورد استفاده در این مقاله عبارت اند از: نظریه طرح واره جنسیتی، نظریه کلیشه های جنسیتی آندره میشل، نظریه جامعه پذیری جنسیت، نظریه یادگیری اجتماعی، نظریه نقش و نظریه دین و کارکردهای آن. روش مورد استفاده در این پژوهش، پیمایش می باشد. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه و روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده است. جمعیت آماری این تحقیق را زنان و مردان بالای 20 سال منطقه 6 تهران تشکیل می دهند. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 400 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. یافته های پژوهش، گویای تفاوت جنسیتی معناداری در میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی بوده است. هم چنین رابطه ی معناداری بین متغیر میزان تحصیلات با میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی دیده شد؛ اما بین وضعیت تأهل و پایگاه اجتماعی-اقتصادی پاسخ گویان با میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی آن ها ارتباط معناداری یافت نشد. هم چنین یافته های تحقیق، گویای رابطه ی معنادار بین میزان پذیرش کلیشه های جنسیتی و میزان دین داری افراد است. بر اساس یافته ها می توان 8 درصد از نوسان های نگرش افراد به کلیشه های جنسیتی را بر اساس میزان دین داری آن ها تبیین کرد.
تلویزیون و پایبندی مذهبی: بررسی رابطة میان تماشای تلویزیون با پایبندی مذهبی در بین جوانان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر بر اساس پیمایشی است که در مورد رابطة تلویزیون با پایبندی مذهبی در بین جوانان ساکن شهر مشهد انجام شده است. جامعة آماری این تحقیق جوانان 18-24 سالة ساکن شهر مشهد است و نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی با انتساب مناسب حجم نمونه انتخاب شده است. در تحلیل یافته های تحقیق از روش های آماری آزمون T، تحلیل واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی یک و چندمتغیره استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که با افزایش میزان تماشای تلویزیون از سوی جوانان، میزان پایبندی مذهبی آنان نیز بیشتر می شود. همچنین با افزایش میزان تماشای برنامه های تفریحی و سرگرم کننده، برنامه های علمی آموزشی، برنامه های مذهبی و ارشادی و تماشای بخش های خبری، شاهد افزایش پایبندی مذهبی هستیم و با کاهش علاقه به این نوع برنامه ها از میزان پایبندی به مذهب کاسته می شود.
دو گونه طبقه بندی علوم در نگاه اِخوان الصّفا و خُلّان الوَفا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در میان مسلمانان اِخوان الصّفا و خُلّان الوَفا، یکی از مهم ترین گروه هایی هستند که به موضوع طبقه بندی علوم توجه ویژه داشتند. هدف اخوان الصفا، ایجاد تحول فکری و بنیادی در جامعه بود تا از آن طریق، انسان ها را به سعادت برسانند. از این گروه بیش از پنجاه رساله در زمینه های گوناگون دانش و فرهنگ به جای مانده است که نمایانگر سهم قابل توجه ایشان در رشد و شکوفایی فرهنگ اسلامی باشد. چینش موضوعات و تربیب این رسائل که شباهت بسیارى به یک دایرة المعارف فلسفی- علمى دارد، یکی از مهم ترین منابع برای استخراج طبقه بندی مطلوب علوم از نگاه اخوان الصفا است. در کنار این طبقه بندی که بر اساس ماهیت سلسله مراتبی علوم به سامان آمده، در رساله هفتم این مجموعه رسائل و ذیل رساله «فی الصنائع العلمیه و الغرض منها»، طبقه بندی دیگری از علوم مطرح شده که با طبقه بندی به دست آمده از ترتیب رساله ها تفاوت فراوانی دارد. این مقاله می کوشد ضمن شرح دوگانگی این دو طبقه بندی، به تبیین دیدگاه و نقش اخوان الصفا در دسته بندی علوم اسلامی بپردازد.
بررسی عوامل خوددرمانبخش تعارضات زوجین در مبانی روابط چهارگانه انسانی (ارتباط با خدا، خود، هستی و دیگران) از نگاه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش شد تا عوامل خوددرمانبخش تعارضات زناشویی با تأکید بر آرای جوادی آملی مورد بحث و تحلیل قرار گیرد. جامعه آماری در این پژوهش تمام کتابهای جوادی آملی (54 کتاب) است که از سال 1376 تا سال 1393 به چاپ رسیده است. محور تمامی آثار جوادی آملی با توجه به شناخت انسان (انسانشناسی) است. در این پژوهش در واقع جامعه پژوهش همان نمونه پژوهش است. واژه های کلیدی که جستجوها بر اساس آنها صورت گرفته، عبارت است از: خوددرمانبخش، عملکرد سالم، اختلاف، تعارض، سلامت، زوج و ازدواج. به این ترتیب با توجه به برداشت محقق، عوامل خوددرمانبخش از متون انسانشناسی جوادی آملی استخراج گردید. آن گاه ویژگیهای استخراج شده در چهار مقوله تقسیم بندی شد و پس از این مرحله ، مضامین استخراج شده به تأیید سه نفر از متخصصان رسید؛ بدین ترتیب نیت مؤلف (جوادی آملی) از طریق روش تحلیل محتوا تأیید و نهایی، و افقهای مؤلف مشخص شد؛ ضمن اینکه عوامل خوددرمانبخش و افق مؤلف ، پس از استخراج و مورد تأیید قرار گرفتن توسط سه نفر از متخصصان، مورد تأیید جوادی آملی نیز قرار گرفت. به طور کلی می توان گفت باور و اعتقادات دینی باعث تقویت نیروی درون شخصی و بین شخصی زوجین می شود و آنان به این ترتیب می توانند بر مشکلات و تعارضات خود فائق آیند. اگر زوجین بتوانند با کمک عوامل خوددرمانبخش بحث شده، مشکل یا تعارضی را که برایشان پیش می آید، حل کنند و با دیدگاهی مثبت به موقعیت بنگرند، موجبات بقا و استحکام خانواده را فراهم می آورند. ازدواج سالم به معنای حضور عوامل مهم درون شخصی، بین شخصی و اعتقادات دینی است که در این پژوهش به بررسی آنها پرداخته شد.