فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تجلی افلاک و اختران در دیوان غلامرضا خان ارکوازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همچنان که در کتاب آسمانی قرآن(ق: 6؛سبا: 9؛ آل عمران: 190؛یونس: 6؛ جاثیه: 13 و ...) خداوند به مسلمانان دستور می دهد که به تدبر در آسمان ها و ستارگان و شناخت آنها تدبراقدام کنند،ایرانیان نیز از گذشته تا به حال، افلاک و اختران را با عمق اندیشگی می نگریستند.تحت تأثیر این اندیشگی، آسمان و جلوه های آن معمولاً از مضامین مورد علاقه ی شاعران و نویسندگان بزرگ بوده است. غلامرضاخان ارکوازی شاعر بزرگ کردی سرایِ ایلامی(متولد بین سال های1184 - 1189 ه . ق)، از این رهگذر بی بهره نبوده است. بازتاب آرا و اندیشه های نجومی در اشعارش قابل رصد است.بررسی اشعار اونشان می دهد که شاعر از این دانش، بهره ای داشته است. اندیشه ی پویای وی سبب شده که از این دانش درراستای سرایش و ارائه ی اشعار و اندیشه هایش بهره گیری نماید.این مقاله به منظور نشان دادن چگونگی استفاده ی غلامرضاخان از افلاک و اختران و نحوه ی پیوند آن ها با اندیشه های وی نگاشته شده و برای جمع آوری اطلاعات از شیوه ی کتابخانه ای و تحلیلی استفاده گردیده است.در میان عناصر آسمانی به کار رفته در اشعار، واژه ی آسمان با عناوین متعددی چون: «عه رش، فه ڵه ک، سه ماء، چه رخ، ئاسمان و ...» برجستگی و تشخص بیشتری دارد.
معرفی و نقد کتاب: سیاست هویت تألیف مایکل کنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب «سیاست هویت»، تالیف مایکل کنی، در سال 2004 انتشار یافته است. نویسنده در این کتاب به ارزیابی جامع و انتقادی از شیوه های واکنش نظریه های سیاسی انگلیسی- آمریکایی، به ظهور سیاست هویت در جامعه دمکراتیک می پردازد. وی همچنین ضعف و قوت آرای وابسته به مکاتب و متفکران اصلی در لیبرالیسم فلسفی معاصر را بررسی می کند. این کتاب، شرحی انتقادی از استدلالات رقبای کثرت گرای لیبرالیسم فرهنگی شامل طرفداران چند فرهنگ گرایی، تفاوت و شناخت ارایه می کند. کنی چگونگی مناظرات بر سر مفاهیمی همچون هویت، تفاوت، شناخت و فرهنگ را که با ویژگی های نظریه های سیاسی در خصوص دمکراسی، شهروندی و جامعه مدنی در هم آمیخته شده است، شرح می دهد. او این ادعا را که جایی برای استدلال سیاسی مبتنی بر هویت در زندگی عمومی دمکراسی وجود ندارد، مورد سوال قرار می دهد و این اعتقاد راسخ کثرت گرایی را به چالش می کشد که ظهور مجدد هویت جمعی، نشانگر افول فرهنگ لیبرالی و اندیشه سیاسی است. مطالعه این کتاب برای تمامی علاقمندان به اندیشه سیاسی و اجتماعی معاصر، ایدئولوژی ها و فرهنگ سیاسی سودمند است.
بازنمایی ""دیگری فرودست"" در رمان های دوره پهلوی اول دکتر ابوتراب طالبی* مریم ناظری**(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در پی آن است که درکی از چگونگی بازنمایی روابط قدرت درون یکی از پر مخاطب ترین ژانرهای ادبی (رمان) به دست آورد. روابطی که نه به صورت آشکار بلکه به طور پنهانی درون سطرهای رمان گنجانده شده و گویای ذهنیت نهانی نویسندگان این رمان ها در مورد اقشاری بود که در مقاله پیش رو با عنوان ""دیگری"" تعریف شده اند.
در مبانی نظری، ابتدا به موضوع بازنمایی وفر ایند تولید معنا پرداخته شده است، سپس با تحلیل پیوند آن با نظریه گفتمان،معانی شکل گرفته در یک دوره تاریخی (پهلوی اول)به مثابه نظامی ارزیابی شده که معنا درون آن ساخته و پرداخته شده است. در مقاله نشان داده شده است که در این فرایند ""دیگری"" شکل می گیرد. این مقاله، با تدقیق در چگونگی کاربست این مفهوم (دیگری) در نظریه های پسا استعماری و فرودست، به سوژه هایی اشاره کرده است که از طریق تمایز قائل شدن با ""دیگری"" و در مقام مقایسه با آنها، ""خود"" را هویت می بخشند. این دیگری های به حاشیه رانده شده، با رجوع به دوره تاریخی پهلوی اول و گفتمان مسلط ناسیونالیستی این دوران تعریف شده اند.
نتایج بدست آمده از مطالعه رمان ها که با استفاده از روش نقد ادبی در کنار تکنیک های تحلیل روایت (مانند نکات گرامری و عنصر زمان روایت) به دست آمده است، به خوبی بیانگر نحوه اعمال قدرت از طریق بازنمایی است. اقشاری از جامعه ایران که با دلالت های نظری، به عنوان ""دیگری"" این نویسندگان معرفی شده اند، با موارد مطروحه در نظریات گفتمان شرق شناسی و مطالعات پسااستعماری تطابق دارند.در متون موردمطالعه ویژگی هایی مانند خروج از مرکز دیالوگ و پرت کردن آنها به محدوده غیر، تغییر جایگاه آنها از شخص به شی و صدور گزاره هایی کلی درباره فرودستان و تعمیم دادن این گزاره ها به تمام اقشار فرودست، به آنها نسبت داده شده است.
سرمایه اجتماعی و بیگانگی از کار (مطالعه موردی معلمان آموزش و پرورش مقطع ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف شناخت رابطه بین میزان سرمایه اجتماعی معلمان با بیگانگی از کار آن ها انجام شده است. این مطالعه به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران است که تعداد آنها 10442نفر می باشد که از این تعداد 374 نفر به روش نمونه گیری خوشه ایی دو مرحله ایی انتخاب شده اند. برای سنجش متغیر سرمایه اجتماعی از پرسشنامه بولن و اونیکس و برای سنجش متغیر بیگانگی از کار از پرسشنامه گانستر و واگنر استفاده شده است که داده های مربوط، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه را تأیید کرد. متغیر مستقل این تحقیق سرمایه اجتماعی و متغیر وابسته بیگانگی از کار می باشد که در کنار این ها، متغیرهای زمینه ای مانند: جنس، سن، وضعیت تاهل، سابقه شغلی، گذراندن دوره آموزشی ضمن خدمت، تحصیلات و درآمد نیز مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج بدست آمده رابطه معناداری را بین متغیر سرمایه اجتماعی و بیگانگی از کار نشان می دهد و در بین متغیرهای زمینه ای هم نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که تمام متغیرهای این تحقیق به جز متغیر سن افراد مورد مطالعه، رابطه معناداری با بیگانگی از کار داشته است.
مقدمه ای بر مطالعه فرهنگ سیاسی ایران
حوزههای تخصصی:
بررسی جایگاه زن در جامعه سنتی ایلام با نگاهی به مثنوی «والیه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار هنری و ادبی به منزله آیینه ای هستند، که عادات، رسوم، ارزش ها، باورها و ... را در جامعة معاصر خود، نمایش می دهند؛ بنابراین بهترین منبع برای دریافت و استدراک ویژگی ها و مشخصات فرهنگی مردم هر عصر به شمار می آیند. یکی از مسائل رایج در جوامع سنتی، وجود تبعیض میان زن و مرد است که در آثار ادبی به شیوه های گوناگون منعکس شده است. انتساب صفاتی چون دانایی و توانایی به مردان و زنان را ضعیفه و متعلقه دانستن از نمودهای این تبعیض جنسیتی است. در این راستا، نگارنده با هدف نشان دادن جایگاه زن در جامعه سنتی ایلام به بررسی منظومة «والیه» (682 بیت) از مجموعة اشعار حشمت منصوری (به ێان ده ئاسوو) به شیوه کتابخانه ای و تحلیلی پرداخته است. نتیجة پژوهش نشان
می دهد که مهمترین مشکلات زنان در جامعه سنتی عبارتند از: فقر مادی، ازدواج زود هنگام، محدودیت تحصیل، عدم توجه به خواسته های زنان و ... .
فرهنگ و مهندسی فرهنگ
حوزههای تخصصی:
نخستین صورت سازه فرهنگی «غرب» و «تجدد» در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«غرب» و « تجدد» در جامعه ایران مبدل به سازه فرهنگی پراهمیتی شده است که در شکل گیریِ بخش مهمی از دگرگونی های اجتماعی، تأثیر گذاشته است. نخستین صورت این سازه فرهنگی تقریباً در دوره قاجاری برساخته شده است . بر اساس چارچوب مفهومی جامعه شناسی فرهنگی الگزاندر و برمبنای سفرنامه های ایرانی های اروپا(ئی) دیده، می توان فرآیند آغازینِ برساخته شدن این سازه فرهنگی را نشان داد. غرب و تجدد در دوره قاجاری ، نمادی برای آزادی دانسته می شد و غرب، به ویژه در اوایل دوره قاجاری به مثابه شرّ رمزپردازی گردیده بود ، گرچه در دوره های بعدی، وزن دهی آن تعدیل شد ؛ و نیز در باره غرب دو نوع روایت اصلی در جامعه شکل گرفته بود : سنت گرا و تجددگرا . یکی از آنها(سنت گرا) غرب را به عنوان تهدید درمی یافت و دیگری (تجددگرا)، نه بر ویژگی استعمارگری غرب، که بر ویژگی پیشرفتگیِ غرب (از جمله آزادی) تأکید می گذاشت و خواهان غربی شدن جامعه بود.
مخالف خوانی های دانش آموزی و گفتمان مدرسه مطالعة دانش آموزان استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله مطالعة کیفی مخالف خوانی های دانش آموزی و گفتمان مدرسه ای است. مطالعه با تکیه بر موردپژوهی جمعی و نمونه گیری هدفمند از مصاحبه های نیمه سازمان یافته، فردی و گروهی (گروه متمرکز) انجام شده است. به این منظور، با یازده نفر به صورت فردی و یکصدنفر به صورت گروهی (درقالب پانزده جلسه) مصاحبه شد. سپس، مصاحبه ها به شیوة تحلیل مضمون بررسی شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد که هرچه ذهنیت خانواده با مدرسه مشترک باشد، ارزش های مدرسه به سهولت بازتولید می شود و متعاقب آن، مخالف خوانی های دانش آموزی تقلیل می یابد. کنش دانش آموزان درمقابل قواعد مدرسه صرفاً اطاعت محض نیست، بلکه خلاقیت هایی در زندگی روزمره دانش آموزان وجود دارد که برمبنای نظریه طفره می روند و به شیوه های ابتکاری آنها را کنار می گذارند. این شیوه ها بسیاری از کردارهای زندگی روزمره، مانند ترک کلاس و مدرسه، استتار، غافل گیری، احتیاط، رازداری، بازی، نیرنگ، بدن نمایی، نوع مصرف و... را شامل می شوددوسرتو کنشگران از اجرای دقیق قوانین و اعمال رویه های گفتمانی
تبیین برهم کنش سطوح خرد و کلان امنیت در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت دارای دو بعد ذهنی (احساس امنیت) و عینی است. یکی از پیش شرط های وقوع احساس امنیت در جامعه، وجود امنیت عینی در جامعه است. این سطوح باهم در ارتباط هستند و از برهم کنش این دو سطح عینی و ذهنی است که امنیت در جامعه حاصل می گردد. لذا در این مقاله سعی شده به تبیین برهم کنش سطوح خرد و کلان امنیت در کشور پرداخته شود. در بررسی احساس امنیت سطح تحلیل تحقیق، سطح خرد و واحد تحلیل، فرد و در بررسی امنیت استان ها، سطح تحلیل تحقیق، سطح کلان و واحد تحلیل، استان می باشد. جامعه آماری تحقیق در سطح خرد افراد 15 سال به بالای پنج استان تهران، اصفهان، کردستان، لرستان و خوزستان می باشند که تعداد 1920 نفر از آنان به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای انتخاب استان ها، ابتدا استان های کشور با توجه به میزان امنیت در آن به چهار خوشه تقسیم و سپس به روش تصادفی ساده پنج استان از بین خوشه ها انتخاب گردید. روش بکار رفته در پژوهش در سطح خرد، روش پیمایشی مقطعی و در سطح کلان، روش تحلیل ثانویه است. یافته ها بازگوی آن است که میزان احساس امنیت پاسخگویان متوسط رو به پایین (90/2 از دامنه 74/4-14/1) است. یافته ها همچنین نشان می دهد که بین متغیرهای امنیت، مذهب، قومیت، منطقه جغرافیایی محل سکونت، جنس، وضعیت تأهل، سن و تحصیلات با متغیر احساس امنیت رابطه معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان می دهد که کلیه متغیرهای مستقل بجز چهار متغیر مستقل امنیت، منطقه جغرافیایی محل سکونت، مذهب و سن به دلیل داشتن واریانس مشترک از معادله رگرسیون خارج شده اند. این متغیرها در مجموع 093/0 از واریانس احساس امنیت را تبیین کرده اند. از نظر امنیت در سطح کلان به ترتیب استان های تهران (564/0)، اصفهان (440/0)، کردستان (422/0)، لرستان (403/0) و خوزستان (393/0) دارای میانگین امنیت بیشتری بوده اند. استان های مرزی با میانگین 40/0، نسبت به استان های غیرمرزی با میانگین امنیت 46/0 در سطح کلان دارای امنیت کمتری بوده اند. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفتاحساس امنیتناشی از تجربه های مستقیم و غیرمستقیم افراد از شرایط و اوضاء محیط پیرامونی شان و امکاناتی است که ساختار نظام اجتماعی (سطح عینی و کلان امنیت) در اختیارشان می گذارد. احساس امنیتنوعی تولید اجتماعی است و همه نهادهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در سطح کلان جامعه در شکل گیری آن سهیم هستند و امنیت در سطح خرد بازتاب هایی برای امنیت در سطح کلان دارد.
بررسی رابطه نوسازی و تغییر نگرش ها و رفتارهای دینیِ جوانانِ شهر و روستاهای سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«دینداری» یکی از بنیادی ترین عناصر فرهنگی و اجتماعی جامعه کردستان، در گذار تاریخی خود با «نوسازی» که فرایندی ناتمام و «بیرونی» است؛ همواره با این پرسش مواجه بوده است که فرایند نوسازی چه تأثیری بر میزان دینداری کنشگران خواهد داشت؟ این پژوهش ارتباط میان نوسازی و تغییر نگرش ها و رفتارهای دینی جوانان شهر و روستاهای سنندج را بررسی می کند. پژوهش به روش پیمایشی در سطح شهر و شش روستای سنندج انجام شده است. برای آزمون فرضیه ها، 583 نفر از جوانان (29-18 ساله) شهر و روستا به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های مربوط به سنجش میزان دینداری، میزان نوگرایی، کیفیت زندگی و نیز با بهره گیری از اندیشه های برگر درباره حاملان ثانوی نوسازی، پرسش های مربوط به متغیرهای شهرنشینی، تحصیلات و میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی توسط آنان کامل شد. براساس نتایج بررسی داده ها، نوسازی با دینداری ارتباط معنادار و معکوس دارد؛ بدین ترتیب جوانانی که بیشتر از نوسازی متأثر بوده اند تعلق و پایبندی دینی کمتری دارند. از میان متغیرهای بررسی شده در تحلیل مسیر، «گرایش علمی» و «گرایش استقلال طلبانه» در نقش شاخص های نوگرایی و «شهرنشینی» بیشترین قدرت پیش بینی میزان دینداری را داشتند. نتایج بین روستاهای بررسی شده نیز نشان داد که تفاوت میانگین میزان تعلق و پایبندی دینی به لحاظ آماری معنا دار است.
فرهنگ و توسعه
ایرانشناسی: روایت اجتماعی- فرهنگی قصه های ترکمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، شامل مطالعه ای تفسیری درباره قصه های مردم ترکمن در شمال ایران است. محقق، با انجام مصاحبه هایی با ترکمن ها، نسبت به جمع آوری قصه های این قوم، همت گماشته است. مصاحبه، مهمترین ابزار دست یابی به اطلاعات در این زمینه بوده است. سپس، پژوهشگر با کمک نظریه «تفسیر فرهنگ» کلیفورد گیرتز، به تحلیل اجتماعی- فرهنگی قصه های جمع آوری شده پرداخته و این قصه ها را با قالب های گفتمانی مورد تفسیر قرار داده است. در این مقاله، به نتایج و چگونگی دست یابی به نشانه ها و معانی، به عنوان پایه های به وجود آورنده تفکر گفتمانی، توجه شده است.
مطالعه کیفی فرهنگ آپارتمان نشینی در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف جستار بررسی مردم شناختی فرهنگ آپارتمان نشینی در شهر همدان است. چارچوب نظری مطالعه مبتنی بر رویکرد انسان شناسی فضا و مسکن آموس راپاپورت است. میدان مورد مطالعه سه مجتمع مسکونی در شهر همدان، یعنی مجتمع های آپارتمانی «سعیدیه، مدنی و بوعلی» است. بدین منظور با «مطلعان کلیدی» شامل هیئت مدیره، نگهبانان، کادر خدماتی و 40 نفر از ساکنان این سه مجتمع مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام شده است. روش اجرای تحقیق، مردم نگاری میدانی بوده، داده ها با دو فن مصاحبه و مشاهده مستقیم گردآوری و با روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های مطالعه نشان می دهد که در شهر همدان، با توجه به مهاجرت بی رویه از روستاها و شهرهای کوچک به مرکز استان، زندگی آپارتمان نشینی رونق یافته و همزمان بر مسائل آن نیز افزوده شده است. توسعه نامتوازن و بدون برنامه و در نتیجه آسیب زای فرآیند آپارتمان نشینی، مشکلات رفتاری، تعاملی و فرهنگی از مشخصه های شیوه زندگی آپارتمان نشینی در همدان محسوب می شوند.
مصرف: موضوعی برای مطالعات فرهنگی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۳ شماره ۷۹
حوزههای تخصصی: