فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
عنوان «جنسیت و علم» به توصیف و تبیین روند و کمیت و کیفیت حضور و جایگاه زنان در نهاد های علمی می پردازد. هدف اصلی این مقاله، تحلیل پژوهش های انجام شده و قابل دسترس در خصوص «جایگاه زنان در علم» در ایران و سایر کشورهای جهان است. مطالعات انجام شده در خارج از ایران در قالب دو دسته کلی شامل مطالعات تاریخی و مطالعات فمینیستی فراوان صورت گرفته در سطح جهانی، تعداد پژوهش های انجام شده در مورد «جایگاه زنان در علم» در ایران بسیار اندک است. این مطالعات در دو دسته قابل مقوله بندی است: 1- مطالعاتی است که به بررسی وضعیت مشارکت زنان در آموزش عالی و پیامدهای اجتماعی فرهنگی آن پرداخته است. 2. مطالعات اندکی که بر سهم نابرابر و وضع تبعیض آمیز موقعیت زنان در نهاد علم متمرکز شده اند. دسته نخست پژوهش ها، در میان مطالعات ایرانی پر رنگ تر است. علاوه بر این، مطالعه ای تاریخی درباره بررسی موضوع جایگاه زنان در علم در پژوهش های داخلی یافت نشده است. در مجموع، بررسی ها به وجود موانع اجتماعی و فرهنگی برای زنان در دستیابی به موفقیت ها و موقعیت های علمی و حرفه ای چه در فضای اجتماعی درون علم و چه در فضای اجتماعی بیرون علم اشاره دارد. برخی تحقیقات خارجی نیز، دلالت بر این دارند که نقش فرهنگ و دولت در زدایش این موانع یا کاهش آن ها، مهم و اساسی است. بررسی پژوهش های تحلیل شده در این مقاله همچنین نشان از وجود کمبود پژوهش های علمی در خصوص جایگاه زنان در علم، علی الخصوص در ایران دارد. وجود چنین خلا تحقیقاتی، انجام پژوهش های علمی را مشروع و ضروری می سازد.
گرایش به هویت ملی و قومی در عرب های خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله میزان گرایش به هویت ملی و قومی عرب های خوزستان را بررسی می کند. تمام عرب های بالای هجده سال و دست کم دیپلم هفت شهر اهواز، آبادان، خرمشهر، سوسنگرد، شادگان، ملاثانی و اروندکنار جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند. فرضیه اصلی تحقیق این است که عرب های خوزستان به هویت ملی و قومی گرایش فراوانی دارند. وضعیت اقتصادی و میزان همگرایی افراد افزایش می یابد گرایش آنان به عناصر هویت ایرانی و اسلامی نیز زیاد می شود. برای بخش گرایش به هویت ملی، مولفه های تعلق سرزمینی، تعلق به ملت، اعتماد به مسوولان و دستگاه اجرایی (دولت) و زبان فارسی در نظر گرفته شده است. هویت قومی نیز بر اساس دو شاخص «آداب و رسوم فرهنگی» و «زبان محلی» سنجش شده است. در این پژوهش ضریب همبستگی «درآمد اقتصادی» و عناصر هویت ملی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد عرب ها نه تنها گرایش بسیاری به هویت ایرانی و اسلامی دارند، بلکه به هویت قومی خود نیز علاقه دارند و علاقه به هویت قومی آنان باعث کاهش گرایش به هویت ملی نمی شود. ضمن آنکه منشا برخی ناهمگرایی ها را باید در بررسی شاخص های عینی، همچون مشکلات اقتصادی و اجتماعی و به تبع آن «احساس محرومیت نسبی» جست نه در مولفه های ذهنی و تمایزگرایانه
تحلیل مقایسه ای اشعار نازک الملائکه و فروغ فرخزاد از منظر نقد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات از دیرباز به مثابه یکی از انواع هنری به شکل های گوناگون در زندگی بشر ایفای نقش کرده و از این حیث مانند همه فعالیت های فکری و معنوی انسان دارای هدف و منظور اجتماعی است. به همین علت است که ادبیات هر ملت، همواره به موازات تحولات جامعه، دستخوش دگرگونی گشته و به فراخور چنین رویکردی به آینه تمام نمای جامعه خویش مبدل می گردد. با مروری بر ادبیات ملل گوناگون می توان نحوه تأثیرپذیری آن از بسترهای سیاسی و اجتماعی را به خوبی مشاهده کرد. هم چنان که تحلیل و بررسی اشعار دو شاعر نوگرای عربی و پارسی، یعنی نازک الملائکه و فروغ فرخزاد مؤید همین دیدگاه است. نوشتار حاضر اشعار این دو شاعر را با روش توصیفی تحلیلی بررسی کرده و به این نتیجه دست یافته است که هر دو شاعر تحت تأثیر شرایط اجتماعی جامعه خویش قرار داشته و به علت شباهت در فضای اجتماعی به موضوعات مشابهی همچون فقر و تضاد طبقاتی و مسائل زنان و آرمان شهر پرداخته اند.
عکاسى و چرخش فرهنگی (بررسى نقش فناورانه دوربین عکاسى و عکس در تغییرات فرهنگى جامعة ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متفکران عرصه پساپدیدارشناسی می کوشند انسان، جهان، و فناوری را در رابطه ای هم بسته با هم قرار دهند و در نظر دارند نسبتی را مشخص کنند که فناوری میان انسان و جهان پیرامونش برقرار کرده است. دوربین عکاسی، در مقام فناوری و رسانه ای فرهنگ ساز، به فراخور بافتی که در آن قرار می گیرد معانی اجتماعی و فرهنگی خاصی را نیز تولید می کند. در این مقاله سعی بر آن است به نقش فناورانه دوربین عکاسی در جامعه و فرهنگ ایران پرداخته شود. نگارنده در پی یافتن نسبتی است که عکاسی میان انسان و جهان پیرامونش برقرار کرده است، نسبتی که چرخشی فرهنگی را قطعیت بخشیده است، و می کوشد تحلیلی بر بنیان آرای دیرینه شناختی فوکو ارائه دهد تا بنیان های معرفت شناختی این چرخش فرهنگی را نیز مشخص کند. نتایج حاکی از آن است که عکاسی به ایجاد نوعی جهان بینی مبتنی بر امور، پدیده ها، و مناسبت های این جهانی و دنیوی منجر شده و ایران را دست خوش نوعی نوگرایی فرهنگی کرده است.
جامعه شناسی ادبیات چیست؟ (1)
حوزههای تخصصی:
معرفی و نقد کتاب: مشکله هویت ایرانیان امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لایه های هویت ملی ایرانی در برنامه های توسعه جمهوری اسلامی ایران (1394-1368)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه های توسعه از اسناد فرادستی مهم نظام جمهوری اسلامی ایران است که آینده مطلوب را در میان مدت ترسیم می کند. یکی از حوزه های مغفول در این برنامه که کمتر به آن توجه شده، جایگاه هویت ملی ایرانی در برنامه های توسعه است، چراکه ﻫﻮﯾﺖ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﺎﻣﻞ ﮐﻨﺘﺮلﮐﻨﻨﺪه ﺗﻮﺳﻌﻪ، ﺗﻀﻤﯿﻦﮐﻨﻨﺪه ﭘﺎﯾﺪاری ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺑﻮده و ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﻣﻮﺟﺒﺎت ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ را ﻓﺮاﻫﻢ ﮐﻨﺪ. سؤال اصلی این است که لایه های هویت ملی در برنامه های پنج گانه توسعه جمهوری اسلامی ایران چگونه است. برای پاسخ به سؤال، از روش تطبیقی تحلیلی و تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد: هویت ملی ایرانی در برنامه های توسعه ، ترکیبی از سه لایه هویت اسلامی، هویت ایرانی و هویت متجددانه با عناصر و مؤلفه های مختلف است که اهمیت و برجستگی لایه ها و عناصر هویت ملی، تابعی از گفتمان های دولت های حاکم در زمان تهیه و تدوین برنامه های توسعه مزبور است.
جامعه شناسی قومیت
منبع:
کتاب ماه ۱۳۷۹ شماره ۳۱
حوزههای تخصصی:
فرهنگ گذار و الزامات آن برای روابط بین نسلی
حوزههای تخصصی:
"تعامل نیروهای ساختاری و ارزشی در جامعه جدید ایران ، شرایط ی تازه برا ی تجربه گذار به بزرگسالی و ارتباط نسل ها ایجاد کرده است. عاملیت ارتقا یافته و فردی شدن، از جمله زمینه های اصلی هستند که برآیند آن، غیراستاندارد شدن و غیرخطی شدن گذار بوده است.
مقاله حاضر بر اساس مطالعات تجربی نویسنده بر فرهنگ و خرده فرهنگ های جوانان ایرانی و نیز اتکا به داده های به دست آمده از پیمای ش های اخیر ملی، الزامات تحول در تجربه گذار را بر روابط قدرت جوانان با خانواده های خویش، میل افزایش یافته آنها به کسب استقلال، دموکراتیزه شدن مناسبات خانوادگی و اجتماعی شدن دو طرفه، بررسی می کند. استدلال اصلی این مقاله
آن است که تجربه تعاملات نسلی جوانان در خانواده و نیز اجتماع بزرگ تر، بیش تر از آنکه بیانگر گسست و به اصطلاح انقطاع نسلی باشد، بیانگر تداوم و پیوستگی است که نیروهای جهت دهنده آن اگرچه به طور فزاینده از شرایط تحول یافته فرهنگی و ارزشی جامعه تاثیر می پذیرد، همچنان وابسته به نیروهای ساختی چون طبقه، جنسیت و مکان زندگی می باشد.
"
نظری به فرهنگ
تحلیل پدیدارشناختی تجربه زیسته کاربران شبکه اجتماعی تصویری اینستاگرام در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه تجربه زیسته کاربران ایرانی اینستاگرام است. ویژگی های خاص این شبکه اجتماعی سبب شده است تا نوع خاصی از تعاملات به واسطه آن شکل بگیرد. این ویژگی ها تجربیات نوینی را در روال های هر روزه کاربرانِ فعّال جایگیر کرده است. بنابراین، محققان بر کاربرانی متمرکز شدند که تجربه حضور کافی در اینستاگرام را داشتند. در این مقاله، برای فهم معنای عمیق این تجربیات از رویکرد پدیدارشناسی تفسیری و روش مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شده است. در مجموع با شانزده نفر مرد و زن مصاحبه شد که مدت میانگین عضویت آنها در اینستاگرام دو سال بوده است. در نهایت، بر اساس تحلیل مصاحبه ها مضامین مختلفی در رابطه با نقش اینستاگرام در زندگی روزمره کاربران شناسایی شد که مهم ترین آنها عبارتند از: لایک به منزله تحسین و نیز ایجاد رابطه اجتماعی؛ کامنت به منزله میدان گفت وگو؛ ارزشمند بودن تعداد زیاد فالوئرها؛ و نیز عدم شکل گیری دوستی واقعی در میان فالوئرها. در کل، باید اشاره کرد که تجربیات زندگی در شبکه های اجتماعی همانند طرد و پذیرش اجتماعی با توجه به محو شدن فزاینده تمایز زندگی واقعی از زندگی مجازی، از نظر پیامدهایی که برای زندگی واقعی دارد نباید مورد غفلت قرار بگیرد. از سوی دیگر، هر نوع اختلال در کردارهای هر روزه کاربران اینستاگرام، می تواند به برخی پیامدهای منفی روان شناختی و اجتماعی منجر شود.
مفهوم سازی سبک زندگی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر پژوهش های قابل توجهی در موضوع سبک زندگی انجام شده است که مفهوم سازی های نامناسب و خلط مفهومی سبک زندگی با مفاهیم نزدیک، از جمله مشکلات برخی از این پژوهش ها به شمار می آیند. هدف از این مقاله پالایش فضای مفهومی سبک زندگی و ارائه مفهوم سازی دقیق از سبک زندگی فرهنگی است. بدین منظور، با استفاده از روش اسنادی و تکنیک تحلیل مفهومی، ابتدا ارتباط میان فرهنگ، خرده فرهنگ، مصرف و سبک زندگی بررسی و سپس با تحلیل وجوه مشترک تعاریف موجود، تعریف روشن تری از سبک زندگی و سبک زندگی فرهنگی ارائه شده است. یافته ها نشان می دهد که سبک زندگی به معنی الگوی کنش های روزمره مطعوف به مصرف و تولید فرهنگی، اجتماعی و مادی با مفاهیمی نظیر فرهنگ، خرده فرهنگ و مصرف همبسته است و با آنها همپوشانی جزئی و یا کلی دارد. سبک زندگی به سه مقوله فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی قابل تفکیک است؛ در حالی که سبک زندگی اجتماعی به تولید و مصرف روابط اجتماعی معطوف است، سبک زندگی اقتصادی شامل تولید و مصرف مادی است و سبک زندگی فرهنگی نیز به الگوی کنش های روزمره معطوف به مصرف و تولید محتوای نمادین راجع است.
عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر الگوی مصرف آب در میان شهروندان شیراز
حوزههای تخصصی:
"مدل مطالعه قومیت و گروههای قوی : بر اساس مطالعه موردی منطقه سیستان و بلوچستان "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"این مقاله ضمن بررسی انتقادی بینشهای کهنگرایان و ابزارگرایان در مطالعات قومی سعی کرده است تا مدلی برای مطالعات قومی در ایران ارائه دهد و این مدل را درمطالعه مسائل قومی در سیستان و بلوچستان به کار بندد. با توجه به اهمیت یافتن مسایل قومیت و مناقشات قومی، این مدل می تواند در حل مسایل قومی یاری رساند. مطالعات تجربی این مقاله که در سیستان و بلوچستان انجام شده است، بیانگر تغییرات شگرفی است که درامر آگاهی یافتن از مسایل قومی به وقوع پیوسته است. آگاهی از خود و دیگری از اهم این مسایل است.
"
انسان شناسی کاربردی و آینده انسان شناسی
حوزههای تخصصی:
آنچه انسان شناسی کاربردی را در صدر اهمیت قرار می دهد‘ تحلیل مسایل انسان و آگاهی از اثرات مربوط به تغییر عوامل و انگیزه های مربوط به زندگی گروههای انسانی خاص است. که گاه همه عناصر زندگی روزمره انسان از بهداشت‘ کمبود پزشک و درمان و بیماریهای لاعلاج تا میزان بیکاری‘ اثرات سمپاشی‘ باروری و مرگ‘ میزان رشد و خدمات دولتی را در بر می گیرد. مسلماً انسان شناسی کاربردی به تغییر کیفیت زندگی و ارزشگذاریها و رشد و توسعه زندگی مردم کمک می کنند‘ اما‘ همه این مسایل در قلمرو چگونگی توسعه نقش دارند و مطالعات تطبیقی و داده های توصیفی می توانند نگرانیهای انسان شناسان را در خصوص زندگی مردمی که در بین آنها زیسته اند برطرف کنند. از آنجایی که همواره نوعی اختلاف فرعی در جوامع مختلف به چشم می خورد‘ به ناچار رفتارها و عقاید آنها با هم متفاوت خواهد بود و کاربرد انسان شناسی فرهنگی در این جوامع به درجات مختلف مشخصه های ویژه ای را عیان خواهد ساخت. پس‘ این سخن که کاهش تفاوتهای فرهنگی درعصر ما‘ رشته انسان شناسی را به پایان کار خود نزدیک کرده و رسالتش به اتمام رسیده است‘ شباهت به یک طنز و شوخی عامیانه دارد که فقط در میان گروهی خاص در جریان است و در خور مکاتب علمی نیست.
تاثیر مؤلفه های هویت ایرانی بر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"قدرت نرم، محصول و برآیند تصویرسازیِ مثبت و کسب اعتبار نزد افکار عمومی جهان است که با بهکارگیری ابزارهایی چون فرهنگ، پیشینه درخشان، آرمان یا ارزش های انسانی به صورت غیرمستقیم بر منافع یا رفتار دیگر کشورها اثر میگذارد. بنابراین، قدرت نرم پدیدهای اجتماعی و مرتبط با مؤلفه های محیطی است که به نسبت سایر ابزارهای سیاست خارجی، بیشترین تاثیرپذیری را از مؤلفه های هویت ملی دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی چگونگی و میزان تاثیر مبانی و اجزای هویت ایرانی بر کارکرد قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و تعیین مؤثرترین آنهاست. در این راستا، نوشتار حاضر با بهره گیری از رهیافت «سازهگرایی» برای درک رابطه میان هویت ایرانی و قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران، روشی توصیفی داشته و مبتنی بر استدلال و تحلیل است. چنانچه یافته های تحقیق نشان میدهد، در میان مؤلفه های هویت ملی، هویت جدید ایرانی که بر اساس شاخصها و معیارهای حقوقی و انسانی و در عین حال اسلامی در قالب الگوی «مردمسالاری دینی» تعریف میشود، بیشترین تاثیر را بر افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران دارد. بنابراین، تقویت این بخش از هویت ایرانی، اثربخشیِ بیشتر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران را در جهان و بهویژه در میان ملل مسلمان به دنبال خواهد داشت.
"