فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در راستای تحقق توسعه پایدار روستایی با جهت گیری محوریت مردم در امر توانمند سازی آنان، دانش بومی مهمترین بخش از نظر باورها، ارزش ها، روش ها و آگاهی محلی را در بر می گیرد. تجربه نشان می دهد که دانش بومی نه تنها با دانش رسمی تعارض و تناقض ندارد بلکه مکمل آنان نیز می تواند باشد. دانش بومی قابل دسترسی، قابل فهم، کارآمد و ارزان است و طریقه ی انتقال آن نیز شفاهی است. این دانش پویا بوده و طی زمان آبدیده شده و در بطن محیط طبیعی و اجتماعی محلی تکامل یافته است با شرایط بومی و منطقه ای کاملا سازگار می باشد و به بهره بردارن روستایی در مورد مدیریت پایدار آبخیزها کمک نموده تا نقش فعال تری در توسعه پایدار منابع طبیعی ایفا کنند. هدف این مطالعه ارزیابی سطح دانش روستاییان در زمینه فناوری های حفاظت آب و خاک در پروژه های آبخیزداری است. با استفاده از یک مطالعه موردی از طریق گروه های متمرکز، مصاحبه و پرسشنامه داده ها با مشارکت کارشناسان استان و روستائیان حوزه های آبخیز شهید رجایی یانسر استان مازندران به دست آمده. یافته ها نشان داد که امکانات و تسهیلات اولیه زندگی در سطح اکثر روستاهای مورد مطالعه در حد متوسط بوده و روستاهای مورد بررسی در حوزه های مختلف از تنوع اقلیمی و آب و هوایی و نیز میزان دور افتادگی متفاوتی برخوردار بودند. همچنین وابستگی شدید بهره برداران به منابع طبیعی حوزه و محدودیت منابع معیشتی خانوارها منجر به فشار بیش از حد آنان بر منابع طبیعی و تشدید تخریب منابع گردیده است. کارشناسان مهمترین بحران های مربوط به منابع طبیعی حوزه ها را تخریب جنگل ها و مراتع؛ سیلاب ها؛ کاهش منابع آبی و کمبود آب، فرسایش خاک؛ جمع شدن رسوب پشت سد و بندها؛ و تخریب حاشیه رودخانه ارزیابی نمودند. دیدگاه ها بر آن بود که بهره برداران باید در مورد وقوع، علل و اهمیت این بحران ها همچنین شتاخت و اهمیت عملیات آبخیزداری، چگونگی انجام کار و حفاظت و نگهداری همه عملیات آگاهی و مهارت زیادی داشته باشند. این مطالعه مشخص نمود که ارزیابی ها و اولیت بندی ها که صرفاً از سوی کارشناسان انجام می شود با ارزیابی های ناشی از ابعاد گوناگون مخصوصاً بررسی های میدانی، اطلاعات موجود و مردم تفاوت داشته و بسیاری موارد دانش و اطلاعات عمیق مردم در مورد اکو سیستم ها و گونه هایی که با آنها در تماس هستند کمتر از آنچه واقعا هست ارزیابی گردیده بنابراین مهمترین اولویت آموزشی باید بر حول محور دانش بومی و ایجاد تعامل بین دانش بومی دانش رسمی باشد. در فرایند سریع صنعتی شدن جهانی بیشترین آسیب به بخش کشاورزری وارد شده سهم عمده آن نیز نصیب جهان سوم شد. زیرا روش های بومی آزمون پس داده خود را رها کردند.
جایگاه ایران در سازمان رسانه، فرهنگ و هنر رسمی جمهوری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قفقاز یکی از نخستین حوزه هایی است که نه تنها از منظر تاریخی و فرهنگی در حوزه ایران فرهنگی واقع می شود، بلکه از منظر جغرافیایی نیز هفده ولایت آن تا قبل از دو سده پیش در محدوده تمامیت ارضی ایران قرار داشت.جمهوری آذربایجان با این که در بین کشورهای حوزه قفقاز، بیشترین پیوند تاریخی، دینی و فرهنگی را با فرهنگ و تمدن ایرانی دارد، بیشترین تنش های فرهنگی را با فرهنگ و تاریخ ایرانی داشته است و در حال حاضر حجم انبوه فعالیت های فرهنگی و هنری بر مدار گریز از ایران و گاه ضدیت با ایران را در این کشور همسایه شاهد هستیم. پیشینه و نظام مند بودن این فعالیت ها از جمله مواردی است که باید در بدو مطالعه و پژوهش در حوزه مسایل مربوط به جمهوری آذربایجان به آن دقت شود.این مقاله ضمن ارائه نمونه هایی از بروز و ظهور این فعالیت نظام مند در عرصه های فرهنگی، هنری و تاریخی، به تحلیل کیفی نمونه ها پرداخته، مدعای نگارنده مبنی بر پیشینه و نظام مندی این گونه فعالیت ها را به اثبات می رساند. شیوه گزینش نمونه ها تصادفی است.
بررسی رابطة انواع دینداری دانشجویان و گرایش آنان به مهاجرت خارج از کشور (دانشجویان کلیه مقاطع دانشگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطة انواع دینداری دانشجویان و گرایش آنان به مهاجرت خارج از کشور بوده است. روش تحقیق، پیمایش و جامعة آماری، دانشجویان کلیه مقاطع دانشگاه
علامه
طباطبایی و حجم نمونه ٣٢١ نفر می باشد. روش نمونه گیری نیز، نمونه گیری طبقه ای است. این تحقیق برای سنجش نوع دینداری، از ترکیب نظریه های جمعی از صاحب نظران بهره برده و انواع دینداری عامیانه، سنتی، متجددانه، سکولار، لائیک و ترکیبی را مناسب جامعةآماری یافت. همچنین از تئوری «تفاوت ها» و «سرمایه بومی» برای تبیین مهاجرت دانشجویان استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که میزان گرایش دانشجویان به مهاجرت متوسطِ رو به بالا بوده، به طوری که ٨/٤٦ درصد دارای گرایش متوسط و ٦/٣٠ درصد دارای گرایش بالا بوده اند. یافته ها بیانگر آن است که بین انواع دینداری دانشجویان و گرایش آنان به مهاجرت از کشور رابطه معناداری وجود دارد.
جبهه ، نمای نزدیک مردان رها شده از خاک ، برداشتی از روایت سینمایی ابراهیم حاتمی کیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ ها از جمله رویدادهای هویت سوز و در عین حال هویت سازند و جنگ تحمیلی هشت ساله علیه کشورمان نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. از سوی دیگر هویت نیز محصول این همانی شناخت از سوی خویش و دیگری است و می تواند به این همانی یا انطباق تصاویر ذهنی تحویل شود. در این چارچوب، تصاویر هنری از جمله تصاویر سینمایی امکان ها و محمل هایی برای بازنمایی، و روایت رویدادها و مفاهیم به مثابه منابع و مولفه های هویت ساز به شمار می روند و می توانند به خودیابی جوامع کمک کنند. ژانر سینمای جنگ در جامعه ما نیز عمدتا در پی روایت و بازپرداخت جنگ تحمیلی به منزله رویدادی هویتساز است و می کوشد تا آن را به پاسخ پرسش از کیستی ما وارد نماید. بر این اساس مقاله حاضر به تحلیل روایت سینمایی ابراهیم حاتمی کیا از جنگ تحمیلی به مثابه روایتی عرفانی و معنوی پرداخته و سعی دارد تا نمادها و چارچوب های زمانی و مکانی آن را در برداشتی که با چارچوب های هویتی انقلاب اسلامی ملازم است بازخوانی کند.
رشد و پایداری فرهنگ و معنویت ایرانی و گسترش آن در جهان
منبع:
پیک نور زمستان۱۳۸۴ ضمیمه
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر میزان تقدیرگرایی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تقدیرگرایی، از نظر صاحب نظران علوم اجتماعی، به مثابه نوعی باور و اعتقاد فرهنگی و از موانع فرهنگی اجتماعی توسعه به شمار می رود و بررسی این مفهوم در مورد زنان، که نیمی از جامعه را در بر می گیرند، از اهمیتی خاص برخوردار است. هدف این مقاله بررسی میزان تقدیرگرایی زنان و عوامل مؤثر بر آن در جامعه آماری تحقیق، زنان بالای پانزده سال دو شهرستان کاشان و آران وبیدگل در سال 1390 است. در این تحقیق، با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش سهمیه ای بررسی شده اند. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی است و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسش نامه جمع آوری شده است. نتایج ضریب آلفای کرونباخ روایی مقیاس های تحقیق را تأیید کرده است و نتایج ضریب همبستگی پیرسون گویای رابطه ای معنا دار بین متغیرهای سنت گرایی (0.574=r)، جامعه پذیری جنسیتی (0.409=r)، شیوه تربیتی سهل انگارانه (0.155=r)، شیوه تربیتی اقتدارگرایانه (0.256-=r)، سبک تربیتی استبدادگرایانه (0.367=r)، و میزان تقدیرگرایی پاسخ گویان است. بیش ترین تأثیر بر تقدیرگرایی، بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون یافته های پژوهش، مربوط به متغیر سنت گرایی با میزان 0.48=β است و پس از آن جامعه پذیری جنسیتی با 0.19=β و شیوه تربیتی مقتدرانه با 0.084-=β به ترتیب در جایگاه های بعدی قرار گرفته اند.
تأثیر فرهنگ بر حقوق دینی با توجه به واقعیت های تقنینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نگاه اول فرهنگ متعلق به بینش، گرایش و رفتار مردم یک جامعه بوده و در مقابل حقوق متعلق به بایدها و نبایدهایی است که در حکومت دینی از دین گرفته می شود. مقاله حاضر با بیان تأثیر فرهنگ بر حقوق در پی نشان دادن حضور فرهنگ حتی در حقوق دینی است. تأثیر فرهنگ بر حقوق را می توان از زوایای مختلفی بررسی کرد. در بررسی اول با توجه به پیوست حقوق به دین، رابطه فرهنگ با دین بحث می شود. سه رویکرد «سنتی»، «ترجمه فرهنگی دین» و «اجتهادی» در مورد قلمرو دین مطرح شده است. ترجمه فرهنگی، دین را از فرهنگ جدا کرده و به فرهنگ اصالت می دهد، رویکرد سنتی، فرهنگ را تحت نظر دین آورده و هر فرهنگ مستقل از دین را نفی می کند و در نهایت رویکرد اجتهادی، نظر بینابین و متعادل در تعامل فرهنگ و دین برگزیده که دلایل ترجیح این رویکرد بیان می شود.
بررسی دوم به منشأ انتزاع حقوق پرداخته و با توضیح نظریه اعتباریات علامه، از تأثیر فرهنگ بر وضع حقوق گفته می شود.
و در نهایت بررسی سوم مقاله، به تأثیر فرهنگ در اجرایی و عملیاتی شدن حقوق توجه کرده و از مباحث انتزاعی و مبنایی فاصله می گیرد. بر این اساس کنار گذاشتن فرهنگ موجب بیهودگی و ناکارآمدی حقوق خواهد شد. موضوع تعزیرات در فقه و نقش حاکم در مصلحت سنجی آن مهم ترین اماره برای نشان دادن تأثیر فرهنگ بر حقوق دینی است؛ چراکه مهم ترین تضمین برای اطمینان حاکم شرع برای عملیاتی شدن تعزیرات، همراهی فرهنگی جامعه مخاطب است.
گفت وگوی بین فرهنگی و انسجام ملی
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین اوقات فراغت و نشاط اجتماعی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اوقات فراغت اشاره به زمانی فارغ از کار و اشتغال دارد که افراد می توانند به دور از مشغله های کاری و بنا بر میل خود از آن استفاده کنند. نحوه گذران اوقات فراغت تأثیر فراوانی بر ابعاد مختلف زندگی فردی دارد که پیامدهای اجتماعی مهمی به بار می آورد، ازجمله نشاط اجتماعی که میزان آن بسته به نحوه گذران اوقات فراغت می تواند کم یا زیاد شود. مقاله حاضر به بررسی رابطه بین اوقات فراغت و نشاط در شهر اصفهان می پردازد. در اینجا اوقات فراغت در ابعاد فردی فعال، فردی غیرفعال، جمعی فعال و جمعی غیرفعال و نشاط نیز با استفاده از پرسشنامه استاندارد نشاط آکسفورد مورد سنجش قرار گرفته است. در مبنای نظری – تحلیلی بررسی از بحث های ساکتیول، لو و آرگایل، و کانمان و همکارانش استفاده شده است. بر اساس بحث های ساکتیول (2012) اوقات فراغت دارای چهار بعد جمعی/فردی و فعال/غیرفعال است و مطابق با نظر کانمان و همکارانش (2006) و لو و آرگایل (1993) اوقات فراغت جمعی و فعال اثرات بیشتری بر نشاط دارد. روش انجام پژوهش، پیمایش است و جامعه آماری آن را ساکنان شهر اصفهان تشکیل می دهند. بر مبنای فرمول نمونه گیری کوکران 1200 نفر به عنوان نمونه تعیین و به شیوه تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که بین اوقات فراغت و نشاط و نیز رضایت از گذران اوقات فراغت بانشاط رابطه معناداری وجود دارد؛ با افزایش رضایت از اوقات فراغت بر میزان نشاط نیز افزوده می شود. همچنین شیوه فعال گذران اوقات فراغت نسبت به شیوه غیرفعال آن، همبستگی قوی تری بانشاط دارد و در شیوه غیرفعال، شکل جمعی آن رابطه قوی تری بانشاط دارد.
کشف معانی پنهان
حوزههای تخصصی:
مطالعه عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با مدیریت چهره در میان دختران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مطالعه عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با مدیریت چهره در میان دختران جوان است. این مطالعه به روش کمی (پیمایش) و با استفاده از پرسشنامه انجام شده و جامعه آماری آن شامل دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه های دولتی شهر شیراز می باشد. حجم نمونه، با استفاده از جدول لین، با سطح اطمینان 95درصد و خطای پنج درصد، 382 نفر برآورد گردید. داده ها پس از جمع آوری به وسیله نرم افزار spss در دو سطح توصیفی و استنباطی(همبستگی، تحلیل واریانس، رگرسیون ساده و چند متغیره) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که درصد زیادی از پاسخگویان میزان مدیریت بالایی در مورد چهره خود اعمال می کردند. هم چنین، بین متغیرهایی مانند پذیرش اجتماعی و ابعاد آن، نگرش نسبت به تبلیغات، دینداری و مصرف رسانه ای با میزان مدیریت چهره رابطه معنی داری وجود داشته و تفاوت های معنی داری بین احساس طبقاتی پاسخگویان و میزان مدیریت چهره مشاهده نشد.
بررسی رابطه بین مؤلفه های فرهنگی و تعلق ملی در بین شهروندان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس تعلق ملی به عنوان یکی از مؤلفه های سرمایه اجتماعی، واژه ای کلیدی در فرهنگ ملی است. هرگونه تعریف از جامعه با پذیرش احساس تعلق و تعهد انجام می شود و جامعه تا اندازه ای به این علت وجود دارد که مردم، احساس مثبتی درباره آن دارند. احساس تعلق ملی، یکی از امور مهم هر جامعه ای قلمداد می شود و شناخت درست آن و آگاهی کامل مسئولان و مجریان امر، درباره عوامل اجتماعی مؤثر بر آن می تواند گام مؤثری برای شناخت مسائل موجود در جامعه باشد. مقاله حاضر رابطه بین مؤلفه های فرهنگی و تعلق ملی در بین شهروندان شهر یزد را بررسی کرده است. جامعه آماری پژوهش، تمام شهروندان 15 تا 65 ساله شهر یزد هستند که با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته است که از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است. روش نمونه گیری نیز به صورت خوشه ای چندمرحله ای بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین عرفی شدن، مصرف گرایی، و شبکه های اجتماعی مجازی با تعلق ملی، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد، اما رابطه سن و ترجیحات ارزشی با تعلق ملی، مستقیم و معنادار بوده است. در معادله رگرسیون، متغیرهای مستقل توانسته اند 39 درصد از تغییرات متغیر تعلق ملی را تبیین کنند. بیشترین اثرگذاری بر روی متغیر وابسته (تعلق ملی) به ترتیب متعلق به متغیر عرفی شدن، سن، ترجیحات ارزشی، و مصرف گرایی بوده است.
تربیت ملی
بی ارزشی دانش (نقدی بر کتاب «دانش و ارزش»)
حوزههای تخصصی:
مطالعه جامعه شناختی رابطه هوش فرهنگی و قوم گرایی در بین جوانان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده در دهه های اخیر بدنبال پیشرفتهای تکنولوژیک، افزایش ارتباطات بین فرهنگی و لزوم شناسایی تمایزات خود با سایر گروهها برای کارایی موثرتر در زمینه های متفاوت فرهنگی، کسب برخی مهارتها و قابلیتها ضروری بنظر می رسد. هوش فرهنگی بعنوان یکی از مهارتهای لازم جهت سازگاری با موقعیت جدید و عملکرد موثر در شرایط فرهنگی جدید مطرح می گردد. این مقاله با هدف توصیف و طرح مبانی نظری پیرامون هوش فرهنگی و ابعاد چهارگانه آن، بعنوان یک متغیر فرهنگی اثر گذار بر قوم گرایی انجام گرفته است. داده های پیمایش از ۳۸۴ نفر نمونه آماری، بر اساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین جوانان۱۸ تا ۲۹ ساله ساکن شهر تبریز گردآوری شدند. ابزار گردآوری داده ها مقیاس های استاندارد هوش فرهنگی انگ و داین و قوم گرایی نئولیپ و مک کروسکی بوده است. یافته ها حاکی از آن بود که تمامی مولفه های هوش فرهنگی تاثیر معناداری بر قوم گرایی دارند. همچنین نتایج اجرای آزمون t مستقل نشان می دهد، میانگین قوم گرایی جوانان بر حسب جنسیت آنان متفاوت بود.