فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه تجربه زیسته کاربران ایرانی اینستاگرام است. ویژگی های خاص این شبکه اجتماعی سبب شده است تا نوع خاصی از تعاملات به واسطه آن شکل بگیرد. این ویژگی ها تجربیات نوینی را در روال های هر روزه کاربرانِ فعّال جایگیر کرده است. بنابراین، محققان بر کاربرانی متمرکز شدند که تجربه حضور کافی در اینستاگرام را داشتند. در این مقاله، برای فهم معنای عمیق این تجربیات از رویکرد پدیدارشناسی تفسیری و روش مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شده است. در مجموع با شانزده نفر مرد و زن مصاحبه شد که مدت میانگین عضویت آنها در اینستاگرام دو سال بوده است. در نهایت، بر اساس تحلیل مصاحبه ها مضامین مختلفی در رابطه با نقش اینستاگرام در زندگی روزمره کاربران شناسایی شد که مهم ترین آنها عبارتند از: لایک به منزله تحسین و نیز ایجاد رابطه اجتماعی؛ کامنت به منزله میدان گفت وگو؛ ارزشمند بودن تعداد زیاد فالوئرها؛ و نیز عدم شکل گیری دوستی واقعی در میان فالوئرها. در کل، باید اشاره کرد که تجربیات زندگی در شبکه های اجتماعی همانند طرد و پذیرش اجتماعی با توجه به محو شدن فزاینده تمایز زندگی واقعی از زندگی مجازی، از نظر پیامدهایی که برای زندگی واقعی دارد نباید مورد غفلت قرار بگیرد. از سوی دیگر، هر نوع اختلال در کردارهای هر روزه کاربران اینستاگرام، می تواند به برخی پیامدهای منفی روان شناختی و اجتماعی منجر شود.
بررسی رابطه بازتولید فرهنگی و طبقه اجتماعی با تأکید بر تقدیرگرایی (سرپرستان خانوار شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با تأکید بر مفهوم طبقه، انواع سرمایه و بازتولید فرهنگی، رابطه میان تقدیرگرایی و طبقه اجتماعی (334 نفر از سرپرستان خانوار شهر اصفهان) را با استفاده از روش پیمایش و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بررسی کرده است. نتایج نشان می دهند رابطه معکوس میان طبقه اجتماعی و میزان تقدیرگرایی وجود دارد؛ به عبارت دیگر، طبقات پایین تر، تقدیرگراتر هستند. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان دادند مؤلفه های سرمایه فرهنگی (به عنوان مهم ترین شاخص طبقه اجتماعی) و پس از آن سرمایه اقتصادی، بیشترین واریانس مربوط به تغییرات مفهوم تقدیرگرایی را تبیین کرده اند. علاوه بر این، نقش سرمایه فرهنگی و توزیع نابرابر آن در بین طبقات اجتماعی (بالابودن میانگین آن در طبقات بالا) و تفاوت زیاد نمرات تقدیرگرایی (بالابودن میانگین آن در بین طبقات پایین) در هر دو معنا نشان می دهد الگوی تحرک فرهنگیبه طور نسبی در طبقه متوسط وجود دارد و بیشتر الگوی بازتولید فرهنگی در طبقات اجتماعی حاکم است.
بررسی نقش عوامل جمعیت شناختی و اجتماعی- اقتصادی در مصرف کالاهای فرهنگی جوانان 29-15 ساله شهر تهران (نمونه مورد مطالعه: فرهنگسراهای بهمن و اشراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مصرف کالاهای فرهنگی به عنوان یکی از عوامل مهم داوری های زیباشناختی و یکی از مولفه های ذایقه عمومی جامعه رو به فزونی است.در این مقاله، گروه نوجوان و جوان (29-15 ساله) در شهر تهران به عنوان شهر پیشرو در حوزه فرهنگی به عنوان گروه هدف مورد توجه قرارگرفته و عوامل جمعیت شناختی تاثیرگذار برذایقه مصرفی آنها مورد مطالعه قرار می گیرد. در کشور ما، سهم جمعیتی این گروه بیش از هر گروه دیگری است. نظریات مختلفی در مورد مصرف فرهنگی و عوامل موثر بر آن طرح و بسط داده شده است از جمله بوردیو در این حوزه جزو صاحب نظران مهم به شما می رود. وی از انواع سرمایه ها و نوع مصرف کالای فرهنگی را مرتبط با برخی از عوامل به ویژه پایگاه طبقاتی و اجتماعی می داند. در همین ارتباط، توجه به سبک زندگی جای مهمی را به خود اختصاص می دهد. با عنایت به مباحث نظری و جهت بررسی موضوع، نمونه ای به تعداد 366 نفر از دو مراجعه کنندگان به دو فرهنگسرای اشراق و بهمن انتخاب شده و پرسشنامه طراحی شده جهت برآورد نظرات پاسخگویان به آنها ارایه شد.نتایج نشان داد که عوامل جمعیتی از جمله جنس، سطح تحصیلات فرد و والدین، رتبه فرزند و موارد مشابه تاثیر قابل توجهی بر مصرف کالاهای فرهنگی مورد استفاده دارد.
بررسی ارتباط میان ترجیحات موسیقایی و شهر محل سکونت مطالعه ی مقایسه ای دانش آموزان شهرهای شیراز و قائمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی ارتباط میان شهر و ناحیه ی شهری محل سکونت دانش آموزان و ترجیحات موسیقایی آنها پرداخته شده است. نمونه ی پژوهش 701 دانش آموز دبیرستانی شیراز و قائمیه بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده اند. پژوهش با استفاده از روش پیمایش انجام شده، داده ها با استفاده از پرسشنامه ی پژوهشگر ساخته جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش حاضر نشان دادند که نوع شهر و ناحیه ی شهری محل سکونت دانش آموزان با تفاوت در بعد رفتاری ترجیح موسیقائی آنها ارتباط معناداری دارد. در زمینه ی ارتباط میان شهر محل سکونت دانش آموزان و بعد احساسی ترجیحات موسیقائی آنها یافته های پژوهش حاکی از معناداری تفاوت ترجیح موسیقی مذهبی، موسیقی محلی اقوام ایرانی، موسیقی ملل غیرغربی و موسیقی غربی و شهر محل سکونت آنها بود. در مورد ارتباط میان ناحیه ی شهری محل سکونت افراد و بعد احساسی ترجیحات موسیقائی آنها، یافته های پژوهش نشان دادند که ترجیح موسیقی های پاپ ایرانی داخلی، موسیقی غربی، موسیقی مذهبی، موسیقی محلی اقوام ایرانی و موسیقی ترکیبی ایرانی ارتباط معناداری با ناحیه ی شهری محل سکونت افراد دارد.
تامّلی بر مفهوم «موجُو» و نمودهای آن در فرهنگ و تفکر ژاپن؛گریز از ابدیّت در جهان بینی ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «موجُو» از مفاهیم بنیادی فرهنگ و تفکر ژاپن است که در مقایسه با سایر مفاهیم و کلید واژه های ضروری برای درک فرهنگ ژاپن در ایران کاملاً ناشناخته مانده است. درک این مفهوم پیش شرط لازم برای درک موضوعاتی مانند چرایی اهمّیت «ساکورا» یا همان شکوفه های گیلاس در فرهنگ ژاپن، دلیل ارجحیّت چوب بر سنگ در معماری ژاپنی، چگونگی توجیه سنّت شکم دری سامورایی ها، پدیده کامی کازه، چرایی خاص بودن معنی واژه بیانگر خداحافظی در زبان ژاپنی یعنی سایونارا، و همچنین درک درونمایه بسیاری از اشعار ژاپنی و به ویژه هایکو است. موجُو بیانگر نوعی جهان بینی است که در طول تاریخ پرفراز و نشیب ژاپن و از طریق ادغام تفکرات اصیل ژاپنی با تفکرات بودیسم شکل گرفته است. مقاله حاضر پس از تبیین معنی لغوی و مفهومی موجُو نمودهای آن را در ادبیات، فرهنگ، جامعه و زبان ژاپن بررسی می کند و تلاش می کند که از دیدگاه یک فرد غیرژاپنی یکی از جنبه های جهان بینی ژاپنی را واکاوی کند. نگارنده با دقیق شدن بر روی مفهوم موجُو و تفاسیر موجود از آن تلاش می کند برداشت جدیدی از این مفهوم ارائه دهد؛ برداشتی که مفهوم موجُو را به صورت «گریز از ابدیّت» تفسیر می کند. مقاله حاضر در پی پاسخ دادن به چرایی این برداشت است.
پدیده داغ ننگ چاقی در زنان 44-15ساله در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داغ ننگ، فشار اجتماعی موذیانه ای است که با تعداد نامنتهایی از صفات، شرایط، وضعیت سلامت و گروه های اجتماعی وابسته به زمینه و بستر اجتماعی پیوند خورده است. پدیده ای که نطفه آن در ذهن انسان بسته می شود، در عرصه کنش متقابل تولد می یابد و گستره خویش را وابسته به مهیابودن شرایط رشد خویش با توجه به فرهنگ و ارزش های حاکم بر جامعه می پرواند و عرصه های گوناگونی را جولانگاه خویش می کند. سوگیری های آشکار و تبعیضی که در زمینه های مختلف به افراد چاق تحمیل می شود، نشان دهنده خزیدن چاقی و اضافه وزن به حیطه داغ ننگ به ویژه برای زنان به دلیل تأکید بیش از حد جامعه مصرفی بر جذابیت جسمانی آن ها است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر در ضعف و شدت داغ ننگ چاقی درونی شده زنان با روش پیمایش و روش نمونه گیری طبقه ای متناسب، تعداد 380 زن 44-15ساله شهر یزد را با ابزار پرسشنامه مطالعه کرد. با چارچوب قراردادن نظریات گافمن، گیدنز، مقایسه اجتماعی فستینگر، مبادله، استیک و برگنر، رابطه متغیرهای فردی-روان شناختی (عزت نفس، سن، شاخص حجم بدن) و متغیرهای اجتماعی (مقایسه اجتماعی، نفوذ خانواده و دوستان، مصرف رسانه ای، تحصیلات) با میزان داغ ننگ چاقی درونی شده در زنان تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهند متغیر مقایسه اجتماعی، بهترین پیش بینی کننده داغ ننگ چاقی در زنان است.
پیش بینی الگوی مصرف بر اساس مؤلفه های سبک زندگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی الگوی مصرف بر اساس مؤلفه های سبک زندگی بود. در پژوهش حاضر از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد. جامعه آماری 17108 نفر ساکنان شهر دهاقان بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 378 نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای تعیین شد. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه سبک زندگی لعلی، عابدی و کجباف با آلفای کرونباخ 76/0 و پرسشنامه الگوی مصرف انصاری و طیبی با آلفای کرونباخ 74/0 صورت گرفت. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل گردید. بین سبک زندگی مبتنی بر پیشگیری از بیماریها و سبک زندگی مبتنی بر کنترل وزن و تغذیه با اصلاح الگوی مصرف(01/0p<)، سبک زندگی مبتنی بر کنترل وزن و تغذیه با الگوی مصرف مدگرایانه(05/0p<) و سبک زندگی مبتنی بر معنویت و سلامت جسمی و روانی با الگوی مصرف مبتنی بر تبلیغات(01/0p<)، رابطه وجود دارد. اصلاح الگوی مصرف مستلزم ارتقاء سبک زندگی در ابعاد مختلف (بعد معنوی، روانشناختی و تندرستی و...) می باشد.
تبیین جامعه شناختی رابطه سبک زندگی و شادمانی اجتماعی (مورد مطالعه: دانش آموزان دبیرستانی شهر جهرم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تبیین جامعه شناختی رابطه سبک زندگی و شادمانی اجتماعی پرداخته است. روش به کار رفته در این پژوهش، پیمایش است. جامعه آماری، دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر جهرم هستند که 400 نفر به عنوان نمونه تعیین، و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه ای مشتمل بر چهار مقیاس شادمانی، سبک زندگی ورزشی، مصرف گرایی و مدیریت بدن است. که جهت اعتبار مقیاس متغیر وابسته (شادمانی) و متغیرهای مستقل (مصرف گرایی و سبک ورزشی) از روش اعتبار سازه به کمک تکنیک تحلیل عاملی و جهت اعتبار مدیریت بدن از اعتبار محتوا استفاده شده است. جهت پایایی، از شیوه هماهنگ درونی به روش آلفای کرانباخ استفاده شده است. نتایج توصیفی پژوهش بیانگر آن هستند که میانگین نمره شادمانی دانش آموزان در سطح متوسط رو به بالا است. نتایج تحلیلی پژوهش نشان می دهند که در بین سازه های تحقیق، ابعاد سبک زندگی مصرف گرا (شناختی، احساسی، تمایل به عمل) بر شادمانی اجتماعی و شناختی، سبک زندگی ورزشی(کل) برشادمانی (کل) ، سبک ورزشی (بعد سلامت) بر ابعاد شادمانی، مدیریت بدن بر بعد اجتماعی شادمانی تأثیر دارند و در بین متغیرهای جمعیتی رابطه سن، پایه تحصیلی، درآمد خانواده، طبقه اجتماعی با شادمانی دانش آموزان معنادار می باشد. تبیین متغیر وابسته بر حسب مجموع متغیر های مستقل، بیانگر آن است که چهار متغیر بعد توجه به ورزش، درآمد خانواده، پایه تحصیلی و طبقه اجتماعی متوسط به ترتیب قوی ترین پیش بینی کننده های شادمانی اجتماعی هستند و قادرند 145/0 از تغییرات شادمانی اجتماعی(کل) را تبیین کنند.
تکوین و تحول در روند سیاست های نظامی جامعه ماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با در نظر گرفتن تغییرات عظیم در رفتار مردمان ساکن ایران زمین با همسایگان مهاجم خود، می توان به نقش با اهمیت مادها در تکوین و تحول سیاست های نظامی در درون جامعه ایرانی آن زمان پی برد. مادها ناگزیر بودند که یا به عنوان رعایای گمنام قدرتهای بین النهرین و اقوام مهاجم روزگار سپری کنند و یا اینکه با اتحاد و تقویت بنیانهای نظامی خود حیات اجتماعی دوباره ای را ترسیم کنند. به جهت اتحاد و تجمع نیروی نظامی قبایل مادی در سایه تشکیل ارتش، ترکیب آن با افواج نظامی اقوام متحد غیر مادی و شیوه جنگهای نامنظم، نظامی شکل گرفت که تا مدت ها در دنیای کهن بی نظیر بود. در این پژوهش، با توسل به شیوه های مختلف، به تبیین و تحلیل چگونگی روند تکوین و تحوّل در جنبه های مختلف حیات نظامی مادها پرداخته خواهد شد. این روند تکوین و تحول از دل سیستم ملوک الطوایفی قبایل مادی شروع شد و به تدریج از حالت انزوا یا تدافعی به صورت حالت تهاجمی فرامرزی تحول پیدا کرده و مراحلی را پشت سر گذارد که در اینجا شایسته بررسی و تدقیق بیشتر است.
ناسازی در میدان دانشگاهی و بیگانگی دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیگانگی تحصیلی یا دانشگاهی، به عنوان یکی از اشکال بیگانگی، اصطلاحی برای توضیح جدایی دانشجویان یا دانش آموزان از فرایند یادگیری و تجربة منزوی بودن از یک گروه تحصیلی یا دانشگاهی است که شخص باید به آن تعلق داشته باشد یا درگیر آن باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطة میان ناسازی در میدان دانشگاهی و بیگانگی دانشگاهی در میان دانشجویان دانشگاه مازندران انجام گرفته است. روش پژوهش، پیمایش و جامعة آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 93- 94 است که 390 نفر از آن ها براساس نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، انتخاب شدند و پرسشنامه بین آن ها توزیع شد. چارچوب نظری این پژوهش، نظریة ناسازی (هیسترسیس) بوردیو است. پس از جمع آوری اطلاعات، فرضیه های تحقیق در دو سطح توصیفی- استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS بررسی شد. مطابق نتایج ضریب همبستگی پیرسون، بین میدان درون دانشگاهی (هنجارهای محدودکننده، جامعه پذیری آموزشی ضعیف) با متغیر وابسته (بیگانگی دانشگاهی) تأثیر مستقیم و مثبت وجود دارد. همچنین براساس نتایج آزمون مدل نظری تحقیق که با روش معادلات ساختاری انجام شد، مؤلفه های میدان دانشگاهی، 40 درصد از تغییرات متغیر وابسته (بیگانگی دانشگاهی) را تبیین می کنند.
طراحی شبکه اجرای تعاملی سیاست های فرهنگی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرایند خط مشی گذاری، مرحله اجرا از اهمیت دوچندانی برخوردار است چرا که در واقع ثمره واقعی خط مشی در این مرحله به بار می نشیند. این مقاله به ارائه شبکه اجرای تعاملی ای می پردازد که از طریق آن می توان با موفقیت بیشتری به اجرای سیاست های فرهنگی کشور پرداخت. این تحقیق با استفاده از روش تحلیل مضمونی مشتمل بر سه مرحله کدگذاری توصیفی، کدگذاری تفسیری و تدوین مضامین فراگیر انجام گرفته و به منظور دستیابی به الگویی برای اجرای سیاست های فرهنگی کشور، مصاحبه های نیمه ساخت یافته ای با خبرگان، سیاست گذاران و مجریان فرهنگی کشور تا دستیابی به مرحله اشباع نظری صورت گرفته است. حاصل پژوهش 548 کد بوده که در قالب 61 کد توصیفی، 11 کد تفسیری و 2 مضمون فراگیر طبقه بندی شده اند و برقراری ارتباط بین این مضامین منجر به طراحی شبکه اجرای تعاملی سیاست های فرهنگی کشور شده است. در الگوی پیشنهادی، اجرای خط مشی در دو مرحله «برنامه ریزی و ایجاد شبکه پشتیبانی» و «پیاده سازی برنامه ها» صورت می پذیرد. در مرحله اول که مشتمل بر چهار گام «تصمیم سازی»، «تصمیم گیری و تنظیم برنامه های عملیاتی»، «ایجاد شبکه پشتیبانی نرم افزاری» و «ایجاد شبکه پشتیبانی سخت افزاری» می باشد، چهار بازیگر شامل سیاست گذاران فرهنگی، نخبگان فرهنگی، مدیران فرهنگی، کارشناسان فرهنگی دولتی به ایفای نقش می پردازند. سپس در مرحله پیاده سازی برنامه ها، مجریان فرهنگی دولتی، مؤسسات فرهنگی خصوصی، تشکل های فرهنگی مردمی، مروّجان فرهنگی و نهایتاً جامعه (مردم) با همکاری همدلانه خود و استفاده از تمام ظرفیت های کشور به اجرای تعاملی سیاست های فرهنگی می پردازند. در این مقاله نقش های متعدد هر یک از بازیگران هشت گانه فوق تشریح شده است. در این الگو همچنین مردم به عنوان بازیگر نهم، با ایفای چهار نقش به عنوان مجری، پایشگر، هدف و شاخص در اجرای سیاست های فرهنگی مشارکت می نمایند.
بررسی نقش هویت اجتماعی در تعیین سبک زندگی جوانان (شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر برآمده از یک پژوهش علمی است که با هدف بررسی هویت اجتماعی جوانان در ابعاد خانوادگی، گروهی، دینی و قومی و تأثیر آن بر سبک زندگی آن ها انجام شد. در این مقاله ابتدا مروری بر دیدگاه های نظری و منابع تجربی انجام می شود و سپس چهارچوب مفهومی مناسبی تنظیم می شود و در قالب آن فرضیه های اصلی مطرح و مورد آزمون قرار خواهند گرفت. مبنای نظری پژوهش، تلفیقی از تئوری های پیربوردیو، ماکس وبر و آنتونی گیدنز است. پرسش اصلی این مقاله آن است که آیا رابطه معناداری میان ابعاد مختلف هویت اجتماعی با یک دیگر و نیز رابطه آن ها با سبک زندگی وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش جوانان شهر همدان و حجم نمونه مورد بررسی نیز ۳۸۴ نفر می باشدکه به روش نمونه گیری خوشه ای چندمحله ای انتخاب شده اند. تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار اندازه گیری آن پرسش نامه بوده، سپس توسط آمار استنباطی، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه به بررسی رابطه بین متغیرها و آزمون فرضیه های پرداخته شده است. یافته ها مؤید این نکته هستند که جهت و شدت رابطه هویت اجتماعی با ابعاد مختلف مفهوم سبک زندگی؛ یعنی فعالیت ها (تفریحی، گروهی و دینی)، علاقه مندی ها (مذهبی، ورزشی و فرهنگی) و نگرش های مدرن متفاوت است. بنابراین، می توان گفت جوانان براساس هویت اجتماعی شان سبک زندگی متفاوتی دارند. نتایج همچنین نشان می دهند هویت مذهبی نقش مهم و تعیین کننده ای در میزان فعالیت های دینی و علاقه مندی های مذهبی جوانان دارد. در مقابل هویت گروهی نقش برجسته و تعیین کننده ای در میزان فعالیت های گروهی، تفریحی و علاقه مندی های ورزشی جوانان و همچنین میزان نگرش های مدرن در آن ها دارد.
بررسی رابطه سرمایه فرهنگی و خانواده گرایی در بین ساکنان شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حیات خانواده مرهون ارزش های آن است و یکی از ارزش هایی که تأثیر مستقیم در سازگاری زوجین و تحکیم و ثبات خانواده دارد، خانواده گرایی است که این سازه اجتماعی، در هر فرهنگی متفاوت است. امروزه ساختار اجتماعی جوامع پیچیده شده و نمی توان برای آن ها سلسله مراتب ساده که فقط از طریق درآمد و مالکیت تعیین می شود، در نظر گرفت بلکه سایر اشکال سرمایه از جمله سرمایه فرهنگی در انتخاب سبک زندگی افراد و چگونگی زندگی آن ها مؤثر است. این پژوهش درصدد است به بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی و خانواده گرایی بپردازد. روش: این تحقیق پیمایشی بوده و جامعه آماری، ساکنین شهر اصفهان می باشند که با فرمول کوکران برای جمعیت های بزرگ، حجم نمونه برابر 665 نفر تعیین و بر اساس نمونه گیری سهمیه ای مبتنی بر محل سکونت انتخاب شده اند. داده ها با کمک پرسشنامه استاندارد خانواده گرایی و پرسشنامه محقق ساخته در خصوص سرمایه فرهنگی جمع آوری شده و با کمک نرم افزار spssو اندازه گیری ضرایب همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج: این پژوهش نشان داد که سطح سرمایه فرهنگی پاسخگویان پایین تر از متوسط بوده ولی خانواده گرایی در نمونه از میانگین بالاتر است. این تحقیق نشان داد که افراد با سرمایه فرهنگی بالاتر به دنبال سبک های زندگی انتخابی خود بوده و نوعی فردگرایی در این گونه افراد قابل ملاحظه است و رابطه همبستگی و معکوس بین سرمایه فرهنگی و خانواده گرایی وجود دارد. سرمایه فرهنگی شکل دهنده سبک زندگی فردی است و با افزایش آن ترجیحات فردی بر مبنای سلایق و عادات خاص افزایش می یابد که نتیجه آن می تواند منجر به گزینش نوعی سبک زندگی انتخابی و حتی متفاوت با سایرین شود.
فراتحلیل رابطه بین طایفه گرایی و نزاع دسته جمعی با تأکید بر متغیر تعدیل گر قومیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به رشد تحقیقات در حوزه علوم انسانی و اجتماعی تسلط بر تمام ابعاد یک مسئله تاحدزیادی امکان پذیر نیست؛ بنابراین، محققان به انجام تحقیقات ترکیبی روی آورده اند که عصاره تحقیقات موجود در یک موضوع خاص را به روشی منظم برای آنها فراهم می کند؛ ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر، به کارگیری روش فراتحلیل برای تحلیل و ترکیب نتایج مطالعات انجام شده درباره ارتباط طایفه گرایی و نزاع دسته جمعی است. برای انجام فراتحلیل حاضر 14 پژوهش مرتبط در سال های 1395-1385 انتخاب شده اند که هدف آنها ارزیابی ارتباط میان طایفه گرایی و نزاع دسته جمعی بوده است . همچنین، این پژوهش ها به روش پیمایشی و با به کارگیری ابزار پرسش نامه در جوامع آماری متفاوت و برحسب سنجه های پایا انجام شده اند. در گام نخستِ ارزیابی پژوهش های منتخب، فرضیات همگنی و سوگیری نکردن انتشار بررسی شده است که یافته ها ناهمگنی اندازه اثر و سو گیری نکردن انتشار مطالعات مدنظر را نشان می دهد. در مرحله دوم نیز ضریب اندازه اثر و نقش تعدیل کنندگی متغیر سال پژوهش و قومیت با به کارگیری نسخه دوم نرم افزار CMA ارزیابی شده است. نتایج نشان می دهد اندازه اثر طایفه گرایی و نزاع دسته جمعی معادل 38/0 است که برحسب نظام تفسیری کوهن، این میزان تأثیر در حد متوسط ارزیابی می شود. همچنین، با در نظر گرفتن قومیت به صورت متغیر تعدیل کننده، ضریب اندازه اثر برای اقوام آذری معادل 481/0 و بیشتر از عرب ها با 363/0، لرها با 334/0 و کردها با 330/0 ارزیابی شده است. درمجموع، طبق نتایج پژوهش طایفه گرایی با تعدیل گری قومیت و گذر زمان تأثیر متفاوتی بر میزان نزاع دسته جمعی می گذارد.
Dual Spacization of Cultures: Problematization of Cyberspace and Cultural Matters
حوزههای تخصصی:
This paper examines the problematization of cultural issues related to
the dual spacization of life. The emergence of the second space of life
over the first place of life combining local and translocal, national and
transnational capacities and challenges. We discuss the capacities and
opportunities occurring through the instant communication industry
which made the spontaneous connection between absence and presence
possible which overcome the domination of place and distance. We will
also elaborate on the challenges and threats facing cultures because of
access to other cultures, subcultures and individuals around the world
without having enough time for nurturing the relationship between
inner cultures and outer cultures as well as facing many abnormalities,
distancing from genuine culture and natural communications.
بررسی رابطه گونه های هویت جمعی با مصرف گونه های موسیقیایی نمونه مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از دهه 1970 نوعی چرخش مطالعاتی از تمرکز صرف بر وجوه تولید به وجوه مصرف به ویژه مصرف فرهنگی و نوعی چرخش تبیینی از تأکید بر متغیرهای به اصطلاح «سخت» مانند طبقه، به تأکید و توجه به متغیرهای به اصطلاح «نرم» مانند هویت اتفاق افتاد. بر اساس این، پژوهشگران به مصرف موسیقیایی که یکی از مهم ترین گونه های مصرف فرهنگی است و تبیین آن بر اساس هویت جمعی توجه کردند. با وجود این، جامعه شناسان جامعه ما به هر دو واقعیت بررسی مصرف گونه های موسیقیایی و تبیین آن بر اساس عوامل فرهنگی، کمتر توجه کرده اند. با درنظرگرفتن محدودیت های بالا، مقاله حاضر نتیجه پژوهشی کمّی - پیمایشی است که درباره رابطه مصرف گونه های موسیقیایی با هویت جمعی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان لر دانشگاه یاسوج بوده اند که برای دسترسی به آنان از شیوه نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای متناسب با حجم استفاده شد. بر اساس نتایج پژوهش، مصرف موسیقی پاپ و موسیقی کلاسیک غربی به ترتیب پرمصرف ترین و کم مصرف رین گونه های موسیقیایی دانشجویان بوده اند. رابطه هویت قومی با مصرف گونه های موسیقیایی محلی، پاپ و مذهبی، مثبت و معنادار و با موسیقی سنتی و غربی، غیرمعنادار بود. رابطه هویت ملی با مصرف گونه های موسیقیایی غربی و پاپ، منفی و معنادار، با موسیقی مذهبی، مثبت و معنادار و با سایر گونه های موسیقی غیرمعنا دار بود. رابطه هویت جهانی با مصرف گونه های موسیقیایی غربی و پاپ، مثبت و با موسیقی های سنتی، محلی و مذهبی، منفی و معنادار بوده است. درنهایت می توان گفت میزان برجستگی، تعهد و تعلق به هر یک از گونه های هویت جمعی، ذائقه مصرف موسیقیایی فرد را به سمت و سوی مصرف یک نوع موسیقی خاص سوق می دهد؛ به عبارتی افراد منفعلانه موسیقی مصرف نمی کنند، بلکه فعالانه متناسب با سرمایه های هویتی خود موسیقی های خاصی را انتخاب و مصرف می کنند.
تبیین جامعه شناختی فرهنگ فقر روستایی: مطالعه ای در باب روستاهای استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر، درحالت کلی، بر دو نوع نسبی و مطلق است. فقر از بعد اقتصادی به فقدان توان مالی و پولی، از بعد اجتماعی به نبود آگاهی اجتماعی و طردشدگی، از بعد سیاسی به نبود مشارکت سیاسی و قانون گریزی و از بعد روان شناختی به انزوا، بدگمانی و سوءظن اطلاق می شود. فرهنگ فقر به فرهنگی شدن فقر در بین فقرا می گویند که خصیصه اصلی آن، تداوم نسلی فقر، فقدان انگیزه قوی برای شکستن دور باطل فقر، بی اعتمادی اجتماعی، بی میلی به مشارکت مدنی، تقدیرگرایی و پذیرش شکست اقتصادی-اجتماعی است. براین اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین جامعه شناختی فرهنگ فقر در باب روستاییای استان اردبیل است. روش این پژوهش از نوع پیمایشِ کمی پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات مبتنی بر پرسش نامه با پاسخ بسته لیکرتی بوده است. حجم نمونه به وسیله کوکران 267 نفر برآورد شده و ازطریق نمونه گیری طبقه ای نظام مند، پرسش نامه در بین آنها توزیع شده است.
یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای مشارکت اجتماعی (345/0-)، وابستگی به دیگران (212/0)، سرمایه اجتماعی (353/0-)، منزلت اجتماعی (387/0-)، خشونت اجتماعی (218/0-)، انزوای اجتماعی (134/0) و پایگاه اقتصادی- اجتماعی ارثی (319/-) رابطه معنی داری با فقر دارند و متغیر بیکاری و اقتدارطلبی فاقد رابطه معنی دار با فرهنگ فقر اند. در نتایج رگرسیون چندگانه، ضریب تعیین (491/0)، ضریب تعیین تعدیل شده (478/0) و ضریب همبستگی چندگانه (345/0) به دست آمده است و متغیرهای مستقل توانسته اند 47 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
تحلیلی بر بیگانگی تحصیلی دانشجویان و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیگانگی تحصیلی به جدایی عاطفی یا شناختی از جنبه های مختلف بستر آموزشی مانند فرایند تحصیل و یادگیری، فضای دانشگاه، استادان، دانشجویان دیگر و احساس جدایی از تولیدات علمی شان و در یک کلام، انسان دانشگاهی مطلوب اشاره دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان بیگانگی تحصیلی در میان دانشجویان دانشگاه اصفهان و برخی از عوامل مؤثر بر آن است. این پژوهش با روش پیمایشی روی دانشجویان رشته های مختلف مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد صورت گرفته است. یافته های حاصل از اندازه گیری بیگانگی تحصیلی در پنج بعد بی قدرتی، بی معنایی، بی هنجاری، بدبینی و انزوای اجتماعی نشان می دهد میانگین بیگانگی تحصیلی دانشجویان کمی بالاتر از حد متوسط است و میزان احساس بی قدرتی و بدبینی دانشجویان در مقایسه با ابعاد دیگر بیشتر است. همچنین، براساس نتایج تعامل با استادان، انگیزة تحصیلی و دیدگاه دیگران مهم به تحصیل تأثیر مستقیم بر کاهش بیگانگی تحصیلی دانشجویان دارند و رضایت از رشتة تحصیلی، نگرش به آیندة شغلی و خودپندارة تحصیلی تأثیر غیرمستقیم بر کاهش بیگانگی تحصیلی دانشجویان دارند.