فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۶۱ تا ۵٬۷۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۹۸ مورد.
نگاهی نقادانه بر جامعه شناسی تفسیری ماکس وبر و آموزه های آن برای پژوهش در جامعه شناسی تاریخی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظور از تدوین این نوشتار، فراهم نمودن بستری است برای بهره گیری از آموزه های ماکس وبر در مطالعات بومی جامعه شناسی تاریخی- تطبیقی جامعه ایرانی. موضوع اصلی مقاله، به کارگیری برخی مفاهیم و رهنمودهای جامعه شناختی وبر در تحقیقات جامعه شناسی تاریخی ایران است. در این نوشتار، نخست به بازاندیشی گزینشی و گذرا در دستگاه نظری ماکس وبر پرداخته شده است. هرچند کوشش در معرفت شناسی مدرنیته و عقلانیت به مثابه بستر اصلی جامعه شناسی وبر شناخته شده است، اما در نظام فکری او موضوع هایی مانند سنخ بندی کنش های اجتماعی، فهم تفسیری کنش و واقعیات اجتماعی در چارچوب نمونه های مثالی و توسعه جامعه شناسی تفسیری به حوزه جامعه شناسی تاریخی از محورهای اصلی جامعه شناسی وبر شناسایی شده است. روش پژوهش در این موضوع، مطالعه انتقادی آثار وبر و مقایسه دستاوردهای این تلاش با آگاهی های قبلی نویسنده در زمینه تاریخ تحولات اجتماعی در ایران است که بیش از دو دهه موضوع تدریس پژوهشگر در دانشگاه بوده است. در مطالعه حاضر کوشش شده با تمرکز بیشتر بر آموزه مشهور وبر با عنوان نمونه های مثالی و رهنمودهای او در تحلیل و تفسیر مباحث جامعه شناسی تاریخی، راهی متناسب با مقتضیات جامعه ایرانی در محمل تاریخ کشورمان و انجام مطالعه ای نظام مند دراین باره بیابیم.
بررسی چند زبانگونگی در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
در این مقاله‘ رفتار زبانی جامعه ایرانیان ارمنی زبان و جامعه ایرانیان ترک زبان (با گویش آذربایجانی) مورد بررسی قرار می گیرد. ابتدا مفاهیم نظری مورد استفاده در تحقیق تشریح می شود. سپس اطلاعات تاریخی و طرحی از وضعیت اجتماعی – مردم نگاری جوامع مورد بررسی ارائه می شود. شناخت حوزه های استفاده از هر زبان برای افراد دو زبانه برای برنامه ریزان فرهنگی و آموزشی این امکان را فراهم می آورد تا با در نظر گرفتن واقعیتها و وضعیت موجود فعلی روشهای مناسبی را برای تعلیم و تربیت این افراد و رسیدن به اهداف فرهنگی و آموزشی کشور تدوین نمایند.
درک اجتماعی از زمان و عوامل شکل دهندة آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی درک از زمان در زندگی روزمرة کنشگر ایرانی است. تحلیل ما از زمان، بر قرائتی جامعه شناسانه از آن استوار است. بر اساس این، معتقدیم درک از زمان و نوع رویارویی کنشگران با آن در زندگی روزمره، به طور اجتماعی شکل یافته است و در تعاملات اجتماعی الگوهای متفاوتی به خود می گیرد. هدف اصلی این مقاله، ارائة تحلیلی جامعه شناسانه دربارة یکی از واقعیت های زندگی روزمره، یعنی درک از زمان یا به عبارتی دقیق تر، دربارة آگاهی است که دربارة زمان در زندگی روزمره وجود دارد و کنش آن ها را هدایت می کند. در این تحقیق از «نظریة مبنایی» استفاده شده و نمونه های تحقیق از میان زنان و مردان شهری و روستایی انتخاب شده اند.
یافته های تحقیق نشان دهندة «سیالیت درک از زمان» است و نشان می دهد درک از زمان نیز مانند سایر مقولات شناخت، دارای افق یا پس زمینه است که با آن برای افراد توجیه پذیر می شود. یافته ها مؤید آن است که برخورداری از زمینه هایی مانند شهرنشینی یا روستا نشینی یا زندگی در جامعه ای با مرحلة خاصی از توسعه، نوع خاصی از آگاهی راجع به زمان را نیز برای افرادی که در معرض آن قرار دارند توجیه پذیر و پذیرفتنی می کند. جنسیت نیز تفاوت هایی در شناخت به زمان می آفریند و افراد را به سویی می کشاند که مردان و زنان، هرکدام با ابعاد خاصی از زمان همزیستی بیشتری داشته باشند. همچنین، کنشگران چنین تنوعاتی را با توجه به داشتن شیوة مخصوص از معیشت، چرخة زندگی، نقش های اجتماعی و نابسامانی های اجتماعی، دارای تفاوت هایی می بینند. آن ها تحت این شرایط، راهبردهای خاصی را نیز برای کنترل و ادارة زمان برمی گزینند که راهبردهای تدقیقی و تأخیری از مهم ترین آن هاست.
اقتصاد سوگواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اساس این تحقیق در بیان نظریة هم آغوشی حوزه های عرفی و قدسی، دین و دنیا و امور لاهوتی و ناسوتی و نقد تصور رایج حقیقی دانستن دوگانه بینی در این عرصه است. این تحقیق در ادامة نوشته های دیگر نگارنده و مطالعات تجربی برای نشان دادن اعتباری بودن این تفکیک بوده و این بار موضوع سوگواری ها را برای اثبات تجربی نظریة خویش برگزیده است. بخشی از تحقیق در زمینة وسایل سوگواری است و می خواهد نشان دهد که ناب انگاری دربارة کنش های مذهبی و برچسب قدسی زدن صِرف به آن با واقعیت اجتماعی هم خوانی ندارد و در واقعیت اجتماعی امور قدسی کاملاً از امور دنیوی منتزع نیستند، چنان که سوگواری ها با وجود جلوة مذهبی و معنوی خود به شیوه های گوناگونی با زندگی مردم پیوند دارند. از جمله اینکه گردش مالی عظیمی در پشت سوگواری ها نهفته است که در دوام این کنش مؤثر است.
نقد اخلاقی و اجتماعی پارادایم زیست ْپزشکی؛ با تأکید بر تعامل علوم پزشکی و علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت هم افزایی رشته های پزشکی و غیر پزشکی، از جمله مقولات بین الاذهانی در میان بیشتر اصحاب جامعه شناسی است؛ کارآمدی رویکردهای سلامت و درمان، مشروط به پاسداشت سایر وجوه انسان، مزید بر ابعاد زیستی و ذیل مفهوم «انسان یکپارچه» است. امر مذکور متضمن اتخاذ رویکردهای بین رشته ای و کاربست انواع فلسفه مضاف در روند جامعه پذیری کنشگران نظام سلامت خواهد بود، زیرا پرداختن به مضامین فرازیستی، در شرایط غلبه پارادایمی پوزیتیویسم، امری قریب به محال می نماید. براساس فرض اصلی مقاله، در صورت در نظر گرفتن الگوی زیست پزشکی، به منزله یک وجه خاص از معرفت قدسی، انتظار می رود «حاشیه ای شدن اخلاق در پزشکی»، که آسیب هایی نظیر «تقلیل طبابت از حکمت به فن»، «پزشکی سازی جامعه» و «کالایی شدن خدمات» از مهم ترین مصادیق آن هستند، به نحو مؤثری برطرف گردند. رفع پیامدهای مترتب بر محوریت بلاوجه رویکرد زیست پزشکی، منوط به ارائه صورت بندی جدید علوم پزشکی و علوم انسانی در وحدتی فراگیر با یکدیگر است. اصلاح آن دسته از ساختارهای آموزشی که بر پایه جدایی شاخه های علوم از یکدیگر تکوین یافته اند، نقطه شروع اصلاحات در این باره خواهد بود که در قالب یکپارچه سازی نظام آموزش عالی محقق می شود. مقاله حاضر، بر مبنای تقابل فکنی میان «ترجیحات تخصصی در پارادایم زیست پزشکی» و «نیازهای فرازیستی انسان»، می کوشد از طریق تحلیل محتوای داده های کیفی، علاوه بر شناسایی مضامین مربوط، برداشت های تفسیری را با محوریت فرضیه مذکور، از طریق تأکید بر همبستگی اندامواره میان علوم پزشکی و علوم انسانی ارائه نماید.
بررسی نقش پایبندی به دین در پیشگیری از رفتارهای پر خطر در میان جوانان 18-30 ساله شهرستان های استهبان و فسا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هر جامعه ای دارای باورهایی است که با توجه به آن رفتارهای خاصی مقبول شناخته می شود. دین نیز به عنوان نظامی که از سوی خداوند نازل گردیده است، معیار رفتار های بهنجار را در جامعه معرفی می کند. امروزه با قرار گرفتن در عرصه جهانی و ورود عناصر مدرنیته در جامعه، شاهد کم رنگ شدن باور های دینی و بروز رفتارهای انحرافی در میان جوانان هستیم.هدف اصلی در این پژوهش بررسی نقش باورهای دینی در پیشگیری از رفتارهای پر خطر جوانان است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایش است و داده ها از طریق پرسش نامه در میان 448 نفر از جوانان18-30 در شهرستان های استان فارس (استهبان وفسا) گردآوری شده است. بر اساس یافته های این پژوهش بین متغیر های مستقل جنس، تحصیلات، تاهل، سطح تحصیلات، میزان ارتباط با افراد متمایل به رفتارهای پرخطر، گرایش دوستان به رفتارهای پر خطر، میزان گرایش به باور های دینی و میزان انجام اعمال وفرایض دینی با متغیر وابسته که گرایش به رفتارهای پر خطر است، رابطه معنی دار وجود دارد.
سنجش گرایش جوانان به انواع موسیقی در شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
مدخلی بر مدرنیته و مدرنیسم
حوزههای تخصصی:
دانشگاه و توسعه فرهنگی
فقر آسیب پذیری و توسعه مطالعه موردی منطقه روستایی گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در زمینه شناسایی اقشار آسیب پذیر روستایی در دشت گرمسار صورت گرفته است. هدف از اجرای این پژوهش در درجه اوّل طراحی دستگاه روش شناسی خاص مرتبط با اقشار اجتماعی در جامعه روستایی است. مدل به کار گرفته در این تحقیق با استفاده از چارچوب نظری جامعه شناختی پیرامون قشر بندی اجتماعی از طریق کمی سازی مفاهیم نظری با کمک روش های تحلیل آماری نظیر تحلیل عاملی و رگرسیون چند متغیره صورت پذیرفته است. به علاوه سعی شده است که برخی از ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی اقشار آسیب پذیر روستایی بررسی شود. مطالعه نشان می دهد که سیاست های توسعه دهه های اخیر که با تکیه بر راهکارهای تعدیل ساختاری، آزاد سازی و خصوصی سازی مورد کاربست مسوولان اجرایی به ویژه در بخش کشاورزی قرار گرفته است، در ایجاد و گسترش اقشار آسیب پذیر در جامعه روستایی بی تأثیر نبوده است. لذا حمایت از این گونه اقشار در درجه اوّل به شناسایی آنان از طریق روش های علمی ارتباط دارد